۱۳۹۰ دی ۲۶, دوشنبه

همسر عبدالفتاح سلطانی: همسرم را با لباس زندان به دادگاه آوردند

شنبه ۷ ژانویهٔ ۲۰۱۲

همسر عبدالفتاح سلطانی:
 
همسرم را با لباس زندان به دادگاه آوردند
عبدالفتاح سلطانی وکالت بسیاری از پرونده‌های سیاسی و حقوق بشری را بر عهده داشت

معصومه دهقان با بیان اینکه تاریخ برگزاری رسیدگی به پرونده همسرش را اعلام کرده اند، به "جرس" توضیح می دهد: "روز دهم دی ماه جلسه دادگاه تشکیل شد اما به علت اینکه اقای سلطانی پرونده اشان را مطالعه نکرده بودند، ایراد شکلی به جلسه گرفتند و از طرفی هم نماینده دادستان نبود جلسه به تعویق افتاد. روز دهم دی ماه هم به غیر از آقای کشاورز که مسافر بودند همه وکلا حضور داشتند و از کانون وکلا دو نفر نماینده آمده بودند و من هم در جلسه حضور داشتم، البته جلسه علنی بود اما بغیر از وکلا به افراد دیگر اجازه ورود ندادند. خلاصه قاضی شعبه 26 آقای پیرعباس پذیرفتند که آقای سلطانی بیایند و پرونده را مطالعه کنند و طی سه روز هر روز از اوین به دادگاه انقلاب می آیند و ایشان پرونده را می خوانند تا اینکه روز سه شنبه تمام شد و قاضی گفتند باید تصمیم بگیرند و قرار بازداشت هم تمام شده است و حالا روز یکشنبه جلسه رسیدگی را برگزار خواهند کرد و ما منتظر هستیم ببینیم چه می شود."
وی با تاکید بر اینکه همسرش طبق قانون باید قرارش تبدیل شود ادامه می دهد: " از قاضی هم خواستیم که قرار را تبدیل کنند اما گفتند چون قرار سنگین است آن را تبدیل نمی کنند. اما ما همچنان خواستار تبدیل قرار هستیم زیرا طبق قانون باید قرار ایشان تبدیل شود و جنایتی هم مرتکب نشده که قرار سنگین بگذارند و قرار باید مطابق با شان ایشان باشد. و مورد دیگری هم که باید به آن اشاره کنم این است که آقای سلطانی را با لباس زندان به دادگاه می آوردند که رفتاری "غیرقانونی" است و طبق حقوق شهروندی پوشیدن لباس زندان برای متهمین در دادگاه اجباری نیست. حتی من که در دادگاه می رفتم، نمی گذاشتند خوراکی به او بدهم و از صبح که برای مطالعه پرونده او را به دادگاه می بردند تا پایان وقت اداری چیزی برای خوردن در اختیارش نمی گذاشتند."
 
عبدالفتاح سلطانی که وکالت بسیاری از پرونده‌های سیاسی و حقوق بشری را بر عهده داشت در روز نوزدهم شهریور ماه بازداشت شد و پس از چندی از سوی بازجو به صدور حکم ۲۰ سال حبس در دادگاه تهدید شده بود. او از زمان بازداشت تاکنون بر خلاف قوانین کشور در بند 209 نگهداری می شود و پیگیری های خانواده وی برای انتقال وی به بند عمومی تاکنون به نتیجه ای نرسیده است.
 
اتهاماتی که به این فعال حقوق بشر زده اند مشارکت در تاسیس کانون مدافعان حقوق بشر، تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت و تحصیل مال نامشروع از طریق گرفتن جایزه‌ی نورنبرگ روبه‌رو است.
 
همسر این وکیل برجسته با ابراز ناراحتی از نگهداری همسرش در بند 209 به وضعیت روحی و جسمی او اشاره کرده و می گوید:" از نظر روحی در وضعیت خوبی هستند اما از نظر جسمانی مشکلاتی دارند که "استرس و فشار" این مشکلات را "تشدید" می کند. کاهش وزن هم داشتند و در حدود شش کیلو لاغر شده بودند. آقای سلطانی پولیپ روده دارند و شرایط بند 209 باعث وخیم شدن وضعیت جسمانی اشان شده است و استرس بزرگترین سم برای سلامتی ایشان است که متاسفانه با این شرایط هر روز بدتر می شوند. زمانی هم که بازداشت شدند بخاطر بیماری کولیت عصبی و هموروئید، دچار خونریزی شدند که الان از شدت آن کم شده اما مشکل اساسی اشان حل نشده و این شرایط باعث تشدید آن می شود. بارها هم از قاضی درخواست کردیم که بند ایشان را عوض کنند و به بند عمومی منتقل شوند اما علیرغم وعده ایشان تاکنون این انتقال صورت نگرفته است این در حالی است که طبق قانون زمانیکه ایشان تحت بازجویی و تحقیقات نیستند باید به بند عمومی منتقل گردند."
 
معصومه دهقان می افزاید: " در این مدت صد و بیست روز ما اصلا ملاقات حضوری نداشتیم و فقط پانزده روز یکبار آن هم بعد از دو ماه از پشت شیشه ملاقات می کنیم. ما بارها از قاضی و دادستان تقاضا کردیم و نامه نوشتیم که حداقل حقوق متهمین و خانواده که ملاقات حضوری، مرخصی و تبدیل قرار است اجرا شود و به وضعیت سلامت آنان رسیدگی شود. از درخواست های دیگرمان هم این بود که وسائلی که ضبط کرده اند بازگردانند که حالا وعده داده اند که شنبه وسائل را خواهند داد و حالا شنبه مراجعه می کنم امیدوارم تمام وسائلی که برده اند به ما برگردانند."
 
چندی پیش جوادلاریجانی دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه مدعی شده بود که تنها وكیل زندانی در ایران عبدالفتاح سلطانی و متهم به فعالیت تروریستی است! در واکنش به این ادعای بی اساس، این وکیل برجسته حقوق بشر گفته بود از این مقام قضایی شکایت خواهد کرد.
 
خانم دهقان در این خصوص می گوید: "همانطور که می دانید آقای سلطانی در بند 209 نگهداری می شوند و اجازه داشتن قلم و کاغذ ندارند و کتابهای حقوق که برای ایشان دادیم بدستشان نرسیده است و بخاطر همین از داخل زندان نتوانستند برای این شکایت اقدام کنند و در پرونده آقای سلطانی این مواردی که آقای لاریجانی مطرح کرده اند اشاره نشده است. حالا آقای سلطانی منتظر هستند روز یکشنبه که به پرونده اشان رسیدگی شد، بعد به این مسئله بپردازند."
 
معصومه دهقان، در روز سه‌شنبه 14 تیرماه در پی احضار به دادسرای اوین برای ارائه پاره‌ای توضیحات فرا خوانده شد. روز هفدهم آبان ماه که قرار بود دادگاهی برای این معلم بازنشسته به اتهام اقدام علیه امنیت ملی برگزار گردد، دادگاه به تعویق افتاده و زمان آن به تاریخی دیگر موکول شد.
 
وی در این خصوص می گوید: "به علت اینکه آقای سلطانی قبلا از شعبه 15 آقای صلواتی شکایت کرده بوده است و طبق قانون ایشان نمی توانستند به پرونده من رسیدگی کنند، روز 17 آبان که روز برگزاری دادگاه بود به روز دیگری موکول شد و تا الان خبری نیست."
 
وی در پایان اضافه می کند: " بخاطر اطلاع رسانی از شما تشکر می کنیم و امیدواریم بزودی شاهد آزادی همه زندانیان سیاسی و آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی باشیم."

تصاویری از آب آشامیدنی به رنگ قهوه‌ای مردم شهر اهواز

Những giờ phút cuối đời Bác Hồ ! Phần 2.

Việtcộng tàn phá quê hương tôi

Rừng Lá Thấp

Bac oi

Hình ảnh quý hiếm về Bác Hồ.

Interviewing President Ho Chi Minh (English subtitle), June 1964

Ho Chi Minh's funeral

[Discovery 2010] Documentary of Ho Chi Minh

(5-5) Vietnam 1965-1975, as seen on British television.

Fall of Saigon: Vietnam War Documentary Film - CIA Archival Footage (1975)

«وزارت اطلاعات و دوستان مدعی‌اش»


شاید اگر رییس سازمان ضدجاسوسی فرانسه کتاب اساسی‌اش را در مورد وزارت اطلاعات و یکی از هم‌کاران این سازمان، «احسان نراقی» ننوشته بود، مشکلی بزرگ بود تا از ارتباط نزدیک این استاد منعطف، به صورت مستند سخن گفت. اما آن کتاب و سپس شکایات مرتبط با آن این فرصت را فراهم کرد تا در مورد او و ارتباطات‌اش به راحتی نوشت. ایوبونه رییس سازمان ضد جاسوسی فرانسه در زمان ریاست‌ جمهوری فرانسوا میتران، در کتابی تحت عنوان «واواک در خدمت آیت‌اله‌ها» از افرادی مانند احسان نراقی، جهانگیر شادانلو، منوچهر شلالی، هورکاد و آزاده کیان مبادرت به درج اطلاعاتی کرد که جنجال بزرگی ایجاد نمود. متقابلن شکایت‌های زنجیره‌ای از رییس سابق ضد جاسوسی فرانسه به صرف هزینه‌های بسیار انجام گرفت. یکی از شکایت‌کنندگانی که به‌عنوان بازگوکننده اتهامات حکومت علیه مجاهدین و مقاومت ایران در کتاب ایوبونه معرفی شده بود، فردی به‌نام «آزاده کیان تیبو» بود.
 
فایل صوتی را از اینجا بشنوید

دادگاه استیناف ورسای در حکم خود که در روز چهارم می‌ 2011 صادر شده است، بدون این‌که در این مورد نیازی به ورود به محتوای دعوا ببیند، شکایت مزبور را مشمول مرور زمان شناخت و مردود اعلام کرد. علاوه بر این دادگاه آزاده کیان تیبو را به پرداخت 1200 یورو جریمه به آقای ایوبونه و پرداختن هزینه دادگاه استیناف محکوم کرد. از این پیش‌تر، دادگاه، شکایت هورکاد را هم مردود شناخته بود و به این ترتیب ماجرای این کتاب وارد محدوده‌ای جدید و جدی شد. روز پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 دادگاه استیناف پاریس حکم قطعی خود را در مورد پرونده عوامل وزارت اطلاعات ادعا شده در این کتاب، احسان نراقی و جهانگیر شادانلو، صادر کرد.
شش مورد از هفت مورد افشاگری ایوبونه به اثبات رسید و شش مورد از هفت فقره شکایت این دو نفر مردود اعلام شد. دادگاه استیناف پاریس در حکم خود پیرامون شکایت‌ها از افشا و انتشار اسامی مندرج در کتاب با صراحت اعلام کرد: این برای ایوبونه یک متخصص و کارشناس امور اطلاعاتی مشروع و برحق بوده است کتابی را منتشر کند که موضوع آن به تاریخ‌چه و فعالیت‌های دست‌گاه‌های اطلاعاتی رژیم ایران مربوط است. موضوعی که مورد توجه همگان است به‌ویژه کسانی که علاقه‌مند به تحولات رژیمی هستند که از تروریسم بین‌المللی پشتیبانی می‌کند.
اسناد درخواست و دریافت مبالغ کلان برای شکایت و امضای احسان نراقی خطاب به احمدی‌نژاد رییس ‌جمهوری ایران به دادگاه ارایه و ضمیمه پرونده شد. اسناد به‌دست آمده از دفتر احمدی‌نژاد نشان داد که نراقی حق‌الوکاله وکیل خود و هزینه‌های دادگاه را از «ریاست محترم دبیرخانه ریاست جمهوری» مطالبه کرده بود. طبق حکم دادگاه، شرکت احسان نراقی در شکنجه روانی زندانیان سیاسی ایران به اثبات رسید. در حکم دادگاه، به‌شهادت‌های زندانیان سیاسی که در زندان‌های اوین و قزل‌حصار شاهد مستقیم شرکت احسان نراقی در شکنجه روانی زندانیان بوده‌اند استناد شده است.
دادگاه جمع‌بندی می‌کند: «این داده‌ها، در کنار مسیر طی شده توسط احسان نراقی که سابقن در خدمت شاه بوده و بعد، از نزدیکان رژیم جدید شده است، ایوبونه را مجاز می‌کند بنویسد که احسان نراقی «در شکنجه روانی زندانیان سیاسی با گذاشتن کلاس‌های اجباری برای آن‌ها شرکت کرده است.»
در حکم دادگاه، تصریح می‌شود، هم‌چنان که ایوبونه نوشته است، احسان نراقی از فتوای قتل سلمان رشدی حمایت و شکنجه علیه زندانیان سیاسی را تایید کرده است. دادگاه استیناف مجددن، شکایت نراقی را در خدمت به ساواک و وزارت اطلاعات افترا ندانسته و بار دیگر انکار احسان نراقی را در مورد این‌که عضو ساواک رژیم شاه نبوده است، مردود شناخت و رد کرد. دادگاه، هم‌چنین شکایت و انکار احسان نراقی را در مورد این‌که به توصیه رژیم ایران به خدمت یونسکو درآمده است، مردود شناخت و رد کرد. شکایت و درخواست استیناف جهانگیر شادانلو در دادگاه، از اساس مردود شناخته شد. و ثابت شد آن‌چه ایو بونه در کتاب خود فاش کرده است صحت دارد و جهانگیر شادانلو یک مامور وزارت اطلاعات ایران است که یک انجمن پوششی برای ماموریت‌های وزارت اطلاعات به‌راه انداخته است.
احسان نراقی، جهانگیر شادانلو و منوچهر شلالی که در این فاصله به ایران رفته و در جزیره کیش با سکته فوت شد، در شکایت‌های زنجیره‌ای خود در مجموع 345 هزار یورو درخواست خسارت کرده بودند.
به بخش‌هایی از حکم دادگاه استیناف پاریس توجه کنید:‌
در آوریل 2009 موسسه انتشاراتی تیمه کتابی را به قلم ایوبونه، رییس سابق د. اس. ت، منتشر کرد تحت عنوان «واواک در خدمت آیت‌اله‌ها». در صفحه چهارم جلد «پشت جلد» آن آمده است:
«در سال 1977 سی سال پیش، خمینی سقوط سلطنت را اعلام کرده و جمهوری اسلامی را برقرار می‌کند. کلمه‌ای که امید بر می‌انگیخت، ولی انقلابی که توسط مذهبی‌ها غصب شد. ایرانی‌ها نه تنها به آزادی نرسیدند بلکه ایرانی‌ها تحویل وزارت اطلاعات و امنیت ملی ایران، یعنی واواک وحشت‌ناک، داده شدند. ایوبونه کارشناس برجسته جهان عرب و اسلامی به بررسی تاریخ‌چه جنجال‌برانگیز سرویس اطلاعاتی ایران می‌پردازد، ترور مداخله، شکنجه، مصونیت… در حالی‌ که غرب چشمان خود را بر روی سازمانی که خود به ظهور آن کمک کرده است می‌بندد، واواک دمی از تلاش برای نابودی اپوزیسیون سیاسی باز نمی‌ایستد. یک نوشته آموزنده که موضوع جای‌گاه ایران در قرن بیست‌ویکم را مطرح می‌کند. هم‌چنین یادآوری می‌شود که ایوبونه استان‌دار، رییس پیشین د.اس.ت در سال‌های 1982 تا 1985 بوده است و چندین اثر دیگر نوشته است.»
احسان نراقی که خود را به‌عنوان روشن‌فکری معرفی می‌کند که «ضمن حفظ کامل استقلال خود با تمامی رژیم‌های متوالی کشورش گفت‌وگو کرده است» و اظهار می‌دارد که سازمان مجاهدین خلق ایران را ناراحت می‌کند، شکایت‌های‌اش به این‌گونه بررسی شد:
1 – درباره اولین فراز مورد شکایت: مدعی خصوصی «احسان نراقی» اشتباه می‌کند که می‌گوید فراز اول مورد شکایت واقع شده او را به‌عنوان مامور سرویس‌های ایرانی معرفی می‌کند که شخصن در حذف فیزیکی مخالفان، در عملیات تروریستی در خارج، و در فعالیت‌های شانتاژ و اشاعه بنیادگرایی شرکت داشته است، زیرا در واقع این اتهامات خاص مسوول واواک در پاریس و معاونان اوست، یعنی کسانی که احسان نراقی در بین آن‌ها به چشم نمی‌خورد، یعنی کسی که با تعدادی دیگر تنها از آن‌ها به‌عنوان مامور نام برده شده و یادآوری شده است که نقش آن‌ها «متعاقبن » مطرح خواهد شد. همان‌طور که قبلن توسط دادگاه گفته شده، این اولین فراز، افترا علیه شاکی خصوصی «احسان نراقی» محسوب نمی‌شود.
2 – درباره فراز دوم شکایت: با یادآوری اپورتونیسم احسان نراقی که، بعد از خدمت به سرویس‌های مخفی شاه ایران، اکنون به خدمت رژیم جدید درآمده است، این قسمت مدعی خصوصی را متهم می‌کند که «در شکنجه روانی رفقای سابق خود از طریق اجرای کلاس‌های اجباری برای زندانیان که مقاومت بیش‌تری در برابر شکنجه فیزیکی از خودشان نشان می‌دادند شرکت داشته است… .»
 
۱۳۹۰ دی ۱۳
 
شراره سعیدی/

PressTV - Miles of smiles convoy arrives in Gaza