۱۳۸۸ آبان ۹, شنبه

مردگانی که جایی برای آرمیدن ندارند/ حسام میثاقی

8 آبان 1388

کليد واژه ها : جامعه

با نگاهی اجمالی به آموزه‌های ادیان مختلف و جستجو در فرهنگ‌ها و آیین‌های موجود در سراسر دنیا این نکته را درخواهیم یافت که هر کشور، فرهنگ و آیینی روشی خاص را برای احترام و تمکین مردگان برگزیده است. شکل و نوع مراسم خاکسپاری و دفن اجساد شاید متفاوت باشد اما آنچه واضح است احترام و ارزشی است که انسان برای مردگان و از دست‌رفتگانش قائل است.

بهاییان ایران نیز همچون آیین‌ها و فرهنگ‌های دیگر طی مراسمی به خاکسپاری و دفن از دست‌رفتگانشان می‌پردازند و باید همچون دیگر ایرانیان از حق دفن اجساد و برگزاری مراسم خاص خود برخوردار باشند. بر اساس ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر "هرکس حق دارد از آزادی انديشه، وجدان و مذهب بهره‌مند گردد، اين حق شامل آزادی تغيير مذهب يا باور و نيز آزادی اظهار مذهب يا باور به شکل آموزش، عمل به شعائر، نيايش و بجای آوردن آيين‌ها چه به تنهايی و چه به‌صورت جمعی نيز می‌گردد." حکومت ایران نیز به امضای اعلامیه جهانی اقدام ورزیده و همچنین موظف است بر اساس اصل 77 قانون اساسی عهدنامه‌های بین‌المللی را به تصویب مجلس شورای اسلامی برساند.

البته تا به امروز حاکمیت ایران اثبات نموده که حتی به قانون اساسی که خود آن را نگاشته است متعهد نیست بنابراین فریاد زدن اعلامیه‌ جهانی حقوق بشر و میثاق بین‌المللی حقوق سیاسی و مدنی و دیگر قراردادهای بین‌المللی در گوش این نظام، راه به جایی نخواد برد و شاید اصطلاح از این گوش فرو دادن و از گوش دیگر بیرون‌دادن زیبنده عکس‌العمل حاکمیت ایران در این موارد باشد.

قبرستان‌های بهاییان از گذشته مورد تعرض قرار گرفته‌اند و در مواردی با تخریب گسترده روبرو شده‌اند که گستردگی و شدت تخریب و خسارت وارده به حدی بوده است که از عهده یک یا چند تن بر نمی‌آمده و از کمپرسی و بولدوزر برای تخریب قبور استفاده شده است. در سال گذشته قبرستان بهاییان اصفهان و در سال جدید قبرستان‌های ویلاشهر و نجف‌آباد اصفهان و همچنین سمنان با حملات گسترده‌ای روبرو شدند. به طور حتم، چنین عملیت عظیم و از پیش‌ برنامه‌ریزی شده‌ای نمی‌تواند کار یک گروه کوچک و خودسر باشد. اگر این حملات کار گروه‌های خودسر است چرا مراجع دولتی علی‌رغم مراجعه‌ی چندین‌باره بهاییان با بی‌تفاوتی از کنار این موضوع گذشته‌اند و سر سوزنی توجه نشان‌ نداده‌اند.

حتی اگر این تعرض‌ها کار یک گروه خودسر بوده باشد بی‌توجهی حاکمیت تفاوتی با دست‌داشتن در این جنایات ندارد چرا که دولت موظف است حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص را از تعرض مصون نگاه دارد. چگونه است که در تاریخ 11 شهریور 86 پلیس امنیت و اطلاعات نجف‌آباد به قبرستان بهاییان این شهر مراجعه می‌کند و تنها چهار روز بعد طی حمله‌ای عظیم تمامی قبور تخریب می‌گردد. آیا گروه‌های خودسر آنقدر قدرت دارند که شبانه با انواع وسایل حفاری و بولدوزر به قبرستان حمله می‌کنند و اجساد عزیزان مردم این سرزمین را زیر و رو می‌کنند؟

این گروه‌های خودسر چه کسانی هستند که تابلوهای منابع طبیعی و شهرداری را در اختیار دارند و در زمین‌ قبرستان‌ها نصب می‌کنند. مراجعه‌ی چندین باره‌ی بهاییان برای دریافت مجوز بی‌نتیجه می‌ماند اما تابلوهایی دائما در زمین‌ قبرستان‌ها نصب می‌شوند که روی ‌آنان نوشته شده "هرگونه تصرف و دفن جسد در اراضی ملی بدون اخذ مجوز ممنوع و پیگرد قانونی دارد." این تابلو بر روزی زمینی کوبیده می‌شود که توسط وزارت اطلاعات در اختیار بهاییان قرار داده شده و حال پس از گذشت سالها می‌خواهند همان تکه زمین که عزیزان از دست‌رفته‌ی عده‌ای ایرانی در آن به خاک سپرده شده‌اند را هم از آنان بگیرند.

در این بحبوحه، سکوت جامعه مدنی قابل بخشش نیست. وظیفه تک‌تک ماست که در اعتراض به نقض حقوق هموطنانمان برخیزیم و صدای آنان را به گوش جهانیان برسانیم. تبعیض‌های اینچنینی که در شهرهای کوچک اتفاق می‌افتند معمولا به دلیل عدم اطلاع‌رسانی مسکوت مانده و یا زود فراموش می‌شوند. نگذاریم هموطنانمان بیش از این از طبیعی‌ترین حقوقشان محروم گردند.

این ‌روزها، ایران ما حتی برای آرمیدن اجساد فرزندانش جایی ندارد. می‌دانم، می‌دانم که خاک این سرزمین در سوگ این مردم بارها گریسته است. مردمانی که حتی بعد از مرگ نیز حق در آغوش کشیدن خاکشان را ندارند.

در همین زمینه:

اقلیتی که حق دفن از دست رفتگانش را ندارد؛ گزارشی مستند از تاریخچه‌ تخریب قبرستان بهاییان ویلاشهر و نجف‌آباد اصفهان

اقلیتی که حق دفن از دست رفتگانش را ندارد؛ گزارشی مستند از تاریخچه‌ تخریب قبرستان بهاییان ویلاشهر و نجف‌آباد اصفهان



شماره 920-2009

8 آبان 1388

کليد واژه ها : جامعه

کمیته گزارشگران حقوق بشر - تخریب قبرستان‌ها و تعرض به اجساد بهاییان،‌ یکی از موارد عمده نقض حقوق این اقلیت در سی‌سال گذشته است. بنابر آموزه‌های دینی بهاییان، آنان باید اجساد از دست‌رفتگانشان را در محلی در نزدیکی مکان فوت دفن کنند و بنابراین در هر‌یک از شهرهای ایران که افرادی معتقد به این آیین زندگی می‌کنند باید محلی برای دفن اجساد خود در اختیار داشته باشند. بنابر ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر "هرکس حق دارد از آزادی انديشه، وجدان و مذهب بهره‌مند گردد، اين حق شامل آزادی تغيير مذهب يا باور و نيز آزادی اظهار مذهب يا باور به شکل آموزش، عمل به شعائر، نيايش و بجای آوردن آيين‌ها چه به تنهايی و چه به‌صورت جمعی نيز می‌گردد." علی‌رغم وجود این ماده و موارد مشابه در اعلامیه جهانی حقوق بشر و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و لزوم اجرای آن، حاکمیت همواره آزادی داشتن مذهب و عمل به شعائر دینی را از اقلیت‌های مذهبی به خصوص بهاییان سلب نموده است. گزارش زیر، شرحی مستند از تاریخچه‌ی تخریب و تعرض به قبرستان‌ بهاییان شهرهای ویلاشهر و نجف‌آباد موسوم به «گلستان جاوید» می‌باشد. لازم به ذکر است موارد تعرض و تخریب شماره‌گذاری شده‌اند.

در زمستان 1374، بهاییان ویلاشهر و نجف‌آباد، شهرهایی در نزدیکی اصفهان زمینی را برای دفن اجساد خود انتخاب نموده و پس از تهیه‌ی نقشه از محل با مراجعه به اداره اطلاعات منطقه خواستار مجوز کتبی برای دفن اجساد شدند. مسئول مربوطه موافقت لفظی خود را اعلام نمود اما از دادن موافقت کتبی خودداری کرد. شایان ذکر است قبرستان قبلی بهاییان این منطقه در سال 1363 به طور کامل تخریب شده بود. در تاریخ 16/2/75 اولین جسد در این قبرستان دفن شد. این قبرستان در 15 کیلومتری نجف آباد قرار دارد. تعداد قبور این قبرستان 119 مقبره (95 عدد در قطعه‌ی اول و 24 عدد در قطعه‌ی دوم) گزارش شده است. در تصویر ذیل، موقعیت جغرافیایی زمین این قبرستان را مشاهده می‌نمایید.

1. مهرماه 75: جسد بتول مرادی توسط افراد ناشناس از محل دفن خارج شد.

تصاویر ذیل، وضعیت قبرستان را در آبان ماه 82 نشان می‌دهد. در این مدت درختکاری، نصب تانکر آب جهت آبیاری درختان، پلاک‌گذاری قبور، ایجاد خاکریز و همچنین سنگ‌گذاری روی قبور با ذكر مشخصات كامل متوفیان انجام پذیرفته است.

2. آذر 82: درخت های کاشته‌شده حول بلوک اول توسط افراد ناشناس شکسته شد.

3. اواخر 83: مخزن آب سرويس بهداشتي توسط افرادی ناشناس تخریب گردید.

در تاریخ 7/3/84 جهت حفر چاه و ساخت غسالخانه به شهرداری و شورای شهر نجف‌آباد درخواست کتبی ارائه گردید که با مخالفت روبرو شد. همچنین در 22/5/86 این درخواست برای بار دوم ارائه گردید که باز هم با پاسخ مناسبی روبرو نشد.

4. 6 فروردین 85: قبر شماره 4 متعلق به رضوان شوقی تخریب شد و قبر تا محل صندوق حفر گردید.

5. 6 شهریور 86: قبر شماره 2، ردیف 1 از قطعه 1 قبرستان متعلق به ناصر گلشنی تخریب شد.

پس از تخریب قبر ناصر گلشنی، بستگان وی، در تاریخ 11/6/86 با مراجعه به دادگستری نجف‌آباد شکایت خود را مطرح نمودند. پرونده به پلیس اطلاعات و امنیت ارجاع داده شد و آنان با حضور در محل، از قبر تخریب شده فیلم‌برداری نمودند. تنها 4 روز بعد از فیلم‌برداری کلیه قبور تخریب گردید.

6. 15 شهریور 86: کلیه قبور تخریب گردید به نحوی که سنگ‌ها روی هم انباشته شده بود و درختان زیر سنگ‌ها از بین رفته بودند. تصاویر مربوط را در زیر مشاهده می‌نمایید.

پس از این حادثه بهاییان منطقه با مراجعه به فرمانداری به دادخواهی کتبی نسبت به حمله وسیع به قبرستان پرداختند.

7. 21 شهریور 86: کلیه سنگ‌های سالم و نیز شکسته شده‌ی قبور تخريب‌شده بوسيله كاميون به مكانی نامعلوم حمل گردید و راه های ورودی قبرستان (بريدگی خاكريزها) مسدود شد. همچنین كليه‌ی10 قبر حفر شده‌ و آماده برای دفن اجساد در قطعه‌ی 2 پر گردید.

پس از این حادثه، بهاییان منطقه تا نیمه مهرماه 86 با مراجعه به اداره‌ی اطلاعات استان، استانداری، فرمانداری، دادگستری و دفتر امام جمعه به ارائه شکایت‌های کتبی و تظلم‌خواهی پرداختند.

در تاریخ 30/7/86 هنگام دفن یکی از بهاییان پلیس اطلاعات و امنیت با حضور در محل شفاها خاکسپاری اجساد را ممنوع اعلام کرد.

نیمه‌شب اول آبان ماه 86 شب‌نامه‌ای حاوی تهديد و توهين به بهائيان و اجساد بهايی با امضای جوانان دیندار و غیرتمند در معابر عمومی شهر ویلاشهر نصب گردید و در منازل تعدادی از بهاییان نیز انداخته شد. در تصویر ذیل شب‌نامه ذکرشده را مشاهده می‌نمایید.

8. آبان 86: خاكريز اطراف قبرستان و خاکریزی در مسیر ورودی غربی بوسيله بلدوزر تخریب گردید.

9. آبان 86: دو قبر حفرشده و آماده برای دفن اجساد توسط افراد ناشناس پر گردید.

10. 28 آبان 86: تابلوی سبز رنگی در محل قبرستان محتوی این متن تصب گردید: « هرگونه تصرف و دفن جسد در اراضي ملي بدون اخذ مجوز ممنوع و پيگرد قانوني دارد.» این تابلو تحت نام اداره كل منابع طبيعی استان اصفهان و اداره منابع طبيعی شهرستان نجف آباد در یکی از قبر های خالی‌شده و آماده جهت دفن اجساد نصب شد. تصاویر ذیل را در همین زمینه مشاهده می‌نمایید.

11. آذر 86: يك قبر از قبرهای خالی‌شده جهت دفن اجساد پر گردید و بر آمدگی‌های خاکی که جهت شناسایی تعدادی از قبور مرحومین اخير در قطعه دوم ایجاد شده بود تسطیح شد. لازم به ذکر است بهاییان پس از تخریب چندباره‌ی قبرستان و نداشتن سنگ قبر مجبور شده بودند قبر از دست‌رفتگانشان را با بر‌آمدگی‌های خاک شناسایی کنند.

پس از فوت یکی از بهاییان در اوایل آذر 86 و دفن وی، در تاریخ 11/9/86 تعدادی از بهاییان منطقه به نام‌های فرهاد فردوسیان، مژده اقترافی و هوشمند طالبی به پلیس اطلاعات و امنیت احضار شدند. پس از حضور ایشان در پلیس اطلاعات، به دادگاه اعزام و سپس بازداشت شدند. لازم به ذکر است نوزاد چندماهه‌ مژده اقترافی نیز همراه او بود.

پس از چند روز بازداشت، این سه تن آزاد شدند. همچنین در تاریخ 18/9/86 دو تن دیگر از بهاییان منطقه به نام‌های شمیم روحی و مهران زینی به پلیس اطلاعات احضار و مورد بازجویی قرار گرفتند. در همین تاریخ، پنج تن مذکور به دادگاه اعزام گشتند و در آنجا به طور شفاهی از سوی شورای تامین استان ابلاغ شد که دفن اجساد در قبرستان مورد ذکر ممنوع است. از این تاریخ تا بهمن‌ماه 86 بهاییان منطقه با مراجعه به مراجع مختلف از جمله دفتر ریاست جمهوری، وزارت کشور و دیوان عدالت اداری به تظلم‌خواهی و ایراد شکایت پرداختند و برای چندمین بار طی نامه‌ای خواستار واگذاری زمینی از سوی دولت جهت دفن امواتشان شدند. در تاریخ 20/2/87 شکایت بهاییان از اداره اطلاعات منطقه توسط دیوان عدالت اداری رد شد.

12. 6 فروردین 87: تعدادی از پلاک‌های سنگی جديد حاوی مشخصات مرحومین که به تازگی بالای قبور نصب شده بود شکسته و تخریب گردید.

13. 12 اردیبهشت 87: کلیه قبور و پلاک‌های سنگی که به تازگی نصب شده بودند تخریب گردید و تعداد زيادی لاستيك فرسوده اتومبيل در جای جای محوطه قطعه 1 به آتش کشیده شد. تصاویر ذیل مربوط به این واقعه است.

پس از فوت یکی از بهاییان در تاریخ 22/2/87 و دفن وی، فرهاد فردوسيان، مسعود بهشاد، وجيه الله فردوسيان و چند روز بعد ناهيد حاتمي كيا، هوشمند طالبی و مهران زينی به پلیس اطلاعات و امنیت احضار و مورد بازجویی قرار گرفتند. در تاریخ 4 خرداد 87 این افراد به دادگاه احضار شدند و به سه تن از آنان حکم بازداشت ابلاغ گردید. این سه تن فرهاد فردوسيان، هوشمند طالبی و مهران زينی بودند که به زندان دستگرد منتقل شدند.

در تاریخ 7 خرداد 87 این سه تن با قرار وثیقه تا زمان تشکیل دادگاه آزاد شدند. در سوم مرداد 87 حکم دادگاه به این سه تن ابلاغ گردید. آنان به پرداخت جریمه نقدی محکوم شدند و دفن اجساد در قبرستان مذکور ممنوع اعلام شد. از این تاریخ مراجعات گسترده بهاییان به مراجع مختلف جهت دریافت جواز دفن اجساد و همچنین اعتراض به حکم اعلام‌شده بی‌نتیجه ماند و همانند گذشته با پاسخ منفی مسئولین روبرو گشت.

14. بهمن 87: يكی از تانك‌های آب موجود در محوطه قبرستان که قبلا از محل نصب جدا‌شده و قدری هم آسیب دیده بود ربوده شد.

در تاریخ 26/11/87 حکم دادگاه تجدیدنظر مبنی بر برائت سه تن بازداشت‌شده ابلاغ گردید. همچنین در حکم ابلاغ‌شده به صحت ادعای سه متهم مبنی بر اینکه از سال 74 قبرستان مذکور جهت دفن اجساد به آنان واگذار گردیده و آنان هیچ‌گونه سوءنیتی نداشته‌اند اشاره شد. علی‌رغم ابلاغ این حکم همانطور که در ادامه مشاهده خواهید نمود تخریب قبرستان ادامه پیدا کرد. حکم دادگاه مربوطه را مشاهده می‌نمایید.

15. 25 اسفند 87: خاک‌بندی‌های انجام‌شده روی كليه قبور که به جهت شناسایی آنها انجام شده بود با ابزارهای دستی توسط افراد ناشناس صاف گردید.

16. 30 اردیبهشت 88: تابلوی بزرگی در محوطه قبرستان مبنی بر واگذارشدن زمين توسط منابع طبیعی به شهرداری و ممنوعيت دفن اموات در آن نصب شد. تصویر تابلو را ذیلا مشاهده می‌نمایید.

پس از مراجعه به معاونت شهرسازی، معاونت خدمات شهری و همچنین شهردار نجف‌آباد و اظهار بی‌اطلاعی مسئولین، تابلوی مذکور توسط افرادی ناشناس از محل نصب کنده شد.

17. مرداد 88: حجم زیادی خاک با کمپرسی روی تمامی سطح قطعه ی 1 و نیز ناحیه ای از قطعه ی 2 که شامل قبور جدید بود به ارتفاع نزدیک به یک متر ریخته شد.

پس از فوت یکی از بهاییان به به هنگام دفن وی و اجرای مراسم در اول مرداد 88، دو نفر ماموران حراست شهرداری نجف آباد با خودروي شهرداری در محل حاضر شدند و نسبت به دفن اجساد در محل اعتراض نمودند. سپس 3 نفر از ماموران پليس اطلاعات با ماشين شخصی در محل حضور یافتند که پس از مشاهده حکم دادگاه تجدیدنظر از موضوع اظهار بی‌اطلاعی نمودند. در همین حین، از اداره اطلاعات با منزل یکی از بهاییان تماس گرفته شد و مامور مذکور تهدید نمود در صورت دفن اجساد در قبرستان با شما شدیدا برخورد خواهد شد.

18. نیمه دوم شهریور 88: تمامی سطح قطعه‌ی اول و قسمتی از قطعه‌ی دوم خاکبرداری شده و به حفره‌های عمیق و تپه‌های دو سه متری خاک تبدیل شد. خاک بعضی قسمت‌ها تا عمق یک متر برداشته شده و علاوه بر آن از محلی دیگر خاک آورده و در محل انباشته‌ گشت تا جایی که در بعضی نقاط، ارتفاع تلهای طولانی خاک به سه متر می‌رسید. همچنین، منطقه‌ی توقف اتومبیل‌ها در ضلع شمالی قبرستان و نیز ضلع جنوبی تا فاصله‌ی ده‌ متر از محل قبور خاکبرداری شده و گودالها و تلهای خاک بزرگی به وجود آمد. لازم به ذکر است رد بلدوزر و ماشین‌های کمپرسی در سراسر منطقه‌ و اطراف آن قابل مشاهده بود. علاوه بر این، بقایای ساختمان تخریب شده‌ی دستشویی و تانک‌های آبی که در تعرض‌های قبلی آسیب دیده بودند از محل جمع‌آوری شد. تصاویر ذیل مربوط به این واقعه است.

پس از فوت عزیزالله صبحی در تاریخ 24 شهریورماه 88، از تحویل جنازه به بستگان ایشان ممانعت به عمل آمد. در تاریخ 29 شهریور 88 مامورین نیروی انتظامی در محل قبرستان حاضر شدند و از ورود بهاییان به قبرستان جلوگیری نمودند.

در تاریخ 5 مهرماه 88 جسد عزیزالله صبحی پس از 13 روز از فوت ایشان از بیمارستان منتظری نجف‌آباد توسط آمبولانس شهرداری و با حضور احتمالی مامورین اطلاعات به قبرستان بهاییان اصفهان واقع در سگزی منتقل شده و بدون تغسیل، تکفین و مراسم دینی بهاییان دفن گردید.

از آن تاریخ ماموران شهرداری در محل قبرستان به جهت جلوگیری از دفن اموات حضور یافتند.

در همین زمینه:

مردگانی که جایی برای آرمیدن ندارند/ حسام میثاقی

قبرستان بهاییان ویلاشهر و نجف‌آباد برای هیجدهمین بار تخریب شد

شعارنویسی دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت

اکتبر 31, 2009

با نزدیک شدن به 1 آبان دانشجویان دانشگاه علم و صنعت در نقاط مختلف دانشگاه شعارهایی را نوشتند.IUST1

به گزارش خبرنامه امیرکبیر دانشجویان در شعارنویسی های خود به تجمع روز 13 آبان اشاره و شعارهایی در حمایت موسوی و کروبی نیز در دانشگاه نوشته اند.

دانشجویان دانشگاه علم و صنعت همچنین به تهدیدهای صورت گرفته برای ارعاب فعالین دانشجویی اعتراض کردند.

طی هفته های اخیر در بسیاری از دانشگاه های کشور از جمله دانشگاه های تربیت معلم، شیراز، شریف و قزوین اینگونه شعارنویسی ها مشاهده شده است.

IUST1

IUST2

IUST3

IUST4

IUST5

IUST6

IUST7

IUST8

IUST9

IUST10

IUST11

IUST12

تهران - مبارزه با آلودگی محیط زیست

عکس: حامد فرج الله