۱۳۸۶ آذر ۲۳, جمعه

مصاحبه ى فرشاد قربانپور با خسرو شاکرى


مصاحبه ى فرشاد قربانپور با خسرو شاکرى استاد بازنشستهء تاريخ (مؤسسهء تحقيقات عالى علوم اجتماعي، پاريس) شهروند امروز، چهارم آذر 1386 دکتر فريدون آدميت مورخ را چگونه ارزيابى مى کنيد و ويژگى تاريخ نگارى آدميت را چه مى دانيد؟ آدميت نخستين مورخ دوران معاصر ايران است که با شيوه هاى مدرن تاريخنگارى به تاريخ انقلاب مشروطيت پرداخت. پيش ازو کسان ديگرى نيز به اين تاريخ پرداخته بودند، از جمله احمد کسروى که به بازسازى رويدادهاى مشروطيت پرداخته بود، کم و بيش در همان مايه اى که ادوارد برآون (Edward Browne) انجام داده بود. تفاوت کار کسروى با کار برآون اين بود که وي، با استفاده از اسناد بيشتري، جزئيات مهمتر و دقيقترى را در بازسازى آن تاريخ مورد استفاده قرار داد. وى از منابع زيادي، از جمله به زبان هاى روسى و ارمني، استفاده کرد. با اينکه از نظر محتوا کمترين خرده اى مى توان به گرفت، اشکال تاريخنگاری او اين است که نمى توان منابع وى را مورد بررسى قرارداد يا کيش (check) کرد. جاى تأسف است که او منابع خود را به دقت براى استفاده ى اعقاب حرفه اى خود به دست نداده است. همين جا بايد افزود که در دوران رضا خان، که مشروطيت جز در نام تعطيل شده بود، امکان نگارش تاريخ مشروطيت وجود نداشت. از همين رو، وى انتشار آن کتاب را در نخستين دهه ى سده ى چهاردهم خورشيدى طى يک سلسله مقالات در مجله ى روشنفکران عرب (العرفان) آغازيد، که در دمشق منتشر مى شد. البته او بعد ها توانست در اواخر زمان رضا شاه برخى تکه هاى آن را در ايران در مجله ى پيمان منتشر سازد. اين اشاره را به کسروى ازين نظر مى کنم که تأکيد ورزم که آدميت براستى نخستين مورخ معاصر ايران است که به سبک مدرن به کار تاريخ پرداخته است. البته بوده اند ديگر کسانى که همزمان يا پس از آدميت کارهايى را در مورد مشروطيت (غالباٌ اسناد و به نحوى پراکنده و غير سيستماتيک) منتشر ساخته اند، اما کار هاى آنان، که برخى اوقات با اهداف سياسى رسمى صورت مى گرفت، با کارهاى آدميت قابل مقايسه نيستند. آثار آدميت نشانه از يک نظم فکري، شيوه ى علمي، و دقت و سنجش حرفه اى برخوردار است. آدميت نخستين ايرانى ای است که تاريخنگارى و تاريخشناسى را با آموزش حرفه اى آموخت، و نه" الله بختکى "چون بسياری که نام مورخ گرفته اند. در عين حال، او تنها مورخ عصر خود است که از ارثيه تاريخنگارى مورخانى پروسواس چون بيهقى بى بهره نمانده است. او تداوم تاريخنگارى علميِ سنتى و پيوند آن با تاريخنگارى مدرن است. اين همه به اين معنا نيست که نمى توان بر او خرده گرفت يا انتقاد کرد. هيچ مورخى کارى کامل و بى نقص تحويل نمى دهد، بيشتر ازين رو که درِ امکانات کامل به روى او بسته است. همچون ديگر رشته هاى علمى و فني، در تاريخ هم بايد با پژوهش هاى تازه و نوآورى هاى متُديک کار پيشينيان را فراتر بُرد، "تکميل" کرد، يا به عبارت درست تر، ترفيع بخشيد (1). اما کم نبوده اند کسانى که به نام تاريخنگارى با دستچين کردن فاکت هايى از تاريخ و لايى زدن مطالب و مواضع ايدئولوژيک خود "تاريخ" نوشته اند. به نظر من، اين خرده يا آن ايراد به آدميت نقد جدى بر کارهاى او نيست. کسى مى تواند آدميت نقد کند که در تحقيق و دستيابى به منابع تاريخ مشروطيت و تحليل علمى و اشِراف به نو آورى هاى شيوه اى (متُديک) ازو فراتر رفته، او را دِپاسه کرده، باشد. من چنين کسى را نمى شناسم، حتى در ميان ايرانيان يا انيرانيان که در خارج از ايران به مشروطيت پرداخته اند. آدميت تنها کسى است که زندگى خود را وقف تاريخنگارى مشروطيت کرده است؛ حتى مى شود گفت که شغل ديپلماتيک او کمتر براى او اهميت داشته است تا تعهدش به تاريخ مشروطيت، اگرچه مى توان مطمئن بود که وي، چون يک فرد با وجدان، در انجام امور شغل خويش هم احساس مسؤوليت کرده است. چرا تاكنون كمتر نقدى جدى به آثار آدميت وارد شده است؟ فکر مى کنم پاسخ اين پرسش را داده باشم، ولى تکرار آن بى ضرر است: کسى تا کنون نتوانسته است در پژوهش و تحليل مشروطيت ازو فراتر رود. هنوز کسى پيدا نشده است که همانند او يک عمر را مصروف کار تاريخ مشروطيت کرده باشد. اين نکته را که درجايى ديگر گفته ام تکرار مى کنم که شناخت مشروطيت نياز به يک تيم متخصص تاريخ (به معنای مارکسی آن، چند رشته ای) دارد، که با بى نظرى و بى طرفى همه ى اسناد و مدارک را جمع آورى کنند و به بازسازى و تحليل مشروطيت بپردازند. در غرب اين امر کار يک مؤسسه است، که ما در ايران نداشته ايم. آدميت در بسيارى از آثارش تنها عامل قطعى عقب ماندگى در ايران را استبداد ديوانيان و ظلم آنان مى داند. نظر شما در اين باره چيست؟ اگر نظر آدميت براستى اين بوده باشد ، البته اين خود يک دريافت از نوشته هاى اوست ،نمى توان آن را نظر دقيقى دانست، چه در تاريخ نمى توان هيچ عاملی را "قطعى" تعيين کرد. هنوز مورخان غربى دست اندر کار تعيين عوامل پديد آمدن سرمايه دراى در اروپا هستند و به نتيجه اى نرسيده اند. آيا مى توان گفت اين يا آن عامل در پديد آوردن انقلاب فرانسه يا انقلاب فوريه و انقلاب (يا کودتاى) اکتبر در روسيه بيشتر مؤثر بودند؟ هرکسى مى تواند در اين يا آن مورد با تکيه به پژوهش حدسى متنفع (speculation) بزند، اما متأسفانه تاريخ با رياضيات يا فيزيک قابل مقايسه نيست که به دقت علمى بتوان وزن مخصوص هر عاملى را تعيين کرد. آيا مى توان گفت که بردن يک شطرنج باز از رقيبش به علت اين يا آن حرکت است؟ چون حرکت هاى بيشمارى در شطرنج و ترکيبات آن هست حرکت قطعى اى که پيروزى يک رقيب را بر ديگرى ميسر مى سازد نمى توان تعيين کرد. در تاريخ عوامل به مراتب بيشتر از مهره های شطرنج هستند. آيا يک پياده نمی تواند گاه از يک وزير مؤثرترافتد؟ به نظر شما، کدام اثر آدميت مهم تر است؟ از ديد من، همه ى آثار او حائز اهميت هستند، چون وى با يک برنامه ى فکرى منظم به اين کارها پرداخته است، و آن ها را نمى توان از يکديگر جداساخت، حتى اميرکبير او که، به نظر من، در آمدى است براى شناخت او از فرآيند کوشش براى نوسازى ايران. برعکس، مى توانم بگويم که کدام اثر او اهميت ديگر آثار او را ندارد: فكر دموكراسى اجتماعى در نهضت مشروطيت ايران. اين اثر متکى به پژوهش گسترده نيست و، لذا، تصويرى که از سوسيال دموکراسى به دست مى دهد و نتيجه گيرى هاى آن ناقص اند. شايد علت اين امر عدم دسترسى وى به منابعى بوده باشد که در آن زمان شناخته نبودند. بخاطر دارم که پس از انقلاب، هنگامى که پس از سال ها تبعيد به ايران باز گشتم و مشتاقانه به دين او رفتم، او ديدن مجموعه اى از اسناد سوسيال دمکراسى را که به فرانسوی بر اساس آرشيوهاى غربى و روسى منتشر کرده بودم خوشنود شد و گفت آن را با علاقه خواهد خواند. آدميت در آثارش به چه مسئله اى به شكل بارز توجه داشت؟ برخلاف کسروى که به باز سازى جريان رويداد هاى مشروطيت پرداخته است، دلمشغولى اصلى آدميت پيدايش و انکشاف انديشه دموکراسى و آزادى در ايران است (2) آخرين اثر او در باره ى مجلس اول تقنينيه از طرح نخست او فراتر مى رود، اما،به نظر من، موفقيت آن کمتر از کارهاى پيشين اوست، شايد بخاطر اينکه دسترسى لازم را به همه ى اسناد نداشته است. از ديد من، اين کمبود تنها دليل عدم موفقيت کامل اين کتاب نيست، چون او يک ديد نخبگانى (Elitist) از جنبش اجتماعى دارد و به جنبش توده اى که تکيه گاه اصلى نخبگان است توجه لازم را ندارد. آن بخش ازين اثر (بخش پنجم) که طى آن به انجمن هاى انقلابى مى پردازد و آن ها را "افراطى" مى خواند ازين ديد نخبگانى او سرچشمه مى گيرد. موفقيت مشروطيت را در مبارزه با محمد على شاه نمى توان بدون انجمن هاى انقلابي، بويژه انجمن تبريز، و مقاومتى که دو انجمن تبريز و رشت با کمک ياران انقلابى قفقازى به راه انداختند، متصور بود. در اين مورد به تفصيل در کتابم در مورد سوسيال دموکراسى نوشته ام و در اينجا تکرار نمى کنم (3) شما چه انتقادى به تاريخ نويسى و آثار آدميت وارد مى كنيد؟ ايرادى که مى توانم به آدميت يا هر تاريخنگاری و تاريخشناسى دارم اين است که در حد مطلوب (يا ايده آل) نمى تواند خود را از همه ى پيشداورى ها در انتخاب منابع و ارزيابى آن ها، و تشخيص و تحليل ارتباطِ داده ها و تعيين وزن مخصوص آن ها رها سازد. البته در ميان ايرانيان معاصر آدميت، به خاطر وجدان حرفه اى اشّ از نادر کسانى است که در اين کار به موفقيتى نسبى دست مى يابد. از ديد من او يک تاريخنگار و تاريخشناس استثنائى در ايران معاصر است و کمتر کسى مى تواند در زمينه ى کار او با وی همطراز شود. ------------------ 1- ايده ی هگلی : (Aufhebung, D�passement, Sublating). 2- نبايد فراموش کرد باقر مؤمنى هم در زمينه ى معرفى متفکرانى که انديشه ى آزادي، دموکراسى و مدرنيته را در ايران مطرح ساختند کارهاى باارزشى کرده است. 3- خسرو شاکري، پيشينه هاى اقتصادى-اجتماعى جنبش مشروطيت و انکشاف سوسيال دموکراسى در آن عهد، تهران (اختران) 1384.
15:46نظر شما
نام (اختیاری)ای-میل (اختیاری)متن
بازگشت

به بودن یا نبودن « مسئله این نیست؟!»پرونده اتمی ایران یا دکان دونبش

علی اصغر حاج سید جوادی

«یک بار به مترسکی گفتم «لابد ازایستادن دراین دشت خلوت خسته شده ای » گفت :
«لذت ترساندن عمیق وپایداراست ؛ من ازآن خسته نمی شوم»
و می اندیشیدم و گفتم:«درست است چون که من هم مزهً این لذت را چشیده ام».
گفت« فقط کسانی که تن شان از کاه پرشده باشد این لذت را می شناسند».
آن گاه من ازپیش او رفتم و ندانستم که منظورش ستایش از من بود یا خوارکردن من».
یک سال گذشت و در این مدت مترسک فیلسوف شد.
هنگامی که باز از کنار او می گذشتم دیدم دو کلاغ دارند زیر کلاهش لانه می سازند.

«ازکتاب دیوانه، جیران – خلیل جیران»

پرونده اتمی دکانی دو نبش است که در دو طرف پیشخوان آن جمهوری اسلامی و کاخ سفید آمریکا نشسته اند.
مشکل بوش و معاون او- دیک چنی- بمب اتمی ایران نیست به همان گونه که مشکل بوش سلاح های مرگبار صدام حسین در عراق نبود، مشکل بوش، مشکل رژیمی است که جز در بحران و بابحران قادر به ادامهً قدرت نیست همان گونه که سلاح های مرگبار درعراق مشکل بوش و محافظه کاران جدید آمریکا نبود، زیرا آن ها می دانستند که در زرادخانه صدام حسین بمب اتمی وجود ندارد و هم چنین می دانستند که صدام حسین برای برآوردن هوس های جنون آسای قدر قدرتی خود در داخل عراق و در حاشیه مرزهای خودبا شیخ نشین های خلیح فارس با دسترسی به میلیاردها دلار درآمد نفت به القاعده بن لادن نیازی ندارد و اکنون کاخ سفید واشنگتن می داند که رژیم خودکامه جمهوری اسلامی برای دخالت در عراق و استفاده از نارضایتی شدید اعراب زیرستم سلاطین مفتخور نفتی درمنطقه خاورمیانه و نزدیک به بمب اتمی احتیاج ندارد، همان گونه که اسرائیل و آمریکا از بمب اتمی ایران (درصورتی که به ساخت آن دسترسی یابد) وحشتی ندارند، جان کلام این است که شکل و محتوی نظام سیاسی کنونی ایران با در دست داشتن میلیاردها دلار در مد نفت و گاز در قالب دلخواه منافع استراتژیک آمریکا و اسرائیل و صاحبان صنایع نظامی آن نمی گنجد؛ ایران نه لیبی است نه عربستان سعودی و نه مصر و نه کویت و دبی و یمن و سوریه و قطر و ابوظبی در این معیار، آمریکا و اسرائیل و همسایگان ریز و درشت ایران درشمال و جنوب وشرق و غرب مرز های کنونی آن نه فقط رژیم خودکامه به ظاهر مذهبی و ماجرجوی آن را با منافع خود دمساز نمی بینند، بلکه آمریکا و اسرائیل و روسیه قبل از پوتین و با پوتین و بدون پوتین هم با وجود و ایجاد یک ایران دموکرات و یک ملت هوشیار و دانائی به توانائی های بالفعل و بالقوه خود مخالفند، سابقه شوم صد و پنجاه ساله دخالت استعماری و استثماری روسیه و انگلیس و در پس آن ها آمریکا در مخالفت با آزادی و تحول اجتماعی و سیاسی و اقتصادی ایران با تمام شرایط موجود تاریخی و جغرافیائی آن، خود ما را از ارائه دلایل و مدارک آن بی نیاز می کند. آمریکا و انگلیس و روسیه به خوبی اطلاع دارند که کاربرد عملی و نظری حکومت ملا ها و در پشت سر آن ها دست پروردگان آن ها درسپاه پاسداران و بسیجی و ریزه خواران آن ها درنهادهای مقننه و قضائیه و اجرائیه درهمان راهی است که آن ها به همراه خانواده قاجار و پهلوی و وابستگان آن ها دراستثمار و استحمار و تحمیق فرهنگی- سیاسی مردم ایران رفته اند، آمریکا و غرب سرمایه داری و نو سرمایه داری – روسیه و چین – خوب می دانند که دموکراسی ادعائی بوش برای مردم ایران و عراق و مصر و غیره وسیله ای برای فریب افکار عمومی مردم ساده لوح آمریکا دراجرای طرح های تسلط خود از راه تجاوز نظامی است، آن چه در زمینه روابط آمریکا با رژیم اسلامی حل نشده است این است که در رژیم اسلامی هنوز تکلیف قدرت یا قدرقدرتی که بتواند با تحمیل خود بر مجموع مافیای رنگارنگ مذهبی- سیاسی و اقتصادی درون رژیم درپشت میز مذاکره یا به عبارت صحیح تر پشت میز معامله بنشیند روشن نشده است. این تلاش برای تدارک زمینه تحمیلی خود درجهت معامله با آمریکا از نخستین روزهای اولین دور ریاست جمهوری رفسنجانی به وسیله او آغاز شد و گزارشگر روزنامه لوموند هدف و تلاش رفسنجانی را درهمان روز به این صورت منعکس می کند که نیت رفسنجانی و پیام غیرمستقیم او به کاخ سفید این است که آمریکا وجود جمهوری اسلامی را نیز نظیر رژیم عربستان سعودی قبول کند، یعنی از تسلط بر داخل کشور حمایت کند تا راه معامله در زمینه منافع متقابل گشوده شود. اما سبب این که چرا تا امروز راه معامله رژیم اسلامی با آمریکا باز نشده است، اول به خاطر ارائه تظاهر همه جانبه مقاومت درمقابله با خطر غرب عموماً آمریکا مخصوصا ٌ به هدف ادامه تحمیق و تحریک توده ها و سو ٍ استفاده از رنجش تاریخی مردم ایران از آمریکا به خاطر کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ برعلیه حکومت قانونی دکتر مصدق است که نقش اساسی تدارک و اجرای آن خیانت تاریخی را آمریکا عهده دار شده بود و دوم استفاده از ادامه تظاهر به مقابله با خطر تهاجم سیاسی و فرهنگی غرب و آمریکا دردشمنی با اسلام و انقلاب اسلامی درجهت تحکیم خفقان پلیسی و جلوگیری از گسترش نارضایتی های شدید مردم و مخصوصاً محافل روشنفکری و نسل جوان دانشگاهی است. و سوم رقابت و جنگ درونی قدرت درگروههای حاکم و بحران دررابطه قدرت است که همچنان مظاهر بیرونی آن روزبه روز آشکارتر می شود، آنچنان که درغیاب یک قدرت فائق و ماسوای همه گروه های مافیائی و در راًس آنها حلقه مدیران سیاسی- اقتصادی سپاه پاسداران راه معامله با آمریکا و توزیع و تقسیم مصالح سیاسی و منافع اقتصادی طرفین همچنان بسته است. مشکل آمریکا با رژیم اسلامی، بمب اتمی نیست بلکه خودرژیم دروضع کنونی آن است. برای آمریکا فرق نمی کند که کس یا کسانی که برای معامله و امضای تقسیم منافع پشت میز معامله می نشینند، عمامه برسر و عبا بر دوش دارد یا کراوات بر یقه و یا سینه بند برسینه و یا لباده بر تن و اسموکینگ بر قامت، قامت رعنای سرهنگ قذافی را هراز چندگاهی به مناسبتی در تله ویزیون می بینم که در هر صحنه به مقتضای میل خود به شکلی درمیاید گاهی درلباس فلد مارشالی با تمام یراق و زینت و نشانهای خود برسینه و شانه و کلاه و گاهی درلباس صحرانشینان بدوی، قبایی سربراه لیبی و گاهی درروسری و لباده و عقال عربی، آنچه برای آمریکا مهم است سرهنگ معمر قذافی تسلیم و مطیعی است که با خشونت و استبداد مطلق در مدت سی سال بر لیبی و برگله های بی آزار مردم آن حکومت می کند و کارگشایش حلقه چاههای نفت را به شرکت های آمریکائی وانهاده است، اکنون هوای فتح جهان را از سر بدرکرده است و درسایه لطف آمریکا نفسی میزند آسوده تاعمرش بسرآید. مشکل آمریکا با لیبی و عربستان و مصر و شیخ نشین های نفتی حاشیه خلیج فارس حل شده است و اگر بتواند اسرائیل را به تخلیه بلندی های جولان راضی کند و حضور سیاسی سوریه درلبنان را نیز به صورتی سروسامان دهد که نه سیخ بسوزد نه کباب، مشکل او با سوریه و بشاراسد نیز حل شده است. همانگونه که جورج بوش به محض رسیدن به صندلی ریاست جمهوری پرونده فلسطین و اسرائیل را به نفع شریک سیاسی- نظامی بدون قیدوشرط خود اسرائیل یکسره به بایگانی سپرد وقتی در کریدورهای سازمان ملل هم در نیویورک از روبرو شدن با یاسر عرفات خودداری کرد. اما از همه اینها که بگذریم به اظهارنظر صریح مارتن کروولد کارشناس و استاد رشته استراتژی دانشگاه عبری اورشلیم می رسیم که در مقاله ای زیر عنوان « آیا بمباران ایران ضروری است ؟» درشماره دوم نوامبر 2007 روزنامه لوموند می نویسد: « از سال 1945 سالی نمی گذرد که صداهائی مخصوصاً ازجانب آمریکا به گوش جهانیان از خطر عظیم دستیابی دولت های تازه به سلاحهای هسته ای میرسد، اما تا امروز هیچ واقعه ای این صدای تند براندازی را درپیش بینی خود محق ندانسته است و دارندگان سلاحهای هسته ای از کهنه و نو جملگی از دست زدن به جنگ های دامن گستر خودداری کرده اند و این نکته را هم یادآور می کنیم که ژنرال جون پ- ابی زید فرمانده سابق نیروهای آمریکائی درخاورمیانه به صف طولانی کارشناسانی پیوسته است که همچو او عقیده دارند که دنیا می تواند کاملاً با ایران دارنده سلاح هسته ای زندگی کند، این نظرو عقیده ای است که باید مورد حساب و تأمل قرار گیرد مگر آنکه این اظهارنظر را به خاطرعمل غیرعقلانی کسی که ازشنیدن هجویات احمدی نژاد به سوی ارتکاب آن رانده می شود، نادیده بگیریم ». با توجه به این اظهارنظر صریح از سوی یک مقام عالیرتبه نظامی آمریکا که خود درعراق با سمت فرماندهی عالی دست اندرکار درگیری با مشکلات ناشی ازتجاوز نظامی کشور خود بوده است و با توجه به سابقه بهانه تراشی های توخالی بوش و همکاران او درمورد مجهز بودن صدام حسین به سلاح هسته ای باید به این نتیجه برسیم که بوش و طالبان تجاوز نظامی به ایران درپیرامون او همچنین اسرائیل نیز میدانند که رژیم جمهوری اسلامی یا نظیر پوکرباز بی مسئولیت و فارغ از جیب خود توپ خالی میزند و به این زودیها از عهده ساخت سلاح هسته ای برنمی آید و یادر صورت دست-یافتن به بمب اتمی نیز همچنان که امروز برخلاف ادعای کاخ سفید هرگز به صورت خطر برای صلح جهانی در نمی آید و ازهمه اینها گذشته رژیم اسلامی با ترکیب کنونی خود که فاقد یک رهبری متمرکزومسئول است ( حتی درحوزه یک دولت استبدادی نظیرچین و روسیه ) با دسترسی به میلیاردها دلار درآمد نفت و گاز و با تحمیل خفقان استبدادی برمردم ایران؛ برای اعمال نفوذ و خرابکاری و شانتاژ درسراسر منطقه ناراضی از سیاست یک جانبه آمریکا نسبت به اسرائیل وحمایت ازژیم های فاسد و مستبد منطقه از پاکستان و افغانستان تاعراق و کشورهای عربی نیاز به بمب اتمی ندارند.
پرونده اتمی و هیاهوی پیرامون آن به صورت آلت ووسیله ای دردست رژیم جهت تحمیل حضور خود درمنطقه و تضمین حیات خود درمعامله با آمریکا درآمده است و از سوی دیگر پروندهُ اتمی و هیاهوی تبلیغاتی محافل آمریکائی- صهیونیستی به بهانه ای برای حمله به کلیه تاسیسات و زیرساخت های اقتصادی و صنعتی و وسایل اصلی ارتباطی ایران تبدیل شده است ، آمریکا و اسرائیل و همسایگان عرب از جهتی وروسیهٌ مبتلا به نوستالژی فروپاشی امپراطوری عظیم خود تا مرزهای ایران و پاکستان ازجهت دیگر، ایرانی با مرزهای جغرافیائی کنونی خود را حتی درزیر شلاق استبداد عقب مانده ترین قشرهای اجتماعی جامعه دوست ندارند، اما شگفت انگیز است که مخالفان داخل و خارج کشور مشکل اساسی مردم ایران را که وجود نامبارک رژیم جمهوری اسلامی است، نادیده گرفته اند و مقابله با یکی از زواید بی حدوحساب این جانور هزارپا را که پرونده اتمی و احتمال حمله نظامی آمریکاست مضون اصلی نوشته ها و گفته های خود در وسایل ارتباط جمعی قرار داده اند، اکنون تعلیق برنامهً غنی سازی اورانیوم برای پرهیز از تجاوز نظامی آمریکا بصورت ترجیع بند گفتار و نوشتار مخالفین داخل و خارج رژیم ( به جز فرقهً خارجه نشین رجوی و پهلوی طلبان آمریکا نشین) درآمده است. خانم شیرین عبادی درسخنرانی خود درکانون مدافعان حقوق بشر که خود ریاست آنرا عهده دار است خواستار تعلیق فعالیت های غنی سازی اورانیوم از سوی رژیم ایران و احترام به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل می شود و می گوید« پاسخ ما به جنگ منفی و به صلح و حقوق بشر مثبت است، ما می توانیم صدای طبل های جنگ را که شیطان به صدا درآورده است گرچه فاصله زیادی از ما دارد بشنویم، مردم اکنون خسته هستند و خواستار گذراندن زندگی خوددر صلح وآرامش می باشند.» این حرف درستی است ، اما فقط بخش کوچکی از واقعیت حاکم بر مردم خسته ایران است، مردم ایران از فساد وفقروبیکاری و فحشا ٍ و اعتیاد وخشونت پایان ناپذیر و بدون قانون رژیم استبداد خودکامه و نهادهای رنگارنگ و ریزودرشت آن چه به نام قانون و چه بدون قانون خسته هستند. مردم از امواج شبانه روزی تبلیغات سراپا دروغ و نیرنگ وفریب زعمای رژیم و از خشونت های دائمی بر زنان و دختران و جوانان و دانشجویان و نویسندگان و روزنامه نگاران غیر مزدور خسته شده اند، مردم از حرف ها و گزافه گوئی ها و هجویات وهذیانات احمدی نژاد و شرکای او درمطبوعات رژیم و درمحراب و منبرو مراسم نماز جمعه و نمایندگان مقام معظم غیرانتخابی رهبری بیزار شده اند. به دنبال خانم شیرین عبادی، آقای ایراهیم یزدی رهبر نهضت آزادی و وزیر امور خارجه دولت موقت پس از انقلاب هم در تائید بیانات خانم عبادی خواستار اعتراض مردم ایران نسبت به موضع احمدی نژاد در مورد برنامه هسته ای ایران شد و از دولت جمهوری اسلامی خواست تا به اراده مردم گوش فرا دهد و از جنگ اجتناب کند، اوگفت غنی سازی اورانیوم مسئله امنیت ملی ما نمی باشد » باید از آقای یزدی پرسید مسئله امنیت ملی شما چیست؟
اگرمسئله امنیت ملی یا صلح مدنی؛ آزادی عقیده- آزادی بیان اندیشه- آزادی اجتماع- آزادی انتخاب است؛ اگر این همان چیزهائی است که صد سال پیش نویسندگان قانون اساسی و پیشگامان انقلاب مشروطیت طلب می- کردند، چرا قفدان این آزادی ها را علناً نمی گوئید و از مردم دعوت نمی کنید که بدون این آزادیها، بدون دادگستری مستقل و بدون مطبوعات مستقل و بدون قبول اصل برائت از سوی قوه قضائیه ؛ اراده مردم به تحقق نمیرسد؛ ودولت و اقتدار و اختیارات دولت تابعی از اراده ملت نمی شود؛ آقای یزدی و خانم شیرین عبادی و سایر جویندگان و طالبان حقوق بشر اعم از اصلاح طلبان مذهبی یا ملی یا دموکرات میدانند که درقانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با بودن اصل پنجم و بند دوم از اصل اول و اصل 57 و اصل 110 فاقد شخصیت حقیقی و حقوقی یک دولت قانونی در اصطلاح رایج فرهنگ کنونی بشری است. آنها به خوبی میدانند که این قانون اساسی درشناسائی حقوق اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی مردم ایران درست صدوهشتاد درجه مخالف با مفاداصول اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق های سیاسی و اجتماعی ضمیمه آن است؛ آنها به درستی میدانند که دراین قانون اراده مردم ، یعنی حق یک شهروند مقیم درقرن بیست و یکم به تکلیف امت منتظر ظهور امام غایب در قرن نهم فروکاسته شده است.
خانم شیرین عبادی به عنوان حقوق دان و برنده جایزه صلح نوبل و آقای یزدی به عنوان یک مسلمان معتقد و رهبر یک سازمان با سابقه ضد استبداد سلطنتی میدانند که حاکمیت بیست و هشت ساله رژیم ولایت مطلقه و قانون اساسی آن بهمراه نهادهای خودساخته نظیر حاکمیت 25 ساله پهلوی پس از کودتای 28 مرداد 1332 غیرقانونی و برخلاف ابتدائی ترین حقوق مردم و بر اساس اعمال زور و ترس و خشونت است. قشری که اینچنین و تاکنون درزیر پاگذاشتن حقوق مردم بی باک و بی مسئولیت و فارغ از هرنوع سئوال وجوابی در برابر مردم بوده است،با اینگونه مو عظه ها و توصیه ها از اراده خود برای تحریک آمریکا و اسرائیل به تجاوز نظامی ابائی ندارد و مخالفان رژیم درداخل و خارج نیز از این واقعیت غافل نشوند که بوش و داروو دسته او نظر وتصمیم خود را به خاطر این گونه اعتراض ها درصورت لزوم تغییر نمی دهند. هرقدرتی اراده نامشروع خود را با تکیه به ارزیابی از قدرت و توانائی های خود محاسبه می کند. آنچه که رژیم اسلامی به خوبی واقف است این است که میداند که کاخ سفید هدفش وجود اوست نه بمب- اتمی او- زیرا نه بدون بمب اتم؛ آمریکا از زیانکاری های رژیم منطقه درامان می ماند و نه رژیم اسلامی محروم از بمب اتمی از امکانات خود در دست اندازی در منطقه و ایجاد مزاحمت برای برقراری صلح آمریکائی محروم می شود. آمریکا هیچ علاقه ای به آزادی و دموکراسی برای مردم ایران ندارد.
پرونده اتمی دکان دونبشی است که هردو طرف به آن و به ادامه بازی با افکار عمومی داخلی و خارجی به کمک آن نیازدارند؛ شایان ذکر است که مقایسه استاد کارشناس دانشکاه عبری اسرائیل پروفسور مارتن -کروولد با تکیه به آمارهای انستیتو بین المللی مطالعات استراتژیک لندن بین ظرفیت نظامی و بودجه های دفاعی و تجربه های کاربردی نیروهای زمینی و دریائی و هوائی ایران در مقابل آمریکا و اسرائیل، مقایسه بین فیل و فنجان است. به عنوان مثال بودجه نظامی ایران درسال به نقل از مقاله او عبارت از 6 میلیاردو 300 میلیون دلاراست که تقریباً کمی بیشتر از نصف بودجه نظامی اسرائیل و دو سوم بودجه نظامی آمریکاست. باتوجه به این که گذشته از نیروهای آمریکائی حاضر درعراق چهل هزار سرباز مقیم درپایگاههای آمریکا در خلیج فارس و 25 هزار تفنگداران ناوهای آمریکائی حاضر یراق درچهاردیواری مرزهای زمینی و دریائی و هوائی ایران حلقه زده اند؛ به این ترتیب هواپیماهای اف 5 کهنه خریداری شده از آمریکا دردوران پهلوی و سیستم دفاع ضد هوائی ناقص ساخت روسیه و موشک های زیرفرماندهی سردار شهرباقی که به ادعای خود می تواند 11 هزار موشک دردقیقه هواکند کارساز نخواهد بود. به قول استاد اسرائیلی: با این همه هیچ یک از این موارد، دلیل موُثر بودن یک حمله غافلگیرانه به تآسیسات هسته ای پراکنده و سری ایران به وسیله اسرائیل و آمریکا نیست؛ وهیچ لیلی دردست نیست که عملی بودن یک حمله ناگهانی آمریکا واسرائیل به مفید بودن آن نیز منتهی می شود، به این جهت است که استاد اسرائیلی با بررسی نقاط ضعف و قوت یک تجاوز نظامی به ایران به این پرسش میرسد که : آیا بمیاران ایران ضروریست ؟ وخود با تکیه به مجموع منفعت و ضرری که از این تجاوز نصیب آمریکا می شود و با تکیه به ضعف بنیادی ظرفیت نظامی رژیم ایران و با اشاره به گفته ژنرال ابی زید به همراه کارشناسان صاحب نظر بین المللی که دنیا می تواند کاملاً با ایران دارنده بمب اتمی هم زندگی کند. به این پرسش که آیا بمباران ایران ضروری است جواب منفی میدهد. بنابراین آنچه مردم ایران عموماٌ و مخالفان جمهوریخواه رژیم استبداد خودکامه حاکم خصوصاً باید مورد توجه قرار دهند این است که مشکل آمریکا با رژیم حاکم مشکل داشتن و نداشتن بمب اتمی نیست زیرا رژیم نه با داشتن بمب اتمی برای غرب و منطقه خاورمیانه عموماً وآمریکا خصوصاً خطری دارد و نه بدون بمب از هیچگونه فرصت و امکانی از دخالت درعراق و فعالیت درافغانستان و لبنان و کشورهای همسایه خلیج فارس محروم می شود. مخالفت مخالفان ایران با تجاوز احتمالی نظامی آمریکا یا اسرائیل و درخواست خودداری از ادامه فعالیت درغنی کردن اورانیوم از سوی رژیم جمهوری اسلامی با انتشار اعلامیه و سخنرانی و اعتراض های فردی و جمعی نیز متولیان دکان دونبشی پرونده اتمی را از تصمیم خود باز نمی دارد. دراین جا جمله معروف شکسپیردرنمایشنامه هاملت که می گوید: « به بودن یا نبودن مسئله این است » مفهوم خودرااز دست میدهد؛ زیرا اتفاقاً بر خلاف آمد عادت در پرونده اتمی ایران « به بودن یا نبودن مسئله این نیست » زیرا بر خلاف گفته نیکلای سارکوزی رئیس جمهوری محافظه کار و طرفدار سیاست آمریکا، مشکل آمریکا با رژیم جمهوری اسلامی « یا بمب یا بمباران » نیست ، زیرا این مشکل نه با خودداری رژیم ازادامه دسترسی به بمب اتمی حل می شود و نه با بقای رژیم پس از بمباران.
مشکل اصلی برای آمریکا وجود رژیمی است درایران که با استراتژی آمریکا و اسرائیل هماهنگ نباشد؛ رژیم هماهنگ با منافع آمریکا و مصالح اسرائیل فرق نمی کند چه درلباس عربی چپی عقال سعودی و بحرین و مابقی باشد و چه با موهای رنگ زده و کت و شلوارو کراوات حسنی مبارک درمصر و چه با عمامه و عبا و یا چهره های نمیه تراشیده و یقه بدون کراوات وزرا و سفرای جمهوری اسلامی و چه درقالب طاوس هزاررنگ معمر قذافی و چه با لباس نظامی و یا بدون لباس نظامی پرویز مشرف. مسئله برای آمریکا بودن یا نبودن بمب اتمی نیست ؛مسئله بودن یا نبودن رژیمی تابع منافع آمریکاست. اما مسئله برای مردم ایران نه فقط بودن یا نبودن بمب اتمی نیست؛ بلکه مسئله اصلی بالفعل و موجود مردم ایران، بودن نکبت بار و ویرانگر رژیم ولایت مطلقه دینی است.
مسئله اساسی مردم ایران این است که بمب اتمی سرانجام یا حاکمان مستبد رژیم اسلامی را به پای میز معامله ( نه مذاکره) می نشاند و به ضرر مردم ایران نظیر محمد رضا شاه بقای خود را با تقسیم درآمدهای نفت و گاز ایران با آمریکا و متولیان سیاست جهانی شدن اقتصاد و تجارت تضمین می کنند و یا با استقبال از حمله نظامی آمریکا به مجموع تاًسیسات حیاتی و زیرساخت اقتصادی و ارتباطی ایران ( نظیرحمله اسرائیل به لبنان) نظیر اثرات سیاسی جنگ با عراق ؛ طناب خفقان را بر گلوی مردم ایران تنگتر و تحمل آثار اقتصادی و اجتماعی آن را بر مردم خفقان زده ایران دردناکتر و طاقت فرساتر می سازند.
نتیجه مسئله مهمترازآن این است که رژیم جمهوری اسلامی درمحاسبه بودن یا نبودن بمب اتمی د رهر دو سر برنده است، اما مردم ایران دراین محاسبه در هر دو سربازنده است. و این محاسبه هنگامی به بن-بست؛ اما بن بستی اضطراب آور و تاریک میرسد که فرض کنیم که آمریکا دست به حمله میزند و فرض کنیم که دراثر این حمله رژیم خودکامه اسلامی متلاشی می شود؛ خوب دراین صورت مردم ایران یا باید به چشم انداز فاجعه ای که پس از تجاوز نظامی آمریکا برسرمردم عراق هوارشد و به تکرار آن با ابعادی گسترده تر و عمیق تر بنگرند و یا باید به حکومت لاشخور و شغالی ائی که درزیر حمایت آمریکا و یا در توقع این حمایت در لانه های خود کمین کرده اند تن دردهندو یا به قول سردار قالیباف درانتظار سرداری از جنس رضا خان به نشینند که بار دیگر و با روایتی دیگر نظیر کمال اتاتورک در لباس تجدد اروپائی با حفظ قالب استبداد خودکامه خلفای عثمانی دم حمهوری خودساخته به اصطلاح لائیک را به تجربه حکومت اسلامی عبداله گل و رجب اردکان بر میزند ؟ دراین میان آیا راهی وجود دارد؟ راهی که با پرهیز از شکست های گذشته، مردم ایران را از خطر مفتون شدن و انداختن به دنبال رجال های تشنه قدرت که با ساز و نقاره و تارو طنبور درلباس مخالفت با رژیم خودکامه ولایت فقیه نوای شادی آزادی ووعده دموکراسی و عدالت اجتماعی سر میدهند مصون دارد؛ ازخطر آنهائی که از درون رژیم و یا درشرکت گذشته با رژیم یا با قبول حاکمیت اسلامی پرچم اصلاحات علم کردند و درزیر همین پرچم هم شکست خورده اند؛ ازخطرآنهائی که بیرون از رژیم؛ بدون پایکاه مردمی؛ گروهی به امامزاده کاخ سفید و گروه دیگر به ارادهُ « الرئیس العراقی » واکنون به لطف مرحمت ژرژ بوش و دیک چینی دخیل بسته اند و از خطر گروههای بسیار دیگری که همیشه طبق فرهنگ سنتی بومی نوکر پهلوان زنده اند و مذهبی جز فرصت طلبی و منفقعت جوئی و سردرآخور هر طویه ای کردن ندارند.
سرنگون کردن یک رژیم خودکامه مافیائی و بیمار جنون آسای پول بادآورده نفت و قدرت مطلقه و زمینه سازی بر استقرار عالمانه و مآل اندیشانه یک جمهوری مردم سالار مصون از افراط و تفریط مذهبی ومسلکی و جنسی و نژادی ( آنچه که همیشه دستمایه و نیروی محرکه استبداد حاکم و استثمار بیگانه است ). کاری است کارستان. ازتجربه شکست های پیاپی گذشته باید بیاموزیم که هیچ تحولی بدون توجه به منافع واقعی توده های محروم و بدون توانائی آگاهانه آنها دردفاع از منافع خود و مخصوصاً ازدستاوردهای خود امکان پذیرنیست. با نگاهی به تجربه شکست انقلاب مشروطیت دربرقراری حکومت قانونی و تبدیل نظام پادشاهی مستبد به پادشاهی مشروطه با کودتای اسفند 1299 رضا خان میرپنج قزاق و تجربه شکست جنبش ملی شدن صنعت نفت و رهائی از یوغ استبداد حاکمان و استثمار بیگانگان با کودتای 28 مرداد 1332 وتجربه شکست انقلاب بهمن 1357 درجهت تحقق آرمانهائی که درانقلاب مشروطیت و درجنبش ملی شدن صنعت نفت به ثمرنرسیده بود کافی است که قبول کنیم که مردم ایران هنوز پس از 100 سال مبارزه و شکست درسه جنبش انقلابی بدیهی ترین و ابتدائی ترین حقوق اجتماعی و سیاسی خود را که « بخشی از آن درقانون اساسی مشروطیت نیز پیش بینی شده بود» بدست نیاورده اند. یعنی ( آزادی انتخاب – آزادی بیان – آزادی اجتماع و آزادی وجدان و عقیده ) با تأمل دراین واقعیت برای جمهوری خواهان و آزادی خواهان واقعی معتقد به عدالت اجتماعی و اقتصادی و دموکراسی و بی طرفی دولت درعین دفاع از عقاید مذهبی و مسلکی شهروندان به صورتی که از آزادی یکی هیچگونه زیانی به آزادی دیگری نرسد؛ چه راهی جزانتخاب این اصول مشترک و تفکیک ناپذیر برای مبارزه مشترک و پرهیز از درگیری درفروع باقی میماند ؟
یعنی پاسخ به ضروری ترین مطالبات و خواست های عقب افتاده تاریخی مردم با حق عمومی و مشترک شهرواندن.

علیه وضعیت موجود

آزارهای جسمی و روحی با شدتهای مختلف جزئی از شیوه نیروهای امنیتی ایران برای اعتراف گیری از زندانیان سیاسی است. این شیوه های غیر انسانی بدون هیچ استثنایی علیه همه زندانیان سیاسی استفاده می شود.
اکنون تمامی دانشجویان زندانی نیز بدون شک در حال تحمل این آزارهای جسمی و روحی در بندهای 209 و 325 اوین هستند. در میان این دانشجویان وضعیت آقای پیمان پیران و بهروز کریم زاده واقعا نگران کننده است.
آقای پیمان پیران از بدو دستگیری و روبه رو شدن با تیم بازجویی خود مدام در حال زد و خرد با بازجوهای خود بوده است. بعد از دو مرتبه درگیری برای کنترل پیمان پیران در هنگام بازجویی دست چپ وی را به صندلی دستبند می زنند و در هنگام مجادلات لفظی به صورت وحشیانه ای بر سر وی ریخته و به شدت او را کتک می زنند. از هنگام دستگیری تا کنون این روند بی وقفه ادامه داشته است.

آقای بهروز کریمی زاده هم از ناراحتی شدید هر دو کلیه و عفونت شدید کلیه راست و مجاری ادراری رنج می برد. بهروز کریم زاده برای درمان خود تحت نظر پزشک قرار داشته است ولی اکنون نه تنها از امکان مداوای خود محروم است و داروهای وی را در اختیار وی قرار نمی دهند بلکه حتی به دلیل فشارهای شدید ، وضعیت جسمی آقای کریمی زاده به شدت وخیمتر شده است.
نیروهای اطلاعاتی ایران برای آنکه ردی از شکنجه های خود به جا نگذارند از ضربات روی پا به پشت کمر و ضربات تیغه دست به کنارهای گردن به وفور استفاده می کنند. این ضربات در ظاهر هیچ نشانه ای از خود به جا نمی گذارد ولی صدمات جدی به کلیه ها و گردن وارد می آورد. این ضربات پا به پشت کمر وضعیت کلیه های بیمار آقای کریمی زاده را وخیم تر کرده و سلامت ایشان را با خطر جدی روبه رو کرده اند.
خبرهایی هم که از همبندان سابق آقای پیران به بیرون زندان رسیده است حاکی از بی خوابی دادن ، بازجوئیهای شبانه و شکنجه شدید از طرف تیم بازجویی است که مخصوصا روی پیمان پیران ، سعید حبیبی ، بهروز کریمی زاده ، عابد توانچه و مهدی گرایلو قرار دارد.
با توجه به اینکه سعید حبیبی ، بهروز کریمی زاده ، عابد توانچه و پیمان پیران همگی از دانشجویان اخراجی دانشگاه های مختلف هستند وزارت اطلاعات تیم بازجویی جداگانه ای برای آنان در نظر گرفته و سعی دارد آنان را به عنوان ارازل و اوباش معرفی کند.
وزارت اطلاعات در بانیه رسمی خود از دستگیری تعدادی ارازل و اوباش که با تهیه نارنجک صوتی و دیگر وسایل سعی در ایجاد اغتشاش در دانشگاه داشته اند خبر می دهد و نمایندگان اصولگرای وابسته به طیف احمدی نژاد در مجلس ادعا می کنند که طبق اخباری که وزارت اطلاعات در اختار آنان قرار داده است این دانشجویان از گروهکهای ضد انقلاب خارجی خط گرفته اند.
با این اوصاف به راحتی می توان درک کرد که وضعیت این عزیزان به دلیل آنکه از طرف حکومت اسلامی دانشجو محسوب نمی شوند بسیار بحرانی و نگران کننده است و باید با بکار گیری همه نیروها و تواناییها این پروژه امنیتی خطرناک را خنثی کرد.

***
نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس: دستگیرشدگان دانشجویانی هستند که از گروهکهای خارج خط گرفته اند

اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس و مسئولان وزارت اطلاعات، آخرین وضعیت دانشجویانی که به سبب برپایی مراسم روز دانشجو در ۱۳ آذرماه امسال دستگیر شده اند را مورد بررسی قرار دادند.
محمدنبی رودکی، نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، در این زمینه چنین گفت: «در این جلسه معاون پارلمانی و برخی دیگر از معاونان وزیر اطلاعات حضور داشتند و درباره وضعیت افراد شناسایی و دستگیر شده در روز ۱۳ آذر که با مدارک جعلی وارد دانشگاه تهران شده بودند و قصد بر هم زدن جو دانشگاه را داشتند، توضیحاتی ارائه کردند».
وی افزود: «در این جلسه پس از استماع نظرات مسئولان وزارت اطلاعات مشخص شد که تعداد اندکی از افراد دستگیر شده را دانشجویانی تشکیل می دادند که از اپوزیسیون خارج و فرصت‌ طلبان آن سوی مرزها خط گرفته و دنبال ایجاد یک تشکل جدید در دانشگاه‌ها بودند و روی تعداد کمی از دانشجویان نیز کار شده بود».
این نماینده مجلس اینگونه ادامه داد که وزارت اطلاعات با همکاری مراجع ذیربط همچنان در حال بررسی کارها و برنامه‌ های آینده این تشکل جدید است که دانشجویان مذکور قصد ایجاد آن را داشته اند.

***

اطلاعیه وزارت اطلاعات در مورد دستگیری های اخیر

در شرايطي که منابع خبري، از دستگيري هايي در دانشگاه هاي سراسر کشور طي هفته گذشته خبر داده اند، وزارت اطلاعات با صدور بيانيه يي اعلام کرد «تعدادي اخلالگر» دستگير شده اند که «با استفاده از کارت جعلي دانشجويي به قصد برگزاري تجمع غيرقانوني مقابل دانشکده فني دانشگاه تهران، وارد دانشگاه شده بودند.»روابط عمومي وزارت اطلاعات در بيانيه خود به تعداد بازداشت شدگان و تاريخ دستگيري آنها اشاره يي نکرده، ولي تصريح کرده است؛«افراد دستگير شده توسط گروهي از معاندين نظام و جريانات سياسي اعزامي از شهرهاي مختلف فراخوانده شده بودند تا ضمن راه اندازي اجتماع غير قانوني، درگيري ايجاد کنند و فضاي علمي - فرهنگي دانشگاه را به آشوب و اغتشاش بکشانند.»به گزارش خبرگزاري مهر وزارت اطلاعات با بيان اينکه «آشوبگران از قبل اقدام به تهيه تير و کمان، جمع آوري سنگ و ساخت نارنجک هاي صوتي کرده اند»، افزوده است؛«از دستگيرشدگان مقادير قابل توجهي نشريات موهن، کتب ضاله، اعلاميه هاي حاوي توهين به مقدسات و مشروبات الکلي کشف و ضبط شده است.»جمعي از دانشجويان قرار بود سه شنبه هفته گذشته، 13 آذرماه در مقابل دانشگاه تهران به مناسبت روز دانشجو تريبون آزاد برگزار کنند. در همين رابطه نيز بنا بر گزارش هاي منتشر شده، نزديک به 27 نفر در شهرهاي مختلف از جمله مازندران، شيراز، اهواز و تهران بازداشت شده اند.به رغم اين مسائل، طي يک هفته گذشته، دانشگاه هاي سراسر کشور، صحنه برگزاري مراسم متنوع دانشجويي در بزرگداشت 16آذر (روز دانشجو) بود. همچنان که دانشگاه هاي کرمان، مازندران، شيراز، آزاد تبريز، آزاد نجف آباد، همدان، زاهدان، زابل و آزاد کرمانشاه به تداوم محدوديت ها در فضاي دانشگاه ها اعتراض داشتند.

***

رجا نیوز ـ ارگان اینترنتی دولت احمدی نژاد

شناسايي و بازداشت هسته اصلي كمونيستها در دانشگاهها


نهادهاي امنيتي پس از انجام تحقيقات گسترده در دانشگاههاي كشور هسته اصلي جريان كمونيست مرتبط با خارج از كشور را شناسايي و بازداشت كردند.
به گزارش رجانيوز، اين هسته كه از سال 78 تاكنون اقدام به يارگيري در برخي دانشگاههاي كشور كرده بود، ظرف 8 سال گذشته توانسته بود پايگاههايي در دانشگاه تهران، اميركبير، علامه، ساري و همدان ايجاد كند.
اين هسته كمونيستي همچنين با طيف غيرقانوني دفتر تحكيم وحدت (علامه) نيز ارتباط داشته و حتي تعدادي از اعضاء شوراي مركزي اين تشكل كه با عنوان "انجمن اسلامي" فعاليت مي كنند، جزء سرشاخه هاي اصلي اين حلقه بوده اند.
برنامه هسته كمونيستي در آستانه روز 16 آذر امسال، به آشوب كشيدن دانشگاهها از طريق تحركات خشونت آميز بوده است. اين طيف با تهيه مواد آتش زا از قبيل كوكتل مولوتف و نارنجك و همچنين انتشار هماهنگ بيانيه ها و نشريات با محتواي تند و اهانت آميز قصد تحريك دانشجويان در روز 12 آذر در دانشگاههاي سراسر كشور را داشته است.
نهادهاي امنيتي ضمن بازداشت 2 مرحله اي سرشاخه هاي اين جريان در برخي دانشگاهها، به طيف غيرقانوني دفتر تحكيم درباره ادامه همكاري با كمونيستها تذكر جدي داده اند. به دنبال اين تذكر، تجمع هفته گذشته كمونيستها در دانشگاه تهران، كم رونق برگزار شد و در دانشگاههاي ديگر نيز مورد مشابهي گزارش نشد.
"سعيد.ح" عضو سابق شوراي مركزي تحكيم (علامه) به عنوان سرخط جريان كمونيستي دستگير شده است. وي در سال 78 نيز در دانشگاه زنجان به عنوان نماينده دفتر تحكيم به دفاع از سازمان مجاهدين خلق (منافقين) پرداخته بود. او دانشجوي اخراجي آموزشي دانشگاه علم و صنعت مي باشد كه به سبب خويشاوندي با يكي از مسئولان دولت سابق، اجازه ادامه تحصيل يافت.
تعدادي از بازداشت شدگان به گرايشات ماركسيستي و تلاش براي ايجاد آشوب و تنش در دانشگاهها اعتراف كرده اند. خبرگزاريهاي خارجي براي چندمين بار طي 12 ماه گذشته، اخبار مربوط به تجمعات در دانشگاهها را به صورت برجسته اي پوشش داده و از آن به عنوان مخالفت دانشجويان با سياست هاي دولت ياد كرده اند.
وزارت اطلاعات شنبه شب از مرحله دوم دستگيري تعدادي از افرادي كه قصد داشتند در دانشگاه تهران اقدام به ايجاد درگيري كنند، خبر داده بود.

http://www.rajanews.com/News/?19954http://


***

باز هم احضار خانواده ها
تداوم اتهام سازي عليه دانشجويان بازداشت شده ‏
شهرام رفيع زاده
سایت روز

بازداشت گسترده دانشجويان در شهرهاي مختلف ادامه دارد. سه شنبه سارا خادمي دانشجوي جامعه شناسي ‏دانشگاه مازندران در خوابگاه دختران اين دانشگاه دستگير شد و به بازداشتگاه اطلاعات در بابلسر منتقل شد. به ‏اين ترتيب شمار دانشجويان دختر بازداشت شده در روزهاي اخير به 5 نفر رسيد و اين درحالي است که کل ‏دانشجويان بازداشت شده به حدود 40 تن رسيده است.‏
دانشجويان گفته اند که پيمان پيران زنداني سياسي اي که پيش از اين سه سال و نيم زنداني بوده نيز يکي از ‏بازداشت شدگان روزهاي اخير است.‏
بازداشت دانشجويان از سوي نيروهاي امنيتي در شهرهاي مختلف در حالي ادامه دارد که رسانه هاي امنيتي ‏وابسته به دولت مغول فضا سازي براي تداوم اين بازداشت ها هستند. در همين مورد سايت رجا نيوز ارگان غير ‏رسمي سخنگوي دولت علت دستگيري دانشجويان را "شناسايي هسته اصلي كمونيستها در دانشگاه ها" عنوان ‏کرده است.‏
در روهاي گذشته خانواده دانشجويان بازداشت شده به دنبال مراجعه به مراجع قضائي و اطلاعاتي نتوانسته اند ‏اخبار تازه اي از فرزندان بازداشت شده خود کسب کنند. در عوض، برخي از خانواده هاي دانشجويان بازداشت ‏شده و از جمله ايرج صف شکن پدر روزبه صف شکن دانشجو (مجري تجمع 13 آذر دانشگاه تهران) که برخلاف ‏قوانين در داخل محوطه دانشگاه بازداشت شده به اداره اطلاعات احضار شده اند.‏
ايرج صف شکن که ساکن شيراز است و اخيرا چندين عمل جراحي را پشت سر گذاشته، گفته است که به اين ‏احضار توجهي نخواهد کرد و اگر بازداشت شود با اعتصاب غذا و اعتصاب دارو به آن اعتراض خواهد کرد.‏
‎‎اسامي 40 دانشجوي بازداشتي‎‎
براساس اعلام دانشجويان آزادي خواه و برابري طلب تاکنون 41 نفر (عمدتا دانشجو) در شهرهاي مختلف ‏بازداشت شده اند. مهدي گرايلو (کارشناسي ارشد ژئوفيزيک دانشگاه تهران)، نادر احسني(فارغ التحصيل دانشکده ‏منابع طبيعي دانشگاه مازندران)، انوشه آزادبر(علوم اجتماعي دانشگاه تهران)، ايلناز جمشيدي (ارتباطات دانشگاه ‏آزاد تهران مرکز)، بهروز کريمي زاده (دانشجوي اخراجي دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران)، سعيد حبيبي (دبير ‏اسبق تشکيلات دفتر تحکيم وحدت)، علي سالم (دانشگاه پلي تکنيک)، علي کلايي(دانشگاه آزاد)، امير ‏مهرزاد،محسن غمين (دانشگاه پلي تکنيک)، يونس ميرحسيني (دانشکده فني باهنر شيراز)، ميلاد عمراني(دانشگاه ‏رجايي)، عابد توانچه (دانشجوي اخراجي دانشگاه پلي تکنيک)، صدرا پيرحياتي (دانشگاه شاهد)، روزبه صف ‏شکن (کارشناسي ارشد علوم سياسي دانشگاه تهران)، سعيد آقام علي(دانشگاه هنر يزد)، روزبهان اميري (دانشکده ‏علوم دانشگاه تهران)، نسيم سلطان بيگي (دانشکده علوم اجتماعي دانشگاه علامه)، مهسا محبي(دانشگاه شريف)، ‏کيوان اميري الياسي (کارشناسي ارشد دانشگاه شريف)، هادي سالاري، امير آقايي، فرشيد فرهادي آهنگران ‏‏(دانشگاه شهيد رجايي)، سعيد آقاخاني، اوختاي حسيني (دانشگاه آزاد)، سروش هاشم پور(دانشگاه چمران اهواز)، ‏حامد محمدي (اقتصاد دانشگاه مازندران)، آرش پاکزاد (علوم اجتماعي دانشگاه مازندران)، ميلاد معيني (مردم ‏شناسي دانشگاه مازندران)، بهرنگ زندي (مردم شناسي دانشگاه مازندران)، حسن معارفي( دانشگاه مازندران)، ‏پيمان پيران (از زنداني سياسي سال ۷۸)، مجيد اشرف نژاد(عمران رجايي)، شوان مريخي (دانشگاه مازندران)، ‏سارا خادمي (علوم اجتماعي دانشگاه مازندران)، رضا عرب(دانشگاه مازندران)، محمدصالح ايومن (فوق ليسانس ‏علوم سياسي)، سهراب ‌کريمي (فوق ليسانس علوم سياسي)، فرشاد دوستي پور( مهندسي مکانيک)، جواد عليزاده‌ ( ‏فوق ليسانس حقوق) و پارسا کرمانجيان(معماري دانشگاه آزاد کرمانشاه)، افرادي هستند که که در فاصله 11 آذر ‏تا 21 آذر در شهرهاي مختلف بازداشت شده اند.‏
دانشجوياني که در شهرستان ها بازداشت شده اند به گفته نزديکان شان به بازداشتگاه هاي اطلاعات منتقل شده اند ‏و دانشجويان بازداشت شده در تهران به بندهاي 209 و 240 زندان اوين منتقل شده اند.‏
دانشجويان آزادي خواه و برابري طلب که از آن ها با عنوان دانشجويان چپ ياد مي شود، و اغلب بازداشت شدگان ‏از فعالان اين گروه از دانشجويان به شمار مي روند، روز گذشته در بيانه اي با محکوم کردن بازداشت دانشجويان ‏اعلام کردند که "دستگاه سرکوب در چند روز اخير با ارعاب و تهديد دانشجويان، با احضارها و بازداشت‌ها و ‏آدم‌ربايي‌هاي گسترده، تفتيش عقايد و شکنجه‌هاي قرون وسطايي، اطلاق جرم‌هاي موهون و بي‌پايه به دانشجويان ‏در بند و با صدور بيانيه‌هاي تهديدآميز نشان داد که سناريوي سياه جديدي را براي سرکوب فعالين سياسي و ‏اجتماعي در سر مي‌پروراند".‏
در اين بيانيه آمده است: "بانيان و حاميان نظم موجود براي چندمين بار ثابت کردند که يک دهه قرقره کردن ‏مضاميني چون حقوق بشر اسلامي، مردم‌سالاري ديني، دموکراتيزه کردن ساختار حکومت و ... هيچ هدفي جز ‏فريب مردم براي از سر گذراندن موج نارضايتي‌هاي اجتماعي را دنبال نمي‌کرده و نشان دادند که کوچک‌ترين ‏مخالفتي را در هيچ زمينه‌اي تحمل نکرده و به ويژه حوزه‌هاي دانشجويي را عرصه‌ي تاخت و تازهاي مستبدانه‌ي ‏خود قرار خواهند داد".‏
دانشجويان آزادي خواه و برابري طلب در بيانيه خود تاکيد کرده اند که "در چند روز گذشته نيز دولت جمهوري ‏اسلامي نه تنها نشان داد که حتي سنت نيم قرنه‌ي برپايي تجمعات دانشجويي به مناسبت روز دانشجو را برنمي‌تابد، ‏بلکه يک بار ديگر ثابت کرد که ماهيتاً توانايي اين را ندارد که چهره‌ي قابل قبول‌تري نسبت به دهه‌ي 60 از خود ‏نشان دهد و اين واقعيت را بيش از پيش در اذهان حک کرد که جمهوري اسلامي هرگز قابليت تبديل شدن به ‏جمهوري دموکراتيک اسلامي را نداشته و نخواهد داشت".‏
‎‎اعتراض تحکيم وحدت به بازداشت ها‎‎
روز گذشته روابط عمومي دفتر تحکيم وحدت با صدور بيانيه اي نسبت به ادامه بازداشت بيش از 30 دانشجوي ‏طيف چپ و همچنين بازداشت دانشجويان کرد اعتراض کرد.‏
در اين بيانيه دفتر تحکيم وحدت با اشاره بر اين که "دانشگاه دو سال سخت را گذراند. روزهايي سراسر هجمه و ‏فشار" تاکيد کرده که "هر روز اين اخبار تعليق و توقيف، احضار و بازداشت بود که منتشر ميشد.سياستگذاران ‏کمر همت بسته بودند تا هرآنکس که مستقل عمل ميکند و ديگر گونه ميانديشد را حذف کنند".‏
بنابر اعلام دفتر تحکيم وحدت آنچه طي دو سال اخير در دانشگاه اتفاق افتاده "انقلاب فرهنگي ديگري" است که ‏‏"اينبار بي صداتر اما فراگيرتر که دايره خودي ها بسيار بسته بود".‏
در اين بيانيه هم چنين آمده "هر آنچه در انقلاب فرهنگي اول امکان اجرا نداشت يا مجال عمل نيافت بايد اعمال ‏ميشد. دهها دانشجوي محروم از تحصيل، صدها دانشجوي تعليقي و بي شمار نشريه توقيفي نتيجه اين سياستها ‏بود".‏
روابط عمومي دفتر تحکيم وحدت با اشاره به شکست سياست هاي دولت براي سرکوب دانشجويان تاکيد کرده که: ‏‏"يک چيز همه رشته ها را پنبه کرد؛ دانشجويان در کنار هم ايستاده بودند. اختلاف عقيده عامل تفرقه نميشد.تنها ‏يک شعار بر همه اولويت داشت و آن دفاع از «حق حضور براي تمامي دانشجويان با هر گرايشي و حق فعاليت با ‏هر انديشه اي» بود. و همين جا بود که همه دست در دست هم ميگذاشتند و در برابر سيل آزادي ستيزان مي ‏ايستادند تا «آخرين سنگر آزادي» فتح نشود، که نشد".‏
در اين بيانيه تاکيد شده که "10 روز از بازداشت دانشجوياي چپ؛سعيد حبيبي، بهروز کريمي زاده، مهدي گراييلو ‏و نزديک به 30 دانشجوي ديگر ميگذرد.همچنان از حق تماس با خانواده و وکلايشان محرومند".‏
دفتر تحکيم وحدت هم چنين اعلام کرده که "با وجود اختلاف نظر جدي دفاع از اين دوستان را وظيفه خود ميداند و ‏دانشگاه را خانه اي امن براي آنها ميخواهد و از تمامي فعالين سياسي و مدني و نهادهاي حقوق بشري ميخواهد در ‏دفاع از حقوق شهروندي ايشان اهمال نکنند که سکوت جز فراهم کردن زمينه سرکوب توجيه ديگري نخواهد ‏داشت".‏
در اين بيانيه هم چنين نسبت به بازداشت دانشجويان کرد اعتراض شده و و آمده است دانشجويان کرد "همواره از ‏بديهي ترين حقوق شهروندي محرومند اينبار آمدند تا هم مطالبات خود را فرياد کنند و هم حساب خود را از تجزيه ‏طلبان جدا کنند. اما افسوس که باز قرباني نگاه امنيتي شدند".‏
فرشاد دوستي پور، سهراب کريمي، جواد عليزاده و محمد صالح ايومن از دانشجويان کردي هستند که که در تجمع ‏‏18 آذر سخنراني کرده و پس از آن بازداشت شدند. دفتر تحکيم وحدت تاکيد کرده که اين دانشجويان"هيچ نگفته ‏بودند جز تأکيد بر ايراني بودنشان و اصرار بر پيگيري حقوق از دست رفته اشان". .در بيانيه دفتر تحکيم وحدت ‏هم چنين آمده "ما ضمن تأييد مواضع اعلام شده ايشان که خواهان ايراني براي همه ايرانيان بودند خواستار آزادي ‏هرچه سريعتر آنانيم".‏
‎‎رسانه هاي بازجويان‎‎
رسانه هاي امنيتي وابسته به دولت و نهادهاي امنيتي همزمان با ادامه بازداشت گسترده دانشجويان فهرست بلند ‏بالايي از اتهامات را به دانشجويان بازداشت شده منسوب کرده اند.‏
روزنامه کيهان 2 روز پيش دانشجويان بازداشت شده را "ضد انقلاب" خواند و طي آنان را متهم کرد که خواستار ‏حمله نظامي به ايران شده اند.‏
سايت رجا نيوز ارگان غير رسمي سخنگوي دولت روز سه شنبه اتهام دانشجويان بازداشت شده را "کمونيست ‏بودن" ذکر کرد و به نقل از نهادهاي امنيتي نوشت "نهادهاي امنيتي پس از انجام تحقيقات گسترده در‎ ‎دانشگاههاي ‏كشور هسته اصلي جريان كمونيست مرتبط با خارج از كشور را شناسايي و‎ ‎بازداشت كردند".‏
رجا نيوز که در اين خبر بر وابستگي خود به نهادهاي امنيتي تاکيد کرده نوشته "برنامه هسته كمونيستي در آستانه ‏روز 16 آذر امسال،‏‎ ‎به آشوب كشيدن دانشگاهها از طريق تحركات خشونت آميز بوده است".‏
در حالي که دانشجويان بازداشت شده اعلام کرده بودند که قصد برگزاري مراسمي با شعار "نه به جنگ،نه به ‏استبداد" را دارند،رجا نيوز دانشجويان بازداشت شده را متهم کرده که "با تهيه مواد‎ ‎آتش زا از قبيل كوكتل ‏مولوتف و نارنجك و همچنين انتشار هماهنگ بيانيه ها و نشريات‎ ‎با محتواي تند و اهانت آميز قصد تحريك ‏دانشجويان در روز 12 آذر در دانشگاههاي سراسر‏‎ ‎كشور را داشته است".اين سايت هم چنين سعيد حبيبي از ‏فعالان دانشجوئي و عضو سابق شوراي مرکزي تحکيم وحدت که در مقابل محل کارش بازداشت شده را «سرخط ‏جريان کمونيستي» معرفي کرده است.‏
‎‎اعتراض هيات پارلماني اروپا‏‎‎
هيات پارلماني اروپا که طي هفته گذشته به ايران سفر کرده و ديدارهايي با اعضاي مجلس داشتند در بازگشت از ‏ايران اعلام کردند که وضع حقوق بشر در ايران نسبت به و سال پيش وخيم تر شده است.‏
آنجليکا بر که رياست اين هيات را بر عهده داشت،دو روز پيش در تهران و در حضور محموهد محدي نايب ‏رئيس کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي از گفته است "نكته‌ بسيار مهمي كه در اين باره وجود داشت و به‎ ‎عنوان عضوي از اتحاديه اروپا پيامي را دريافت كردم كه 28 تن از دانشجويان در ايران،‏‎ ‎در ابتداي ماه دسامبر ‏‏(ماه جاري) دستگير شدند كه تا به حال خانواده‌هايشان خبري از‎ ‎آن‌ها ندارند لذا درخواست سريع آزادي اين افراد ‏را از طريق كميسيون امنيت ملي داريم".‏
‏ وي هم چنين گفت که درخواست آزادي اعضايي از‎ ‎فعالان سنديکاهي کارگري كه در سال‌هاي گذشته بازداشت ‏شده‌اند و به طور مشخص‎ ‎اسالو، مددي و صالحي را دارد.‏
يک روز پس از اين درخواست محمد نبي رودکي از اعضاي کميسيون امنيت ملي مجلس خبر داده که اين ‏کميسيون در جلسه اي با مسئولان وزارت اطلاعات، آخرين وضعيت دانشجوياني که 13 آذرماه امسال بازداشت ‏شده اند را مورد بررسي قرار داده است.‏
رودکي هم چنين گفت که "در اين جلسه معاون پارلماني و برخي ديگر از معاونان وزير اطلاعات حضور داشتند ‏و درباره وضعيت افراد شناسايي و دستگير شده در روز 13 آذر که با مدارک جعلي وارد دانشگاه تهران شده ‏بودند و قصد بر هم زدن جو دانشگاه را داشتند، توضيحاتي ارائه کردند".‏
وي گفت "در اين جلسه و پس از استماع نظرات مسئولان وزارت اطلاعات مشخص شد که تعداد اندکي از افراد ‏دستگير شده را دانشجوياني تشکيل مي دادند که از اپوزيسيون خارج و فرصت‌ طلبان آنسوي مرزها خط گرفته ‏و دنبال ايجاد يک تشکل جديد در دانشگاه‌ها بودند و روي تعداد کمي از دانشجويان نيز کار شده بود".‏
اين عضو فراکسيون اکثريت مجلس هم چنين گفته: "وزارت اطلاعات با همکاري مراجع ذيربط همچنان در حال ‏بررسي کارها و برنامه‌ هاي آينده اين تشکل جديد است که دانشجويان مذکور قصد ايجاد آن را داشته اند".‏
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و دوم آذر 1386ساعت 0:8 توسط عزت انعامی
GetBC(314);
4 نظر
کارزار پشتیبانی از دانشجویان چپ و آزادی خواه سراسر ایران

به دفاع از دانشجویان چپ و آزادی خواه برخیزیم

جنبش دانشجویی ایران رسالت تاریخی خود را در پیشتازی مبارزه علیه دیکتاتوری و اختناق باز می یابد. تاکید جریان چپ جنبش دانشجویی، در پیوند با مبارزه طبقه کارگر و جنبش رهایی زن و سایر جنبش های پیشرو در جامعه، با برافراشتن پرچم مطالبات رادیکال، ندای آزادی و برابری و فریاد «نه به جنگ، دانشگاه پادگان نیست»،رادیکالیزه شدن این جنبش، بشارت رسالتی است که نظام سرمایه داری اسلامی ایران را به وحشت انداخته است. وحشت از پیوند و رشد جنبش های پیشرو و آزادی خواهانه سراپای حکومت اسلامی را در نوردیده و اکنون چکمه پوشان نیروی انتظامی، امنیتی، بسیجی، سپاهی و لباس شخصی را به دانشگاه ها و خیابان ها فرستاده است تا هرگونه ندای آزادی خواهی را در نطفه خفه کنند و پیشروان سوسیالیست و برابری طلب جنبش دانشجویی را به درون زندان ها بکشانند.

طی چند روز اخیر و در آستانه ۱۶ آذر (روز دانشجو)، مامورین سرکوبگر نظام با یورش گسترده بر دانشگاه ها و منازل دانشجویان، ده ها تن از فعالین چپ و آزادی خواه جنبش دانشجویی را دستگیر کرده اند.

فعالانی هم چون: مهدی گرایلو، نادر احسنی، انوشه آزادبر، کیوان امیری الیاسی، بهروز کریمی زاده، ایلناز جمشیدی، عابد توانچه، فرشید فرهادی آهنگران، نسیم سلطان بیگی، اوختای حسینی، مهسا محبی، بهرنگ زندی و... چندین چهره دیگر از فعالین چپ دانشجویی توسط نیروی انتظامی و امنیتی حکومت دستگیر، و در زندان زیر شکنجه قرار گرفته اند. حکومت اسلامی ایران، برای سرکوب اعتراضات دانشجویان مبارز و عدالت خواه، حکومت نظامی اعلام نشده ای را در دانشگاه ها و اطراف این مراکز علمی برقرار کرده است.

اما جنبش دانشجویی، یورش وحشیانه و موج سرکوب گسترده حکومت را بدون پاسخ نگذاشته است. در درون تعدادی از دانشگاه های سراسر ایران، علیه این یورش سرکوبگرانه حکومت، تجمع اعتراضی برپا شده است. سخنرانان این تجمعات در گرامی داشت ۱۶ آذر، با طرح مطالبات و خواست های خویش، به ویژه بر آزادی همه فعالین دستگیر شدگان حوادث اخیر، همچنین بر آزادی دستگیرشدگان فعالان زنان و جنبش کارگری، بار دیگر بر اتحاد و همبستگی و پیوند خود با جنبش کارگران و زنان و مردم مبارز تاکید کردند.

حکومت ارتجاعی جمهوری اسلامی در ایران، کشكمش اتمی و تهدیدات آمریکا را مستمسکی برای تعرض سبعانه و سرکوب کارگران، دانشجویان، زنان و فعالان ملل تحت ستم و حرکت های اعتراضی قرار داده و جامعه ایران را برای مردم آزادی خواه به یک جهنم سوزانی تبدیل کرده است. ندای آزادی خواهانه دانشجویان مبارز با سرکوب وحشیانه پلیس مواجه شده و فعالین آن به زندان کشیده اند. کارگران ایران نه تنها از حق تشکل مستقل و اعتصابات و اجتماعات اعتراضی محروم هستند، بلکه حتی دستمزد ناچیز آن ها با تاخیر چند ماهه نیز پرداخت نمی شود. ده ها تن از فعالین کارگری، پشت میله های زندان قرار دارند. آپارتاید جنسی، جمعیت میلیونی زنان ایران را از هر گونه حقوق اقتصادی، سیاسی و اجتماعی محروم کرده است. هزاران کودک در ایران، بدون سرپرست در خیابان ها سرکردانند و در سنین ابتدائی زندگی شان دچار آسیب ها و بیماری های سخت روحی و جسمی می شوند. صدها هزار کودک کار به دلیل فقر و نداری والدین شان از تحصیل محروم مانده و اجبارا به کارهای سخت و مضر روی آورده اند. کارگران و مهاجرین افغانی، علیرغم میل خود به میان جنگ و ویرانی افغانستان کوچ داده می شوند و...

در چنین شرایطی، جنبش دانشجویی، نسبت به این همه مسایل و مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بی تفاوت نبوده و عکس العمل شایسته سیاسی و اجتماعی خود را در مقابل این همه وحشی گری های حکومت اسلامی نشان داده است.

مردم آزادی خواه، سازمان ها وتشکل های چپ و دمکراتیک و کارگری!

ما سازمان ها و احزاب آزادی خواه، چپ، انسان دوست و کمونیست، نهادها و کانون های دمکراتیک و همچنین فعالین منفرد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایرانی در خارج از کشور، بر این باوریم که نظام فاشیستی حاکم در ایران نمی تواند، خواسته های آزادی خواهانه نیروهای درگیر در مبارزه طبقاتی را به اجراء در آورد. ما بر این باوریم که تنها با سرنگونی آگاهانه این نظم توسط جنبش های اجتماعی و مردم محروم و آزادی خواه ایران است که این خواسته ها جامعه عمل خواهد پوشید.

زندانی کردن فعالین برابری طلب، آزادی خواه و سوسیالیست جنبش دانشجویی، تنها بخشی از یورش افسارگسیخته حکومت اسلامی در به اسارت کشیدن و زیرپا گذاشتن حقوق اولیه کارگران، زنان و مردم آزادی خواه و تحت ستم ایران است. بگذارید در یک اقدام گسترده و مشترک همه نیروهای آزادی خواه ایران در خارج کشور با هدف افشای جنایات حکومت اسلامی و با هدف جلب و حمایت پشتیبانی بین المللی، بانگ رسای مبارزه بر حق دانشجویان، مطالبات کارگران، زنان و مردم آزادی خواه ایران را بار دیگر به گوش جهانیان برسانیم؛ و نهادهای بین المللی مدافع حقوق کارگری، سازمان های مترقی و انسان دوست، سازمان ها و احزاب چپ، کانون های نویسندگان و روزنامه نگاران، تشکل های دانشجویی، اساتید آزادی خواه دانشگاه ها و... را فرا بخوانیم که سیاست غیرانسانی حکومت اسلامی را محکوم کنند و هم صدا با ما، خواست های زیر را بر این حکومت تحمیل نماییم:

1- سیاست سرکوبگرانه جمهوری اسلامی در قبال جنبش دانشجویی را قاطعانه محکوم می کنیم؛

2- آزادی بدون قید و شرط همه فعالین جنبش دانشجویی دستگیر شده در روزهای اخیر؛

3- ممنوعیت ورود نیروهای امنیتی به دانشگاه ها و پایان دادن به تعقیب و آزار و اذیت فعالین و رهبران دانشجویی؛

4- بر چیدن کمیته های انضباطی و پایان دادن به احضار دانشجویان به این کمیته ها، بازگشت به تحصیل کلیه دانشجویانی که تاکنون اخراج و محروم از تحصیل شده اند؛

5- برسمیت شناختن آزادی بیان و تشکل مستقل برای کارگران، دانشجویان، زنان، نویسندگان و...؛

6- آزادی بدون قید و شرط محمود صالحی، منصور اسانلو، ابراهیم مددی و ... و فعالین جنبش رهایی زن و همه زندانیان سیاسی.

***

لیست امضای سازمان ها و احزاب، کانون ها و نهادها، رسانه ها و افراد


* سازمان ها و احزاب سیاسی:

- نمایندگی کومه له در خارج کشور

- اتحاد چپ کارگری ایران

- کمیته خارج از کشور حزب کمونیست ایران

- کمیته تشکیلات سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)

- هسته اقلیت

... ادامه دارد

* کانون ها و نهادهای دمکراتیک:

1 - کانون فرهنگی و پژوهشی بامداد - استکهلم

2 - شورای هماهنگی ایرانیان هامبورک

3 - کمیته همبستگی با کارگران ایران - هامبورک

3- کانون سیاسی پناهندگان (مونستر / آلمان)

4- کمیته بین المللی 18 مارس (دفاع و پشتیبانی از زندانیان سیاسی)

5- آسیل کمیته گروه ایران - سوئد

6- انجمن ایرانیان مقیم امئو (سوئد)

7- انجمن بيداری ايرانيان هانوور- آلمان

8- انجمن دفاع از زندانيان سياسی در ایران - انگلستان

9- انجمن فرهنگی و اجتماعی همبستگی - استکهلم

10- انجمن فرهنگی جامعه یارسان در خارج از کشور

11- انجمن فرهنگی ایران همراه (راديو همراه) - گوتنبرگ

12- انجمن فرهنگی و اجتماعی برابری - گوتنبرگ

13- انجمن فرهنگی - اجتماعی دارکوب ، مالمو

14- سازمان دانشجويان دمکرات ايران - امئو (سوئد)

15- سازمان پناهندگی پرايم - هلند

16- فرهنگسرای اندیشه - گوتنبرگ (سوئد)

17 - فرهنگسرای بامداد - مالمو

18- فرهنگ طاولی از مرکز آموزشی ایران - گوتنبرگ

19- مجله انترناسیونال از رادیو فلورا - هانوفر (آلمان )

20- کمپین دفاع از مبارزات دموکراتیک مردم ایران- انگلستان

21- کمیته تلاش برای رهایی دانشجویان در بند http://komite-talash.blogfa.com/

22- کميته همبستگی استان اوره برو - سوئد

23- هما یش زنان ایرانی - هانوفر (آلمان )

24- انجمن پیام ایران

25- کانون دانشجویان ایرانی در هلند

26- انجمن فرهنگی جامعه یارسان در خارج کشور

27- کمیته «نه جمهوری اسلامی، نه به جنگ» - استکهلم

28- شبکه زنان

29- جبهه ملی ایران - بُستن (ایالات متحده آمریکا)

30 گروه فرهنگ وهنر ایده - گوتنبرگ

31- دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب دانشگاه های سراسر ایران

... ادامه دارد

* رسانه ها:

1- هييت سر دبيری نشريه آوای زن - سوئد و نروژ http://www.avayezan.com

2- نشریه تریبون زن

3- رادیو صدای حزب کمونیست ایران http://www.cpiran.org

4- راديو آوا - بخش فارسی راديو فلورا - هانوور (آلمان)

5- رادیو همبستگی

6- راديو برابری http://www.radiobarabari.net/

7- رادیو پیشگام http://www.radiopishgam.com/

8- رادیو سپهر- گوتنبرگ (سوئد) http://www.radiosepehr.se

9- راديو صدای زن – ونکوور (کانادا)

10- رادیو همراه - گوتنبرگ

11- راديو همصدا - اسلو (نروژ)

12- سایت ساحل شمال http://www.sahele-shomal.blogspot.com

13- وبلاگ نوآوران http://noawaran.blogspot.com

14- سایت چه باید کرد؟ www.chebayadkard.com

15- هیئت تحریریه سلام دمکرات

16- رادیو صدای نو (سیدنی - استرالیا)

17- سایت خبرگاه www.news-iran.de/khabargah

18- فرهنگ سرای پویا - پاریس

19- رادیو صدای زنان (رادیوی شبکه زنان)

20- وبلاگ آزادی برابری http://azady-barabary-01.blogspot.com

21- خبر نامه فعالین مازندران http://mbulletin.blogfa.com/

22- سایت لاج ور www.lajvar.se

23- سایت زنان مترقی http://www.pwoiran.com/

24- رادیو پارس http://www.pwoiran.com/radio%20pars.htm

25- رادیو صدای دموکراسی شورایی http://radioshora.org/

... ادامه دارد

* افراد:

1- سروه محمدی، 2- حسن شمسی، 3- نصرت تیمورزاده، 4- عثمان محمدی، 5- خالد ایسافی، 6- محمد کمالی 7- مسعود شریفی، 8- پریسا امجدی، 9- مجتبی شکیباپور تبریزی (جهان)، 10- مریم عظیمی 11- اردشیر مهرداد 12- بهرام رحمانی 13- شهناز بیات 14- احمد نوین 15- داوود نوائیان 16- مریم اسکویی 17- ارژنگ بامشاد 18- رضا رحمانی 19- یوسف آبخون 20- جلال سعیدی21- مصطفی مصطفائی 22- باقر شکری 23- سمیرا حاجی میرزا 24- فرشید شکری 25- اختر کمانگر 26- جلال محمدنژاد 27- مجتبی نظری 28- 29- اردشیر نظری 30- عصمت طالبی 31- روناک آشناگر 32- داریوش ارجمندی 33- اکبر اغراقی 34- دکتر گلمراد مردای 35- کوکب نظری 36- امیر اصغری نیا 37- علی اکبر شالگونی 38- رضا رئیس دانا 39- منوچهر رادین 40- دکتر گلمراد مرادی 36- ایرج حیدری 37- عیدی نعمتی 38- زریر جهانگیری 39- فرامرز دادور 40- سیما ریاحی لنگرودی 41- بهروز فراهانی 42- آراز فنی 43- اصغر ایزدی 45- مرجان افتخاری 46- مینا زرین 47- علی دماوندی 48- شهاب شکوهی 49- ستاره عباسی 50- حمید آذر 51- فرخ قهرمانی 52- رضا طالبی 53- نقی ریاحی لنگرودی 54- امیر جواهری 55- خسرو رحیمی 56- زهرا عرفانی 57- طوبی مولودی 58- ستار لقایی 59- محمد رضا شالگونی 60- آرش کمانگر 61- صادق افروز 62- داود شاه نشین 63- روبن مارکاریان 64- جهان فرخی 65- عبدالله دین خواه 66- نسرین اسکویی 67- کاوه الیاسی 67- شعله ایرانی 68- مطلب انوری 69- سعید افشار 70- عمر محمودی 71- چنور محمودی 72- کاوه احمدی 73- شورش محمودی 74- پروین حسینی 75- ویدا هوشیار 76- پرویز زور چنگ 77- مریم اسکویی 78- حشمت محسنی 79- کیهان صفائی 80- تقی روزبه 81- حسین نقی پور 82- ابراهیم آبخون 83- شکوه ابراهیم زاده 84- یاور اعتماد 85- رشید امین زاده 86- مینا پویا 87- حسن حسام 88- منصور رزاقی 89- شهاب برهان 90- بیژن مهر 91- رامین احمدی 92- رضا چیت ساز 93- آکو انوری 94- سروژ قازاریان 95- محمد حسیبی 96- عرفان مروت جو 97- صالح کریمی 98- ناصح سعیدی 99- ناصر نجفی 100- مهسا موحدی 101- بینا دارب زند 102- هژیر پالاسچی 103- فواد شمس 104- امیر یعقوب علی 105- نوید مومن زاده 106- الناز ناطقی 107- نقی ریاحی لنگرودی 108- سعید اوحدی 109- روزبه فقیهی 110- پروین شکوهی 111- حسین بابایی 112- فریبا ثابت 113- کریم آسایش 114- اکتایی داراب زند 115- لاله حسین پور 116- علی فیاض 117- مانوئل 118- محسن توفیقیان 119- پرویز جواهری 120- رضا سپیدرودی 121- کریم خوش عقیده 122- محسن کیا 123- محمد محمدی 124- 125- علی احمدی 126- محمد تجلی جو 127- عثمان محمدی 128- حسین سعدی 129- حسین قاضی 130- بیژن رستگار 131- حسن باقر 132- حمید پورقاسمی 133- صفر کاوه شیخانی 134- علی غفوری 135- حمید موسوی اصل 136- حمید ریاحی 137- حمیلا نیسکیلی 138- کمال ملک محمدی 139- طیبه ریاحی لنگرودی 140- احمد پوری 141- نگار محسنی 144- خسرو آهنگر 143- خلیفه موسوی144- اسماعیل رزازی 145- یدالله پهلوانی 146- بدری صفوی 147- زهره ریاحی لنگرودی 148- فرهنگ رومی 149- امیر ایروانی 150- سارا احمدی 151- پتی محمد 152- نجف روحی 153- علی کریمی 154- نقی جوینده 155- سیامک جهانبخش 156- علی شمس 157- عباس بختیاری 158- آلکس پرستار 159- مالین استنبری 160 - منوچهر راستا 161- سارا کریمی ...

... ادامه دارد

رونوشت به:

- امنستی انترناسونال، عفو بین الملل و سایر نهادها و سازمان های مدافع حقوق بشر

- کنفدراسيون اتحاديه هاى آزاد کارگری و سایر نهادهای بین المللی کارگرى

- احزاب و سازمانهای چپ و سوسیالیست

- رادیو، تلویزیون، سایت های انترنتی و دیگر رسانه های جمعی

- ...

ایمیل تماس: bamdadpress@ownit.nu و gbgandishe@yahoo.com

تلفن های تماس: 0046- 707474336 و 736778815 - 0046

http://committe2007.blogfa.com/

+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و دوم آذر 1386ساعت 0:6 توسط عزت انعامی
GetBC(313);
یک نظر
آخرین اخبار دانشجویان در بند و بازداشت های جدید در مصاحبه ی یک دانشجو با رادیو برابری

http://www.radiobarabari.net/files/2007/12/12/3.ram

اگر جمهوری اسلامی فکر می کند که با دستگیری 40 ، 50 نفر از چپ ها می تواند جنبش چپ را از بین ببرد در اشتباه بزرگی به سر می برد.
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و یکم آذر 1386ساعت 22:20 توسط عزت انعامی
GetBC(316);
یک نظر
دستگیری پارسا کرمانجیان از دانشجویان چپ دانشگاه آزاد کرمانشاه


در پی ‌تجمعی كه روز پنج‌‌شنبه پانزدهم آذرماه به مناسبت روز دانشجو از سوی گروهی از دانشجويان دانشگاه آزاد كرمانشاه در دانشكده فنی اين دانشگاه برگزار شد و بيانيه‌ای كه متعاقباً از سوی اين دانشجويان در پاسخ به اتهاماتی كه بسيج دانشگاه آزاد كرمانشاه به برگزاركنندگان تجمع پانزده آذر نسبت داده بود صادر گشت. عصر سه‌شنبه بيستم آذر پارسا كرمانيان (كرمانجيان) يكی از برگزاركنندگان تجمع در حين پخش بيانيه‌ی مذكور در حياط دانشكده فنی توسط مأموران حراست اين دانشگاه دستگير و پس از گذشت يك ساعت با حضور افرادی از اداره اطلاعات كه به درخواست مسئولان حراست دانشگاه در محل حاضر گشته بودند تحويل مأموران اطلاعاتی گرديد و به مكان نامعلومی انتقال داده شد.

گفتنی‌ست پارسا كرمانجيان كه پس از اخراج از دانشگاه دولتی به دليل فعاليت‌های دانشجويی در رشته‌ی معماری دانشگاه آزاد مشغول به تحصيل می‌باشد هنگام دستگيری و انتقال به اتاق حراست دانشگاه توسط مأموران كه به شيوه‌ای خشونت‌آميز انجام شد و با الفاظ توهين‌آميز همراه بود با فرياد "انسان را حيوان خطاب می‌كنند!" و "مرگ بر فاشيسم" به رفتار توهين‌آميز مأموران حراستی با خود اعتراض كرد. همچنين گروهی از دانشجويان به دنبال اين اتفاق با تجمع در مقابل اتاق حراست دانشكده فنی و با دادن شعار "دانشجوی زندانی آزاد بايد گردد" خواستار آزادی پارسا كرمانجيان شدند كه اين تجمع نيز پس از پانزده دقيقه با دخالت مأموران حراست پايان يافت.
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و یکم آذر 1386ساعت 19:1 توسط عزت انعامی
GetBC(315);
نظرات شما
لیست کامل یاران در بند

مهدی گرایلو - کارشناسی ارشد ژئوفیزیک دانشگاه تهران
نادر احسنی - فارغ التحصیل دانشکده منابع طبیعی دانشگاه مازندران
انوشه آزادبر - علوم اجتماعی دانشگاه تهران
ایلناز جمشیدی - ارتباطات دانشگاه آزاد تهران مرکز
بهروز کریمی زاده - اخراجی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران
سعید حبیبی - دانشجوی فوق لیسانس اخراجی تربیت مدرس
علی سالم - پلی تکنیک
علی کلایی - دانشگاه آزاد
امیر مهرزاد
محسن غمین - دانشگاه پلی تکنیک
یونس میرحسینی - فنی باهنر شیراز
میلاد عمرانی - شهید رجایی
عابد توانچه - دانشجوی اخراجی دانشگاه پلی تکنیک
صدرا پیرحیاتی - دانشگاه شاهد
روزبه صف شکن - کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران
سعید آقام علی - دانشگاه هنر یزد
روزبهان امیری - دانشکده علوم دانشگاه تهران
نسیم سلطان بیگی - دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه
مهسا محبی - دانشگاه شریف
کیوان امیری الیاسی - کارشناسی ارشد دانشگاه شریف
هادی سالاری - دانشگاه رجایی
امیر آقایی - دانشگاه رجایی
فرشید فرهادی آهنگران - دانشگاه رجایی
سعید آقاخانی
اوختای حسینی - دانشگاه آزاد
سروش هاشم پور - چمران اهواز
حامد محمدی - اقتصاد دانشگاه مازندران
آرش پاکزاد - علوم اجتماعی دانشگاه مازندران
میلاد معینی - مردم شناسی دانشگاه مازندران
بهرنگ زندی - مردم شناسی دانشگاه مازندران
حسن معارفی - دانشگاه مازندران
پیمان پیران - زندانی سیاسی سال ۷۸
مجید اشرف نژاد - عمران شهید رجایی

شوان مریخی - دانشگاه مازندران
رضا عرب - دانشگاه مازندران

حمدالله نامجو - علوم سیاسی دانشگاه شیراز
سحر یزدانی پور - کتابداری دانشگاه شیراز

محمدصالح ایومن - ‌ فوق لیسانس علوم سیاسی
سهراب ‌کریمی - ‌ فوق لیسانس علوم سیاسی
فرشاد دوستی پور - ‌ مهندسی مکانیک
جواد علیزاده‌ - ‌فوق لیسانس حقوق

+ نوشته شده در سه شنبه بیستم آذر 1386ساعت 23:38 توسط عزت انعامی
GetBC(312);
4 نظر
جواب دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب به وزارت اطلاعات

جنابان وزارت اطلاعات!

شما با دستگیری بیش از ٣٠ تن از یاران ما تلاش کردید که مانع برگزاری مراسم های ١٦ آذر در تهران و شهرهای دیگر بشوید. این تلاش شما با شکست روبرو شد!
شبانه یاران ما را دستگیر کردید. به خانه های آنها هجوم بردید و یکبار دیگر چهره واقعی حکومتتان را نشان دادید. با مراجعه خانواده های دستگیر شدگان گفتید خبر ندارید که دستگیر شدگان کجا هستند. منتظر شدید تا ببینید که مراسم های ١٦ آذر اجرا میشوند یا نه٬ بعد از چند روز و با دیدن اجرای این مراسم ها مجبور شدید که بالاخره به انسان ها در ایران بگوﺋید که فرزندانشان را به چه جرمی دزدید و به زندان انداختید. اطلاعیه شما تلاشی برای توجیه شکستتان است!
برای توجیه شکستتان به احکام شناخته شده ای دست برده اید: آشوبگر٬ اخلاگر٬ معاندین نظام٬ ایجاد درگیری٬ تیر وکمان٬ سنگ٬ نارنجک صوتی و کارت جعلی.
این ها "جرایم" دانشجویانی است که به میدان آمدند و به پادگان کردن دانشگاه و تحمیل فضای جنگی اعتراض کردند. این ها القابی هستند که شما به دانشجویانی میدهید که صدای انسان را در این جامعه بلند کردند و به زندگی که به ما تحمیل میکنید "نه" گفتند.
همه "جراﺋم" شما علیه یاران ما پوچ هستند! در کشور ما کسی که بجز روزنامه های شما چیز دیگری بخواند متهم به خواندن کتب "ضاله" است! در مراسم های دانشگاه٬ ما نه احتیاجی به تیروکمان داریم و نه سنگ و نارنجک صوتی٬ اسلحه ما کلاممان است. و همین شما را به وحشت انداخته است.

جنابان وزارت اطلاعات!
صف کسانی که به نظر شما بخاطر مقاومت علیه جنگی کردن زندگی و پادگان کردن دانشگاه ٬ ارازل و اوباش هستند٬ بسیار بسیار بزرگ است! به مراسم های ١٦ آذر در همین یک هفته گذشته نگاه کنید! بیاﺋید و میلیون ها دانشجو را به همین جرم بگیرید و در اوین حبس کنید! بیاﺋید اگر جرات آن را دارید!

به شما اطمینان خاطر میدهیم که تا آزادی تک تک یارانمان دانشگاه را روی سرتان خراب خواهیم کرد!
شرماتان باد!


دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب
+ نوشته شده در سه شنبه بیستم آذر 1386ساعت 23:36 توسط عزت انعامی
GetBC(311);
نظرات شما
بیانیه شماره 3 دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب

دانشجویان، کارگران و مردم ستم‌دیده‌ی ایران!

همه‌ی ما خاطره‌ی دهشتبار دهه‌ی 60 را همچنان به خاطر داریم. دهه‌ی سیاهی که دولت جمهوری اسلامی در عریان‌ترین شکل خود، علاوه بر تحمیل فشارهای اجتماعی متعدد بر تمام اقشار جامعه، به بهانه‌ی جنگ تحمیلی و مبارزه با آمریکای جهان‌خوار دست به سرکوب احزاب و سازمان‌های مخالف و کشتار یک نسل از بهترین جوانان مبارز زد. سال‌ها آمدند و رفتند و چهره‌ی ظاهری جمهوری اسلامی اندکی تغییر کرد و سپس جریاناتی از درون خود حکومت آمدند و سعی کردند با هر دروغ و نیرنگی این‌گونه وانمود کنند که آن سال‌ها تمام شده است و اینک ما خندان و با گل‌های یاس آمده‌ایم تا ایران بهتری در عصر به اصطلاح گفتگوی تمدن‌ها بسازیم.

ولی گذر زمان به زودی ثابت کرد که این مردان خندان همان جلادانند که با خنده‌های زهرآگینشان در صدا و سیمای ملی جمهوری اسلامی به مردم گل نشان می‌دهند. آری 18 تیر 1378 و وقایعی که پس از آن رخ داد تلنگری بود به اذهان مسخ شده‌ای که توحش بزک شده‌ی جمهوری اسلامی را به عنوان دولتی دموکراتیک پذیرفته بودند.

اما این تنها یک تلنگر بود و پیشرفت وقایع پس از آن نشان داد که دولت مردم‌سالار ما در صورت لزوم، شیوه‌های سرکوب، شکنجه، کشتار و استفاده از سلاح سرد و گرم را به خوبی می‌داند. کشتار کارگران معدن مس خاتون‌آباد تنها یک نمونه کوچک بود.

در چند روز گذشته نیز دولت جمهوری اسلامی نه تنها نشان داد که حتی سنت نیم قرنه‌ی برپایی تجمعات دانشجویی به مناسبت روز دانشجو را برنمی‌تابد، بلکه یک بار دیگر ثابت کرد که ماهیتاً توانایی این را ندارد که چهره‌ی قابل قبول‌تری نسبت به دهه‌ی 60 از خود نشان دهد و این واقعیت را بیش از پیش در اذهان حک کرد که جمهوری اسلامی هرگز قابلیت تبدیل شدن به جمهوری دموکراتیک اسلامی را نداشته و نخواهد داشت.

این یک واقعیت انکار ناشدنی است که جمهوری اسلامی - این بزرگ‌ترین مافیای اسلام سیاسی در خاورمیانه و البته جهان – پایمال کردن پایه‌ای‌ترین حقوق انسانی را تا بدان‌جا رسانیده که در روز روشن با توسل به زور و ضرب و شتم حتی در محوطه‌ی دانشگاه دانشجویان را می‌رباید، آنان را به مکان‌های نامعلوم منتقل می‌کند، آنان را دانشجونما خطاب می‌کند و از به رسمیت شناختن بدیهی‌ترین حقوق زندانیان سیاسی سر باز می‌زند.

دستگاه سرکوب در چند روز اخیر با ارعاب و تهدید دانشجویان، با احضارها و بازداشت‌ها و آدم‌ربایی‌های گسترده، تفتیش عقاید و شکنجه‌های قرون وسطایی، اطلاق جرم‌های موهون و بی‌پایه به دانشجویان در بند و با صدور بیانیه‌های تهدیدآمیز نشان داد که سناریوی سیاه جدیدی را برای سرکوب فعالین سیاسی و اجتماعی در سر می‌پروراند. بانیان و حامیان نظم موجود برای چندمین بار ثابت کردند که یک دهه قرقره کردن مضامینی چون حقوق بشر اسلامی، مردم‌سالاری دینی، دموکراتیزه کردن ساختار حکومت و ... هیچ هدفی جز فریب مردم برای از سر گذراندن موج نارضایتی‌های اجتماعی را دنبال نمی‌کرده و نشان دادند که کوچک‌ترین مخالفتی را در هیچ زمینه‌ای تحمل نکرده و به ویژه حوزه‌های دانشجویی را عرصه‌ی تاخت و تازهای مستبدانه‌ی خود قرار خواهند داد.

مردم ایران!

جمهوری اسلامی بر آن است که قدم در راهی بگذارد که صدای هر اعتراضی را ابتدا در حیطه‌ی دانشگاه و سپس در کل جامعه خاموش نماید و در این راه با هیچ یک از گرایشات فکری موجود و با هیچ یک از شیوه‌های فعالیت اجتماعی که حتی اندکی از مشی مستبدانه و ستیزه‌جویانه‌اش فاصله داشته باشد، مدارا نمی‌نماید. ولی سرکوب‌گران حاکم باز هم اصل مهمی را فراموش نموده‌اند و آن این است که جنبش دانشجویی به عنوان تبلور خواسته‌های مردم و عینیات موجود در جامعه، جنبشی است که خواسته‌های انسانی موجود در دیگر جریانات و جنبش‌های اجتماعی را آشکارا و بی‌پرده فریاد می‌زند و بی‌تردید بر خطایند آنان که در این توهم به سر می‌برند که با در بند کردن 32 تن، صد تن، هزار و هزاران تن خواهند توانست صدای مردمی را خاموش کنند که سال‌هاست تحت این سیطره‌ی سیاه، نفرتی هرروزه را تجربه می‌کنند.

دانشجویان!

دولت جمهوری اسلامی سخت در اشتباه است اگر در این خیال خام به سر می‌برد که با برخوردهای مقطعی و نوبتی با طیف‌ها و گرایشات فکری مختلف موجود در دانشگاه خواهد توانست آن‌ها را یکی یکی از سر راه برداشته و دست آخر با خیالی آسوده بر گرده‌ی مردم تحت ستم ایران سواری کند. چراکه ما دانشجویان پس از ده‌ها سال مبارزه‌ی پیگیر به درستی دریافته‌ایم که در چنین موقعیت‌هایی و هنگامی که سخن از پایمال کردن آزادی‌های بدیهی فردی و سودای از میان برداشتن هر صدای مخالفی در میان باشد، تعرض همه‌جانبه‌ی نیروهای رادیکال و به هم پیوسته‌ی همه‌ی جنبش‌های مترقی، امری حیاتی و ضروری خواهد بود.

بدین وسیله ما دانشجویان آزادی‌خواه و برابری‌طلب سراسر ایران اعلام می‌نمایی که تا آزادی تک‌تک 32 نفر رفقای در بندمان و نیز سایر دانشجویان زندانی از پای نخواهیم نشست و در این راه از هر طریق ممکن و با هر وسیله‌ای به مقابله با دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی خواهیم پرداخت. برگزاری آکسیون در سرتاسر کشور تنها بخشی از قدرت ماست. همچنین اعلام می‌نماییم که ارعاب و تهدید و در بند کردن دوستانمان نه تنها باعث دلسردی ما نخواهد شد، بلکه انگیزه‌ای است قدرتمند برای ادامه‌ی راهمان که چه اکنون و چه پس از آزادی یارانمان مصرانه بر خواست آزادی و برابری و استقرار نهایی آن در تمام جهان پای فشاریم و در این راه از هیچ هزینه‌ای دریغ نکنیم.

زنده باد آزادی
زنده باد برابری


دانشجویان آزادی‌خواه و برابری‌طلب سراسر ایران

http://azady-barabary-01.blogspot.com
+ نوشته شده در سه شنبه بیستم آذر 1386ساعت 10:27 توسط عزت انعامی
GetBC(317);
نظرات شما
خبرهای بسیار بد.

پیمان پیران مجددا با تیم بازجویی خود درگیر شده است.
بهروز کریمی زاده ، سعید حبیبی و مهدی گرایلو را بی خوابی داده اند.
از شنود مکالمات خانواده دانشجویان در بند برای درهم شکستن روحیه آنها استفاده می شود.

پیمان پیران زندانی سیاسی ای که بیش از سه سال و نیم از عمر خود را به دلیل سازماندهی اعتراضات 18 تیر 78 در زندانهای مختلفی همچون توحید و اوین سپری کرده است اکنون باز هم به دلیل سازماندهی و شرکت فعالانه در اعتراض دانشجویی دانشجویان مارکسیست بازداشت شده است.
پیمان پیران به دلیل سابقه ی تحمل انفرادیهای بلند مدت و بازجوییهای متعدد از جواب دادن به سوالات تیم بازجویی خودداری می کند و با ادبیاتی بسیار تحقیر آمیز با بازجوهای خود صحبت می کند. این مسئله سبب شده است تیم بازجویی پیمان پیران را به شدت تحت اذیت و آزار جسمی قرار دهد. دیروز از طریق یکی از همبندان سابق آقای پیران با خبر شدیم درگیری بین پیمان پیران با یکی از بازجوها _ که در سال 78 نیز از وی بازجویی به عمل آورده بوده _ مجادله ی لفظی شدیدی روی داده که منجر به درگیری فیزیکی شده است. بعد از این اتفاق چند نفر از تیم بازجویی بر سر پیمان پیران ریخته اند و او را مورد ضرب و شتم قرار داده اند. متعاقب این درگیری پیمان پیران برای مداوای خونریزی شدید بینی به بهداری اوین منتقل شده است.
پیمان پیران در فرصت اندکی که با دو زندانی دیگر در بهداری روبه رو شده است از اعمال شکنجه ی غیر انسانی ( بی خوابی دادن ) علیه بهروز کریمی زاده ، سعید حبیبی و مهدی گرایلو خبر داده است.
با توجه به سابقه سیاه نیروهای امنیتی ایران پیش بینی می شود بی خوابی دادن به این عزیزان از 3تا 7 روز ادامه داشته باشد.همچنین پیمان پیران خبر داده است که بازجوییهای طولانی مدت حتی در طول شب نیز ادامه دارد و به دانشجویان زندانی اجازه ی استراحت داده نمی شود.
مسئله ی بعدی اینکه طبق تحقیق عده ای از دوستان اطمینان یافته ایم همانطور که احتمال قوی آن در نظر گرفته می شد تمامی تلفنهای منزل دانشجویان مارکسیست در بند و همینطور خطهای موبایل اعضای نزدیک خانواده آنها شنود است و نیروهای اطلاعاتی با ضبط کردن صدای مادران نگران و در حال گریه _ در تماسهای تلفنی _ و پخش آن برای جوانان در بند از آن به عنوان یک حربه برای درهم شکستن روحیه دانشجویان زندانی استفاده می کنند.
+ نوشته شده در دوشنبه نوزدهم آذر 1386ساعت 13:19 توسط عزت انعامی
GetBC(309);
8 نظر
آزادی برابری
نامه‌ی ایرج صف شکن پدر روزبه
اطلاعیه وزارت اطلاعات در مورد دستگیری های اخیر
فراخوان خانواده‌های دانشجویان دستگیر شده مراسم 16 آذر سال 86
اظهار نظر آقای ناصر زرافشان وکیل دانشجویان زندانی
نامه اعتراضی حزب چپ سوئد خطاب به رئیس جمهوری اسلامی ایران در مورد دستگیری دانشجویان

+ نوشته شده در دوشنبه نوزدهم آذر 1386ساعت 12:32 توسط عزت انعامی
GetBC(310);
نظرات شما
عکسهایی از تعدادی از رفقای بازداشتی طیف چپ رادیکال

رفقایمان را آزاد خواهیم کرد.

رفیق سعید حبیبی
رفیق مجید اشرف نژاد
رفیق پیمان پیران
رفیق عابد توانچه
رفیق یاسر پیرحیاتی
رفقا : مجید اشرف ـ بهروز کریمی زاده ـ پیمان پیران
رفیق انوشه آزادفر
رفیق بهروز کریمی زاده
رفیق عابد توانچه
رفیق مهدی گرایلو
رفیق ایلناز جمشیدی
رفیق روزبه صف شکن
رفیق صدرا پیرحیاتی
رفیق هادی سالاری
+ نوشته شده در دوشنبه نوزدهم آذر 1386ساعت 4:14 توسط عزت انعامی
GetBC(307);
7 نظر
وبلاگ رسمی چپ رادیکال


آزادی ، برابری


+ نوشته شده در یکشنبه هجدهم آذر 1386ساعت 23:56 توسط عزت انعامی
GetBC(308);
نظرات شما
حمایت کارگران ایران خودرو
دانشگاه پادگان نيست ، دانشگاه سنگر آزادي است.


دوستان و همكاران گرامي

16 آذر روزدانشجو مي باشد در آستانه فراسيدن روز دانشجودولت عدالت پرور به جاي تكريم در مقابل دانشجويان اين پيشگامان مبارزه براي آزادي به دانشگاهها حمله كرده و دهها نفر از دانشجويان را دستيگر كرده است .

دوستان كارگر

روز دانشجو روزمبارزه عليه زور و ستم روز عليه بي عدالتيها وروز مبارزه عليه خفقان عليه سركوب و روز مبارزه براي آزادي ميباشد

.براي همين نيروهاي امنيتي جهت جلوگيري ازگرامي داشت اين روزبزرگ اقدام به دستگيري گسترده دانشجويان دانشگهاهاي كشور كرده اند

ما كارگران ايران خودروضمن گرامي داشت روز دانشجو اين روز بزرگ كه نشانه مقاومت و سمبل آزادگي دانشجويان در دفاع از حقوق ما كارگران ميباشد را به دانشجويان عزيز تبريك مي گوئيم

ما ضمن محکوم کردن هر گونه تعلیق ، اخراج ، دستگیری و پیگرد دانشجویان و فعالین کارگری و اجتماعی، خواهان آزادی فوری وبدون و قیدو شرط آنان هستیم .

زنده باد دانشگاه. زنده باد دانشجويان آزاده و مبارز.


جمعي از كارگران ايران خودرو
+ نوشته شده در یکشنبه هجدهم آذر 1386ساعت 0:37 توسط عزت انعامی
GetBC(305);
5 نظر
حمایت کارگری

گرامی باد 16 آذر روز دانشجو

دانشجویان در بند باید فورا و بی قید و شرط آزاد شوند


از چند روز مانده به 16 آذر امسال، تاکنون 30 نفر از دانشجویان از طریق یورش به منازل شان و یا در خیابان و دانشگاه بازداشت و روانه زندانها شده اند. سیاست تشدید سرکوب و بازداشت فعالین جنبشهای مختلف اجتماعی، سیاست تازه ای نیست و مدتهاست که تشدید این سیاستها به تنها رویکرد برخورد طبقه حاکم به جنبشهای اجتماعی در ایران تبدیل شده است.

کارگران و رهبران آنان را به جرم ایجاد تشکل و برگزاری مراسم اول ماه مه بازداشت و روانه زندانها کرده اند، اعتراض آنان را به عدم پرداخت دستمزدهای زیر خط فقر، بیش از پیش با نیروی باتوم بدست و بازداشت و زندان پاسخ داده اند و جوانان دانشجو را که تمامی وجودشان مالامال از برابری خواهی و آرمانهای انسانی است به کمیته های انضباطی کشانده و آنان را با اتهامات واهی از ادامه تحصیل محروم و روانه زندانها کرده اند و در تداوم این سیاستها، طی چند روز گذشته در تعرضی از سر استیصال و درماندگی در برابر شکوفایی روز افزون جنبش برابری خواهی در میان دانشجویان و برای جلوگیری از برگزاری مراسم 16 آذر، هجومی گسترده را در مراکز دانشگاهی سازمان داده و 30 نفر از رهبران وفعالین برابری طلب دانشجو را در آستانه 16 آذر روانه زندانها کردند. چنین وضعیتی غیر قابل تحمل است و بی تردید این سیاستها در روند تداوم خود، موج برگشت هر چه قدرتمند و تعرضی تری را از جانب دانشجویان و کارگران بر علیه اعمال کنندگان آن ایجاد خواهد کرد.


کارگران

جنبش دانشجویی متحد پیگیر ما کارگران است، امروز جنبش دانشجویی بیش از هر زمان دیگری پرچم مطالبات انسانی ما کارگران را بر افراشته و دانشجویان در لحظه لحظه های مبارزات ما کارگران، دوشادوش ما حرکت و جانفشانی کرده اند. آنان بویژه در چند سال گذشته، در هر فرصتی پرچم و پلاکارد حمایت از ما کارگران را بر دوش کشیده و مدافع جسور و پیگیر طبقه ما بوده اند. نباید آنان را تنها گذاشت و باید به هر وسیله ممکنی از دانشجویان حمایت کرد و خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی دانشجویان در بند شد.

اتحادیه سراسری کارگران اخراجی و بیکار با محکوم کردن تعرض به دانشجویان و بازداشت گسترده آنان، خود را متحد جنبش دانشجویی میداند و خواهان تحقق فوری مطالبات زیر است:


1- آزادی فوری و بی قید و شرط کلیه دانشجویانی که تا کنون بازداشت و یا محکوم به زندان شده و دوران محکومیت خود را می گذرانند

2- آزادی ایجاد تشکلهای مستقل دانشجویی

3- بر چیدن کمیته های انضباطی و پایان دادن به احضار دانشجویان به این کمیته ها

4- بازگشت به تحصیل کلیه دانشجویانی که تا کنون اخراج و محروم از تحصیل شده اند

5- ممنوعیت ورود نیروهای امنیتی به دانشگاهها و پایان دادن به تعقیب و آزار و اذیت فعالین و رهبران دانشجویی


اتحادیه سراسری کارگران اخراجی و بیکار
+ نوشته شده در یکشنبه هجدهم آذر 1386ساعت 0:36 توسط عزت انعامی
GetBC(304);
نظرات شما
حمایت جنبش کارگری از جنبش دانشجویی

بازداشت دانشجويان برگزار كننده مراسم 16 آذر را محكوم مي كنيم

پنجاه و چهار سال از سركوب و كشتار دانشجويان در 16 آذر 1332 مي گذرد. در طول همه اين سالها با وجود همه سركوبها ،اين جنبش به مبارزات خود ادامه داده است. امسال نيز مدافعان نظام سرمايه داري كه مي بينند جنبش دانشجويي بر آمد نموده ،قبل از برگزاري مراسم اقدام به بازداشت تعدادي از آنها نموده اند. ما فعالين متشكل در اتحاد كميته هاي كارگري ، كه جنبش دانشجويي را متحد با جنبش كارگري مي دانيم ،خواستار ازادي بدون قيد وشرط دانشجويان بازداشت شده هستيم و دستگيري و پيگرد آنها را شديدا محكوم مي نماييم.


اتحاد كميته هاي كارگري
+ نوشته شده در یکشنبه هجدهم آذر 1386ساعت 0:32 توسط عزت انعامی
GetBC(303);
نظرات شما
پیمان پیران در بند 209 اوین است.

پیمان پیران بعد از مجادله ی لفظی با یکی از بازجوهایی که سال 78 هم او را بازجویی کرده بوده با او درگیر شده و برای مداوای خونریزی شدید بینی برای ساعاتی به بهداری اوین منتقل شده است.

این خبر توسط یکی از همبندان سابق آقای پیران در تماس تلفنی به آقای مشایخ اطلاع داده شده است.
+ نوشته شده در یکشنبه هجدهم آذر 1386ساعت 0:28 توسط عزت انعامی
GetBC(302);
یک نظر
بی بی سی نیز بلاخره به صدا در آمد

"همه موکلان من دانشجو هستند. دانشگاه محل تحصیل، سال ورود و حتی تعداد واحدهایی که گذرانده اند مشخص است.
ناصر زرافشان، وکیل دانشجویان چپ بازداشتی"

وزارت اطلاعات ایران در اطلاعیه ای در روز 16 آذر، که در ایران به عنوان روز دانشجو نامگذاری شده است، از دستگیری "تعدادی اخلال گر" در دانشگاه تهران خبر داد

در این اطلاعیه آمده است "تعدادی اخلال گر که با استفاده از کارت جعلی دانشجویی به قصد برگزاری تجمع غیرقانونی در مقابل دانشکده فنی دانشگاه تهران وارد دانشگاه شده بودند"، توسط مامورین سازمان اطلاعات استان تهران شناسایی و دستگیر شدند. در اطلاعیه وزارت اطلاعات به تاریخ دستگیری و هویت دستگیرشدگان اشاره ای نشده است.

این در حالی است که ظرف چند روز گذشته تعدادی دانشجو، که خود را دانشجویان چپ می نامیدند، توسط ماموران وزارت اطلاعات دستگیر شدند. دانشجویان چپ اعلام کرده بودند که روز چهارشنبه 13 آذر به مناسبت روز دانشجو و در مقابل دانشکده فنی دانشگاه تهران تجمع خواهند کرد.

اما پیش از این تجمع تعداد زیادی از فعالان دانشجویی چپ توسط وزارت اطلاعات دستگیر شدند. البته تجمع روز چهارشنبه علی رغم این دستگیری ها در دانشگاه تهران برگزار شد.

هم زمان تعدادی دانشجوی دیگر در دانشگاه های خارج از تهران، از جمله دانشگاه مازندران و اهواز، نیز دستگیر شدند که بازداشت آنها با بازداشت دانشجویان چپ مرتبط دانسته شده است.

ناصر زرافشان، که وکالت تمامی دانشجویان چپ بازداشت شده را برعهده دارد، در گفتگو با بخش فارسی بی بی سی تعداد آنها را 32 نفر ذکر کرد.

زرافشان با اشاره به این که در اطلاعیه وزارت اطلاعات اشاره ای به این که دستگیرشدگان چه کسانی هستند نشده است، گفت موکلین او همه دانشجو هستند و دانشگاه محل تحصیل، سال ورود، شماره دانشجویی و حتی تعداد واحدهایی که گذرانده اند معلوم است و بنابراین تهمت جعل کارت دانشجویی در مورد آنها مصداق ندارد.

آقای زرافشان همچنین گفت دو نفر از دستگیرشدگان آزاد شده اند و بعضی دیگر از آنها با خانواده های خود تماس تلفنی داشته و از سلامت خود خبر داده بودند. به گفته آقای زرافشان گرچه مقامات رسمی هیچ اطلاعی از محل نگهداری این دانشجویان نداده اند، به نظر می رسد بیشتر آنها رد بند 209 زندان اوین نگهداری می شوند.

در ادامه اطلاعیه وزارت اطلاعات همچنین آمده است "افراد دستگیر شده توسط گروهی از معاندین نظام و جریانات سیاسی انحرافی از شهرهای مختلف فرا خوانده شده بودند تا ضمن راه اندازی اجتماع غیرقانونی، درگیری ایجاد و فضای علمی و فرهنگی دانشگاه را به آشوب و اغتشاش بکشانند."

آقای زرافشان می گوید در حالی که جامعه ایران در حال حاضر با انواع بحران ها روبروست انتظر می رود "با تعدادی دانشجو که قصد دارند به مناسبت روز دانشجو و در داخل دانشگاه تجمعی برگزار کنند، برخورد معقول تری صورت گیرد".

به گفته آقای زرافشان "دانشجویان ایرانی 50 سال است که با این تهمت ها و برخوردها آشنایی دارند" و یک نیروی اجتماعی با این برخوردها از صحنه بیرون نخواهد رفت".
+ نوشته شده در یکشنبه هجدهم آذر 1386ساعت 0:27 توسط عزت انعامی
GetBC(301);
نظرات شما
تماس تلفنی رفقا از زندان اوین

انوشه آزادبر، ایلناز جمشیدی، فرشید فرهادی آهنگران و روزبه صف شکن با خانواده هایشان تماس گرفتند.
آنان با اعلام این که در بند 209 زندان اوین هستند، به خانواده هایشان گفته اند که حالشان خوب است و در حال بازجویی شدن هستند.
این دانشجویان هیچ خبر دیگری به خانواده هایشان نداده اند.

دقایقی پیش نیز شخصی از سوی وزارت اطلاعات با تماس گرفتن با خانواده ی رفقا مهدی گرایلو و بهروز کریمی زاده به آنان گفت که ایشان حالشان خوب است و در بند 209 زندان اوین هستند. وی گفته است که به دلیل متفاوت بودن موقعیت این دو رفیق با رفقای دیگر امکان صحبت کردنمستقیم خود آنان با خانواده شان میسر نیست.
همچنین این شخص به خانواده ی این دو دانشجو گفته است که تا دو سه روز آینده این دانشجویان با خانواده هایشان شخصاً تماس خواهند گرفت.
احتمال می رود که بهروز کریمی زاده و مهدی گرایلو زیر شدیدترین شکنجه های رژیم قرار داشته باشند.
همچنین احتمالاً دیگر دانشجویان نیز طی ساعات آینده با خانواده هایشان تماس خواهند گرفت
+ نوشته شده در یکشنبه هجدهم آذر 1386ساعت 0:22 توسط عزت انعامی
GetBC(300);
نظرات شما
اخبار کامل در رابطه با دانشجویان مارکسیست بازداشت شده

اخبار کامل در رابطه با دانشجویان مارکسیست بازداشت شده
+ نوشته شده در یکشنبه هجدهم آذر 1386ساعت 0:1 توسط عزت انعامی
GetBC(298);
یک نظر
بیانیه شماره 2 دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب دانشگاه های ایران

تفنگت را آزار نده، دهانم را نمی توانی بست!

دانشگاه پادگان شده است، دانشجویان مقاومت کنید!

دانشجویان! کارگران! رنج دیدگان و مردم ایران!

بار دیگر یاد سال های سیاه ۱۳۶۰، سال های سرکوب و اختناق زنده شده است. بار دیگر بانیان و حامیان نظم کثیف موجود، هوای به بند کشیدن پاک ترین یاران ما را کرده اند.

فضای ملتهب و جنگی موجود، لابی قدرت ها و خطر شوم حمله ی نظامی به ایران، دولت جمهوری اسلامی را در موقعیتی قرار داده است که برای حفظ سیطره ی خود بر مردم ستم دیده ی ایران دست به هر اقدام وحشیانه ای زده و کوچک ترین ندای آزادی خواهی و برابری طلبی را در نطفه خفه کند.

در هفته ی گذشته و در پی اعلام برگزاری مراسم روز دانشجو در روز سه شنبه ۱۳ آذر ماه توسط دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب، شاهد آن بودیم که تعداد نزدیک به ۴۰ نفر از دانشجویان به طرق مختلف و حتی برخی در محوطه ی دانشگاه تهران توسط دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی بازداشت شده و تحت شدیدترین بازجویی ها و در مواردی شکنجه قرار گرفتند و بدین ترتیب، سناریوی وزارت اطلاعات برای سرکوب جنبش چپ دانشجویی آغاز شد. با احتساب دانشجویانی که تا به حال آزاد شده اند، در این لحظه ۲۹ نفر از دانشجویان دانشگاه های مختلف در ارتباط با مراسم ۱۳ آذر بازداشت شده اند که اکثر آنان به بند ۲۰۹ (بند اطلاعات) زندان اوین انتقال یافته اند. ولی حتی چنین برخوردی از سوی فالانژیست ها نیز نتوانست جلوی برگزاری مراسم روز دانشجو را بگیرد و این مراسم با قدرت هر چه تمام تر برگزار شد، هرچند پس از پایان مراسم نیز نیروهای امنیتی دست از تعقیب و دستگیری دانشجویان بر نداشتند. اما این صرفاْ شروع ماجرا بود. دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی که به خیال خود ریشه ی اعتراضات و برگزاری مراسم در دانشگاه های دیگر را خشکانده بود به ناگاه با سیل عظیمی از اعتراضات پرشور دانشجویان آگاه در سراسر ایران و همچنین حمایت های بین المللی از دانشجویان در بند مواجه شد. دانشگاه های کرمانشاه، تبریز، سنندج، شیراز، اصفهان، مازندران، مشهد و ... تنها گوشه ای از قدرت همبستگی دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب بودند که با برگزاری تجمعات قدرتمند، خشم خود را از اسارت رفقایشان اعلام کردند.

دانشجویان! دانشگاه پادگان شده است، مقاومت کنید! آرام ننشینید! کلید آزادی دانشجویان دربند در دستان ماست! به عاملین این سرکوب ها نشان خواهیم داد که خشم ستم دیدگان ایران بسیار فراتر از آن چیزی است که به این سادگی ها خاموش شود. جنبشی که شریان هایش از بطن جامعه می جوشد تا استقرار نهایی آزادی و برابری نه تنها در ایران بلکه در سرتاسر جهان از پای نخواهد نشست.

بدین وسیله ما دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب دانشگاه های ایران اعلام می کنیم که دستگیری گسترده ی رفقایمان نه تنها خللی در اراده ی ما برای مبارزه در راه آزادی و برابری وارد نکرده، بلکه انگیزه ای است قدرتمند برای تداوم راهمان و همچنین خطاب به دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی اعلام می کنیم که اعتراضات و ناآرامی های تاکنونی تنها بخشی از قدرت ما دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب است و تا آزادی تمام رفقای در بندمان، آتش خشم ما فروکش نخواهد کرد.

چخماق ها کنار فتیله بی طاقت اند
خشم کوچه در مشت توست!

دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب دانشگاه های ایران
+ نوشته شده در یکشنبه هجدهم آذر 1386ساعت 0:1 توسط عزت انعامی
GetBC(299);
نظرات شما
بیانیه شماره یک دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب تهران

رفقای ما را آزاد کنید !

دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب سراسر ایران؛


همانطور که مطلع هستید سی تن از رفقای ما در بند 209 زندان اوین تحت شکنجه و بدترین شرایط جسمی و روحی قرار دارند. برگزاری قدرتمند مراسم روز دانشجو در تهران، مازندران، کرمانشاه، تبریز و همدان نشان دهنده عزم راسخ ما برای رساندن فریاد رسای آزادیخواهی و برابری به گوش جامعه بود. رژیم اختناق و سرکوب اسلامی در این خیال واهی به سر می برد که با دستگیری رفقای ما خواهد توانست مانع برگزاری شکوهمند مراسم روز دانشجو شود. اما در این راه شکست مفتضحانه ای خورد. این پیروزی را به تمامی رفقای دانشجو تبریک می گوییم.


رفقا ! فردا روزی است که دانشگاه های سراسر ایران باید فریاد ما را برای آزادی تمامی دانشجویان در بند بشنود و بار دیگر سکوت قبرستانی و پادگانی شان شکسته شود. این مهم اتحاد عمل و سازماندهی ما را برای آزادی هر چه سریعتر رفقا می طلبد. در تمامی دانشگاههای ایران خبر دستگیری فعالان دانشجویی را پخش نمایید و بگذرایید تمامی جامعه بداند که دانشجوی او به جرم آزادیخواهی و برابری طلبی در بند است. در این میان سکوت بی شرمانه رسانه ها اعم از وابسته و به ظاهر "بی طرف" و "دموکراسی خواه" وظیفه ما را برای خبررسانی دو چندان کرده است. این سکوت هم پیمان بی شرم سرکوب است. این دروغ پراکنی ها و لاپوشانی ها تمهید دیرینه سال اربابان سود وسرمایه است.

رفقا ! چشمان خانواده های دانشجویان زندانی به اراده ی راسخ ما دوخته است. ما پیشتر نشان دادیم که با هیچ تهدید و ارعابی دست از مطالبات صنفی و سیاسی خود نخواهیم کشید. با شناختی که از رفتار وحشیانه رژیم در زندانها سراغ داریم به خوبی میدانیم که سلامتی رفقای ما در خطر است. مبارزه ی ما تا آزادی تمامی دانشجویان سیاسی در بند ادامه دارد.


طبقه کارگر آگاه ایران؛

دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب در سراسر ایران متحد همیشگی و طبقاتی شما بوده و در تمامی اعتراضات و اعتصابات به حق شما هم صف و هم سنگر شماست. شعارهای چند سال اخیر که بارزترین آن "جنبش دانشجویی متحد جنبش کارگری" است به خوبی نشان از این مسئله دارد که دانشجویان راه خویش را برای رساندن جامعه به "آزادی و برابری" در اتحاد با کارگران یافته اند. حمایت و خبررسانی شما در این مقطع زمانی گامی است بلند در راستای این اتحاد و مبارزه مشترک .


مردم آزادیخواه سراسر جهان؛

دانشجویان ایران با شعار "نه به جنگ" و "نه به استبداد " قدم در راه مبارزه با جنگ طلبی امپریالیسم و بنیادگرایی نهاده اند. در این راه حمایت تمامی آزادیخواهان جهان پشتوانه ای است محکم برای شکستن صف ارتجاع و جنگ طلب تا سایه شوم جنگ و ناامنی را از زندگی مردم ایران بزداید.


دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب تهران

شانزدهم آذر 1386
+ نوشته شده در جمعه شانزدهم آذر 1386ساعت 15:40 توسط عزت انعامی
GetBC(306);
نظرات شما
عکسهای دیگری از رفقای بازداشت شده + آخرین لیست دانشجویان زندانی


بهروز کریمی زاده کسی که مستقیم روبه رو را نگاه می کند.
مهدی گرایلو در حالی که پلاکارد ۱۷ سال حبس فعالان کارگری را در دست دارد.
انوشه آزادفر: تنها یک نژاد و آن هم نژاد انسانی



رفیق هادی سالاری

لیست کامل یاران دربند
مهدی گرایلو - کارشناسی ارشد ژئوفیزیک دانشگاه تهران
نادر احسنی - فارغ التحصیل دانشکده منابع طبیعی دانشگاه مازندران
انوشه آزادبر - علوم اجتماعی دانشگاه تهران
ایلناز جمشیدی - ارتباطات دانشگاه آزاد تهران مرکز
بهروز کریمی زاده - اخراجی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران
سعید حبیبی – دانشجوی اخراجی تربیت مدرس
علی سالم - پلی تکنیک
محسن غمین - دانشگاه پلی تکنیک
یونس میرحسینی - فنی باهنر شیراز
میلاد عمرانی - شهید رجایی
عابد توانچه - دانشجوی اخراجی دانشگاه پلی تکنیک
صدرا پیرحیاتی - دانشگاه شاهد
روزبه صف شکن - کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران
سعید آقام علی - دانشگاه هنر یزد
روزبهان امیری - دانشکده علوم دانشگاه تهران
نسیم سلطان بیگی - دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه
کیوان امیری الیاسی - کارشناسی ارشد دانشگاه شریف
هادی سالاری - دانشگاه رجایی
امیر آقایی - دانشگاه رجایی
فرشید فرهادی آهنگران - دانشگاه رجایی
سعید آقاخانی
اوختای حسینی - دانشگاه آزاد
سروش هاشم پور - چمران اهواز
حامد محمدی - اقتصاد دانشگاه مازندران
آرش پاکزاد - علوم اجتماعی دانشگاه مازندران
میلاد معینی - مردم شناسی دانشگاه مازندران
بهرنگ زندی - مردم شناسی دانشگاه مازندران
حسن معارفی - دانشگاه مازندران
مجید اشرف نژاد – دانشگاه رجایی
پیمان پیران – دانشجوی اخراجی دانشگاه تهران

*** رفقا خانم مهسا محبی آزاد شده اند. ما با ایشان تماس داریم.
*** رفقا مجید اشرف نژاد و پیمان پیران هم مطمئنا بازداشت شده اند. ما به آخرین قراری هم که با این رفقا داشتیم رفتیم ولی موفق به بدست آوردن خبری از این دو رفیق نشدیم. احتملا مجید و پیمان هنگام خروج از دانشگاه بازداشت شده اند.
*** رفقایی که پسورد وبلاگ عابد را دارند لطفا به کدهای وبلاگ دست نزنند وگرنه مجبور هستیم پسورد را عوض کنیم.
+ نوشته شده در چهارشنبه چهاردهم آذر 1386ساعت 3:49 توسط عزت انعامی
GetBC(288);
15 نظر
آخرین اسامی رفقای بازداشتی( نام پنج نفر همچنان معلوم نیست )

تا کنون تعداد زیادی از دانشجویان چپ دانشگاه های تهران ، پلی تکنینک ، بابلسر و اهواز بازداشت شده اند. آخرین اسامی به دست آمده از این رفقا به شرح زیر است:

سعید حبیبی، بهروز کریمی زاده ، انوشه آزادفر ، بهزاد باقری ، کاوه عباسیان , مهدی گرایلو ، بیژن صباغ, امین قضایی ، الناز جمشیدی ، احسان آزادفر، نادراحسنی ، آرش پاکزاد ، حسن معارفی ، علی سالم ، محسن غمین ، حسین بابایی ، روزبه فقیهی ، ياسر پيرحياتي , بهزاد موسوي ، بهزاد باقری , روزبه صف شکن , هادی سالاری , فرشید فرهادی آهنگران , امیر آقایی , میلاد عمرانی , سعید آقایی ، علی خلیلی , میلاد معینی ، بهرنگ زندی ، حامد محمدی , مهدی بهرنگ ، نسیم سلطان بیگی زاده ، کیوان امیری الیاسی ، سیروس...
+ نوشته شده در چهارشنبه چهاردهم آذر 1386ساعت 2:24 توسط عزت انعامی
GetBC(296);
نظرات شما
تلاش مسخره ارگان های تبلیغاتی حکومت

واکنش حکومت دروغ و سانسور به اعتراض دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب در دانشگاه تهران

بدنبال تظاهرات موفقیت آمیز ما دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب در دانشگاه تهران٬ ارگان های خبررسانی حکومت در تلاشی مسخره به تحریف این تجمع پرداخته اند. انتشار چنین اخبار دروغینی از جانب رسانه های حکومتی ضمن اینکه ترس آن ها را از بیان واقعیت نشان میدهد٬ وظیفه همه ما دانشجویان را برای رساندن واقعیات به گوش مردم را صد چندان میکند.

دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب همه ارگان های خبررسانی واقعی را فرامیخوانند که با درج اخبار واقعی این اعتراضات٬ که امروز در تهران تازه شروع آن بود٬ به آزادیخواهی و برابری طلبی در ایران کمک کنند . این جا تنها گوشه هایی از تلاش ارگان های خبررسانی حکومت:

به گزارش ايسنا، اين دانشجويان كه براي برگزاري اين تجمع مجوزي نداشتند و تعدادشان حداكثر به 100 نفر مي‌رسيد، در حالي‌كه پلاكاردهايي با مضامين انتقادي عليه مسوولان دانشگاهي در دست داشتند از مقابل دانشكده‌ي هنرهاي زيباي دانشگاه تهران به سمت دانشكده‌ي فني اين دانشگاه حركت كردند و با خواندن سرود و سر دادن برخي شعارها در مقابل دانشكده‌ي فني توقف كرده و تريبون آزاد تشكيل دادند.

همچنين پس از سخنراني مجري تريبون آزاد و تعدادي از تجمع‌كنندگان، اعلاميه‌ي با نام «اعلاميه‌ي دانشجويان آزادي‌خواه و برابري‌طلب» ازسوي مجري تريبون آزاد خوانده شد.

تجمع‌كنندگان ساعتي بعد درحالي‌كه شعار مي‌دادند به سمت درب اصلي دانشگاه تهران حركت كردند و پس از رسيدن به درب دانشگاه تهران پلاكاردهاي خود را به سمت رهگذران گرفتند.

تجمع‌كنندگان پس از 20 دقيقه تجمع در اين محل به سمت صحن دانشگاه رفته و سپس به تجمع خود پايان دادند.

دكتر قمصري،معاون دانشجويي دانشگاه تهران، دراين ارتباط با بيان اين كه براي برگزاري اين تجمع مجوزي از سوي هيات نظارت بر تشكل‌هاي دانشجويي دانشگاه ارائه نشده بود، به خبرنگار ايسنا گفت:« اين افراد عضو تشكل مجوزداري نيستند كه بخواهند براي برگزاري تجمع درخواست مجوز كنند.»

گزارش فارس از تجمع ماركسيست‌ها در دانشگاه تهران

خبرگزاري فارس: گروهي از ماركسيست‌ها ظهر امروز با تجمع در مقابل دانشكده فني دانشگاه تهران شعارهايي عليه دولت و نهادهاي نظام سر دادند.

ه گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، ظهر امروز عده‌اي از ماركسيست‌ها كه با فراخوان از سراسر كشور در مقابل دانشكده فني دانشگاه تهران گرد آمده بودند، تجمع اعتراض آميزي را برگزار كردند.

اين افراد كه تعداد آنها به حدود 40 نفرمي‌رسيد پلاكاردهايي با مضامين «سهميه بندي بنزين، تشديد فشار اقتصادي بر مردم»، «ما خواهان لغو تمامي احكام كميته‌هاي انضباطي هستيم»، «جنبش دانشجويي متحد جنبش كارگري و جنبش زنان» و «طرح امنيت اجتماعي يا تشديد سركوب مردم» در دست داشتند.

در ابتداي اين تجمع تني چند از تجمع كنندگان كه برخي از آنها ادعا مي‌كردند از شهرهاي ديگر به دانشگاه تهران آمده‌اند، به ايراد سخنراني پرداختند.

يكي از اين سخنرانان اين تجمع كه ادعا مي‌كرد از مازندران به دانشگاه تهران آمده است با اشاره به اينكه به نمايندگي از دانشجويان رد صلاحيت شده سخنراني مي‌كند، گفت: در راه مازندران به تهران اتوبوس ما را نگه داشتند و از هر كدام از افراد اتوبوس مشخصات و كارت شناسايي خواستند و من الان شانس آورده‌ام كه اينجا هستم.

پس از سخنان اين فرد ، يكي از حاضران كه وظيفه مجري‌گري اين مراسم را برعهده داشت بيانيه‌اي را قرائت كرد كه در اين بيانيه با تاكيد بر عدم مداخله خارجي در كشور نسبت به آنچه آن را استبداد داخلي مي‌ناميدند اعتراض شده بود. پس از پايان قرائت بيانيه تريبون آزادي نيز برگزار شد كه يكي از حاضران با بيان اينكه در دولت اصلاحات، جنبش دانشجويي دل در گرو فشار از پائين وچانه‌زني از بالا داشت، تصريح كرد: امروز جنبش دانشجويي به راديكاليسم انقلابي رسيده و از تئوري انقلابي پيشتاز حمايت مي‌كند.

پس از پايان تريبون آزاد، شخصي با اين سخن كه در چند روز گذشته از صداي آمريكا گرفته تا روزنامه كيهان ما را بايكوت خبري كردند، دانشجويان را براي حركت كردن به سمت درب اصلي دانشگاه تهران فراخواند تا به گفته خود صدايشان را به مردم برسانند.

پس از اين سخنان ،تجمع كنندگان ماركسيست و تعدادي از دانشجويان كه تماشاگر بودند به سمت درب اصلي دانشگاه تهران حركت كردند.

ماركسيست‌ها در راه خود شعارهايي همچون دانشجو مي‌ميرد ذلت نمي‌پذيرد، دانشجوي زنداني آزاد بايد گردد، شركت در انتخابات خيانت خيانت و ... سر مي‌دادند.

اين افراد با رسيدن به درب اصلي دانشگاه تهران و مشاهده تعداد محدودي از نيروهاي نظامي كه پشت به آنها در بيرون از دانشگاه تهران ايستاده بودند، شعارهايي چون «محمود احمدي‌نژاد عامل تبعيض و فساد» سر دادند.

اين گزارش حاكيست، هنگامي كه اين شعارهاي دانشجويان با هيچگونه عكس‌العملي از سوي نيروي انتظامي مواجه نشد، اين افراد با انداختن ترقه و ايجاد سر و صدا و سوت و كف قصد ايجاد هياهو داشتند.

اما پس از حدود 15 دقيقه حضور اين افراد در مقابل درب دانشگاه تهران و مواجه نشدن با هيچگونه عكس العملي از سوي نيروهاي انتظامي، اين افراد با عصبانيت ضمن پرتاب كردن تابلوهاي خود به سمت نيروهاي انتظامي در بيرون از دانشگاه پايان تجمع خود را اعلام كردند.
+ نوشته شده در چهارشنبه چهاردهم آذر 1386ساعت 0:26 توسط عزت انعامی
GetBC(297);
4 نظر
زور رژیم به دانشگاه نرسید.


زور رژیم به دانشگاه نرسید.










در حالی که تعداد زیادی از دانشجویان بازداشت شده اند مراسم بزرگداشت روز دانشجو به دلیل تعطیلی روز جمعه 16 آذر، امروز 13 آذر در صحن دانشکده ی فنی تهران برگزار شد. این مراسم بزرگداشت به اعلام خشم و کینه ی دانشجویان از رژیمی تبدیل شد که خون مردم ایران را در شیشه کرده است. مراسم امروز نیز همانند مراسم 16 آذر سال گذشته با حضور پر تعداد دانشجویان و برافراشته شدن پلاکاردهای سرخ رنگ _ که بر روی آنها شعارها و عبارات کمونیستی نوشته شده بود _ برگزار گردید.
از ساعات اولیه صبح امروز نیروهیا حراست و مامورین وزارت اطلاعات با موتور و ماشین در حال گشت زنی در سطح دانشگاه بودند و هر دانشجویی را که به زعم خودشان «مشکوک» تلقی می شد دستگیر کرده و جلوی درب 16 آذر دانشگاه تحویل نیروهای اطلاعاتی و امنیتی می دادند.
تعداد 4 نفر از دانشجویان اهوازی که برای احمایت از دانشجویان مارکسیست بازداشت شده به دانشگاه تهران آمده بودند تر جمله کسانی بودند که توسط نیروهای حراست به نیروهای امنیتی بیرون دانشگاه تحویل داده شدند. تنها نامی که از این رفقی در دست است رفبقی به نام سیروس در میان آنان است.
خوشبختانه پیمان پیران و پریسا نصر آبادی بازداشت نشده اند و تا ساعت 13.20 دقیقه توسط رفقا دیده شده اند اما یاسر پیرحیاتی به احتمال صد در صد بازداشت شده است و هیچ یک ار رفقی بعد از درگیری با ماموران حراست او را مشاهده نکرده است. احتمالا او نیز به نیروهای بیرون دانشگاه تحویل داده شده است.
تمامی نیروهای شناخته شده ی چپ در دانشگاه های تهران و بابل بازداشت شده اند و تعداد زیادی از رفقی تحت تعقیب می باشند. تمام خطهای موبایل رفقی به شکل مفتضحانه ای شنود می شود و ماشینهای پلاک شخصی در حالی که سرنشینان آنها عکس رفقی هنوز بازداشت نشده را در دست دارند مشغول گشت زنی در اطراف دانشگاه ها و منازل این عزیزان هستند.
در صورت تماس با رفیقی که دوربین تهیه خبر در اختیار وی قرار دارد عکسهای این تجمع منتشر خواهد شد.
از تمامی سایتهای خبری ، گروه های سیاسی و حقوق بشری و ... تقاضا می شود ای میلهای رفقای بازداشت شده را سریعا از لیست ارسال خود خارج کنند.
رفقای خارج کشور لطفا از هرگونه تماس تلفنی با رفقای داخل خودداری کنند و به هیچ وجه به چراغهای روشن ای دی های این رفقا در مسنجر یا پالتاک اعتنایی نکنند زیرا از اولین لحظه های بازداشت و بازجویی فشارها بی امانی برای گرفتن پسورد ای میلها ی زندانیان سیاسی توسط تیم بازجویی صورت می گیرد.گوشی تلفن همراه همه ی رفقای بازداشت شده هم در اختیار تیم بازجویی می باشد.
به دلیل جابجایی مکرر و پیش رو بودن یک سفر نسبتا طولانی این وبلاگ تا اطلاع ثانوی تعطیل است.
بدرود.

وبلاگ رسمی دانشجویان چپ رادیکال
+ نوشته شده در سه شنبه سیزدهم آذر 1386ساعت 15:9 توسط عزت انعامی
GetBC(295);
6 نظر
13 آذر


مراسم بزرگداشت روز دانشجو که فراخوان آن توسط فعالان چپ دانشجویی داده شده بود هم اکنون در دانشگاه تهران در حال برگزاری است.
شعار دانشجویان :

بر پا خیز از جا کن بنای کاخ دشمن
مرگ بر دیکتاتور
مرگ بر استبداد
دانشجوی زندانی آزاد باید گردد
زندانی سیاسی آزاد باید گردد
+ نوشته شده در سه شنبه سیزدهم آذر 1386ساعت 13:4 توسط عزت انعامی
GetBC(294);
یک نظر
بازداشت

یاسر پیر حیاتی و پیمان پیران

از دانشجویان چپ رادیکال احتمالا در دانشگاه تهران بازداشت شده اند.
یاسر پیر حیاتی و پیمان پیران از اعضای چپ رادیکال در حین انتقال پلاکاردهای سرخ رنگ آماده شده برای مراسم امروز به دانشکده ی فنی دانشگاه تهران توسط نیروهای اطلاعات مستقر شده در دانشگاه دستگیر و به ساختمان حراست منتقل شده اند. چند دقیقه پس از این اتفاق دو ماشین با شیشه های تیره رنگ و بدون پلاک با سرعت از جلوی ساختمان حراست به حرکت در آمده اند.
هم اکنون تعداد زیادی نیروی امنتی در دانشگاه تهران مشغول پرسه زدن هستند و خودروهای ون معروف وزارت اطلاعات در تمامی کوچه پس کوچه های اطراف دانشگاه مستقر هستند.

+ نوشته شده در سه شنبه سیزدهم آذر 1386ساعت 11:43 توسط عزت انعامی
GetBC(292);
نظرات شما
فوری فوری فوری

رفقا
مهسا محبی بازداشت شد. لطفا سریع پسورد وبلاگ « آزادی برابری » را عوض کنید.
+ نوشته شده در سه شنبه سیزدهم آذر 1386ساعت 11:0 توسط عزت انعامی
GetBC(291);
نظرات شما
ظاهرا وبلاگ من فیلتر شده

http://takravi.blogspot.com/

http://www.takravi2.blogfa.com/
+ نوشته شده در سه شنبه سیزدهم آذر 1386ساعت 10:38 توسط عزت انعامی
GetBC(290);
نظرات شما
بازداشت

مجید اشرف نژاد از اعضای برجسته ی چپ
رادیکال از مقابل درب منزلش ربوده شد.
محسن غمین از دانشجویان سوسیالیست
پلی تکنیک ، داخل دانشگاه بازداشت شدند.
بابک پاشا جاوید در محل وزارت اطلاعات خیابان
وزرا بازداشت شد.
+ نوشته شده در سه شنبه سیزدهم آذر 1386ساعت 10:33 توسط عزت انعامی
GetBC(289);
نظرات شما
احتمال بازداشت بابک پاشا جاوید

باباک پاشا جاوید از دانشجویان سوسیالیست پلی تکنینک هم اکنون پس از ارسال یک پیام کوتاه از طریق تلفن همراه از تحت تعقیب بودن خبر داد و در خواست کرد که مدام با او در تماس باشیم . او نوشت که در صورت قطعی شدن دستگیری ، تلفن خود را خاموش و مخفی خواهد کرد.
پس از ده دقیقه ارتباط با رفیق بابک قطع شده و تلفن همراه او خاموش می باشد.
+ نوشته شده در سه شنبه سیزدهم آذر 1386ساعت 9:13 توسط عزت انعامی
GetBC(287);
یک نظر

صفحه نخستپست الکترونیکآرشیو
درباره وبلاگ
*« هدف فوری کمونیستها همان هدفی است که تمام احزاب پرولتری در پی آن هستند: تشکیل پرولتاریا به صورت طبقه ، بر انداختن سلطه ی بورژوازی ، تصرف قدرت سیاسی به دست پرولتاریا. »*« فرهنگی که بورژوازی در فقدان آن مویه سر می دهد، فرهنگی است که اکثریت عظیم انسانها را آموزش می دهد چون ماشین کار کنند.»*« برای پرولتاریا قانون ، اخلاق و مذهب چیزی جز اغراض بورژوایی نیستند که منافع بورژوازی در پس آنها نهان است. »*« کمونیسم هیچ کس را از تملک محصولات جامعه محروم نمی کند ، بلکه این قدرت را از هر کس سلب می کند که با تملک این محصولات کار دیگران را از آن خود کند.»مانیفست حزب کمونیست*« هیچ چیز خنده آورتر و مضرتر از این نیست که شخصی بخواهد خود را پیری وانمود سازد که گوئی مدتهاست تمام مراحل مبارزه ی قطعی را گذرانده است. »لنین*« سوسیالیزم نظامی از ارزشها را ارائه می کند که تا کنون هرگز به طور کامل تحقق نیافته است، نه یک الگوی ساخته شده را که تا کنون در جائی از جهان به نمایش گذاشته شده باشد.» سمیر امین*«دیکتاتوری انقلابی یعنی قدرتی که مستقیما بر تصرف انقلابی و ابتکار بلاواسطه ی توده های مردم از پائین متکی است نه بر قانون صادره از طرف یک قدرت متمرکز دولتی.»لنین*«مارکسیسم بر خلاف سوسیال دموکراتیسم خرده بورژوایی و اپورتونیستی ... بر آن است که در دوره های مذکور ( انقلاب و انتقال ) ، دولت نباید از نوع جمهوری مجلسی بورژوایی باشد ، بلکه باید از نوع کمون پاریس یا شوراهای نمایندگان کارگران در 1905 و 1917 باشد.»لنین* « بین جامعه ی سرمایه داری و جامعه ی کمونیستی دوران گذار انقلابی اولی به دومی قرار دارد. منطبق با این دوران یک دوران گذار سیاسی نیز وجود دارد که دولت آن چیزی جز دیکتاتوری انقلابی پرولتاریا نمی تواند باشد.»مارکس*« دیکتاتوری پرولتاریا عبارت است از یک مبارزه ی سرسخت، خونین و بی خون ، قهری و صلح آمیز ، جنگی و اقتصادی ، تربیتی و اداری بر ضد نیروها و سنن جامعه ی کهنه. »لنین* طبقه ستمكشى كه براى اموختن طرز استعمال اسلحه و بدست آوردن آن نكوشد فقط شايسته آن است كه با وى همانند برده رفتار شود. لنين* سوسياليستها چنانچه از سوسياليست بودن خود دست نكشيده باشند نمی توانند با هرگونه جنگى مخالفت كنند.لنین
سایتهای سیاسی
آقای فواد شمس باور کنید که حماقت فضیلت نیست!به مرد مو سپید ترانه هاتوجیه حمله به ایران از «برنامه هسته ای» به «تروریسم» تغییر می کندفراخوان ضد جنگ« من تخم اژدها افشاندم ولی حاصلی جز خراطین بر نگرفتم »No war on iranدیکتاتوری پرولتاریا، تعابیر، تفاسیر، حقیقت« من تخم اژدها افشاندم ولی حاصلی جز خراطین بر نگرفتم »Imagineمصاحبه با سایت گل سرخ ترانهمصاحبه ی من با سعید!!!مصاحبه ی من با سعید!!!اخبار سیاسیفیلتر شکن جدیدطومار مخالفت با سانسور11 سپتامبر 1973آرشیو
نوشته های پیشین
آذر 1386آبان 1386مهر 1386شهریور 1386مرداد 1386اردیبهشت 1386اسفند 1385بهمن 1385تیر 1385
پیوندها
آرشیو مارکسیستهاnew left reviewmonthly reviewوبلاگ بعدی من!!!وبلاگ قبلی من!یادداشتهای تنهایی***سعید حبیبی***مرتضی اصلاحچی***آزادی برابری***کانون زندانیان سیاسی ایران در تبعیدآزادی بیانسهیل آصفیبابکعلی قلی زادهدیگرپژواک*وبلاگ رسمی دانشجویان سوسیالیست پلی تکنیکkvinnonetایران تلگرافاتحاد چپحقوق بشرسوسیالیزمنشریه دانشجویی آلترناتیوپرچم سرخکارگران ایران تنها نیستندحرفهای گدا و فقیرمازیار رازی*** خاک ***عسل نگاشتمینا اسدیگل سرخ ترانهشاملومنطقه ی مردهدکتر احمد سیفسکوت پر صداعلی سالکیپژواک دانشجو*نارونآرمان خلقشیرکومنوچهر اسد بیگیعقابهای سرخیادداشتهای تنهاییبهرام رحیمینشریه فریادایرج جنتی عطائییا مرگ یا آزادیرنگ فریادهمسنگر**کارگر ایران*باغ مخفیآرمان خلقکوخاخگرپیامالناز انصاریپروانه وحید منشنشر کارگری سوسیالیستینشریه دانشجوئی سحرمحسن گرامی*خزعبلات یک پیامبر دیوانه***آزادی برابری***کسوفنشریه هفتهبهارهعباس مظاهریبابک خرمدینکاوه خرمدینعلم انقلاب*آسمان دیلی نیوزکارگران جهان متحد شویدرادیو برابریایران تریبوندنیای ماپیک نتگزارشگراخبار روز**کمپین آزادی پلی تکنیکمصطفی جوکارنشریه دانشجوئی بذرخبرنامه ی فعالین مازندران* خبرنامه ی جنبش چپ دانشجوئی *کمیته دانشجوییمیلیتانتوبلاگ رسمی دانشجویان سوسیالیست پلی تکنیک

RSS POWERED BYBLOGFA.COMطراح قالبدیجیتال کیوان
persianstat(10021009, 0);