۱۳۹۲ خرداد ۲۷, دوشنبه
یک نمونه از کارنامه حسن روحانی در سرکوب دانشجویان، زمانی که رئیس شورای عالی امنیت ملی بود
یک نمونه از کارنامه حسن روحانی در سرکوب دانشجویان، زمانی که رئیس شورای عالی امنیت ملی بود
حنیف حیدرنژاد
حنیف حیدرنژاد
یک نمونه از کارنامه حسن روحانی در سرکوب دانشجویان، زمانی که رئیس شورای عالی امنیت ملی بود
"بخش هائی از سخنرانی حسن روحانی در باره آشوبهای ۱۸ تیر ۷۸
اینها [دانشجویان معترض] پستتر از آن هستند که برانداز
نام گیرند/ در کجای دنیا حرکتهای آشوبطلبانه تحمل میشود؟ ... اگر منع
مسئولین نبود مردم ما، جوانان مسلمان، غیور و انقلابی ما با این عناصر
اوباش به شدیدترین وجه برخورد میکردند و آنها را به سزای اعمالشان
میرسانند.
لازم میدانم از نیروی انتظامی به خاطر تلاشهای
شبانهروزیاش در این چند روز، از نیروی عزیز و قهرمان بسیج و همچنین پرسنل
بیدار وزارت اطلاعات تشکر، سپاسگزاری و قدردانی نمایم که تلاش و فعالیت
فوقالعادهای در این چند روز داشتهاند.
***
افراد شرور، افراد وابسته به گروهکهای سیاسی ورشکسته و
منزوی در جامعه ما، مزدوران و وابستگان به قدرتهای خارجی از این فرصت
خواستند سوء استفاده کنند، البته این گروهکها ماهها در انتظار یک فرصت
مناسب بودند و فکر کردند این مقطع فرصت مناسبی برای اهداف شوم و پلید
آنهاست. یک حادثه تلخی که با حرکت این عناصر فاسد رخ داد، حرمت شکنی بود.
دشمنان خارجی و داخلی ما باید بدانند ملت ما هوشیار و در
صحنه است. مسأله ولایت مسئله فرد نیست، مسئله شخص نیست، ولایت در کشور ما
مظهر اسلامیت نظام و استقلال کشور است. مردم ما خوب میفهمند و درک میکنند
دشمن از اسلامیت نظام و استقلال کشور عصبانی است.
اهانت به مقام ولایت، اهانت به ملت است. اهانت به ایران
است. اهانت به اسلام است، اهانت به مسلمانان است. اهانت به همه آزادگانی
است که قلبشان برای ایران به عنوان امالقرای جهان اسلام میتپد، بنابراین
این حرمت شکنی نه برای مردم ما و نه برای عاشقان انقلاب در سراسر جهان قابل
تحمل نیست.
ولایت، مهمترین رکن حکومت و نظام ما در قانون اساسی
کشور ما است. اهانت به این رکن، اهانت به قانون اساسی است. اهانت به
قانونگرایی است و اهانت به همه ارزشهای انقلابی است. اگر منع مسئولین
نبود مردم ما، جوانان مسلمان، غیور و انقلابی ما با این عناصر اوباش به
شدیدترین وجه برخورد میکردند و آنها را به سزای اعمالشان میرسانند.
در کدام کشور جهان، حرکتهای آشوبطلبانه این چنین تحمل
میشود اینها خیلی پستتر و حقیرتر از آن هستند که بخواهیم نسبت به آنها
تعبیر حرکت براندازی را مطرح کنیم. در کجای دنیا و در کدام کشور و توسط
کدام دولت، آشوب، تخریب و بر هم زدن نظم جامعه، تحمل میشود. مگر دولت
مقتدر جمهوری اسلامی ایران مسئولین امنیتی نظام، این گونه حوادث را تحمل
خواهند کرد. این صبر و متانت، در یکی دو روزه برای این بود که ماهیت این
چند صد نفر اوباش به خوبی برای مردم ما روشن میشود و همه به خوبی بدانند
اینها چه کسانی هستند و دارای چه ماهیتی هستند.
دیروز نسبت به این عناصر دستور قاطع داده شد، دیروز غروب
دستور قاطع صادر شد تا هر گونه حرکت این عناصر فرصت طلب، هر کجا که باشد
با شدت و با قاطعیت برخورد شود و سرکوب شوند. مردم ما شاهد خواهند بود که
از امروز نیروی انتظامی، نیروی قهرمان بسیج حاضر در صحنه، با این عناصر
فرصتطلب و آشوبگر - اگر جرات ادامه حرکت مذبوحانه داشته باشند- چه خواهند
کرد."
گردآوری: حنیف حیدرنژاد
نیمه شب نوشته ها - 63 – پیروزی مرد امنیتی و ده تجربه تاریخی برای اپوزیسیون
نیمه شب نوشته ها - 63 – پیروزی مرد امنیتی و ده تجربه تاریخی برای اپوزیسیون
بهروز سورن
بهروز سورن
پس از ماه ها گمانه زنی و هیاهوی تبلیغاتی بالاخره این واقعه
را نیز پشت سر گذاشته و شاهد جنجال حاکمان بمناسبت حماسه پر شور!! شرکت
اکثریت مردم در انتخابات شان هستیم. این سوال که آیا میبایستی نتیجه این
واقعه را شکست اپوزیسیون مخالف و تحریم کنندگان دانست اما باقی است. از
آنجا که در دوره پیشین تخلفات بسیاری موجود بود و تنشهای سیاسی بسیاری را
نیز در پی داشت مشخص بود که در این دوره تلاش کمتری برای تغییرات میلیونی
پشت پرده در شمارش آرا صورت می گیرد.
اختلاف نجومی آرا حسن روحانی با سایر کاندید ها فضای ممکن برای چنین رفتاری را نیز از سران جمهوری اسلامی گرفته بود. هم اکنون شعار تحریم انتخابات که از سوی مخالفان استبداد و به درستی طرح شده بود از زوایائی مورد بحث قرار گرفته است. بسیاری از نظریه پردازان موافق و مخالف جمهوری اسلامی هم اکنون این گفتمان را از طریق رسانه های خود به جامعه روشنفکری عرضه می کنند و به چالش می کشند. حضور اکثریت مردم در این انتخابات کنترل شده را برابر با شکست تحریم کنندگان می شمارند و از ارزیابی آماری دقیق تر آن پرهیز می کنند. حقیقت چیست؟
یکم : حسن روحانی از چهره های امنیتی رژیم و از عناصر پشت پرده دستگاه حاکمه تا جندی پیش بوده است. چهره ای مردمی با شعارهای تغییر و نفی ولایت فقیه نبوده است. میزان رای او بدون حمایت رفسنجانی ( سردار سازندگی اپورتونیست ها ) و بدون حمایت خاتمی و هواداران اصلاح طلب هرگز نمیتوانست این ارقام را شامل شود.
دوم: دیدیم که چگونه سبزها رنگ عوض کردند. در این زمینه که سبزها ( اصلاح طلبان و هواداران آنان در خارج از کشور ) با حاکمان وقت در حفظ کلیت جمهوری اسلامی اشتراک نظری دارند و در همین چارچوب خواستار تغییر هستند, بسیار گفته و نوشته شده است. دگردیسی رنگی در حین انتخابات کنترل شده از نکاتی بود که صحت و سقم این نظرات را بخوبی نشان داد و دیدیم که چگونه و به چه ارزانی رنگ باختند و بنفش شدند.
سوم: بر طبق آمار ارائه شده از میزان دخالت شهروندی در این مناسبت میتوان گفت که از هر 4 نفر یکی در این انتخابات شرکت نکرده است. پیش از این نیز حاکمیت تلاش کرده بود که میزان واجدان شرایط برای شرکت در انتخابات فرمایشی را کمتر اعلام نماید ( 5 میلیون کمتر ) تا حماسه پر شور حضور مردم پای صندوق ها را پرشور تر نماید!! حضور میلیونی ایرانیان تبعیدی و مهاجر در خارج از کشور را نیز اعلام نکرده بود. ضمن آنکه بیش از یک میلیون رای باطله از مجموع موجود بوده است. بدین ترتیب درصد کسانی که آراء باطله به صندوق ها ریخته اند و یا رای نداده اند, یا برای مهر
شناسنامه ای و سایر ( مزایای!! ) ثبت شرکت در انتخابات پای صندوق ها رفته اند و با در نظر گرفتن وجود پرشمار تحریم کنندگان در خارج از کشور که هیچگاه در قاموس آماری جمهوری اسلامی نگنجیده اند, میتوان گفت که نیروی عظیمی از پیکره مردم کشورمان منتج از انتخابات ضد دمکراتیک موجود صف آرائی کرده اند.
چهارم: میدانیم که روحانی برآمد ائتلافی است که هنوز ابهامات بسیاری را با خود حمل می کند. میگویند روحانی سالها در پست امنیتی لولای اتصال رفسنجانی با خامنه ای بوده است. رفسنجانی اخیرا به خاتمی و سبزها نزدیکی نشان داده است و خاتمی چی ها لولای اتصال موسوی و کروبی و زهرا رهنورد با امید به رفسنجانی و سپس روحانی نزدیک شده اند. موفقیت روحانی به بند تمبان این طیف نیمچه حکومتی وصل می باشد و طبعا نمیتواند بی توجه به خواستها و مطالبات این طیف حمایتی در آینده باشد. از جمله مطالبات ضربتی آنها آزادی سران سبز در حصر و همچنین زندانیان سیاسی است و
اعلام نیز شده است. بدین ترتیب میتوان گفت که درصد بالائی از آراء رئیس جمهور امنیتی جدید به منتقدان ولایت فقیه تعلق دارد. نتیجه اینکه حسن روحانی رئیس جمهور جدید از همین لحظات در تنگنای انتخابی ناگزیر قرار خواهد گرفت. جبهه ولایت فقیه و یا تلاش برای آزادی زندانیان سیاسی و ایجاد تنگناهای جدی برای خامنه ای؟
پنجم : با توجه به مباحثات پیش از انتصابات و درباره پروژه اتمی و مذاکرات بین المللی بنظر می آید که انتظارات جامعه بین الملل از رئیس جمهور جدید, ادامه مذاکرات و حل نسبی اختلافات موجود و شفافیت بخشیدن بیشتر به این پروژه باشد.
ششم : واضح و مبرهن بود که همه باقیماندگان در این عرصه و صرفنظر از اختلافات کوچک و بزرگ خود در یک نکته اتفاق دارند و آنهم موبیل کردن شهروندان برای حضور در پای صندوق های رای و مشروعیت و تداوم بخشیدن به استبداد وحوش حاکمان در ایران است.
پس از انتخابات کذائی:
هاشمی رفسنجانی: ایران دموکراتترین انتخابات دنیا را برگزار کرد
کیهان شریعتمداری در واکنش تنها به حضور حماسی امت اسلامی در انتخابات اشاره داشت و تعبیر آن حفظ استوانه های لرزانی است که استبداد بر آن بنا شده است. آنها می دانند که ارگان های فرا قانونی در برابر آنچه آنها نامطلوب میدانند خواهند ایستاد.
غرضی: از مردم ایران که افتخار آفریدند تشکر میکنم
عارف:افتخار می کنم در کنار مردم و همراه با آنها حماسه خلق کردیم
ستاد کل نیروهای مسلح: انتخابات 24 خردادماه عرصه نمایش تبعیت از رهبری و اعتماد به نظام بود
سازمان تبلیغات حضور حماسهآفرین ملت ایران در انتخابات را تبریک گفت
حسین کمالی:مردم ثابت کردند نظام وانقلاب را متعلق به خود میدانند
سبحانینیا:با تغییر رییسجمهور، تغییری در سیاستهای اصلی نظام رخ نمیدهدنایب رییس فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت مجلس
پیام تبریک اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل به مردم ایران برای خلق حماسه 24 خرداد
قدردانی محسن رضایی از حضور حماسی مردم در انتخابات
تقدیر ستاد حسن روحانی از مشارکت پرشکوه مردم در انتخابات
هفتم : بی تردید در آینده نزدیک شاهد تغیرات در میان مسئولین فعلی وزارت خانه ها , ادارات و نهادهای متنوع حکومتی خواهیم بود که قطعا مقاومت هائی را نیز در پی خواهد داشت. امکان وقوع تنش های آتی در میان جناح های مختلف خواهد بود و آمادگی اپوزیسیون سرنگونی طلب برای حضور سیاسی و تاثیرگذاری بر روند آن میتواند جایگاه این نیروها را در عرصه سیاسی مشخص تر و پایدارتر کند.
هشتم: حقیقت این است که اگر چه اپوزیسیون سرنگونی طلب علیرغم حضور کمی پر رنگ ترش در جبهه تحریم انتصابات شرکت داشت اما همچنان تاثیر گذار و سیاست گذار نبود. حقیقت این استکه اگر چه بخش بزرگی از چپ رادیکال در تلاش همگرائی و حضور مشترک در عرصه سیاست هستند اما بسیار کند و بی برنامه پیش میروند. خمودگی و عدم تحرک لازم باعث شد تا این طیف تنها اطلاعیه ای را در این زمینه بیرونی کند. حال آنکه امر شورش, قیام و انقلاب و تغییرات بنیادین امر لحظه هاست.
نهم: نقش قربانیان اعتراضات خیابانی 88 و پس از آن بسیار حائز اهمیت بود و میتوان گفت هیچ جبهه پیروز و فراگیری بدون اعتنا به این بخش نمیتواند برای خود در روانشناسی توده ها جای باز کند.
پدر ندا: وقتی جگر گوشه ام را کشته اند نمی توانم رای بدهم
گفته شد که رای دهنگان رایشان از جوانبی به حکومت اسلامی است و با شرکت شان در انتخابات از روی جنازه قربانیان سرکوبگر حاکم عبور کردند.
گفته شد که رای سهراب کو؟ و... ابعاد تبلیغاتی و انسانی واکنش نزدیکان به این قربانیان در اوج نشسته است و میبایستی پژواک یابد.
دهم : اتحاد عمل, برنامه, رسانه و آلترناتیو ابزاری هستند که اپوزیسیون با نداشتن آنها زمین بازی سیاسی را به دشمن قعار و مالخوار واگذار کرد. در تهیه هرچه سریعتر این ابزار بکوشیم.
15.06.2013
Sooren001@yahoo.de
اختلاف نجومی آرا حسن روحانی با سایر کاندید ها فضای ممکن برای چنین رفتاری را نیز از سران جمهوری اسلامی گرفته بود. هم اکنون شعار تحریم انتخابات که از سوی مخالفان استبداد و به درستی طرح شده بود از زوایائی مورد بحث قرار گرفته است. بسیاری از نظریه پردازان موافق و مخالف جمهوری اسلامی هم اکنون این گفتمان را از طریق رسانه های خود به جامعه روشنفکری عرضه می کنند و به چالش می کشند. حضور اکثریت مردم در این انتخابات کنترل شده را برابر با شکست تحریم کنندگان می شمارند و از ارزیابی آماری دقیق تر آن پرهیز می کنند. حقیقت چیست؟
یکم : حسن روحانی از چهره های امنیتی رژیم و از عناصر پشت پرده دستگاه حاکمه تا جندی پیش بوده است. چهره ای مردمی با شعارهای تغییر و نفی ولایت فقیه نبوده است. میزان رای او بدون حمایت رفسنجانی ( سردار سازندگی اپورتونیست ها ) و بدون حمایت خاتمی و هواداران اصلاح طلب هرگز نمیتوانست این ارقام را شامل شود.
دوم: دیدیم که چگونه سبزها رنگ عوض کردند. در این زمینه که سبزها ( اصلاح طلبان و هواداران آنان در خارج از کشور ) با حاکمان وقت در حفظ کلیت جمهوری اسلامی اشتراک نظری دارند و در همین چارچوب خواستار تغییر هستند, بسیار گفته و نوشته شده است. دگردیسی رنگی در حین انتخابات کنترل شده از نکاتی بود که صحت و سقم این نظرات را بخوبی نشان داد و دیدیم که چگونه و به چه ارزانی رنگ باختند و بنفش شدند.
سوم: بر طبق آمار ارائه شده از میزان دخالت شهروندی در این مناسبت میتوان گفت که از هر 4 نفر یکی در این انتخابات شرکت نکرده است. پیش از این نیز حاکمیت تلاش کرده بود که میزان واجدان شرایط برای شرکت در انتخابات فرمایشی را کمتر اعلام نماید ( 5 میلیون کمتر ) تا حماسه پر شور حضور مردم پای صندوق ها را پرشور تر نماید!! حضور میلیونی ایرانیان تبعیدی و مهاجر در خارج از کشور را نیز اعلام نکرده بود. ضمن آنکه بیش از یک میلیون رای باطله از مجموع موجود بوده است. بدین ترتیب درصد کسانی که آراء باطله به صندوق ها ریخته اند و یا رای نداده اند, یا برای مهر
شناسنامه ای و سایر ( مزایای!! ) ثبت شرکت در انتخابات پای صندوق ها رفته اند و با در نظر گرفتن وجود پرشمار تحریم کنندگان در خارج از کشور که هیچگاه در قاموس آماری جمهوری اسلامی نگنجیده اند, میتوان گفت که نیروی عظیمی از پیکره مردم کشورمان منتج از انتخابات ضد دمکراتیک موجود صف آرائی کرده اند.
چهارم: میدانیم که روحانی برآمد ائتلافی است که هنوز ابهامات بسیاری را با خود حمل می کند. میگویند روحانی سالها در پست امنیتی لولای اتصال رفسنجانی با خامنه ای بوده است. رفسنجانی اخیرا به خاتمی و سبزها نزدیکی نشان داده است و خاتمی چی ها لولای اتصال موسوی و کروبی و زهرا رهنورد با امید به رفسنجانی و سپس روحانی نزدیک شده اند. موفقیت روحانی به بند تمبان این طیف نیمچه حکومتی وصل می باشد و طبعا نمیتواند بی توجه به خواستها و مطالبات این طیف حمایتی در آینده باشد. از جمله مطالبات ضربتی آنها آزادی سران سبز در حصر و همچنین زندانیان سیاسی است و
اعلام نیز شده است. بدین ترتیب میتوان گفت که درصد بالائی از آراء رئیس جمهور امنیتی جدید به منتقدان ولایت فقیه تعلق دارد. نتیجه اینکه حسن روحانی رئیس جمهور جدید از همین لحظات در تنگنای انتخابی ناگزیر قرار خواهد گرفت. جبهه ولایت فقیه و یا تلاش برای آزادی زندانیان سیاسی و ایجاد تنگناهای جدی برای خامنه ای؟
پنجم : با توجه به مباحثات پیش از انتصابات و درباره پروژه اتمی و مذاکرات بین المللی بنظر می آید که انتظارات جامعه بین الملل از رئیس جمهور جدید, ادامه مذاکرات و حل نسبی اختلافات موجود و شفافیت بخشیدن بیشتر به این پروژه باشد.
ششم : واضح و مبرهن بود که همه باقیماندگان در این عرصه و صرفنظر از اختلافات کوچک و بزرگ خود در یک نکته اتفاق دارند و آنهم موبیل کردن شهروندان برای حضور در پای صندوق های رای و مشروعیت و تداوم بخشیدن به استبداد وحوش حاکمان در ایران است.
پس از انتخابات کذائی:
هاشمی رفسنجانی: ایران دموکراتترین انتخابات دنیا را برگزار کرد
کیهان شریعتمداری در واکنش تنها به حضور حماسی امت اسلامی در انتخابات اشاره داشت و تعبیر آن حفظ استوانه های لرزانی است که استبداد بر آن بنا شده است. آنها می دانند که ارگان های فرا قانونی در برابر آنچه آنها نامطلوب میدانند خواهند ایستاد.
غرضی: از مردم ایران که افتخار آفریدند تشکر میکنم
عارف:افتخار می کنم در کنار مردم و همراه با آنها حماسه خلق کردیم
ستاد کل نیروهای مسلح: انتخابات 24 خردادماه عرصه نمایش تبعیت از رهبری و اعتماد به نظام بود
سازمان تبلیغات حضور حماسهآفرین ملت ایران در انتخابات را تبریک گفت
حسین کمالی:مردم ثابت کردند نظام وانقلاب را متعلق به خود میدانند
سبحانینیا:با تغییر رییسجمهور، تغییری در سیاستهای اصلی نظام رخ نمیدهدنایب رییس فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت مجلس
پیام تبریک اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل به مردم ایران برای خلق حماسه 24 خرداد
قدردانی محسن رضایی از حضور حماسی مردم در انتخابات
تقدیر ستاد حسن روحانی از مشارکت پرشکوه مردم در انتخابات
هفتم : بی تردید در آینده نزدیک شاهد تغیرات در میان مسئولین فعلی وزارت خانه ها , ادارات و نهادهای متنوع حکومتی خواهیم بود که قطعا مقاومت هائی را نیز در پی خواهد داشت. امکان وقوع تنش های آتی در میان جناح های مختلف خواهد بود و آمادگی اپوزیسیون سرنگونی طلب برای حضور سیاسی و تاثیرگذاری بر روند آن میتواند جایگاه این نیروها را در عرصه سیاسی مشخص تر و پایدارتر کند.
هشتم: حقیقت این است که اگر چه اپوزیسیون سرنگونی طلب علیرغم حضور کمی پر رنگ ترش در جبهه تحریم انتصابات شرکت داشت اما همچنان تاثیر گذار و سیاست گذار نبود. حقیقت این استکه اگر چه بخش بزرگی از چپ رادیکال در تلاش همگرائی و حضور مشترک در عرصه سیاست هستند اما بسیار کند و بی برنامه پیش میروند. خمودگی و عدم تحرک لازم باعث شد تا این طیف تنها اطلاعیه ای را در این زمینه بیرونی کند. حال آنکه امر شورش, قیام و انقلاب و تغییرات بنیادین امر لحظه هاست.
نهم: نقش قربانیان اعتراضات خیابانی 88 و پس از آن بسیار حائز اهمیت بود و میتوان گفت هیچ جبهه پیروز و فراگیری بدون اعتنا به این بخش نمیتواند برای خود در روانشناسی توده ها جای باز کند.
پدر ندا: وقتی جگر گوشه ام را کشته اند نمی توانم رای بدهم
گفته شد که رای دهنگان رایشان از جوانبی به حکومت اسلامی است و با شرکت شان در انتخابات از روی جنازه قربانیان سرکوبگر حاکم عبور کردند.
گفته شد که رای سهراب کو؟ و... ابعاد تبلیغاتی و انسانی واکنش نزدیکان به این قربانیان در اوج نشسته است و میبایستی پژواک یابد.
دهم : اتحاد عمل, برنامه, رسانه و آلترناتیو ابزاری هستند که اپوزیسیون با نداشتن آنها زمین بازی سیاسی را به دشمن قعار و مالخوار واگذار کرد. در تهیه هرچه سریعتر این ابزار بکوشیم.
15.06.2013
Sooren001@yahoo.de
آیا «حسن روحانی» تغییر کرده است؟
همنشین بهار
همنشین بهار
این
بحث به زندگی هفتمین رئیس جمهور ایران میپردازد که از سالها پیش امثال
«رولان دوما» Roland Dumas (وزیر امور خارجه پیشین فرانسه) مقام فعلی وی را
نوید میدادند.
پیشینه آقای روحانی فقط در آنچه بی بی سی و...گفته، خلاصه نمیشود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
جان بولتون، غولهای تسلیحاتی و لابی آیپک
در
یازدهمین انتخابات رياست جمهوری، مردم ايران موقتاً جنگ افروزان را مات
کردند، چه آنها که در خود کشور زمينه ساز دخالت بيگانگان هستند و چه امثال
«ديک چينی» و «جان بولتون» که بر طبل جنگ و دخالت نظامی در ايران
میکوبند.
غول های تسليحاتی و شيميايی مثل لاکهيد مارتين Lockheed Martin و نورتروپ گرومن Northrop Grumman ، مونسانتو Monsanto
، دوپونت DuPont و... که جنگ برايشان مائده ای آسمانی است، همچنين لابی
آیپک (کميته روابط عمومی آمريکا- اسرائيل) American Israel Public Affairs
Committee هم خواب ديگری میديدند که تعبير نشد.
اهميت
انتخاب جدید در مسيری است که به شکستن قفل استبداد و انسداد سياسی
میانجامد نه شخص «حسن روحانی» که بيشتر به حکومتگران نزديک بوده تا به
مردم.
اميد
مردم به تغيير و رویارویی با روشها و سياستهايی است که به بيگانه بهانه
داده و تنها به کام کاسه ليسانی است که منتظر دخالت خارجی در کشور ما هستند
شايد تغاری بشکند و ماستی بريزد !
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسن روحانی و ایران گیت
از حسن روحانی با عنوان شيخ ديپلمات هم ياد میکنند. او کيست و چه پيشينه ای دارد؟
...
رئيس
جمهور جديد که به طور مستمر در مسئوليت های سياسی و امنيتی رژيم جمهوری
اسلامی حضور داشته، سال ۱۳۶۵ در ماجرای مک فارلين (ايران گيت) طرف مذاکره
بوده است. روحانی يکی از سه نفری است که همراه فريدون وردینژاد و محمدعلی
هادینجفآبادی با مک فارلين و هيئت همراه وی ديدار نمود.
{وردی نژاد در مذاکرات فوق خودش را «مهدی نژاد جا میزد.)
...
حسن
روحانی از سال ۱۳۶۸ عضو شورای عالی امنيت ملی، از سال ۱۳۷۰ عضو مجمع تشخيص
مصلحت نظام، از سال ۱۳۷۱ رئيس مرکز تحقيقات استراتژيک و از سال ۱۳۷۸
نماينده مجلس خبرگان رهبری است.
او
همچنين نايب رئيس مجلس شورای اسلامی (در دوره چهارم و پنجم) و دبير شورای
عالی امنيت ملی از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴ بود که در اين سمت، رياست تيم هستهای
با سه کشور اروپايی آلمان، فرانسه و بريتانيا در مورد برنامه هستهای ايران
را هم بعهده داشت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
«حسن فریدون» و دانشگاه کلدونيان گلاسکو
روحانی
که در سُرخه و سمنان مدرسه رفت و طلبگی خواند، در حوزه علميه قم نيز پای
درس سيد محمد محقق داماد، شيخ مرتضی حائری، آيتالله سيد محمدرضا
گلپايگانی، محمد فاضل لنکرانی و شيخ محمد شاهآبادی و...نشست. او سپس به
دانشگاه تهران و بعد به بريتانيا رفت و حقوق خواند.
در
شرح حال خودش نوشته: در رشته حقوق اساسی دکتری دارد. استاد پژوهشی مرکز
تحقيقات استراتژيک بوده و به چندين زبان (روسی، انگلیسی، فرانسوی، عربی و
آلمانی) راحت تکلم میکند. البّته در چند سفر خارجی «علی ميرعمادی» برایش
ترجمه میکرد.
...
در
خصوص مدرک تحصيلی وی برخی تشکيک کرده و گفتهاند وی نه در دانشگاه گلاسکو،
University of Glasgow که يکی از دانشگاههای باستانی بريتانيا و چهارمين
دانشگاه قديمی انگليسی زبان دنيا است، بلکه با نام «حسن فريدون» (با نام
قبلی خودش) در دانشگاه کلدونيان گلاسکو Glasgow Caledonian University که
دانشگاه ديگری است، درس خوانده است. اين دانشگاه از نظر رتبهبندی عمومی در
رده ۶۰ تا ۷۰ ردهبندی دانشگاههای بريتانيا و همچنين در رده ۴۰۰
دانشگاههای جهان قرار دارد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
حسن روحانی، غریبه نیست، «خودی» است.
روحانی
در آغاز انقلاب، رسيدگی به سازماندهی ارتش و پادگانهای از هم پاشيده را
بعهده گرفت. در سال ۱۳۵۹ به مجلس شورای اسلامی رفت و در پنج دوره
قانونگذاری (از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۷۹) حضور داشت.
او
همچنين نايب رئيس اول مجلس (در دورههای چهارم و پنجم) و رئيس کميسيونهای
دفاع (دورههای اول و دوم) و سياست خارجی (دورههای چهارم و پنجم) بوده
است.
او غريبه نيست! «خودی» است.
...
روحانی
عضويت و رياست شورای سرپرستی سازمان صدا و سيما از سال ۱۳۵۹ تا سال ۱۳۶۲
را بعهده داشت. همچنين در دوران جنگ ايران و عراق، با شورای عالی دفاع (از
سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۷) همکاری نمود و رئيس کميسيون اجرائی شورای عالی پشتيبانی
جنگ شد.
جدا
از اينها او معاون فرماندهی جنگ (از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴)، رئیس ستاد قرارگاه
مرکزی خاتمالانبياء (از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶) و فرمانده پدافند هوايی کل
کشور (از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۷۰) بود.
شيخ ديپلمات ما عضو هیأت امنای دانشگاههای تهران و منطقه شمال هم بوده و از سال ۱۳۷۱، رياست مرکز تحقيقات استراتژيک را برعهده دارد.
...
سه
فصلنامه علمی- پژوهشی به زبانهای فارسی و انگليسی (فصلنامه راهبرد،
فصلنامه بينالمللی روابط خارجی و فصلنامه Iranian Review of Foreign
Affairs با مدير مسئولی وی منتشر میشود و کتاب «امنيت ملی و ديپلماسی
هستهای» شرح خاطرات او در دوران تصدی اش به عنوان مسئول پرونده هستهای و
در مقام دبيری شورای عالی امنيت ملی است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
لقب امام را حسن روحانی به آیت الله خمینی داد.
سال
۱۳۷۸ وقتی وقايع کوی دانشگاه تهران روی داد. روحانی در راهپيمايی ۲۳ تير
همان سال، از حرمتشکنی «حريم مقدس ولايت» و «گروهکهای ورشکسته و منزوی»
دم زد و دانشجويان را اوباش، مزدوران و وابستگان به قدرتهای خارجی معرفی
نمود.
...
حسن روحانی اولين کسی بود که در يک مجلس عمومی آيت الله خمينی را امام خواند.
البته
خیلی پیشتر، ساواک در گزارشی که از سخنرانی ۱۳ خرداد سال ۴۲ (عاشورا) تهيه
کرده، نوشته است «خمينی را مثل امام وارد کردند و تمام جمعيت... صلوات
فرستادند.»
«محمدرضا
حکيمی» (نويسنده کتاب الحياة) در کتاب «سرود جهشها» که در سال ۱۳۴۲ نوشته
و نعمتالله ميرزازاده (ميم آزرم) در دو قصيده، به واژه امام اشاره نموده
اند.
آيتالله محمدباقر صدر هم واژه «امام» را در مورد بنيانگذار جمهوری اسلامی به کار برده است.
روحانی نخستین بار لقب «امام» ر ادر يک مجلس عمومی برای آيتالله خمينی بکار برد. (آبان سال ۱۳۵۶، مراسم بزرگداشت مصطفی خمينی در مسجد ارک تهران)
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
جامعه هزارتوی ایران و ذهنی بودن ما
بسیاری
از ما جامعه هزارتوی ایران را نمیشناسیم، و نسبت به آنچه در میهنمان روی
میدهد ذهنی هستیم و حتی از عناوین کتب ترجمه شده و مباحث تازه ای که
جوانان هوشیار میهنمان مطالعه میکنند بی خبریم. این واقعیت دارد که
رهبران رژیم جمهوری اسلامی از انعطاف و انطباق لازم (برای حفظ نظام)
برخوردارند و «به روز» هستند. به
شور و مشورت بها داده و مرغ برایشان همیشه یک پا ندارد. اسم آنرا هوشیاری
ضدانقلابی ، پدرسوخته گیری یا هر چه بگذاریم، بر واقعیتی که گفتم سرپوش
نمینهد.
بعکس،
شماری از «راهبران» اپوزیسیون که گویی با اصحاب کهف حشر و نشر دارند، مثل
بافتهای حشک کلانشیم در درختان بی بر، نشاط و حیات را از دست داده اند و
ارزیابی های چپ اندر قیچی و خیالبافی شان گواه این امر است.
...
مدیریت
یازدهمین انتخابات رياست جمهوری نشان داد که رهبران جمهوری اسلامی به قدر و
منزلت «سیلی های واقعیت» توجه نموده و این توان را دارند که از مخالف،
منتقد بسازند و با خود همراه کنند. (اینکه انگیزه و رویکرد آنان امر دیگری است، بحث را عوض نمیکند.)
بعید نیست فردا «برود میخ آهنی در سنگ» و رئیس جمهور جدید، رقبایش را هم به کابینه دعوت کند.
...
«دشمن» (فرضی) را به مخالف و مخالف را به منتقد و همراه تبدیل کردن هنر است نه بعکس.
شرکت
کرور کرور مردمی که بی اعتنا به تحریم از مابهتران با اشتیاق به سوی
صندوقهای رأی رفتند شوخی نیست و اشتباه محض است جوانان هوشیار و زنده
ایران را غرقه در «توهم» تصور کنیم. ما دچار توهم هستیم و روزی چند وعده
«گول» میخوریم!
جوانان
برنا و دانای ایران که میدانند دفع افسد به فاسد، هنر است، نسبت به
غارتگران حرث و نسل میهنشان هیچ توهمی ندارند و سره را از ناسره تشخیص
میدهند. کار خوبی میکنند از میان بد و بدتر، جانب «بد» را میگیرند. حتی
علی بن ابیطالب به پیروان دگم خودش هشدار داد همه را به یک چشم نباید دید.
با «طلحه» و «زبیر» یکسان برخورد نکنید...
در
خطبه ۳۱ نهج البلاغه اشاره شده که علی به عبدالله بن عباس گوشزد میکند با
زبیر صحبت کن. اما از طلحه بگذر چون او خیلی تند خو و خشن است (و اهل
دلالت نیست) کَالثّور عاقِصاً قَرَنه...
چون
گاو وحشی آماده شاخ زدن (و پرخاش) است . سوار شتر سرکش شده و تصور میکند
رام است. کارهای دشوار را پیش میگیرد بدون این که از قبل راجع به آنها
مطالعه کرده باشد...
او را رها کن ولی به طرف زبیر برو و با او حرف بزن. چون او نرم تر (و اهل مدارا) است...
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
از درون شب تار گل صبح خواهد شکفت؟
برخلاف
پندار غرض آلود جنگ افروزانی چون «موشه يعلون»، Moshe Ya'alon وزير دفاع
اسرائيل، مردم هوشیار ايران که «مو و پیچش مو»، هر دو را میبینند، خودشان
بپاخاستند و خواهان تغيير شدند. پس حق دارند پیگیرانه بپرسند: مگر بدون تغيير در وجود، تغيير در ماهيت ممکن است؟
آیا دکتر حسن روحانی تغيير کرده است؟
آيا قفل استبداد و انسداد سياسی خواهد شکست و زندانيان سياسی روی آزادی را خواهند ديد؟
آيا
رئيس جمهور جديد بر زخمهای اين مردم ستمديده مرهم خواهد گذاشت و از راز سر
به مهر قتلعام سال ۶۷ پرده برخواهد داشت؟ یا آنها را میبرَد لب جوی آب و
تشنه برمیگرداند؟
واقعش
این است که فقط امثال لاجوردی و حاج داود رحمانی و و حسينعلی نيری و مصطفی
پورمحمدی و زندانبانان کهريزک و حسن روحانی و... مقصر نيستند. همه
مسئولند.
وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ... باید یقه خودمان و یقه همه را گرفت و از جوسازی و «جبر جو» هراسی به دل راه نداد.
...
جوانان ايران در خيابانهای تهران دست افشان و پای کوبان فرياد میزدند:
بهار آزاديه، جای ندا خاليه. بهار آزاديه، جای ندا خاليه. بهار آزادیه...
آيا واقعاً بهار آزادی است و سراومد زمستون؟ ديگر قبرهای دسته جمعی شهدای گمنام نخواهيم داشت ؟
آيا
خيابان ندا، مسجد لولاگر، جلوی پايگاه مقداد و پل حافظ و... ديگه شاهد به
خاک افتادن فرزندانمان نخواهد بود و قفل استبداد و انسداد سياسی خواهد
شکست؟
البته که آری. خواهد شکست و اين سنّت خداوندی و قانونمندی تاريخ است.
بدون تردید از درون شب تار گل صبح خواهد شکفت و بگذرد اين روزهای تلختر از زهر...
...
ویدیوی مربوط به این بحث (کلیک کنید)
سایت همنشین بهار
ایمیل
اشتراک در:
پستها (Atom)