مرگ کودک در تجاوز به وی در شبی بنام زفاف
روزنامه های سرتاسر جهان از مرگ دردناک و غم انگیز دختر بچه ۸ ساله یمنی در شب به اصطلاح عروسی خبر می دهند. کودکی که به جای داشتن اسباب بازی و رفتن به دبستان، و آغاز فراگیری از جهان هستی، به مرد گردن کلفت و شهوترانی فروخته شده، و با تجاوز با زور به این نونهال، با خونریزی و درد فراوان، او را به کام مرگ کشیدند. در این سودای مرگ کثیف و غیر انسانی که یک طرف داستان پدر و مادر نادان و طمعکار، و در سوی دیگر مردک متجاوز و هوسران وجود داشته، این کودک بیگناه را به قربانگاه کشاندند تا با زجر و شکنجه جان بدهد.
سه سال پیش هم دختر بچه ۸ ساله ای که خانواده اش به زور او را به مردی سی ساله دادند، به یک قاضی در دادگاه پناه برد و توانست به کمک او زناشویی خود را باطل کند. در دسامبر گذشته نیز دخترک ۱۲ ساله ای سه روز پیاپی درد زایمان کشید و سرانجام جان باخت. اینها نمونه هایی از جنایت علیه کودکان دختر است که شبانه روزز در سرتاسر کشورهای اسلامی انجام می گیرد.
آیا نباید مسببین این جنایت از خانواده کودک گرفته تا مردک هوسران، و آخوند برگزار کننده جریان این کودک آزاری را به شدیدترین مجازات ها رساند؟. تفاوت این کودک با دختر جوان دانشجویی که در هندوستان مورد یورش و تجاوز چند جنایتکار قرار گرفت و پس از تجاوز به وی کشته شد چیست؟. هم اکنون دریافتیم که دادگستری هندوستان این چهارنفر متجاوز جنایتکار را به اعدام محکوم کرده است. گرچه ما با هرگونه اعدامی مخالفیم و بر این باوریم هنگامی که انسان نمی تواند مورچه ای را بیافریند، اجازه ندارد و نمی تواند انسانی را از بین ببرد.
این زناشویی غیر انسانی در یمن را باید با نامزد بازی محمدابن عبدالله مرد درشت اندام ۵۴ ساله با دختر بچه ۷ ساله ای بنام عایشه و تجاوز به او در ۹ سالگی، همخوان و برابر دانست. هنگامی که آن جنایت بزرگ محمدابن عبدالله را مسلمانان خردباخته عملی درست و منطقی می دانند، بی تردید یک هیولای یمنی هم بنام همان اسلام و به پیروی از آن عرب، خود را مجاز به جنایتی می داند که در بالا بدان اشاره شد. گرچه تجاوز محمدابن عبدالله به یک دختر بچه در بیابان های عربستان پوشیده و سر بسته بماند، ولی خوشبختانه امروزه جنایتی نظیر آن که در یمن رخ داد، سرنوشته بیشتر روزنامه ها و موضوع هفته گزارشگران کشورهای آزاد جهان است.
قوانین ضد بشری اسلام
وقتی به قوانین اسلام برخورد می کنیم، در آن نشانی از عقل و خرد، محبت و دوستی، عدالت و برابری، و به طور کلی از آدمیت چیزی نمی بینیم. تا آنجا که بخواهید در این قوانین خودکامه و یک طرفه، ستم و ظلمی بی پایان و یک طرفه آنهم بیشتر در مورد زنان و کودکان نهفته است.
بنا به گزارش سیاتل تایمز Seattletimes، بیش از یک چهارم دختران نوجوان یمنی پیش از رسیدن به سن ۱۵ سالگی ازدواج می کنند. دلیل این زناشویی های در سن پایین رامی توان چند جنبه دانست:
۱- فقرمادی و معنوی خانواده، و تعصبات دینی
۲- شکل پذیری دختران جوان پس از زناشویی، و در حقیقت آسانتر تسلیم شدن و زیر سلطه و زورگویی مردان قرار گرفتن
۳- زایمان و تولید فرزندان بیشتر.
۱- فقرمادی و معنوی خانواده، و تعصبات دینی
۲- شکل پذیری دختران جوان پس از زناشویی، و در حقیقت آسانتر تسلیم شدن و زیر سلطه و زورگویی مردان قرار گرفتن
۳- زایمان و تولید فرزندان بیشتر.
در سال ۲۰۰۹ دولت لایحه ای را پس از تأیید به پارلمان داد که دختران می توانند از ۱۷ سالگی ازدواج کنند. این لایحه به دلیل مخالفت رهبران مذهبی که غیر اسلامی است، پای نگرفت و تصویب نشد. برای مخالفت با این لایحه آخوندها تظاهراتی از گروهی از مردم متعصب و بی سواد، به ویژه خانم های سرتاپا درون پوشش سیاه راه انداختند که به لایحه دولت “نه”بگویند و قوانین اسلامی را در کشور پیاده کنند.
ازدواج دختران خردسال در ایران
فرشید یزدانی عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان اعلام کرد: ازدواج و طلاق در میان کودکان۱۰ تا ۱۸ سال طی چند سال اخیر افزایش یافته و براساس آمار ثبت احوال در سال ۸۹ بیش از۴۲ هزار ازدواج کودکان ۱۰ تا ۱۴ سال به ثبت رسیده است. جمع ازدواج کودکان زیر ۱۸ سال در سال ۸۹ به ۳۴۲ هزار مورد گزارش داده شده است.
همچنین بر اساس آمارهای سازمان ثبت احوال طی چند سال اخیر آمار مربوط به ازدواج کودکان ۱۰ تا ۱۵ سال در کشور بیشتر شده است و به دنبال آن طلاق و جدایی نیز در میان کودکان افزایش داشته به طوریکه که آمار سال ۸۹ نشان می دهد که ۳۷ هزار کودک ۱۰ تا ۱۸ سال مطلقه و بیوه درکشور وجود دارد. پیامد این ازدواج های نارس همانگونه که می دانیم جدایی در سنین پایین و به فساد کشیده شدن دختران نوجوان است. به ویژه آن که آخوندها در سرتاسر کشور برای به دام انداختن این دخترکان از همه جا رانده شده بازار صیغه (فحشای اسلامی) را در جلو پای قربانیان خود می گذارند.
نکاتی چند از آنچه گفته شد
در یمن دختر بچه ۸ ساله ای را بنا به شرع اسلام به عقد مرد هیولایی در می آورند. پیامد آن جنایتی بزرگ به دلیل جراحت وارده به آن دخترک و مرگ زجر آور او است. دختر بچه ۸ ساله دیگری نیز سه سال پیش به زور به مردی فروختند که دخترک با ترس ولی شجاعت ازعروسی فرار کرده، به قاضی و دادگاهی پناه برد و سند بردگی خود را باطل نمود. در دسامبر گذشته نزی دخترک ۱۲ ساله ای پس از سه روز درد و رنج زایمان، چشم از جهان بر گشود.
این نمونه کودک آزاری و جنایت های بیشمار همه روزه در کشورهای اسلامی و زیر پرچم اسلام و بنا به خواست و حمایت دکانداران دین انجام پذیر است. تاکنون لایحه هایی برای زناشویی دختران ۱۵-۱۷ ساله به بالا از سوی دولت یمن به پارلان داده شده ولی با کشکر کشی و برپا کردن تظاهرات از سوی رهبران دینی (آخوندها)، و گردآوری زنان در جامه کاملن سیاه و ناپیدا، خواستار برگزاری قوانین غیر انسانی شریعت و اسلامی شدند.
اینگونه ظلم و ستم به کودکان به عنوان ازدواج، برگرفته از عملکرد محمدابن عبدالله است. مرد قوی هیکلی که در سن ۵۴ سالگی با عایشه دخترک ۶ ساله نرد عشق می بازد، و در نه سالگی او را به رختواب می برد. گرچه آن جنایت بزرگ در بیابان برهوت عربستان پوشیده و پنهان ماند و دخترک بخت برگشته نتوانست از حق خود دفاع کند، ولی امروزه از برکت اینترنت و رسانه ها، جنایت سوداگران دین و خانواده های بی سواد و ناآگاه در سرتاسر جهان پخش و مورد انتقاد و خرده گیری جامعه بشری قرار می گیرد.