۱۳۸۸ آذر ۲۵, چهارشنبه
خشم اسرائیل از صدور حکم جلب برای زیپی لیونی در بریتانیا bbc
دولت اسرائیل واکنش خشمگینانه ای نسبت به صدور حکم جلب زیپی لیونی، وزیر خارجه سابق اسرائیل توسط یک دادگاه بریتانیایی نشان داده است.
وزیر اسرائیلی از ترس بازداشت به لندن سفر نکرد bbc
معاون نخست وزیر اسرائیل سفر خود به لندن را به دلیل هراس از پیگرد قانونی و احتمال بازداشت لغو کرد.
بریتانیا پنج قرارداد فروش سلاح به اسرائیل را لغو کرد bbc
بریتانیا چند قرارداد فروش سلاح به اسرائیل را به دلیل عملکرد این کشور در حین جنگ غزه لغو کرده است.
است لیبی برای بررسی گزارش غزه در شورای امنیت bbc
شورای امنیت سازمان ملل درخواست لیبی برای یک جلسه فوق العاده برای پرداختن به گزارش اخیر این سازمان در باره غزه را بررسی می کند.
گزارش جنجالی سازمان ملل که توسط قاضی ریچارد گلداستون، قاضی اهل آفریقای جنوبی تهیه شده، در باره عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ژانویه سال پیش است.
لی لئونگ مین، سفیر ویتنام که ریاست دوره ای شورای امنیت را در حال حاضر به عهده دارد به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفته است که جلسه ای در این خصوص امروز چهارشنبه پشت درهای بسته تشکیل می شود.
لیبی تنها عضو عرب شورای امنیت است که پانزده کشور در آن عضویت دارند.
قاضی گلداستون از سوی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد مامور رسیدگی به وضعیت غزه شده بود. او در گزارش خود نتیجه گرفت که اسرائیل و پیکارجویان فلسطینی مرتکب جرایم جنگی شده اند.
نماینده تشکیلات خودگردان فلسطینی در سازمان ملل با صدور بیانیه ای گفته است که از درخواست لیبی برای پرداختن به این گزارش، کاملا استقبال می کند.
اقدام لیبی و حمایت تشکیلات خودگردان فلسطینی موجب شگفتی برخی کشورها شده است. هفته پیش شورای حقوق بشر سازمان ملل، به درخواست تشکیلات خودگردان فلسطینی رای گیری در مورد قطعنامه ای در مورد این گزارش را تا بهار آینده به تاخیر انداخت.
این اقدام دولت فلسطینی با مخالفت های شدیدی در مناطق فلسطینی رو به رو شد.
به گفته تحلیلگران، محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی از سوی حماس تحت فشار زیادی برای موافقت با تاخیر در رای گیری در مورد این گزارش قرار گرفته بود و به نظر می رسد تغییر موضع فلسطینی ها، از این فشارها منشا گرفته است.
گزارش قاضی اهل آفریقای جنوبی با مخالفت شدید اسرائیل رو به رو شد و آمریکا نیز تلاش های زیادی برای به تعویق انداختن رای گیری کرد. این کشور احتمالا با رسیدگی به محتوای این گزارش در نشست شورای امنیت نیز مخالفت خواهد کرد.
رای گیری در مورد این گزارش، راه را برای پیگیری قضایی احتمالی آن هموار می کند
عفو بین الملل خواهان تحریم تسلیحاتی اسرائیل و حماس شد bbc
عفو بین الملل خواهان توقف فروش سلاح به اسرائیل و گروه حماس شده است.
این سازمان حقوق بشری در گزارشی اعلام کرد شواهدی در دست دارد که نشان می دهد اسرائیل و حماس سلاح هایی را که علیه شهروندان غیرنظامی به کار گرفته اند، از خارج از مرزهای خود به دست آورده اند.
این گزارش خاطرنشان می کند که سلاح های اسرائیل عمدتا از آمریکا تهیه شده است.
عفو بین الملل از شورای امنیت سازمان ملل خواسته تا علیه همه طرف های درگیر، تحریم های تسلیحاتی به اجرا بگذارد.
اسرائیل و حماس اتهام های عفو بین الملل مبنی بر انجام جنایت جنگی در حین درگیری های اخیر را رد کرده اند.
این سازمان در گزارش خود اسرائیل را به استفاده غیر قانونی از فسفر سفید و مهماتی که از آمریکا به دست آورده، متهم کرده است. حماس نیز به پرتاب راکت های بی هدف به اسرائیل متهم شده است.
مارک رگف، سخنگوی وزارت خارجه اسرائیل به بی بی سی گفت ارتش اسرائیل در غزه از فسفر سفید استفاده کرده اما آن را به عنوان سلاح ضد نفر به کار نگرفته است.
طبق معاهدات بین المللی استفاده از فسفر سفید در اماکنی که شهروندان غیرنظامی زندگی می کنند ممنوع است.
سخنگوی وزارت خارجه اسرائیل سازمان عفو بین الملل را متهم کرده که گزارش خود را بر مبنای اطلاعات نادرست حماس تهیه کرده است.
سخنگوی حماس نیز گزارش عفو بین الملل را رد کرده و آن را "ناعادلانه" خوانده و گفته در این گزارش هیچ مقایسه ای میان ماشین جنگی اسرائیل و سلاح های فلسطینیان که عمدتا سلاح های ابتدایی است، نشده است. این سخنگو همچنین تاکید کرد که حماس هیچ سلاحی از خارج دریافت نکرده است.
"جنایات جنگی"
دوناتلا رو ورا، رئیس کمیته حقیقت یاب عفو بین الملل در جنوب اسرائیل و غزه می گوید: "نیروهای اسرائیل با فسفر سفید و سلاح هایی که از آمریکا به دست آورده بودند، قوانین بشردوستانه بین المللی را نقض کرده و مرتکب جرایم جنگی شدند."
او افزود: "حملات اسرائیلی ها منجر به کشته شدن صدها کودک و غیرنظامی و خرابی خانه ها و زیرساخت ها شد."
به گفته او حماس و سایر گروه های مسلح فلسطینی صدها راکت را که به طور قاچاق وارد کرده بودند، به سوی جمعیت غیرنظامی اسرائیل پرتاب کردند.
خانم رو ورا افزود: "این سلاح ها اگرچه نسبت به سلاح های اسرائیل کمتر مرگبار بود اما پرتاب راکت به سوی غیرنظامیان یک جنایت جنگی است که منجر به مرگ چندین شهروند غیرنظامی شد."
عفو بین الملل خواهان تحریم تسلیحاتی اسرائیل و حماس شد
عفو بین الملل خواهان توقف فروش سلاح به اسرائیل و گروه حماس شده است.
این سازمان حقوق بشری در گزارشی اعلام کرد شواهدی در دست دارد که نشان می دهد اسرائیل و حماس سلاح هایی را که علیه شهروندان غیرنظامی به کار گرفته اند، از خارج از مرزهای خود به دست آورده اند.
این گزارش خاطرنشان می کند که سلاح های اسرائیل عمدتا از آمریکا تهیه شده است.
عفو بین الملل از شورای امنیت سازمان ملل خواسته تا علیه همه طرف های درگیر، تحریم های تسلیحاتی به اجرا بگذارد.
اسرائیل و حماس اتهام های عفو بین الملل مبنی بر انجام جنایت جنگی در حین درگیری های اخیر را رد کرده اند.
این سازمان در گزارش خود اسرائیل را به استفاده غیر قانونی از فسفر سفید و مهماتی که از آمریکا به دست آورده، متهم کرده است. حماس نیز به پرتاب راکت های بی هدف به اسرائیل متهم شده است.
مارک رگف، سخنگوی وزارت خارجه اسرائیل به بی بی سی گفت ارتش اسرائیل در غزه از فسفر سفید استفاده کرده اما آن را به عنوان سلاح ضد نفر به کار نگرفته است.
طبق معاهدات بین المللی استفاده از فسفر سفید در اماکنی که شهروندان غیرنظامی زندگی می کنند ممنوع است.
سخنگوی وزارت خارجه اسرائیل سازمان عفو بین الملل را متهم کرده که گزارش خود را بر مبنای اطلاعات نادرست حماس تهیه کرده است.
سخنگوی حماس نیز گزارش عفو بین الملل را رد کرده و آن را "ناعادلانه" خوانده و گفته در این گزارش هیچ مقایسه ای میان ماشین جنگی اسرائیل و سلاح های فلسطینیان که عمدتا سلاح های ابتدایی است، نشده است. این سخنگو همچنین تاکید کرد که حماس هیچ سلاحی از خارج دریافت نکرده است.
"جنایات جنگی"
دوناتلا رو ورا، رئیس کمیته حقیقت یاب عفو بین الملل در جنوب اسرائیل و غزه می گوید: "نیروهای اسرائیل با فسفر سفید و سلاح هایی که از آمریکا به دست آورده بودند، قوانین بشردوستانه بین المللی را نقض کرده و مرتکب جرایم جنگی شدند."
او افزود: "حملات اسرائیلی ها منجر به کشته شدن صدها کودک و غیرنظامی و خرابی خانه ها و زیرساخت ها شد."
به گفته او حماس و سایر گروه های مسلح فلسطینی صدها راکت را که به طور قاچاق وارد کرده بودند، به سوی جمعیت غیرنظامی اسرائیل پرتاب کردند.
خانم رو ورا افزود: "این سلاح ها اگرچه نسبت به سلاح های اسرائیل کمتر مرگبار بود اما پرتاب راکت به سوی غیرنظامیان یک جنایت جنگی است که منجر به مرگ چندین شهروند غیرنظامی شد."
تجری: گزارش خاصی درباره نقش مرتضوی در کهریزک تهیه نکردهایم/ از نظر ما مرگ پزشک کهریزک نیاز به بررسی ندار
پارلماننیوز: عضو کمیته ویژه مجلس برای پیگیری حوادث بعد از انتخابات در رابطه با حضور امروز قاضی مرتضوی در مجلس شورای اسلامی گفت:«آقای مرتضوی به مجلس آمده بود تا دوستانش (از جمله خود وی) را ببیند که این حضور همزمان شد با جلسه کمیته ویژه که ایشان هم در جلسه حاضر شدند و به برخی سئوالات پاسخ دادند.» فرهاد تجری در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام مجلس«پارلماننیوز»، در پاسخ به این سئوال که آیا توضیحات مرتضوی درباره ابهامات درباره او در کهریزک بود، اظهار داشت:« کمیته ویژه گزارش خاصی درباره نقش مرتضوی در کهریزک تهیه نکرده است اما صحبتهای ایشان به تکمیل شدن گزارش و مشخص شدن برخی نقاط کمک کرد.» نائب رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس درباره اینکه چرا این هفته هم گزارش کمیته ویژه قرائت نشد، تصریح کرد:«میبینید که هر روز اتفاقات جدیدی میافتد که به گزارش اضافه میشود که البته نیاز نیست به آن اشاره کنم.» وی در پاسخ به این سئوال که آیا بررسی مرگ پزشک کهریزک هم در گزارش کمیته ویژه آمده است، گفت:«از نظر ما مرگ پزشک کهریزک مشخص است و نیاز به برسی ندارد.»! تجری در پاسخ به سئوال دیگر پارلماننیوز درباره مشکوک بودن علت پزشک کهریزک از نظر خانواده این پزشک و همچنین برخی نمایندگان مجلس، خاطر نشان کرد:«ایشان در گذشته قرصهایی مصرف میکرده که احتمالا بر اساس مصرف همانها دچار مسمومیت شده است و نیازی نمیبینیم که مجلس وقت خود را برای این موارد بگذارد.» ( عجب "نماينده ای"! پرونده کشته شدن پزشک کهريزگ آنقدر مشکوک است که حتی دادستان تهران گفت هنوز پرونده در دست مطالعه است، اگر جه نتيجه ار همين حالا مشخص است) |
ورش وحشیانه گارد زندان به زندانیان سیاسی بی دفاع بند 4 زندان گوهردشت کرج
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران : بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، صبح امروز گارد زندان گوهردشت کرج به زندانیان سیاسی و سایر زندانیان بی دفاع بند 4 زندان گوهردشت کرج یورش بردند و زندانیان را مورد اهانت و اذیت وآزار قرار دادند.
روز سه شنبه 24 آذر ماه گارد زندان به بند 4 زندان گوهردشت کرج که محل بازداشت اکثر زندانیان سیاسی است یورش بردند و زندانیان را با عربده کشی اهانت و بدرفتاری به سالن هواخوری که رو باز است و در معرض سرمای شدید می باشد برای مدت طولانی منتقل کردند. سپس همراه با سگهای خود به سلولهای زندانیان سیاسی یورش بردند و حداقل وسائل شخصی آنها را که توسط خانواده هایشان تامین شده بود پخش و تخریب کردند. دست نوشتها و کارتهای تلفن که برای تماس با خانواده های خود مورد استفاده قرار می دادند را با خود بردند. گارد زندان حتی مواد غذایی که زندانیان سیاسی که از فروشگاه زندان خریداری کرده بودند را با خود بردند.
در این یورش وحشیانه نزدیک به 40 نفر از نیروهای گارد زندان شرکت داشتند آنها توسط مرادی و سمیعی فرماندهی می شدند. این یورش وحشیانه برای مدتی طولانی ادامه داشت. علی حاج کاظم رئیس زندان گوهردشت کرج دستور دهنده این یورش بود و تحت نظارت کرمانی و فرجی رئیس و معاون حفاظت و اطلاعات زندان صورت می گرفت.
بند 4 زندان گوهردشت کرج محل بازداشت اکثر زندانیان سیاسی است که از جملۀ آنها ؛ منصور اسالو رئیس هیئت مدیره شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه،علی صارمی،سعید ماسوری، افشین بایمانی، ارژنگ داودی،علی معزی،هود یازرلو، میثاق یزدان نژاد،محمد علی منصوری،شیرمحمد رضائی،منصور رادپور و تعداد زیادی از زندانیان سیاسی دیگر می باشند.
ناصر زرافشان در گفتگو با رادیو ندا:آرایش آرایش صحنه سیاسی در 16 آذر امسال تغییر کرده است
او با اشاره به رويداد هاي روز 16 آذر و برخورد جمهوري اسلامي و امريكا به اين مناسبت، اضافه كرد : ” اگر ظرف این 56 سال جامعه این[روز] را در خاطر خودش نگه داشته، و اگر جنبش دانشجویی روز 16آذر را به عنوان روز دانشجو اعلام کرده، نشان این است که این حرکت و مضمون سیاسی – اجتماعی اش مضمونی است که مورد قبول جامعه بوده است. مضمونی است که نمونه معرف کل نگاه جریان دانشجویی در این سالها بوده است. اما شگفت انگیز است که از یک طرف می بینید که جمهوری اسلامی به شدت و با دامنه ای که سابقه نداشته این جریان را سرکوب میکند و از طرف دیگر هم طی آن همه سال بی اعتنایی به 16 آذر میکرد (و طبیعی هم بود ) و بدون اعتنا از کنارش میگذشت و امریکاییها روی خوش نشان نمیدادند، با تمام ظرفیت رسانه ای شان امسال اخبار جریانات مربوط به16آذر و دستگیریها و مسائل مربوط به حاشیه اش را پوشش دادند. خوب، اینها تمامش دلیلش تشدید مبارزه مردم و گسترش مبارزه مردم است که واقعا ً می بینید موضع گیری های نیروهای مختلف سیاسی تغییر کرده است.
زرافشان افزود : ” با تشدید آهنگ تحولات جامعه الان وقتش است که توی هیجانات و تب و تب شعارها و احساسات تند و شعارهای تند یک مقداری هم فکر بکنیم. عنصر تفکر جایش الان خالی است. یک مقدار بیشتر به تحلیل مسائل بپردازیم ضمن اینکه البته به اعتراض به سرکوب، اطلاع رسانی در مورد تشدید سرکوب جای خودش را دارد. ”
ناصر زرافشان در ادامه خاطر نشان كرد: ” به هر حال بیانیه [كانون نويسندگان] در اعتراض به حوادث 16 آذر، دستگیری مادران و پیش از آن برخوردی که در امامزاده طاهر با مراسم یادبود جان باختگان مختاری و پوینده صورت گرفته بود و عجیب است که نظام جمهوری اسلامی کسانی را به عنوان قاتل گرفته و ظاهراً تعقیب کرده پرونده ای تشکیل شده (حالا رسیدگی آنچنان که باید و شاید صورت نگرفته) و پرونده را جمع کردند. ولی این در محضر جامعه صریحاً اقرار شده که اینها به عنوان قاتل و جانی یک عده را تعقیب کرده ولی سالگرد این اتفاق را نمی توانند تحمل کنند ؛ حتی در سکوت، حتی در گورستان. خوب، اینها همه دلیلش تشدید و گسترش مبارزات مردم است.”
زرافشان در پاسخ به اين پرسش كه آيا روز 16 آذر امسال محدود به دانشجویان و در محدوده دانشگاهها باقي ماند يا از حمايت مردمي برخودار شد، گفت: ” نه، نه. امسال16 آذر وضعیت متفاوتی داشت. در شرایطی 16 آذر برگزار شد که با توجه به رویدادهای شش ماه گذشته جامعه ملتهب بود و هست. از یک طرف حساسیت و میزان توجهی که به این روز چه از ناحیه مردم و جامعه و چه از طرف دستگاههای حکومتی شد به مراتب شدیدتر و حساسیت بالاتر از سالهای گذشته بود. از طرف دیگر آرایش صحنه سیاسی هم در مقایسه با سالهای پیش دگرگون شده بود و نگاه بسیاری از جریانهای سیاسی به روز 16 آذر در مقایسه به رفتار گذشته شان، رفتار سنتی شان تغییر کرده بود و این دقیقاً دلیلش گسترش و تعمیق مبارزات مردم است. کاملاًً شاهد بودیم که مردم حمایت فعال از جریان دانشجویی میکردند. البته این[حمايت] مسبوق به سابقه است. درسالهای گذشته هم این اتفاق افتاد و مراسم شانزده آذر به بیرون از دانشگاهها کشیده شد. ولی امسال خیلی محسوس تر بود.”
او در پاسخ به پرسش تلاش برای مصادره روز دانشجو از سوی جریان موسوم به موج سبز گفت:” آن چیزی که من در روزهای گذشته توی رسانه های مختلف علی الخصوص در رسانه های راست شاهدش بودم یکجوری تلاش برای انتساب جنبش دانشجویی به باصطلاح موج سبز بود که گمان می کنم یک مقداری خلاف واقع و یک مقداری جوهر فرصت طلبی در آن هست. علیرغم تمام حرمتی که برای تمام کسانی که در راه حقوق اجتماعی شان مبارزه می کنند به هر حال قائل هستیم (و باید هم باشیم) گمان می کنم آنچه که رسانه های راست در برخورد با ماجرای 16 آذر و تلاش برای انتسابش به موج سبز کردند یک مقداری خلاف واقع بود . فکر می کنم جا دارد این یک مقداری روشن شود. کسانی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده بودند با دیدگاههای متفاوت در چهارچوب نظام جمهوری اسلامی. فضای جامعه در جریان مبارزات انتخاباتی ملتهب تر از موارد عادی میشود. بخصوص در 2-3 نوبت انتخابات ریاست جمهوری که در طی سالهای گذشته صورت گرفته ما شاهد تشدید این التهابات موقع انتخابات بوده ایم. این فضای ملتهب زمینه ای می شود برای ترکیدن بغض 30 ساله مردم. مردمی با اعتقادات سیاسی متفاوت، چشم اندازهای سیاسی متفاوت و خواسته های متفاوت. نه عقل این را می پذیرد و نه انصاف که همه این نیروی پنهان نارضایی را هواداران این یا آن کاندیدای انتخاباتی یا پیرو آن قلمداد کنیم.”
وي در بخش ديگري از سخنان خود يادآور شد : ” مگر در سی سال گذشته جامعه ایران، مردم ایران، در خلاء و در بیرون تاریخ زندگی کرده اند که همه آن سی سال و کشتارهای هول انگیز و سرکوب هایی که در این سی ساله علی الخصوص در دهه شصت صورت گرفت و واکنش نتایج همه آنها را، ندیده بگیریم و همه آنها را به حساب انتخابات اخیر و اعتراضات کاندیداهای این انتخابات بگذاریم؟ چنین ادعاهایی یک مایه فرصت طلبی در آن هست. آیا در یازده اردیبهشت همین امسال در جریان تظاهرات روز اول ماه مه، پیش از انتخابات، آن سرکوب شدید و دستگیریهای گسترده که در پارک لاله صورت گرفت، بخاطر اعتراض به نتایج انتخابات بود؟ آیا آن سرکوب شدید و دستگیری گسترده دانشجویان چپ در 16 آذر دو سال پیش که احکام سنگین محکومیتشان هنوز هر روز صادر و ابلاغ می شود، به انتخابات امسال ربطی داشت؟ آیا مبارزات کارگران شرکت واحد و کارگران نیشکر هفت تپه ( كه امثال اینها فراوانند و از سالها پیش ادامه داشته) اینها بعد از انتخابات شروع شده بود و به انتخابات و نتایج انتخابات ربطی داشت؟ این فهرست را میشود با قتل عام زندانیان سیاسی در سال 67 و اعدامهای قبل از آن در تمام دهه شصت تا آنجاها پیش برد.
در این بغض 30 ساله ای که در فضای ملتهبی که بعد از انتخابات ترکید، از چپ گرفته تا میانه و لیبرال و سلطنت طلب از هر طیفی حضور و فعالیت داشتند ( و طبیعی هم است ). و بدیهی است که هر کدامشان در راه رسیدن به اهداف خودشان فعالیت می کردند . انتساب همه این جریانات به یک جریان نامشخص و بی چهره ای – تا اینجا – موسوم به موج سبز یک مقداری از لحاظ تبلیغاتی با فرصت طلبی های سیاسی قابل فهم و توجیه است ولی از تحلیل سیاسی دور است. به عنوان مثال همین 16 آذر یک پیشینه 56 ساله ای دارد و عمر موج سبز 6 ماه است. آیا یک جنشی که 56 سال پیش شروع شده می تواند از موجی ناشی شده باشد که خودش بیش از 6 ماه از عمرش نگذشته است؟ ”
او با اشاره به تقلاهای يك نماینده سابق مجلس جمهوری اسلامی مقیم فرانسه در گفتگو با تلويزيون بي بي سي که ” جنبش دانشجویی کاملا مدنی و تابع موج سبز است” و صدای امریکا براي القای مرتبط بودن آن به موج سبز، به راديو ندا گفت : ” تلاش همه کسانی که در راه حقوق و آزادیهای اجتماعی مبارزه می کنند مغتنم و با ارزش است. از همه باید حمایت کرد. اما در اطلاع رسانی درست و منطبق با واقعیت، در انتقال تصویر واقعیت اجتماعی اگر قرار باشد این اطلاعات و این تصویر مبنای شناختی از وضع جامعه برای ترسیم مسیر آینده باشد،اگر قرار باشد که اطلاعاتی که ما بگیریم که برای تمیز راه از چاه به ما کمک کند، این اطلاعات باید منطبق با واقعیت باشد و کسی وضع مطلوب خودش را به جای وضع موجود معرفی نکند. زرافشان افزود : ” جنبش اجتماعی یک مجموعه تصادفی از تعدادی از مردم نیست که به مناسبت خاص و یا یک روز خاص در یک مقطع خاص گردهم جمع می شوند. یک حرکت برای اینکه جنبش اجتماعی بشود، برای اینکه مداومت داشته باشد که شرط جنبش است، وصف جنبش اجتماعی است، یک مولفه هایی دارد. جنبش اجتماعی از همه چیز واجب تر یک فکر و یک تفکر سیاسی مشخص باید مبنایش باشد. حداقل اش یک چشم انداز مشترک، اعتقادات سیاسی مشترک، یک هدف مشترک. و یک اشتراک بدون شالوده اقتصادی -اجتماعی ممکن نیست. حداقل سازمان و برنامه کار را میخواهد. بدون اینها نمیشود از جنبش اجتماعی صحبت کرد. اگر هیچ کدام از اینها وجود نداشته باشد و فقط هر وقت مناسبتی در کار بود، هر وقت روز خاصی بود ، توده ای از مردم که به هر حال هر گروهشان دیدگاه سیاسی و اجتماعی خاص و خواسته های خاص متفاوت دارند با ماهیت اجتماعی و سیاسی متفاوت، در این روزها و مناسبتها حرکتشان با هم تلاقی و تداخل بکند این را نمیشود اسمش را جنبش اجتماعی گذاشت.
و در ادامه خاطر نشان كرد: ” من امیدوارم به کسی برنخورد. من توی این موج سبز فکر و تفکر نمی بینم. اگر اتفاقی را که افتاد و منجر به حوادث این ماهها شد شما از ابتدایش که مسئله انتخابات بود مرور بکنید و بیایید جلو این را تایید می کنید که تفکر توی این [موج سبز] نیست. جریانهای مختلف اجتماعی با تفکرهای خاص خودشان هستند که توی یک روزهای خاص به مناسبتهای خاص همراه هم اعتراض می کنند. اما این یک جنبش اجتماعی نیست. خوب، البته طبیعی است که عناصر داخلی هم دارد و عده ای فرصت طلب هم طبیعی است که خودشان را میان معرکه می اندازند. نمایندگان خود گمارده این جریان در داخل و خارج هم کم نداریم. اگر مولفه ها نبود یک فرد ( هر کس که میخواهد باشد) نمی تواند عقد اتصال و واسطه جمع کردن همه به عنوان نماد جای خالی این شرایط و مولفه ها را پر بکند.
زرافشان ادامه داد: ” ما با همچو وضعیتی در واقع الان روبرو هستیم و خیال می کنم وقتی این مولفه ها هر کدامشان وجود نداشته باشند نمی شود با تولید و توزیع یک مقدار روبان سبز بین عده ای از مردم جای خالی همه اینها را پر کرد و یک جنبش اجتماعی با آن بوجود آورد. به هر صورت تا جایی که به نسبت و رابطه جنبش دانشجویی و جنبش اجتماعی مربوط میشود من جنبش اجتماعی را بیشتر صاحب هویت، صاحب چهره و ارتباطاتش را با موکلینش یعنی کل جامعه قویتر می بینم. و امسال مخصوصا ً بدلیل تشدید شرایط ، حمایت گسترده مردم را نه در تهران بلکه در اکثر شهرهای بزرگ از جریانات دانشجویی دیدیم.” او با تاکید بر ضد استبدادی بودن جنبش دانشجویی كه ریشه هایش در جامعه عمیق تر است افزود: ” شما اگر به شعارهای 16 آذر دقت بکنید تفاوت ماهوی این شعارها را با مناسبتهای قبلی خواهید دید.”
وي در پايان در پاسخ به چگونگي حمايت از دستگير شدگان گفت: ” خیال میکنم مبرم ترین وظیفه مان اينست كه این جریانات را حول خواسته های خودشان متشکل کنیم. این هزینه ها و این تلفات، این آسیبها هم پروسه طبیعی قضیه است. آنچه از دستمان بر می آید در حمایتشان، در اطلاع رسانی، در دادن سرویس حقوقی تا آنجا که ممکن است. من علیرغم اینکه خودم یک وکیل دادگستری هستم ولی [وقتی] به واقعیت جامعه نگاه میکنم به ظرفیتهای حقوقی آن چنانکه بعضی ها معتقدند خیلی معتقد نیستم. معهذا خیال می کنم آنچه در توان داریم برای کمک به اینها برای تقویت وضع خانواده ها از طریق سازماندهی صندوق هایی برای دستگیرشده ها، از طریق سازماندهی فعالیتهای داوطلبانه کسانی که داوطلب کار حقوقی و پیگیری پرونده های حقوقی هستند و از طریق سازماندهی خود این جنبشها حول خواسته هایشان، باید کمک کرد.
اینها مسائلی است که زمان می برد؛ میدانم. مسائلی است که یک روزه و دو روزه اتفاق نمی افتد. و معجزه ای هم صورت نمی گيرد که ما را از انجام آنها معاف بکند. اما وظایفی است که تا انجام نشود انجام ناشده باقی خواهد ماند. این را نباید فراموش بکنیم. ”
گفتگوی رادیو ندا , با یک مادر عزادار بازداشتی: مادران به هیچ وجه از ادامه راهشان بازنمی مانند!
ستاره در مورد محل بازداشت شان در ” بازداشتگاه وزرا ” ميگويد: ”بازداشتگاه در خيابان وزرا ( خالد اسلامبولي فعلي ) ضلع شمالي پارك ساعي است كه در زير زمينش در يك قسمت راهرو چهار سلول كوچك 2.5 در 2.5 متر بود كه فقط يك دريچه به بيرون دارد. راهرو دوم كه دو تا سلول كوچك انفرادي داشت و بعد با درب آهني وارد قسمت ديگري مي شد كه حدود 14 سلول 2.5 در 2.5 داشت كه هريك از ما را به اين سلولها انداختند.”
اين مادر در پاسخ اين پرسش كه چرا نحوه ي دستگيري مادران با نيرنگ و فريب بوده، با اشاره به آشنائي مردم به حضور مادران در پارك لاله در شنبه ها، گفت: ”تصورم اين است كه اينها با اين نيرنگ و فريب در واقع ميخواستند از ايجاد سرو صدا جلوگيري كنند؛ بخصوص بخاطر نزديكي به 16 آذر ( روز دانشجو) يا حتي الامكان بي سر و صدا بگيرند و ايجاد ترس و وحشت بكنند و اين حركت را خفه بكنند.” و اضافه ميكند : ” جالب است بگويم كه اين نيرنگ و فريب در تمام ان 48 ساعتي كه بازداشت بوديم ادامه داشت و به بهانه هاي مختلف ميخواستند ما را فريب بدهند. اما ما هم دائما ً شلوغ ميكرديم و مي گفتيم كه بايد به ما جوابگو باشيد. شما ما را از يك محل عمومي ، از یک پارك، دزديده ايد؛ ما را بدون اطلاع سوار ماشين كرده ايد و آورده ايد اينجا كه اصلا ً دليلي براي حضور ما در اينجا نيست و بازداشت ما غير قانوني است. حتي در متن آن بازپرسي كه بعدا ً صورت گرفت همه مان گفتيم كه ما دزديده شده ايم. آنجا (بازداشتگاه وزرا) با همه دوستان قرار گذاشتيم كه ما به هيچ وجه حاضر نيستيم وثيقه بگذاريم؛ ما به هيچ وجه حاضر به انگشت نگاري نيستيم. و حاضر به فيلمبرداري هم نشديم. آنها تماما ً ميخواستند كه با فريب كارشان را پيش ببرند منتها دوستان خيلي هشيار بودند و بر خورد خيلي خوبي داشتند. ما افراد مسني را داشتيم كه واقعا ً خيلي قوي و مصمم بر خورد كردند و گفتند تا آزادي ديگران ما حاضر نيستيم آزاد بشويم و حاضر نيستيم هيچ تعهد و وثيقه اي هم بدهيم. و خوشبختانه هم همين شد و ما بدون هيچ تعهد و وثيقه اي آزاد شديم.
او با بيان اينكه ” ما بيگناه دستگير شده بوديم” افزود: ” ما خواهان اين هستيم كه بدانيم كه چرا فرزندان اين كشور بي دليل كشته ميشوند؛ بدنبال اين هستيم كه قاتلين شان شناسائي بشوند، در يك دادگاه صالح و بيطرف محاكمه بشوند. در ضمن خواهان اين هستيم كه زندانيان سياسي كه به اعتقاد ما همه بيگناه هستند،آزاد شوند. ما كماكان روي خواسته هايمان مصر هستيم. اين راه تداوم پيدا ميكند.”
ستاره در پايان گفتگو با راديو ندا ضمن تشكر از خانواده ها و دوستان در پيگيري مسئله بازداشت مادران خاطر نشان كرد: ” لازم است تاكيد كنم كه مادران به هيچ وجه از ادامه راهشان باز نمي مانند تا به نتيجه نهائي برسند. چون ما خواهان آزادي كشورمان هستيم.”
برچسبها: مادر عزادار, ندا, ادامه راه
این ورودی در دسامبر 15, 2009 در 3:54 ب.ظ و تحت دستههای 2-اجتماعی, سیاسی فرستاده شده. شما میتوانید هرگونه جواب به این ورودی را از طریق خوراک RSS 2.0 دنبال کنید. شما میتوانید پاسخی بدهید، یا از وبگاه خود دنبالک بگذارید.
یک پاسخ to “گفتگوی رادیو ندا , با یک مادر عزادار بازداشتی: مادران به هیچ وجه از ادامه راهشان بازنمی مانند!”
دسامبر 15, 2009 در t 3:58 ب.ظ | پاسخ دادن
کمال؛ به خاک افتاده عشق / یادی از کمال رفعت صفائی مختار شلالوند
تصویر پاره پاره ی "جنایت"
مسعود نقره کار
معرکه گیران و تعزیه گردان های حکومت اسلامی, معرکه و تعزیه ی پاره کردن و به آتش کشیده شدن عکس آیت الله خمینی را بساط کرد ه اند. در این معرکه ها و تعزیه خوانی ها تنها حکومت گران و عقبه های آن ها و عوام حزب الهی و سیاست بازان ابن الوقت گرد آمده اند و بر سر و سینه می زنند.
این که حکومت گران اسلامی حربه ی نخ نمای پاره کردن تصویر خمینی را برای توجیه سرکوب و کشتار بیشتری از دگراندیشان و مخالفان سیاسی و عقیدتی خود رو کرده اند, می تواند صحت داشته باشد. تاریخ اسلام از این "قران بر سر نیزه کردن" ها و "پیراهن عثمان" ها کم ندارد, به ویژه تاریخ تشیع که تاریخ تقیه و دروغ "مصلحت آمیز" و کاربرد همه ی انواع وسایل برای رسیدن به هدف است, شیوه ای که حکومت اسلامی نیز سی سال است به کار گرفته است. ادعا ی این که دانشجویان تصویر خمینی را پاره کرده اند و به آتش کشیده اند, واهی و غیرواقعی ست, چرا که دانشجو یان نه با تصویر خمینی که با اندیشه ی ارتجاعی و جنایت آفرین خمینیسم کار داشته و دارند. دانشجویان اندیشه و کرداری که حکومت خون و جنون را بنا نهاد, بر نمی تابند. اندیشه و کرداری که مرتکب جنایت, آنهم در حد جنایت علیه بشریت, شده است. دانشجویان اندیشه و کرداری را بر نمی تابند که مسبب بی آبرویی مردم میهن شان و ویرانی سرزمین شان شده است؟ نه فقط دانشجویان حتی بازماندگان هزاران قربانی ِ این آیت الله نه با تصویر قاتل جگرگوشه های شان, که با اندیشه و کرداری که جنایت و جهل دستاورد آن است, در گیرند.
معرکه گیری و تعزیه خوانی و سینه زنی زیر ِ تصویر پاره پاره ی خمینی از سوی حکومت گران اسلامی و عوام حزب الهی قابل فهم است اما معرگیری برای تطهیر این آیت الله از سوی برخی که خود را "آزادیخواه و دموکرات و مدافع حقوق بشر" معرفی می کنند, تلخ و دردناک است.
مواضع دست اندرکاران تارنمای "ایران امروز" یکی از نمونه هاست. اینان در رابطه با پاره کردن تصویر خمینی می نویسند: "... حمله به عکس کسی که ۲۰ سال پیش از دنیا رفته، فقط میتواند به نفع کودتاچیان تمام شود. پاره کردن یا آتش زدن عکس کسی که دیگر زنده نیست، به معنی تلاش برای حذف اندیشه اوست" (ایران امروز, هشدار دربارهی حیله تکراری کودتاچیان! یکشنبه ۱٣ دسامبر) و این اظهار نظر را مقایسه کنید با شعار طلاب حوزه ی علمیه تهران که "... اهانت به عکس امام (ره) آغاز تهاجم به ارزش های اوست" (سکولاریزم نو, یکشنبه ۱٣ دسامبر).
بی تردید آزادی اندیشه از بنیان های آزادی و دموکراسی ست مشروط بر اینکه آن اندیشه و بانی اش جنایتی در ابعاد جنایت هایی که اندیشه و کردار آیت الله خمینی سبب شده است, مرتکب نشده باشد. تطهیر اندیشه و صاحب اندیشه ای که مرتکب جنایت های متعدد شده است را به حساب آزادی و دموکراسی و تکثر اندیشه گذاشتن, و برای طهارت جنایتکار و جنایت های اش توجیه دموکراتیک ساختن, اهانت به آزادی و دموکراسی ست. آیت الله خمینی مسبب الاسباب حکومت "خون و جنون" است. تنها یک قلم از جنایت های این امام, یعنی صدور فتوی کشتار بزرگ سال ۶۷, او را در ردیف جنایتکاران تاریخ نشانده است, آیا این جنایت و جنایت های دیگر او برای اینکه دست اندرکاران تارنمای ایران امروز از "خط امام"شان فاصله بگیرند, کافی نبوده و نیست؟ آیا جنایت هایی در این ابعاد را باید به عنوان "مسائل تاریخی"ای که تاریخ مصرف شان سپری شده, به بایگانی و فراموشی سپرد؟ اندیشه و کردار خمینیسم و دستاورد های ضدبشری آن هرگز "تاریخی" به معنای "تقویمی" نخواهد شد, این اندیشه و کردار در جامعه ی ما زنده و جاری ست و از جنون و جنایت تغذیه می کند.
معرکه ی تصویر پاره پاره ی خمینی بر سر ِ نیزه ی "سیمای جمهوری اسلامی" نبش قبر بیدادهای این آیت الله ست, و تلنگری به "وجدان" کسانی ست که سیاست و فرهنگ و دین را تهی از انسانیت می خواهند.
روش و تاکتیک سیاسی ِ آزادیخواهانه و آزاداندیشانه با توجیه جنایت, آنهم در حد جنایت علیه بشریت - به هر دلیل و بهانه ای - ناهمخوان و ناسازگار است. مشاطه گری ِ جنایت های خمینی به نام آزادی و تکثر اندیشه, تحقیر و تحمیق مردم آگاه میهنمان و ضایع کردن حقوق دمکراتیک آن هاست.