۱۳۸۸ مهر ۱۵, چهارشنبه

۶۰۰۰ نیروی مشغول به کار در پارس جنوبی توسط شرکت منعلق به سپاه اخراج شدند

دويجه وله : فرمانده قرارگاه خاتم‌الانبیاء (پيک ايران : متعلق به سپاه) گفته است که مشکلات مالی به رکود کار در فازهای ۱۵ و ۱۶ میدان‌های گازی پارس جنوبی انجامیده است و اخراج کارکنان را در پی داشته است. فازهای دیگر پارس جنوبی نیز با مشکلات مشابه‌ای روبرو هستند.

سردار رستم قاسمی، فرمانده قرارگاه خاتم‌الانبیاء به خبرگزاری مهر گفته است که تأمین مالی عملیات در فازهای ۱۵ و ۱۶ میدان مشترک گازی پارس جنوبی در گرو برداشت یک میلیارد دلاری از حساب ذخیره ارزی است. به گفته‌ی وی، اجرای فازهای یادشده با مشکلات شدید ناشی از کمبود منابع مالی مواجه شده است.

قراردادی غیرمتعارف و "بدون تشریفات"

با روی کارآمدن دولت احمدی‌نژاد بخشی از پروژه‌های مهم گازی و نفتی کشور، بعضاَ بدون انجام روال قانونی مربوط به مناقصه‌ها، به سپاه پاسداران و شرکت‌های وابسته به آن واگذار شدند. طرح توسعه فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی در مرداد ۱۳۸۵ به صورت ترک تشریفات قانونی به قرارگاه خاتم‌الانبیا واگذار شد. ارزش مالی این قرارداد ۲ میلیارد و ۹۷ میلیون دلار است. به باور منتقدان رویکرد دولت در واگذاری پروژه‌های بزرگ کشور، سبب شده که نهادهای نظامی، مانند قرارگاه خاتم‌الانبیا به کارفرماهای بزرگ کشور بدل شوند. محافل مربوط به بخش خصوصی پیوسته به این رویکرد دولت انتقاد و اعتراض داشته‌اند. برخی منابع خبری خروج سرمایه‌گذاران خارجی از فعالیت در پارس جنوبی را هم با رویکرد دولت بی‌ارتباط نمی‌دانند.

۴ هزار شاغل باقی مانده‌اند

به رغم توجه دولت محمود احمدی‌نژاد به تأمین مالی پروژه‌های واگذارشده به نهادهای نظامی حامی خود، به نظر می‌رسد که مشکلات مالی ناشی از کاهش قیمت نفت و عدم همکاری سرمایه‌گذاران خارجی باعث شده که این دولت در انجام تعهدات مالی خود نسبت به آنها نیز با مشکل روبرو شود.

سردار قاسمی در ادامه‌ی گفت‌وگو با خبرگزاری مهر گفته است که بر اساس برنامه باید در شرایط فعلی حدود ۱۰ هزار نفر به صورت روزانه در فازهای ۱۵ و ۱۶ مشغول به کار باشند، ولی مشکلات مالی به رکود کار انجامیده و تعداد این شاغلین هم به ۴ هزار نفر کاهش یافته است. قاسمی تأکید کرده است که به رغم مشکلات کنونی، قرارگاه خاتم‌الانبیا همچنان برنامه‌ای برای جذب مشارکت خارجی در فازهای یادشده ندارد.

هدف از توسعه فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی برداشت روزانه ۵۶ میلیون و ۶۰۰ هزار متر مکعب گاز از مخزن و تولید ۵۰ میلیون متر مکعب گاز تصفیه شده اعلام شده است. استحصال سالانه یک میلیون تن اتان و یک میلیون و ۵۰ هزار تن گاز مایع نیز از دیگر پیش‌بینی‌ها برای این دو فاز است.

مشکلی که محدود به فازهای ۱۵ و ۱۶ نیست

مشکل تأمین مالی صرفاَ محدود به فازهای یادشده نیست. غلامرضا منوچهری، مدیر عامل پتروپارس نیز پیش از این در مصاحبه با خبرگزاری مهر گفته بود که فاز ۱۲ پارس جنوبی نیز به دلیل مشکلات مالی با رکود در پیشرفت عملیات مواجه است.

علی خیراندیش مدیر عامل شرکت مایع‌سازی گاز طبیعی نیز از تاخیر ۵ درصدی در اجرای طرح ایران ال ان جی (طرح تولید گاز مایع) خبر داده و علت را عدم تامین به موقع منابع مالی و اعتباری اجرای طرح ذکر کرد.

وی با بیان اینکه در شرایط کنونی پیشرفت اجرای این پروژه حدود ۲۵ درصد بوده است، اظهار کرده بود: اگر تامین منابع مالی این طرح به موقع انجام بگیرد، تا ۲ سال آینده تولید LNG در این پروژه آغاز خواهد شد.

کارشناسان در توضیح عقب‌ماندگی‌ها و رکود در توسعه‌ی صنایع نفت و گاز ایران دلایلی چندگانه‌ای را ذکر می‌کنند که افت سرمایه‌گذاری خارجی، رویکردهای نادرست داخلی و محرومیت از ‌دستیابی به تکنولوژی‌های روز دنیا از جمله‌ی آنهاست.

محدودیت‌های مالی مشکل اصلی نیستند

ایران در ۵ سال گذشته تفاهمنامه و قراردادهایی را با شرکت‌های داخلی و برخی شرکت‌های آسیایی برای توسعه میدان‌های نفت و گاز امضا کرده است. اما کارشناسان عملی شدن این قراردادها را بدون همکاری شرکت‌های بزرگ نفتی بین‌المللی میسر نمی‌دانند. آنها معتقدند که مشکل اصلی علاوه بر کمبود منابع مالی، تکنولوژی مورد نیاز است که عمدتاَ در اختیار شرکت‌های ی شرکت‌های بزرگ نفتی بین‌المللی میسر نیست. تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل که با هدف فشار بر ایران برای شفاف‌سازی برنامه‌ی اتمی‌اش اعمال شده‌اند، سدی در برابر دستیابی این کشور به فناوری‌های یادشده تلقی می‌شوند. سال ۲۰۰۸، با تصویب سومین قطعنامه تحریمی، چندین شرکت نفتی و گازی دیگر، از جمله شرکت بریتانیایی- هلندی رویال داچ شل، اینپکس ژاپن و استات اویل نروژ از ایران رفته یا افزایش سرمایه‌گذاری خود را متوقف کردند.

15 مهر 88 تجمع اعتراضی در دانشگاه آزاد شیراز

در ادامه اعتراضات دانشجوئی نسبت به حوادث پس از انتخابات در دانشگاه های مختلف کشور، دانشجویان دانشگاه آزاد شیراز واحد صدرا نیز دست به یک تجمع اعتراضی زدند.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر در تجمعی که روز یکشنبه در دانشگاه آزاد شیراز (واحد صدرا) برگزار شد دانشجویان ضمن اعتراض به نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و وضع موجود در جامعه خواستار استعفای دولت کودتا شدند.

دانشجویان با سر دادن شعارهایی چون دانشجو می میرد؛ ذلت نمی پذیرد، نصرمن الله و فتح القریب، ننگ بر این دولت مردم فریب و دروغ گو،دروغ گو، اعتراض خود را به وضع موجود کشور و دولت نامشروع کنونی بیان کردند.

در ادامه نیز دانشجویان با خواندن سرود یار دبستانی به تجمع خود پایان دادند.

در نامه ای شدید اللحن خطاب به مهدی چمران اعلام شد

در نامه ای شدید اللحن خطاب به مهدی چمران اعلام شد
برخورد با اعضای شورای شهر تهران درصورت ادامه دیدار با خانواده های آسیب دیدگان حوادث اخیر













استانداری تهران طی نامه‌ای خطاب به رییس شورای شورای شهر تهران اعلام کرد که اعضای این شورا حق دیدار با خانواده های آسیب دیدگان حوادث اخیر را ندارند. در نامه ای که به امضای معاون سیاسی اجتماعی استانداری تهران رسیده است، تاکید شده که " تدوام سرکشی ها در آینده به منزله یک اقدام تحریک آمیز تلقی خواهد شد که پیگیری آن ضرورت خواهد یافت".

به گزارش نوروز، در نامه شدید اللحن استانداری، دلجویی و دیدار اعضای شورای شهر تهران از خانواده های آسیب دیدگان حوادث اخیر اقدامی در راستای افزایش دامنه تنش ها خوانده شده است.

برخی اعضای شورای شهر همچون معصومه ابتکار، که ریاست سازمان محیط زیست در دوره اصلاحات را عهده دار بود، همچنین احمد مسجد جامعی، وزیر ارشاد دولت خاتمی به همراه برخی دیگر از اعضای شورای شهر با حضور در منزل شهدای جنبش سبز از خانواده های آنها دلجویی کرده بودند.

برخی مادران داغدار و همسران زندانیان سیاسی نیز پیش از این با اعضای شورای شهر تهران دیدار و آنها را در جریان روند غیرقانونی و ناقض حقوق شهروندی در برخورد با عزیزانشان قرار داده بودند.

روز گذشته "پارلمان نیوز" به نقل از مهدی چمران درخصوص این نامه نوشته بود: رییس شورای شهر در حاشیه جلسی علنی مجلس به خبرنگاران گفت که " در این نامه ذکر شده رسیدگی به وضعیت خانواده‌ها از طریق هلال احمر قابل پیگیری است."

درحالی که در تصویر این نامه اثری از دلجویی، حمایت یا پیگیری وضعیت این خانواده ها به چشم نمی خورد.

در عین حال یکی از نمایندگان مجلس روز گذشته در خصوص این نامه و اقدام معاون سیاسی استانداری تهران گفته بود: "آقایان معتقد هستند این ملاقات‌ها و رسیدگی به وضعیت بازداشت‌شدگان در جامعه ایجاد تشویش می‌کند به همین دلیل مخالف این ملاقات‌ها هستند.

بند ناف



علی ناظر

سرنگون طلبی یک شعار نیست، بلکه یک خواست است. خواستی که در برابر رفورم، اصلاح طلبی، به خود شک کردن، از خود دلسرد شدن، و پس از 3 0 سال دوباره به همان چاله افتادن است. متاسفانه، عده ای که سالها سرنگونی طلب بوده اند، و هنوز هم هستند، اخیرا به راهکار اصلاح طلبان نیم نگاهی هم انداخته و "جو" آنها را گرفته است. "جو" حضور مردم در صحنه. بی شک حضور مردم در صحنه بیان گر خشم مردم و اعتراض آنها به آنچه که دارند است، اما بیانگر آنچه که می خواهند نیست.

یکی از انتقاداتی که ما به جنبش 57 داریم همین است که "مردم می دانستند چه نمی خواهند، اما نمی دانستند که چه می خواهند". برخی از ما دچار ضعف حافظه شده و این تحلیل را فراموش کرده ایم. طبیعتا باید در حین دوراندیشی و بررسی جوانب مختلف آنچه در ایران می گذرد، از "مردم" بخواهیم که به این سوال پاسخ بدهند که آیا می دانند چه می خواهند؟ شعار مرگ بر دیکتاتور پاسخ به این سوال نیست. مرگ بر دیکتاتور، یعنی مردم چه چیزی نمی خواهند. می گویند تجاوز دیگر اثر ندارد. این بیانگر شجاعت و یا کارد به استخوان رسیدن مردم است، اما پاسخ به پرسش اصلی نیست. باید سوال را دوباره و دگر باره پرسید: آیا مردم می دانند چه می خواهند؟

نطفه ای بسته شده، جنینی در رحم مادری رشد کرده و به نقطه ای رسیده که می خواهد متولد شود. بپرسیم که پدر این جنین کیست؟ بپرسیم که در کدام رحم پرورده شده است؟ آیا خلاف است اگر بگوییم جنینی که در رحم مادری معتاد بزرگ شود، بی شک دچار عوارض مختلف و آسیبهای غیر قابل حل خواهد شد؟ 15 خرداد 1 3 42 را به یاد بیاوریم.

گفته می شود که بگذار طفل به دنیا بیاید، بگذار که بند ناف قطع شود (کنیم)، همه دردها، تمام عوارض، و آسیب های سرایتی از مادر به طفل، درمان پذیر خواهد بود. آیا به راستی به این منطق ساده لوحانه باور داریم؟ آیا می توانیم خود را مترقی بنامیم و مردم را با این منطق به همان انحرافی بکشانیم که در بهمن 57 کشاندیم؟ پیش از این (2 تیر 1 3 88) نوشته ام (دیدگاه سوم – بخش 1 ، 2، 3) که آنچه رخ می دهد بخشی از یک استراتژی کلان است، به این خاطر به تفصیل نمی نویسم. پیش از این (مصاحبه یا م. ساقی 2 3 خرداد 1 3 88) نوشته ام که آنچه رخ داده و می دهد یک کودتا نیست بلکه یک جراحی است. و جراحی هم بدون خونریزی امکان پذیر نیست. جراحی یعنی بخشی (عضوی) از بدن بریده و بدن ناقص شود. جراحی در زمانی چاره کار است که بدن دچار بحران شده باشد. رژیم برای بقا و ادامه حیات خود این جراحی را لازم دانسته است.

جمهوری اسلامی را باید با عینکی دیگر ارزیابی کرد. نظام جمهوری اسلامی قرار است به راست میانه تمایل پیدا کند (علی ناظر ژانویه 2008) - با احمدی نژاد یا بدون او. بنابراین، آنچه اخیرا در ژنو اتفاق افتاده (دوطرف کوتاه آمدند، توافقات ژنو) اولین گام به آنسو است و اصلا قابل تعجب نیست. پیش از این (3 اسفند 1385) نوشته بودم که:

"راه حل همه پسند، پيدا کردن «نردبان» است. اگر جهانخواران بتوانند با ارائه نردباني رژيم را از بن بست موجود نجات داده [10] (28 بهمن 1 3 85 – آفتاب) [11] (29 بهمن 1 3 85 - بازتاب) تا رژيم بتواند در دقيقه 90 جام زهر را سر کشيده و با حداقل هزينه به بقاي خود ادامه دهد، هم رژيم خرسند خواهد شد و هم جهانخواران. به نظر من رژيم به دنبال آن نردبان است. البته اگر امنيت و بقاي رژيم تضمين شود. اروپا خواهان اين تضمين است و آمريکا را در آن مسير لنگان لنگان هُل مي دهند [12] (28 بهمن 1 3 85 – آفتاب)."

ما امروز شاهد آن نردبانی هستیم که همه بازیگران در حال بالا رفتن از آن هستند.

اما اگر این طفل آسب دیده به دنیا بیاید، و بند ناف هم بریده شود، آیا تمام آنها که هورا می کشند درمان این همه درد را می شناسند؟ آیا به همان شکل که جمهوری اسلامی در حال برنامه ریزی و بازنویسی برنامه های خود است، این عده از سرنگونی طلبان هم می دانند که با این جنین (اگر سقط نشود و به دنیا بیاید)، چه باید بکنند؟

شعارها، اخبار شجاعت مردم بی دفاع، و در صحنه بودن آنها، خیلی ها را به یاد سالها پیش می اندازد که خود روزی روزگاری (بسیار دور) همچون اینها درگیر بوده اند. این نوستالژی آنها را بدون پرداختن به سوال اصلی به سوی حرکت (جنبش) "سبز" متمایل می کند، بی آنکه به شرایط مادر و رحمی که جنین در آن پرورده شده است دقت کنند. اما این خطای متشابهی همچون دفاع از حرکت 15 خرداد 1 3 42 است.

در جدول زیر بخشی از آنچه بوده و هست لیست شده است، و بنا به این خواستها است که می توان جایگاه خود را مشخص کرد.

سرنگونی طلبان

اصلاح طلبان


خواست ها


· تمامیت نظام سرنگون شود

· رهبر نظام تغییر کند

· سرنگونی نظام با بهره گیری از تمام ابزارها و روشها

· رفورم مسالمت آمیز

· پس از سرنگونی - رفراندوم نظام سیاسی کشور را تعیین می کند

· جمهوری اسلامی حفظ شود

· پایبند بودن نظام جایگزین به مفاد بیانیه حقوق بشر – آزادی اندیشه، بیان، و مطبوعات

· بازتعریف بیانیه حقوق بشر بر مبنای اصول اسلامی و شرایط و فرهنگ اقلیمی،

· مهیا کردن شرایط برای انتخاب اعضای مجلس مؤسسان توسط مردم

· پیروی از قانون اساسی جمهوری اسلامی

· جدایی دین از دولت

· مردم سالاری دینی

· انحلال سپاه پاسداران و تمام نهادهای سرکوب

· بازتعریف و بازسازی سپاه و نهادهای سرکوب

· با برخورداری از وکیل مدافع، پاسخگو بودن آمران و عاملان سه دهه جنایت در دادگاه

· فراموش کنیم و ببخشیم

· کانالیزه کردن میلیارد ها دلار بودجه برای اتمی کردن ایران - بازسازی زیرساختار اقتصاد و فرهنگ کشور

· توانمندی اتمی حق مسلم ماست

· بازسازی روابط دیپلماتیک – سیاسی – تجاری بر مبنای احترام متقابل با تمام کشورها

· پیروی از خط امام – صدور انقلاب


نقاط ضعف و قوت


· عدم حضور ملموس در صحنه

· برخورداری از امکان ایجاد ارتباط با مردم

· ضعف در تنظیم رابطه با مردم – تقویت باور عمومی در ناتوانی بسیج نیرو

· برخورداری از شبکه مذهبیون - بسیج حداقل نیرو برای ورود به صحنه در کمترین زمان

· دنباله روی از خواست های جامعه – گیرا نبودن شعارها و برنامه های موجود

· بازتعریف خواست های جامعه - در پیوند با استراتژی کلان نظام جمهوری اسلامی

· ارتقاء اهداف جنبش از راه دور – معرفی شعار ها و برنامه رادیکال

· منحرف کردن خواست های مردم در صحنه – کانالیزه کردن خواست ها به نفع کل نظام (شرکت در نماز جمعه به امامت رفسنجانی ...)

· ناتوانی در تحلیل آنچه پیش آمده – پذیرش آنچه موجود است

· دانش به آنچه پیش آمده – و سمت و سو دادن به آنچه که باید پیش بیاید


راهکار

گامی به جلو

· بازتعریف همبستگی ملی با توجه به نقش بلامنازع مردم و افکار ملی – میهنی

·

· حداکثر کوشش در اتحاد نیروهای سرنگونی طلب - تشکیل جبهه وسیع

· تشکیل شورای مدیریت صحنه - متشکل از تمام نیروهای سرنگونی طلب

· رد حرکت رفورمیستی - اعتقاد به سرنگونی بعنوان یک اصل

· پیشگیری از هرز انرژی - بازبینی ایده آل های غیر عملی

· ایجاد رسانه واحد و مستقل برای پوشش و تشویق بیطرفانه برنامه تمام نیروهای سرنگونی طلب

"یادداشت‌های هفته"، ویژه سایت دیدگاه

بیاری زندانیان سیاسی و خانواده های آنان و دیگر قربانیان جنایت رژیم و مادران عزا بشتابیم.


احمد نوین


" در حالی که اکنون نام و نشان تعدادی از مزدورانی که جنایات شرم آوری در رابطه با جوانان مبارز ایران مرتکب شده اند، افشاء شده است، اما، تا کنون هیچکدام از آنان در دادگاهی علنی و با شرکت خبرنگاران و خانواده قربانیان جنبش اعتراضی اخیر مردم ایران، محاکمه نشده اند. رژیم ادعا نموده است که "عناصر خودسر"ی را محاکمه و محکوم نموده است. اما، مردم تا از نام و نشان و نوع جرم و محکومیت آنان مطلع نشوند، این بازی رژیم را نیز، ترفند دیگری برای به فراموشی سپردن جنایات اخیر رژیم بحساب خواهند آورد.".
چرا باید مردم به این وعده و وعیدهای رژیم دلخوش باشند؟.
پس از کودتای انتخاباتی 22 خرداد 1388 و عکس العمل مردم معترض به ولی فقیه، که با فریادهای " مرگ بر دیکتاتور، چه رهبر چه دکتر " بیش از سه ماه است نظام ولایت فقیه را به چالش کشیده اند، برخی محافل قدرت در نظام در صدد بر آمدند که با اعترافات محدود به وجود سرکوب ( از جمله در زندان کهریزک ) و وعده ووعیدهائی مبنی بر مجازات خاطیان، "مرهمی" بر درد خانواده قربانیان سرکوبهای اخیر و مردم معترض به نظام، بگذارند.
اما در همین فریب کاری نیز، آنقدر حرفهای متناقص تحویل مردم دادند که دیگر هیچ کس فریب اظهارات چند گانه مقامات جمهوری اسلامی را نمیخورد.
فلان مقام قضائی به وجود "برخی اجحافات" در کهریزک اعتراف میکند. یک مقام نظامی شکنجه و قتل در زندان کهریزک را انکار میکند. غلامعلی حدادعادل رئيس کميسيون فرهنگی مجلس شورای اسلامی نیز در حاشيه يک گردهمايی دانشجويی در پاسخ به سوال يکی دانشجويان در خصوص حوادث بعد از انتخابات ( که در تابناک درج گردیده است ) تلاش میکند که قتل و تجاوز درکهريزک را بی اهميت جلوه دهد و اظهار نظر میکند که: " آن اتفاقی که در کهريزک رخ داد .. بر اثر بی توجهی و اشتباه بوده است.". و به تبعیت از رهبرنظام علی خامنه ای که همه چیز را به "دشمن" نسبت میدهد، بیشرمانه میگوید " حتی ممکن است در آن غرض‌وزری و برنامه ای از پيش تعيين شده، موثر بوده باشد."
یک مقام دیگر امنیتی از بیخ و بُن منکر رفتار ها و کردارهای ضد انسانی نسبت به زندانیان سیاسی و بازداست شدگان اخیر نظیر فحاشی، کتک زدن، شکستن استخوان های بدن آنان، انفرادی، قبر، تهدید به تجاوزات جنسی و مبادرت به تجاوز جنسی به برخی از دختران و پسران بازداشت شده میشود، اما روز بعد، پرويز سروری نماينده‌ی تهران در مجلس شورای اسلامی اعلام میکند بزودی رسیدگی به تخلفات ماًموران خودسر در کهریزک آغاز میشود. این اظهار نظر های "با دست عقب زدن و با پا پیش کشیدن"ها و متناقص، تا قبل از فرار دو تن از قربانیان تجاوزات جنسی در اسارتگاههای رژیم و اعلام پناهندگی در ترکیه است. زیرا که برخی از عناصر برخی از محافل قدرت در ایران امیدوار بودند با وادار کردن بسکوت و یا به همکاری کشاندن این قربانیان و در صورت عدم موفقیت پاک کردن صورت قضیه، با نابودی آنها وقوع جنایت را از بخ و بُن انکار نمایند.
اما با فرار ابراهیم شریفی و مریم صبری از ایران و افشاگری های این دو قربانی درسطح بین المللی نقشه های پلید "پاک کردن صورت قضیه" نقش بر آب شد.
ابراهیم شریفی در مصاحبه با CNN پس از آنکه چگونگی دستگیریش را توضیح داد و تجاوز جنسی ماًموران سرکوبگر رژیم را دگر باره افشاء کرد گفت که :" من با شکستن تابوو سخن گفتن دست به یک خودکشی اجتماعی زدم ، خودم را نابوده کردم تا این اتفاق برای دیگران نیفتد."
مریم صبری نیز که در جریان تجمع بر روی مزار ندا آقا سلطان دستگیر و چهار بار مورد تجاوز قرار گرفته است گفت که چگونه مورد جزئیات تجاوز جنسی مزدوران رژیم قرار گرفته است.
از جمله گفت :" دست های من بسته و چشم بندی نیز بر چشمم زده بودند". " بازجو در حالی که با دستش گلویم را می فشرد مرا به زمین افکند. دو پایم زیر فشار سنگینی دو پایش بود به طوری که قادر به حرکت نبودم". او در این مصاحبه اضافه کرد ؛ بار آخری که مورد تجاوز قرار می گیرد فرد متجاوز چشم بندش را بر می دارد و می گوید او به شرطی آزاد خواهد شد که همکاری کند.
جمهوری اسلامی برای گریز از مهلکه نشان داده است که حتی میتواند عوامل خودش را نیز قربانی کند، تا آمران قتل، جنایت وسرکوب را که غالباً از رده های بالا هستند، نجات دهد. اما این بار قادر نشده اند که با اراده واحد، بچشم مردم خشمگین و آزادیخواه، خاک بپاشند. در حالی که یک محفل قدرت همچنان مصمم است که بدون هیچ ملاحظه ای برای بازسازی قدر قدرتی رژیم در ذهنیت توده ها، همچنان سرکوب را ادامه دهد، ولی طرح یکی یگر از محافل قدرت این است که برای اعتماد سازی میان حکومت و مردم حق طلب، چند "ماًمور خود سر" را در دادگاه هائی نمایشی محاکمه کنند، تا آمران سفاکی های اخیر و دیگر عاملان جنایات را به سایه ببرند.
این ارائه نظرات و "توضیحات" گوناگون نشان میدهد که عناصر و ارگانهای رژیم دیگر قادر نیستند همانند گذشته، تحت فرماندهی واحد، با هماهنگی تولیدات "کارگاه ضد اطلاعات" رژیم را، تحویل مردم بدهند. چرا چنین اتفاقی افتاده است؟ علت این است که دیگر مردم نه تنها فریب دروغ پرازی های دستگاه حکومتی را نمیخورند، بلکه در عمل با توسل به نافرانی مدنی، در مقابل رژیم میایستند.
به مقاومت، مبارزه مردم در 27 شهریور "روز قدس" توجه کنید و ببینید که مردم آزادیخواه چگونه بساط تبلیغات و دروغ پردازی های رژیم مدعی حمایت از مردم فلسطین را بهم ریختند و بار دیگر طشت رسوائی رژیم را واژگون کردند. 27 شهریور 1388 روزی است که پس از آنکه سه ماه رژیم جمهوری اسلامی ایران سرکوب های مخوفی از قبیل دستگیری های گسترده، زندان، شکنجه و حتی تجاوز جنسی به برخی از بازداشت شدگان را همچنان در دستور کارش داشت، مردم معترض و مبارز بار دیگر با فریادهای مرگ بر دیکتاتور، نه تنها نشان دادند که تسلیم زورگوئی های رژیم نشده و به انفعال روی نیاورده اند، بلکه اینبار جسورانه تر به خیابانها و میادین شهرها آمده اند تا نشان دهند که میتوانند قدرقدرتی رژیم را در ذهن توده ها درهم بشکنند. بعنوان مثال در میدان 25 شهریور ( هفت تیر ) زمانی که اراذل و اوباش بسیجی به مردم حمله نمودند، جوانان خشمگین با آنان درگیر شدند و مزدوران رژیم را ناچار کردند که بسرعت به ستاد بسیج در همان میدان بازگردند. این جوانان خشمگین پس از آن موتور سیکلت های بسیجی ها در مقابل چشمان وحشت زده آنها، را به آتش کشیدند.
اما از تداوم جنایات رژیم، هرگز نباید غافل شد. پس آغاز جنبش اعتراضی اخیر مردم ایران، عکس العمل رژیم در مقابل آن، سرکوب وحشیانه و انباشتن بیش از پیش زندان ها از مبارزین، بویژه مبارزین جوان بود. در سه ماهۀ اول پس از "انتخابات" ریاست جمهوری در ایران و انتصاب محمود احمدی نژاد به سمت رئیس جمهور ولی فقیه، بیش از 4000 نفر از مخالفین دولت دستگیر و روانه زندان ها شدند. معدودی از بازداشت شدگان اخیر، بقید ضمانت های سنگین فعلا "آزاد" شده اند. تعداد قابل ملاحظه ای از دستگیر شدگان اخیر همچنان در زندان و تحت اذیت و آزار هستند. پاسخ مزدوران رژیم به خانواده های این زندانیان بسیار غیر انسانی و اهانت بار بوده است. اما، مبارزه برای آزادی بازداشت شدگان اخیر و دیگر زندانیان سیاسی ایران، همچنان ادامه دارد. علاوه بر این بازداشت شدگان، در 27 شهریور نیز تعدادی از مخالفان رژیم در تظاهرات دستگیر و روانه زندان ها شدند. بنابر اطلاعات منتشر شده تعداد دستگیر شدان در این روز – فقط در تهران- بیش از 200 نفر بوده است. بنابر گزارش فعالان حقوق بشر در ایران، در روز اول مهرماه حدود 130 نفر از خانواده بازداشت شده ها که نگران تکرار فجایع کهریزک در رابطه با عزیزانشان بودند، در مقابل دادگاه انقلاب تجمع كردند و خواستار آزادى فورى عزيزان خود شدند و اعلام نمودند که به هيچ عنوان به حكومت اجازه نخواهند داد كه با بازداشتى هاى روز جمعه 27 شهريور "روز قدس"، مانند ديگر بازداشتى ها برخورد كند و با وارد كردن اتهامات بى اساس و پرونده سازى آنها را به ميز محاكمه بكشاند. این خانواده ها اعلام نموده اند که واى به حال حكومت، اگر سخنى از شكنجه و تجاوز و بدرفتارى با عزيزانشان بشنوند. به هيچ عنوان سكوت نخواهند كرد و به اعتراضات خود شدت خواهند بخشید. همچنين همزمان در حدود 60 نفر از خانواده بازداشتى ها نيز در مقابل درب دژبانى زندان اوين تجمع كردند و خواهان آزادى فورى عزيزان خود بوده اند که مورد یورش مزدوران رژیم قرار گرفتند.
رژیم جمهوری اسلامی ایران در کنار ادعاهای برخی از صاحب منصبانش در رابطه با مجازات " خاطیان" زندان کهریزک، همچنان به سرکوب هایش ادامه میدهد. در حالی که اکنون نام و نشان تعدادی از مزدورانی که جنایات شرم آوری در رابطه با جوانان مبارز ایران مرتکب شده اند، افشاء شده است، اما، تا کنون هیچکدام از آنان در دادگاهی علنی و با شرکت خبرنگاران و خانواده قربانیان جنبش اعتراضی اخیر مردم ایران، محاکمه نشده اند. رژیم ادعا نموده است که "عناصر خودسر"ی را محاکمه و محکوم نموده است. اما، مردم تا از نام و نشان و نوع جرم و محکومیت آنان مطلع نشوند، این بازی رژیم را نیز، ترفند دیگری برای به فراموشی سپردن جنایات اخیر رژیم بحساب خواهند آورد.
چرا باید مردم به این وعده و وعیدهای رژیم دلخوش باشند؟. مسئولین رژیم جز در رابطه با تهدیدهای سرکوب گرانه شان، در همۀ موارد دیگر خلف وعده نموده اند. بعنوان مثال پس از حمله گروههای فشار به کوی دانشگاه در تهران، در سه ماه قبل، با وجود ادعاهای عدالت خواهی مزدوران مصدر کار، نه تنها اقدامی برای معرفی و برخورد به مهاجمین به کوی دانشگاه و دانشجویان انجام نشده است، بلکه برعکس، برای تشدید فشار بر دانشجویان مبارز، بنظر میرسد که مجموعه مدیریتی دانشگاه در تهران، در حال وارد شدن به فاز تعطیلی کوی دانشگاه است. " سگ را رها و سنگ را بسته اند.".
اما دررابطه با ورود رژیم به فاز آماده شدن برای تداوم سرکوب ها ،بعنوان مشتی نمونه خروار، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
* - سعید متین پور فعال حقوق بشر و روزنامه نگار زندانی آذربایجانی که اکنون دربند مالی زندان اوین به سر می برد و دچار عفونت ریه شده و در شرایط بد جسمی به سر می برد .
* - صدور حکم محکومیت 5 سال زندان و تبعید به زندان گوهردشت کرج، برای کبری بنازاد امیرخیزی، بدلیل قصد دیدار با فرزندانش در قرارگاه اشرف در عراق .
* دستگیری رضا لطفی در 29 سپتامبر در منزل مسکونی اش و انتقال به زندان.
*- تداوم فشار، از جمله کتک زدن احمد زید آبادی( روزنامه نگار ) در زندان، بعلت نگارش نامه سرگشاده به علی خامنه ای است.
* - دستگیری وزندان کردن کسانی که در راهپیمایی ها و تجمعات حضور داشته اند و ماموران ناجا، موبایل و یا کارت شناسایی این افراد را ضبط کرده بودند. در موقع مراجعه این افراد برای بازپس گرفتن این اموال، این افراد مستقیماً به زندان اوین فرستاده میشوند.
* - افزایش اختیارات بسیج برای برخورد با دانشجویان. از جمله فرمانده کل سپاه پاسداران به دانشجویان بسیجی گفته است که برای مقابله با اعتراضات دانشجویان، "منتظر فرمان مافوق نباشند.".
* - یورش نیروهای انصار به کوی دانشگاه تهران و زخمی و بازداشت کردن تعدادی از دانشجویان.
* - اخطار به خانواده‌های 50 دانشجوی اصفهانی. در مورد تشدید برخورد ماموران نظام با فرزندان آنها.
* - صدور حکم محکومیت 5 سال زندان برای مهدی گرایلو دانشجوی دانشکده فیزیک دانشگاه تهران ، سر دبیر نشریه دانشجویی اخگر و از اعضای هیئت تحریریه نشریه توقیف شده خاک، به اتهام تشکیل گروه مارکسیستی.
* - صدور حکم محکومیت 5 سال زندان برای کیوان امیر الیاسی دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف به اتهام ارتباط با گروههای مخالف رژیم.
* - صدور حکم محکومیت 2سال زندان برای مهدی الهیاری از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده شیمی دانشگاه تهران و از اعضای هیئت تحریره نشریه دانشجویی خاک. بجرم مخالفت با رژیم.
* - صدور حکم محکومیت 2سال زندان برای مهدی اللهیاری، دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف . بجرم مخالفت با رژیم.
* - صدور حکم محکومیت شش ماه زندان برای جلوه جواهری، فعال کمپین یک میلیون امضاء، به اتهام «اجماع و تبانی با هدف اقدام علیه امنیت کشور»
* - دستگیری احمد باب، از فعالان شهرستان مریوان در تاریخ 3 شهریورماه سال جاری توسط نیروهای اداره اطلاعات شهر مذکور در منزل شخصی خود همراه با ضرب و شتم، و انتقال به بازداشتگاه اطلاعات سنندج .

این همه نشان میدهد که باصطلاح تغییر و تحولات در مسئولیت های صاحب منصبان رژیم نظیر برکناری حسین طائب از فرماندهی بسیج مستضعفین ( و نصب او در یک نهاد مهم سپاه )، و یا جابجائی مرتضوی دادستان تهران و معروف به جلاد مطبوعات و عامل صدور بسیاری از احکام غیر انسانی علیه مخالفان رژیم و نصب او در سمتی دیگر، بقصد کم کردن فشار برعلیه مبارزین و مردم معترض نبوده، بلکه ، تلاش مزبوحانه ای در جهت پاشیدن خاک بچشم توده های مقاوم ومبارز بوده است. امری که مردم ایران و افکار عمومی جهان در طول سه دهه حاکمیت خونبار نظام جمهوری اسلامی ایران، بکرات شاهد آن بوده اند. براستی اگر مقایسه گرگ درنده با نظام ولایت فقیه، توهین به گرگ نباشد، در مورد این نظام باید گفت : توبه گرگ، مرگ است.!
اما توجه به یک موضوع مهم دیگر در اینجا، ضروری است. برخوردهای خشن رژیم به اعتراضات مردم و مخالفان درون نظام، نه نشانه قوت جمهوری اسلامی، که نشان از ضعف و درهم پاشیدگی نسبی رژیم است. سرکوب خونبار تظاهرات مردمی که شعار اولیه شان در سه ماه قبل، تکیه بر تقلب انتخاباتی داشت، نشان میدهد که رژیم خود از خشم و نفرت افزایش یابنده مردم نسبت به نظام و مسئولان آن مطلع است و میداند که هر حرکت مسالمت آمیز مردم، میتواند در تداوم و تکامل و سراسری شدن اش، آنچنان طوفانی از خشم و نفرت مردم بپا کند که بساط حکومت را درهم ریزد. همین واقعیت است که با هر حرکت وسیع مردمی، وحشت مرگ سراپای رژیم را فرا میگیرد. آنچنان که حتی پاسخ خودی های دیروز را هم با تهدید، بازداشت، زندان و تداوم سرکوب ها در زندان میدهد. و این ها نشانه هائی از آغاز پایان کار رژیم نیز هست.!
برای درهم شکستن امواج سرکوب های رژیم، برای انفراد بیش از پیش رژیم ، برای تداوم مقاومت و مبارزه مردمی در مسیر بزیر کشیدن نظام جهل و جنایت جمهوری اسلامی، میبایست مرکز ثقل مبارزه آزادیخواهی و برابری طلبی به خواست های مطالباتی کارگران، زنان، جوانان، دانشجویان، اساتید و معلمان، ملیت های ساکن ایران و ... منتقل گردد. دستگاه سرکوب رژیم در مقابله با این جنبش وسیع و همگانی، به گِل خواهد نشست و نظام ضد بشری کنونی به زانو در خواهد آمد.
اما تا برآمدن این جنبش مستقل مطالباتی گسترده در سراسر کشور، هم اکنون خانواده های زندانیان سیاسی و بازداشت شدگان اخیر، در کنار مادران عزا، با حمایت جوانان و دانشجویان، میتوانند با سازمان دادن و تداوم مبارزه ای برنامه ریزی شده، فریاد حق طلبی خود را در سراسر ایران پژواک دهند و از مردم آزادیخواه کشور، طلب همبستگی و همراهی نمایند.
با ایجاد صف مستقل و بهم پیوسته خانواده های زندانیان سیاسی ، دستگیرشدگان ماههای اخیر ، مادران عزا و تداوم مبارزه سازمان داده و برنامه ریزی شده و جلب همبستگی و همراهی بخش های دیگر جامعه ( کارگران،زنان، جوانان،دانشجویان و...) است که میتوان باز بیشتر رژیم جمهوری اسلامی را بعقب راند و بیش از گذشته، فرزندان اسیر مردم را از چنگال خونریز آمران و عاملان جنایتکار رژیم خارج کرد و آزاد نمود. رژیم جمهوری اسلامی ایران بنابر تجربه نشان داده است که تنها زبان زور را می فهمد. مقاومت و مبارزه سازمان داده شده و هماهنگ صفوف مستقل مردم برعلیه رژیم، به مثابه مشت محکمی میتواند در این مقطع، قهر مردم بجان آمده را در مقابل زورگوئی های رژیم قرار دهد و نظام را به عقب رانده و بزانو در آورد. و این میتواند سرآغاز پورش سراسری اکثریت عظیم به رژیم برای تحقق منافع اکثریت عظیم باشد. آن روز دور مباد!
12 مهرماه 1388 – 4 اکتبر 2009

هراس حاکمیت از نقش پیشتازی جنبش دانشجویی در سخنان سردار جعفری

حسن زارع زاده اردشیر

جنبش دانشجویی در ایران به مدافع حقوق مردم تبدیل شده و در به چالش کشیدن مشروعیت حاکمیت نفش مهمی را ایفا کرده است. هر چه این جنبش مورد سرکوب قرار بگیرد تند تر و تیزتر خواهد شد.

------------------------------------------------------------------------------------------------------
این روزها با آغاز سال تحصیلی جدید، سرکوب جنبش دانشجویی با شدت بیشتری دنبال می شود و عوامل رژیم جمهوری اسلامی در نهادهای مختلف در اقدامی دیکنه شده کمر به قتل این جنبش گرفته اند. اما آیا این اقدامات به سرکوب این جنبش منجر می شود؟


آنها تصور کرده اند با پخش اعترافات عبداله مومنی، حمله به جمع دوستانه فعالان برجسته دانشجویی از جمله مهدی عربشاهی، میلاد اسدی، فرید هاشمی، احمد احمدیان، عزت تربتی و نسیم سرابندی، محکومیت تعدادی از دانشجویان فعال از جمله مهدی اللهیاری، مهدی گرایلو و کیوان امیری الیاسی به زندان، تصفیه استادان و بازنشستگی اجباری آنان، احضارهای گسنرده دانشجویان به حراست و کمیته های انطباظی در دانشگاههایی چون شهید بهشتی، شیراز، اصفهان، رازی کرمانشاه، و دیگر تلاش های سرکوبگرانه می توانند این جنبش را سرکوب کند.


در همین راستاست که اظهارات نابخردانه و نشات گرفته از روحیه ضد انسانی سردار محمد علی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران مبنی بر تشبیه صحن دانشگاه به میدان جنگ و صدور فرمان جهاد به بسیج دانشجویی در مقابله با دانشجویان معترض، هماهنگی عوامل جمهوری اسلامی برای سرکوب های بیشتر را نشان می دهد. وی در جمع مسئولان بسیج دانشجویی در روز جمعه با گفتن : "بسیج دانشجویی در میدان جنگ نرم، استقلال عمل دارد و فرماندهی این میدان مبارزه متمرکز نیست" چراغ سبزی سپاه را به روی نیروهای دست نشانده و لباس شخصی ها برای سرکوب دانشجویان آشکار کرد. اگرچه آنها پیشتر به افزایش قدرت نهادهای حراست در دانشگاه ها و کمیته های انظباطی مبادرت ورزیده بودند، اینک با تقویت بیش از پیش نیروهای بسیجی داخل و خارج از دانشگاه در صدد مبارزه و سرکوب تمام عیار با دانشجویان بی سلاحی هستند که تنها به دنبال حقوق انسانی خود مبارزه می کنند. از همه مهمتر باید گفت، سردار جعفری با اظهارات خود به نوعی از هراس حاکمیت از نفش پیشتازی دانشجویان پرده برداشت.


البته پیش از نیز برخی دیگر از چهره های حکومتی نگرانی های خود را از بروز اعتراضات دانشجویی همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید ابراز کرده بودند. حسین طائب فرمانده بسیج با اشاره به پروژه تقابل در آستانه باگشایی دانشگاهها و تشدید اعتراضات دانشجویی، به نوعی هم به نهادهای امنیتی گوشزد کرده بود که باید آماده برخورد باشند و هم پیامی داده بود به دانشجویان که دست از اعتراش بردارند. اما دانشجویان با نادیده گرفتن این تهدید ها، فرصت را مغتنم شمرده و با شجاعت تمام در قلب تپنده چنبش دانشجویی در تهران فریاد زدند مرگ بر دیکتاتور، تا نشان دهند که این جنبش سرکوب شدنی نیست.


جنبش دانشجویی ایران همواره پیشتاز مبارزات آزادیخوانه بوده و در طول سال های گذشته و بویژه پس از قیام 18 تیرماه 1378 روند رو به رشدی را طی کرده است. این جنبش توانسته نقش پیشرویی خود را حفظ کند و در جریانات سیاسی جاری در کشور نیز نفش تعیین کننده ای را ایفا کند.


جنبش دانشجویی در ایران به مدافع حقوق مردم تبدیل شده و در به چالش کشیدن مشروعیت حاکمیت نفش مهمی را ایفا کرده است. هر چه این جنبش مورد سرکوب قرار بگیرد تند تر و تیزتر خواهد شد. اعتراضات دانشجویی همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید نشان داد که تهدید و سرکوب دیگر اثر ندارد و حاکمیت راهی جز توجه به خواسته های دانشجویان ندار
د.

برخورد با دانشجویان ادامه دارد؛ دولت در جستجوی راه حل نهایی

با شروع سال تحصیلی دانشگاه های ایران ، موج تازه ای از اعتراضات دانشجویی در دانشگاه های بزرگ و مهم ایران آغاز شده است. در اتفاقی نادر، دامنه این اعتراضات به دانشگاه های غیر دولتی و برخی مراکز آموزشی که پیش از این سابقه اینگونه اعتراضات را نداشتند، کشیده شده و به موازات این رخدادها، مسوولان نظامی و امنیتی نسبت به تداوم اعتراضات به دانشجویان هشدار داده اند. به نظر می رسد در این شرایط اقدامات حکومت از هشدار فراتر رفته و برخورد گسترده و سازماندهی شده با دانشجویان دردستور کار حاکمیت قرار گرفته است.

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه ها گفت که در مقابله با نا آرامی های احتمالی در دانشگاه ها واکنش نشان دهند و منتظر فرمان مافوق نباشند. در همین از دانشگاه های مختلف خبر می رسد که روند برخورد و احضار دانشجویان افزایش یافته است.

در تازه ترین اتفاق چند تن از فعالان دانشجوئی دانشگاه های اصفهان، بابل، تربیت معلم تهران، چهارمحال بختیاری، شهید بهشتی، شیراز، امیر کبیر، رازی کرمانشاه، قزوین، علم و صنعت، مازندران و دانشگاه تهران به کمیته های انضباطی و یا نهادهای امنیتی احضار شده اند.

نمونه ای از اعمال فشار و برخورد با دانشجویان و دانشگاهیان در چند هفته اخیربه شرح زیر است:
- بازنشسته کردن سه استاد مطرح حقوق در دانشگاه علامه طباطبايی
- حذف اجباری ترم دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان
- احضار دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه به کمیته انضباطی
- احضار و ارعاب فعالین دانشجوئی استان چهارمحال و بختیاری
- احضار سه دانشجوی دانشگاه مازندران به دادگاه انقلاب
- احضار و صدور احکام انضباطی برای دانشجویان دانشگاه علم وصنعت
- محرومیت از تحصیل برخی از قبول شدگان کنکور کارشناسی ارشد
- صدور 15 ترم حکم منع تحصیل برای دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران
- احضار 10 تن از دانشجویان دانشگاه رازی به وزارت اطلاعات و ضرب و شتم آنها
- احضار گسترده‌ی دانشجویان دانشگاه شهیدبهشتی به حراست
- بازداشت اعضای شورای مرکزی و شورای تهران دفتر تحکیم وحدت

همچنین در اقدامی دیگر در چند هفته اخیر، وزارت اطلاعات ضمن احضار دانشجویان، اقدام به تهدید خانواده های آنها نمود. به عنوان نمونه اداره اطلاعات اصفهان با احضار دانشجویان و هشدارهای تلفنی به خانواده آنها ، این فعالین دانشجویی را به صدور احکام سنگین در دادگاه انقلاب شهر اصفهان تهدید کرد.

پیش از این نیز رسانه ها گزارش کردند چند هفته مانده به آغاز سال تحصیلی جدید ، تشکلهای دانشجویی نظامی وابسته به دولت، چندین جلسه هماهنگی برای مقابله با اعتراضات دانشجویی احتمالی برگزار کرده اند. در این جلسات اعلام شده که دانشجویان فعال سیاسی شناسایی شده اند و این احتمال وجود دارد از انتخاب واحد برخی از آنها جلوگیری گردد. همچنین به بسیج دانشجویی وظایف ویژه ای، از جمله آمادگی برای مقابله با تجمعات دانشجویی محول شده است.

یک مقام امنیتی در این جلسات اشاره می کند: "باید به خانواده ها خطرات همراهی فرزندانشان با جریانات ضد انقلاب و پیاده نظام کودتای مخملی در دانشگاه ها به طور جدی گوشزد گردد تا بین حضور آرام فرزندانشان و انصراف از شرکت در دانشگاه یکی را انتخاب کنند".

همچنین در یکی از این جلسات، فرمانده یکی از پایگاه های بسیج دانشجویی نیز پیشنهاد نمود افراد کادر بسیج دانشگاه ها و برخی از اعضای انجمن های مستقل دانشجویی، به برخی لوازم و امکانات ضد شورش مجهز شوند.

در همین حال خبرگزاری مهر به نقل از مهدی قمصری، معاون دانشجوئی دانشگاه تهران، در واکنش به اعتراض دانشجویان به حضور حداد عادل در این دانشگاه گفت: "دانشگاه تهران قطعا با هر تخلفی که توسط دانشجویان صورت گرفته باشد، برخورد می کند. دانشگاه برای اعتراض و برخورد ناشایست با حداد عادل از سوی دانشجویان، ساز و کارهای خاص خود را دارد و این موضوع را به عنوان تخلفی که صورت گرفته، بررسی می کند".

هفته گذشته همزمان با حضور حداد عادل در دانشکده علوم انسانی دانشگاه تهران، دانشجویان به سر دادن شعارهایی علیه وی و دولت محمود احمدی نژاد پرداختند. این نماینده هوادار دولت مجبور شد پس از پایان کلاس در حلقه محافظین خود دانشگاه را ترک نماید.

گرچه اقدامات امنیتی برای سرکوب دانشجویان معترض در دانشگاه های سراسر کشور افزایش یافته است، اما بر دامنه اعتراضات دانشجویی و میزان مشارکت دانشجویان نیزافزوده شده است. به نحوی که این اعتراضات، مختص فعالین سیاسی و اجتماعی دانشجویی نیست و بسیاری از دانشجویان غیر فعال و غیر سیاسی هم به جمع فعالین دانشجویی سنتی پیوسته اند.

به نظر می رسد راهکار "مشت آهنین" برای ایجاد آرامش گلخانه ای در دانشگاه ها با شکست روبرو شده و باید در انتظار قدم بعدی نهادهای نظامی و امنیتی هوادار دولت بود.

هفته گذشته، همزمان با اعتراضات دانشجویی در دانشگاه تهران و صنعتی شریف منابع خبری گزارش کردند که برخی اعضای هیات دولت و نمایندگان نهادهای نظامی و امنیتی و نماینده رهبری در دانشگاه ها در جلسه ای به بررسی راه های برون رفت از این شرایط پرداختند. در این جلسه طرح تعطیلی دانشگاه های برای یک ترم بار دیگر توسط اسفندیار رحیم مشایی مطرح شد.

وی مدعی شد " آقای احمدی نژاد معتقد هستند بهترین و کم هزینه ترین راه حل، تعطیلی برخی و در صورت گسترش اعتراضات، همه دانشگاه ها برای یک ترم به بهانه ی بیماری های واگیردار است". به نظر می رسد با ناتوانی نهادهای امنیتی در کنترل دانشگاه ها، بار دیگر "تعطیلی دانشگاه ها" به عنوان "راه حل نهایی" در دستور کار دولت دهم قرار گرفته است.

مهدی محسنی
جرس

برخورد با دانشجویان ادامه دارد؛ دولت در جستجوی راه حل نهایی

با شروع سال تحصیلی دانشگاه های ایران ، موج تازه ای از اعتراضات دانشجویی در دانشگاه های بزرگ و مهم ایران آغاز شده است. در اتفاقی نادر، دامنه این اعتراضات به دانشگاه های غیر دولتی و برخی مراکز آموزشی که پیش از این سابقه اینگونه اعتراضات را نداشتند، کشیده شده و به موازات این رخدادها، مسوولان نظامی و امنیتی نسبت به تداوم اعتراضات به دانشجویان هشدار داده اند. به نظر می رسد در این شرایط اقدامات حکومت از هشدار فراتر رفته و برخورد گسترده و سازماندهی شده با دانشجویان دردستور کار حاکمیت قرار گرفته است.

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه ها گفت که در مقابله با نا آرامی های احتمالی در دانشگاه ها واکنش نشان دهند و منتظر فرمان مافوق نباشند. در همین از دانشگاه های مختلف خبر می رسد که روند برخورد و احضار دانشجویان افزایش یافته است.

در تازه ترین اتفاق چند تن از فعالان دانشجوئی دانشگاه های اصفهان، بابل، تربیت معلم تهران، چهارمحال بختیاری، شهید بهشتی، شیراز، امیر کبیر، رازی کرمانشاه، قزوین، علم و صنعت، مازندران و دانشگاه تهران به کمیته های انضباطی و یا نهادهای امنیتی احضار شده اند.

نمونه ای از اعمال فشار و برخورد با دانشجویان و دانشگاهیان در چند هفته اخیربه شرح زیر است:
- بازنشسته کردن سه استاد مطرح حقوق در دانشگاه علامه طباطبايی
- حذف اجباری ترم دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان
- احضار دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه به کمیته انضباطی
- احضار و ارعاب فعالین دانشجوئی استان چهارمحال و بختیاری
- احضار سه دانشجوی دانشگاه مازندران به دادگاه انقلاب
- احضار و صدور احکام انضباطی برای دانشجویان دانشگاه علم وصنعت
- محرومیت از تحصیل برخی از قبول شدگان کنکور کارشناسی ارشد
- صدور 15 ترم حکم منع تحصیل برای دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران
- احضار 10 تن از دانشجویان دانشگاه رازی به وزارت اطلاعات و ضرب و شتم آنها
- احضار گسترده‌ی دانشجویان دانشگاه شهیدبهشتی به حراست
- بازداشت اعضای شورای مرکزی و شورای تهران دفتر تحکیم وحدت

همچنین در اقدامی دیگر در چند هفته اخیر، وزارت اطلاعات ضمن احضار دانشجویان، اقدام به تهدید خانواده های آنها نمود. به عنوان نمونه اداره اطلاعات اصفهان با احضار دانشجویان و هشدارهای تلفنی به خانواده آنها ، این فعالین دانشجویی را به صدور احکام سنگین در دادگاه انقلاب شهر اصفهان تهدید کرد.

پیش از این نیز رسانه ها گزارش کردند چند هفته مانده به آغاز سال تحصیلی جدید ، تشکلهای دانشجویی نظامی وابسته به دولت، چندین جلسه هماهنگی برای مقابله با اعتراضات دانشجویی احتمالی برگزار کرده اند. در این جلسات اعلام شده که دانشجویان فعال سیاسی شناسایی شده اند و این احتمال وجود دارد از انتخاب واحد برخی از آنها جلوگیری گردد. همچنین به بسیج دانشجویی وظایف ویژه ای، از جمله آمادگی برای مقابله با تجمعات دانشجویی محول شده است.

یک مقام امنیتی در این جلسات اشاره می کند: "باید به خانواده ها خطرات همراهی فرزندانشان با جریانات ضد انقلاب و پیاده نظام کودتای مخملی در دانشگاه ها به طور جدی گوشزد گردد تا بین حضور آرام فرزندانشان و انصراف از شرکت در دانشگاه یکی را انتخاب کنند".

همچنین در یکی از این جلسات، فرمانده یکی از پایگاه های بسیج دانشجویی نیز پیشنهاد نمود افراد کادر بسیج دانشگاه ها و برخی از اعضای انجمن های مستقل دانشجویی، به برخی لوازم و امکانات ضد شورش مجهز شوند.

در همین حال خبرگزاری مهر به نقل از مهدی قمصری، معاون دانشجوئی دانشگاه تهران، در واکنش به اعتراض دانشجویان به حضور حداد عادل در این دانشگاه گفت: "دانشگاه تهران قطعا با هر تخلفی که توسط دانشجویان صورت گرفته باشد، برخورد می کند. دانشگاه برای اعتراض و برخورد ناشایست با حداد عادل از سوی دانشجویان، ساز و کارهای خاص خود را دارد و این موضوع را به عنوان تخلفی که صورت گرفته، بررسی می کند".

هفته گذشته همزمان با حضور حداد عادل در دانشکده علوم انسانی دانشگاه تهران، دانشجویان به سر دادن شعارهایی علیه وی و دولت محمود احمدی نژاد پرداختند. این نماینده هوادار دولت مجبور شد پس از پایان کلاس در حلقه محافظین خود دانشگاه را ترک نماید.

گرچه اقدامات امنیتی برای سرکوب دانشجویان معترض در دانشگاه های سراسر کشور افزایش یافته است، اما بر دامنه اعتراضات دانشجویی و میزان مشارکت دانشجویان نیزافزوده شده است. به نحوی که این اعتراضات، مختص فعالین سیاسی و اجتماعی دانشجویی نیست و بسیاری از دانشجویان غیر فعال و غیر سیاسی هم به جمع فعالین دانشجویی سنتی پیوسته اند.

به نظر می رسد راهکار "مشت آهنین" برای ایجاد آرامش گلخانه ای در دانشگاه ها با شکست روبرو شده و باید در انتظار قدم بعدی نهادهای نظامی و امنیتی هوادار دولت بود.

هفته گذشته، همزمان با اعتراضات دانشجویی در دانشگاه تهران و صنعتی شریف منابع خبری گزارش کردند که برخی اعضای هیات دولت و نمایندگان نهادهای نظامی و امنیتی و نماینده رهبری در دانشگاه ها در جلسه ای به بررسی راه های برون رفت از این شرایط پرداختند. در این جلسه طرح تعطیلی دانشگاه های برای یک ترم بار دیگر توسط اسفندیار رحیم مشایی مطرح شد.

وی مدعی شد " آقای احمدی نژاد معتقد هستند بهترین و کم هزینه ترین راه حل، تعطیلی برخی و در صورت گسترش اعتراضات، همه دانشگاه ها برای یک ترم به بهانه ی بیماری های واگیردار است". به نظر می رسد با ناتوانی نهادهای امنیتی در کنترل دانشگاه ها، بار دیگر "تعطیلی دانشگاه ها" به عنوان "راه حل نهایی" در دستور کار دولت دهم قرار گرفته است.

مهدی محسنی
جرس

فشارهای حکومت و ایستادگی دانشجویان

در روزهای اخیر فشارها بر دانشجویان در دانشگاه‌های ایران افزایش یافته است، اما نتوانسته دانشجویان و دانشگاه‌ها آرام کند. فعالین دانشجویی این اقدام‌ها را "دست و پا زدن استبداد" تلقی می‌کنند.


سال تحصیلی در دانشگاه‌های ایران همانطور که پیش‌بینی می‌شد با ناآرامی آغاز شد؛ نخست دانشگاه تهران، سپس دانشگاه صنعتی شریف و روزهای بعدهم برخی دانشگاه‌های دیگر. این ناآرامی‌ها در اعتراض به حضور برخی از اعضای دولت محمود احمدی‌نژاد در دانشگاه به مناسبت آغاز سال تحصیلی رخ داد. در روزهای بعد نیز اعتراض‌های دانشجویی با همین‌ انگیزه‌ها، از جمله در اعتراض به حضور غلامعلی حداد عادل و جواد لاریجانی در دانشگاه ادامه یافت.

آنچه که در اعتراض‌های دانشجویی هفته‌ی اول مهرماه توجه ناظران را به خود جلب کرده این است که شعارهای اعتراضی دانشجویان بیش از آنکه با مسائل دانشجویی و دانشگاهی ارتباط داشته باشد، ادامه‌ی شعارها و مطالبات متعرضان به نتیجه‌ی انتخابات ۲۲ خرداد است.


در همه‌ی این اعتراض‌ها مقام‌های دولتی و نمایندگان حاکمیت با شعارهای "مرگ بر دیکتاتور"، "دولت کودتا، استعفا استعفا" مواجه شدند. برخی اقدام‌های حکومت از جمله پخش "اعتراف"‌های عبدالله مومنی نیز نتیجه‌ی خلاف انتظار حکومت در دانشگاه‌ها باقی گذاشته است.

به نظر می‌رسد وجود چنین روحیه‌ای در میان دانشجویان، نگرانی مسئولان حکومتی را برانگیخته است. فعالان دانشجویی می‌گویند علت این که فرمانده سپاه پاسداران دست بسیج در فعالیت‌هایش در دانشگاه باز گذاشت ناشی از همین نگرانی است. جعفری روز جمعه گذشته (۱۰ مهر) به دانشجویان بسیجی گفت، «بسیج دانشجویی در میدان جنگ نرم، استقلال عمل دارد و منتظر دستور مسئولین بالادست نباشند.»

روز جمعه‌ی گذشته همچنین ماموران نظامی و امنیتی با حمله به یک نشست شورای تهران دفتر تحکیم وحدت ۱۸ نفر از دانشجویان را بازداشت کردند. گزارش‌ها حاکی است که این دانشجویان پس از ساعت‌ها بازجویی و تهدید آزاد شدند، اما ۲ تن از آنان به زندان اوین منتقل شده‌اند.

بنا به برخی خبرهای دیگر، مجوز استفاده‌ی شمار زیادی از دانشجویان از خوابگاه‌های دانشجویی لغو شده است. این اقدام شامل شماری از دختران ساکن خوابگاه نیز می‌شود. احضار دانشجویان به کمیته‌های انضباطی و محروم کردن آنها نیز همچنان ادامه دارد. منابع دانشجویی می‌گویند طی دو ماه گذشته بیش از هزار دانشجو با فشار و تهدید روبرو شده و یا احکام سنگین کمیته انضباطی مبنی بر ممنوعیت از تحصیل و یا اخراج را دریافت کرده‌اند.

با این حال فعالین دانشجویی می‌گویند هیچیک از این اقدام‌ها نتوانسته فضای دانشگاه‌ها را آنچنانکه مقام‌های حکومتی می‌خواهند، آرام کرده و تحت کنترل آنها درآورد. دانشجویان این اقدام‌ها را "دست و پا زدن استبداد" تلقی می‌کنند.


انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر در بیانیه‌ای که روز یکشنبه ۱۲ مهر صادر کرد نوشته است: «استبداد به دست و پا زدن افتاده است و در خشم و ددمنشی خود به هر سو سرک می‌کشد. رسوایی جنایت و پلیدی اعمالش دامنش را گرفته و چون حریقی به هست و نیستش افتاده. جبران زشتی‌های سال‌های سالش را می‌خواهد با سرکوب و استبدادی مضاعف بکند که این چه قصه دردناکی است.»

دانشجویان دانشگاه امیرکبیر همچنین خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط "عزت تربتی" و "احمد احمدیان" دو دانشجویی شده‌اند که روز جمعه گذشته بازداشت شدند. انجمن اسلامی پلی تکنیک نوشته است: «این بار استبداد نخواهد توانست در بزم شب‌اندیشی‌اش به سرور بنشیند که دانشگاه ثابت کرده است به یاران دبستانی اش وفادار است و تا آزادی آن‌ها از پای نخواهد نشست.»

دویچه وله

اعتراضات دانشجوئی ادامه دارد؛ تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه آزاد

امروز سه شنبه 14 مهر بیش از 1500 تن از دانشجویان دانشگاه آزاد تهران مرکز در صحن دانشکده فنی این د انشگاه دست به یک تجمع اعتراضی زدند.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر، این تجمع در اعتراض به بازداشت غیرقانونی دانشجویان و فعالان سیاسی و حقوق بشر پس از اعلام نتایج انتخابات و نیز در اعتراض به حوادث غیرانسانی پس از آن برگزار شد.

دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز با وجود تهدیدات گسترده دانشجویان از سوی نیروهای امنیتی برای عدم برگزاری برنامه، این تجمع اعتراضی را برگزار کردند. هم چنین در آغاز این برنامه اعتراضی نیز تعداد قابل توجهی از نیروهای انظتامات و حراست دانشگاه در محل تجمع حضورداشتند.


این تجمع اعتراضی با سردادن شعارهای "مرگ بر دیکتاتور"، " یا حسین میرحسین"، آغاز شده و در آن دانشجویان با سر دادن شعار "استعفا" خواستار استعفای دولت کودتا شدند.

دانشجویان همچنین با در دست داشتن نمادهای سبز بر ادامه جنبش به شیوه مسالمت امیز مردم تاکید کردند و با سر دادن شعارهای دیگری در حمایت از مهدی کروبی، قدرانی خود از مقاومت بی نظیر و افشاگری های شجاعانه وی اعلام نمودند.


گفتنی است دانشگاه تهران مرکز از ابتدای سال تحصیلی جدید شاهد اعتراض گسترده دانشجویی به شرایط کنونی جامعه و دانشگاه بوده است. هم چنین شایان ذکر است که دکتر فیاض زاهد استاد تاریخ این دانشگاه نیز از 25 شهریورماه در بازداشت به سر می برد


فیلم های تجمعی اعتراضی را در لینک های زیر ببینید:

http://www.youtube.com/watch?v=umEcPxUO348
فیلم دو:
http://www.youtube.com/watch?v=MDqd0FRomTo
فیلم سه:
http://www.youtube.com/watch?v=7lf0Na3Rq2I
فیلم چهار
http://www.youtube.com/watch?v=qB6Sxr7E7ug
فیلم پنج
http://www.youtube.com/watch?v=_mC1-YBxcKc
فیلم شش
http://www.youtube.com/watch?v=umEcPxUO348
فیلم هفت
http://www.youtube.com/watch?v=tvBliSdA0U4
فیلم هشت
http://www.youtube.com/watch?v=onbGQuXC9YM
فیلم نهم
http://www.youtube.com/watch?v=TjEaHjFx-Uw
فیلم دهم
http://www.youtube.com/watch?v=HkCis9FoDlM
فیلم یازدهم
http://www.youtube.com/watch?v=X4R1rV9gWFs



ناصر مهاجر نشريه باران در شماره ٢٣

زورآزمايی


ناصر مهاجر نشريه باران در شماره ٢٣ (بهار ١٣٨٨) خود از شماری از صاحب‌نظران و کوشندگان سياسی ايران نظرخواهي‌ی کرد ,درباره‌ جنبش اعتراضی و آزاديخواهانه مردم در ايران، افزايش سرمايه اجتماعی, و از آن‌ها خواست که به اين سه پرسش پاسخ دهند:
١ـ در سى سال گذشته، در مقاطعى اعتراض‌ها و مخالفت‌هاى مردمى كه عمدتا خود جوش بودند، اميد به تغيير را در دل بسيارى از ايرانيان به وجود آوردند. حدود ده سال پيش با جنبش دانشجويی اين اميد دوباره زنده شد و سرکوب آن، نوعی نااميدی را در جامعه دامن زد. نااميدي‌ای که تا مدت‌ها تأثير آن را مي‌شد در جامعه ديد. به نظر شما چه شباهت‌هايی بين حرکت اعتراضی امروز با گذشته وجود دارد؟
۲ـ حکومت اسللامی همه‌ی سازمان‌های مخالف خود را در داخل ايران قلع و قمع کرده است. تشکل‌های غير دولتی را از بين برده است. نتيجه‌ی اين همه سرکوب نيز نبود اتوريته و رهبری برای جنبش‌های مردمي‌ست. خلايی که منجر به اين مي‌شود که هر از چند گاه مردم اعتراض‌های خود را از طريق رهبر يا نماينده‌ای از داخل نظام اما منتقد و معترض به پاره‌ای سياست‌ها و سمتگيري‌ها مطرح کند. رشد کمی و کيفی جنبش زنان ايران به مثابه جنبشی حقيقی که حضور عينی در سطح جامعه داشته، اين پنداشت را پيش آورده که از طريق همين جنبش زنان است که بخشی از نيروی رهبری آينده‌ی انقلاب ايران شکل مي‌گيرد. نظر شما در اين زمينه چيست؟
۳ـ فکر مي‌کنيد ايرانيان خارج از کشور از چه زاويه‌ای بايد از مردم ايران پشتيبانی کنند؟

اينک پاسخ ناصر مهاجر به آن پرسش‌ها:

,اعتراض‌ها و مخالفت‌هاى مردمى,‌ اين سى سال گذشته را مرحلهبندى كنيم؛ هر چند گذرا. مرحله‌هاى تعيين‌كننده‌ى اين دوره‌ى سى‌ساله را مي‌شود چنين پنداشت:
١ـ از ١٣٥٧تا ١٣٦٠
٢ـ از خرداد ١٣٧١ تا فروردين ١٣٧٦
٣ـ از فروردين ١٣٧٦ تا خرداد ١٣٧٨
٤ـ از خرداد١٣٨٤ تا امروز.
ويژگى دوره‌ى نخست، پاگيرى‌ى جنبش‌هاى مسالمت‌آميز زنان، كارگران، بيكاران و دانشجويان، آموزگاران و ... بود، مقاومت قهرآميز مليت‌ها و قوم‌هاى ستمديده‌ى ايران زمين در برابر تهاجم نظامى حكومت كه خواست خودمختارى و بنكه‌ها در كردستان و شورهاى دهقانى در تركمن صحرا را برنمى‌تابيد، مقاومت فرهنگى و سياسى براى واپس نشاندن يورش واپسگرايان به آزادى‌ها و دست‌آوردهاى دموكراتيك انقلاب بهمن و ايستادگى و مبارزه‌ی چريكى در برابر سركوب فراگير پس تظاهرات مسلامت ‌آميز سى خرداد ١٣٦٠ از رهگذر تصفيه‌ى دگرانديشان و دگرخواهان از نهاد‌هاى دولتى و نيمه‌دولتى بود و به زندان در انداختن، شكنجه دادن، اعدام كردن، به گريز از ميهن واداشتن و سربه نيست كردن كوشندگان سياسى و فرهنگى كه حکومت اسلامى توانست بر بحرانى كه هستى‌اش را به خطر انداخته بود، چيره شود، مخالفان اصولى‌اش را از ميدان به در كند، پا برجا ماند و ولايت مطلقه فقيه را برپا سازد. هراس‌افكنى و وحشت‌پراكنى‌ى چند سال اول دهه‌ى شصت كه به فراسوى مرزهاى ايران هم دامن گسترد و ده‌ها تن از رهبران و رهروان اپوزيسيون را غرق به خون کرد، اعتراض‌‌هاى اجتماعى و مخالفت‌هاى مردمى را فروخواباند. سكوت و سكون، يك دهه به درازا كشيد؛ تا سال ١٣٧١.
خيزش تهى‌دستان شيراز در فروردين ١٣٧١، سرآغاز سلسله‌ی شورش‌ تهى‌دستان و حاشيه‌نشينان شهرهاى بزرگ ايران شد.١ پس از شيراز، تهى‌دستان مشهد سر به شورش گذاشتند (خرداد ٧١)٢ و در پى آنان، مردم قزوين (مرداد ١٣٧٣) و سپس مردم اسلام شهر (فروردين ١٣٧٤) كه از بي‌كارى، گرانى و بى‌اعتنايى دولت به هستى‌ى اجتماعى‌ي‌ حاشيه‌‌وارشان، كاسه‌ی صبرشان لبريز شده بود.٣ پاسخ حكومت به اين جنبش‌ها تنها سركوب برهنه نبود؛ گونه‌اى واپس نشستن در برابر خواسته‌هاى رفاهى تهى‌دستان نيز بود و درانداختن طرحى كلان جهت به وجود آوردن مجراهاى قانونى و شبه‌قانونى بيان ناخرسندى‌هاى اجتماعى. ,توسعه‌ى سياسى, و جامعه مدنى اسلامى (يا به گفته‌ى سيدمحمد خاتمى، جامعة‌النبى) فرآورده‌ی اين دوران بود و برنهاده‌ى شمارى از سران پيشين دستگاه امنيتى و گردانندگان آن روز سپاه پاسداران كه در ,مركز مطالعات استراتژيك, به مديريت موسوى خوئينى‌‌ها گرد آمده بودند و از ضرورت اصلاحات سياسى و اجتماعى سخن مى‌راندند.٤
با نامزدى سيدمحمد خاتمى براى رياست جمهورى اسلامی (بهار ١٣٧٦) و باز شدن فضاى اجتماعى و سياسى، دوره‌ى سوم ,اعتراض‌ها و مخالفت‌هاى مردمى, آغاز مى‌شود. پيروزى خاتمى در دوم خرداد ١٣٧٦ و به قدرت رسيدن نيرويى كه خود را اصلاح‌طلب مى‌ناميد، گشايشى در فضاى بسته‌ى مطبوعات و نشر كتاب به وجود آورد؛ نيز در دانشگاه‌ها كه پس از ,انقلاب فرهنگى, زير سلطه‌ى نهاد‌هاى دانشجويى حكومت قرار گرفته بودند (دفتر تحكيم وحدت و انجمن‌هاى دانشجويى) و هرناهم‌نوايى را در نطفه خفه مى‌كردند. گشايش فضاى اجتماعى (عمومى) و رويش جنبش‌هاى فكرى و فرهنگى، اما با ساخت و بافت و ظرفيت واقعى جمهورى اسلامى سازگار نبود.٥ سربه‌نيست كردن شمارى از روشنفكران دگرانديش و كنُشگران سياسى دگرخواه كه قتل‌هاى زنجيره‌اى نام گرفت (آذر ١٣٧٧)، سركوبى جنبش دانشجويى كه جريانى از آن با اصلاح‌طلبان حكومتى پيوند داشت (٢٤ تير ١٣٧٩)، توقيف مطبوعات اصلاح‌طلب و پيشگيرى از ,طرح اصلاح قانون مطبوعات, در مجلس ششم به ضرب ,حكم حكومتى, (١٦ مرداد ١٣٧٩) يکی از پس ديگری فرا رسيد. پرده‌ى آخر اين دوره از اعتراض‌ها و مخالفت‌ها، بازداشت گسترده‌ى سرشناسان طيف‌ اصلاح‌طلب‌ بود.٦ واين سرخوردگى‌ی جدى‌ترين كُنشگران سياسى و اجتماعى را نسبت به امكان اصلاحات قانونى و تدريجى در حکومت اسلامى به همراه داشت و ظرفيت ناچيز و ناپايدار نظام را براى هرگونه دگرگونى‌ دموكراتيك به نمايش گذاشت.
فروكش سه‌باره‌ى ,اعتراض‌ها و مخالفت‌هاى مردمى, و رکود ,جنبش‌های جامعه‌ى مدنى,، اين بار چهار سال پايدار ماند. اين رکود چهارساله در آستانه‌ى نهمين انتخابات رياست جمهورى اسلامى، فرو شكست. پيروزى محمود احمدى‌نژادِ توده‌گرا (Populist) در انتخابات كه آشكارا با تقلب به كف آمد، دور تازه‌اى از ,اعتراض‌ها و مخالفت‌هاى مردمى, را با خود آورد. موقعيت سست ,دولت نهم, كه در بسيارى زمينه‌ها از حمايت بسيارى از جناح‌هاى جا‌افتاده‌ی حکومت اسلامى برخوردار نبود از يك سو و سوء سياست‌هاى اقتصادى و خاصه‌خرجى‌هاى مالى آن دولت از ديگر سو، كار را به آن‌جا رساند كه براى نخستين بار در تاريخچه‌ى حکومت اسلامى، بازرگانان و صنعتكاران كوچك دست از كار كشيدند و به تعطيلی راسته‌هايى از بازار اصفهان، شيراز، تبريز، قزوين، مشهد و تهران دست زدند.٧ وخامت وضعيت اقتصادى موج‌هاى كوتاه و بلند اعتصاب‌‌هاى كارگرى و اعتراض‌هاى آموزگاران را نيز به ارمغان آورد كه زمينه‌ساز برآمد جريان گفتمان‌محور در آستانه‌ى انتخابات شد، با شعار تحريم تحريم‌يان! در اين ميان چند شهر آذربايجان، كردستان و بلوچستان ايران، دگربار كانون كوچك و بزرگ تشنج شدند. سياست بين‌المللى و داخلى احمدى‌نژاد، طبقه‌ى متوسط مدرن و نيمه‌مدرن شهرهاى ايران را نيز به صرافت انداخت و بيش از هر زمان آن‌ها را متقاعد ساخت كه پايگاه استوارى در نظام حکومت اسلامى ندارند. دانشجويان هم در برابر ,نگاه امنيتى حاكمان و روحيه‌ی همآوردطلبى دولتمردان, بيش از پيش به تك و تا افتادند. آن‌ها اين بار جانب ,آزادى‌هاى آكادميك, را گرفتند و به ,تجهيز و آمادگى, سياسى خود پرداختند؛ براى نبردى كه دير يا زود فرا مى‌رسيد.٨ جرگه‌ها و جمعيت‌‌های گوناگون جنبش زنان براى پيشگيرى از تحديد بازهم بيش‌تر حقوق و اختيارات‌‌شان و تغيير ماده‌هايى از قانون مدنى و كيفرى، بيش از هر دوره‌‌ى ديگر به فعاليت اجتماعى روی آوردند و در آستانه‌ى دهمين انتخابات رياست جمهوری اسلامى (خرداد ١٣٨٨) در ادامه‌ى جنبش ,خواسته‌محورشان,، ,بازنگرى و اصلاح, اصل‌هاى ١٩، ٢٠، ٢١ و ١١٥ قانون اساسى حکومت اسلامى را محور فعاليت انتخاباتى‌شان قرار دادند.٩
,حركت اعتراضى امروز,، چنين پيشينه‌اى دارد. ,امروز, اما چه روزى‌ست؟ به گمان من شنبه‌شب ٢٣ خرداد نيست كه نتيجه‌ی انتخابات را اعلام داشتند! ,امروزِ, حركت اعتراضى، در نگاه من نخستين روز دوره‌ى سه هفته‌اى تبليغات انتخاباتى‌ست. فضاى سياسى و اجتماعى‌اى كه از يك خرداد بازتر و بازتر شد و با هيچ يك از دوره‌هاى انتخاباتى پس از سى خرداد سال ١٣٦٠ همانند نبود، روان اجتماع را رفته‌رفته دگرگون ساخت و مردم ناخرسند از وضع موجود، بيزار از احمدى‌نژاد و ناباور به انتخابات را متوجه‌ي‌ از صافى‌ گذشتگان ,شوراى نگهبان, گرداند كه از ستاد مهدى كروبى بانگ ,تغيير, مى‌شنيدند١٠ و از پايگاه ميرحسين موسوى آواز ,سراومد زمستون, و سامان دادن به ,ايرانى پيشرفته همراه با قانونگرايى و عدالت و آزادى,.١١ گرايش به شركت در انتخابات، پس از آغاز مناظره‌هاى تلويزيونى‌ى نوپديد (١٢خرداد)، آهنگى پُرشتاب يافت. برنمودن مُشتى از خروار دروغ‌گويى‌ها و عوامفريبى احمدى‌نژاد، از اعتبار رييس‌جمهور اسلامى بيش از پيش كاست؛ به ويژه پس از آن كه كروبى گفت: ,من انتقادات جدى به آقاى احمدى‌نژاد، تيم او و روش اداره‌ى كشور از سوى او دارم. آقاى احمدى‌نژاد يك سرى اطلاعاتى ارائه مى‌كنند كه يا اطلاعاتى كه به ايشان داده مى‌شود غلط است يا اين كه بناى خود ايشان است كه اطلاعات غلط بدهند ... آقاى احمدى‌نژاد در نزد فيلسوف و عالم بزرگ، آقاى جوادى آملى، از هاله‌ى نور سخن گفته است كه من تا نديدم باور نكردم. اما ايشان با صراحت از هاله‌ى نور گرد خود سخن گفت و مژه نزدن مقامات ساير كشورها١٢... اما آيت‌‌الله جوادى آملى صحبت‌هاى خوبى كرد و عالمانه ايشان را نصيحت كرد بر اساس روايات كه ائمه‌ى معصومين ما دستور دادند كه حتی بچه و يا حيوان را هم فريب ندهيد.,١٣
به نقد كشيدن روش مديريت، بي‌کفايتي، بى‌درايتى سياسى، ريخت‌و‌پاش مالى‌ و سياست بين‌المللى دولت از سوى ميرحسين موسوى نيز موقعيت احمدي‌نژاد را شكننده‌تر از پيش ساخت؛ به ويژه آن جا كه به تاكيد گفت: ,اكنون مردم اثرات سياست‌هاى‌مان را درعدم امنيت ذهنى، اقتصاد، ... مبادلات جهانى و بى‌اعتبار شدن گذرنامه‌هاى‌شان در سطح بين‌الملل و تحقير شدن ايرانيان در سراسر جهان مى‌كشند. من واقعاً دلم براى اين مردم با اين سياست‌ها و بلا‌ها و افراط‌گرى‌هايى كه داريم، مى‌سوزد.,
حمله‌هاى موسوى و كروبى با ضد حمله‌ى حساب شده‌ی احمدى‌نژاد روبه‌رو شد كه بنا بر آن گذاشته بود كه تيربارش را به سوى هاشمى رفسنجانى نشانه بگيرد و او را هدف اصلى قرار دهد؛ به عنوان معمار ,ساختار ادارى و حلقه مديريتى‌اى ... كه از مسير انقلاب و ارزش‌هاى آن فاصله, گرفته، ,كه خود را مالك ملت، مالك انقلاب، حاكم بر مردم [دانسته]، دست خود را در بيت‌المال و مسايل كشور باز, ‌گذاشته، ,صحنه گردان اصلى انتخابات, شده و چهره‌ى پشت پرده‌ى كارزار تبليغاتى موسوى و كروبى كه نشستن‌شان بر كرُسى رياست جمهوري، به معنای تداوم , اشرافيتى,‌ست كه همو ,پايه گذارى كرده,.١٤
افشاگرى بى‌پيشينه و بهت‌انگيز احمدى‌نژاد از هاشمى رفسنجانى و نيز فرزندان ,رانت‌خوار ميلياردرش,، بيش از هر چيز بيان‌كننده‌ى هراس ,رييس‌جمهور خدمتگذار, از عزم جزم جناح مهمى از طبقه‌ى حاكم در به زير كشيدن وى از اريكه‌ى قدرت بود. اين افشاگرى با واكنش تُند شمارى ازحاميان ,عالى‌جناب خاكسترى, روبه‌رو شد و نامه‌ى تهديدآميز شخص هاشمى رفسنجانى به,مقام رهبری,. نامه‌اى كه سخنان ,برنامه‌ريزى شده‌ى, احمدىنژاد را فتنه‌انگيز مى‌خواند و به خامنه‌اى هشدار مى‌داد اگر پا به ميدان نگذارد و احمدى‌نژاد را سر جاى خود ننشاند، ,بى‌شك بخشى از مردم و احزاب و جريان‌ها اين وضع را برنمى‌تابند و آتش‌فشان‌هايى كه از درون سينه‌هاى سوزان تغذيه مى‌شوند، در جامعه شكل خواهد گرفت,. آتشى كه ,از هم‌اكنون دودش در فضا مشاهده مى‌شود, و در جريان انتخابات و پس از آن، ,شعله‌ور, مى‌شود. هشدار رفسنجانى، از زبان جوادى آملى، امام جمعه‌ى قم که در درازنای سال‌ها در برابر هاشمی رفسنجانی قرار داشت؛ نيز شنيده شد؛ هر چند به بيانى ديگر:
,چه در رسانه‌ها‌ى‌مان و چه در مناظره‌هاى‌مان بيان نورانى قرآن را رعايت بكنيم. در قرآن كريم فرمود ما اين‌ها را در اثر انحراف از تقوا، زير و رو كرديم ... از شما دور نيست ... بى‌راهه رفتى. تهديد قرآن اين است كه شما را مى‌برد، يك عده‌ى ديگر را مى‌آورد ... ما بايد مواظب زبان‌مان، قلم‌مان، رفتارمان و گفتارمان باشيم. اين سونامي، اول سونامی نيست. اول يك نسيم است. اين از دورترين منطقه‌ى اقيانوس آرام شروع مي‌شود؛ يك نسيم خنك هم است. اما قدری كه جلوتر آمد، تندتر مي‌شود. كمی كه شديدتر شد، يك باد تند مي‌شود. كمی كه شديدتر شد، ابرها را جابه‌جا مي‌كند. قدری كه جابه‌جا شد، ابرها را تلقيح مي‌كند. بعد كم‌كم آن طوفان را به بار مي‌آورد [كه] يا زمين را مي‌شكافد، مي‌شود زمين‌لرزه. يا آن صاعقه‌ها را به بار مي‌آورد. حرفِ بد همين است. فرمود مواظب گفتارتان باشيد...,١٥
اگر هواداران احمدى‌نژاد نسبت به نامه‌ى سرگشاده‌ى رفسنجانى به خامنه‌اى، جنجال به پا نكردند، در برابر سخنان جوادى آملى سكوت را جايز نديدند و پس از پايان نماز جمعه به تظاهرات عليه وى پرداختند.١٦اين گونه رفتارها در كنار آن‌چه در مناظره‌ها رو مى‌شد، بيش از پيش مردم را از چند و چون بحرانى كه سر تا پاى حاكميت را فرا گرفته بود، آگاه ساخت. ناگهان ژرفناى شكاف ميان جناح‌هاى اصلى هيئت حاكمه، ابعاد از هم گسيختگى نظام، سستى جايگاه احمدى‌نژاد در ساختار حكومت، بر همگان هويدا شد. و اين به معناى پديدارى‌ی زمينه‌هاى پيشروى دگرخواهان و هموار‌شدن راه دگرديسي‌‌هايی در روبناى سياسى و زيرساخت اقتصادى- اجتماعى جامعه بود. روى‌آورى دم‌افزون قشر‌هاى طبقه‌ى متوسط مدرن، به ويژه جوانان اين طبقه به ميرحسين موسوى كه نقش خود را در دو موج بزرگ كشتار دهه‌ى شصت و شكل دادن به آپارتايد جنسى پنهان مى‌كرد، چه بسا به دليل دورى‌گزينى بيست‌ساله‌ی او از قدرت حاكم و اين وهم بود كه او بيش از شيخ‌الرييس حزب قدرتمداران و آن رهبر پيشين سپاه پاسداران و دبير كنونى مجمع تشخيص مصلحت نظام، خواستار تغيير وضع موجود است.١٧
اين‌همه، مردم را چنان به ميدان كشمكش‌هاى انتخاباتى كشاند و به آنان دليرى داد كه روزانه آن چه را كه مى‌‌انديشيدند در بحث‌هاى سياسى به زبان مى‌آوردند، شبانه خيابان‌هاى شمالى و مركزى شهر را آزادانه در مى‌نورديدند و شعارهايى سر مى‌دادند كه از فكر و ذكر نامزدهاى رياست جمهورى بسى فراتر مى‌رفت. در اين ميان جوانان نيز تا پاسى از شب در گوشه و كنار شهر پاى مى‌كوبيدند و دست مى‌‌افشاندند.
در چنين جوى‌ اعتراض به نتيجه‌ى اعلام شده‌ی انتخابات كه احمدى‌نژاد را فاتح صندوق‌هاى راى قلمداد ‌كرد، آن هم با ٦3 درصد آرا، دور از انتظار نبود. به‌ويژه آن كه احتمال تقلب احمدى‌نژاد‌خواهان و دزدى راى مخالفان، حتی پيش از آغاز مسابقه‌ى انتخاباتى، بر سر زبان‌ها بود. چندان كه كروبى كه صندوق‌هاى پُر از راى‌اش در انتخابات ١٣٨٤ به دست سپاهيان احمدى‌نژاد ربوده شده بود، در پاسخ به پرسش خبرنگار هفته‌نامه‌ى آمريكايىNewsweek نگرانى خود را از امكان دستبرد آرا پنهان نداشت (گرچه امكان اجراى دوباره‌ى اين كار را هم چندان محتمل نمى‌دانست).١٨ برعكس، هاشمى رفسنجانى براى پيشگيرى از تكرار توطئه‌ى‌ ٨٤ و خنثي‌سازى آن، با هشيارى و حواس‌جمعى، برنامه‌ای دور و دراز ريخته بود. او كه از يك سال پيش از انتخابات به برانگيختن حساسيت حوزه‌ها به مسئله‌ى ,تقلب و تخلف, انتخاباتى برآمده بود و حوزويان را به يافتن ,حكم شرعى, اين مسئله فراخوانده بود،١٩ درآستانه‌ی انتخابات دهم، در محوطه‌ى دانشگاه آزاد تهران (واحد شمال)، ستادى مجهز به كامپيوترهاى پيشرفته با نرم‌افزارهاى ويژه‌ى نظرسنجى برپا داشت.او، مهدى پسر ٣٩ ساله‌اش را به سرپرستى آن ‌گمارد و با استخدام هزار نظرسنج تمام‌وقت كه با تلفن‌هاى سيار در شهرها مى‌‌‌گشتند و حتی خرده‌نوسان‌ها را ثبت مى‌کردند، گرايش عمومي‌ راي‌دهندگان را به دقت دنبال مى‌كرد. واپسين نظر‌سنجى اين ستاد در واپسين شب مسابقه‌ى انتخاباتى، حكايت از آن داشت كه موسوى با كسب ٥6 درصد آرا نفر اول است و احمدى‌نژاد با 42 درصد آرا نفر دوم.٢٠ با تكيه به يافته‌هاى اين ستاد بود که سيدحسين موسوى خود را پيروز انتخابات مى‌خواند. هرچه بود، گفتار نزديکان و دست‌ياران موسوى نشان از آن داشت كه او بر آن است كه در صورت تقلب و در برابر تقلب‌‌پيشه‌گان بايستد. گفته‌هاى زهرا رهنورد كه در سرتاسر كارزار انتخاباتى دوش به دوش همسرش گام برداشث، شاهد اين مدعا‌ست: ,اگر در آرا دستكارى شود، ايران به پا مى‌خيزد.,٢١
پيش‌بينى زهرا رهنورد درست بود. نيز پيش‌بينى‌ى هاشمى‌رفسنجانى و ,آتش‌فشانی, كه ,دودش را در فضا, ديده بود. ساعتى چند پس از پخش خبر اعتراض موسوى و كروبى به نتيجه‌ى انتخابات و هنوز پيش از آن كه ميرحسين موسوى و مهدى كروبى و ديگران مردم را به ,حركت اعتراضى, فراخوانند و شعار ,ابطال انتخابات, را پيش كشند، جمعيتى در برابر وزارت كشور به اعتراض گردآمدند. پس از آن جوانان و دانشجويان به خيابان‌هاى مركزى تهران ريختند و فرياد اعتراض سر دادند.٢٢ فريادى كه با حمله‌ى بسيجى‌ها، لباس شخصى‌ها و نيروهاى انتظامى در گلو‌ها نشكست و به جنگ و گريزى تبديل گشت كه تا پاسى از شب ادامه داشت. سرآخر هم با سنگربندى كوى دانشگاه بود که فرونشست. اراده‌ى استوار دانشجويان به ادامه‌ى حركت اعتراضى، در گردهم‌آيى روز يك‌شنبه تبلور يافت؛ در برابر دانشكده‌ى فنى و با شعار‌هايی چون ,دولت كودتا استعفا، استعفا,، ,رييس‌جمهور جعلى نمى‌خوايم، نمى‌خوايم, و ,مرگ بر ديكتاتور,. كوشش زهرا رهنورد كه در ساعت يازده و ده دقيقه صبح خود را به دانشگاه هنر مى‌رساند تا آتش خشم دانشجويان را خاموش كند، بيهوده بود.٢٣ اعلام اين كه ,حال آقاى موسوى خوب است و مشغول تقلا و راى‌زنى در جهت ابطال نتيجه‌ى انتخابات مى‌باشد ... و تا رسيدن به اين هدف از پاى نخواهد نشست, و بهتر آن است كه ,... دانشجويان از دانشگاه خارج نشوند و ايشان از نيروهاى انتظامى و امنيتى قول گرفته‌اند تا به مردم تيراندازى نشود, نيز كارگر نمى‌افتد. دانشجويان محل ترديدى براى او برجا نمى‌گذارند كه ,ما براى شكستن كودتا و درهم ريختن بساط كودتا به ميدان آمده‌ايم و نه رياست جمهورى موسوى. پس هر زمان كه صلاح بدانيم و نيروهاى خود را كافى ارزيابى كنيم، دوباره به خيابان‌ها خواهيم رفت.,٢٤و ديرى نپاييد كه با پيوستن دانشجويان ساير دانشكده‌ها و دانشگاه‌ها، راهى خيابان شدند و شعار مرگ بر ديكتاتور سر دادند.٢٥ گزارش خبرگزارى جمهورى اسلامى ايران (ايرنا) از رويدادهاى آن روز، از واقعيت دور بود. زمينه‌چينى شبه كودتايى بود كه برنامه‌اش را از پيش ريخته بودند:
,گزارش‌های دريافتی حاکی است مجموعه تحرکات آشوب‌طلبانه طی بيست و چهار ساعت گذشته در تهران از يک مرکز در شمال پايتخت هدايت شده است. براساس اين گزارش‌ها اتاق هدايت و حمايت آشوب‌طلبان از سوی مصطفی تاج‌زاده و محسن امين‌زاده اداره مي‌شود. اين دو نفر ماموريت تشکيل جلسات اخذ تصميم و اجرای آن برای برهم زدن نظم پايتخت و آرامش شهروندان از جمله دستور کار اصلی اين مرکز فتنه، شايعه‌پراکنی وسيع با استفاده از شبکه‌های ماهواره‌ای و اينترنتی و نيز سازماندهی اراذل و اوباش برای ايجاد ناآرامي‌های خيابانی و فراهم‌ کردن امکانات لازم برای اوباش اجاره‌ای يا تحريک شده است.
درهمين رابطه زهرا رهنورد همسر ميرحسين موسوی در گفتگو با چند رسانه بيگانه، وجود اتاق فرماندهی آشوب را تلويحاً تاييد کرده وگفت، ‌اقدامات اصلی ستاد موسوی در روزهای آينده در اين مرکز برنامه‌ريزی مي‌شود. اين کانون فتنه‌گری صبح امروز ضمن سازماندهی ٣٠٠٠ تن از اراذل و اوباش اجاره‌ای و توجيه آن‌ها از نظر محتوای شعارهايی که بايد سردهند،‌ خبرنگاران و تصويربرداران چند رسانه بيگانه را جهت پوشش خبری و تصويری تحرکات آشوبگرانه اوباش تحت عنوان جنبش اعتراضی(!) به نتيجه انتخابات به صحنه کشاندند تا بدين‌ترتيب خوراک تبليغاتی برای دشمنان قسم خورده ملت‌ و کشور فراهم ‌آيد.
همين مجموعه به مديريت سياسی يک نامزد انتخابات مشغول است تا به محوريت راديکاليزم کور عليه آرامش مردم و کشور تبديل شود،‌ به‌نحوی که بدون اطلاع خود وي‌، اما از قول او بيانيه‌ها و پيام‌های تند و تحريک‌آميزی را تنظيم و منتشر مي‌کنند.,٢٦
از ,بيانيه‌ها و پيام‌هاى تند و تحريك‌آميز, خبرى نبود. اما نشانه‌هاى شبه‌كودتا‌ى احمدى‌نژاد كه نيروى اجرايى‌اش سپاه پاسداران، بسيج و ,لباس شخصى‌ها, بودند و ارگان تبليغاتى‌اش صدا و سيماى جمهورى اسلامى، همه‌جا پيش چشم بود:
بسيجى‌ها و نيروهاى انتظامى به خيابان‌هاى اصلى گسيل شده بودند؛ با باتوم و زنجير. اين‌ها مى‌بايست هراس‌افكنى و وحشت‌پراكنى كنند.٢٧روزنامه‌ی كيهان نيز در همين كار بود. از زبان محسن اژه‌اى، وزير اطلاعات با حروف درشت، نوشت: ,اگر كسانى به هر دليلى بخواهند ايجاد ناامنى و اخلال كنند، بدون شك دستگاه‌هاى مسئول برخورد قاطعى با آنان خواهند داشت,. حسين شريعتمدارى سردبير آن روزنامه نيز توجيه سياسى سركوبى كه آغاز شده بود را به دست داد: ,اين مرحله شباهت فراوانى به پروژه‌ى به اصطلاح انقلاب‌هاى رنگى آمريكايى[دارد] ... و از آن جا كه محافل سياسى غرب، مخصوصاً مقامات امريكايى از جمله دانيل كالينگرت معاون مديريت برنامه‌هاى خانه‌ى آزادى وابسته به سازمان سيا نيز به طور تلويحى چنين پيشنهادى را ارايه كرده بود، احتمال اين كه مدعيان اصلاحات در پى اجراى همان نسخه هستند، قوت بيشترى گرفت,.٢٨با همين توجيه بود كه ,سايت‌هاى اطلاع‌رسانى نزديك به دو كانديداى اصلاح‌طلب، ميرحسين موسوى و مهدى كروبى، از سوى مقامات و نهادهاى دولتى مسدود شده‌اند... در حال تحقيق در اين باره است., در عوض خبرهاى هراس‌آور مربوط به بگير و به بند معترضان نتيجه‌ى انتخابات از خبرگزارى دولتى و سايت‌هاى نزديك به دولت و هوادار احمدى‌نژاد، يك روند پخش مى‌شد: انتشار خبر بازداشت شمارى از اعضاى ستاد موسوى، اعلام اين كه از آن ستاد ,تعدادى سلاح و ادوات سرد، كشف و ضبط شده است,،٢٩ بازداشت گسترده‌ى رهبران اوپوزيسيون اصلاح‌طلب (از رهبران جبهه‌ى مشاركت ايران اسلامى و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامى گرفته تا برخی از سران نهضت آزادى و جبهه‌ى ملى)، به زندان انداختن شماری از رهبران سازمان دانش ‌آموختگان دفتر تحكيم وحدت و ...٣٠
اين‌همه اما خللى در اراده‌ى دانشجويان، جوانان و هواداران موسوى و كروبى پديد نياورد. اعتراضات و مخالفت‌ها، هر دم شتاب بيش‌ترى پيدا کرد. ,مردم در طول روز يك‌شنبه در نقاط مختلف شهر جمع مى‌شدند. خودروسواران در ترافيك ايجاد شده در اعتراض به حكومت بوق ممتد مى‌زدند. جمعيت زيادى هم در پياده‌روها شعار مى‌دادند. نيروى پليس در برخى مناطق با قدرت كامل حاضر بودند. برخى از آن‌ها مهيا به لباس و تجهيزات كامل'ضد شورش' بودند و گروهى ديگر سوار بر موتور حمله مى‌كردند... اما اعتراضات عصر يك‌شنبه خيلى سريع گسترش يافت. تعداد زيادى از ايرانيان با شعار مرگ بر ديكتاتور به پشت بام‌هاى خود رفتند.,٣١ شمار شايان توجهى با شعار الله‌اكبر و شمارى نيز باهر دو شعار. جشن شكرانه‌ى پيروزى احمدى‌نژاد در برابر جنبش رو به گسترش مدنى، رنگی نداشت. خوار شمردن مخالفان و همانند كردن‌شان به ,خس و خاشاك,، تيرى بود كه به سوى شخص ,شاكر, بازگشت: آن خس خاشاك تويى، دشمن اين خاك تويى، پست‌تر از خاك تويى، مالك اين خاك منم، شور منم، نور منم، هاله‌ى بى نور تويى.
شبيخون گارد ضد شورش به دانشگاه، واكنش فورى دولت احمدى‌نژاد به اوج‌گيرى و حاضرجوابى جوانان و دانشجويان نافرمان بود. ١٣٣ دانشجو را در نخستين ساعت‌هاى روز دوشنبه در خوابگاه اميرآباد بازداشت كردند. ٨٧ تن ديگر را در ساختمان پليس ضد شورش در خيابان حافظ زندانى كردند. آن‌ها را مورد آزار و اذيت قرار دادند و شكنجه دادند. ٥ تن‌شان را كشتند: موبينا احترامى، محسن ايمانى، فاطمه‌ براتى، كسرا شرفى و كامبيز شعاعى.٣٢
دوشنبه ٢٥ خرداد ماه، بيش از يك ميليون تن به خيابان آمدند؛ خشمگين و در سوگ. اين بار بسيارى از خانواده‌ها فرزندان‌شان را، جوانان و دانشجويان را همراهى مى‌كردند. اين‌ها بيش‌تر از قشرهاى طبقه‌ى متوسط مدرن و نيمه مدرن مي‌آمدند كه در جريان انتخابات به موسوى راى داده بودند: آموزگاران، دانشگاهيان، فن‌سالاران، روشنفكران عرفى، پرستاران، صاحبان شغل‌هاى آزاد و نوكيسگان. همچنين آن پاره از بازاريان، كسبه، روحانيان، كارمندان، دانش‌آموختگان و روشنفكران دينى‌ و بخشى از ,آراى خاموش,‌ی كه كروبى را مشکل‌گشاى نظام بحران‌زده مى‌دانستند.٣٣ حضور گسترده‌ى زنان در راهپيمايى چشمگير بود و نيز بى‌حضورى گسترده‌ى كارگران و تهى دستان.٣٤ بسيارى از راه‌پيمايان سياه‌پوش بودند، بسيارى دستبند يا سربندى سبز رنگ داشتند و بسيارى شعار در دست: برادر شهيدم، رايتو پس مى‌گيرم؛ راى من كجاست؟ كور شوم، لال شوم، كر شوم، ليك محال است كه من خر شوم؛ مرگ بر ديكتاتور؛ ايرانى با غيرت، حمايت حمايت؛ نترسيد نترسيد ما همه باهم هستيم.٣٥ ,جمعيت كه به مقابل دانشگاه شريف رسيد، با آنان در آميخت: دولت كودتا: استعفا، استعفا. كروبى هم مقابل مسجد دانشگاه شريف ايستاده بود و هوادارانش فرياد زدند: كروبى، كروبى، حجاب اختيارى؛ كروبى- موسوى، اتحاد اتحاد. ماشين موسوى هم به ميان جمعيت آمد و به مردم گفت كه از ابطال انتخابات چيز كمترى را نمى‌پذيرد. اما انگار براى سخنرانى عمومى تداركى نديده بودند. پس از طى نيمى از راه تمام جمعيت را وادار به 'سكوت سبز' [کردند]. جمعيت تا ميدان آزادى هيچ شعارى نداد و فقط دستانش را به نشان پيروزى بالا گرفت.,٣٦ ,بسيارى از تظاهر كنندگان ... با اين جمله از يكديگر جدا مى‌شدند: فردا ساعت پنج ميدان ولى عصر,.٣٧ و چون نمى‌بايست كه جمع شوند، به وقت پراكندگى در تيرس گلوله‌هايى قرار گرفتند كه از پشت بام‌ها شليك مى‌شد.٣٨
از شمار كشته‌شدگان اين روز خبر دقيقى در دست نيست. خبرگزارى فارس و صداى جمهورى اسلامى ايران از هفت نفر سخن گفتند. اما روزنامه‌ى فيگارو از قول چند پزشك ايرانى كه در روزهاى پس از ,دوشنبه‌ى سياه, خود را به فرانسه مي‌رسانند بودند شمار كشته‌شدگان را بيش از ٩٢ تن گزارش كرد.٣٩
كشتار روز دوشنبه ٢٥ خرداد و نيز موج تازه‌ای از بازداشت‌ گسترده‌‌ى مخالفان و معترضان كه ديگر سرتاسر ايران را فرا گرفته بود (مشهد، اصفهان، تبريز، اهواز، شيراز ، کرمانشاه...) موجى از اعتراض به پا داشت.٤٠ مهم‌ترين اين اعتراض‌ها، اعلاميه‌ى آيت‌الله حسين‌على منتظرى بود. او در اين اعلاميه، نوشت: ,... ضمن تسليت اين ضايعه و ابراز همدرى با آحاد داغدار ملت، روزهاى چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه را روزهاى عزاى عمومى اعلام مى كنم و با حمايت قاطع خود از حركت‌هاى غير خشونت‌بار ملت مسلمان براى دفاع از حقوق حقه‌‌ی خود در چهار چوب قانون متقن اساسى جمهورى اسلامى... هرگونه اقدامى كه منجر به ضربه غير قابل جبران به جمهوريت نظام گردد را جايز نمى‌دانم... هرگونه مقاومت در اين راستا، به خصوص ضرب و شتم و كشتار ملت را مصداق بارز مخالفت با اصول اساسى اسلام مبنى بر حاكميت ملت در سرنوشت خود دانسته و حرام شرعى اعلام مى‌كنم.,٤١
گرچه عزاى عمومى‌ برگزار نشد و راهپيمايى‌هايى كوچك و بزرگ همچنان برپا مي‌شد، همراه با ,ضرب و شتم و كشتار ملت,، به زندان انداختن مخالفان، كنار گذاشتن چهره‌هاى جناح رقيب از مسئوليت‌های مهم و برگماردن هواداران احمدى‌نژاد به جاى آن‌ها، مداخله‌ى سياسى آيت‌الله منتظرى در رويدادى كه جامعه را به تب و تاب انداخته بود، کم اهميت نبود. پس از اين مداخله و موضع گيرى بود كه چند تن از,آيات, از رفتار دولت خرده گرفتند، مجمع روحانيون مبارز و جبهه‌ى مشاركت ايران اسلامى خواستار ابطال انتخابات شدند و رييس مجلس به انتقاد از شبيخون به دانشگاه پرداخت و كشتن و به زندان انداختن دانشجويان.٤٢
تغيير چشمگير توازن قوا عليه احمدى‌نژاد، چند پارچگى و از هم گسيختگى هييت حاكمه، انتقادهاى پيدا و پنهان‌ از اعلام نتيجه‌ى انتخابات، طرح خواسته‌هاى جنبش آزادي‌خواهانه‌ی مردم ايران در مقياس جهان، تمركز رسانه‌هاى بين‌المللى بر ,مسئله‌ى ايران, و پخش پيوسته‌ى صحنه‌هاى رفتار خشونت آميز بسيجيان، سپاهيان و لباس شخصى‌ها نسبت به شهروندانى كه به مخالفت‌ و مبارزه با دولت برخاسته‌ بودند، همبستگى بين‌المللى بى‌سابقه با اين جنبش، خوددارى دولت‌ها از به رسميت شناختن رييس‌جمهور برآمده از انتخابات و مهم‌تر از همه ادامه‌ى هر چه نيرومندتر اعتراض‌ها و مخالفت‌ها، سرانجام ولى فقيه را واداشت كه خود پا به ميدان بگذارد، به ,لشكركشى و روزآزمايى‌هاى خيابانى, پايان بخشد و ,نظم و امنيت, را به كشور بازگرداند. سخنرانى وى در نماز جمعه‌ى ٢٩ خرداد كه شايد يكى از سست‌ترين سخنرانى‌‌هاى سياسى تاريخ روزگار ما برآورد شود، پاسخى به بحران حاد حكومت و كشمكش دولت با جامعه و جهان نبود. ناراستى و گزافگويى در بازگويى رويدادها، تحليل سطحى، سستى استدلال، پشتيبانى بى چون و چرا از ,سازوكارهاى قانونى, انتخابات و شمارش آرا در جمهورى اسلامى، پيش كشيدن بحث كليشه‌اى دخالت دولت‌هاى بيگانه و ,مزدوران و دست نشاندگان سرويس‌هاى جاسوسى غرب, در آشوب‌ها و ,آتش‌سوزى و غارت اموال عمومى و سلب امنيت مردم,، جمله‌هاى متناقض، حكم‌های ناسخ و منسوخ، دفاع ناشيانه از هاشمى رفسنجانى، هشدار به ,نخبگان سياسى, كه ,اگر بخواهند قانون را زير پا بگذارند، خواسته يا ناخواسته مسئول خون‌ها، خشونت‌ها و هرج و مرج‌ها خواهند بود, و فزون بر هر چيز زير پا گذاشتن اصل اساسى ,ولايت, كه همانا حفظ بى‌طرفى نسبت به جناح‌ها‌ى حكومت است، ايستادن بر فراز جناج‌ها، پشتيبانى کلى از درستى، كاردانى و كارآمدى گردانندگان نظام و خوددارى از سمت‌گيرى سياسى و جانبدارى نظرى نسبت به اين و آن، نه تنها بيش از پيش بر تنش‌ اجتماعى دامن زد و فضاى سياسى را قطبى كرد، بلكه قداست و منزلت نهاد ,ولايت, را شكست و اعتماد عمومى مومنان را نسبت به ولى فقيه، برباد داد. به يقين مى‌توان گفت كه كسى تا آن روز چنين ضربه‌اى بر نهاد ولايت فقيه كس نزده بود.
پشت‌بند تاييد رياست جمهورى احمدى‌نژاد و تهديد طيف معترضان، گسيل بسيجيان مسلح به خيابان‌ها بود. نخستين بار بود كه آن‌ها با ,يونيفرم كامل و كلاه‌خود در خيابان‌هاى تهران مستقر [مى‌شدند]؛ باتون و بعضا كلاشينكوف نيز حمل, مى‌كردند.٤٣ فضاى شهر تب‌‌آلود بود. خشم در چهره‌ها پيدا بود. شعار الله‌اكبر و مرگ بر ديكتاتور كه از بام‌ها بلند بود، نشان از آن داشت كه مردم بنا ندارند به سخنان ولى فقيه تن دهند، ,شرايط مصاف در خيابان‌هاى تهران را زمينه‌سازى مى‌كنند ... و قصد دارند كه روز شنبه به خيابان‌ها بروند.,٤٤ و شنبه به خيابان‌ها رفتند؛ از ٢ پس از ظهر. مركز ,انقلاب, بود و مقصد ,آزادى,. شعار ,مرگ بر ديكتاتور, از ستون‌هاى مختلف مردمى كه راه مي‌پيمودند، شنيده مى‌شد. صداى گلوله‌هاى بسيجى‌ها نيز. و يكى از همين گلوله‌ها بود كه در اميرآباد بر قلب ندا صالحی آقا سلطان نشست و اين دختر ٢٧ ساله را در جا كشت.٤٥ مردم اما از حركت باز نياستادند., فوج فوج مى‌آمدند... بعد ماموران مختلف، با لباس‌هاى مختلف... حمله كردند. با ماشين آب‌پاش، آب داغ به روى مردم مى‌پاشيدند... بسيار بسيار وحشيانه زنان و جوانان و پيران را مى‌زدند... با اين وجود كسى از صف خارج نمى‌شد. نزديك ميدان آزادى شمار راه پيمايان به ٢٠٠ هزار رسيد.٤٦ هلى كوپترهاى گشت‌زن هم رسيدند.,تيراندازى. بوى باروت. فضايى پر از دود . گاز اشك‌آور. آژير پى‌در‌پى. غرش مردم. ديگر كسى نمى‌خواهد راى‌اش را پس بگيرد. ديگر كسى يادش نيست كه همه چى از تقلب در انتخابات شروع شد. يك سره فرياد مرگ بر ديكتاتور به گوش مى‌رسيد. سنگ‌ها خُرد مى‌شود. هركس تكه‌اى بر مى‌دارد.,٤٧ سنگ در برابر رگبار گلوله، دست كم ١٩ كشته برجاى گذاشت.٤٨
آن شب سيماى انقلاب گزارش داد كه:,عناصر اغتشاشگر عصر روز شنبه مسير ميدان انقلاب تا آزادى را به آشوب كشيدند و مقدسات ملت را مورد تعرض قرار دادند. بنا بر آن گزارش در جريان درگيرى‌ها، ده نفر كشته و يك‌صد نفر مجروح شدند., از قول سرتيپ احمدرضا رادان، معاون فرماندهى انتظامى نيز افزودند كه:, نيروى انتظامى براى پراكنده كردن آشوبگران، از هيچ گونه سلاح گرم استفاده نكرده است.[ برعكس] , وجود اشرار و عناصر نفوذى گروه‌هاى تروريستى در داخل جمعيت و استفاده‌ى آنان از انواع سلاح‌هاى گرم و سرد، عامل اصلى تلفات آشوب‌هاى ديروز است.,٤٩ نگفتند چند تن يا چند صد تن از مبارازان را كه اينك نام ,اشرار و عناصر نفوذى گروه‌ها , بر آن‌ها نهاده بودند، به اسارت بردند! همين قدر مى‌دانيم كه شب هنگام ٣٠ خرداد، رييس انجمن صنفى و ,دو روزنامه نگار مستقل و پُر سابقه‌ى روزنامه‌هاى اصلاح طلب , را بازداشت كردند و به خبرنگار BBC دستور دادند كه بيست و چهار ساعته ايران را ترك كند.٥٠ ديگر جاى ترديد نبود كه , دولت ايران همه‌ى امكانات خود را براى سد كردن گزارش‌دهى و شهادت روزنامه نگاران ايرانى و خارجى از رويداد‌هاى جارى بسيج كرده است.,٥١
راه‌پيمايى‌ خودانگيخته و خود سازمان يافته‌ی شنبه ٣٠ خرداد، تنها پاسخى دليرانه به سخنان گستاخانه‌ی ولى فقيه نبود. اين نافرمانى مدنى مايه‌ى ماندگارى ميرحسين موسوى و مهدى كروبى در ميدان مبارزه و ايستادگى‌‌شان در برابر زورگويى خامنه‌اى نيز بود. اين‌ها كه غيبت بسيارى از روحانيان بلند پايه‌ى نظام را در نماز ٢٩ خرداد ديده بودند و در تماس‌ها و راى زنى‌هاشان در ٤٨ ساعت گذشته‌، از همبستگى و حمايت بسيارى ديگر از سران و سردمداران، به ويژه هاشمى رفسنجانى اطمينان خاطر يافته بودند، در روزهاى ٣١ خرداد و اول تير موضع خود را در برابر موضع ولى فقيه بيان داشتند؛ شفاف. موسوى اطلاعيه‌ى كوتاه خود را ,با بسم‌الله رحمان رحيم و انا لله و انا اليه راجعون, آغاز مى‌كند:
,خبر دلخراش شهادت گروهى ديگر از معترضان و وقوع تقلب گسترده در انتخابات اخير، جامعه ما را در بهت و سوگ فرو برده است. تيراندازى به مردم، پادگانى شدن فضاى شهر، ارعاب و تحريك و قدرت نمايى همگى فرزندان نامشروع قانون‌گريزى شديدى است كه در معرض آن قرار داريم و عجبا كه بانينان چنين شرايطى، ديگران را به اين خطا متهم مى‌كنند. به كسانى كه مردم را به خاطر اظهار نظر، قانون شكن ناميده‌اند خبر مى‌دهم كه بى قانونى بزرگ عدم اعتنا و نقض صريح اصل ٢٧ قانون اساسى از سوى دولت در عدم صدور مجوز براى اجتماعات مسالمت آميز است. آيا مردمى انقلابى كه با مشابه همين اجتماعات، ما و شما را از فراموش‌خانه‌هاى تاريخ ستم‌شاهى بيرون آوردند، بايد مورد ضرب و جرح قرار گيرند و تهديد به زورآزمايى شوند؟ اين جانب به عنوان يك هم‌سوگ همچنان مردم عزيز را به خويشتن‌دارى دعوت مى‌كنم... انقلاب و نظام، ميراث شماست. اعتراض به دروغ و تقلب حق شماست... در اعتراضات خود همچنان به پرهيز از خشونت پايبند بمانيد... در عين حال از نيروهاى نظامى و انتظامى انتظار دارم نگذارند خاطرات اين ايام لطمه‌هاى جبران ناپذير به روابط آن‌ها با مردم بزند. اين كه نام و نشان شهيدان، مجروحان و بازداشت‌شدگان به خانواده‌‌ی آن‌ها اطلاع داده نشود و آنان در سرگردانى قرار بگيرند، هيچ سودى براى برقرارى آرامش ندارد و تنها احساسات را جريحه‌دار مى‌كند. همچنين است دستگيرى‌هاى فله‌اى...,٥٢
اين رويكرد سياسى از پشتيبانى شمارى از چهره‌ها و گروه‌هاى طيف معترضان به جريان انتخابات برخوردار شد؛ از جمله رييس جمهور پيشين سيد محمد خاتمى و ، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامى ايران . اين دومى ضمن پرداختن به چند و چون سركوب معترضان، برشمردن سازوكار‌ تقلب‌ها و راى‌سازى‌ها به خامنه‌اى پاسخ داد:
,اختلاف ده ميليونى راى نه تنها شاهدى بر صحت انتخابات نيست، بلكه اتفاقا اين ميزان از راى خود بهترين دليل بر وجود تقلب وسيع در انتخابات است. اگر تفاوت آرا اندك بود، ادعاى تقلب نمى‌توانست مسموع باشد و يا دست كم مردم به چنين ادعايى پاسخ مثبت نمى‌دادند. گفتن دروغ بزرگ آن چنان كه از شدت بزرگى كسى احتمال دروغ بودن آن را ندهد، شيوه‌ى خودكامگان است. اعتراض و مخالفت ميليونى مردم با نتايج اعلام شده، بدين معناست كه افكار عمومى جامعه اتفاقا اين ميزان از اختلاف را نشانه آشكار تقلب تلقى كرده است...
حركت امروز مردم در واقع اعتراض و مخالفت با كسانى است كه با مصادره‌ى راى مردم اين عظمت و حماسه را به نقطه ضعف نظام و كشور تبديل كردند... بنابراين اگر كسى بايد به عللى نظير عدم رعايت منافع نظام در برابر بيگانگان و يا تلخ كردن شيرينى مشاركت عظيم ملى به كام همگان و ... مواخذه شود، اقتدارگرايان حاكم هستند و نه مردم.... مردم ما در اين جنبش اجتماعى اعتراضى يك مطالبه روشن، صريح و ساده دارند و آن ابطال انتخاباتى‌ست كه دلايل و شواهد روشن بر عدم سلامت آن وجود دارد...,٥٣
سيد محمد خاتمى نيز در بيانيه‌اش همزمان با حمايت از , سكوت اعتراضى و رفتار مدنى مردم در را‌پيمايى‌ها,، محكوم كردن موج دستگيرى‌ها، انتقاد از,امنيتى كردن و نظامى كردن فضا, و ,بستن راه اعتراض مدنى به روى مردم [كه] به معناى گشودن راه‌‌هاى خطرناكى‌ست كه خدا مى‌داند به كدام سرنوشت برسد,، راهى براى برون رفت از بحران پيش ‌نهاد:
, تعيين هياتى عادل، كاردان، بى‌طرف و شجاع كه به ويژه مورد اعتماد معترضان هم باشد و پذيرش داورى منصفانه آن هيات راهى براى عبور از اين مرحله و گامى مثبت جهت تقويت نظام و بازسازى اعتماد عمومى و نيز نشانه‌ى تصميم‌گيرى خطير و گره‌گشا در هنگامه‌ها‌ی حساس، به نفع مردم و در جهت آرمان‌هاى انقلاب است.,٥٤
پس از اين موضع‌گيرى‌ها بود كه، مهدى كروبى هم تكليف خود را با خامنه‌اى روشن كرد. او كه براى پرهيز از هرگونه رويارويى، ,راه پيمايى,‌اى را كه براى ,روز جمعه با لباس سياه , فراخوانده بود فسخ مى‌كند و در آستانه‌ى برگذارى نماز جمعه ٢٩ خرداد در نامه‌اى از , شوراى محترم نگهبان, مى‌خواهد , به جاى اتلاف وقت در شمارش آراى صندوق‌هايى كه طى ده روز گذشته در اختيار وزارت كشور بوده و هركارى خواسته با آن انجام داده، تصميم نهايى را گرفته و با ابطال انتخابات مردم را خشنود كند و آرامش را به جامعه بازگرداند و كشور را از خطرى عظيم رها سازند,٥٥، در ساعت‌هاى پايانى دوشنبه اول تير در بيانيه‌ى سياسى‌اى كه به بيانيه‌ى ,همدردى با خانواده‌هاى شهدا و مجروحين حوادت اخير, مشهور شد، چنين موضعى گرفت:
,... اعتراض مسالمت آميز ملت نسبت به خيانت صورت گرفته نه تنها مخل مبانى اسلام نيست، بلكه در جهت اعمال آموزهاى اسلامى ا‌ست. متاسفانه كسانى كه عظمت رفتار مدنى و بدور از خشونت مردم را در نمى‌يابند، به دنبال حاكم كردن فضاى رعب و وحشت و ايجاد فداى امنيتى آزار دهنده به هدف تحميل اراده‌‌ى اقليت بر اكثريت هستند., او در پايان بيانيه‌اش، مسئولين را به اين ,اقدامات عاجل, فرامى‌خواند:, ١) بازداشت فله‌اى فعالان سياسى و تعداد زيادى از هم‌وطنان در راه‌پيمايى‌هاى مطابق قوانين و مقرارت كشور چه به لحاظ شكلى و چه به لحاظ ماهوى ، غيرقانونى‌ است. لذا آزادى فورى بازداشت شدگان را كه مى‌تواند در آرامش به جامعه کمک كند، خواستارم.٢) فراهم آوردن امكانات و شرايطى در جهت درمان مجروحان اخير ٣) تحويل پيكر شهدا به خانواده‌ى آنان و اجازه‌ى برگذارى مراسم سوگوارى، مطابق شان و منزلت آنان ٤) لغو فضاى سانسور و فشار بر مطبوعات و ساير رسانه‌ها.,٥٦
از ميان نامزدهاى دور دهم رياست جمهورى اسلامى، تنها محسن رضايى بود كه به فرمان ولى فقيه گردن نهاد؛ با اين توجيه:
,... اكنون كه وضعيت سياسى- امنيتى و اجتماعى كشور وارد شرايط حساس و تعيين كننده‌اى شده كه از نتايج انتخابات مهم‌تر مى‌باشد، لذا وظيفه مى‌دانم خود و ديگران را به كنترل وضعيت فعلى ترغيب نمايم و از آن‌جا كه عهدى با خود بسته‌ام تا همواره سرباز فداكار براى انقلاب اسلامى، رهبرى و مردم باشم، بدين وسيله انصراف خود را از پيگيرى شكايت‌هاى مطرح شده اعلام مى‌دارم,.٥٧ به نظر نمى‌رسد كه رضايى زير فشار دفتر ,رهبرى, يا كارگزاران شناس و ناشناس او شكايتش را پس گرفته باشد.٥٨اما از ويژگى‌هاى اين مرحله يكى هم اين است كه بنا داشتند با وحشت پراكنى و افزايش فشار، نه تنها موسوى و كروبى كه حتا رفسنجانى، خاتمى و ساير مقامات مذهبى و دولتى‌ى ناهمساز را همساز كنند و رام و آرام؛ به همان سبك و سياق هميشگى‌شان: امضاى تومار به دست ,برخى از مردم كه خواست‌شان از مسئولان وزارت اطلاعات و ديگر سازمان‌هاى اطلاعاتى و شوراى امنيت ملى و قوه قضاييه اين بود كه طراحان و كارگردانان حوادث اخير را از طريق رسانه‌ها و سيما و صدا معرفى كنند,٥٩، ,اعلام جرم جمعى از حقوق‌دانان و دانشجويان دانشگاه امام صادق، عليه موسوى,٦٠، بيانيه‌ى سپاه پاسداران‌ درباره‌ى , اصرار فتنه آفرينان بر عبور از خط قرمزها مصداق بارز اقدام عليه امنيت ملى‌ست,،٦١ سخنان پيش از دستورشماری از نمايندگان مجلس با بُن‌مايه‌ای همسان،٦٢ نوشته‌های فاطمه رجبی كه موسوی را خونخوارمي‌خواند و ,خاتمی و کروبی[را] سرکشنده خون، احمدی نژاد[را] مظلوم مانند علی ,٦٣ هشدار امام جمعه موقت تهران، آيت الله سيد احمد خاتمى، به , برپا كنندگان و حاميان تجمعات,٦٤، تاكيد بر اين كه آن‌ها بايد پاسخگوى تبعات اقدامات خود باشند، اين كه ,با سران اغتشاش به مصداق 'بغى' و 'محاربه' قاطعانه برخورد مى‌شود,٦٥ ، و ,مدعيان تبعيت از رهبرى امتثال امر خود را از سخنان ايشان اظهار كنند,٦٦،، پيش نويس ملايم سناريويی بود که پس از سی خرداد ٦٠ در گستره‌ى جامعه به اجرا گذاشته شد.
اين خط و نشان كشيدن‌ها از يك سو و بگير و ببند‌ها از سوى ديگر، فروكش چشمگير راه‌پيمايى‌ها و تظاهرات خيابانى را در پى‌داشت.
, ... تعداد خيره کننده‌ای از نيرهای مخصوص پليس ضدشورش، سپاه پاسداران و اعضای گروه شبه نظامی بسيج به سراسر پايتخت و ديگر شهرهای کشور گسيل شده‌اند تا از تجمع معترضان جلوگيری كنند... خشونت‌ها در روز بيست و دوم ژوئن نيز ادامه يافت؛ زمانی که نيروهای ضدشورش و نيروهای شبه نظامی بسيجی که بسياری از آنها موتورسيکلت مي‌راندند مانع از تجمع معترضان در ميدان هفت تير و ديگر مناطق تهران شدند. شاهدان عينی از دستگيري‌های ديگر در اين منطقه خبرداده‌اند.
... شمار افراد دستگير شده در سراسر کشور براساس يافته های فعالان اجتماعی منتقد دولت به چندين هزارتن می رسد.,٦٧
فروكش راه پيمايى‌ها و خلوت شدن خيابان‌ها، با اعتصاب كارگران، كارمندان و كسبه پُر نشد. نمى‌توانست هم كه شود. توده‌ى عظيم كارگران نه خواسته‌های خود را در گفتار و كردار نامزدهاى رياست جمهوری بازمي‌يافت و نه آن را در شعارهاى راه‌پيمايى‌هاى خيابانى! راست است، , ضعف بزرگ جنبش اخير اين بود كه با خواست‌هاى صنفى و اقتصادى روبرو نشد.,٦٨ از كارمندان و كاسبانى هم كه به سياست گرايش داشتند، تنها پاره‌‌ى كوچكى از جريان حاكم جداسرند. پاره‌ى بزرگ اين دو نيرو، به ويژه كارمندان دولت اسلامى، در پيوندى تنگاتنگ با قدرت حاكم قرار داشته‌اند. هر دو پاره‌ى اين دو نيروى اجتماعى اما با هزار تار پيدا و پنهان به جمهورى اسلامى وابسته‌اند، با آن بده و بستان دارند و نزديكى‌هايى در حين دورى‌ها. و فاقد اراده‌اى مستقل لازم. توجه ميرحسين موسوى به ,نيروى ميانى , و اين كه ,نيازهاى آن با نيازهاى جامعه گره خورده است,٦٩، بيان دركى واقع‌بينانه از وزن نيروى ميانى و شاخه‌هاى فعال‌تر آن در جنبش كنونى‌ست (جوانان، دانشجويان، زنان و روشنفكران) ؛ جداى از كمبودها و كاستى‌هاى بنيادين اين نيرو: نداشتن سنت مبارزاتى، آموزش سياسى، فرهنگ ريشه‌دار سكولار و هويت و اراده‌اى مستقل. بدين ترتيب طبيعى بود كه تنها شاخك‌هايى از اين طبقه(دانشجويان كه بيشتر به دنبال آزادى‌ سياسى بوده‌اندو جوانان كه بيشتر خواستار آزادى اجتماعى‌) و باز اندك‌شمارى از آنان، وضعيت اضطرارى و حكومت نظامى نارسمى را به چالش بخوانند و براى آمدن به خيابان و سر دادن صداى مخالف، از فرصت‌ها بهره جويند. راه پيمايى مسالمت آميز روز ٣ تير در برابر مجلس اسلامى، يكى از اين فرصت‌ها بود. اين راه‌پيمايى را كه گويا از سوى هواداران موسوى و كروبى فراخوانده شده بود، مى‌توان نقطه‌ى چرخش ديگرى در اين دور از ,اعتراض‌ها و مخالفت‌ها, دانست؛ هر چند كه موسوى و كروبى هر دو ادعاى كارگردانى خود را در فراخوان اين راه‌پيمايى ناراست خواندند. گردآمدن در برابر مجلس، اين نماد ,قانون و قانون گرايى,، رساننده‌ى اين پيام بود كه معترضان مى‌خواهند موضوع اعتراض‌شان را با واسطه قرار دادن مجلس حل كنند.٧٠ اما دولت و نيروهاى سركوبگرش با پيشگيرى از آن گردهم‌آيى و ضرب و شتم و دستگيري‌ی چند صد نفرى كه راهى مجلس بودند، روشن‌تر و رساتر از هر زمان اعلام داشتند هيچ اعتراضى مردمي‌ای را، حتا در چارچوب قانون، برنمى‌تابند.
از ٣ تير به اين سو، مركز ثقل رويدادها و دگرديسى‌ها، از , پايين, به ,بالا, انتقال يافت. شكاف ميان بالايى‌ها بيش از پيش شد. نمود ژرفش شكاف، در وهله‌ى نخست , پاك سازى, وزارت‌خانه‌ها و نهاد‌هاى دولتى از وابستگان به جناح‌هاى رقيب بود. از ٢٩ خرداد تا ٥ تير ده هزار نفر از كارمندان دولت بى‌كار شدند و جا‌ى‌شان را به تشكيلات سياسى تازه‌اى دادند دربرگيرنده‌ى وفاداران احمدى نژاد.٧١ نيز هر ٣٠ استاندار كشور را تغيير دادند و مديران شهردارى‌ها را و تا رده‌ى چهارم كارمندان وزارت‌خانه‌هاى مهم همچو وزارت كشور را.٧٢ در وزارت نفت هواداران اصلاح‌طلبان را كنار گذاشتند و جاى‌شان را به اقتدارگرايان سپردند.٧٣ در اين ميان سناريوى چاپ شده در روزنامه‌ى جوان، ,وابسته به اقتدارگرايان,، درباره‌ى تشكيلات و عوامل اجرايى ,انقلاب مخملين,، بر فضاى تنش ميان نيروهاى هييت حاكمه بازهم بيشتر افزود. اين روزنامه‌ در٤تيرماه نوشت:
, اخبار به دست آمده از اعترافات جالب توجه برخى دستگير شدگان مرتبط با آشوب‌های اخير حكايت دارد . بنا به گزارش‌هاى دريافتى م.الف[محسن امين زاده] در اعترافات خود ضمن تاكيد بر برنامه‌ريزى چندين ماهه‌ی اين جريان براى ايجاد آشوب پس از انتخابات گفته است: ' چرا من را گرفته‌ايد، اصل ماجرا و تلاش‌ها توسط مثلث ه.خ. خ صورت گرفته. همه كاره اين بوده‌اند.' همچنين ه. الف از اعضاى شوراى مركزى يكى از احزاب دوم خردادى نيز در اعترافات خود تاكيد كرده است ' حتا اگر ميرحسين هم پيروز مى‌شد، رويه ما به اين شكل برنامه ريزى شده بود. م.ق [ محمد قوچانى يا مصطفى قاجار] نيز اطلاعات عمده‌اى در خصوص جريان پشت پرده‌ی رسانه‌اى اين آشوب‌ها مطرح ساخته و از هماهنگى‌هاى صورت گرفته با برخى از شبكه‌هاى خارجى براى پوشش اغتشاشات اخير، خبر داده است. م.ت. (مصطفى تاج‌زاده) نيز با افشاى شبكه‌ى اصلى اين جريان، اسامى تعداد زيادى از سر پل‌هاى تشكيلاتى خود را اعلام و تصريح كرده است كه هماهنگى‌ها در اين زمينه با چراغ سبز يكى از چهره‌هاى سياسى كشور بوده است.,
اين زمينه‌‌چينى‌ای بود براى نشاندن سيد امير حسين مهدوى( عضو شوراى مركزى سازمان مجاهدين انقلاب اسلامى و عضو ستاد مركزى ميرحسين موسوى) در يك ,مصاحبه‌ى مطبوعاتى, ، به ′اعتراف′ وا داشتن او به قانون شكنى، بى‌اعتنايى او به رهنمودهاى مقام رهبرى، ,تشويش اذهان عمومى,٧٤و...
ايستادگى و روشنگرى‌ى در برابر اين گونه شيوه‌هاى شناخته شده‌ى در هم شكستن زندانى سياسى از سوى طيفى از گروه‌‌ها، شخصيت‌ها و روحانيان اصلاح‌طلب در داخل و اعتراض‌هاى تبعيديان و مهاجران ايرانى در خارج از كشور، نه تنها دولت شبه كودتا را در پيشبرد پروژه‌‌ى اعتراف گيرى‌اش دچار مشكل ساخت، بلكه آن ‌را به سراشيب انزوا انداخت. انتقاد رييس مجلس، على لاريجانى راست‌گرا از ,جانبدارى شوراى نگهبان از احمدى نژاد, و حمايت وى از ,حق مردم در اعتراض قانونى و در چارچوب قانون اساسى,،٧٥ شكل گيرى دسته‌بندى‌هاى تازه‌اى را به همراه داشت و در اقليت قرار گرفتن هواداران دولت در مجلس را و حمله‌‌هاى شديد طيف موسوم به رايحه‌ى خوش خدمت به رياست قوه مقننه و معاونت اول وى را.٧٦ كار به آن جا رسيد كه تنها ١٠٥نفر از ٢٩٠ نماينده‌ى مجلس در جشن پيروزى احمدى نژاد شركت كردند (١٠ تير ماه). مهم‌تر ، سخنرانى هادى غفارى بود در مسجد قبا به روز هفت تيرماه . افشاگرى‌‌ى پُر از ريشخند او از رهبر، به زير پرسش كشيدن دانش فقهى‌ى خامنه‌ای و فراخواندن او به مناظره‌اى رو در رو درباره‌ی مفهوم ولايت، كه با به سخره گرفتن احمدى نژاد توام بود، شکاف پُر ناشدني‌ی حاكميت را به نمايش مى‌گذاشت و بحران کشنده‌اش‌ را. اين زمينه ساز دو راهبرد همزمان بود: ١) كوشش آشكار شمارى براى يافتن‌ راه ميانه‌ی ,حل بحران,، و٢)تلاش پنهان شمارى ديگر براى پيشبرد راه‌كار ,ضد كودتا,، فرو کشيدن ولى فقيه از جايگاه ولايت و بيرون راندن احمدى نژاد از مقام رياست جمهورى اسلامى!٧٧ پرسش‌هاى حجت الاسلام محسن كديور از آيت الله منتظرى و پاسخ‌هاى ,فقيه عاليقدر, كه در روز جمعه ١٩ تيرماه ١٣٨٨ در وب‌سايت او پديدار شد، در آن راستاست. آيت الله منتظرى به اشاره، خامنه‌اى را جائر و حكومتش را جائرانه خوانده است:
, [اگر چنين مسئولى] به زور يا فريب و يا تقلب بر آن منصب بماند ، مردم بايد عدم مشروعيت و مقبوليت آن‌ها را در نزد خود و بركنارى آنان از منصب را با رعايت مراتب امر به معروف و نهى از منكر... انتخاب مفيدترين و كم هزينه‌ترين راه ممكن ابراز داشته و بخواهند.,
كديور اين فتواها را با فتواى ملا كاظم خراسانى به زمان جنبش مشروطه عليه محمد على شاه قاجار و فتواى آيت‌‌الله خمينى عليه محمد رضا شاه پهلوى مقايسه كرده است.٧٨
مى‌بينيم جنگ قدرتى كه در جريان است، همانندى چندانى به هيچ يك از جنبش‌هايی که در مرحله‌هاى گوناگون پيكار عليه جمهورى اسلامى پيش آمده، ندارد.
پس از سوم تير، تركيب اجتماعى جنبش اعتراضى دستخوش دگرگونى‌هايى شد. ديگر و بيشتر، دانشجويان و جوانان بودند كه در انديشه‌ی تداوم جنبش، روز و شب مى‌گذراندند. چه آن‌ها كه از آغاز صف مستقل خود را داشتند و چه خيل بزرگى كه با گذر زمان از موسوى، كروبى و خاتمى فاصله گرفتند؛ با سرى پُر شور و تنها بر پاى خويش استوار. سر در گم، اما پايدار، هشيار و در جستجوى راه كار. راه‌‌كارى نه در چارچوب قانون و همواره مسالمت آميز، كه ساختار شكن و شالوده ريز.
نجات جان ياران دستور روز بود. براى انجام آن‌، چه‌ها كه نكردند. راه اوين و گردآمدن‌ اعتراضى خانواده‌ها را در برابر دروازه‌ى اين زندان خوفناك، هموار ساختند. ياور خانواده‌هاى ‌ياران دربند شدند و ناپديدشدگان. در سوگوارى خاموش پارك لاله در ٦ تير كه با حمله‌ى پليس و بازداشت شمارى از مادران روبرو شد، نقش داشتند. در برپايى مراسم يادبود جانباختگان كه چون هميشه نامجاز اعلام شده بود، به يارى خانواده‌ها ‌شتافتند. در اين كه خانواده‌ها نزد بلندپايگان حكومت بروند و از آن‌ها بخواهند جوياى جا و حال فرزندان‌شان شوند و پيگير آزادى‌شان، بي‌تاثير نبودند. نيز در شكل دادن به ,كمپين دفاع از حقوق زندانيان معترض,.
پخش خبر بازداشت‌ها، به زندان انداختن‌ها و شكنجه‌‌ى مبارزان به ويژه دانشجويان را نيز به عهده گرفتند. به انتشار روزنامه‌ و گاه‌نامه‌ دست زدند( خيابان، ندا و ...) و رساندن خبرها به بيرون از ايران و رسانه‌ها:
,مجيد دري، فعال دانشجويی توسط نيروهای امنيتی بازداشت شد. اين دانشجوی محروم از تحصيل دانشگاه علامه... در منزل مسکونی خود در شهر تهران توسط نيروهای امنيتی بازداشت و به نقطه‌ى نامعلومی منتقل شد...,٧٩
, كيانوش آسا دانشجوى کرمانشاهی ترم چهارم کارشناسی ارشد رشته مهندسی شيمی دانشگاه علم و صنعت ساکن خوابگاه مجيديه که از روز دوشنبه هفته‌ى قبل ناپديد شده بود پس از روزها جستجو جسد وی را در سردخانه پزشکی قانونی پيدا کردند... پزشکی قانونی کماکان جسد را به علت نداشتن کارت شناسايی که مهر ناشناس روی آن خورده به خانواده‌ى وی تحويل نمي‌دهد.,٨٠
, نيما نحوی فعال چپ گرای دانشگاه صنعتی نوشيروانی بابل توسط نيروهای لباس شخصی ... دستگير شد. هفته‌ی پيش يک دانشجوی دختر دانشگاه مازندران به نام سوگند عليخواه ... توسط انصار هنگام خارج شدن از دانشگاه دستگير و به يکی از پايگاههای بسيج فريدون‌کنار منتقل و در آن‌جا سه روز متوالی مورد ضرب و شتم و لگد و شکنجه‌ی فيزيکی و روحی انصار قرار گرفت. .. آثار شکنجه و سر و صورت زخمی و کبود او به وضوح بعد از آزادی گويای اين واقعيت بود... با توجه به آنچه که به اين دختر دانشجو گذشت ما به شدت نگران وضعيت نيما نحوی هستيم.,٨١
, هاشم خواستار عضو کانون صنفی معلمان ايران، رضا عرب فعال دانشجويی مشهد و دبير انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه مازندران، روح‌الله شهسوار عضو جبهه مشارکت منطقه خراسان و صدها تن از مردم شهر مشهد ... همچنان در بازداشت به سر مي‌برند...,٨٢
, ...اما هر روزی که بخواهيم در گروه‌های ده‌ها نفره و صدها نفره و هزاران نفره در خيابان از حق طبيعی و انسانی اعتراض کردن خود استفاده کنيم، قطعا نبايد يک لحظه در مقابل خشونت اين پاسداران ولايت دچار ترديد شويم که آيا فرار کنيم و يا سکوت کنيم و يا از خود دفاع کنيم؟ قطعا از اين به بعد ما از خود دفاع خواهيم کرد و البته دفاع از خود را محدود به آن لحظه نخواهيم کرد., ٨٣
پخش اين گونه خبرها و پراكندن تصويرهاى ويديويى از حمله‌ى نيروهاى سركوبگر دولت به مردم در خيابان و حتا خانه‌ها، در تغذيه و توسعه‌ى جنبش براى دفاع از جان زندانيان سياسى ايران در خارج از مرزهاى كشور، نقشى به سزا داشت. راه پيمايى‌ها، اعتصاب غذاها، گردهم‌آيى‌ها، دادخواست‌ها و ساير ابتكارهاى ايرانيان تبعيدى و مهاجر كه بيش‌و‌كم اما نه سر تاسر، همچو پشت جبهه‌ى موسوى رفتار مى‌كردند و ,جنبش سبز ايران,، و بازتاب اين فعاليت‌ها در رسانه‌هاى بين المللى و شبكه‌هاى راديو- تلويزيونى فارسى زبان، به زودى مسئله‌ى زندانيان سياسى ايران را به يكى از موضوع‌هاى حساس خبرى فراروياند. كروبى، موسوى، خاتمى و رفسنجانى هم ديگر از زندانيان و نگرانى نسبت به سرنوشت آن‌ها داد سخن مى‌دادند و ضروت آزاد كردن هرچه زودتر,دستگير شدگان حوادث اخير,.
در چنين متنى بود كه آيت‌الله منتظرى اعلام كرد , آمر و متصدى و مباشر گرفتن اين گونه اعترافات و مصاحبه‌هاى دروغ، گناهكار و مجرمند و شرعا و قانونا مستحق تعزير خواهند بود., ٨٤
و آيت الله صانعى گفت , هيچ فرمان و دستورى نمى‌تواند مجوز و عذرى براى تجاوز به حقوق مردم � كه حرام و معصيت و ذنب لايغفر است- گردد... چه رسد به آن‌كه موجب ضرب و جرح و يا قتل گردد كه مستوجب خذلان دنيوى و غذاب اخروى‌ست,.٨٥
و مجمع مدرسين و محققين حوزه‌ى علميه قم اظهار داشت: , وا اسفا كه پديده‌ى اعتراف‌گيرى غالبا با فشارهاى روحى و جسمى توام است و امرى خلاف شرع و قانون است كه در جايگاه مقدس نماز جمعه تمجيد مى‌شود. اين نوع حركات... از ديدگاه شرع و قانون هم پذيرفته نيست...,٨٦

اين صداها، هم قدرت دولت جهت كشتار زندانيان سياسى را محدود مى‌‌ساخت و هم محركى بود براى تداوم و گسترش ميدان مبارزه‌ى دانشجويان و جوانان. شعار نويسى بر روى ديوار، تظاهرات پراكنده‌ى شبانه در محله و جالب تر از همه كارزار مدنى‌ى تحريم:
,من از محصولات لبنيات دولتى پگاه خريدارى نمى‌كنم، چون از صدا وسيماى دروغگو تبليغ مى‌كند.
,من انتشارات راه انديشه را تحريم مى‌كنم، چون از صدا و سيماى دروغگو تبليغ مى‌كند.
,بانك تجارت را تحريم مى‌كنم، چون از صدا و سيماى دروغگو تبليغ مى‌كند.
,بانك سرمايه را تحريم مى‌كنم، چون از صدا و سيماى دروغگو تبليغ مى‌كند.,٨٧
, اس.ام.اس را تحريم مي‌کنيم. مگر اين دو هفته بی اس.ام.اس مُرديم؟,٨٨
تدارك راه پيمايى براى دهمين سالروز ١٨ تير، يكى از چشمگيرترين ابتكارهاى رزم‌جويانه‌ی اين دوره بود. در راه‌پيمايى‌های پراكنده وتجمعات اعتراضى اين روز، بيش از ٥٠ هزار تن شركت كردند. با شعارهايى چون: ,ايرانى مى‌ميردـ ذلت نمى‌پزيرد، دولت بى‌لياقت ـ استعفا، استعفا، مرگ بر ديكتاتور، مرگ برخامنه‌اى، خامنه‌اى حيا كن ـ سلطنت را رها كن، زندانى سياسى آزاد بايد گردد,٨٩اين راهپيمايى از پشتيبانى موسوى، كروبى و خاتمى برخوردار نشد كه يازده روز پيش‌تر، ستاد مشتركى براى هماهنگ كردن برنامه‌هاشان به وجود آورده بودند.٩٠ اما آن ابتكار رزمجويانه، چون ديگر ابتكارهاى رزمجويانه‌ى دانشجويان و جوانان پس از نماز جمعه ٢٩ خرداد، در زنده نگهداشتن فضاى مبارزاتى و پيشگيرى از واپس‌نشستن وادادن بخش بزرگى از اصلاح‌طلبان حكومتى، كارساز بود. و چه بسا در پى‌ريزى شالوده‌هاى يك جنبش به راستى آزادى‌خواه و پيشرو كه بتواند پيكار دموكراتيك مردم ايران را راهبر شود و در برآمد توده‌اى آتى، بساط جمهورى اسلامى را از بُن بركند. اين جنبش جوان، اما تا آن جايگاه، فاصله‌اى دراز دارد. و اين درباره‌ى,جنبش‌هاى حقيقى ديگر که حضور عينی در سطح جامعه دارند,، همچون جنبش زنان، جنبش كارگران، جنبش آموزگاران، مليت‌‌ها و اقوام ايرانی ...نيز صادق است كه گرچه همراهانش به صورت منفرد در جنبش حضور داشتند، به صورت متشکل ، نمود چندانى در آن چند هفته‌ی بحرانى نداشتند. اين جنبش‌ها، به ويژه جنبش زنان، بر مبناى آن چه خود گفته‌‌ و مى‌گويند ,خواسته محور,ند و بيش از هر چيز در جهت دست‌يابى و بهبود حقوق پايمال شده‌ی نيروى اجتماعى يا صنفى خويش است كه مى‌كوشند. اين جنبش‌ها � و نه جريان‌ معينى در درون اين جنبش‌‌ها- برنامه‌ى سياسى‌ى همه جانبه‌اى ندارند كه پيش شرط رهبرى هر جنبش گسترده‌ى همگانى ست؛ گامى هم در اين راستا برنداشته‌اند.٩١ ناگوارتر اين كه چهره و حزب و جبهه‌اى هم در ميان نيست كه به خواست‌‌هاى كل جنبش دموكراتيك مردم ايران در يک برنامه‌ی سياسی تجسم بخشد، زبان سياسى اين جنبش فراگير شود و,راه مستقل خويش را به سوى جدايى كامل دين از دولت و پيوند ناگسستنى آن با آزادى به عنوان كليتى تجزيه ناپذير در پيش گيرد.,٩٢
نگارنده نيز بر اين باور است جنبشى كه با دهمين انتخابات رياست جمهورى اسلامى در ايران پاگرفت، آغاز انقلاب نوين مردم نيست؛ واپسين پرده‌ی انقلاب بزرگى‌ست كه رهبرى‌اش به دست نيرو‌هاى واپسگرا افتاد و در ١٢ فروردين ١٣٥٧، نخستين جمهورى اسلامى را در ايران بنياد نهاد؛ جمهورى اى ناهمزاد با زمانه‌ى خويش.۹۳
ناصر مهاجر
١٠ژوئيه ٢٠٠٩

١ ناصر مهاجر/ بهمن سياوشان، شورش مشهد، بولتن آغازی نو، سال سوم، فروردين ـ خرداد ١٣٧١، ص ٨.
٢ ناصر مهاجر، سالی که گذشت، نشريه‌ی نقطه، شماره‌ی ١، سال اول، بهار١٣٧٤، صص ٧و ٨.
٣ ناصر مهاجر، نشريه‌ی نقطه، شماره‌ی ٢، سال اول، تابستان ١٣٧٤، صص ٣٩ تا٤٤.
٤ گفتگوی م. متين دفتری با ناصر مهاجر، انتخابات، ,اصلاح‌طلبان, و مساله‌ی خشونت، آزادي، نشريه‌ی جبهه‌ی دموکراتيک ملی ايران، دوره‌ی دوم، شماره‌ی ٢١، بهار ١٣٧٩، ص ٢٠.
٥ ناصر مهاجر، پيوستگي‌ها و گسستي‌ها، آرش، ويژه‌نامه‌ی جنبش دانشجويي، تيرماه ١٣٧٨، شماره‌ی ٧١، مرداد١٣٧٨،صص ٢١تا٢٣.
٦ ناصر مهاجر، در خوابگاه خيال، آزادى، دوره‌ى دوم، شماره ٢٤ و ٢٥، زمستان ١٣٧٩ و بهار ١٣٨٠، صص ١٢ تا ٢٥.
هرالد تريبيون بين المللى، ١١ و ١٢ اكتبر ٢٠٠٨. ٧
٨ بيانيه‌ى دفتر تحكيم وحدت به مناسبت اول مهر و شروع به کار شورای مرکزی جديد، خبرنامه‌ى امير كبير، شنبه ٦ مهر ١٣٨٧.
٩ بيانيه‌ى همگرايى جنبش زنان براى طرح مطالبات در انتخابات،٥ ارديبهشت ١٣٨٨، سايت ميدان زنان.
١٠ پوستر‌های تبليغاتی مهدی کروبی.
١١در جمع مردم ايلام، ميرحسين موسوى اصول چهارگانه شعار انتخاباتی خود را تبيين كرد: ديگر نمي‌توانيم درجا بزنيم، خبرگزارى جمهورى اسلامى ايران(ايرنا)، ٢٤ فروردين ١٣٨٨.
١٢ در اجلاس سالانه ملل متحد، سپتامبر٢٠٠٥.
١٣ اين ادعا را دفتر جوادى عاملى در روز دوشنبه ١٨ خرداد ١٣٨٨ تاييد كرد:
,دفتر آيت الله جوادی آملي، سخنان کروبی در مناظره شنبه شب با احمدی نژاد در خصوص هاله نو را تاييد ‌کرد.
به دنبال طرح موضوع ادعای احمدی نژاد در مورد ,هاله نور, از سوی حجت‌الاسلام‌والمسلمين مهدی کروبي، و تکذيب اين موضوع از سوی محمود احمدي‌نژاد، خبرنگار سياسی آفتاب در تماس با دفتر حضرت آيت‌الله جوادی آملی صحت و سقم اين موضوع و فيلم منتشر شده از ديدار موصوف را جويا شد که دفتر اين مرجع عالي‌قدر، صحت خبر را تأييد نمود.
اين دفتر همچنين اعلام کرد که هموطنان مي‌توانند با تماس با شماره‌های 02517724424 و 02517751199 شخصاً نسبت به طرح سؤالات خود درباره اين موضوع اقدام کنند., آفتاب. http://www.aftabnews.ir/vdcgtt9y.ak9zz4prra.html.
١٤ متن كامل مناظره‌ى محمود احمدى نژاد و مير حسين موسوى،خبرگزارى جمهورى اسلامى ايران( ايرنا)، ١٣ خرداد ١٣٨٨.
١٥ متن نماز جمعه ١٥ خرداد١٣٨٨ قم، پايگاه اطلاع رسانی اسراء،http://www.esra.ir/main.asp .
١٦ آينده نيوز، ۱۶ خرداد ۱۳۸۸، کد خبري۸۴۴۵۴.
١٧ متن کامل دستور‌العمل ميرحسين موسوی درباره‌ی ‌پوشش اسلامی مردان و زنان كارمند را مي‌آوريم. اين دستورالعمل در روز ٤ ارديبهشت ١٣٦٤، صادر شده است:
باسمه تعالى
در جلسات هماهنگی پيگيری رعايت حجاب اسلامی مركب از نمايندگان تام الاختيار وزارتخانه‌ها و سازمان‌های دولتي‌ كه در نخست وزيری تشكيل گرديده است، فرم پوشش به شرح زير به تصويب رسيده است و جهت رعايت به كليه همكاران ابلاغ مي‌شود:
پوشش كامل اسلامی جهت استفاده خواهران كارمند به شرح ذيل ميباشد(مانند تصوير)!
الف ـ مانتو و شلوار مدل ساده، گشاد و بلند از پارچه ضخيم و از يكرنگ.
ب ـ مانتو شلوار مورد استفاده از رنگ‌های سنگين انتخاب گردد. رنگ‌های سرمه‌اي، قهوه‌اي، طوسي، و مشكی ارجح است.
ج ـ از مقنعه جلوبسته و مدل ساده و يكرنگ و بدون هرگونه تزئين، در رنگ‌هايی كه جلب توجه نكند و تقليدی از فرهنگ غرب نباشد استفاده شود.
د ـ كفش از مدل ساده با پاشنه معمولی مناسب جهت محل كار با رنگ‌های مناسب.
هـ ـ جوراب به رنگ‌های سنگين.
و ـ عدم استفاده از زيورآلاتی كه در شأن خانمهای كارمند نيست و نيز عدم استفاده از هرگونه لوازم آرايش.
پوشش برادران كارمند نيز ساده و معمولی و آستين بلند و آزاد باشد بطوري‌كه تقليد از فرهنگ غرب نبوده و در شأن آقايان كارمند باشد.
برگرفته از: سايت پارسينه، ١٨ خرداد ١٣٨٨،http://www.parsine.com/pages/?cid=8189.
١٨ مازيار بهاری در گفتگو با مهدی کروبي، نيوزويک، ١٧ مارس ٢٠٠٨.
١٩ روزنامه کارگزاران، ٢٤ مرداد ١٣٨٧.
٢٠ رابرت .اف . ورت، در مسابقه‌ی انتخاباتی ايران رهبر پيشين در جهت کنار گذاشتن رييس جمهور کار مي‌کند، نيويورك تايمز، ١١ ژوئن ٢٠٠٩.
٢١ راجر کهن، ايران دگربار بيدار مي‌شود، نيويورك تايمز، ١١ ژوئن ٢٠٠٩.
٢٢ ميرحسين موسوى كه در ساعت ٥٢: ٢٣ جمعه شب اعلام كرده بود, پيروز قطعى انتخابات دهمين دوره‌ى رياست جمهورى هستم,http://new.yaarinews.ir/default.aspx/n/177 ، نخستين نامزدى بود كه به نتيجه‌ى انتخابات اعتراض كرد و به ,شهروندانى كه براى رساندن اين پيام سبز... فعاليت مى‌كردند, گفت: ,همچنان به حضور و تلاش آنان نياز است,. (پيام مهم ميرحسين موسوی خطاب به ملت ايران، ۲۳ خرداد ۱۳۸۸ ساعت ۱۶:۰۳، www.kalemeh.ir/). بيانيه‌ى مهدى كروبى، گرچه دو ساعتى ديرتر از بيانيه‌ى موسوى انتشار يافت، اما بسى استوارتر و براتر بود. كروبى در اين بيانيه فاش گفت كه ,نتايج و نهاد برآمده از چنين شمارش آرايى فاقد مشروعيت است و مورد قبول اين جانب نيست. من به پيشگاه ملت شكايت مى‌برم..., http://www.etemademelli.ir/published/0/00/45/4531/. محسن رضايى، آخرين نامزدى بود كه به اعتراض برآمد. او در ساعت ٤٨. ١٦ دقيقه در پيامى به مردم، آن‌ها را به ,آرامش و وحدت, فراخواند و ,متواضعانه از رهبر معظم انقلاب اسلامى, خواست ,نسبت به دغدغه‌هايى كه موجب تشويش اذهان مردم فهيم ايران شده است از هر طريق كه صلاح مى‌دانند براى رفع اين نگرانى‌ها همانند گذشته فصل الخطاب شوند., http://www.rezaee.ir/fa/pages/?cid=8511 .
٢٣//http://co107w.co1107.mail.live.com /mail/Print Shell.aspx?type=message&cpids=d7d7dacb�١٦ ژوئن ٢٠٠٩.
٢٤همان‌جا.
٢٥ همان‌جا.
٢٦ خبرگزاری جمهوری اسلامی(ايرنا) ، شنبه ٢٣ خرداد ١٣٨٨، کد خبر ٥٤٥٣٣٦.
٢٧ نيويورك تايمز، ١٥ ژوئن ٢٠٠٩.
٢٨ كيهان، شنبه، ٢٣ خرداد ١٣٨٨، همچنين http://h-shariatmadari.blogfa.com/post-12.aspx که ,اين وبلاگ توسط دانشجويان پيرو ولايت جهت نشر مقالات آقای حسين شريعتمداری مدير مسئول روزنامه کيــهان ايجاد شده است.,
٢٩ خبرگزاری جمهوری اسلامی ايران (ايرنا)، ٢٢ خرداد ١٣٨٨، http://www.irna.ir/View/FullStory/?NewsId=543788 .
٣٠ بی.بی.سی. ٢٤ خرداد ١٣٨٨. برای آگاهی بيشتر از ليست بازدداشت شدگان يک ماه گذشته نگاه کنيد به پايگاه اطلاع رسانی نوروز، http://www.norooznews.org/.
٣١ جان لاين، گزارشگر بی.بی سی از تهران، ٢٥ خرداد ١٣٨٨،http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2009/06/090615_em-ir88-leyne.shtml.
٣٢ سعيد کمالی دهقان، گاردين، ١٢ ژوييه ٢٠٠٩. http://www.guardian.co.uk/world/2009/jul/12/iran-tehran-university-students-police‌ .
٣٣ واژه‌ی , آرای خاموش, را از عباس عبدی به وام گرفته‌ايم. مراد، قوم‌ها و دين‌های جز اسلام است و اهل سنت. نگاه کنيد به: عباس عبدی در گفتگوی اختصاصی با ,فرارو, ، ١١ خرداد ١٣٨٨، وب ‌سايت آينده، http://www.ayande.ir/1388/03/pos_760.html.
٣٤ از جمله کارگران متشکلی که حضورشان در آن راهپيمايی مسجل است، کميته‌ی هماهنگی برای ا يجاد تشکل‌های کارگری است. اطلاعيه ‌ی آن‌ها در رابطه با انتخابات رياست جمهوری و ناآرامي‌های اخير، گويای موضع‌ بي‌طرف‌شان است.http://www.kargaran-iran.com/2009/06/post_959.html. نيز بايد از کارگران سنديکای شرکت واحد نام برد که در بيانيه‌ای ,هر گونه سرکوب و تهديد نهادهای مدنی, را محکوم کردند؛ بي‌آنکه از هيچ‌يک از کانديدهای رياست جمهوری حمايت کنند،. http://www.syndicavahed.eu.
٣٥ روزنامه‌ی ليبراسيون،١٩ ژوييه ٢٠٠٩؛ خيابان، شماره يك، ٢٩ خرداد ١٣٨٨.
٣٦ روزنامه‌ی خيابان، شماره ١، ٢٩ خرداد ١٣٨٨.
٣٧ خبرگزاری رويترز، ٢٥ خرداد ١٣٨٨.
٣٨ روزنامه‌ی ليبراسيون، ١٩ ژوييه ٢٠٠٩.
٣٩ روزنامه‌ی فيگارو، ١٦ ژوئن ٢٠٠٩.
٤٠ انقلاب اسلامى در هجرت، شماره‌ى ٧٢٦، از ١ تا ١٤ تير ١٣٨٨.
٤١ سحام نيوز، پايگاه اطلاع‌رسانی حزب اعتماد ملي، http://www.etemademelli.ir/published/0/00/45/4557.
٤٢خبرگزاری فارس، ٢٥ خرداد ١٣٨٨، http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8803250617.
٤٣ گزارش تلويزيون CNN ٣٠ خرداد ١٣٨٨، http://www.hambastegimeli.com/node/2795.
٤٤ گزارش تلويزيون CBC ، ٣٠ خرداد ١٣٨٨، پيشين.
٤٥ بی.بی.سي، ٢٥ ژوئن ٢٠٠٩، http://news.bbc.co.uk/2/hi/middle_east/8119713.stm
٤٦ انقلاب اسلامى در هجرت، گزارش گزارشگران انقلاب اسلامی از تهران و شهرستان‌ها در مورد تظاهرات ٣٠ خرداد١٣٨٨،
http://enghelabe-eslami.com/maghalat/725_EEA3.pdf
٤٧ نشريه دانشجويى بذر، شماره‌ی ٣٧، ويژه‌ی تير ماه ١٣٨٨، http://www.bazr1384.com/pages/archive_nashriyeh_daneshjooyi/pdf/37v.pdf
٤٨ انقلاب اسلامى در هجرت، پيشين.
٤٩ بی.بی.سی ، ادامه تجمعات اعتراض آميز در ايران، ٣١ خرداد ١٣٨٨، http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2009/06/090621_ir88_election_protests_update.shtml
٥٠ گزارشگران بدون مرز، اطلاعيه مطبوعاتى، يك شنبه ٣١ خرداد ١٣٨٨.
٥١ پيشين.
٥٢ قلم نيوز، بيانيه‌ى شماره‌ ٦ مير حسين موسوى، ٣١ خرداد ١٣٨٨، http://ghalamnews.ir/news-21185.aspx .
٥٣ قلم نيوز، يکشنبه ٣١ خرداد ١٣٨٨، http://www.ghalamnews.ir/news-21181.aspx
٥٤ موج سوم، بيانيه‌ی سيد محمد خاتمي، يك شنبه ٣١ خرداد ١٣٨٨، http://www.mowj.ir/ShowNews.php?7272 .
٥٥ سحام نيوز، ١ تير ١٣٨٨، ١٤:٢٢، http://www.etemademelli.ir/published/0/00/46/4617.
٥٦ سحام نيوز ، نامه سرگشاده مهدی کروبی به شورای نگهبان، ١ تير ١٣٨٨، ٢٢:٢٢، http://www.etemademelli.ir/published/0/00/46/4617
٥٧ خبرگزاری جمهوری اسلامی ايران(ايرنا)،٣ تير ١٣٨٨، http://www.irna.ir/View/FullStory/?NewsId=560023
٥٨ پارسينه، پايگاه خبری تحليلي، تذکر شورای نگهبان به محسن رضايی: تشويش اذهان نکنيد،٢٩ خرداد ١٣٨٨، http://www.parsine.com/pages/?cid=8458.
٥٩ خبر گزاری فارس، صدها نفر از مردم قم با امضاى طومارى از مسئولان دستگاه قضايى خواستند كه عوامل اصلى اغتشاشات اخير را بازداشت كرده و آنها را مجازات كنند. ٦ تير ١٣٨٨. http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8804060358
٦٠خبرگزاری فارس، اول تير١٣٨٨.
٦١ سايت بازتاب، ١ تير ١٣٨٨، http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=52664
٦٢ جام جم، چهارشنبه ٣ تير ١٣٨٨.
٦٣ خبرآنلاين، ٧ تير ١٣٨٨، http://www.khabaronline.ir/news-11576.aspx.
٦٤ آيت‌الله خاتمی در گفتگو با فارس، خبرگزاری فارس، ٣٠ خرداد ١٣٨٨.
٦٥ آيت‌الله سيد احمد خاتمي، امام جمعه موقت تهران در خطبه‌های نماز جمعه، خبرگزاری فارس، ٥ تير١٣٨٨.
٦٦ عبد الرضا شيخ الاسلامى رئيس دفتر احمدي‌نژاد، خبرگزاری فارس، ٢٩ خرداد ١٣٨٨.
٦٧ سازمان ديده‌بان حقوق بشر، ٢٤ ژوئن ٢٠٠٩، (٣تير ١٣٨٨)، http://www.hrw.org/en/news/2009/06/24.
٦٨ محمد رضا نيكفر، در ايران چه مى‌گذرد، مقاله دوم، اخبار روز، شنبه ٦ تير١٣٨٨، http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=21977.
٦٩ سايت كلمه، پنجشنبه ٤ تير ١٣٨٨.
٧٠ دويچه وله و راديو بين المللی فرانسه، ٢٤ ژوئن ٢٠٠٩.
٧١ هرالد تريبيون بين‌المللى، جمعه ٢٦ ژوئن ٢٠٠٩.
٧٢ پيشين.
٧٣ اكونوميست(لندن) ٤ ژوييه ٢٠٠٩.
٧٤ انقلاب اسلامى، شماره ٧٢٧، از ١٥ تا ٢٨ تير ١٣٨٨، ص ٧.
٧٥ اعتماد ملى، چهارشنبه ٣ تير ١٣٨٨.
٧٦ جام جم، چهارشنبه ٣ تير ١٣٨٨.
٧٧ به مثل نگاه كنيد به مكارم شيرازى، اعتماد ملى، شنبه ٦ تير ١٣٨٨ و عباس عبدى، اعتماد ملى، سه تير ١٣٨٨.
٧٨ بی. بی.سی. فارسى، ٩ژوئيه٢٠٠٩.
٧٩ خيابان، شماره‌ی ٦، چهارشنبه ٣ تير ١٣٨٨.
٨٠ خيابان، شماره‌ي٩، يکشنبه ٧ تير ١٣٨٨.
٨١ خيابان، شماره‌ی ١٤، شنبه ١٣ تير ١٣٨٨.
٨٢ پيشين .
٨٣ خبرنامه ندا، شماره‌ی ٩، شنبه ١٣ تير ١٣٨٨.
٨٤ دويچه وله، ١١ ژوئيه ٢٠٠٩.http://www.dw-world.de/dw/article/0,,4473308,00.htm.
٨٥ بيانيه آيت الله صانعى در ارتباط با مسائل جارى کشور ، پايگاه خبری ـ تحليلی فرارو، ١٣ تير ١٣٨٨ http://fararoo.ir/vdcba9b5.rhbzgpiuur.html
٨٦ مجمع مدرسين و محققين حوزه علميه قم، ٢١ تير ١٣٨٨، http://www.majmaqom.com/.
٨٧ خيابان، شماره‌ی ١٦، دوشنبه ١٥ تير ١٣٨٨.
٨٨ ١٠‌تير ٢٠٠٩، فيس بوک.
٨٩ انقلاب اسلامی در هجرت، http://enghelabe-eslami.com/maghalat/3_gozareshejadid_az_tazahorate_mardomi.htm.
٩٠ بيانيه شماره ى ٩ مير‌حسين موسوی ، چهارشنبه ١٠ تير١٣٨٨،http://ghalamnews.ir/news-21208.aspx
٩١ بيانيه‌ى همگرايى جنبش زنان براى طرح مطالبات در انتخابات،٥ ارديبهشت ١٣٨٨، سايت ميدان زنان.
٩٢ بيانيه جمهورى اسلامى، جمهورى لاييک و جايگاه ما، ٣‌خرداد ١٣٨٠.
۹۳ اين نكته را سارا دانيل فرستاده‌ى نشريه نوول ابزرواتور به خبرنگار راديو فرانس انفو گفت. دانيل در جريان انتخابات در ايران بود.