۱۳۸۸ اسفند ۲۰, پنجشنبه

عکسی از عروسی پسر عسگراولادی در تالار فرمانيه





اسفند:

پارسينه حرف از لندکروز 98200000 تومانی يوسف عسگراولادی نيست، حرف از تالار فرمانيه و منوی هر ميهمان 80000 تومان هم نيست. حرف همان است که ... چون عکسی از پسرش در دسترس نبود عکس خود عسگر اولادی را می گذاريم که از جمله مردانی است که ايران نفت خيز را در رديف 101 ليست توسعه سازمان ملل قرار داده اند

مزدوران خامنه‌ای را شناسایی کنید

روز سه‌ شنبه ی هفته ی جاری، دانشجویان علم و صنعت تجمعی به مناسبت سالگرد تولد شهید کیانوش آسا برگزار کردند:

درطول این مراسم، فرد لباس شخصی با همکاری آقای بیات -از نیروهای حفاظت فیزیکی علم و صنعت- اقدام به تهیه فیلم و عکس از صورت دانشجویان مینمود. لازم به ذکر است در تجمعات قبلی دانشجویان علم و صنعت تعدادی از دانشجویان هنگام خروج از دانشگاه بازداشت شدند که به نظر میرسد بیات و دیگر مزدوران حراست و حفاظت فیزیکی دانشگاه در دستگیری آنان نقش داشته باشند.خواهشمندم با شناسایی فرد لباس شخصی و نیز با انتشار عکس بیات، آنان را رسوا کرده و به دانشجویان یاری رسانید.

بیات، مزدور خامنه ای در علم و صنعت (فرزندانش بدانند پدر نان آدم فروشی را به سر سفره میبرد):

مراسم تولد کیانوش آسا دانشگاه علم صنعت - 18اسفند

"سکوت سبز" درهندسه نظام ولایت
















































خميني جنايتکار با فرماندهان پاسداران جنايتکار


- عزیز پاک نژاد

جشن سرخ و آتشین چهارشنبه آخر امسال بدلایل مختلف دستگاه ولایت و طرفدارانش را به هراس و وحشت انداخته است. ولی فقیه برای مقابله با خشم شعله ور و سوزان جوانان و زنان ایران، یکبار دیگر «بسیج» را به میدان فراخوانده است. سرکوبگران، بازار تهدید و تطمیع تا بند و زندان و اعدام و خط و نشان کشیدن، را از همه طرف براه انداخته اند. این تهدیدات ظاهرا توان مقابله با رژیم ولایت در این شب و روز خاص را در جوانان ایران که از آن پیام ضعف رژیم را میفهمند بسیار بالا برده است. در حالیکه جوانان ایران در شور و هیجان قیامی دیگر علیه نظام ولایت، سراز پا نمی شناسند، طرفداران «تسلیم و سازش»، برای ایجاد تغییرات آرام و تدریجی در نظام ولایت، صحبت از طرحی با عنوان «سکوت سبز» برای چهارشنبه سوری امسال کرده و سعی می کنند آنرا بخورد مردم بدهند. این طرح ظاهرا به برگزاری خاموش و بی تحرک جشن امسال برای عصبانی نکردن نیروهای سرکوبگر رژیم فراخوان می دهد. معلوم نیست این «علامه های» پرمدعا، برگزاری چهارشنبه سوری که بزعم خودشان تنها یک جشن و شادمانی است را چگونه میخواهند با سکوت و آرامش برگزار کنند. اصلا جشن و شادمانی چگونه با سکوت برگزار می شود؟ احتمالا آنها جشن چهارشنبه سوری را با مجلس ترحیم و فاتحه خوانی اشتباه گرفته یا چنین وانمود می کنند. براستی چه چیزی اینهمه ترس و تسلیم طلبی در مقابل رژیمی که به گفته خودشان محکوم به زوال و نابودی است را توجیه می کند؟ اگر آنها را متهم به ترس از قیام مردم نکنیم، چه چیز دیگری برای ارائه کردن در چنته دارند؟ نگاهی به اتفاقات بعد از افتضاح مراسم 22 بهمن که به بار آوردند، نشان می دهد که آنها از گذشته درس نگرفته و همچنان مردم را به سازش و تسلیم در مقابل خشونت و جنایات رژیم فرامیخوانند. بعد از تظاهرات 22 بهمن که علیرغم تلاشهای همه جانبه رژیم، مردم توانستند تداوم قیام شجاعانه خود را تضمین کنند، اتفاقات و رویدادهایی که در درون نظام ولایت رخ داد، حاکی از ادامه گسست و غیرقابل حل بودن تضادها و تعمیق شکاف در بالا بود. در اسفند ماه امسال سه رویداد نه چندان مهم ولی پرسرو صدا در درون نظام ولایت فقیه رخ داد. اولین آنها نشست مجمع تشخیص مصلحت نظام بود که با ریاست رفسنجانی برگزار گردید. قبل از تشکیل این نشست، ذهن و حواس جماعت «اصلاح طلب» رانده شده از نظام، روی عدم ابقای رئیس این مجمع در پست خود متمرکز شده بود. به دنبال اختلاف و شکاف عمیق شونده بین او و ولی فقیه، این امر، منطقی به نظر میرسید و عده ای از هر دوسو، روی آن شرط بندی کرده بودند. این کار اگر انجام می شد از نظر اینها اگرچه یک قلدرنمایی از طرف ولی فقیه، ولی شانسی برای قوی تر شدن طرف مقابل بوجود می آورد تا از وزنه سنگین این آخوند کهنه کار استفاده کند. این نمایش آنطور که منتقدان ولایت فقیه خواستند پیش نرفت و رفسنجانی در یک زدوبند ضمنی و شکننده، ریاست خود را بر این ارگان خنثی که بوی پوسیدگی آن مشام حتی شرکت کنندگان را آزار می داد، حفظ کرد. جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام با سخنرانی رئیس، و گردوخاک تغییر قانون انتخابات آغاز شد. از همان ابتدا که محسن رضایی دبیر این ارگان مصلحتی، اعلام کرد که قانون انتخابات دستکاری می شود، طرفداران کم فهم «گشایش در نظام ولایت» و کج فهم های معتقد به «تغییرات تدریجی» در این نظام، از اجابت یکی از خواسته های آقای میرحسین موسوی مبنی بر تغییر در سیاست انتخابات، دم زدند و این شائبه را پراکندند، که نقطه آغاز تسلیم ولی فقیه و سازش با آنها، با هدایت رفسنجانی آغاز شده است. این جریانات که در خارج کشور خود را «اتاق فکر جنبش سبز» می نامند، تا جایی پیش رفتند که خوشبینانه، از تن دادن ولی فقیه به آزادی زندانیان «سبز» و برگشتن سپاه پاسداران به داخل پادگانها تا پایان سال، صحبت و آنرا تبلیغ نمودند. در پایان هم برای خالی نکردن دست خود تا دیدن نتیجه این پیشنهادات مدبرانه!!، این اقدامات نسیه را، ترفندهای بی نتیجه ولایت خواندند. اما جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام بی سرو صدا خاتمه یافت و نتیجه آنرا آخوند «علی رازینی» معاون آدمکش رئیس قوه قضائیه رژیم در حاشیه نشست مجمع، به این شرح ارایه داد: «طرح مجمع تشخيص مصلحت نظام در خصوص كميسيون انتخابات به عنوان پيشنهاد تقديم رهبر معظم انقلاب مي شود و در صورت تصويب ايشان به مجلس ارائه خواهد شد...». کلیات این طرح که اینهمه سروصدا حول آن ایجاد شده است، از آن جهت مهم می نماید که گویا نظارت استصوابی شورای نگهبان را برای تایید صلاحیت کاندیداها در نمایشات انتخاباتی رژیم، منتفی، و این امر به ارگان دیگری محول می شود. این توهمات بچه گانه در مورد تزلزل و تسلیم ولی فقیه در این مورد بخصوص، یکبار دیگر با تاکید «رضا طلايي نيك» معاون امور قوا و شوراهاي دبيرخانه مجمع تشخيص مصلحت نظام، در گفتگو با خبرنگاران بر آب نشست. نامبرده با صراحت اعلام کرد که «هر گونه تغيير و اصلاح در قوانين انتخابات در چارچوب قانون اساسي و سياست‌هاي كلي نظام پس از ابلاغ مقام معظم رهبري فقط در مجلس انجام مي‌شود و لذا برخي شبهات و ابهامات مطرح شده در هفته اخير مبني بر ورود مجمع در قانون‌گذاري صحت ندارد. كنار گذاشتن شوراي نگهبان و كاهش و وظايف اختيارات آن درهيچ پيشنهادي مطرح نشده است. شوراي نگهبان از نهادهاي تضمين‌كننده اسلاميت و جمهوريت نظام است و تضعيف شوراي نگهبان يا مجمع تشخيص از رفتارهاي انحرافي است كه بايد دوستداران نظام مراقبت كنند.» به این ترتیب این اجلاس به پایان رسید و رئیس، صندلی خود را حفظ کرد اما «سر زخم» همچنان باز ماند. رویداد دوم این ماه برگزاری پرسروصدای هفتمین اجلاس دوره چهارم مجلس خبرگان رژیم بود که آنهم با همین انتظار آغاز شد که آیا رئیس آن می تواند صندلی خود را ولو با پایه های لرزان حفظ کند یا نه؟ پیشتر بعضی از مقامات باند ولی فقیه در صحبتها و مناسبتهای مختلف، با تهدید حذف رفسنجانی از ریاست مجلس خبرگان، از او خواسته بودند سربراه شود و جانب ولی فقیه را بگیرد. سردمدار و رقیب اصلی رفسنجانی در این عرصه آخوند یزدی بود که از سالها قبل در خصومت و رقابت با رفسنجانی گوی سبقت از دیگران ربوده بود. اجلاس خبرگان خفته و فرسوده با غیبت رقیب اصلی رفسنجانی به بهانه بیماری برگزار شد. در ابتدا رفسنجانی یادی از او کرد و گفت «آیت الله یزدی بیمار است و باید ملاحظه بیماری شان را کرد» و بعد صحبتهای خود را در سکوت و بی تفاوتی و خلسه خبرگان ادامه داد. مسایلی که رفسنجانی در این سخنرانی مطرح کرد چیز تازه ای نداشت. تنها تغییر در لحن او و باج های پی در پی اما نسیه به ولی فقیه ارتجاع بود که هیچکدام از ایادی خامنه ای را گول نزد. در این جلسه رفسنجانی ابتدا زمزمه های سر داده شده قبل از برگزاری اجلاس برای بکار انداختن مکانیسمهای خلع ولی فقیه که طبق قانون در صلاحیت و قدرت مجلس خبرگان است، را به کلی سرپوش گذاشت و با صراحت از توان و صلاحیت ولی فقیه در آرام کردن اوضاع دم زد. او ضمن تشکر از حضور میلیونی مردم در 22 بهمن، حضور (منافقین) در پارلمان اروپا را توطئه آمریکا خواند و دین خود به ولی فقیه را در این مورد ادا نمود. رفسنجانی تاکید کرد که که رهبر نباید «سیبل» شود و هرکس هر چه کرد به اسم او تمام شود. و بالاخره اذعان کرد که برای وحدت باندهای مختلف و آرام کردن اوضاع هیچکس را بهتر از رهبری نمی شناسد. کلیه این باجهای نسیه به گوش سنگین دارودسته ولایت فرو نرفت. شاهرودی و دری نجف آبادی در سخنرانیهای خود به صراحت از او خواستند موضع خود را در برابر ولی فقیه روشن کند. بعضی دیگر گفتند که صحبتهای رفسنجانی خبرگان را قانع نکرده است. در این اجلاس دو میهمان هم دعوت شده بودند. منوچهر متکی وزیر امور خارجه، ظاهرا برای اطمینان دادن به دایناسورهای ارتجاع در مورد رفع خطر تهدیدات خارجی، و محمد علی جعفری فرمانده سپاه پاسداران، برای توضیح و توجیه و اطمینان دادن به آنها در مورد مهار تهدیدات داخلی و خطر مردم. البته وظیفه این فرد با توجه به نقش او در سرکوبی و کشتار مردم، به خط کردن فسیلهای خبرگان در پشت خمیده ولی فقیه و ترساندن کسانی باید بوده باشد که چشم و گوش به رئیس آن سپرده اند. اجلاس خبرگان با صدور یک بیانیه در مدح و رسای ولی فقیه خاتمه یافت. در این بیانیه که دری نجف آبادی آن را قرائت کرد، خامنه ای به عرش اعلا برده شد و از او در اداره کشور تمجید فراوان به عمل آمد و «فتنه» مردم خاتمه یافته تلقی شد. سومین صحنه آرایی بعد از تشکیل و خاتمه اجلاس خبرگان روی داد. بارعام ولی فقیه به خبرگان و رئیسش. در این جلسه که بشدت غیرعادی می نمود، ولی فقیه ارتجاع در جمله ای تهدید آمیز به رفسنجانی خطاب به حاضرین گفت: « در نظام اسلامی برخلاف غالب كشورهای مدعی دمكراسی، باندهای قدرت و ثروت تعیین كننده آرای مردم نیستند و ملت به تشخیص خود تصمیم می گیرد البته ممكن است این تشخیص در موردی غلط باشد اما بهرحال تصمیم مردم است و باید در مقابل آن تسلیم بود.» خامنه ای مسئله اساسی نظام را حفظ هویت و مرزها و شاخص های آن تعیین کرد و گفت «كسانیكه هندسه و هویت نظام را كه در قانون اساسی و حكمیت و داوری قانون متبلور شده است قبول دارند جزو مجموعه نظام بشمار می آیند اما افرادی كه با حرف و عمل و تحریك، این مبانی را زیر پا می گذارند به دست خودشان صلاحیت حضور در مجموعه عظیم نظام را از دست می دهند.» صحبتهای خامنه ای در این جلسه در ابتدا بصورت کامل در پایگاه خبررسانی او منعکس نشد. پاسخ ولی فقیه به اقدامات مجمع تشخیص مصلحت، برای تغییر قانون انتخابات، در تاریخ 19 اسفند در متنی جدید با اضافه کردن موضوع انتخابات، چاپ و به اطلاع «برادران سابق» و «خواص بی‌بصیرت»، به شکل زیررسانیده شد. «این طرح وقتی در مجمع تشخیص مطرح بشود، بالاخره نظر مجمع، نظر مشورتی است؛ این پیش ما خواهد آمد و آن چیزی را که معتقَد (مورد اعتقاد) ماست، اعمال می‌کنیم و به عنوان سیاست کلی گفته می‌شود. شورای نگهبان وظایفی قانونی دارد و به این وظایف مصرح در قانون اساسی (که نظارت بر انتخابات و تشخیص صلاحیت‌ها و این چیزهاست) باید تعرض نشود». این قسمت از صحبتهای خامنه ای نشان از تهاجم ولی فقیه به رقیبانی است که سعی می کنند او را با نصیحت به راه راست بکشانند. خامنه ای با دیدن تردیدها و ترس های طرف مقابل هر روز جری تر می شود و ترفند جدیدی بکار می گیرد. حرف آخر ولی فقیه، فرمان به تسلیم و اطاعت بی چون و چرای مخالفین است. او در عین ضعف و فرسودگی با لجاجت سعی در کنترل اوضاع و بقول خودش «خواص» دارد هرچند که در این کار ناموفق است. هرچه اوضاع انفجاری تر می شود و اعتراضات و قیامهای مردم اوج و شدت بیشتری می گیرد، او کنترل خود و اوضاع نابسامان رژیمش را بیشتر از دست می دهد. این حقیقتی است که امروز برکسی پوشیده نیست و عربده های توخالی و تهدیدهای او کسی را حتی در درون نظام نمی ترساند. همانطور که در بالا گفته شد، معلوم نیست کسانی که بسهم خود فرصت 22 بهمن را با سازش و تسلیم طلبی محض از مردم گرفتند و به شکست مفتضحانه تاکتیک خود به کرات اذعان کردند، چگونه بار دیگر آرزو دارند مردم به آنها گوش کنند و فرصت درخشان چهارشنبه سوری را با تبلیغ این گونه تاکتیک ها به نفع رژیم بسوزانند. این تلاشها و فرافکنی های آنها اگر برای حفظ این رژیم پوسیده و باقی ماندن در «هندسه» نظام نیست، پس برای چیست؟ نابسامانی و ضعف ولی فقیه و ترس او از ایجاد تغییرات حتی اندک در درون نظام در موارد بالا بخوبی مشهود است. سئوال برای کسانی که به این امر باور دارند اینستکه آیا در حال حاضر فشار اجتماعی در همه زمینه ها، کار را به نفع مردم هموارتر می کند یا سازش و تسلیم و نرمش مدعیان، با عامل و باعث این همه فلاکت؟ به نظر می رسد معنی فشار از پایین نزد این مدعیان، فشارهای کنترل شده بمنظور چانه زنی در بالاست و نه حتی در خدمت «تغییرات تدریجی» مورد ادعایشان در این نظام. ترس مردم مدتهاست فروریخته و همراه با آن، تهور و شجاعت آنها برای به میدان آمدن برای تغییرات رادیکال و سرنگونی کامل این رژیم خودنمایی می کند و این آن چیزی است که ترس و وحشت از آینده را در وجود سازشکاران نهادینه کرده است. چهارشنبه 19 اسفند 88 برابر با 10 مارس
2010

ابلاغیه ایست که برای استقبال از احمدی نژاد


ین ابلاغیه ایست که برای استقبال از احمدی نژاد در بندرعباس صادر شده و برای پالایشگاه این بندر فرستاده اند و از آنجا هم برای تمام واحدها فرستاده شده است. همه را فرستاده اند دنبال نیرو جمع کردن برای کسی که رهبر می گوید با 25 میلیون رای و بدون هیچ تقلب و کودتائی برنده انتخابات شده و کسی هم حق اعتراض ندارد. برای هزار نفر معطل مانده اند و ابلاغیه صادر می کنند، آنوقت ادعای 25 میلیونی دارند!

دکتر ملکی: همه اتهامات بی اساس را رد کردم

اسفند 88














تعدادی از اعضای شوراي همبستگي براي دمكراسي و حقوق بشر در ايران و اعضای شورای مرکزی جبهه دموکراتیک ایران و جبهه متحد دانشجویی به دیدار دکترمحمد ملکی که به تازگی پس از گذشت بیش از شش ماه از زندان آزاد شده، رفتند.

دکتر ملکی در ابتدای این دیدار ضمن سپاس از حضور این افراد به ارائه گزارش دوران بازداشت خود پرداخت و گفت: در دو ماه ابتدای بازداشت فشار بازجویی ها به شدت بالا بود و بازجوها سعی در وارد ساختن اتهامات بی اساس داشتتند ولی من تمام اتهامات وارده را رد کرده و دلیل وارد ساختن این اتهامات را نگاه امنیتی آنها ذکر کردم .

وی در ادامه افزود: در دوران بازداشت بعلت کهولت سن و بیماری از نظر جسمی وضعیت مناسبی نداشتم ولی سعی می کردم از نظر روحی همچنان محکم و استوار باشم تا بتوانم روحیه سایر زندانیان سیاسی – عقیدتی را تقویت نمایم.

رد پای نهادهای موازی در ممنوع الخروج کردن فعالان سیاسی

ظاهرا در منبع خبر فارس به جلسه چند تن از مسئولان امنیتی اشاره شده بود که در خلال آن یک مقام امنیتی می گوید سید محمد خاتمی ممنوع الخروج شده است.
محمود علیزاده طباطبائی وکیل سید محمد خاتمی با نگاهی خوش بینانه می گوید: مگر ممنوع الخروج شدن به این سادگی است؟ این کار نیاز به تشکیل پرونده قضائی دارد.

ممنوع الخروج کردن به سادگی آب خوردن

واقعیت این است که ممنوع الخروج کردن افراد و فعالان سیاسی و هنری از ضابطه مشخصی پیروی نمی کند و اساسا مشخص نیست که چه افراد و نهاد هائی مجاز به ممانعت از خروج افراد هستند.

محمد تقی کروبی که به تازگی از رفتش به انگلستان جهت یک پروژه علمی ممانعت شده است می گوید:"از
گیت نیروی انتظامی رد شدم یعنی اینکه پاسپورت مهمور به مهر خروج شده و مشکل قانونی وجود ندارد."

اما همه چیز ناگهانی اتفاق می خورد مهرخروج و حتی نشستن بر صندلی هواپیما تضمینی برای خروج نیست چون هرلحظه ممکن است افراد یا مسولانی از راه برسد و همچون پلیس مخفی ها مانع خروج افراد شوند.

پدیده ممنوع الخروج کردن افراد قبل انتخابات پرماجرای سال 88 هم وجود داشت اما از 22 خرداد به بعد با شدت پیچیده تری دنبل شد به طوری که حتی دکتر ابوالفضل فاتح،مسول کمیته تبلیغات و رسانه ستاد میرحسین موسوی هنگامی که پس از انتخابات قصد داشت برای ادامه تحصیل به انگلستان برود، او نیز به مدت چند روز ممنوع الخروج بود.

فا طمه معتمدآریا و مجتبی میر تهماسب دو چهره هنری در کمال ناباوری از سفر به امریکا بازماندند. معتمدآریا در این مورد می گوید:برای رفتن به امریکا حتی مراحل بازبینی پاسپورت هم پشت سر گذاشتم اما دو نفر مامور با مراجعه به من گفتند شما نمی توانید از کشور خارج شوید عبدالفتاح سلطانی ،وکیل پایه یک دادگستری نیز که مهر ماه 88 برای گرفتن جایزه حقوق بشر قصد خروج از کشور داشت در فرودگاه مطلع شد که معاونت امنیت دادگاه انقلاب طی نامه ای او را ممنوع الخروج کرده است این در حالی بود که ده روز از سفر به وی گفته بودند مشکلی برای خروج ندارد و حتی گذرنامه اش را تحویلش داده بودند.

نسرین ستوده ،وکیل و از فعالان حقوق بشر هم که 20 آذر 88 برای دریافت یک جایزه حقوق بشری عازم ایتالیا بود پس از آن که از گیت نیروی انتظامی عبور می کند متوجه می شود که نامش را در بلندگوی فرودگاه صدا می زنند .پس از لحظاتی به وی گفته می شود که حق خروج از ایران را ندارد.

بدرالسادات مفیدی ،دبیر انجمن روزنامه نگاران ایران نیز به سرنوشت مشابهی دچار شده است.پس از آنکه گذرنامه اش مهر خروج خورده با مراجعه یک فرد لباس شخصی از سفر منع می شود.

دست های نامریی

سرنوشت بیشتر ممنوع الخروج ها مشترک است:گذرنامه هایی که مهر خروج می خورد اما ناگهان با مراجعه یک لباس شخصی همه چیز عوض می شود یا ورق بر می گردد. این فرایند مانند بازداشت های غیرقانونی است که در آن مداخله افراد لباس شخصی نشان می دهد که ماجرا بودار بوده و قضایا از جای دیگری آب می
خورد. معنی و مفهوم این عبارت آنست که در ممنوع الخروج کردن فعالان سیاسی دست هایی فراتر از قانون وجودارد.

رییس پلیس گذرنامه پیشتر گفته بود هر کس برای اطلاع از ممنوع الخروج بودن یا نبودن خود باید با در دست داشتن مدارک شناسایی به اداره گذرنامه مراجعه کند. با این حال افراد زیادی پس از آنکه به اداره گذرنامه رفته و مطلع شدند که ممنوغ الخروج نیستند به طور غیر قانونی از سفر بازماندند.

یک فعال سیاسی که مایل به افشای نامش نیست می گوید: اطلاعات سپاه و حفاظت بیت رهبری دستهای پشت پرده ممنوع الخروج کردن افراد هستند.

وی که یک خروج ناموفق از ایران را پس از انتخابات تجربه کرده می گوید: نهاد های موازی اطلاعاتی که سر نخ فعالت آنها در بیت رهبری و اطلاعات سپاه است به صورت غیر رسمی مانع از خروج برخی فعالان سیاسی از کشور می شوند.

البته نکته ای که بیش از پیش مشکوک است اینست که چرا وظیفه ممنوع الخروج کردن افراد رسما به نیروهای انتظامی سپرده نمی شود.یک ارزیابی اینست که شاید اطلاعات سپاه پاسداران مایل است راسا در این زمینه به قدرت نمایی بپردازدتا فعالان سیاسی این نهاد را قدرتمند تر از نهادهای دیگر تلقی کنند.با این حال بی شک پروسه ممنوع الخروج کردن افراد امری نیست که بگوییم از قانون خاص پیروی می کند.

علت ترس حکومت از خروج برخی افراد

به نظر می رسد که حکومت اسلامی بیم آن دارد که فعالان طرفدار جنبش سبز در خارج از ایران بتوانند نقش موثری در هدایت نافرمانی های سیاسی مردم ایفا کنند.این ترس با تجربه مخالفان محمدرضا پهلوی در پیش از انقلاب گره خورده است.شايد به همین لحاظ رژیم گمان می کند که نباید همچون سالهای 55 تا 57 اجازه دهد مرکزیتی در خارج از ایران به هدایت،کنترل و یا اداره مخالفان داخلی بپردازد

شبکه جنبش راه سبز (جرس) ، امیررضا پورحلم : طی چند ماه اخیر فعالان سیاسی و فرهنگی زیادی هنگام خروج از کشور ممنوع الخروج شدند که آخرین آنها سیمین بهبهانی نویسنده و فعال حقوق زنان بود. بلافاصله پس از آن خبری در باره ممنوع الخروج شدن سید محمد خاتمی رئیس جمهور سابق کشور بر روی خروجی سایت خبرگزاری فارس قرار گرفت که خیلی زود از سوی وکیل وی تکذیب شد.

واسلاو هاول اهدای جایزه حقوق بشر به عبدالله مومنی و مجید توکلی را تبریک گفت

راديو فردا : واسلاو هاول، رئیس جمهوری سابق چک اهدای جایزه «هومو هومینی» یا حقوق بشر نهادهای غیردولتی چک را به مجید توکلی و عبدالله مومنی و جنبش دانشجویی ایران تبریک گفت. آقای هاول که از فعالان سرشناس حقوق بشراست چهارشنبه شب در مراسم اهدای این لوح های تقدیر گفت همه ما به مسائلی چون برنامه هسته ای ایران، ماهیت نظام جمهوری اسلامی، استفاده ابزاری از دین و انتخابات پرسش برانگیز 22 خرداد ایران توجه داریم اما چیزی که من شخصا بیشتر ازهمه به آن توجه دارم مسئله نقض حقوق بشر است. او گفت اعتراضات مسالمت آمیزعمومی و دانشجویی به نقض حقوق بشر در چکسلواکی سابق سبب تغییراوضاع در این کشور شد و سرکوبی وحشیانه اعترضات مشابه در ایران او را تکان داده است.


* دستگیری رضا اقدسی, فعال کارگری در کرج


* عکس : بخشنامه برای حضور کارگران برای بازديد احمدی نژاد از بندر عباس

دستگیری رضا اقدسی, فعال کارگری در کرج

كميته پيگيري ايجاد تشكل هاي آزاد كارگري : روز یکشنبه 16/12/1388 ساعت 7صبح 6نفر ماموراز اطلاعات کرج وارد منزل رضا اقدسی ، از فعالان كارگري ، شده و شروع به تفتیش منزل کرده وپس ازتفتیش و جمع آوری کتابها، سی دی ها و کیس آقای اقدسی و همسرش را با خود به ساختمان و زندان تازه ساز هشتگرد کرج می برند .

آقای اقدسی و همسرش را از هم جدا کرده شروع به باز جویی می کنند وساعت 18 همان روز همسر آقای اقدسی را آزاد کرده ولی خود آقای اقدسی را بازداشت می کنند و روز 17/12/1388 با همسر آقای اقدسی را تا ظهر بازجویی می کنند .

هم اکنون آقای اقدسی در زندان اطلاعات هشتگرد قرار دارد ولی همسر ایشان آزاد است و از او خواسته اند که چهار شنبه 27/12/1388 خود را به اطلاعات هشتگرد کرج معرفی نماید.

هرانا؛ بیست تن از کارگران ذوب آهن اصفهان به دادگاه احضار شدند


در پی شکایت کارخانه ذوب آهن از کارگران اعتصاب کننده بیست تن از کارگران به دادگاه احضار شدند.

خبرگزاری هرانا - بیست تن از کارگران شرکت احیاگستران اسپادان در ذوب آهن اصفهان به دادگاه احضار شدند.

به گزارش هرانا به نقل از شورای موقت کارگران ذوب آهن اصفهان، در ادامه فشارها به کارگران شرکت احیاگستران اسپادان در ذوب آهن اصفهان بیش از بیست نفر از کارگران این شرکت به دادگاه زرین شهر احضار شدند، احضار این کارگران به شکایت کارخانه ذوب آهن اصفهان صورت گرفته است. کارخانه ذوب آهن در شکایت خود مدعی شده است که در اعتصابات کارگران این شرکت صدها میلیون تومان خسارت دیده است

منبع خبر : خبرگزاری هرانا


تازه های سایت

خانواده پزشک فجایع کهریزک خواستار محاکمه قاتل فرزندشان شدند


خانواده رامین پور اندرجانی ،پزشک فجایع کهریزک خواستار محاکمه قاتل فرزندشان شدند.

خبرگزاری هرانا - خانواده پزشک وظیفه ای که دو روز قبل از جان باختن قربانیان کهریزک آنها را مورد معاینه قرار داده بود و به نحوی مشکوک کشته شد خواستار محاکمه عاملان قتل فرزندشان شدند.

به گزارش سایت روز، خانواده رامین پوراندرجانی در اولین جلسه رسیدگی به پرونده متهمان بازداشتگاه کهریزک که پشت درهای بسته و به دور از نظارت افکار عمومی برگزار شد،خواستار شناسایی و محاکمه فرزندشان هستند.
بر اساس این گزارش ، متهمان اصلی فجایع کهریزک در پست های دولتی، نظامی و قضایی همچنان مشغول به کار هستند.

روابط عمومی نیروهای مسلح در نمابری اعلام کرده است: "کیفرخواست برای تمام متهمان این پرونده که تعداد آنها ۱۲ نفر اعلام شده است، خوانده شد و موضوع اتهام ها و دلایل آن به وسیله رئیس دادگاه به کلیه متهمان تفهیم شد".

پیشتر سایت تابناک که متعلق به محسن رضایی است متهمان پرونده کهریزک را، چند مامور ارشد نیروی انتظامی معرفی کرده بود. با توجه به اطلاعیه سازمان قضایی نیروهای مسلح هم کلیه متهمان پرونده، همان 12 نفری هستند که دیروز در دادگاه حضور داشتند و سعید مرتضوی که از سوی کمیته ویژه مجلس شورای اسلامی به عنوان متهم اصلی پرونده کهریزک معرفی شده بود، جزو متهمان پرونده کهریزک نیست.

سردار رادان و سردار احمدی مقدم، دیگر مسئولانی هستند که از سوی افکار عمومی به عنوان متهمان پرونده کهریزک شناخته می شوند. برخی از آزاد شدگان از این بازداشتگاه مخوف اعلام کرده اند که سردار رادان در برخی موارد از شکنجه ها در این بازداشتگاه حضور داشته و نقش مستقیمی در فجایع رخ داده در این بازداشتگاه داشته است؛ اما این دو سردار نظامی نیز در سمت های نظامی خود مشغول به خدمت به جمهوری اسلامی هستند و نامی از آنها در پرونده متهمان کهریزک نیست.

حیدری فرد ، بازپرس شعبه سوم دادسرای امنیت دادگاه انقلاب نیز همچنان در سمت خود مشغول به کار است و نام او نیز در پرونده متهمان کهریزک نیست. این در حالیست که بسیاری از بازداشت شدگان بعد از انتخابات با دستور او به بازداشتگاه کهریزک منتقل شده بودند. چنین است که افکار عمومی نگران آن است که نتیجه پرونده کهریزک نیز همانند پرونده کوی دانشگاه تهران شود که فقط یک سرباز به دلیل سرقت یک ریش تراش در آن مجرم شناخته شد!

دو نفر در قم اعدام شدند


دو زندانی که به اتهام حمل مواد مخدر بازداشت شده بودند روزگذشته در شهر قم اعدام شدند.

خبرگزاری هرانا - دو زندانی در شهر قم به نام های " حمید .خ" و "زین العابدین.ق" با حضور مقامات قضایی اعدام شدند.

به گزارش هرانا به نقل از خبرگزاری های دولتی، دو زندانی روز گذشته در شهر قم به دار آویخته شدند. طبق این گزارش این دو نفر به نامهای «حميد خ» و «زين‌العابدين ق» به اتهام قاچاق مخدر به اعدام محکوم شده بودند.

دولت جمهوری اسلامی در سال 2009 بیش از 400 نفر را اعدام کرده است و همچنان رکورد تازه ای در مورد اعدام شهروندان به خود اختصاص میدهد.

منبع خبر : خبرگزاری هرانا

گزاش نشست سازمان های غیردولتی در ژنو : به مماشات با دولت ایران در حوزه حقوق بشر پایان دهید


مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران،
در نشست سازمانهاي غيردولتي مدافع حقوق بشر در ژنو خواستار پايان دادن مماشات جامعه بين الملل با دولت ايران در حوزه حقوق بشر و لزوم هزينه مند کردن نقض حقوق بشر براي ناقضان آن شد

خبرگزاري هرانا - مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران، در دومین نشست سازمانهاي غيردولتي مدافع حقوق بشر در ژنو خواستار پايان دادن مماشات جامعه بين الملل با دولت ايران در حوزه حقوق بشر و لزوم هزينه مند کردن نقض حقوق بشر براي ناقضان آن شد.

به گزارش هرانا، دومین نشست عالي سازمان هاي غيردولتي مدافع حقوق بشر در شهر ژنو در حاشيه نشست عمومي سازمان ملل متحد طي روزهاي 8 و 9 مارس برگزار شد.

در اين نشست 25 سازمان مدافع حقوق بشر از نقاط مختلف دنيا حول موضوع "حقوق بشر، مدارا و دموکراسي" به بحث و گفتگو نشستند، روز جاري مورخ 9 مارس از ساعت 13 و 30 الي 15 اين نشست بررسي وضعيت حقوق بشر در ايران با موضوع انتخابات را در دستور خود داشت.
مجري برنامه استفان بروسارد، گزارشگر سازمان ملل براي ل تمپس، با اعلام دستور نشست، مديريت جلسه را عهده دار شد. او در ابتداي جلسه با دعوت از کاسپين ماکان، نامزد ندا آقا سلطان، تريبون را به او سپرد، آقاي ماکان از جان باختن خانم آقاسلطان و آنچه بر وي، خانواده خانم آقا سلطان در طي مدت اخير رفته است سخن گفت.

دويد سوورلند، کارشناس آزادي اينترنت، فعال براي جنبش معترضان ايراني‌، ديگر سخنران اين نشست بود که سخنان خود را به موضوع آزادي اينترنت و گردش آزاد اطلاعات خاصه در ايران و وقايع پس از انتخابات اختصاص داد.شاهين سريري، از مسئولان کميته روابط خارجي مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران، سخنران نهايي نشست ايران بود، وي سخنان خود را با برشمردن معيارهاي انتخابات آزاد آغاز کرد.

آقاي سريري سپس با ارائه گزارشي از تلاش دولت ايران براي جلوگيري از اطلاع رساني و همچنين آماري از جان باختگان و بازداشت شدگان وقايع اخير سخنان خود را ادامه داد، نماينده مجموعه در نشست اعلام کرد تشکل ما مخالف جدي عضويت ايران و ساير کشورهاي ناقض حقوق بشر در شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد است.
وي براي ارائه تصوير بهتري از وضعيت حقوق بشر در ايران به کليت دست کم 38894 بار نقض موردي حقوق بشر توسط دولت ايران در طي 11 ماه اخير اشاره کرد.
شاهين سريري در بخش دوم از سخنراني خود گفت، فعالان حقوق بشر در ايران امنيت ندارند و دولت ايران برخلاف معاهدات مربوطه حاضر به تحمل کمترين فعاليت مدافعان حقوق بشر نيست.
وي براي نمونه به بازداشت هاي اعضا يا همکاران سابق مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران در طي يکسال اخير و خاصه در يورش هاي 11 اسفندماه اشاره کرد، وي همچنين به بازداشت اعضاي خانواده فعالان خارج کشور مجموعه يا تهديد آنان اشاره کرد.
نماينده مجموعه با جمع بندي دو بخش اول ابراز اميدواري کرد که وضعيت بحراني حقوق بشر در ايران براي حضار به خوبي ترسيم شده باشد و دلايل ما با مخالفت يک عمده ناقض حقوق بشر در شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد روشن تر شود.
عضو کميته روابط خارجي مجموعه، در بخش سوم از سخنان خود، با ارائه راهکار مبني بر "افزايش هزينه نقض حقوق بشر براي ناقض آن" خواستار پايان دادن مماشات جامعه بين الملل با دولت ايران در مورد نقض حقوق بشر شد.
وي استراتژي مجموعه را افزايش هزينه نقض حقوق بشر براي دولت ايران اعلام کرد و با مخالفت با جنگ و تحريم هايي که به مردم ايران آسيب وارد مي کند خواستار تفکيک منافع دولت ايران از مردم و هدف گرفتن منافع ناقضان حقوق بشر شد.
عدم فروش دستگاههاي شنود و جاسوسي، عدم فروش ادوات نظامي مربوط به سرکوب هاي معترضان، پيگيرد بين المللي دست اندرکاران نقض حقوق بشر و ساير اقدامات مشابه از مواردي بود که آقاي سريري مثال هاي مد نظر مجموعه در باب هزينه سازي مطرح کرد.
نماينده مجموعه در اين نشست، در پايان اعلام کرد ما براي عدم حضور در اين نشست تحت فشار بوده ايم و از هزينه ها و انتقام سيستم امنيتي نيز آگاه هستيم، اما اين مهم باعث نشد تا در اينجا حاضر نشويم و جامعه بين الملل را به حمايت از حقوق بشر در ايران فرا نخوانيم.
سخنان آقاي سريري مورد استقبال حضار و نمايندگان سازمانهاي مدافع حقوق بشر قرار گرفت.
همچنین در پایان نشست، نمایندگان سازمانهای حاضر در نشست با امضای یک بیانیه واحد خوستار آزادی اینترنت و مقابله با سانسور آن در اقصی نقاط دنیا شدند.

لازم به ذکر است، به مثابه سال قبل دست آوردهاي اين نشست به سازمان ملل متحد ارائه خواهد شد.

ويدئوهاي مربوطه را در سايت يوتوب مشاهده کنيد.