۱۳۸۷ خرداد ۲۳, پنجشنبه

برخورد نیروهای رادیکال با احتمال شورش در ایران کورش عرفانی


هر روز که می گذرد وخامت اوضاع اقتصادی امکان بروز شورش از جانب مردم را افزایش می دهد.
روز 12 خرداد خبر رسید که با پخش خبر کمبود چای، قند و شکر مردم به مغازه ها و فروشگاه ها هجوم آورده و این مواد به سرعت کمیاب شد. قیمت این مواد در برخی شهرها ناگهان صدرصد و یا بیشتر افزایش یافت. این امر در شهرهای استان ایلام، کرمانشاه، و لرستان دیده شده است و بیم آن می رود که در سایر استان ها نیز رواج یابد. این خبر هم چنین در مورد سایر استان ها و شهرها و نیز سایر مواد مانند نمک نیز مطرح شده است. کسانی که با اقتصاد اجتماعی وروانشناسی اجتماعی آشنایی دارند خوب می دانند که بروز این گونه رفتارها به ناگهان در چندین استان یک کشور بزرگ مانند ایران و آن هم در شرایط بحران ساختاری اقتصادی و اجتماعی به هیچ وجه امری تصادفی نیست و حکایت از موضوعی جدی و ریشه ای دارد. باید درنظر داشت که در حال حاضر گرانی مواد غذایی، خاموشی های برق، قطع آب، افزایش عمومی قیمت کالاها و مسکن و هجوم مالیاتی دولت به مردم برای جبران کمبودهای مالی خود می روند که از محدوده های تحمل پذیری مردم در گذرند و شرایط را طوری شکل دهند که حتی وحشت از سرکوب نیز به عنوان آخرین ابزار کنترل اجتماعی دیگر تاثیر گذار نباشد. مدیریت پاسداران راس قدرت نمی توانست نتیجه ای بهتر از این داشته باشد. علائمی از این دست تایید کننده ی این فرضیه هستند که جامعه ی ایرانی درآستانه ی یک انفجار قرار دارد و اینکه این انفجار نه به صورت یک جنبش سازمان یافته و دارای مدیریت، بلکه به صورت یک شورش کور روی خواهد داد.برخی ویژگی های شورش اجتماعی شورش در جامعه شناسی سیاسی عبارت است از یک حرکت اعتراضی ناگهانی که ناشی از وخامت اوضاع اقتصادی و اجتماعی جامعه است و آینده ی آن قابل پیش بینی نمی باشد. برخی از ویژگی های شورش عبارتند از:
1- زمان، مکان و چگونگی آغاز شورش چندان مشخص وقابل پیش بینی نیست،
2- شورش به صورت ناگهانی روی داده و بسیاری را غافلگیر می کند،
3- هر بهانه ای برای بروز شورش می تواند کافی و وافی باشد،
4- شورش به سرعت فراگیرشده و گسترش می یابد،
5- شورش در مدت زمانی کوتاه روی می دهد، عمر آن بستگی به پارامترهای فراوانی دارد از جمله:
a. گستره ی شورش و تنوع نیروهای شرکت کننده در شورش. بدین معنا که هر چه شورش گسترده تر باشد و قشرهای اجتماعی متنوع تری را شامل شود شانس دوام آن بیشتر است.
.b هرچه ریشه های شورش قویتر، قدیمی تر و عمیق تر باشد شورش طولانی تر خواهد بود.
c. هر چه شورش رادیکال تر باشد برخوردهای شدیدتری را می آفریند.هیچ شورشی، به این عنوان، نمی تواند دوام آورد و منجربه یک تغییر مهم شود. زیرا شورشیان با چنین منظوری به صحنه نمی آیند و پس از وارد ساختن خسارات شدید و فروکش خشم خود صحنه را خالی می کنند. البته این امر در مورد شورش هایی که با انگیزه ی سیاسی انجام می شود بیشتر مصداق دارد. در شورش هایی که به دنبال وخامت جدی اوضاع اقتصادی واجتماعی روی می دهد شانس تداوم شورش و تبدیل آن به حرکتی وسیع تر و مهم تر بیشتر است، زیرا دلایل شورش بر سر جای خود باقی هستند و اینگونه نیست که با یک استعفا، یا عزل یک مقام یا پس گرفتن یک تصمیم شورش فرو نشیند و یا دلیل وجودی خود را از دست دهد. به همین دلیل درباره ی بروز شورش در ایران باید این احتمال را داد که خیزش اعتراضی مردم بتواند خصلت های تبدیل شدن به یک حرکت درازمدت تر را داشته باشد. لیکن باید توجه داشت که تبدیل شورش یا خیزش به جنبش امری خودکار و جبری نیست و نیازمند دخالت ارادی نیروهای آگاه و سازماندهی شده دارد. به عبارت دیگر در کنار شورشیان، که به خاطر خشم و اعتراض گری در صحنه هستند، باید نیروهایی وجود داشته باشد که برای بهره بری از اوضاع بحرانی از قبل تهیه و تدارک دیده اند و آمادگی حضور «هدفمند» در صحنه را دارند. حال سوال این است که این نیروهای تغییر گر چه آمادگی هایی باید به دست آورند و اینکه درزمان بروز شورش چه باید بکنند. نگارنده چندی پیش در مقاله ای آمادگی های مشخصی را که نیروهای تغییرگر، یعنی نیروهایی که می خواهند تمامیت رژیم را به کنار بزنند، باید به دست آورند برشمرده بود. در اینجا بهتر است به کنش های مشخصی بپردازیم که می تواند در شرایط فعلی در تسریع بروز شورش و به ثمر رسیدن آن نقش ایفا کند. زمینه سازی هدفمند برای شورش یکی از سوالات مهمی که در حال حاضر مطرح است این است که چگونه می توان جو شورشی جامعه را دامن زد و زمینه های شکستن نظم حاکم را فراهم کرد. در این باره باید بدانیم که برخی فعالیت ها هستند که می توانند در از میان بردن جو ترس و سرکوب نقش آفرینی کنند و با ایجاد روحیه ی جنگندگی و شجاعت در نیروهای بالقوه مستعد جامعه، آنها را برای رویارویی با سرکوبگری که مهمترین مانع بروز یک قیام برانداز پس از یک شورش ناگهانی است آماده سازند. باید در نظر داشت که با کار بر روی این جنبه از پدیده ما قادر خواهیم بود انبوهی از افراد منتظر در جامعه را داشته باشیم که چون ترس در وجودشان جای خود را به شجاعت داده است آماده اند تا به محض بروز یک شورش با نیروهای سرکوبگر رژیم درگیر شده و آنها را تار ومار کنند. کنش ها و فعالیت هایی که می تواند نظم اجتماعی را شکسته و به سرعت جوی آماده برای خیزش اعتراضی آماده سازد عبارت است از:
1) خرابکاری: هیچ چیز برای فروپاشی نظام حاکم خطرناکتر از آسیب زدن به امکانات مادی و اقتصادی آن نیست. در این باره می توانیم به طور مشخص به کارخانه ها، انبارها و موسسات اقتصادی در اختیار بازاریان، روحانیون و پاسداران و آقازاده ها اشاره کنیم. با شناسایی این مراکز و آسیب زدن به آنها از طریق آتش سوزی، انفجارهای تخریب گرایانه، از کار انداختن سیستم های ایمنی و یا قطع برق آنها و به طور کلی هر نوع عملی که منجر به وارد آمدن خسارت های مهم و کارآ بر ثروت ها و دارایی های این افراد شود گام مهمی در فلج کردن چرخه ی اقتصادی ضد مردمی و استثمارگرانه ی طبقه ی حاکم برداریم.
2) برانگیختن مستمر حرکت های اعتراضی، تجمعات، تحصن ها، اعتصاب و وارد عمل شدن برای اقدامات اعتراضی مانند بستن جاده های اصلی و فرعی، بستن راه های ورودی به کارخانه، هجوم به ساختمان هایی که محل دفتر مدیریت هستند، به گروگان گرفتن مدیران و مسولان، مختل کردن روند کار از هر طریق ممکن.
3) بردن اقدامات اعتراضی از درون محیط بسته ی کارخانه ها به محیط باز خیابان های شهر. باید حرکت ها را به سرعت به سمت مرکز شهر و خیابان های مهم هدایت کرد و با ایجاد ترافیک و اختلال در عبور و مرور، شهر را فلج کرد. در این موارد معمولا به آتش کشیدن ماشین ها و قرار دادن آنها در میان خیابان و یا تخریب بناهایی مانند کیوسک های نیروی انتظامی نیز قابل استفاده است.
4) باید مراکز و نیروهای سرکوب مانند گارد ضد شورش، سپاه، بسیج و نیروی انتظامی را به طور جمعی و با شدت عمل تمام مورد حمله و هجوم قرار داد و به آنها نشان داد که قرارگرفتن درمقابل اراده ی مردم مستوجب بدترین مجازات هاست.
5) ارسال نامه ها و پیام های تهدید آمیز برای مقام های دولتی و آمران و عاملان سرکوب و به اجرا درآوردن سرکوب.
6) تحریم وسیع رسانه های دولتی،
7) طغیان گری روزانه از طریق سرپیچی از زورگویی های ماموران دولتی، درگیر شدن با ماموران و گشت های رژیم. دعوت از مردم برای دخالت ورزی به هنگام بازداشت ها و هجوم به نیروهای سرکوبگر و وارد ساختن آسیب های جسمی سنگین به آنها
8) سازماندهی برای به چنگ آوردن ثروت های دزدیده شده ی مردم از طریق مصادره مسلحانه ی آنها در بانک ها، صندوق های قرض الحسنه، جواهر فروشی ها و یا بنگاه های اقتصادی بازاری ها و...
9) تنبیه همدستان و همکاران رژیم در تمامی عرصه ها و صحنه ها:
یک سرمایه دار و یا یک بازاری که در شرایط کنونی به ثروت اندوزی مشغول است به همان اندازه لایق سخت ترین مجازات هاست که یک فرمانده ی جنایتکار پاسدار یا نیروی انتظامی.
10) هجوم از هر طریق ممکن به مناطق ثروت مند نشین در مناطق مختلف و به آتش کشیدن یا تخریب ویلاها، کاخ ها، قصرها، برج ها و «بهشت» هایی که در زمین با استثمار جان، ریختن خون و غارت ثروت های میلیون های ایرانی ستمدیده به دست آورده اند. فراموش نکنیم که مبارزه ی طبقاتی زمانی شانس موفقیت دارد که کمترین ترحمی نسبت به دشمنان توده های رنجدیده نداشته باشد، چرا که هر ترحمی بی شک راه را برای تداوم استثمار و استبداد باز می گذارد.
11) با تخریب نمادهای استحمار و بهره کشی فکری و روحی از مردم مانند صندوق های خیریه، مساجد، مراکز تربیت آخوند، تکایا و یا تصاویر منحوس سران رژیم در گوشه و کنار شهر باید به ساختارهای جهل سالاری هجوم آورد.
12) سازماندهی هجوم های دسته جمعی به فروشگاه های بزرگ و غارت کالاهای آنها برای خود یا برای توزیع در میان مردم محروم یکی دیگر از بهترین اقدامات ممکن در شرایط کنونی است. در یک کلام باید از هر فرصت، کوچک یا بزرگ، برای مخالفت ورزی، عصیان گری و شورش گری بهره برد و کاری کرد که پایه های نظم حاکم درهم فروریزد. به عنوان نتیجه گیری می توان گفت که رودرو شدن با رژیمی که به دلیل بافت ضد انسانی و ضد عقلایی خویش تمامی محاسبات سنتی سیاسی را در مبارزه گری به هم می ریزد و تنها با زبان خشک و بی رحم سرکوب سخن می گوید، این تنها در سایه ی به چالش کشیدن مستمر نظم ضد مردمی موجود است که می توان شرایط را برای بروز شورش رهایبخش فراهم ساخت. از زمانی که شورش مردم آغاز شد می توان با حضور از پیش تدارک شده ی خود در صحنه، توان اعتراضی مردم را به گونه ای سازماندهی شده به سوی مراکز نظامی و سیاسی و نمادهای قدرت هدایت کرد و امکان سرنگون سازی رژیم را از طریق جهت دهی هدفمند خیزش مردمی فراهم ساخت. رسیدن به این مرحله نیازمند کار جدی و سازماندهی شده نیروهای براندازاز حالا می باشد. * * korosherfani@yahoo.com

ادامه خشونت در غزه و گفتگوهای آتش بس در مصر BBC


جنبش حماس، که کنترل غزه را به دست دارد، حمله هوایی ارتش اسرائیل را مسبب این انفجار دانسته اما گفته است که در این منطقه عملیات نظامی در جریان نبوده است.
ارتش اسرائیل دست داشتن در این حمله را رد کرده است.
کمی پس از این انفجار، که خانه فرمانده حماس در بیت لاهیا را با خاک یکسان کرده است، آتشبار خمپاره و موشک به سمت مرز اسرائیل آغاز شد.
دست کم 25 نفر در این آتشباری زخمی شدند و شمار زیادی از خانه ها نیز آسیب دیدند.
پیشتر دو فلسطینی دیگر در زد و خورد با سربازان اسرائیلی در غزه کشته شدند.
در همین حال، یک مقام ارشد ارتش اسرائیل به قاهره، پایتخت مصر رفته است تا در گفتگوهای دولت حسنی مبارک در جهت توافق بر سر پیمان آتش بس در غزه و توقف حملات به اسرائیل، شرکت کند.
آموس گیلاس، روز پنجشنبه (12 ژوئن)، با عمر سلیمان، رئیس سازمان اطلاعات مصر گفتگو خواهد کرد.
گمانه زنی
حماس گفته است که هواپیماهای اسرائیلی منزل احمد حموده را، که گفته می شود یکی از بمب سازان این گروه است، منفجر کرده اند.
اسرائیل معمولا حملات هوایی خود به غزه را تائید می کند و انکار حمله امروز از سوی این کشور باعث شده است شایع شود که مواد منفجره ای که در داخل این منزل بوده به طور تصادفی منفجر شده است.
روشن نیست که در کنار چهار قربانی که اعلام شده است، افراد دیگری در زیر آوار مانده اند یا نه. همچنین روشن نیست که آقای حموده هنگام وقوع این حادثه در منزلش بوده است یا نه.
همسایه های آقای حموده با بیل و گلنگ تلاش داشته اند قربانیان دیگر این حادثه را از زیر آوار بیرون بکشند و بنا به گزارش ها سه زخمی با برانکارد از این محل بیرون آورده شده اند.
حماس اصرار دارد که این انفجار توسط ارتش اسرائیل صورت گرفته و آن را "حمله ای شرورانه" توصیف کرده است.
حملات موشکی فلسطینیان، که کمتر باعث تلفات و خسارات می شود، معمولا واکنش نظامی اسرائیل را در پی داشته است.
از پائیز سال گذشته تا کنون، حدود پانصد نفر، که نیمی از آنان فلسطینیان مسلح بوده اند، در عملیات نظامی اسرائیل جان خود را از دست داده اند.
همچنین، از ماه ژوئن سال گذشته که جنبش حماس بر باریکه غزه مسلط شده، اسرائیل این بخش از سرزمین های فلسطینی را در محاصره اقتصادی قرار داده است.

بیانیه‌ی کانون نویسندگان ایران بیست و هفت سال از شکنجه و اعدام سعید سلطان‌پور،


بیست و هفت سال از شکنجه و اعدام سعید سلطان‌پور، عضو برجسته و فعال کانون




نویسندگان ایران، و از نخستین قربانیان دهه‌ی شصت می‌گذرد. گرچه کشتار دهه‌ی




شصت هم‌چنان نقطه‌ی اوج سرکوب در سه دهه‌ی اخیر است، امواج سرکوب،




دستگیری، صدور احکام زندان برای فعالان عرصه‌های مختلف اجتماعی، از نویسندگان




و دانش‌جویان تا کارگران، زنان و دیگر فعالان اجتماعی فروکش نکرده است. بیش از




یک ماه از اعتصاب کارگران نیشکر هفت‌تپّه می‌گذرد. در این مدت، کارگران این




کارخانه در معرض انواع ضرب و شتم و دستگیری بوده‌اند. صدها نفر از دانش‌جویانِ




دانشگاه تربیت معلم کرج در اعتراض به انواع فشار و ستم اعتصاب غذا کردند که این




اقدامِ حق‌طلبانه با حمایت دانش‌جویانِ دیگر روبه‌رو شد و روز گذشته با تحقق تمام




خواسته‌های دانش‌جویان پایان یافت. برای چند تن از فعالان جنبش زنان و نیز فعالان اجتماعی در آذربایجان احکام سنگین زندان صادر شده است.




ما با پابندی به منشور کانون نویسندگان ایران، مبنی بر آزادیِ بیان، اندیشه و مبارزه




با سانسور، ضمن محکوم کردن این سرکوب‌ها، دستگیری‌ها و احکام زندان از




مبارزات کارگران، دانش‌جویان، زنان و فعالان اجتماعی دیگر پیگیرانه حمایت می‌کنیم




و پیروزی‌های به دست آمده در برخی از این عرصه‌ها را به آنان شادباش می‌گوییم.

کانون نویسندگان ایران



۲۱ خرداد ۱۳۸۷

گزارش تصویری از روز پایانی تجمع و پیروزی دانشجویان تربیت معلم




محمد فدایی، بهنود شجاعی و سعید جزی، سه نوجوان، تا ۴۸ ساعت آینده اعدام می شوند


خبرنامه امیرکبیر: در حالیکه پیش از این اعلام شده بود ۱۱ نفر در صبح روز چهارشنبه اعدام خواهند شد، منابع مختلف خبری گزارش دادند که در این میان محمد فدایی، بهنود شجاعی و سعید جزی سه نوجوان که در هنگام ارتکاب به جرم کمتر از ۱۸ سال داشته اند، جزو نفرات اعدامی خواهند بود و ظرف ۴۸ ساعت آینده به پای چوبه دار فرستاده خواهند شد.

فعالان حقوق بشر در ایران خبر دادند که محمد فدایی و بهنود شجاعی پس از طی نمودن پروسه پرابهام و پرتناقض قضائی خود و محکوم شدن به مرگ توسط دادگاههای نوجوانان و علیرغم تلاشهای تشکلات حقوق بشری برای نجات جان آنان جهت اجرای حکم اعدام در تاریخ چهارشنبه مورخه ۲۲/۳/۸۷ ساعاتی قبل از زندان رجایی شهر کرج به سلولهای انفرادی واحد ۲۴۰ زندان اوین منتقل شدند. محکومین به مرگ طبق قاعده از ۴۸ ساعت قبل از اعدام در اینگونه سلولها نگهداری میشوند.

همچنین کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر خبر دادند سعید جزی، محمد فدایی و بهنود شجاعی، سه نوجوان محکوم به اعدام، از زندان رجایی شهر کرج به قرنطینه زندان اوین انتقال یافته و قرار است ساعت ۴ صبح روز چهارشنبه، به محل اجرای حکم اعدام برده شوند.

تاریخ اجرای حکم اعدام این سه نوجوان، که در سنین زیر ۱۸ سال مرتکب جرم شده اند، از سوی دادگاه روز ۲۲ خردادماه مقرر شده است.

قرار است عده ای از فعالان حقوق بشر و وکلای پیگیر در این زمینه، فردا با حضور در برابر زندان اوین ضمن اعتراض به صدور و اجرای حکم اعدام برای افراد زیر ۱۸ سال که مطابق با اسناد بین المللی “کودک” محسوب می شوند، خواهان توقف اجرای حکم این سه محکوم شوند.