۱۳۹۳ مرداد ۲۹, چهارشنبه
در عکس تامل کنیم، یک روستائی را مصدق خواندن و زیر عکس به انگلیسی آوردن، تنها تکرار یک دروغ رسوا نیست، گویائیهای بسیار دارد از ماهیت شاه خدمتگزار امریکا و انگلیس و جعل کنندگان که در دروغ و با دروغ و تولید و پخش ناسزا زندگی میکنند تا:
عکسی که انتشار آن را به نیویورک تایمز نسبت دادهاند و تاریخی هم برای آن ذکر نکردهاند، عکس یک روستائی است. طرفه اینکه سند مالکیتی که قراراست به او داده شود، در دست شاه به خوبی عیان است. گرچه در باره این عکس و جعلی که در آن صورت گرفته بارها،در سایت های مختلف توضیح داده شده است اما،پهلوی طلب ها به تبعیت از گوبلز تکرار دروغ را آن هم هر چه بزرگتر واجب میدانند و...
در عکس تامل کنیم، یک روستائی را مصدق خواندن و زیر عکس به انگلیسی آوردن، تنها تکرار یک دروغ رسوا نیست، گویائیهای بسیار دارد از ماهیت شاه خدمتگزار امریکا و انگلیس و جعل کنندگان که در دروغ و با دروغ و تولید و پخش ناسزا زندگی میکنند تا:
● بیانگر عقده حقارت پهلویها و پهلویچیها است: مصدق بود که نماد استقلال و آزادی بود و شاه بود که،بنا بر سند، وزیر دربار خود را نزد سفیر امریکا فرستاد که چارهکار مصدق کودتا است. باز هم او بود که توسط سهیلی (خاطرات ایدن) به حکومت چرچیل پیام داد با مصدق کنار نیائید، ما او را برکنار و کار نفت را به نفع شما تمام میکنیم؛
● شاه و سفیر امریکا بودند که در اسفند نقشه قتل مصدق را به اجرا گذاشتند و وطن دوستی یک کارمند دربار، نقشه آنها را نقش برآب کرد و این ایادی شاه و زاهدی بودند که افشارطوس را کشتند و چون هم نقش آنها و هم جنایتشان از پرده بیرون افتاد، باز شاه بود که از مصدق تقاضای ملاقات در خانه دکتر غلامحسین مصدق را کرد و این مصدق بود که گفت: این جوان میخواست مرا بکشد من با او ملاقات نمیکنم.
● این اشرف خواهر شاه بود که پیام مشترک سیا و انتلیجنت سرویس را برای محمد رضا شاه آورد و این او بود که شبانه با کیم روزولت، مجری طرح کودتا دیدار کرد و به دستور مجری طرح، فرمان سفید امضاء داد که درآن، عزل مصدق، طوری نوشته شد که امضاء در پایان سطر آخر قرارگیرد.
● بعد از کودتا، این حکومت شاه – زاهدی بود که مجلس دست نشانده ساخت و قرارداد کنسرسیوم را بدون اینکه یک واو پس و پیش شود، از تصویب آن مجلس گذراند.
● از 28 مرداد 1332 تا روز خروج از ایران، این دولت جنایت و خیانت و فساد را شاه پهلوی بود که برایران حاکم کرد. حزب رستاخیز و اجبار مردم به عضویت درآن، یکی از واپسین جنایت ها و فسادهای سیاسی او بود.
● بنابراین، این مصدق بود که، به یمن آزمودن در پیشگاه مردم ایران و تاریخ، دست نشاندگی پهلویها و حزب توده را عیان و انقلاب 1357 در حقیقت، پیروزی او، بمثابه نماد استقلال و آزادی و فساد ستیزی بر شاه بمثابه نماد وابستگی و استبداد و فساد شد.
هنوز مبارزه بر وفق اصول استقلال و آزادی، تا استقرار دموکراسی وبرخورداری ایرانیان از حقوق شهروندی، ادامه دارد و مصدق ایرانیان را دراین مبارزه همراه است.
اشتراک در:
پستها (Atom)