۱۳۹۰ شهریور ۱۶, چهارشنبه
همکاری سازمان های اطلاعاتی بریتانیا با قذافی
همکاری سازمان های اطلاعاتی بریتانیا با قذافی
نامه تونی بلر به پسرقذافی: "سیف عزیز"
میدل ایست برلین\ـ بعد از سقوط قذافی اسنادی از سفارت بریتانیا در طرابلس بدست خبرنگاران افتاده است.
این اسناد آشکارا نشان می دهند که دولت و سازمان های اطلاعاتی بریتانیا رابطه و همکاری تنگاتنگ و گسترده با نظام قذافی داشته اند.
به گزارش "ساندی تایمز" این رابطه به حدی بود که تونی بلر در نامه ای خصوصی به سیف الاسلام قذافی او را "سیف عزیز" خطاب کرده است.
به گزارش روزنامه "دیلی میل" نه تنها بلر بلکه گوردون براوان، نخست وزیر سابق بریتانیا، هم به معمرقذافی نامه های صمیمانه ارسال کرده است.
علاوه برآن و بر اساس این اسناد، سازمان امنیت داخلی بریتانیا MI-5 درچارچوب همکاری های مشترک، اطلاعات مربوط به فعالیت اپوزیسیون لیبی در لندن و دیگر شهرهای بریتانیا را به سازمان امنیت لیبی منتقل می کرد.
درمقابل آن، سازمان امنیت لیبی اطلاعات حاصل شده از اعترافات افراد مظنون به تروریست را در اختیار بریتانیا قرار می داد
روز شنبه "نیویورک تایمز" و "وال استریت ژورنال" با استناد به بعضی اسناد بدست آمده از دفتر موسی کوسا، رییس سابق سازمان امنیت لیبی، پرده از همکاری فشرده سازمان سیا و سازمان اطلاعات لیبی برداشتند.
براساس گزارش نیویورک تایمز سازمان سیا حداقل هشت بار از شکنجه گاه های لیبی برای اعتراف گرفتن از زندانیان مظنون به تروریست استفاده کرده است.
از جمله افراد مظنون به تروریست که هفت سال در لیبی زندانی شده بود، عبد الحکیم بلحاج، یکی ازفرمانده هان فعلی طرابلس، است.
بلحاج رییس گروه "جمعیت جنگجویان لیبی" ـ LIFG ـ است.
گروه "جمعیت جنگجویا لیبی" یک گروه اسلامی ست که در سال 1982 و در لیبی بنیانگذاری شد.
بعد از 11 سپتامبر آمریکا این گروه را بدلیل رابطه و نزدیکی با القاعده در لیست گروه های تروریست قرار داد.
بلحاج در سال 2004 در بانکوک، پایتخت تایلند، به اتهام ارتباط با القاعده دستگیر و به لیبی تحویل داده شد.
وی در گفت وگو با رسانه های خارجی رابطه با القاعده را رد می کند و از آمریکا و انگلیس خواست که رسما از وی معذرت خواهی کنند.
طبق اطلاعات هفته نامه اشپیگل ساختمان سازمان امنیت لیبی اکنون در کنترل نیروهای مخالف قذافی ست و سازمان های امنیت غرب مشغول مطالعه و دسته بندی اسناد موجود در این ساختمان هستند.
اسناد صدور اسلحه چین به لیبی
میدل ایست برلین\ـ روزنامه کانادایی "گلوبال آند میل" با انتشار اسنادی پرده از روابط نظامی پکن و قذافی برداشته است.
برپایه این اسناد چینی ها تا چند هفته قبل از سقوط قذافی برای وی اسلحه ارسال می کردند.
مطابق اسناد تازه بدست آمده صنایع چین یک ماه قبل از سقوط قذافی حدود 200 میلیون دلار اسلحه به لیبی ارسال کرده اند.
وزارت خارجه چین رسما اعلام کرد که نیروهای قذافی تلاش ها یی در جهت خرید اسلحه از بعضی صنایع نظامی چین کرده است، اما چین این تقاضاها را نپذیرفته است.
در اسناد تازه بدست آمده نام صنایع نظامی چینی Norinco , CPMIC, China XinXing Import & Export به چشم می خورد.
چین یکی از پنج کشور عضو شورای امنیت سازمان ملل است و شورای
امنیت طی قطعنامه ای صدور هرگونه اسلحه به لیبی را ممنوع کرده است.
منبع: میدل ایست برلین
چند میلیاردر و غول ثروت در ایران
حسین ثابت می گوید «برخی میگویند خوب است آدم فقیر باشد اما سالم باشد. اما من اعتقاد دارم آدم باید هم سالم باشد و هم ثروتمند. ». سلطین ثروت ایران زمین را بشناسید.
1-حسین ثابت
حسین ثابت بکتاش متولد ۱۳۱۳ در مشهد است. ثابت تا پنج سال قبل در جزایر قناری ۵ هتل (5 هزار تخت) داشته است و در ایران نیز هتل بزرگ داریوش را به سبک تخت جمشید در کیش ساخته است. وی، غیر از این هتل، چهار هتل دیگر نیز در کیش دارد (هتلهای هلیا، لاله، تماشا، و پانیذ) شرکت تجارت بین المللی ثابت و مجموعه پارک دلفین های کیش (دلفیناریوم و باغ پرندگان با مساحت بیش از ۶۵ هکتار) متعلق به اوست.
حسین ثابت چند هتل نیز در جزایر قناری اسپانیا تاسیس کرده و هماکنون نیز بزرگترین شرکت هتل داری اسپانیا را صاحب است و خود او نیز در یکی از دو جزیره اختصاصی خود در اسپانیا زندگی میکند.
در سر در دفتر آلمان آقای ثابت نوشته شده است: « حق الناس را دست نزن. مصمم باش. عاشق تصمیمت باش. آن وقت است که محال پا به فرار میگذارد »
او در یک اظهار نظر گفته است: «برخی میگویند خوب است آدم فقیر باشد اما سالم باشد. اما من اعتقاد دارم آدم باید هم سالم باشد و هم ثروتمند. »
2- محمد جابریان
محمد جابریان مدیرعامل مجتمع فولاد آرین سهند خریدار بلوک فولاد خوزستان بود که حتی افزایش 87 درصدی قیمت عرضه نسبت به قیمت پایه نیز او را از دور رقابت خارج نکرد و سرانجام با اضافه کردن یک ریال سهامدار عمده فولاد خوزستان شد. او به همراه شش برادرش حدود سه دهه است که در بازار فولاد فعالیت میکنند. یک نفر جدی یا شوخی گفته بود حاضر است سرقفلی موبایل جابریان را 100میلیون تومان بخرد. فکرش رابکنید او با این خط موبایل چه میکند.
3- محمد صدر هاشمینژاد
شاید شما نامی از شرکت استراتوس نشنیده باشید که یکی ازبزرگترین شرکتهای عمرانی ایران است اما به طور قطع با نام بانک اقتصاد نوین آشنایی دارید. محمد صدر هاشمینژاد رئیس هیات مدیره این بانک خصوصی مردی است که درمورد ثروتش افسانه سرایی میشود.
از مؤسسان اولین بانک خصوصی کشور و رئیس هیأتمدیره بانک اقتصاد نوین، مدیر عامل شرکت توانمند ساختمانی استراتوس، کسی نمیداند او چقدر ثروت دارد، اما در زمینه ساختمانسازی و بازرگانی از بزرگان به شمار میرود.
4- اسدالله عسگر اولادی
هرچه هست او رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین است و وضعیت واردات ما از چین هم معلوم. در جریان نگرانی بخش خصوصی از واگذاری نمایشگاه بین المللی تهران با آن وسعت در آن نقطه اعیان نشین تهران در جمع هیات نمایندگان اتاق چنین گفته بود: جناب رئیس(آل اسحاق) اگر اجازه میدهید، بنده به عنوان یک «کاسب جزء» همین حالا چک خرید نمایشگاه را بکشم!
از اعضای به نام مؤتلفه، رئیس اتاق مشترک ایران و چین، دارنده شرکت بزرگ «حساس» که در عرصه صادرات خشکبار و به خصوص پسته ایران در سطح جهان صاحب نام است. تابستان سال گذشته هم گفته شد دو بانک چینی را خریده.
5- حاجی علاءالدین
امکان ندارد موبایل داشته باشید و نام « علاءالدین» را نشنیده باشید. صاحب هر برند موبایلی که میخواهید باشید، باید موبایلتان در ایران به فروش برسد، در ایران هم باید در پایتخت عرضه شود و در پایتخت هم باید اول در پاساژ علاءالدین باشید. صاحبش مردی است به همین نام. از پاساژ سرخ رنگ حافظ-جمهوری صحبت میکنیم، سرمایه حاجی علاءالدین مشخص نیست، ما هم اینجا چیزی نمیگوییم، اما بزرگ بازار گوشی موبایل، که امروزه دست هر ایرانی یکی هست، کم کسی نیست. جالب است بدانید، این مرد همیشه در اتاقی کوچکی مینشیند که در طبقه همکف پاساژ قرار گرفته است. ظاهر مغازه چیز خاصی ندارد و رنگ و رو رفته هم هست، اما از پله های آهنی باریک انتهای مغازه که بالا بروید، حاجی، بزرگ بازار موبایل جمهوری، آنجا نشسته. سرمایه دار بازار موبایل جمهوری در دفتری با سقفى کوتاه، عرضى کم و طولى حدود ۲ تا 2.5 متر مینشیند.
این هم طنز روزگار است. ثروت آقای علاء الدین به سرقفلی فروشگاههایی است که واگذارکرده ومی کند.
6- علی انصاری
غول بازار مبل یافت آباد. محله و خانه قدیمیاش در مهرآباد جنوبی، 20 متری زاهدی (شمشیری فعلی) و دقیقاً روبه روی مسجد امام جعفر صادق (ع) بود اما حالا دیگر آنجا نیست و در شمال شهر تهران باید سراغش را گرفت. خودش وبرادرانش که اکنون صاحبان و مالکان اصلی یافت آباد هستند.
علی انصاری، اگرچه رئیس گروه سرمایهگذاری تات است ، به هر حال این طور هم نیست که ثروت انصاری را بتوان با ماشین حساب معمولی برآورد کرد. این تاجر مبل، ثروت متحرکی است که آشتیانی ابتدا ان را به دوچرخه سواری کشاند و به کمکش آنجا را آباد کرد وحتی باعث قهرمانی استقلال شد.
7- حسین هدایتی
او که در سنین جوانی پدرش را از دست میدهد با تلاش و زحمت خرج خانواده را در میآورد. حسین هدایتی 45 ساله و متولد تهران از محله دولاب است. مالک صنایع استیل آذین، مالک کارخانه های فولادسازی و ورق، دارنده بزرگترین شرکت پرورش میگوی ایران، برج ساز در دبی و دارای ملک و املاک در دوبی، مالک زمینهای کشاورزی، سهامدار بازار مبل ایران، رئیس شرکتهای تجاری در ایران و خاورمیانه و چندین و چند فعالیت تجاری دیگر عناوینی است که به حسین هدایتی نسبت میدهند.
یکی از بچه محلهای حسین هدایتی میگوید او دهها کارخانه بزرگ در آسیا و خاورمیانه دارد، در یکی از حسابهایش در ایران بیش از 100 میلیارد پول دارد و بیش از 500 میلیارد هم در بانک دبی پس انداز است.
8- احمد ابریشم چی
غول نوکیا. از او با عنوان پدرخوانده نوکیا در ایران یاد می شود. احمد ابریشم چی، متولد سال ۱۳۱۷ قم از کسانی است که در واردات تلفن همراه و وسایل جانبی و دستگاههای مخابراتی یکی از چهره های شاخص در ایران به شمار میرود. همه نام او را در کنار ایراتل، نوکیا میشناسند. مثلا تعطیلات نوروزی را در باغ رویایی! و چند ده هکتاری خود در منطقه خوش آب و هوای شمال سپری می کند. با توجه به اینکه این مدیر در یکی از شهرهای شمالی کشور، املاک زیادی دارد، احمد ابریشمچی بنیانگذار یک صندوق قرض الحسنه نیز به حساب میآید.
کتاب سبز قذافی، تو زرد از آب درآمد
|
|
همنشين بهار |
«رفیق دست و دل باز» نام دیگر قذافی بود که گویا «حمید اشرف» در نامه ای به کار میبَرد. (صفحه ۶۴۳ کتاب چریکهای فدایی خلق. جلد اول. از نخستین کنشها تا بهمن ۱۳۵۷، موسسه مطالعات و پزوهشهای سیاسی، محمود نادری) *** سرهنگ مُعَمَّر ابومنیار قَذّافی که در روستای «جهنم» به دنیا آمده و اینک از چهره و لحن کلامش نیز، کبر و غرور میبارَد و مثل همه مرتجعین، منتقد خود را دشمن انقلاب و نفوذی بیگانه و بریده مزدور میپندارد، زمانی رهرو «جمال عبدالناصر» و امید اعراب ستمدیده بود، در برابر شیوخ مرتجع و فاسد عرب و نوکری و سرسپردگی به استعمار میایستاد. در برابر نظام میرا و کهنه ای که علیه آن برخاسته بود حرف نو داشت، مُبشّر کمیته های مردمی انقلابی بود و چون «رفیقی دست و دل باز»، جانب مبارزین راه آزادی را میگرفت، اما قدرت او را مسخ و فاسد کرد، مُدام به خودش دسته گل داد، خودش را نوک پیکان تکامل و مرکز عالم و آدم پنداشت، هوا برَش داشت و هواداران متملق و بیسوادش او را به عرش اعلا بردند. اگرچه از سال ۱۹۶۹ بر سر کار است و عملاً همه کاره لیبی و رئیس مجلس شورای انقلاب بشمار میآید و دلش نمیخواهد بدون اجازه او آب هم بخورند اما، مقام و عنوانی ندارد ! در بیانات حکومتی و مطبوعات دولتی از او با عنوان «رهنمای انقلاب کبیر سوسیالیستی یکم سپتامبر خلق جمهوری عربی لیبی»، «رهبر»، «برادر»، «رهنمای انقلاب» و، «عمر مختار ثانی» یاد میشود. در بیست ویکمین اجلاس سران اتحادیه عرب در تاریخ ۳۰ مارس ۲۰۰۹ میلادی، در حالیکه سیگار میکشید و دودش را به صورت دیگر رهبران عرب فوت میکرد با تبختر تمام خودش را «بزرگ حکمای عرب و شاه شاهان قاره آفریقا و امیرالمومنین مسلمانان جهان» نامید و خطاب به رهبران جهان عرب گفت: «مقام من اصلاً اجازه نمیدهد در سطح شما باشم.» جزوات او که در لیبی به عنوان روح القوانین، کتاب مقدس جدید و راه حلی برای مشکلات تمام بشریت حلوا حلوا میشد کتاب الاخضر (کتاب سبز) نام دارد که از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۹ در تیراژ وسیع چاپ شده است. کتاب سبز به مدت چند دهه در مدارس لیبی در کنار قرآن تدریس میشود. به تقلید از مائو که عقایدش را در قالب کتابی تحت عنوان «کتاب سرخ» جمع آوری کرده و در اختیار مردم چین گذاشته بود، قذافی «کتاب سبز» را عَلم کرد تا به قول مریدان چاپلوسش توی سر سوسیالیسم و کاپیتالیسم بزند و زمینه ساز تحقق رویاهایی باشد که افلاطون و جان لاک و مارکس در سر میپروراندند ! تعریف و تمجید نهایت نداشت. کتاب سبز پاسخ همه مشکلات عالم از آدم ابوالبشر تا زمان کنونی بود و حل تضادهای نهفته در دو تئوری کمونیسم و کاپیتالیسم نیز فقط و فقط با نظریه قذافی جواب داشت !! *** بعد از واکنش دیکتاتورمآبانه قذافی به شورش مردم لیبی علیه دروغ و تبعیض و خالی بندی، باید پرسید: مگر تئوری قذافی در کتاب سبز، بازشدن زنجیرهایی که منافع نظام سیاسی حاکم به دست و پای مردم میبندد را وعده نمیداد، پس چرا همین تئوری در بستن زنجیر به دست و پای ملت لیبی به کار رفت؟! چرا تئوری سیاسی جناب قذافی هیچ نظریه مخالف و متفاوتی را بر نتاببد و نظامی که هدفش رهایی انسان های تحت سرکوب و ستم بود خود به ستم آلوده شد؟ *** کتاب سبز در دو بخش نگاشته شده است. فصل اول به حل مشکل دموکراسی (قدرت مردم) و فصل دوم به حل مسئله اقتصادی (سوسیالیزم) میپردازد کتاب سبز در ایران در چند قطع جیبی و نیم جیبی در ۱۲۸ صفحه با جلد سبز رنگ در تیراژ گسترده با حمایت کاغذ دولتی جمهوری اسلامی ترجمه و منتشر شده است. در سیستم مورد نظر قذافی، شرکت های کوچک به شکل خصوصی اداره میشد و در مقابل، دولت بر کمپانی های بزرگ نظارت داشت. قذافی در کتاب سبز طوری وانمود کرده که میخواهد دموکراسی واقعی را به مردم معرفی کند، لذا تمام مظاهر دموکراسی امروزی را به باد انتقاد گرفته و میگوید: ریاست جمهوری که به اساس رای گیری ۵۱ درصد انتخاب میگردد، دیکتاتوری است، چرا که این رئیس جمهور را ۴۹ در صد مردم قبول ندارند، پس حاکمیت مردم متحقق نمیشود. او شورای ملی و پارلمان را نیز دماغ درنمی آورَد و میگوید با شورای ملی و پارلمان، حاکمیت از مردم نشده، بلکه عده ای که به پارلمان راه مییابند، آنرا تصاحب میکنند. معمرالقذافی توجیه میکند تمام مظاهر دموکراسی امروزین مردود است و به دیکتاتوری میانجامد و به همین دلیل اگر در لیبی حزب سیاسی و تشکل منظمی وجود ندارد، مسئله مهمی نیست. او که توسط منتقدینش «پیکاسوی صحنه سیاسی خاورمیانه» توصیف شده، با این توجیه که حزبگرایی و تعدد احزاب، دیکتاتوری مدرن است و حزب بازی، در واقع مبارزه برای رسیدن به قدرت است نه حاکمیت مردم، مانع شکل گیری احزاب سیاسی و تشکیلات غیر دولتی شده و بیش از چهار دهه است خر خودش را سوار میشود و چهارنعل میتازد. *** نظام به اصطلاح نوین قذافی در کتاب سبز او بصورت نمودار یک چرخ کالسکه ترسیم شده است که لبه بیرونی آن را کنگره های اصلی خلق تشکیل میدهند. این کنگره ها کمیته های خلق را تعیین میکنند که با میله هایی به دبیرخانه مرکزی دمکراتیک خلق در محور وصل میشوند. اما اینها روی کاغذ و در عالم تئوری است. در واقعیت، نظام سیاسی در لیبی که به دروغ حکومت خلق ها (الجمهوریه) نامیده شد، یک هرم قدرت بود که قذافی و دار و دسته اش در راس آن بودند و یک دستگاه امنیتی بیرحم به حفظ قدرت شب و روز آنرا میپائید.. *** کتاب سبز (کلیک کنید)The Green Book *** الفصل الاول من الكتاب الاخضر - حل مشكلة الديمقراطية *** شروح الكتاب الأخضر *** صد رحمت به مرتجعین زن ستیز مصاحبه اوریانا فالاچی با قذافی اوریانا فالاچی: آیا شما به خدا اعتقاد دارید؟ قذافی: البته که اعتقاد دارم. چرا چنین سئوالی از من میکنید؟ فالاچی: برای این که فکر میکردم شما خود، خدا هستید. *** همنشین بهار |
اشتراک در:
پستها (Atom)