۱۳۹۴ خرداد ۱۸, دوشنبه

Le Journal de l’Afrique 11 : Le miracle africainOlivier Ndenkop et Carlos Siélenou | 8 juin 2015

|
8 juin 2015
Article en PDF : Enregistrer au format PDF

Longtemps considérée comme le continent de la stagnation qui ne connait de progrès que dans la misère, l’Afrique se défait progressivement de cette image affligeante. En effet, alors que la tendance mondiale est au vieillissement de la population, la base de la pyramide des âges s’élargie sur le continent. Au moment où l’économie globale donne des signes d’essoufflement, celle du continent croit inexorablement. Le rapport 2015 des Perspectives économiques de l’Afrique rendu public le 25 mai 2015 en Côte-d’Ivoire par la Banque africaine de Développement (BAD) et ses partenaires annonce des embellies pour 2015 et 2016. Selon ce rapport, le Produit Intérieur Brut (PIB) de l’Afrique connaîtra une croissance de 4,5% en 2015 et de 5% en 2016. A titre de comparaison, l’Organisation de Coopération et de Développement économiques (OCDE) a publié ses prévisions de la croissance mondiale le 3 juin dernier. Elles sont de 3,1% pour 2015 et 3,8% pour 2016. L’économie africaine sera donc au- dessus de la moyenne mondiale. Ceci n’est pas nouveau. Depuis plus d’une décennie, la croissance est de retour en Afrique. Entre autres facteurs explicatifs : une population jeune, bien scolarisée et très dynamique, les mesures incitatives adoptées par les Etats pour relancer l’économie, la mise en valeur du potentiel agricole, la stabilité politique et la bonne gouvernance qui s’enracinent sur le continent, etc. Bref les conditions pour la réalisation du miracle africain sont réunies.

Téléchargez le JDA 11 :
PDF - 1.4 Mo

ایکس پیکوی دوم

images
آنگونه که معاون نخست وزیر ترکیه می‌گوید؛ احتمالاً در مورد تقسیم منطقه برنامه ریزیهای انجام گرفته و یا در حال انحام است. این برنامه‌ریزی‌ها با پشتیبانی و چراغ سبز ایالات متحده و کشورهای اروپایی است. این در حالی است که مردم عرب در این مرحله نیز در صحنه حضور نداشته و نسبت به آن آگاهی لازم را ندارند.
معاون نخست وزیر ترکیه خبر از طرح جدید “سایکس پیکو” برای تقسیم و تکه تکه شدن کشورهای عربی داد. در این طرح پیش بینی شده که سوریه به ده بخش، مصر و لیبی هر کدام به دو کشور و عراق به سه کشور تقسیم خواهند شد. چه کسی پشت این پاره پاره شدن سرمایه گذاری کرده است؟ چرا این طرح فقط عربها را برای بار دوم هدف قرارمی دهد؟ پس کی ما از خواب بیدار خواهیم شد؟
آقای نعمان معاون نخست وزیر ترکیه در دیدار با تعداد زیادی از روزنامه نگاران عرب و خارجی به این موضوع پرداخت که منطقه خاور میانه در آینده به سمت یک تقسیم بندی، جدید حرکت خواهد کرد همانند تقسیم منطقه ای که در عصر”سایکس-پیکوی” شهیر صوت گرفت . ترسیم مرزهای کشورهای که در آن دوره پس از پایان جنگ جهانی اول و بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی و به نفع قدرت های استعماری غربی (انگلستان و فرانسه) منجر شد.
معاون نخست وزیر ترکیه به تفسیر این خبر پیش گویانه خود پرداخت واین موضوع را به روشنی بیان کرد که عراق به سه بخش تقسیم خواهد شد؛ لیبی، یمن و مصر هر کدام به دو بخش ولی سوریه به ده بخش تکه تکه خواهد شد.
ولی آقای نعمان برای ما نمی گوید که با استناد به کدام منبع این تجزیه و تحلیلش را ارائه می دهد. البته این طرح اکنون در روی زمین برنامه ریزی شده و موجود است. آیا با توجه به عضویت ترکیه در ناتو این پیش گویهای آقای نعمان از محافل غربی و جلسات و برنامه‌ریزی‌های ناتواست؟ این خبر بر هر منبعی که استوار باشد؛ بسیار قابل اهمیت است.
این طرح نیز در جای خود بسیار خطرناک است. ما به عنوان کشورهای عرب بعد از صد سال دقیقا بر روی خط “سایکس پیکو” نخست قرار گرفته ایم.
اهمیت اظهارات آقای نعمان انجا بیشتر می‌شود که در چند روز گذشته ایران به ترکیه، قطر و عربستان نسبت به تلاش برای ایجاد یک دولت در شمال غرب سوریه به مرکزیت شهرستان حلب هشدار داد.هدف از این طرح در گام نخست محدود کردن رژیم سوریه در منطقه ساحل شمالی آن کشور است، از جانب دیگر نعمان این پروژه را زمانی مطرح می کند که همه برنامه ها برای سرنگونی نظام سوریه شکست خورده است. 
آن چیزی که به گزارش ایران اعتبار می بخشد این است که حمایت مثلث ترکیه قطر عربستان از مخالفان مسلح سوری از طریق سلاح و پول اخیراً کمک کرد تا بتوانند شهرهای ادلب و جسر الشغور را به تصرف خود در آورند. وخود را برای تصرف شهرستان حلب آماده می‌کنند. همچنین “دولت اسلامی” در حال حاضر به طور عمده در شرق سوریه یعنی در رقة ، دیرالزور و حسکه حضور دارد.
جالب است که “پیروزی” مخالفان مسلح سوریه در روزهای گذشته سبب شده که با موفقیت بتوانند کنترل بزرگترین پایگاه نظامی باقی مانده از رژیم سوریه در منطقه ادلب را در دست بگیرند. از جانب دیگر نیروهای “دولت اسلامی” در حال تصرف شهرستان تدمر سوریه هستند که اثار تاریخی فراوانی را در خود جای داده‌است.
عربستان، ترکیه و قطر آگاهانه و یا نا آگاهانه برای تقسیم سوریه به ده کشور در چارچوب طرح، “سایکس-پیکو جدید” با حمایت از مخالفان مسلح و به طور آشکار یا پنهان، مستقیم یا غیر مستقیم تلاش می‌کنند.
ترکیه از تفسیمات “سایکس-پیکو” پس از فرو پاشی امپراتوری عثمانی جان سالم به در برد و طرح پاره پاره شدن، شامل کشورهای عربی منطقه گردید. مرزهای جدید به نفع استعمارگران غربی ترسیم شد و منافع آن بین فرانسه و انگلستان تقسیم گردید، به نظر می رسد یک بار دیگر دومین طرح “سایکس-پیکو” بر عربها و کوچک کردن دولتها و کشورهای آنها متمرکز شده‌است تا آنها را به کشورهای ضعیفی تبدیل کنند که توان دفاع از خود را نداشته و همیشه نیاز به حمایت خارجی داشته باشند.
طرح تکه تکه شدن کشورها شامل ایران، ترکیه، اسرائیل نمی گردد، چون جزء قدرت های بزرگ منطقه‌ای هستند و تنها بر کشورهای عربی متمرکز شده است،
این دردناک است که کشورهای عربی مانند قطر و عربستان سعودی در جنگ لیبی، یمن، سوریه و عراق با قدرت بی سابقه‌ای درگیرشده‌اند و از تمام توانایی های خود علیه رژیم سوریه و برای سرنگون نظام آن بهره می‌برند.
کشورهای عربی در صف نخست “تقسیم” و قطعه قطعه شدن قرارگرفته اند و ما نتایج این عمل را بر روی زمین دیده‌ایم، ما بر این باور نیستیم که دیگر کشورها از این تقسیمها و عواقب آن در امان خواهند ماند ، به خصوص ترکیه، که از نظرجمعیتی، و جغرافیایی و فرقه ای مشابه سوریه، عراق و ایران است .اگر ترکیه از تقسیمات “سایکس-پیکو نخست جان سالم به در برد؛ این به آن معنا نیست که در “سایکس پیکو-” دوم ، چین اتفاقی روی نخواهد داد.
آنگونه که معاون نخست وزیر ترکیه می‌گوید؛ احتمالاً در مورد تقسیم منطقه برنامه ریزیهای انجام گرفته و یا در حال انحام است. این برنامه‌ریزی‌ها با پشتیبانی و چراغ سبز ایالات متحده و کشورهای اروپایی است. این در حالی است که مردم عرب در این مرحله نیز در صحنه حضور نداشته و نسبت به آن آگاهی لازم را ندارند.
اما اکنون یک تفاوت اساسی با گذشته وچود دارد؛ زیرا مردم عرب بهانه‌ای ندارند و نخبگان نمی توانند این بار نیز غیبشان را به خاطر نبودن آموزش_، مدیریت و عدم استفاده از ارتباطات و اعتماد به غرب، توجیه نماید و طرحهای استعماری و تکه پاره کردن منطقه را ندیده بگیرند.
ما در این روزنامه، “را ی الیوم”از روز اول ضد طرح های تقسیم و تکه تکه شدن منطقه بوده‌ایم ما از چهار سال قبل در این باره هشدار دادیم و همین موضع گیری را در این مدت حفظ کرده، ادامه داده و بر آن ایستاده‌ایم، البته تاریخ مقصرین و همکاری کنندگان با این طرح را نخواهد بخشید. ما از طرح و توافق “سایکس-پیکو ” نخست رنج می بریم، گذشتگان ما نتوانستند در مقابل این طرح بایستند ، ما نمی خواهیم همان اشتباه را دوباره تکرار کرده، کرامت و وحدتمان را از دست بدهیم، و ما فلسطین را در توافقنامه نخست از دست دادیم، اینک نمی خواهیم امنیت و ثبات خود رااز دست بدهیم، ونمی خواهیم آنچه از حق و حاکمیت و عربیتمان باقی می مانده را در” سایکس-پیکو “دوم از دست بدهیم.
منبع: رأی الیوم

يک دختر کُرد دیگر بعد از مورد تجاوز قرار گرفتن خودکشی کرد

 يک دختر کُرد دیگر بعد از مورد تجاوز قرار گرفتن خودکشی کرد
خودکشی

يک دختر کُرد دیگر بعد از مورد تجاوز قرار گرفتن خودکشی کرد

یک دختر کُرد دیگر اهل شهر اشنویه بعد از اینکه از طرف یک عضو سپاه پاسداران جمهوری اسلامی مورد تجاوز جنسی قرار گرفت دست به خودکشی زده و جانش را از دست داد.
بنا به گزارش منابع خبری، عصر روز گذشته 14 خرداد ماه یکی از اعضا سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران به نام “سلیمان ذرین” بعد از اینکه متوجه می شود که یک دختر اهل اشنویه به نام “سمیه بهرام نژاد” به تنهایی در خانه می باشد, به زود خود را وارد خانه می کند و با اسلحه این دختر را مورد تهدید قرار داده و وی را مورد تجاوز جنسی قرار می دهد.
گفته می شود، این دختر قربانی شده که 21 سال سن داشته است بعد از آنکه مورد تجاوز قرار گرفته است در داخل منزلشان با طناب خود را آویزان کرده و جانش را از دست داده است.
قابل یادآوریست، مدتی پیش نیز در شهر مهاباد و در هتل تارا یک دختر کُرد دیگر به نام “فریناز خسروانی” از طرف یکی از مهره های اطلاعات مورد تجاوز قرار گرفت و به همین دلیل دست به خودکشی زد و جانش را از دست داد و یک موج اعتراضی وسیع کُردستان و بویژه شهر مهاباد را فراگرفت و در این رابطه صدها تن از شهروندان کُرد دستگیر و تا کنون وضعیت تعدادی از آنان نامشخص می باشد.

کی از فعالین اجتماعی شهر خانقین از قربانی کردنی یک سرباز کُرد ارتش عراق در ملأعام و در مراسم بیعت کردن رؤسای عشایر فلوجه‌ با گروه تروریستی داعش خبر داد.

ربانی کردن نظامی کُرد در مراسم بیعت عشایر فلوجه‌ با داعش 


،یکی از فعالین اجتماعی شهر خانقین از قربانی کردنی یک سرباز کُرد ارتش عراق در ملأعام و در مراسم بیعت کردن رؤسای عشایر فلوجه‌ با گروه تروریستی داعش خبر داد.

«امیر علی» از فعالین اجتماعی شهر خانقین در گفتگو با آژانس خبری کردی زبان باس نیوز گفت: «سمیر مراد دلو» سرباز کُرد ارتش عراق در مراسم بیعت کردن رؤسای عرب عشایر فلوجه‌ با گروه تروریستی داعش، کشته شد.

وی افزود: اعدام کردن این سرباز کُرد در ملأعام و در حالی صورت گرفت که شیوخ و افراد با نفوذ عشایر عرب که‌ با داعش بیعت کردند، با خونسردی نظاره‌گر این صحنه‌ بودند.

براساس این گزارش، نظامی اعدام شده کُرد ۴۹ ساله‌ و دارای سه‌ فرزند بوده‌ و در زمان اشغال الانبار از سوی داعش، به‌ اسارت این گروه درآمده‌ است.

وی اولین نیروی کُردی نیست که‌ توسط داعش کشته‌ می‌شود و پیشتر نیز چندین پیشمرگه دیگر از سوی داعش به‌ طرزی وحشیانه‌ سربریده‌ شده‌اند، از جمله‌ «هوجام سورچی» که‌ با عنوان شهید هوجام شناخته‌ می‌شود و چندین پیشمرگه دیگر که‌ در روزهای جشن نوروز از سوی این گروه تروریستی سر بریده ‌شدند.

درحال حاضر ۲۶۰ پیشمرگه کرد عراقی در اسارت گروه اسلامی داعش قرار دارند و فشار خانواده‌های این اسرا، به مسأله جدی برای دولت منطقه اقلیم کردستان عراق تبدیل شده است.

داعش تمایل دارد باب مذاکره را با منطقه اقلیم کردستان عراق باز کند و پاسخ منفی اربیل، سبب شده مقام‌های کرد عراقی متهم به بی‌تفاوتی نسبت به سرنوشت این اسیران شوند.

به دنبال حملات گروه تکفیری داعش به اقلیم کردستان عراق در تابستان سال گذشته، نیروهای کرد پیشمرگه در مسافتی حدود ۱۰۵۰ کیلومتر مربع با این گروه تروریستی درگیر شدند که تعدادی از آنان در این نبردها کشته شده و تعدادی نیز به اسارت درآمدند.

«سعید مموزینی» مسؤول حوزه رسانه‌ای شاخه ۱۴ حزب دمکرات کردستان عراق در این باره گفت: هرگونه مذاکره با تروریست‌ها اقدام ناشایستی است و همه می‌دانیم که این گروه زبان مذاکره را نمی‌فهمد و تنها از زبان توحش و بربریت پیروی می‌کند.

این مقام کرد عراقی در عین حال پیشنهاد کرد که استاندار کرکوک از طریق شیوخ عرب تلاشی برای آزادی این اسیران پیشمرگه کرد انجام دهد؛ هرچند توافق با این گروه بسیار سخت است.

وی در توصیف بربریت داعشی‌ها گفت: در یکی از نبردها پیکر یکی از فرماندهان ما به نام «شوقی» به دست داعش افتاد. برای بازپس گیری جسد این فرمانده با یکی از سرکرده‌های تروریست‌های داعشی با بی سیم ارتباط برقرار کردیم و پیشنهاد دادیم در مقابل آزادی یکی از اسیرانشان جسد فرمانده را به ما تحویل دهند. اما پاسخ این گروه تروریستی این بود که نه تنها جسد این فرمانده را تحویل نمی‌دهند، بلکه گفتند اسیر داعشی را هم بکشید، چون اگر هم تحویل ما شود خود او را خواهیم کشت، چرا که براساس قانون داعش اگر کسی از جبهه جنگ فرار کند، بلافاصله اعدام می‌شود.









حاشیه نشینان قم






























حمید بقایی، معاون اجرایی احمدی‌نژاد بازداشت شد


حمید بقایی در حلقه نزدیکان و معتمدان محمود احمدی‌نژاد جا داشت
غلامحسین محسنی اژه‌ای، سخنگوی قوه قضاییه ایران از بازداشت حمید بقایی، معاون اجرایی رئیس جمهور در دوره محمود احمدی‌نژاد خبر داده است.
به گزارش ایسنا، آقای محسنی اژه‌ای امروز دوشنبه ۱۸ خرداد گفت که بازپرس پرونده آقای بقایی "او را امروز احضار و برای او قرار بازداشت صادر کرده است".
آقای محسنی اژه‌ای دلیل این بازداشت را پرونده آقای بقایی در قوه قضاییه اعلام کرده، اما از دادن اطلاعات بیشتر خودداری کرده است.
حمید بقایی ۴۶ ساله دومین معاون محمود احمدی‌نژاد است که بعد از پایان دوره ریاست جمهوری او بازداشت می‌شود.
________________________________

سوابق

حمید بقایی به عنوان معاون سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در زمان ریاست اسفندیار رحیم‌مشایی وارد دولت محمود احمدی‌نژاد شد. در سال ۱۳۸۸ به ریاست این سازمان رسید و تا سال ۱۳۹۰ عهده‌دار این مقام بود. او هم‌‎زمان و با حفظ سمت دبیر شورای عالی مناطق آزاد کشور و ویژه اقتصادی هم بود. در شهریور ۱۳۸۹ به عنوان مشاور رئیس جمهور در امور آسیا منصوب شد. حدود هفت ماه بعد در ۲۰ فروردین ماه ۱۳۹۰، با حکم محمود احمدی‌نژاد با حفظ سمتهای پیشین معاون اجرایی رئیس جمهور و سرپرست نهاد ریاست جمهوری شد.
______________________________
پیش از این محمدرضا رحیمی، معاون اول دولت آقای احمدی‌نژاد به بیش از پنج سال زندان و جریمه نقدی محکوم شده بود و اکنون در زندان است.
آقای بقایی چهار سال پیش و در زمان دولت سابق از سوی دیوان عدالت اداری به چهار سال انفصال از خدمات دولتی محکوم شده بود.
حکم سابق آقای بقایی کشمکش‌های حقوقی زیادی به دنبال داشت و به زمانی مربوط می‌شد که رئیس سازمان میراث فرهنگی و دبیر شورای عالی مناطق آزاد بود.
آقای بقایی به عنوان یکی از افراد نزدیک به اسفندیار رحیم‌مشایی، رئیس دفتر ریاست جمهوری وقت شناخته می‌شد.

جلد دوازدهم کتاب کوچه، حرف چ پس از 12 سال تعلیق و محاق منتشر شد.
kuche

کتاب «روزنامه‌ی سفر میمنت اثر به ایالات امریغ» توسط انتشارات مازیار منتشر شد.
rooznameh
کتاب ملکه‌ی سایه‌ها با تصویرسازی ضیاالدین جاوید و کتاب قصه‌ی هفت کلاغون با تصویرسازی ضیاالدین جاوید توسط نشر چشمه منتشر شد.
kalaghunmaleke

“غریبانه” شب شعر منتشر نشده‌ی احمد شاملو منتشر شد.
gharibane
روز جمعه اول اسفند ماه، مستند “این بامداد خسته” ساخته‌ی فرشاد فدائیان در نشستی در منزل ایشان برای خانم آیدا و چند تن از دیگر اعضای موسسه‌ی الف.بامداد به نمایش درآمد.
این اثر درخشان و تأثیرگذار، برای نخستین بار با نگاهی هنرمندانه، عمیق و هستی‌شناسانه به زندگی و کار و به واکاوی آرا و اندیشه‌های احمد شاملو در واپسین سال‌های عمرش می‌پردازد. حدیث “خستگی” بامداد در این اثر، همچون آنچه در شعر “درآستانه” می‌گذرد، حدیث دل‌زدگی و ناتوانی و فقدان نیست بلکه سمفونی شکوهمند تعهد، خستگی ناپذیری درایت و مبارزه و رنج انسان ماندن است.

bamdade khaste
فرشاد فداییان در این مورد می‌نویسد: « بعد از هجده سال، مستندی كه نزديك به دو دهه‌ی پيش، تصويربرداری‌های آن صورت گرفته و قرار بود با نام “شاملو در آينه ” ساخته شود اينك با نامی ديگر تدوينش آغاز شده است آن فيلم، يعنی ” شاملو در آينه” می‌بايد از كودكی آيدا همسر شاملو، آغاز شود و با مرگ شاعر به پايان برسد.
همه می‌دانند كه آيدا در زندگانی اين شاعر و در شعرهايش، حضور موثری داشته؛ از اين رو، قصدم آن بود كه همه‌ی روزگار شاعر، از زبان آيدا، شرح و حكايت شود. از آن جا كه هيچ گاه عادت نكرده‌ام فيلمم را بسازم و بعد اجازه بگيرم، نزديك به هفده سال برای گرفتن “آری” از آيدا صبر كردم ولی از او به رغم مهربانی‌های هميشگی‌اش، پاسخ شفاف و قانع‌كننده‌ای دريافت نكردم!؛ پاسخ قاطع هميشگی‌اش اين بود “من عمری را در سايه سپری كرده‌ام؛ روشنایی، حق شاملو و مال اوست، پسنديده نيست كه من ديده شوم حتا اگر درباره‌ی او حرفی بزنم”!
سرانجام، ناگزير به “نه” ی هفده ساله‌ی آيدا تن دادم و طرح اول را كنار گذاشتم و حال با استفاده از آنچه بيش از دو دهه‌ی پيش، از اين دو، تصوير برداری كرده‌ام بسنده می‌كنم و با طرحی ديگر، سر و سامانش می‌دهم در اين مستند بلند، با نام ” از بامداد خسته..”، محوريت حضور، خود احمد شاملوست، قبل و بعد از قطع پا!
توضيح ديگر آن كه از طرف سازنده‌ی اين مستند، تمامی حقوق مالی و مالكيت اثر ، چه در ايران و چه بيرون از ايران، برای هميشه به ” خانه ــ موزه‌ی بامداد” با توليت خانم آيدا، واگذار شده است. سازنده‌ی اين مستند، كار خود را ، كم‌ترين ادای وظيفه به ساحت گرامی شاعر بزرگ اين سرزمين می‌داند .»
هوشنگ كشاورز بسيار بسيار عزيزم
زياد اهل نامه‌نگارى نيستم و آداب و ترتيباتش را نمى‌دانم. اما وقتى قرار باشد براى سلام‌ كردن به نازنينى دست به قلم ببرى كه مصداق كامل و بى‌كم و كاست مفهوم “انسان” است و فقط همين‌قدر كه او را بشناسى احساس مى‌كنى كه حق دارى عميقا به خودت حرمت بگذارى، ديگر براى رعايت آداب و ترتيبات جائى باقى نمى‌ماند. انگار يكى براى همين‌جور موقع‌ها است كه گفته‌اند هيچ آدابى و ترتيبى مجوى.
دوست عزيز مشترك‌مان […] مسافر آن‌سوها است، فرصت را غنيمت شمردم كه يك‌بار ديگر ببوسمت، به‌ات بگويم كه آيدا و من چه‌قدر تو را دوست مى‌داريم، از اين دوستى چه‌قدر به‌ خودمان مى‌باليم و از اعتقاد به دو سويه بودن اين دوستى چه اعتماد به نفسى داريم. گاه فكر مى‌كنم دست‌كم همين يك موهبت كافى است كه زندگى را با همه مشقات و دل‌آزارندگى‌هايش خواستنى كند. به دور و برم نگاه مى‌كنم و مى‌بينم دنيائى كه زرى و تو و سودابه و آيدا و اين همه دوست يكدل همجنس و همنفس در آن با ما كنار موسيقى و شعر و انديشه و عاطفه زندگى مى‌كنند دنياى شورانگيزى‌است. دنيائى كه در آن، حتا فقط يك گل ضعيف كوچك قادر است سنگى را بتركاند و بيرون بيايد تا تن به تيمار نسيم و باران و آفتاب بسپارد معبد مقدسى‌است. ما از آن گل كوچك ضعيف‌تر نيستيم. ما بزرگ و مقدسيم زيرا حقيقتى غير قابل انكاريم. نمى‌دانم اين خودخواهى يا خودبينى يا چه چيز ديگراست، هر چه هست از تو به خاطر اين‌كه فقط “هستى” و با وجود خودت جهان را براى ما زيبا و زندگى را پر از معنا و اعتماد مى‌كنى متشكريم.
احمدشاملو، ۱۷ آبان‌ماه ۱۳۷۱


((اگر مرد عشقی، کم خویش گیر)): پند سعدی که زنده یاد امیر هوشنگ کشاورز صدر همواره با دوستان و شاگردانش در میان می گذارد.

Les femmes et l’oppression néocoloniale

|
8 juin 2015
Article en PDF : Enregistrer au format PDF

« On raconte que Bonaparte reprocha à l’une de ses compatriotes de s’occuper de politique ; elle lui répondit : ‘’Sire, dans un pays où, les femmes sont mises à mort, il est tout à fait naturel qu’elles veuillent savoir pourquoi ‘’ ». Chères compatriotes, dans ce Sénégal où les femmes sont la majorité des 46,6% de la population vivant en dessous du seuil de la pauvreté ; la majorité des 50% des personnes âgées de plus de 15 ans non alphabétisées ; où 392 d’entre elles sont obligées de mourir chaque fois qu’il y a 100.000 naissances ; où il n’y a que 02 sages-femmes pour mille grossesses très loin de la norme OMS de 06 sages-femmes pour mille naissances vivantes ; où 93 femmes, tous les jours soit plus de 33.000 femmes dans l’année, pleurent la mort de leur enfant de moins de 05 ans ; où quand elles naissent elles ne peuvent espérer vivre que 59 ans soit plus de 10 ans de moins qu’au niveau mondial… il est tout à fait naturel que chacun réponde à la question « pourquoi ? ». La destinée a réservé au moins deux parts amères aux femmes sénégalaises : être nées dans un pays semi colonial ou être nées femmes.



ETRE NEES DANS UN PAYS SEMI COLONIAL

Il n’y a vraiment pas de quoi bomber le torse. La situation du Sénégal est grave. Pour la dialyse, il y a entre 40 à 50 générateurs au Sénégal alors que d’autre pays ayant la même population que le Sénégal ont entre 560 à 600 générateurs. Le Sénégal veut porter sa production de semences certifiées de 12 à 25% d’ici 2017. Dans la région de Sédhiou, 116 villages sur plus de 924 disposent de l’électricité soit 12,6% et 40% des salles de classe sont en abris provisoires soit 1.666 sur 2.996 salles de classes.

Et voir, dans ce contexte, une minorité de sénégalais, serviteurs de la majorité, conduire les mêmes voitures que des ministres et députés de pays au PIB impressionnant de grandeur ou avoir des villas, des fortunes, des salaires et caisses noires qui font pâlir de jalousie dans les pays développés est scandaleux. Mais enfin, cet état de fait, malgré tout le tintamarre sur la bonne gouvernance, est la condition de l’acceptation par cette minorité de la poursuite de la voie de la trahison anti nationale.

Le personnage d’Ousmane Sembène, Guelewar, serait plus dédaigneux encore devant le don, le vendredi 13 février 2015, de 2,3 milliards de francs CFA du Japon au Sénégal pour l’achat de 8.000 tonnes de riz dans le cadre d’un programme d’aide alimentaire. Ou encore la réception le même jour par le Sénégal d’un don de 1,2 milliards de franc CFA pour l’électrification solaire de 120 postes de santé dans le cadre du projet d’amélioration de la performance du secteur de la santé en milieu rural. Que dire alors - c’est plus récent encore - des 10.000 tonnes de médicament du roi Mohamed V ?

Le colon français, au moment de l’indépendance octroyée, s’est arrangé pour mettre à la tête du Sénégal ceux et celles de nos concitoyens qui n’avaient jamais prononcé auparavant le mot « indépendance » et qui s’enfuyaient dès qu’il était suggéré. Cela dans le but de poursuivre l’entreprise de pillage et de domination de notre peuple à travers des politiques libérales. Ces concitoyens pour qui la trahison était rentable se sont évertués jusqu’à nos jours, avec l’aide de leur maître, à rester le plus longtemps au pouvoir. Le Sénégal digne, avec ses batailles remportées mais sans avoir gagné la guerre, n’a jamais cessé de se battre pour le « Mom Sa Rew » malgré les brimades, les marginalisations, les assassinats…Voilà pourquoi ces politiques néo libérales, hier les plans d’ajustement structurels (PAS) et aujourd’hui les accords de partenariat économique (APE), ainsi que d’autres mécanismes comme le franc CFA sont imposés à notre peuple car acceptés avec la complicité du Sénégal indigne.

Ce sont ces politiques qui privent notre peuple des ressources suffisantes pour avoir suffisamment de sages-femmes, de pédiatres, de gynécologues et autres agents de santé, de structures de santé ; de personnel enseignant et de structures d’éducation ; d’industries et d’un marché national pour celles-ci ; de suffisamment de matériel agricoles et de subventions pour nos populations paysannes…

Qui accapare le secteur des banques et d’autres secteurs stratégiques. Qui privent notre peuple de ses terres, de ses ressources halieutiques…de son or aussi. Le président de la république du Sénégal vient d’avouer que « nous n’avons que 3% sur l’or qu’on exploite chez nous ». Il en sera ainsi avec le pétrole que l’on vient de découvrir tant que le Sénégal indigne sera au pouvoir. Le capital au détriment du travail ! Cette contradiction, qui n’est pas propre au Sénégal ni aux mines a fait dire à Odile Tobner, « si l’activité africaine de Bolloré est, selon Capital.fr, de loin la plus rentable du groupe, représentant seulement 25% du chiffre d’affaires mais rapportant 80% des bénéfices, pour ses peuples l’Afrique est tout sauf un pays de Cocagne. Sans véritable souveraineté, la croissance économique ne se transformera jamais en développement des peuples. ».

L’inspecteur d’académie de Dakar, lors de la cérémonie de restitution du programme « jangando » pour la région de Dakar le 06 mai 2015, disait : « nous sommes rattrapés par les recrutements à moindre frais ». De la même manière que les sénégalais dans les pirogues de 2006 et dans les rafiots de 2015 sont le signe d’un Sénégal rattrapé par la Nouvelle Politique Industrielle, la Nouvelle Politique Agricole et les autres Plans d’Ajustement Structurel ancêtres des Accords de Partenariat Economique.

1 km de piste coûte entre 20 et 25 millions, 1 centre de santé bien équipé 1,5 milliard, 1 magasin de stockage coûte 80 millions, un enseignant et un gynécologue coûtent…Ces politiques nous privent des ressources nous permettant de faire face aux besoins de notre peuple. Comment avoir suffisamment de ressources quand téléphone, eau, rail…sont privatisés ? Privatisations imposées par le FMI et la BM. Privatisations bénéficiant aux multinationales du Nord.

Pour illustrer cela, reprenons le cas de la région de Sédhiou. Des besoins d’investissements de 856 milliards de F CFA ont été évalués avant le conseil des ministres décentralisé tenu à Sédhiou. Le premier ministre informe que l’état et ses partenaires ont déjà dégagé 137 milliards (il y a donc un gap de 719 milliards). Or le coût de l’urgence est évalué à 356 milliards de F CFA (selon Nfaly Badji, directeur de l’ARD de Sédhiou, in Le Soleil du mardi 24 février 2015). Le conseil des ministres décentralisé de Sédhiou du 25 février 2015 annonce une rallonge de 13 milliards effectuée par Macky Sall aux 187 milliards budgétisés par le conseil interministériel la veille. Soit 200 milliards d’investissement dans le cadre d’un programme spécial d’investissements publics 2015-2017. Le peuple est ensuite informé qu’il y aura après un programme triennal 201862021 pour prendre le relais des grands investissements.

C’est aussi valable pour toutes les autres régions du Sénégal comme la région de Kaffrine. Pour se moderniser Kaffrine a besoin d’un programme de 344.431.664.403 F CFA. Seuls 19.745.250.252, soit 6% du montant sont déjà mobilisés par l’Etat et ses partenaires dit le gouvernement.

Pour la campagne agricole de cette année, le gouvernement a informé qu’il subventionnerait 13.000 semoirs, 1040 houes occidentales et 650 houes sine. Il y a 14.958 villages au Sénégal. Dans le domaine de l’agriculture, la politique d’oppression contre le peuple sénégalais en général et dans sa fraction paysanne en particulier donne 0,869 semoirs par village, 0,069 houes occidentales par village, 0,043 houes sine par village. Ces quantités infinitésimales doublées du manque de maitrise de l’eau, conséquence toujours de l’oppression néocoloniale du Sénégal, ont comme effet en année de déficit pluviométrique comme cela a été le cas en 2014 le recensement de 1,5 millions de sénégalais en situation d’insécurité alimentaire en juin 2015. Situation qui révèle la tragédie du monde paysan sénégalais, de la paysanne sénégalaise en particulier.

Ces politiques frappent indistinctement les sénégalais peu important leur sexe et leur âge. C’est pourquoi c’est aux sénégalais sans distinction de sexe et d’âge de libérer notre pays de cette domination, de ce système qui nous impose une situation tragique marquée notamment par un gap de 4.000 sages-femmes à combler et où seuls 59% des accouchements sont assistés par un personnel médical qualifié.

« Si vous ressentez vos chaines, vous êtes déjà à moitié libre »



L’intérêt des peuples du Sénégal et d’Afrique exige en ce moment avec une force particulière l’entrée des femmes dans les rangs organisés du Sénégal et de l’Afrique dignes combattant pour la libération du Sénégal et de l’Afrique. Cette tâche sera d’autant plus facilement réalisée que les femmes y prendront une part plus importante, plus consciente et plus volontaire.

Parce que les organisations anti impérialistes veulent prendre le pouvoir, il est dangereux de ne pas agir sur les masses inertes des femmes non entraînées dans le mouvement des ménagères, des employées, des paysannes… non affranchies des conceptions de collaboration et des préjugés, et non rattachées par un lien quelconque au grand mouvement de libération qu’est l’anti impérialisme. Les femmes sénégalaises non entraînées dans ce mouvement constituent inévitablement un appui pour l’impérialisme et ses collaborateurs, et un objet pour sa propagande semi coloniale. L’inconscience des femmes peut jouer un mauvais rôle dans la lutte de notre peuple contre l’impérialisme et ses effets.

De tout ce que nous venons de dire résulte la tâche immédiate des femmes héritières de celles de Nder : étendre l’influence de l’anti impérialisme aux vastes couches de la population féminine du Sénégal et arracher les femmes de l’influence des conceptions impérialistes et à l’action des partis collabos, pour en faire de véritables combattantes pour l’affranchissement total de la femme.

Ce que l’anti impérialisme donnera à la femme sénégalaise, en aucun cas, le mouvement féminin collabo ne saurait le lui donner. Aussi longtemps que le Sénégal sera dominé, l’affranchissement de la femme sénégalaise n’est pas possible.

La parité ne supprime pas la domination impérialiste



Tout rapport et appui de la femme anti impérialiste au féminisme pro impérialiste ne fait qu’affaiblir les forces pour l’indépendance et retarde la révolution anti impérialiste, c’est-à-dire l’affranchissement de la femme. Nous libérerons le Sénégal et l’Afrique que par l’union dans la lutte de tous les anti impérialistes femmes et hommes et non par l’union des forces féminines des deux camps opposés (anti et pro impérialistes). Face à la question nationale, la question de sexe passe au second plan.

La lutte de la femme contre sa double oppression, l’impérialisme et la dépendance familiale et ménagère, est une lutte des anti impérialistes des deux sexes contre l’impérialisme et pour l’émancipation des femmes.

L’oppression des femmes sénégalaises a toutes ses racines dans l’impérialisme d’abord. Pour en finir avec cette oppression, il faut passer à un ordre social nouveau : un Sénégal libéré de l’impérialisme.

Ce qui précède nous amène à questionner la parité homme-femme dans les fonctions électives au Sénégal. Qu’est-ce qui a changé dans la gestion des communes sénégalaises depuis le 29 juin 2014, date des premières élections locales exigeant la parité dans la constitution des listes des candidats ? Le Conseil Economique Social et Environnemental est-il différent de l’assemblée nationale du fait qu’il se trouve à sa tête une femme ? A-t-on une assemblée nationale sénégalaise de rupture du fait de la parité dans la constitution des listes de candidats lors des élections législatives de 2012 ? Les 33.000 femmes qui perdent chaque année leur enfant de moins de 05 ans, celles qui perdent leur enfants et époux dans les fosses communes des mers et du désert du fait des politiques néo libérales, les sénégalaises qui sont comprises dans les 46,6% qui sont maintenus en dessous du seuil de pauvreté…la parité est-elle leur priorité ? De la même manière que la bourgeoisie trompe le peuple en essayant de le rallier sous son drapeau, de la même manière la bourgeoisie et petite bourgeoisie féminines ont dupé les larges masses des femmes en les ralliant à leur agenda petit bourgeois.

La majeure partie des femmes sénégalaises, de leur chaumière, pensent allégement des travaux domestiques, accès à l’eau, crèche pour pouvoir aller au travail en dehors de la maison…Tandis que les autres, de leur palais rêvent de participation au parasitisme de nos ressources.

Dans le contexte actuel, la lutte pour la parité ne peut être assimilée au mot d’ordre de Lénine « Chaque cuisinière doit apprendre à diriger l’Etat » dans un contexte russe où il fallait attirer les femmes russes même les plus arriérées à la vie publique par les soviets. Ici, ce qui sera enseigné aux femmes c’est comment duper ses mandants, le peuple.

Changeons la situation économique et sociale de la femme sénégalaise et celle-ci sera émancipée. Permettons aux femmes petites bourgeoises d’accéder aux postes électifs et nous permettons à celles-ci d’intégrer la bourgeoisie bureaucratique par l’accès aux moyens d’enrichissement personnel comme leurs congénères masculins. Il n’est pas nécessaire de réinventer G. Deville dont le mot sonne si juste. « (…) nous n’entreprenons pas de campagne pour l’admission actuellement des femmes aux droits politiques, et que, dès lors, la fantaisie de la candidature féminine ne nous compte pas au nombre de ses partisans, quoique, dans les groupes du parti ouvrier, les femmes soient sur le pied de la plus complète égalité avec les hommes ? Sachant que le droit de suffrage est impuissant à amener l’émancipation humaine, nous ne pouvons commettre la faute de perdre un temps précieux à poursuivre un but qui, par impossible supposé atteint, serait incapable d’améliorer la situation de la femme. Ce serait pour elle et pour ceux dont les efforts auraient été égarés, une déception de plus à ajouter à toutes celles que le suffrage universel a causées ; seulement la responsabilité, cette fois, retomberait entière sur ceux qui se seraient abandonnés à un sentimentalisme par trop irréfléchi. L’émancipation féminine est subordonnée à la transformation économique, et ce n’est qu’en travaillant à celle-ci qu’on fera réellement quelque chose pour celle-là ; agir autrement, c’est sciemment ou non, se faire complice de diversions nuisibles aux intérêts qu’on affecte de défendre. ».

Au même Deville nous emprunterons l’image. Si, en effet, de même que le malade a de sa douleur une notion plus exacte que le médecin qui le soigne, la femme a plus que tout autre une idée précise des privations qu’elle endure, dès qu’il s’agit du remède à appliquer, les femmes, en tant que femmes, ne sont pas plus aptes à indiquer la solution de la question sociale, que les malades à découvrir le traitement convenable ; quand elle existe, leur compétence en cette matière provient d’études spéciales et non de leur sexe de femmes. Que ce soit un homme ou une femme (et même un jeune cela dit en passant) qui soit élu sous le drapeau de la collaboration impérialiste, le résultat sera le même. La candidature féministe au Sénégal, en tant qu’elle n’est que la candidature d’une femme, est un leurre. Il faut, aujourd’hui au Sénégal dominé, une candidature anti impérialiste. Et pour cela il faut choisir des candidats en vertu des services qu’ils peuvent rendre en termes de rupture et non de leur sexe ou âge.

Cabral disait déjà, « notre parti et la lutte doivent être dirigés par les meilleurs fils et filles de notre peuple ». Il en est de même dans les communes, l’assemblée nationale…quand les anti impérialistes auront conquis le pouvoir.

ÊTRES NEES FEMMES

Dans la rubrique « Faits divers », l’on nous parle d’une histoire qui se déroule à Yang-Yang. Celle de Taubel une femme tuée, le 1er juin 2015 par son époux. Celui-ci lui a asséné des coups de coupe-coupe. Il lui aurait coupé la carotide, sectionné l’épaule gauche et le genou gauche. Le 05 juin, on nous parle de Fanta, cette fois-ci à Goudiry, qui est empoignée par son époux puis poignardée. Ces violences, ainsi que d’autres exercées sur les femmes sénégalaises sont loin d’être des faits divers. C’est le lot de plusieurs femmes sénégalaises du fait qu’elles sont femmes.

Au moins 3.600 cas de viol ont été dénombrés au Sénégal pour l’année 2014. Nous pourrions paraphraser Angela Davis. Les violences doivent rappeler aux femmes l’immuabilité essentielle de leur féminité. Dans la société phallocrate sénégalaise, le mot « femme » signifie encore passivité, acceptation, faiblesse, résignation, inférieure. Êtres d’une dignité inférieure à celle des hommes, l’on peut s’approprier leur corps.

L’oppression de nos compatriotes du fait de leur féminité est telle que même leur corps ne leur appartient pas. C’est ce que confirme aussi la dernière Enquête démographique et de santé-continue (Eds-c). 25% des femmes âgées entre 15 et 49 ans déclarent avoir été excisées.

Le taux de prévalence contraceptive a augmenté de 8 points entre 2010 et 2014, passant ainsi de 12 à 20,3%. Sans permission de l’époux la majeure partie des femmes ne peuvent utiliser de méthode contraceptive. Alors l’interruption volontaire de la grossesse (IVG) ? Les gardiens du temple phallocrate veillent.

Une autre illustration de l’oppression des femmes sénégalaises est que 80% des femmes n’ont pas un accès direct au foncier. Seules 20% détiennent une attribution régulière des terres. A cela il faut ajouter que si la superficie moyenne exploitée par un homme sénégalais tourne autour de 6,9 ha celle des femmes sénégalaises varie autour de 3,4ha.

Comment ne pas évoquer cet autre exemple plus pernicieux de la double oppression de nos sœurs et mères que constitue la pratique consistant à se blanchir la peau communément appelée « xeesal ». 50 à 60% des sénégalaises s’adonnent au « xeesal ». Il existe même une typologie de cette pratique véritable problème de santé publique. Certaines de nos compatriotes n’hésitent pas à vous dire fièrement « je ne fais que du ‘’leral’’ ». A la fois oppression raciale et oppression phallocratique. En plus de la lutte qu’elle partage avec les sénégalais, les sénégalaises ont des revendications spécifiques.

Dans la société que les progressistes sénégalais veulent édifier, la femme est l’égale de l’homme. C’est pourquoi une lutte résolue contre les théories et pratiques qui infériorisent la femme continuera à être menée.

La transformation sociale du Sénégal passe par sa libération des liens de l’impérialisme ou ne sera pas. Concomitamment, apostrophons les plus téméraires comme le fit si bien Sojourner Truth. « Le petit monsieur en noir, là-bas, dit que les femmes ne peuvent avoir les mêmes droits que les hommes parce que le Christ n’était pas une femme. D’où venait le christ ? D’où vient votre Christ ? De Dieu et d’une femme ? L’homme n’a rien à voir avec lui ! ». S’ils ne veulent rien comprendre ajoutons : « Si la première femme créée par Dieu était assez forte pour renverser le monde seule, les femmes devraient être capables de le remettre à l’endroit ! ». Ne pas militer pour l’émancipation de la femme revient à se mutiler. Cela revient à prendre la décision de n’utiliser qu’une seule des deux jambes. Or le Sénégal irait bien plus vite avec deux jambes qu’avec une. La révolution anti impérialiste aussi. D’où toute la justesse de Sankara quand il dit : « La révolution et la libération de la femme vont de pair. Et ce n’est pas un acte de charité ou un élan d’humanisme que de parler de l’émancipation des femmes. C’est une nécessité fondamentale pour le triomphe de la révolution. Les femmes portent sur elles l’autre moitié du ciel. ». Cette moitié, les anti impérialistes des deux sexes la conquerront ensemble.

Dans un Sénégal libéré, nous libérerons la femme car toute action contre l’oppression néocoloniale est un progrès soulageant la situation de la femme. Rallions la majorité des femmes sénégalaises à la lutte contre l’oppression néocoloniale. Elles vont constituer l’armée décisive qui va changer la base du Sénégal. Et l’on dira d’elles plus que ce qu’il a été dit des femmes russes, chinoises, cubaines, algériennes, sud africaines,…Ou encore ce qu’un observateur bourgeois de la commune écrivait, en 1871, dans un journal anglais. « Si la nation française ne se composait que de femmes, quelle terrible nation ce serait ».

Dakar, le 07 juin 2015

Références :


- Femmes, race et classe, Angela Davis, 1981
- La femme et le communisme, Jean Freville, Janvier 1950
- La propagande parmi les femmes, IIIe congrès Internationale Communiste, Juin 1921

Source : Investig’Action