۱۳۹۸ فروردین ۱۱, یکشنبه

نشستی درباره مارسل پروست و رمان در جستجوی زمان از دست رفته (قسمت اول از ...

سخن روز گزارشگران از بهنام چنگائی: جان، مال و کشورمان در زیر آوار دینِ دولتی

سخن روز گزارشگران از بهنام چنگائی: جان، مال و کشورمان در زیر آوار دینِ دولتی


دامنه و گستره نارسائی های امروز چنان است که تنها برای خرید شکر باید ساعت ها درصف ایستاد. حالا بگذریم که برای دوا و درمان و گوشت و ... که جزو رویاها شده اند نیازمندان چه مصیبت ها که می باید برایشان متحمل شوند


اگر هجوم ناگهانی سیل به جان و مال مان را ویرانگر بدانیم که هست و بشدت نیز خرابکار، آنگاه پیش از همه باید از رهبر جهان اسلام و کارچاق کن سران کاسبکار سپاه پاسداران پرسید که آنها در برابر این پدیده هولناک که بارها مردم و کشور ما را غافلگیرکرده، چه راهبردها و راهکارهائی علمی و تخصصی تاکنون یافته و بکاربرده اند؟ فاجعه سه استان سیل زده ی کشور در این چندروز نشان از درماندگی رژیم می دهد که همچنان برای هدایت آبراه ها و سیل های چنینی هیچ کارکرد و پیشگیری پایه ای نداشته و از ریز تا درشت سران استبداد مذهبی، همگی همچون همیشه سرگرم زد و بند فرقه ای مافیائی، و چپاول جان و مال مردمند. وگرنه، در سطح جهان برای این فاجعه هراسناک راه حل های پیشرفته ای وجوددارد که این خودکامان مردمفریب می توانستند از دانش بشری فراگرفته و بکاربرند؛ نه که نبرده اند بل مسیر آبراه های را سدزده و بسته اند و در فاصله وقوع این فاجعه جسته و گریخته پیرامون رویداد سیل و بسته بودن مسیرها و لایروبی نشدن مسیل پاسخ های زیر شنیده ایم:

میثم جعفرزاده، مدیرکل دفتر مدیریت بحران و پدافند غیرعامل وزارت نیرو علت سیل دروازه قرآن شیراز را "مسدود کردن یکی از مسیل‌های قدیمی شهر شیراز" دانست، وی همچنین گفته: سیل به دلیل طغیان رودخانه نبوده است و در همین رابطه می افزاید: علیرغم اینکه سال هاست وزارت نیرو تأکید دارد که نباید به حریم رودخانه‌ها تجاوز شود، گاهاً به خاطر خشکسالی‌های پیوسته، آن مسیل تبدیل به پارکینگ یا بلوار شده است اما با این وجود سیلاب مسیر خود را پیدا می‌کند. پرسیدنی ست! چرا مسیر آبراه های کشور و بویژه در همین سه استان سیل گرفته را با ساخت و سازهای محکم سدبندی نکرده اند؟ مگر نمی گویند که سیلاب مسیر خود را پیدامی کند و البته هم درست است؛ اما چرا دارائی های کشور هزینه ی این مسیر سیلاب ها نمی شود؟! ما پاسخی درخور از رهبر گرفته تا جعفری ها نداشته و نخواهیم داشت؛ چون اهداف آنها سرکردگی جنگ جهانی شیعی علیه سنی ست نه رفاه زندگی، تامین جان و مال مردم!
بیائید باهم راه دور نرویم و استبداد مذهبی را از آغاز تاکنون مرور کوتاه کرده و از رهبر، سران قوا و کلیت استبداد دین دولتی یکجا بپرسیم که نظام شان در این چهل سال که مطلقا اراده ی سیاسی و اقتصادی و... کشور زیر سلطه ی بی کم و کاست خودداشته اند، با توجه به درآمد هنگفت نفت آنان چکار مفیدی برای بهزیستی و خوشبختی مردم پاکباخته ی ما کرده اند؟ اگر سیل ویرانگر است، با نگاهی به گذشته تا هماکنونِ استبداد ولائی، خواهیم دید که این رژیم خودکامه به جان و مال و هستی ما جز بسان اشکال "سیل"ها یا همان "نفس ویرانگری"ها را به ارمغان نیآورده است. و کمتر کسی ست که از این قوم و فرقه ی ضدبشری تجربه ی تلخ و خونینی ندیده و نچشیده باشد.
بیادآوریم سیل ترورهای فردای شکست انقلاب را که خمینی در قانون شکنی قضائی اش و بنا بر ضرورت انتقامگرائی اسلامی آنرا با درندگی به حقوق بشر آغازکرد و جنون خلخالی در اجرای اعدام های کیلوئی که از سران دستگاه شاه فراری شروع و برپاشد، کشتار برنامه ریزی شده را سرلوحه حکومت مذهبی قرارداد، تا گلوی فریاد ببرد. و سپس عادی شدن شکنجه، شلاق، سنگسار، مثله کردن و جزای مرگ یا قتل عمد دولتی جاری شد، و جرآت و تبلیغ و ادامه اعدام های وحشتناک خیابانی از قربانیان نظام تا بامروز ادامه دارد. فراموش نکنیم سیل جنگ ویرانگر ایران و عراق را با بیش از دومیلیون قربانی و مفقود و علیل، و تباهی میلیاردها دلار ثروت هردو کشور ویرانشده ی مسلمان که همان پول های سوخته می توانست بکار سدبندی ها دیروز و امروز رود که نرفت. سیل فرار مغزها و نیروهای مردمی از ترس جان و تنها بدلیل مخالفت با نظام تکقطبی. سیل نسل کشی های 60 و 67 که بسیارانی با یک بله و یا نه به جوخه های مرگ سپرده شدند. سیل ظالمانه و ویرانگر زن ستیزی و پایمالی حقوق برابر زن و مرد و سرکوب بی امان حقوق شهروندی مستقل و نابودی کامل آزادی های زنان. سیل خرافات خردگش، سیل تربیت ملا و سنت ملائی در اعماق اجتماع، سیل دروغ، ریاکاری، طلاق، فحشا، کودکان کار. سیل برتریجوئی مذهبی و دشمنی افکنی اتنیکی که بمراتب هولناکتر از دوران شاهان خائن پهلوی و رواج یافت. و هراسناکتر از گذشته وجود سیل بیوقفه ی اشکال مواد مخدر مرگبار که امروزه از نان خوردن ساده تر و آسان تر و ارزانتر در نظام الهی ولائی قابل دسترسی ست. سیل ارتجاع مذهبی، سیل صدها مراکز آموزش دادن طلبگی شیعی برای ده ها هزار جوان از کشورهای عمدتا فقیر آفریقا و آسیا، آنهم با پول مردم گرسنه ی ما. و همزمان سازماندهی سیستماتیک جنگ گروه های ولائی شیعی برابر خانواده فاسد و انگل سعودی سنی سلفی که همینک نیروهای دو قطب رودرروی همند و آرامش و امنیت را در سراسر خاورمیانه تاخت زده و فضا را برای دسیسه های امپریالیسم آمریکا و صهیونیسم بازگذارده و آنها نیز در این بازی مرگبار بهترین بهانه ها و فرصت ها را برای هرچه ویرانترکردن ایران و خاورمایه یافته اند. و اینک مردم ما دچار سیل باورنکردنی تحریم های مرگبار شده و زیر تیغ قاچاقچیان ولائی رفته و آنان هم بهترین فرجه ی غارت و چپاول و ویرانگری دار و ندارمان را یافته اند؛ و دامنه و گستره نارسائی های امروز چنان است که تنها برای خرید شکر باید ساعت ها درصف ایستاد. حالا بگذریم که برای دوا و درمان و گوشت و ... که جزو رویاها شده اند نیازمندان چه مصیبت ها که می باید برایشان متحمل شوند.

بنابرین، زندگی کارگران، مردم زحمتکش و تنگدست در این 40 سال سیاه همچنان پیگیر روی آتش دکانداران مذهبی سوخته و هنوز می سوزد. حالا چه در کمین اشکال سیل ها و ویرانی های مختلف فرهنگی، اخلاقی، سیاسی یا فاجعه بارترین آنها، سیل ویرانگر اقتصادی ست که عملا پول کشور به کاغذ پاره ای بی ارزش بدل شده، و یا چه بدلیل جنگ 8 ساله ی بی هوده گذشته، و همینطور چه بخاطر دسیسه مالی با آوردن سپاه پاسداران به میدان اقتصاد و ایجاد بازار سودبری میلیاردی باندها و مافیاها این و آنسو با ساختن سدهای بی کارشناسی علمی و تحقیقی و به تبع آن غلط و مرگبار، و بدتر از آن دخل و تصرف احمقانه در چارچوب محیط زیست و نابودسازی ساختار طبیعی کشور. یا همزمان تشویق جنگ مذهبی برای سرکردگی ارتجاع سنی ـ شیعی در منطقه و در سطح جهان برای پیروزی یکی از طرف های مدعی اسلام ناب محمدی آنهم با یک پیشینه ی 1400 ساله ی سراسر خونین! و همه این دلایل ویرانی ها، و همچنین تداوم بی وقفه ی جنگ قدرت و ثروت سران بی شرم اصلاحگر با اصولگرا، و ستیزهای هردوسوی حاکمیت برای ما، بسان همین سیل کنونی ست که علاوه بر کشتار مردم بی دفاه و بی یاور، همچنین به نابودی خانه و کشورشان هم انجامیده و آمدن ملاها و حاکمیت دین دولتی تاکنون معنائی جز ویرانگری نداشته و ندارد. امروزه فرومایگی رهبر و سرکردگان استبداد مذهبی در برابر خواست ابتدائی زندگی توده ها آشکارا روشن و رسواست و نیروی کارِ بیکار گرسنه و سرکوبشده بخوبی پی برده که بقای این ساختار انگل برای شان حاصلی جز زیر آواررفتن بقایای جان و مال شان نخواهدبود. اشک تمساح رهبر برای مسخره و سرگرم کردن کارگران و مردم بجان آمده است تا دل آنها را به ببازیبگیرد که البته چندان کارگرنیست و هرازگاهی هم که برنده می شود؛ توانسته بهتر فریبکاری کند.

کارگران گرسنه و بیکار دیدند که رژیم چه بی رحمانه پیشروان کارگری و زنان فعال حقوق بشری و همسو با گارگران و زحمتکشان را سرکوب و زندانی کرده و اجازه حتی اعتراض مسالمتجویانه حقوقی صنفی به آنها نداده و نمی دهد و اغلب بسرعت، بسیاری را اسیر و شکنجه کردند و دیدیم که بساط آقا کوچکترین اعتراض مردمی را بویژه آنگاه که سیل خروشان 88 و 97 پدیدارشد آقا تاب نیاورد و فرمان سرکوب کارگران مسلمان، بیکار و گرسنه را صادرکرد. در حالیکه همین رژیم ضدکارگر در منطقه و آفریقا در تدارک و تجهیز نیروهای آدمخوار خویش بوده و پی شیعه پروری هست وهردو طیف مرتجع منطقه یعنی: (( جبهه ولائی داعشِ شیعی در قالب حزب اللهی ها ـ و طالبان القاعده تا بوکوحرام وداعش سنی ها توسط خانواده سعودی )) سازمانیافته و عملا هردو بسان سیل ویرانگراند و نابودگر نان، پول، دوا، درمان و کاشانه همین کارگرانند که هردو نظام "سنی شیعی دار و ندار کارگران را در این جنگ مذهبی خویش بارها دودهوا کرده و همچنان می کنند. بویژه با سازماندهی سیستماتیک، مافیاها و باندهای هردوسو، اینک به اشکال مختلف برای شعله ورترکردن جنگ مذهبی، دست به قاچاق سلاح های مرگبار برده، و آرامش و امنیت عمومی را نابودکرده اند و همین دیروز شنیدیم که آمریکای جهانخوار تأئیدکرده که می خواهد فن آوری هسته ای به سعئدی ها بدهد! و از دیگرسو این دو الگوی مذهبی همینک یمن را ویران کرده و بیش از بیست میلیون انسان و پیش از همه کودکان و زنان دچار نارسائی غذا و دارو هستند و در کمین مرگ. درست بسان ایران که می بینیم زندگی قریب به اتفاق کارگران، کارمزدان، زحمتکشان و کارمندان دولتی و خصوصی، هستی شان به روز سیاه کشاندن شده و در سراسر کشور تامین نیازمندی های حیاتی چندان آسان ممکن نیست، و بسیاری از لایه های خانه خراب ای بسا ناگزیر به گدائی از شدتتنگدستی و گرسنگی اند. و پرسیدنی ست چرا؟ آیا پایانی برین سیل های ویرانگر دیکتاتوری مذهبی متصورنیست؟ چرا حق زندگی میلیون ها کارگر و مردم پاکباخته چنین به دست یک مشت آخوند واپسگرا، نادان و جاهطلب افتاده و هستی آنان به بازی مرگ کشانده شده است! این خلاصه ی کوتاه که رفت حکایت از" آیت ها " و نشانه های نظام پلید و بیمار شیعی ولائی ست که آنها بدون نیاز به " سیل و در این 40 سال توانسته اند کشور را ویران کنند، و جان و مال و هستی ما همچنان زیر آوارهای این دینمداران کلاش گرفتارمانده است.

این ملایان باوجدان بی و با عمامه در سراسر زندگی دخالت مستقیم داشته و دارند و ما اما اراده ای آزاد و مستقل از آنها نداریم. زیرا برای ما طبق فرامین الهی خودشان، بخوان آخوندی حکم رانده، امر و نهی کرده و چندش انگیزتر اینکه اطاعت مطلق خواسته و با زور و سرکوب عریان بپیش می برند. هیچ سیلی به اندازه سیل دینمداری علیه خرد انسانمداری ویرانگر نبوده و اعتماد بنفس انسانی را به نابودی حقیقی نکشانده است. با این تفاوت که آنها واپسمانده اند و هرگز توان انطباق خود با زمانه و نیاز انسان امروزی را ندارند و همیشه بنام اصول خداوندی و بر یک سرنوشت ازلی و ابدی که مصلحت الهی آنها و نه ماست پای می کوبند و ما را می خواهند اجبارا مطیع سروری ارنجاعی خویش کنند. آنها با نیروی های مسلح و امنیتی خویش که در این چهل سال برپاساخته اند قادرند برای هرکسی کمین های الهی مرگبار بگذارند و برای کارگران، زنان و حقوق بشری های مدافع و پیشرو ما تله بگذارند و گذارده اند و هیچکدام در برابر قانون زمینی و جهانشمول انسانی به هیچکس پاسخگو نبوده و نیستند. اما همزمان همگی بهشت زمینی برای خود در کشور ما ساخته و نقش فریبنده ی مذهب و ملا و خفقان و فقر از یکسو و استعداد پذیرش اجتماعی از گفته های آخوندها از دیگرسو شگفتا هچنان رل مسلط و ویرانگری برای تنگدستان و بیکاران و زحمتکشان دارد که به جرآت می توان که در 40 سال گذشته هرجا "دین دولتی" در اجرا و یا انجام امری بدیهی ناتوانی داشته، آنها توانسته اند کمینی بنام حکمت خدا بر سر درخواست و اراده ی مردمی بگذارند، گذاشته و دردا پذیرفته شده اند؛ و پیوسته توانسته اند حق طبیعی مردم را بسادگی خذف و ضایع و یا بکام دله و سیری ناپذیر خویش سرکشند و کشیده اند. جای گمان ندارد که کارگران و مردم بلازده ی مذهبی بیدارترشده و در زیر کمین های مذهبی کمتر گرفتارمی شوند، و حالا با این تحریم ها منافع بربادرفته ی کارگری و مردم بی دادرس چنان دچارکمبود و نارسائی ست که آخوندها دیگر برایش چاره ای ندارند و از فردای این مصیبت ها و ناگوارائی ها بشدت وحشت دارند. کارگران بجان آمده و بپاخاسته دیگر بخوبی می دانند که هرجا فرجامی ویرانگر رخ داده، بازتاب آن نتیجه ی کارکرد غلط و از همینرو مسئولیت مستقیم آن بعهده نظام ملائی ولائی بوده و همچون همین سیل کنونی، ویرانگری هایش بیش از همه متوجه تبهکاری، ناتوانی و خرابکاری آنهاست نه مشیت الهی که روحانی کلیدساز در سخنرانی بی شرمانه اش تحویل مردم ساده دل می دهد. همچون همیشه ما چاره ای جز سرنگونی این نظام ویرانگر نداریم.
بهنام چنگائی 9 فروردین 98

اولين ملاقات نسرين با فرزندانش و بی تفاوتی دزدان به سرنوشت مردم

اولين ملاقات نسرين ستوده با فرزندانش!ادامه سيل و رژيم نالايق

اولين ملاقات نسرين ستوده با فرزندانش!ادامه سيل و رژيم نالايق