۱۳۹۴ تیر ۱, دوشنبه

زندگی مردم منطقه محروم بشاگرد ! تقديم به رهبر!! جهان اسلام!!امام! خامنه ای!

 تقديم به رهبر!! جهان اسلام!!امام! خامنه ای!

زندگی مردم منطقه محروم بشاگرد

ایسنا : اینجا بشاگرد است، منطقه‌ای دور افتاده در استان هرمزگان که شامل ده‌ها روستا به مرکزیت سردشت می‌باشد. روستاهای منتهی به سردشت فاقد جاده آسفالت هستند لذا خانه‌های اکثر روستاییان کپری بوده و به دلیل بعد مسافت و نبود جاده هموار امکان حمل مصالح و ساخت خانه به سختی امکان پذیر است. مردم بشاگرد مسلمان و شیعه مذهب‌اند. کشاورزی در روستاهای بشاگرد به دلیل خشکسالی از رونق افتاده و نیز مردم به دلیل ضعف شدید بهداشت و درمان و مصرف آبهای آلوده با انواع بیماری‌های عفونی و کلیوی دست به گریبانند. آموزش و پرورش در این مناطق بسیار ضعیف است و دانش آموزان به دلیل ضعف آموزش تصویر روشنی از آینده خود ندارند لذا کمتر دانش‌آموزی وارد مرحله دانشجویی می‌شود. متاسفانه بیشتر دختران تنها تا کلاس ششم امکان ادامه تحصیل دارند. کودکان بیشتر روستاهای بشاگرد به دلیل فقر مالی خانواده دچار سوء تغذیه بوده و زنان از آغاز دوره بارداری تا زایمان به دلیل نبود مرکز درمانی دوره سخت و خطرناکی را طی می‌کنند. کودکان و زنان زیادی در روستاهای بشاگرد بی سرپرست و فقیرند. 



































اعتراض دختر حسین رفیعی به رفتار ماموران وزارت اطلاعات


اعتراض دختر حسین رفیعی به رفتار ماموران وزارت اطلاعات





دویچه وله: دختر حسین رفیعی، فعال سیاسی در نامه‌ای به رئیس جمهور به رفتار ماموران وزارت اطلاعات در هنگام بازداشت پدرش اعتراض کرد. وی در این نامه گفته که ماموران وزارت اطلاعات وی را در مقابل چشم پدرش به باد کتک گرفته‌اند.

آنا رفیعی فرزند حسین رفیعی فعال ملی مذهبی که به تازگی توسط ماموران وزارت اطلاعات دستگیر شده است، در نامه‌ای به حسن روحانی، رئیس جمهور از برخورد ماموران وزارت اطلاعات شکایت کرده است.

وی در این نامه که سایت کلمه آن را منتشر کرده از روحانی پرسیده است: «به من بگویید، امید من کجاست؟» اشاره آنا رفیعی به شعارهای انتخاباتی حسن روحانی در هنگام رقابت‌های انتخاباتی است که در شعارهایش از "تدبیر"، "امید" و "اعتدال" برای ایرانیان سخن می‌گفت.

به گفته آنا رفیعی، پدرش در حالی از سوی ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بازداشت و روزانه زندان اوین شد که پیش از آن هیچ احضاریه‌ای برای اجرای حکم دریافت نکرده بود.

وی در نامه‌اش آورده که پدرش در هنگام انتخابات دیگران را تشویق و ترغیب به رای دادن به روحانی می‌کرده است و در تمام دو سال گذشته تمام قد از مذاکرات هسته‌ای دولت روحانی دفاع کرده است.

در این نامه آمده است: «با این وجود ماموران وزارت اطلاعات لحظه‌ای او را آرام نگذاشتند و مدام در حال تهدید و تحدید او بوده‌اند.»

آنا رفیعی در نامه‌اش خطاب به حسن روحانی آورده است: «امید داشتم به حرف‌های شما در حل کردن مشکلات اقتصادی، به قول‌های شما دراجرای عدالت، به بازگشت اخلاقیات و راستگویی، به برچیده شدن خودی و غیرخودی اما امیدهایم رفته رفته کمرنگ و کمرنگ‌تر می‌شوند. چرا آقای رئیس جمهور؟»

او برخورد ماموران وزارت اطلاعات با پدرش را "له شدن امیدهایش" عنوان کرده و گفته که ماموران به دلیل اینکه وی از دادن لپ تاب شخصی‌اش خودداری کرده، از آنان کتک خورده است.

وی از حادثه بازداشت پدرش در سال ۱۳۹۳ با عنوان "وحشیگری عریان" یاد کرده و می‌گوید با این حال پدرش همچنان از روحانی حمایت می‌کند.

دلیل بازداشت حسین رفیعی

حسین رفیعی، فعال سیاسی ملی‌مذهبی، روز سه‌شنبه (۲۶ خرداد/ ۱۶ ژوئن) در خیابان بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. درخشنده تیموریان همسر حسین رفیعی درباره دلیل بازداشت و زندانی شدن همسرش به سایت کلمه گفت: «هنوز معلوم نیست بازداشت همسرم مربوط به حکم سال ۱۳۷۹ است و یا به حکم ۶ سال حبس قاضی صلواتی ربط دارد. البته حکم سال ۱۳۷۹ حسین رفیعی مشمول مرور زمان شده است.»

رفیعی در سال ۱۳۷۹ در بازداشت دسته جمعی فعالان ملی مذهبی به سه سال حبس محکوم شده بود که طبق قانون این حکم مشمول مرور زمان شده و قابل اجرا نیست. وی همچنین چندی پیش از سوی قاضی صلواتی به شش سال حبس تعزیری و دو سال محرومیت از فعالیت‌های حزبی و رسانه‌ای محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدید نظر قرار دارد و هنوز مورد تایید قرار نگرفته است.

به گفته همسر رفیعی قاضی پرونده دادسرای اوین پس از مطالعه پرونده، حکم به بازداشت وی داده است.

درخشنده تیموریان می‌گوید همسرش به او گفته از زمانی که او را به زندان منتقل کنند دست به اعتصاب دارو و غذا خواهد زد؛ زیرا حکم‌شان غیرقانونی است و پرونده باید در دادگاه تجدید نظر بررسی شود و قاضی حکم را ببیند.

حسین رفیعی چندی پیش در نامه‌ای به رئیس جمهور نسبت به وجود "جریان‌هایی مظنون و مشکوک در وزارت اطلاعات و قوه قضائیه" ابراز نگرانی کرده بود.

او همچنین در نامه‌اش به روحانی و صادق آملی لاریجانی، روسای جمهور و قوه قضائیه، از "بی‌ضابطه بودن وزارت اطلاعات و قوه قضائیه در صدور احکام زندان با انگیزه‌های سیاسی" به شدت انتقاد کرده بود.

در بخشی از نامه رفیعی به سران دو قوه با اشاره به تفکیک وظایف قوه قضائیه و مجریه آمده بود: «این چه تفکیکی است که حکم را وزارت اطلاعات می‌نویسد و قاضی امضاء می‌کند... عملکردهای آقایان در دستگاه‌های اطلاعاتی و قضایی، در راستای اهداف دشمنان ایران که در این مقطع تاریخی در جنگ‌طلبان آمریکا و راست افراطی اسرائیل و بعضی از جناح‌های منطقه، تبلور یافته‌اند، قرار دارد.»

سازمان ملل در گزارشی که درباره جنگ در غزه در سال گذشته منتشر کرده، گفته است که احتمالا هم نیروهای اسرائیلی و هم گروه های مسلح فلسطینی در جریان این درگیری ها مرتکب جنایات جنگی شده‌اند.

سازمان ملل در گزارشی که درباره جنگ در غزه در سال گذشته منتشر کرده، گفته است که احتمالا هم نیروهای اسرائیلی و هم گروه های مسلح فلسطینی در جریان این درگیری ها مرتکب جنایات جنگی شده‌اند.

در جنگ ۵۰ روزه اسرائیل با گروه‌های فلسطینی غزه، ۲۱۸۹ فلسطینی کشته شدند
سازمان ملل در گزارشی که درباره جنگ در غزه در سال گذشته منتشر کرده، گفته است که احتمالا هم نیروهای اسرائیلی و هم گروه های مسلح فلسطینی در جریان این درگیری ها مرتکب جنایات جنگی شده‌اند.
در جنگ ۵۰ روزه اسرائیل با گروه‌های فلسطینی غزه، ۲۱۸۹ فلسطینی کشته شدند.
طبق آمار سازمان ملل ۱۴۸۶ غیرنظامی فلسطینی در میان کشته‌شدگان بودند. یازده هزار فلسطینی نیز در نتیجه حملات اسرائیل زخمی شدند.
در اسرائیل نیز ۶۷ سرباز و شش غیرنظامی کشته شدند.
تیمی از سازمان ملل که پس از تحقیقاتی یک ساله این گزارش را منتشر کرده گفته که شواهدی از "نقض جدی" حقوق بشر و قوانین بین المللی از سوی هر دو طرف درگیر در این جنگ دیده شده است.
null
اسرائیل گفته است که حمله به غزه با هدف پایان دادن به موشک پرانی ها به خاک این کشور صورت گرفت
اسرائیل که در تهیه این گزارش با سازمان ملل همکاری نکرده، از قبل این گزارش را رد کرده بود.
به گفته اسرائیل نتایج این گزارش از پیش معلوم بود.
اسرائیل گفته است که حمله به غزه با هدف پایان دادن به موشک پرانی ها به خاک این کشور و از بین بردن تهدیدات ناشی از حملات نیروهای فلسطینی است که اقدام به حفر تونل در مناطق مرزی می کنند.
اسرائیل در اوائل ماه جاری میلادی گزارش خود را در باره جنگ غزه منتشر کرد.
در گزارش ۲۷۷ صفحه‌ای اسرائیل گفته شده بود که این کشور تمامی تلاش خود را انجام داده تا از کشتن غیرنظامیان خودداری کند.
اسرائیل در این گزارش حماس را به دلیل شروع حملاتی از مناطق مسکونی، مسبب کشتار غیرنظامیان دانسته است.

محمد ملکی: سپاه پاسداران ممنوع الخروجم کرده است

محمد ملکی، اولین رئيس دانشگاه تهران پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ در نامه‌ای سرگشاده به ممنوع‌الخروج بودن خود اعتراض کرده است. او می‌گوید، توسط اداره حقوقی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ممنوع الخروج شده است.
محمد ملکی، نویسنده و فعال سیاسی در نامه‌ای سرگشاده به مقامات جمهوری اسلامی می‌گوید پس از حدود ۶ ماه "شنیدن حرفهای دروغ و ضد و نقیض" از سوی مقامات مسئول، همچنان اجازه خروج از ایران را نیافته است.
ملکی که اولین رئیس دانشگاه تهران پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ است، می‌گوید دادستانی انقلاب تهران مدعی است که در دی ماه سال گذشته حکم رفع ممنوع الخروجی صادر شده، اما اداره حقوقی سپاه پاسداران بار دیگر او را ممنوع الخروج کرده است.
این استاد بازنشسته دانشگاه در این نامه که در صفحه فیسبوک خود منتشر کرده می‌افزاید: «در این روزها که در آستانه هشتاد و دو سالگی و پایان عمر با چند بیماری لاعلاج دست و پنجه نرم میکنم، می‌خواهم با فرزندانم و بویژه پسرم که هفت سال است از دیدارش محروم هستم دیدار کنم.»
این فعال ملی مذهبی در سال ۱۳۶۰ در اعتراض به انقلاب فرهنگی در دانشگاه‌ها دستگیر و به ۱۰ سال زندان محکوم شد. او پس از گذراندن نیمی از دوران محکومیت آزاد شد اما به مدت ۲۰ سال اجازه خروج از کشور را نداشت.
ملکی در بخشی از نامه خود می‌نویسد: «آیا نظام ولایی تا این اندازه به حکومت نظامیان تبدیل شده که یک استاد دانشگاه از طرف سپاه ممنوع‌الخروج بشود؟»
او با اشاره به مخالفت حسن روحانی با دخالت نظامیان در امور سیاسی می‌پرسد: «ممانعت از ابتدایی‌ترین حق انسانی یک دگراندیش به سپاه پاسداران چه ارتباطی دارد؟»
این فعال سیاسی با اشاره به اینکه در شش ماه گذشته همه راه‌های قانونی را دنبال کرده است، می‌افزاید: «از این پس چاره‌ای ندارم جز اینکه برای رسیدن به این حق قانونی و شهروندی‌ام به هر روش ممکن متوسل شوم. مردم ایران بدانند که نظام ولایی مسئول هر پیشامدی در این باره خواهد بود.»
محمد ملکی در بخش پایانی نامه تصریح می‌کند: «حاکمیت در برابر اعتراض من دو راه می تواند در پیش بگیرد؛ یا من را دستگیر کند و مثل گذشته شکنجه کند تا موجب مرگ و رهایی من شود، یا اینکه دستور صدور گذرنامه و اجازه خروج من را برای وداع آخرین با فرزندانم صادر کند.»
گفته می‌شود که این فعال سیاسی در پی ارسال نامه به احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در سال ۱۳۹۰، بار دیگر ممنوع الخروج شده است.

مردی که سیزده دقیقه با کشتن هیتلر فاصله داشت


در ماه آوریل فیلمی در آلمان اکران شد که ماجرای آن یکی از "اگر چنین می شد"های بزرگ تاریخ معاصر است. این فیلم در مورد زندگی گئورگ الزر یک نجار ۳۶ ساله اهل شهری کوچک در جنوب آلمان است که در اولین روزهای جنگ جهانی دوم نزدیک بود هیتلر را ترور کند.
هشت نوامبر ۱۹۳۹ هیتلر مشغول ایراد سخنرانی سالانه خود در یک سالن تفریحی بزرگ شهر مونیخ بود. این سخنرانی‌ها و اجتماع طرفداران هیتلر در حقیقت برای بزرگداشت فعالیت‌های حزب نازی در سالهای اول پیدایش خود در دهه بیست برگزار می شدند.
در این گردهمایی مشخص، هیتلر در سخنرانی خود دشمنان بین المللی را به مسخره گرفت و در مورد موفقیت ماشین جنگی آلمان رجز خوانی کرد.
اما نه هیتلر، نه رهبران حزب نازی و نه طرفداران سینه چاک آنها که در این اجتماع گرد آمده بودند نمی دانستند که به فاصله چند متر از نقطه‌ای که پیشوای حزب ایستاده یک بمب در شرف انفجار است.
nullهیتلر هنگام سخنرانی در سالن بزرگ شهر مونیخ، بی خبر از وجود بمبی که در چند متری او کار گذاشته شده بود                   
ساعت عقربه‌ای بمب با دقت در یک محفظه چوب پنبه‌ای کار گذاشته بود که صدایش توجه کسی را جلب نکند. گئورگ الزر هفته‌ها و در پنهانکاری کامل این بمب را ساخته و در محل نصب کرده بود. او یک سال قبل و زمانیکه به این نتیجه رسیده بود که با زمامداری هیتلر "جنگ اجتناب ناپذیر خواهد بود" طراحی و کار روی این بمبگذاری را شروع کرد.
هیتلر سخنرانی خود را دقیقا مثل هر سال و سر وقت شروع کرد. اما این بار او به خاطر بازگشت سریع به برلین و شرکت در جلسه طراحی عملیات نظامی، زودتر از سالهای قبل جلسه را ترک کرد.
سیزده دقیقه بعد بمب منفجر شد، هشت نفر را کشت و به محل انفجار صدمه شدیدی زد. سقف سالن درست در نقطه ای که هیتلر ایستاده بود، فرو ریخت.
عنوان این فیلم سینمایی دقیقا به همین خاطر "سیزده دقیقه" است. کارگردان آن الیور هیرشبیگل سازنده فیلم هایی است مثل سقوط (محصول ۲۰۰۴) تهاجم (محصول ۲۰۰۷) و دایانا(محصول ۲۰۱۳).
هیتلر از این سوء قصد جان سالم به در برد و جنگ جهانی دوم پنج سال دیگر ادامه یافت که در آن میلیونها نفر کشته شده و نسل کشی میلیونی یهودیان اروپا اتفاق افتاد. روزنامه ارگان حزب نازی این حادثه را "نجات معجزه آسای پیشوا" توصیف کرد.
مسلما رژیم آلمان نازی حتی در صورت کشته شدن هیتلر و سایر رهبران آن که گئورگ الزر قصد کشتن آنها را داشت، حداقل در کوتاه مدت به حیات خود ادامه می داد. اما مورخان معتقدند اگر هیتلر در سال ۱۹۳۹ کشته می شد جنگ جهانی دوم کوتاه تر می شد و به احتمال زیاد تلفات کمتری از جمله از جامعه یهودیان، به جا می گذاشت.
nullبمبی که گئورگ الزر کار گذاشته بود سیزده دقیقه بعد از خروج هیتلر از سالن منفجر شد                   
اما گئورگ الزر چگونه و چرا این سوء قصد به جان هیتلر را انجام داد؟
به فاصله کوتاهی پس از وقوع بمب گذاری، گئورگ الزر هنگام عبور از مرز آلمان و سوئیس توسط گشتاپو بازداشت شد. ماموران در جیب های او چیزهایی پیدا کردند که نشان می داد او در این سوءقصد دخالت داشته است.
بازجویان گشتاپو، پلیس مخفی آلمان که زیر نظر افسران حزب نازی فعالیت می کرد، سعی کردند در بازجویی از گئورگ الزر انگیزه و جزییات کار او را کشف کنند. متن بازجویی های طولانی او در دهه شصت میلادی کشف شد و نشان می دهد که مقامات گشتاپو از شنیدن توضیحات او تا چه حد متحیر شده بودند.
او آزمایش با مواد منفجره را زمانی شروع کرده بود که برای یک کارخانه اسلحه سازی در حوالی سوابیا شهر زادگاه خود کار می کرد. پس از مدتی او کار برای سالن تفریحی بزرگ شهر مونیخ را شروع کرد که همیشه سخنرانی های سالانه هیتلر در آنجا برگزار می شد. اینجا او از دانش نجاری خود استفاده کرد.
او به مدت یک ماه هر شب بسیار دیر وقت برای صرف شام به این سالن می رفت و در یکی از کمدها پنهان می شد. وقتی که همه سالن را ترک می کردند کار خود را شروع می کرد. او یکی از ستون های نزدیک صحنه و محل قرار گرفتن سخنران را خالی کرد تا بتواند بمب را در آن جاسازی کند.
طرح او بسیار دقیق بود و به شکل ماهرانه و کاملا مخفیانه ای اجرا شد.
nullفیلم "سیزده دقیقه" نشان می‌دهد که گئورگ الزر با استفاده از تجربه خود در نجاری توانست بمب را جا سازی کند                   
گئورگ الزر به بازجویان گشتاپو گفت: "چون هر صدای کوچکی در آن سالن بزرگ و خالی در ساعات شب پژواک بلندی داشت، قسمت های پر سروصدای کار خود را دقیقا با لحظه کار سیفون توالت های ساختمان تنظیم می کرد که هر ده دقیقه یک بار به طور اتوماتیک به کار می افتاد."
هر لحظه امکان بر ملاشدن این طرح وجود داشت. راجر مورهاوس مورخ در کتاب خود با عنوان "کشتن هیتلر" می نویسد:"تمام صداها باید به شکلی خفه می شدند و تمام ذرات براده چوب و گچ و یا گرد و خاک باید جمع آوری و از محل خارج می شد."
گشتاپو فکر می کرد که گئورگ الزر حتما با یک گروه بزرگ و سازمان یافته مثلا سازمان جاسوسی بریتانیا در ارتباط بوده است. بسیاری دیگر نیز همین تصور را داشتند.
دهه ها اینطور تصور می شد که گئورگ الزر بخشی از یک توطئه گسترده تر بوده است. اما در حقیقت همانطور که اییان کرشو زندگینامه نویس هیتلر نوشته است:"حقیقت خیلی ساده تر از این حرف‌ها ولی به طرز غریبی باور نکردنی بود. گئورگ الزر یک نفر بود، یک مرد ساده آلمانی از طبقه کارگر و بدون حمایت و یا اطلاع هیچ گروهی این کار را کرده بود."
گئورگ الزر به غیر از یک دوره کوتاه هواداری از گروه های کمونیست، فرد چندان سیاسی نبود. آنطور اییان کرشو توضیح می دهد گئورگ الزر "عمیقا به عدالت اعتقاد داشت" و برای او زندگی دشوار و مشکلات کارگردان عادی زیر سلطه رایش سوم مهم بود.
nullدر فیلم صحنه‌هایی از بازجویی توسط گشتاپو را می‌بینیم که اقدام فردی گئورگ الزر آنها را متحیر کرده بود                   
همانطور که در این فیلم سینمایی نشان داده می شود، پس از به قدرت رسیدن نازی ها در آلمان او به اشکال کوچکی، از جمله گوش ندادن به سخنرانی های هیتلر، مخالفت و سرکشی خود نسبت به حاکمان آلمان را نشان می داد.
در اواخر سالهای دهه سی میلادی و پس از الحاق اتریش و بخشی از چکسلواکی به قلمرو آلمان نازی، گئورگ الزر در مورد عزم هیتلر به شروع یک جنگ گسترده نگران شد. او می دانست که بمب او ممکن است تعداد زیادی را بکشد و در قسمتی از بازجویی خود گفت:"من به خاطر جلوگیری از کشتارهای وسیع تر مصمم بودم اقدام خود را انجام دهم."
گئورگ الزر دهه ها یک شخصیت اسرار آمیز و بحث برانگیز باقی ماند. او پس از دستگیری به سرعت اعدام نشد و سالها در اردوگاههای آلمان نازی اسیر بود تا بالاخره در سال ۱۹۴۵ اعدام شد.
این مسئله باعث شد که در مورد وابستگی او به گروهها و یا کشورهای دیگر حدس و گمانهای مختلفی مطرح شود و حتی برخی می گفتند که او مهره حزب نازی بوده و آنها با انجام این بمبگذاری ناموفق قصد داشتند محبوبیت هیتلر را افزایش دهند.
خانواده او در شهر زادگاهش دهه ها طرد شد که بخشی از واکنش متداول و همراه با احساس عذاب وجدان آلمانی ها در دهه های بعد از جنگ به پدیده مخالفت با رژیم آلمان نازی است.
یوهانس توخل یکی از زندگینامه نویسان گئورگ الزر و مدیر مرکز یادبود مقاومت آلمانی ها در برابر نازیسم، می گوید:"تمام کسانی که در برابر نازیسم مقاومت کرده و یا با آن مخالفت کرده بودند نه فقط در دوران رژیم نازی بلکه در سالهای پس از جنگ خائن تلقی می شدند."
null
او می افزاید:"جامعه آلمان در آن سالها در برابر این سئوال قرار گرفته بود که اگر یک مرد عادی و تنها می تواند حتی طرحی برای ترور هیتلر اجرا کند، دیگران چه باید بکنند. بسیاری از مردم آلمان می دانستند که باید علیه هیتلر کاری انجام دهند، ولی هیچ کاری نکردند."
یک مورد از سوءقصد ها به جان هیتلر که در سالهای پس از جنگ شهرت فراوانی یافت، بمب گذاری در مقر سرفرماندهی نظامی آلمان توسط سرهنگ کلاوس فون اشتوفنبرگ، عضو گروهی از سیاستمداران و نظامیان مخالف هیتلر بود که در سال ۱۹۴۴ انجام شد.
اما مقاومت گروههای مردمی، از جمله اقدامات اتحادیه های کارگری و یا گروههای کمونیست آلمان علیه حکومت هیتلر هیچگاه برجسته و به رسمیت شناخته نشد.
بالاخره سال گذشته بود که آنگلا مرکل صدراعظم آلمان گئورگ الزر را به عنوان یک قهرمان مبارزه با نازیسم به رسمیت شناخت و او را "فردی که به تنهایی مبارزه کرد تا از وقوع جنگ پیشگیری کند" توصیف کرد.
یوهانس توخل امیدوار است که این فیلم، گئورگ الزر و ماجرای زندگی او را بیشتر معرفی کند هر چند تاکید دارد که نمی خواهد او به یک "قهرمان ملی بزرگ" بدل شود. یوهانس توخل می افزاید:"من می خواهم او به عنوان یک فرد که در دوران تاریک تسلط نازیسم نشان داد همه آلمانی ها نازی نیستند، شناخته شود."
بخش زیادی از پژوهش های سالهای اخیر در مورد دوران تسلط نازیسم روی زندگی و اعمال "شهروندان عادی آلمان" متمرکز شده که هر یک به شکلی به عامل اجرای وحشیانه ترین جنایات بدل شده بودند. داستان خارق العاده زندگی گئورگ الزر به ما یادآوری می کند که برخی از "شهروندان عادی آلمان" در آن دوران تاریک به شیوه کاملا متفاوتی رفتار کردند.


منبع: بی بی سی
ایران در اسناد منتشر شده از مکاتبات محرمانه عربستان
علی مهتدی
سایت ویکی‌لیکس به مدیریت جولیان آسانژ در آخرین افشاگری‌ خود روز جمعه 30 خرداد نزدیک به شصت هزار سند محرمانه و فوق سری وزارت خارجه عربستان سعودی را منتشر کرد. بیشتر این اسناد به مکاتبات دفاتر نمایندگی و سفارت‌خانه‌های عربستان در خارج از کشور با مسوولان وزارت خارجه اختصاص داشته و در برخی دیگر، امضای سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان جلب توجه می‌کند.در چند روز آینده ایران وایر در دو مقاله دیگر بقیه اسناد مربوط به ایران در این مجموعه را هم مرور خواهد کرد. 
هر چند که خبرگزاری آسوشیتدپرس تعیین صحت و سقم برخی از این اسناد را «بسیار دشوار» خوانده، اما به نوشته روزنامه الاخبار لبنان، مطالعه و بررسی اسناد به خوبی نشان می‌دهد که عربستان سیاست‌های خود در جهان به خصوص در منطقه خاورمیانه را چگونه پیش می‌برد.
آسانژ که از سه سال قبل به علت تحت پیگرد بودن به سفارت اکوادور در لندن پناهنده شده است، در مورد اسناد منتشر شده گفت که «این اسناد نقاب از چهره یک نظام دیکتاتوری بر می‌دارد که نه تنها صد نفر را در سال جاری اعدام کرده؛ بلکه به تهدیدی برای خود و همسایگانش تبدیل شده است».
روزنامه الاخبار لبنان که همکاری نزدیکی با ویکی‌لیکس دارد در گزارشی که روز جمعه منتشر شده تاکید کرده که بخشی از اسناد فاش شده در مورد ایران است و شیوه تعامل و رقابت نظام حاکم بر عربستان با ایران در منطقه را نشان می‌دهد. به نوشته الاخبار، بررسی اسنادی که تاکنون منتشر شده نشان می‌دهد که عربستان از مذاکرات غرب با ایران بر سر برنامه هسته‌ای به شدت ناخشنود است و ظرف سال‌های گذشته تلاش کرده تا در کشورهای مختلف با پول خرج کردن و جذب گروه‌ها و افراد به مقابله با ایران بپردازد.
ویکی‌لیکس در این مورد که اسناد وزارت خارجه عربستان را چطور به دست آورده توضیح داده که یک ماه قبل گروهی موسوم به «ارتش سایبری یمن» به برخی پایگاه‌های اینترنتی عربستان حمله کرده و وقوع این حمله در زمان خود از طرف دولت عربستان تایید شده بود.
عطاءالله مهاجرانی
در یکی از اسناد منتشر شده [سند شماره 01] که از طرف وزارت دارایی عربستان خطاب به سعود الفیصل وزیر امور خارجه صادر شده، مشخص شده که این وزارت‌خانه بر اساس دستور سعود الفیصل مبلغ 65484 پوند انگلیس برای ادامه تحصیل علی مهاجرانی فرزند عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد اسبق ایران در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی پرداخت کرده است.
یکی از مهم‌ترین عواملی که چارچوب فعالیت کارکنان دستگاه دیپلماسی عربستان را مشخص می‌کند، «اوامر سامی» یا «دستورات عالی» است که از طرف بلندپایه‌ترین مسوولان کشور صادر می‌شود و در مقام تشبیه، بسان «حکم حکومتی» رهبر جمهوری اسلامی در ایران است. بر اساس سند منتشر شده ویکی‌لیکس، وزارت دارایی عربستان درخواست بورسیه فرزند عطاءالله مهاجرانی را بر اساس «دستور عالی» سعود الفیصل با شماره 53694 مورخ 19 مهر 1390 پذیرفته است.
بر اساس این سند، هزینه‌های تحصیل علی مهاجرانی در دانشگاه Warwick شهر کاونتری سالی 12115 پوند برای دانشگاه و 4256 پوند هزینه سکونت ارزیابی شده است. این مبلغ برای چهار سال تحصیل 65484 پوند معادل 104 هزار دلار برآورد شده است.
وزارت دارایی عربستان در این نامه به اطلاع سعود الفیصل رسانده که بورسیه تحصیلی علی مهاجرانی را در چهار فقره چک به مبلغ 16375 پوند در وجه سفارت عربستان در لندن صادر کرده که با ارایه مدارک معتبر تحصیلی و سکونتی از طرف فرزند عطاءالله مهاجرانی، قابل دریافت است.
نام عطاءالله مهاجرانی در پنج سند دیگر نیز ذکر شده است. در سندی که از طرف سعود الفیصل برای وزیر حج عربستان ارسال شده [سند شماره 02]، از او خواسته شده تا مقدمات دعوت از مهاجرانی برای شرکت در کنفرانس بزرگ حج در سال 1391 فراهم شود. در این سند، وزیر خارجه عربستان گفته که در کنفرانس حج سه نفر از ایران دعوت شده‌اند که عبارتند از محمدعلی آذرشب عضو جمعیت دوستی ایران و عرب، محمد محقق داماد استاد دانشگاه و محمدرضا شاهرودی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و از آن جایی که این افراد دیدگاهی نزدیک به حکومت ایران داشته و نفر سوم دانش فکری و علمی مناسبی ندارد، خوب است با دعوت از عطاءالله مهاجرانی که «به دلیل اختلاف با حکومت در لندن زندگی می‌کند» توازنی برقرار شود.
در سند دیگری که از طرف مرکز گفت‌وگوی ملک عبدالعزیز خطاب به سعود الفیصل صادر شده [اسناد شماره 03 و 04]، تلاش‌هایی برای عضویت عطاءالله مهاجرانی در شورای مرکزی موسسه جهانی ملک عبدالله برای گفت‌وگوی ادیان و تمدن‌ها به چشم می‌خورد.
برای دیدن سند در سایز اصلی روی آن کلیک کنید
بر اساس این سند، سعود الفیصل در تاریخ 13 دی 90 نامه‌ای را برای مرکز گفت‌وگوی ملی ملک عبدالعزیز ارسال کرده و در آن می‌خواهد که مقدمات عضویت عطاءالله مهاجرانی در شورای مرکزی موسسه گفت‌وگوی ادیان و تمدن‌های ملک عبدالله فراهم شود.
این موسسه در اکتبر سال 2011 با امضای توافق‌نامه‌ای میان عربستان، اسپانیا و اتریش کار خود را شروع کرده و هدفش را نزدیکی بین ادیان و تمدن‌ها اعلام کرد. در این مرکز جهانی، سه نفر به نمایندگی از طرف مسلمانان عضو شورای مرکزی هستند.
سند ویکی‌لیکس نشان می‌دهد که عربستان خواستار عضویت مهاجرانی در شورای مرکزی بوده و پاسخ مثبت نیز دریافت کرده است. در توضیح مرکز گفت‌وگوی ادیان و تمدن‌ها خطاب به سعود الفیصل آمده است: «اعضای شورای مرکزی به این نتیجه رسیدند که عضویت یک فرد غیر عربستانی و غیر لبنانی در این شورا به عنوان سومین نماینده مسلمانان اهمیت دارد. نام عطاءالله مهاجرانی با استقبال زیاد طرف‌های اتریشی و اسپانیایی مواجه شد و ایشان با رأی اعضا به عضویت شورای مرکزی درآمد. آقای مهاجرانی به میانه‌روی، نزدیکی به عربستان و مخالفت با تندروهای ایران معروف است».
مذاکرات هسته‌ای
در میان اسناد منتشر شده ویکی‌لیکس، گزارشی تحت عنوان «گزارش اطلاعاتی در مورد تفکر ایران» [سند شماره 05] به چشم می‌خورد. در این گزارش فاقد شماره و تاریخ آمده: «با بررسی دقیق اظهارات مسوولین ایرانی مشخص شده که این کشور در شرایط بسیار بحرانی و سختی به سر برده و هیچ راهی ندارد مگر این‌که به زودی تسلیم خواسته‌های جهانی شده یا کماکان هدف ضربه‌های اقتصادی و تبلیغاتی باشد. دیپلمات‌های آمریکایی و اسراییلی بر این باور هستند که اگر تدبیری علیه ایران اتخاذ نشود، با خروج نیروهای آمریکایی از خاورمیانه، نیروهای نزدیک به ایران در کشورهای منطقه پیروز شده و توازن در منطقه به هم خواهد خورد. به همین دلیل آمریکا و ناتو طرحی تهیه کرده و تقسیم نقش کردند و تلاش دارند تا هر چه سریع‌تر برنامه هسته‌ای ایران را کنترل کنند».   
اسناد دیگری که در این زمینه منتشر شده همگی حاکی از ناخشنودی عمیق عربستان از روند مذاکرات بین ایران و غرب و توصیه‌های مختلف برای اعمال نفوذ در کشورهایی مثل عراق و لبنان برای مواجهه با ایران است.
فعالیت رسانه‌ای
بخشی از اسناد ویکی‌لیکس به درخواست‌های مختلف برای کمک مالی به رسانه‌ها مربوط است. در سندی که در ویکی‌لیکس بدون سربرگ و تاریخ منتشر شده، عونی الکعکی سردبیر و صاحب‌امتیاز روزنامه لبنانی الشرق نامه‌ای برای سفارت عربستان در بیروت ارسال کرده که در آن آمده: «ایران سالیانه یک میلیارد دلار به حزب‌الله کمک کرده و طرحی خطرناک را پی‌گیری می‌کند که باعث دست‌اندازی به لبنان و تمام منطقه می‌شود».
الکعکی در ادامه نامه‌ی خود درخواست کرده که عربستان برای پرداخت بدهی‌های روزنامه الشرق به مبلغ سه میلیون دلار اقدام کرده و توضیح داده که «تاکنون پیشنهادات بسیار سخاوت‌مندانه‌ای را از طرف سوریه، قطر و ایران رد کرده‌ام».
عونی الکعکی که نامه فوق را در سال 2011 برای سفارت عربستان فرستاده و در نهایت از کمک مالی ریاض بهره‌مند شد، اکنون رییس اتحادیه روزنامه‌نگاران لبنان است.
ایران و القاعده
سند دیگری در ویکی‌لیکس حاکی از فعالیت برخی اعضای القاعده در ایران دارد. در این سند [سند شماره  07] ذکر شده که سازمان امنیت لبنان در همکاری با سیا کشف کرده که فردی به نام عبدالملک عبدالسلام از اتباع اردن، عضو سازمان القاعده است. عبدالسلام در لبنان شناسایی و تحرکاتش زیر نظر گرفته شد.
در ماه مارس 2012 مشخص شد که عبدالسلام از لبنان به سوریه و سپس به ایران رفته و در آن‌جا با فردی کویتی از اعضای القاعده به نام محسن الفضلی ملقب به داوود فضلی دیدار کرده و از تهران به دمشق بازگشته است. عبدالسلام در بازگشت به سوریه با فردی سوری به نام منصور ابوسلیمان رهبر یک گروه انتحاری وابسته به القاعده به نام جبهه نصرت سوریه دیدار کرده و سرانجام در آوریل 2012 هنگامی که قصد ورود به لبنان را داشت، دستگیر شد.
ایران، مصر و اخوان المسلمین
در بخشی از اسناد ویکی‌لیکس به مذاکرات برخی مسوولین عربستان با رهبران اخوان المسلمین مصر و تلاش برای سرمایه‌گذاری بر روی اخوان المسلمین در ایران اشاره شده است.
در سندی که در فروردین ماه 91 از طرف محمد بن خالد معاون وزیر خارجه خطاب به سعود الفیصل نوشته شده [سند شماره 08]، بن خالد توضیح داده که نامه‌ای از طرف خلیل بن عبدالله الخلیل نماینده سابق مجلس مصر دریافت کرده است. در این نامه الخلیل گفته که به تازگی با محمد مرسی رییس وقت حزب عدالت و آزادی دیدار کرده و مرسی به وی تاکید کرد که به عربستان و ملت و دولت این کشور علاقه زیادی دارد و هیچ اعتمادی به سیاست‌مداران ایرانی ندارد.
مرسی در این گفت‌وگو توضیح داده که با نظر افرادی که خواستار آشتی بین مصر و ایران هستند مخالف است و عربستان را رهبر اسلام سنی می‌داند. مرسی همچنین از عربستان خواسته تا از او در سفر عمره به این کشور همچون رهبران سیاسی استقبال شود و دیدارهایی با مسوولین عربستانی برای او تدارک دیده شود.
محمد بن خالد در پایان این نامه به وزارت خارجه توصیه می‌کند که از مرسی حمایت کرده و مقدمات دیدار او با برخی از چهره‌های اسلامی میانه‌رو در عربستان فراهم شود.
سند دیگری در همین زمینه که از طرف سفارت عربستان در قاهره برای وزارت خارجه ارسال شده [سند شماره 09] به احتمال حمایت از اخوان المسلمین در ایران پرداخته است.
در این سند آمده است: «اخوان المسلمین در ایران ظرف مدت آینده به عاملی تاثیرگذار در کشمکش با حکومت ایران تبدیل می‌شود و این جریان عاملی اضافی برای تاثیر بر ایران از داخل است».
در متن سند مزبور، سفیر عربستان در قاهره به سعود الفیصل وزیر امور خارجه توصیه کرده تا کمیته‌ای ویژه تشکیل دهد که وظیفه‌اش بررسی دقیق وضعیت اخوان المسلمین در ایران و پیش‌بینی تحرکات آینده آنان باشد.
سفیر عربستان در قاهره همچنین پیش‌بینی کرده که اخوان المسلمین در صورت به قدرت رسیدن در مصر رویکردی نزدیک به غرب خواهند داشت و به هیچ وجه قصد ندارند به ایران نزدیک شوند.
ویکی‌لیکس اعلام کرده که به بیش از نیم میلیون سند محرمانه عربستان دست یافته که آنها را به مرور منتشر خواهد کرد. در نخستین نوبت انتشار، بامداد جمعه 30 خرداد 61195 سند منتشر شده که از میان آنها 1288 سند به ایران اختصاص دارد.
وزارت امور خارجه عربستان صبح جمعه با انتشار توییتی از «شهروندان آگاه» این کشور خواست تا از مرور هر سایتی که اسناد فاش شده را منتشر کرده، خودداری کنند. به گفته وزارت خارجه «این اسناد صحیح نبوده و با هدف ضربه زدن به امنیت کشور» منتشر شده است.