۱۳۹۲ اردیبهشت ۶, جمعه


آه و افسوسهای رفسنجانی
ولی ليکس افشا می کند: 
زدست سيدعلی صد آه و صد داد 
که خواهد حذف ما از بيخ و بنياد 
همه پيشينه اش را برده از ياد 
که من آوردمش در پيش شياد 
خودم کردم که لعنت بر خودم باد 

فراموشش شده يک روضه خوان بود 
فساد از ريخت بی ريختش عيان بود 
ولی آن روز دور مفتخوران بود 
امام هم می پسنديد شيخ جلاد 
خو دم کردم که لعنت برخودم باد 

خودم رهبر نمودم سيدعلی را 
که از خمره درآوردم ولی را 
نمودم شامپيون يک تنبلی را 
حالا دوزاری اين بنده افتاد 
خو دم کردم که لعنت برخودم باد.