۱۳۹۱ آذر ۹, پنجشنبه

وضع نسرین ستوده بسیار بحرانی است. طوفان توئیتری ،امشب پنج شنبه نهم آذر ماه ۱۳۹۱ ساعت ۲۲:۳۰



وضع نسرین ستوده بسیار بحرانی است. 
طوفان توئیتری ،امشب پنج شنبه نهم آذر ماه ۱۳۹۱ ساعت ۲۲:۳۰


امشب هم طوفانیست .اما جنسش با طوفانی که در دل همسرو کودکان نسرین ستوده برپاست فرق دارد
و حتما طوفانش با طوفانی که در دل نسرین ایران میوزد نیز فرق دارد.

 نسرین ستوده ای که دیگر چهل وچهار روز است ، غذایی نخورده 
رضا خندان همسر نسرین ستوده دو روز قبل گفته است: وضع جسمی همسرم به
مرحله ی خطرناک رسیده‌. فشارش آنقدر پایین بوده‌ که شخصی که فشار خونش را
اندازه‌ گرفته نتوانسته اندازه‌اش را به او بگوید.
  دیگر قرار شده تاهرروز به بهداری زندان اوین برود.
 نسرین خواسته ی غیر قانونی ندارد.
 اومیگوید : چرا بچه ی 12 ساله ی ما را به خاطر مادر مجازات می ‌کنید!؟
اما نسرین و خانواده اش تنها نمانده اند. امشب را با حضور خود طوفانی خواهیم کرد
قرار ما پنج شنبه نهم آذر ۱۳۹۱ساعت ۲۲:۳۰ در توئیتر 

ادامه رشد شتابان نقدینگی، افزایش ۴۸ درصدی بدهی دولت به بانک‌ها و وخیم بودن وضعیت اقتصادی کشور

نسرین رویایی دارد

نسرین رویایی دارد

رضا خندان، همسر نسرين ستوده، وکيل و فعال حقوق بشر که هم‌اکنون در زندان در اعتصاب غذا به‌سر می‌برد گفت همسرش به وضعيت خطرناکی رسيده است.

رضا خندان، همسر نسرين ستوده، وکيل و فعال حقوق بشر که هم‌اکنون در زندان در اعتصاب غذا به‌سر می‌برد گفت همسرش به وضعيت خطرناکی رسيده است.

کمپين بين‌المللی حقوق بشر در ايران امروز، چهارشنبه هشتم آذرماه در گفت‌وگو با رضا خندان، همسر نسرين ستوده، از آخرين وضعيت وی در زندان پرسيد.

نسرين ستوده در اعتراض به عدم اجرای آئين‌نامه اداره امور زندان‌ها و محروميت از حقوق يک زندانی از جمله عدم دسترسی به تلفن و ايجاد انواع محدوديت‌ها برای ملاقات با فرزندان خردسال خود و همچنين به‌ دليل تشکيل پرونده کيفری و صدور قرار ممنوعيت خروج از کشور برای همسر و دختر ۱۲ساله‌اش از روز ۲۶ مهرماه  (۱۷ اکتبر) دست به اعتصاب غذا زده است.

مسئولان قضائی ايران تاکنون نه تنها به خواسته‌های وی رسيدگی نکرده‌اند بلکه او را از روز چهارشنبه ۱۰ آبان‌ماه (۳۱ اکتبر) به سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوين منتقل کرده‌اند.

رضا خندان پرونده‌سازی برای دخترش را از "عجيب‌ترين پديده‌های قضائی در تمام دنيا" دانست و گفت: در هيچ کجای دنيا برای يک بچه به خاطر مادرش پرونده سياسی درست نمی‌کنند
آخرين ملاقات رضا خندان با نسرين ستوده روز گذشته انجام شده است که هم‌زمان با چهلمين روز اعتصاب غذای اين فعال حقوق بشر بود.

رضا خندان گفت همسرش تا هفته پيش به ۴۳ کيلو رسيده بود و در اين هفته به‌طور قطع چند کيلو کاهش وزن داشته است.

وی از محسوس بودن لاغری همسرش و کوچک شدن بيش از حد صورت و تورفتگی چشمانش گفت و افزود: "از ديروز که او را ملاقات کرديم متوجه شدم به وضعيت خطرناکی رسيده است."

همسر نسرين ستوده همچنين گفت نماينده وزارت اطلاعات در نخستين روز اعتصاب غذا به همسرش پيشنهاد کرده است اعتصاب غذا را تا آخر ادامه دهد.

رضا خندان افزود در حال حاضر همسرش شکستن اعتصاب غذای خود را به رفع پيگرد و ممنوع از خروجی دختر‌شان مهراوه منوط کرده و حاضر شده است پرونده خودش (رضا خندان) را فعلا ناديده بگيرد.

رضا خندان پرونده‌سازی برای دخترش را از "عجيب‌ترين پديده‌های قضائی در تمام دنيا" دانست و گفت: "او اولا زير سن قانونی است دوما هيچ جرم و بهانه‌ای هم ندارند."

وی افزود: "در هيچ کجای دنيا برای يک بچه به خاطر مادرش پرونده سياسی درست نمی‌کنند."

محمدجواد لاريجانی، دبير ستاد حقوق بشر قوه قضائيه ايران روز گذشته در نشست خبری خود به خبرنگاران گفت: "[نسرين ستوده] با خانواده‌اش اخيرا ملاقات خوبی داشته و وضع مزاجی‌اش هم کاملا خوب است."

لاريجانی افزود نسرين ستوده عليه نظام فعاليت نموده و از حرفه وکالت "سوء استفاده" کرده است.

نسرين ستوده ۱۳ شهريورماه ۱۳۸۹ بازداشت شد و به ۱۱ حبس تعزيری، ۲۰ سال محروميت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعيت از خروج از کشور، محکوم شد. زندان او در دادگاه تجديدنظر به شش سال کاهش يافت.

اشرف علیخانی: چند روز از زندان

اشرف علیخانی: چند روز از زندان


خانم کبرا بنازاده هم که امروز وقت عمل جراحی برای چشم داشت پس از عمل بلافاصله به زندان برگردانده شد با چشم تازه عمل شده و پانسمان گشته. حتی یکروز مرخصی ندادند که به خانه برود و استراحت کند. با همان وضعیت برگشت به بندی که پر از موش هم هست

شنبه ۵ آذر۹۰ - خانم کبرا بنازاده در بیمارستان لبافی نژاد وقت داشت و صبح امروز بعد از کلی معطلی فرستادندش بیمارستان که برای فردا ۶ آذر به ایشان وقت عمل جراحی دادند. در ضمن امروز موش گیرها آمدند. دو نفر بودند و تله چسبی گذاشتند


 یکشنبه ۶ آذر۹۰ - ناهید خانم (کفایت ملکمحمدی) ساعت شش صبح اعزام داشت به بیمارستان طالقانی که شش و ربع صبح از آیفون اطلاع دادند که مامور اعزام آمده و میتوانند بروند بیمارستان. ناهید خانم تعدادی آزمایش داشت که باید انجام میداد و طولانی شده بود که موفق نمیشد به ملاقات برسد بهمین دلیل خانواده اش به بیمارستان رفته بودند که شاید او را ببینند اما فقط دقایقی توانسته بودند ایشان را ببینند و احوالپرسی کنند چون مامورها گفته بودند که ما مسئول هستیم و برایمان امکان اجازهء حضور طولانی تر در بیمارستان وجود ندارد. غروب بود که ناهید خانم برگشت. گفت که هم ترافیک بوده و هم برای بازگشتشان از زندان ماشین نداشته اند که بفرستند دنبال آنها. در ضمن خانم کبرا بنازاده هم که امروز وقت عمل جراحی برای چشم داشت پس از عمل بلافاصله به زندان برگردانده شد با چشم تازه عمل شده و پانسمان گشته. حتی یکروز مرخصی ندادند که به خانه برود و استراحت کند. با همان وضعیت برگشت به بندی که پر از موش هم هست
امشب هم تا دیروقت جامعهء بهایی مراسم دعا و نماز داشتند
 
 دوشنبه ۷ آذر۹۰ - نسرین امشب بخاطر آزادی خانم صهبا شام داد. البته سوپ را هانیه درست کرد. سوپ هانیه معرکه است. موادش سیب زمینی و فلفل سبز و هویج و مرغ و خامه
 
سه شنبه ۸ آذر۹۰ - رفته بودم دفتر افسر نگهبانی تا کاغذ بگیرم برای نگاشتن نامه. خانم ع مسئول بند آنجا بود و گفت که آخرین نامهء مرا خطاب به آقای دادستان خوانده است. عنوان نامه ام این بود: حکومت ضد زن نمیخواهیم
ساعت دو بعدازظهر هم خبر آزادی خانم صهبا رضوانی رسید. افسرنگهبان خانم خ آمد این مژده را داد و این درحالی بود که از صبح منتظر بودیم. بهرحال خانم صهبا رضوانی عزیز و مهربان در میان شور و فریاد و سوت و اشک و بوسه بدرقه شد همراه با سرودهای زیبایی که بچه ها میخواندند. موقع خداحافظی وقتی بغلش کردم گفتم که از آزادیتون خیلی خیلی خوشحالم هرچند دلم براتون تنگ میشه و تاکید کردم که خیلی دوستتون دارم خانم صهبای عزیزم. او هم گفت که قربون قلب مهربونت و مرا بوسید. درحالیکه اشک شوق و خوشحالی از چشمانم روان بود. دخترها غوغایی از شادی و شور به راه انداخته بودند. مهدیه و عاطفه و شبنم و مریم لحظه ای از خواندن شعر و سرود دست برنمیداشتند. چه روز قشنگی بود
 
چهارشنبه ۹ آذر۹۰ - امروز آقای ل آمده بود بند. خانم بنازاده درخواست مرخصی داد جهت استراحت و گذراندن دوران نقاهت پس از عمل جراحی. آقای ل گفت که باید از دکتر نامه ای در مورد لزوم این مرخصی دریافت کند و قرار شد فردا که میرود بیمارستان آن نامه را بگیرد. آقای ل قول مساعدت داد که امیدوارم انجام بگیرد
 
وضیح: هرگز به خانم بنازاده مرخصی داده نشد)
در مورد بهارین هم قرار شد بیست میلیون وثیقه بگذارد و تا موقع دادگاه از زندان خارج شود
 
پنجشنبه ۱۰ آذر۹۰ - خانم بنازاده امروز رفت بیمارستان پیش دکترش برای معاینهء چشم و دکتر هم برایش نامه جهت مرخصی داده اما چون پنجشنبه بود و فردا جمعه است باید تا شنبه روز اداری صبر کند. درضمن امشب حدود ساعت نه شب یکمرتبه برف شروع کرد به باریدن. تند و ریز و رقصان در دست باد. خیلی زیبا بود. چنین صحنه ای را هرگز در عمرم ندیده بودم. بچه ها پر از هیجان و نشاط رفتند حیاط و وقتی برگشتند موهاشون پر از برف شده بود. موضوع دیگر اینکه از بند ۳۵۰ برایمان مرغ هدیه داده بودند. به هرکسی یکی رسیده بود و من امروز موفق شدم تنبلی ام را کنار بگذارم. درسته شستمش و بعد آنرا در قابلمه پختم و چهار قسمت کرده گذاشتم در فریزر. آب مرغ باقی مانده بود که آخرشب میترا در آب مرغ نان تیلیت کرد و برد برای گربه. وقتی سرباز برای پلمپ در بند آمده بود داد سرباز که بگذارد برای گربه. جالب این بود که سرباز ابتدا خیال کرده بود که آن غذا برای او است و نزدیک بود به او بربخورد اما میترا گفته بود برای شما نیست برای گربه است. س.پ کجایی که ببینی در زندان چه کارها میکنیم و چقدر به فکر پیشی ها در زیر برف هستیم. آیا بیرون از اینجا کسی به فکر ما هست؟ آیا تو س.پ عزیزم به فکر من هستی؟
اشرف علیخانی
(ستاره.تهران)

سی و پنج کیلومتر راهپیمایی بطرف شهر وین برای اعتراض به وضعیت پناهندگی

سی و پنج کیلومتر راهپیمایی بطرف شهر وین برای اعتراض به وضعیت پناهندگی



خبر : روز شنبه ۲۴ نوامبر پناه جویان ترایس کیرخن در اعتراض به بلا تکلیفی و بی توجهی مقامات مسئول به وضعیت  اسف بار خود به سمت وین راه پیمایی کردند. آن‌ها طی ۳۵ کیلومتر راه پیمایی تا وین از شعار های زیر استفاده کردند:
ــــ آزادی حرکت بجای حقوق خارجیان
ــــ هیچ انسانی غیر قانونی نیست
ــــ جهان میدان بازی من هم هست
ــــ اردوگاه پناهندگی نمی‌خواهیم
ــــ خانواده‌ها و دوستان علیه اخراجند
ــــ مرزها را از میان می‌بریم
ــــ آزادی حرکت برای همه
ــــ حقوق خود را خواهانیم

پناه جویان در وین در مقابل کلیسای وتیو چادر زده‌اند و همچنان تا ارسال این خبر به توضیح  وضعیت نا بسامان خود مشغولند و مصممند تا رسیدن به خواست های خود ایستادگی کنند.

سفارت ایران در برلین در اعتراض به سیاست های سرکوبگرانه حکومت ایران امروز اشغال شد

چهارشنبه ۲۸ نوامبر ۲۰۱۲

سفارت ایران در برلین در اعتراض به سیاست های سرکوبگرانه حکومت ایران امروز اشغال شد


سفارت ایران در برلین در اعتراض به سیاست های سرکوبگرانه حکومت ایران امروز اشغال شد
امروز در یک اقدام برنامه ریزی شده گروهی از پناهجویان سیاسی مخالف رژیم جمهوری اسلامی به همراه فعالین سیاسی آلمانی‌ در اقدامی متهورانه سفارت رژیم را در برلین به تصرف خود در آوردند و نزدیک به ۱ ساعت در محل باقی‌ ماندند .

این آکسیون با پایین کشیدن پرچم رژیم و آتش زدن آن، همچین به ا‌حتزاز در آوردن پرچم سرخ و مشکی‌ آغاز شد و با قرائت بیانیه رسمی‌ کنشگران و قبول مسئولیت این اقدام از سوی پناهجویان سیاسی ایرانی که در همبستگی‌ و حمایت از اعتصاب غذای نسرین ستوده در ۴۳ روز آن، همچنین زندانیان سیاسی دیگر،خواستار آزادی بی‌ قید و شرط کنشگران سیاسی در ایران که در بند رژیم فاشیستی،اسلامی ایران هستند شدند.

۹ نفر از شرکت کنندگان در این اقدام شجاعانه بازداشت شده‌اند و ساعت ۲۰ تجمعی از طرف حامیان برای درخواست آزادی آنان در برلین برگزار خواهد شد.از همه‌ی فعالین در برلین دعوت می‌شود برای حمایت از این حرکت و کسانی که سفارت را اشغال کرده‌اند هم‌اکنون خود را به محل برسانند!

خبر موثق:

اسامی دستگیر شدگان:ایرانی‌

هومر،امید،حمید،صادق،کیوان،راد،حمید
 

این دونفر کیستند؟؟


این دونفر کیستند؟؟
دو نفر از حاجی های بازار فرش تهران؟

دو تن از نمازگزاران بعد از اقامه نماز جماعت؟

دو نفر از نانواهای تهران؟

نه اشتباه کردید
مش ممد سمسار؟
نه عزیزم
 
اکبر لبو فروش؟؟؟ نه کاملا در اشتباهی؟ عبدالله قصاب ؟سر چارراه سید علی نه جان من غلام کله پزدیگه اذیت نکن ؟؟  نه,
,
,
,
,,
این دو نفر معاون وزیر امور خارجه
 و سفیر جمهوری اسلامی
در چین هستند