سرنوشت زندانیان سیاسی ۸۸؛ آنها که هرگز مرخصی نداشتند
هفت سال بعد از انتخابات جنجالبرانگیز ریاست جمهوری خرداد ۸۸ که بازداشتهای گسترده فعالان عرصههای مختلف و معترضان به نتیجه انتخابات در ایران را به دنبال داشت تعدادی از بازداشتشدگان همچنان در زندان و محروم از مرخصی هستند.
خانوادههای آنها میگویند که هیچ دلیلی برای نگهداری اعضای زندانی خانوادههایشان در زندان وجود ندارد ولی بااینحال آنها دارند در زندانها "میپوسند".
تنها یک روز بعد از اعلام نام محمود احمدینژاد به عنوان برنده انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۸۸، بازداشتها آغاز شد و در پی بالا گرفتن اعتراضها به نتیجه اعلام شده انتخابات، بازداشتها هم تا ماهها ادامه یافت. از فعالان سیاسی سرشناس که در مقاطعی در پستهای مختلف حکومتی حضور داشتند تا فعالان دانشجویی، فعالان مدنی، روزنامهنگاران، وکلا و مردم عادی زندانی و محکومیتهای سنگین دریافت کردند، طی هفت سال گذشته اما تعداد زیادی از این زندانیان با پایان محکومیتهایشان از زندان آزاد شدهاند و تعدادی هم در مناسبتهای مختلف همچون اعیاد مذهبی مورد عفو قرارگرفتهاند. اما تعدادی همچنان در زندان به سر میبرند.
ریحانه حاج ابراهیم یکی از این زندانیان است، زندانی سیاسی بند زنان زندان اوین که طی هفت سال گذشته از مرخصی محروم بوده، پروانه طاهری، مادر این زندانی سیاسی میگوید که فرزندش ابتدا به اعدام و سپس به ۱۵ سال زندان محکوم شده و بدون یک روز مرخصی از سال ۸۸ در زندان به سر میبرد.
زندانیان بدون مرخصی ۸۸
ریحانه حاج ابراهیم در روز عاشورای ۸۸ با اتفاق احمد و محسن دانش پور مقدم، مطهره بهرامی و هادی قائمی بازداشت شد.
خانم طاهری میگوید: "آقای دانش پور پسرخاله همسر من است و ما با آنها رفت و آمد خانوادگی داشتیم. روز عاشورا که همه جا شلوغ بود، ریختند خانه آقای دانش پور و دختر مرا هم با آنها بازداشت کردند. یکی از پسرهای این خانواده در عراق و کمپ اشرف بود و آنها برای دیدار با پسرشان به عراق سفر کرده بودند به همین خاطر همه را بازداشت کردند و ابتدا حکم اعدام دادند. حکم خانم بهرامی به ۱۰ سال زندان تغییر یافت و به دلیل وضعیت وخیم جسمانی و بعد از ۵ سال آزاد شد هر چند که در کرج تبعید است و برای خروج از این شهر باید حتماً اجازه بگیرد و به همین دلیل سه سندی که به عنوان وثیقه گذاشته بودند را آزاد نکردهاند ولی آقای دانشپور و پسرش که حالا داماد من است هر دو حکم اعدام دارند و در زندان اوین هستند".
ریحانه حاج ابراهیم در زندان اوین با احمد دانش پور مقدم ازدواج کرده است. خانم طاهری میگوید: "گفتند ما یک عاقد را میگوییم شما همان را بیاورید. عاقد بردیم و در زندان اوین دور میز نشستیم و عقد کردند. ما به ریحانه میگفتیم نکن، انشاءالله آمدید بیرون ازدواج کنید، اما میگفت که محسن حکم اعدام دارد و پدرش در نهایت گفت که حداقل آنجا با هم هستند. بیست روز یکبار و یک ماه یکبار ملاقات میدهند به آنها و خب همین هم خوب است. قبلاً ۴۰ - ۵۰ روز یکبار ملاقات میدادند، اما بعد از تغییر برخی مسئولان مثل معاون دادستان بعد از عید کمی بهتر شده".
مادر ریحانه حاج ابراهیم میگوید که "واقعاً خیلی سخت است. او دختر اول من است و خیلی آرزوها برایش داشتم. نمیخواستم در زندان ازدواج کند. حتی گفتیم حکم اعدام دارد با این حال میخواهی ازدواج کنی؟ گفت آره. از بچگی خب رفت و آمد داشتیم. حالا هم میگویند داریم در زندان میپوسیم. اما در جواب میشنوند که شما باید اینجا باشید شما از سران بودید. یک حرفهایی میزنند که آدم میماند. همینطور در زندان میپوسند و کسی جوابی نمیدهد کسی رسیدگی نمیکند. درحالیکه هیچ کاری ندارد برایشان که اینها را آزاد کنند. آنجا بیخود نگه داشتهاند".
به گفته خانم طاهری، فرزندش هیچگونه فعالیت سیاسی نداشت: "شش ماهی بود که به خانم بهرامی در اوقات فراغت کامپیوتر یاد میداد همین شده اتهام او، گفتند به منافقین کمک کردهای، بعد اتهام توهین به رهبری زدند و چند اتهام دیگر و همینطور پنج سال- پنج سال زندان دادند و شد ۱۵ سال. البته ابتدا اعدام بود. حالا هفت سال گذشته و مشمول آزادی مشروط بود که قبول نکردند، برای ماده ۱۳۴ و قانون تجمیع احکام هم اقدام کردیم، ابتدا گفتند که شامل او نمیشود، بعد گفتند که خبرتان میکنیم و تاکنون هیچ خبری نشده، برای مرخصی هم که ۷۰۰ میلیون تومان سند میخواهند که در توان ما نیست و ریحانه تاکنون حتی یک روز هم به مرخصی نیامده".
احمد دانش پور مقدم در زندان اوین دچار آلزایمر شدید شده و خانم طاهری میگوید: "در حال مریضی افتاده یک گوشه و پسرش در زندان از او پرستاری میکند. یک زانویش را جراحی کردهاند و مصنوعی گذاشتهاند. زانوی دیگرش را هم قرار است جراحی کنند".
هادی قائمی، دیگر زندانی سیاسی است که به اتفاق این خانواده بازداشت و ابتدا به اعدام و سپس به ۱۵ سال زندان در تبعید محکوم شده. او تا چندی پیش در زندان گنبد به سر میبرد. یوسف قائمی، فرزند او میگوید که اخیرا پدرش را به تهران منتقل کردهاند تا پروستات او را جراحی کنند. او در تهران در زندان اوین به سر میبرد.
آقای قائمی هم تاکنون در این هفت سال به مرخصی نیامده، یوسف، فرزند او میگوید: "برای مرخصی یک میلیارد تومان وثیقه میخواهند و ما نمیتوانیم چنین وثیقه سنگینی را تأمین کنیم. برای ماده ۱۳۴ هم اقدام کردیم، اما گفتند که شامل حال ایشان نمیشود. میگویند ماده ۱۳۴ برای کسانی است که بیشتر از یک اتهام در پروندهشان است. اتفاقاً پدر من هم بیشتر از یک اتهام دارد ولی وقتی پیش قاضی رفتیم گفت شرکت در اجتماعات و تبانی و اقدام علیه امنیت ملی و.. همه یک اتهام محسوب میشود و تفکیک نمیکنیم. برای همین قبول نکردند".
هادی قائمی ۶۸ سال دارد و هنگام بازداشت به گفته پسرش تولیدکننده پوشاک بود. یوسف قائمی میگوید: "حالا با انتقال پدرم به زندان اوین حداقل این است که هر هفته میتوانیم برای ملاقات با او برویم درحالیکه وقتی در گنبد بود امکانپذیر نبود و از اینجهت جای شکرش باقی است".
آنها اما تنها زندانیان سیاسی نیستند که از سال ۸۸ همچنان در زندان به سر میبرند. بهاره هدایت و ضیا نبوی، فعالین سرشناس دانشجویی ایران از سال ۸۸ با احکام سنگین ۱۰ سال زندان در زندانهای اوین و سمنان به سر میبرند، حسین رونقی ملکی، وبلاگ نویس و فعال حقوق بشر که در حال حاضر در مرخصی استعلاجی است حکم ۱۵ سال زندان دارد.