۱۳۹۵ آذر ۲۴, چهارشنبه

سیمین عیوض زاده: در اینجا نمی توان دادخواهی کرد،به فرزندانمان ظلم شده و ...

سیمین عیوض زاده مادر امید علیشناس: زندان حق پسرم نیست

هانا آرنت؛ رویارویی با توتالیتاریسم/ ناصر فکوهی

hannah-arendt1
روشنفکر/ هانا آرنت، فیلسوف خشونت و رنج انسانی/ هانا آرنت را شاید بتوان از معدود فیلسوفانی دانست که محور اساسی کل آثارش را به گرد خود سامان داده و معنا بخشیده است: خشونت، بی رحمی و رنج انسانی در رژیم‌های توتالیتر. آرنت که در دوران پرتلاطم فرو رفتن تدریجی آلمان درون فاشیسم به دنیا‌آمد، تجربهء دردناک فروپاشی اخلاقی و عقلانی جامعهء فرهیختهء آلمان قرن نوزدهم را به مثابهء یک یهودی و یک روشنفکر به گونه‌ای مضاعف درک می‌کرد و ناچار بود درد تبعید، نخست در فرانسه و سپس در آمریکا و دوری از اساتیدش‌هایدگر و یاسپرس، را نیز بر آن اندوه بیفزاید.
کتاب ارزشمند و بنیادین آرنت با عنوان «مبانی توتالیتاریسم» 19511) که چند سال پس از آن با کتاب‌های متعدد دیگر و از جمله با کتاب «دربارهء انقلاب» 19633) تکمیل شد، برای او فرصتی بود تا توتالیتاریسم را در دو بعد اساسی آن یعنی فاشیسم هیتلری و کمونیسم استالینی همچون دو روی یک سکه از نوع جدیدی از تفسیر سیاسی بر قانون طبیعی به تحلیل کشد.
در هر دو تفسیر بر یک «قانون تاریخی» تاکید می‌شد که دو گروه انسانی را در تقابل با یکدیگر قرار می‌داد: گروه پیروزمندان و حاکمان اوج‌گیرنده از یک سو، در برابر گروه شکست خوردگان و محکومان رو به سقوط از سوی دیگر. هر چند تعریف این گروه‌ها در هیتلریسم،‌نژاد ژرمن در برابر نژادهای پست و به خصوص یهودیان و در استالینیسم، طبقهء کارگر در برابر طبقات استثمارگر و به خصوص طبقهء بورژوا بود، اما منطق هر دو نوع از توتالیتاریسم آن بود که خشونت و بی رحمی جز ابزارهایی ( در نهایت خنثی) برای دستیابی به آینده‌ای «اخلاقی» و «شکوفا و درخشان» نیستند و به همین دلیل کاملائ قابل توجیه هستند. باز هم به همین دلیل بود که تقریبائ هیچ یک از کسانی که دست به چنین اعمالی وحشیانه‌ای می‌زدند خود را اخلاقائ سرزنش نمی‌کردند و از جمله در دادگاه نورنبرگ تنها بر «مامور» بودن خود تاکید داشتند.
آرنت در «مبانی توتالیتاریسم» نشان می‌داد که تقارن میان این دو نوع از رویکرد کامل است . حتی در مفهومی چون «انقلاب پیگیر»: تروتسکی، از رهبران اصلی انقلاب و نخستین فرمانده ارتش سرخ(هر چند بعدها بدل به یکی از دشمنان استالین شد) اما در ابتدای انقلاب روسیه مطرح می‌کرد که انقلاب اکتبر تنها سرآغازی بر زنجیره‌ای از انقلاب‌ها خواهد بود که سراسر جهان را فراگرفته و تمامی مردمان و فقرای جهان را از بندهای بورژوازی رها خواهند کرد.
در تقارن با این مفهوم، هیتلریسم نیز از نوعی «گزینش نژادی خستگی‌ناپذیر و بی‌وقفه» دم می‌زد که باید دایمائ تداوم داشته باشد و نژاد ژرمن را بیش از پیش به خلوص و ناب بودن کامل برساند. در نتیجه: «باید تاکید کرد که وعده‌هایی که هیتلر و استالین برای ثبات و آرامش جامعه می‌دادند، در واقع جز نقابی بر موقعیتی پیوسته بی ثبات و پر تلاطم نبود.» (آرنت، 120 :1972)
بیثباتی توتالیتاریسم از آنجا ریشه می‌گرفت که دو مفهوم انقلاب پیگیر و تصفیه‌های نژادی پی در پی، معیارهایی هر چه سخت تر را به میان می‌کشیدند و در نتیجه دایرهء «خودی‌ها» را دایمائ تنگ‌تر می‌کردند و بدین ترتیب سبب می‌شدند نوعی بیمارای پارانویا سراسر جامعه را در بر بگیرد.
البته در کنار این بیماری عمومی، آرنت در مجموعهء نوشته‌هایی که به عنوان روزنامه‌نگار از محاکمهء آیشمن تهیه کرد و با نام «آیشمن در اورشلیم» به انتشار رسیدند، سخن از «ابتذال یافتن شر» می‌برد و در این مفهوم پیش از آنکه خواسته باشد بر انفعال جامعه‌ای «توده‌وار» (یعنی جامعه‌ای که اعضای آن همهء تعلق‌های گروهی خود جز تعلق حزبی را از دست داده و به اتم‌های سرگردان بدل شده‌اند) در برابر گسترش بی‌رحمی و خشونت انگشت گذارد، بر آن بود که بر «عادی شدن» و در نهایت «طبیعی» جلوه کردن شر، از خلال سازوکارهای دیوان‌سالارانه اصرار کند.
رویکردی که سبب می‌شد شرارت فاشیسم و بی رحمی آن هر چه بیش از پیش به امری «طبیعی» تبدیل شده و به همین عنوان درک شود.
چنین رویکردی می‌توانست «واقعیت» را به طور کامل نه فقط واژگون کرده بلکه اصولائ نادیده گرفته، تحقیر کرده و بی حاصل نشان دهد و در برابر آن از «حقیقت» در بازتفسیری بسیار خاص که در سازمان و اطاعت مطلق و کورکورانه توتالیتری تعریف می‌شد، دفاع کند. آرنت به خوبی این روند را به بیان در می‌آورد:
«خصوصیت منفی غالب در نزد نخبگان توتالیتر در آن است که هرگز به جهان به مثابهء امری واقعی نگاه نمی‌کنند و هرگز بر آن نیستند که دروغ‌های خود را با آزمون واقعیت بسنجند; اما در همین حال و به صورتی موازی، فضیلتی که بسیار بر آن تاکید دارند سرسپردگی شان نسبت به پیشواست که گویی همچون طلسمی سحر آمیز می‌تواند به پیروزی نهایی دروغ‌ها و خیالپردازی‌هاشان بر حقیقت و واقعیت بینجامد.» (همان: 114)
بزرگترین فضیلت آرنت نیز در آن بود که تجربهء تلخ زندگی خود در تبعید و رنج را به تحلیل و به بیان در آوردن سازوکارهای پیچیدهء پدیدهء توتالیتر گذراند. تحلیلی که امروز هنوز پس از گذشت بیش از نیم قرن از آن تازگی و کاربردی بودن خود را در بررسی و درک رژیم‌های سیاسی حفظ کرده است.
از سرمایه
Arendt, Hannah, 1972, Les Origines du Totalitarisme, Le systeme totalitaire, Paris, Seuil

بهروز سورن: در اعماق چه می گذرد؟ - بخش اول


بخش غالب این طیف هدفمند و ارگانیک با هویت اصلی یا جعلی برای ارتباط با منابع محلی و یا کسب اطلاعات و تبدیل شدن به منبع اطلاعاتی به نقاط دیگر گسیل می شوند.  بخش بزرگی از آن ها منابع اطلاعاتی محلی دارند که مزدور هستند. بدین معنا که در برابر دریافت های مالی یا امکاناتی اطلاعات خود را در اختیار جاسوس گسیل شده قرار می دهند. اعتقادات ایدئولوژیک یا سیاسی نیز میتواند در تبدیل یک فرد به جاسوس نقش بازی کند. در بسیاری از مخاصمات و جنگ ها تعدادی از جاسوسان را در کشور خودشان بعنوان قهرمان ملی نام برده اند
*****
بخش اول
خواندن چند خبر و نوشته های روزنامه نگاران در اتریش درباره مقوله جاسوسی بین المللی در این کشور محرک من برای این نوشتار است. این مطالب تنها کلیاتی از حضور پدیده جاسوسی بین المللی در کشور اتریش و بویژه شهر وین است و نگاهی گذرا به بهره برداری گسترده  جمهوری اسلامی از موقعیت این کشور و بویژه شهر وین دارد.


مختصری درباره اتریش

شهر وین مرکز کشور اتریش با جمعیتی حدود یک میلیون و هشتصد هزار نفر  یکی از زیباترین و پاکیزه ترین شهرهای اروپاست. شهرداری این شهر مدت های مدیدی است که توسط سوسیال دمکرات ها اداره میشود و هم اکنون حزب سبزهای این شهر نیز در اداره امور آن دخیل هستند.
در نظر اول امور اداری شهری بارامی هر چه تمامتر پیش میرود و روزها از پگاه صبح تا نیمه های شب بشکل کاملا عادی سپری میشوند. بنظر میاید که همه چیز سر جای خودش است و هر از گاهی ناهنجاری های اجتماعی در سطح شهر نیز دیده می شوند و با فرارسیدن شب سکوتی دلپذیر شهر را فرا می گیرد و شهروندان به اشکال مختلف مهیای آغاز روزی دیگر می شوند. اما تصور اینکه در چنین مکانی اتفاقاتی بسیار مهم و پنهان میافتد, بسیار دشوار است. ظاهرا به برکه ای ساکن می ماند ولی زیر سطح راکد آب امواجی جریان دارند که در جهت یابی های سیاسی و اقتصادی بین المللی نقش بسیار بزرگی بازی کرده و می کنند. آرامش ظاهری و امنیت نسبی این نقطه شاید از دلائل مهم برگزاری نشست ها و کنفرانس های بین المللی است. بلحاظ فرهنگی و هنری نیز شهر وین در کنار شهرهای دیگر اتریش نظیر گراتز و سالزبورگ جایگاه ویژه ای در اروپا به خود اختصاص داده است.
بنابر تاریخچه و نقش این کشور در جنگ جهانی دوم و بویژه پس از آن, دول حاکم پسا جنگی ناچار به در اختیار گرفتن سیاستی بیطرفانه, غیر نظامی و خنثی شدند و به تبع آن از بسیاری از بحران ها, مخاصمات و مصائب سیاسی نیز بدور ماندند. کشور اتریش موقعیتی ویژه نیز در میان کشورهای اروپایی دارد. حد فاصل میان اروپای غربی و شرقی, اتریش را بلحاظ ترانزیت و همچنین ارتباطات دیگر در وضعیت بسیار مناسبی بلحاظ اقتصادی قرار داده است.
این شرایط بلحاظ اقتصادی و جاذبه های توریستی اش کمک های بسیاری به شکوفائی آن در گذشته کرده است. نهادهای سوسیالیستی و نهادینه شده آن در مناسبات اجتماعی علیرغم فشارهای جناح راست سیاسی در این کشور اما هنوز حفظ خود کرده است. اهرم های دمکراتیک موجود تا حدودی بر احزاب حاکم نظارت داشته اند و مانع از ریخت و پاش ها و سرقت منابع ملی این کشور شده اند.  بخش های ناسیونالیست و راسیست این کشور اگر چه در طول سه دهه اخیر با رشد دائم و ملموسی مواجه بوده اند اما با نیرویی متحد و مقاوم از سوسیال دمکرات ها و چپ مارکسیست و سبزهای این کشور مواجه و از بدست گیری اهرم های حکومتی جز در دوره ای کوتاه  همراه با حزب خلق اتریش, غالبا دور مانده اند. آرامش و امنیت نسبی مشخصه کشور اتریش و همچنین شهر وین بوده است.

جاسوسی به کدام معنی!
جاسوس را با معانی متعددی در لغت نامه ها و فرهنگ ادبیاتی مردم کشورمان معادل دانسته اند. از جمله جستجو کننده و خبر چین و در فرهنگ عامیانه بطور کلی صفتی ناشایست است که به فرد یا افراد لقب داده می شود. نوعی ناسزا تعبیر شده و هم از اینرو نشاندهنده جایگاه منفور ان نزد مردم است. صفتی است بد که اغلب بعنوان فحش سیاسی یا اجتماعی نیز بکار گرفته می شود. از دیرباز این واژه با زشتی برابر شده است.
سعدی میگوید:
منه در میان راز با هرکسی
که جاسوس همکاسه دیدم بسی
(بوستان )

نقش جاسوسان در جنگ ها و مخاصمات ملی و قومی برخا تعیین کننده بوده است و دول متخاصم بر آن ارزش گذاری خاصی کرده اند. اما کمتر اهمیت دارد که جاسوسی بنفع کی؟ یا کدام گروه سیاسی و اجتماعی بکار گرفته شود. بطور کلی عمل پلیدی است. چه  در دوران صلح و یا جنگ باشد به هر رو بد است. شاید از اینرو که این عمل را می توان در برابر آزادی های فردی یا گروهی, قومی و ملی در نظر گرفت.
جاسوس را بعنوان خائن و یا خیانت پیشه نیز تعریف می کنند. فرد یا افرادی که برای دریافت مواجب و روزی خود افراد یا گروه های سیاسی و اجتماعی دیگر را در خطر قرار می دهند و یا قربانی می کنند و به تعبیری مسیر خود را از روی ایجاد محدودیت و یا حتی جسد دیگران باز می کنند.
 جاسوس ها معمولا اسامی مستعار دارند و به انحاء مختلف تلاش می کنند که هویت اصلی خود  را از انظار عمومی پنهان کنند و ظرفیت های جنایی بالائی نیز دارند. هویت جعلی این افراد برای پنهان نگاه داشتن چهره حقیقی آنها است. آنها معمولا مدارک و پاسپورت های متعدد و مستعار دارند. استثناء نیز موجود است. جاسوسان محلی که به دلائل مختلف در زادگاه خود شناخته شده اند و مرتکب این عمل ناشایست می شوند. 
بخش غالب این طیف هدفمند و ارگانیک با هویت اصلی یا جعلی برای ارتباط با منابع محلی و یا کسب اطلاعات و تبدیل شدن به منبع اطلاعاتی به نقاط دیگر گسیل می شوند.  بخش بزرگی از آن ها منابع اطلاعاتی محلی دارند که مزدور هستند. بدین معنا که در برابر دریافت های مالی یا امکاناتی اطلاعات خود را در اختیار جاسوس گسیل شده قرار می دهند. اعتقادات ایدئولوژیک یا سیاسی نیز میتواند در تبدیل یک فرد به جاسوس نیز نقش بازی کند.
در بسیاری از مخاصمات و جنگ ها تعدادی از جاسوسان را در کشور مطبوعشان بعنوان قهرمان ملی نام برده اند. نانسی ویک خبرنگار فرانسوی یکی از مشهورترین جاسوسان زن علیه آلمان نازی بود که برای سر او گشتاپو دو میلیون دلار جایزه گذاشته بود و پس از جنگ, پنج کشور انگلیس, فرانسه, استرالیا, آمریکا و نیوزلند از او تقدیر کردند.
چنانچه پیش تر ها اطلاعات دریافتی جاسوسان به اشکال ابتدائی صورت می گرفت اما در دنیای پیشرفته الکترونیکی کنونی تغییر شکل داده است و تصاویر و فیلم و استیک و امکانات مدرن دیگر جای آنرا گرفته است. هم از اینرو میتوان امروزه جاسوسان را با لپ تاپ همراه خود در نظر گرفت که در محل دریافت اطلاعات از منابع محلی صحت و سقم آنرا ازمایش کنند و با سرعت انتقال دهند.
جاسوسان منابع خبری خود را معمولا در پاتوق های مخصوص, خلوت خانه های رستوران ها, هتل ها و اماکن عمومی دیگر ملاقات می کنند. بخشا جاسوس هایی که به مناطق دیگر ارسال و مستقرمی شوند, محمل های شغلی معمولی اختیار می کنند. این نکته به ادامه کاری دراز مدت آنها کمک می کند.
جاسوس ها در ازای انتقال و تحویل اطلاعات کسب شده خود غالبا دریافت های مالی و امکاناتی دارند. نوع انتقال این دریافت ها برای این مزدوران بسیار متنوع است. گفته شده است که بخشا بصورت پول نقد و بشکل غیر مستقیم به انها داده میشود. از طریق شخص ثالث و یا قرار دادن آن در محل اقامت و هتل جاسوس صورت می گیرد.
موج پناهندگی چند ساله اخیر بنابر گزارشات متعدد برای کشورها و بالاخص گروههای درگیر در مخاصمات خاورمیانه جذابیت بسیاری داشته است. گسیل جاسوسان و تروریست های انتحاری برای زمان مورد لزوم ارقامی بسیار بالا داشته است که هم اکنون مشغله سرویس های اطلاعاتی کشورهای اروپای متحد و بخشا بخش های شرقی این قاره شده است.
ادامه دارد
بهروز سورن
12. 12. 2016
Sooren001@yahoo.de