۱۳۸۸ مهر ۱۵, چهارشنبه

بند ناف



علی ناظر

سرنگون طلبی یک شعار نیست، بلکه یک خواست است. خواستی که در برابر رفورم، اصلاح طلبی، به خود شک کردن، از خود دلسرد شدن، و پس از 3 0 سال دوباره به همان چاله افتادن است. متاسفانه، عده ای که سالها سرنگونی طلب بوده اند، و هنوز هم هستند، اخیرا به راهکار اصلاح طلبان نیم نگاهی هم انداخته و "جو" آنها را گرفته است. "جو" حضور مردم در صحنه. بی شک حضور مردم در صحنه بیان گر خشم مردم و اعتراض آنها به آنچه که دارند است، اما بیانگر آنچه که می خواهند نیست.

یکی از انتقاداتی که ما به جنبش 57 داریم همین است که "مردم می دانستند چه نمی خواهند، اما نمی دانستند که چه می خواهند". برخی از ما دچار ضعف حافظه شده و این تحلیل را فراموش کرده ایم. طبیعتا باید در حین دوراندیشی و بررسی جوانب مختلف آنچه در ایران می گذرد، از "مردم" بخواهیم که به این سوال پاسخ بدهند که آیا می دانند چه می خواهند؟ شعار مرگ بر دیکتاتور پاسخ به این سوال نیست. مرگ بر دیکتاتور، یعنی مردم چه چیزی نمی خواهند. می گویند تجاوز دیگر اثر ندارد. این بیانگر شجاعت و یا کارد به استخوان رسیدن مردم است، اما پاسخ به پرسش اصلی نیست. باید سوال را دوباره و دگر باره پرسید: آیا مردم می دانند چه می خواهند؟

نطفه ای بسته شده، جنینی در رحم مادری رشد کرده و به نقطه ای رسیده که می خواهد متولد شود. بپرسیم که پدر این جنین کیست؟ بپرسیم که در کدام رحم پرورده شده است؟ آیا خلاف است اگر بگوییم جنینی که در رحم مادری معتاد بزرگ شود، بی شک دچار عوارض مختلف و آسیبهای غیر قابل حل خواهد شد؟ 15 خرداد 1 3 42 را به یاد بیاوریم.

گفته می شود که بگذار طفل به دنیا بیاید، بگذار که بند ناف قطع شود (کنیم)، همه دردها، تمام عوارض، و آسیب های سرایتی از مادر به طفل، درمان پذیر خواهد بود. آیا به راستی به این منطق ساده لوحانه باور داریم؟ آیا می توانیم خود را مترقی بنامیم و مردم را با این منطق به همان انحرافی بکشانیم که در بهمن 57 کشاندیم؟ پیش از این (2 تیر 1 3 88) نوشته ام (دیدگاه سوم – بخش 1 ، 2، 3) که آنچه رخ می دهد بخشی از یک استراتژی کلان است، به این خاطر به تفصیل نمی نویسم. پیش از این (مصاحبه یا م. ساقی 2 3 خرداد 1 3 88) نوشته ام که آنچه رخ داده و می دهد یک کودتا نیست بلکه یک جراحی است. و جراحی هم بدون خونریزی امکان پذیر نیست. جراحی یعنی بخشی (عضوی) از بدن بریده و بدن ناقص شود. جراحی در زمانی چاره کار است که بدن دچار بحران شده باشد. رژیم برای بقا و ادامه حیات خود این جراحی را لازم دانسته است.

جمهوری اسلامی را باید با عینکی دیگر ارزیابی کرد. نظام جمهوری اسلامی قرار است به راست میانه تمایل پیدا کند (علی ناظر ژانویه 2008) - با احمدی نژاد یا بدون او. بنابراین، آنچه اخیرا در ژنو اتفاق افتاده (دوطرف کوتاه آمدند، توافقات ژنو) اولین گام به آنسو است و اصلا قابل تعجب نیست. پیش از این (3 اسفند 1385) نوشته بودم که:

"راه حل همه پسند، پيدا کردن «نردبان» است. اگر جهانخواران بتوانند با ارائه نردباني رژيم را از بن بست موجود نجات داده [10] (28 بهمن 1 3 85 – آفتاب) [11] (29 بهمن 1 3 85 - بازتاب) تا رژيم بتواند در دقيقه 90 جام زهر را سر کشيده و با حداقل هزينه به بقاي خود ادامه دهد، هم رژيم خرسند خواهد شد و هم جهانخواران. به نظر من رژيم به دنبال آن نردبان است. البته اگر امنيت و بقاي رژيم تضمين شود. اروپا خواهان اين تضمين است و آمريکا را در آن مسير لنگان لنگان هُل مي دهند [12] (28 بهمن 1 3 85 – آفتاب)."

ما امروز شاهد آن نردبانی هستیم که همه بازیگران در حال بالا رفتن از آن هستند.

اما اگر این طفل آسب دیده به دنیا بیاید، و بند ناف هم بریده شود، آیا تمام آنها که هورا می کشند درمان این همه درد را می شناسند؟ آیا به همان شکل که جمهوری اسلامی در حال برنامه ریزی و بازنویسی برنامه های خود است، این عده از سرنگونی طلبان هم می دانند که با این جنین (اگر سقط نشود و به دنیا بیاید)، چه باید بکنند؟

شعارها، اخبار شجاعت مردم بی دفاع، و در صحنه بودن آنها، خیلی ها را به یاد سالها پیش می اندازد که خود روزی روزگاری (بسیار دور) همچون اینها درگیر بوده اند. این نوستالژی آنها را بدون پرداختن به سوال اصلی به سوی حرکت (جنبش) "سبز" متمایل می کند، بی آنکه به شرایط مادر و رحمی که جنین در آن پرورده شده است دقت کنند. اما این خطای متشابهی همچون دفاع از حرکت 15 خرداد 1 3 42 است.

در جدول زیر بخشی از آنچه بوده و هست لیست شده است، و بنا به این خواستها است که می توان جایگاه خود را مشخص کرد.

سرنگونی طلبان

اصلاح طلبان


خواست ها


· تمامیت نظام سرنگون شود

· رهبر نظام تغییر کند

· سرنگونی نظام با بهره گیری از تمام ابزارها و روشها

· رفورم مسالمت آمیز

· پس از سرنگونی - رفراندوم نظام سیاسی کشور را تعیین می کند

· جمهوری اسلامی حفظ شود

· پایبند بودن نظام جایگزین به مفاد بیانیه حقوق بشر – آزادی اندیشه، بیان، و مطبوعات

· بازتعریف بیانیه حقوق بشر بر مبنای اصول اسلامی و شرایط و فرهنگ اقلیمی،

· مهیا کردن شرایط برای انتخاب اعضای مجلس مؤسسان توسط مردم

· پیروی از قانون اساسی جمهوری اسلامی

· جدایی دین از دولت

· مردم سالاری دینی

· انحلال سپاه پاسداران و تمام نهادهای سرکوب

· بازتعریف و بازسازی سپاه و نهادهای سرکوب

· با برخورداری از وکیل مدافع، پاسخگو بودن آمران و عاملان سه دهه جنایت در دادگاه

· فراموش کنیم و ببخشیم

· کانالیزه کردن میلیارد ها دلار بودجه برای اتمی کردن ایران - بازسازی زیرساختار اقتصاد و فرهنگ کشور

· توانمندی اتمی حق مسلم ماست

· بازسازی روابط دیپلماتیک – سیاسی – تجاری بر مبنای احترام متقابل با تمام کشورها

· پیروی از خط امام – صدور انقلاب


نقاط ضعف و قوت


· عدم حضور ملموس در صحنه

· برخورداری از امکان ایجاد ارتباط با مردم

· ضعف در تنظیم رابطه با مردم – تقویت باور عمومی در ناتوانی بسیج نیرو

· برخورداری از شبکه مذهبیون - بسیج حداقل نیرو برای ورود به صحنه در کمترین زمان

· دنباله روی از خواست های جامعه – گیرا نبودن شعارها و برنامه های موجود

· بازتعریف خواست های جامعه - در پیوند با استراتژی کلان نظام جمهوری اسلامی

· ارتقاء اهداف جنبش از راه دور – معرفی شعار ها و برنامه رادیکال

· منحرف کردن خواست های مردم در صحنه – کانالیزه کردن خواست ها به نفع کل نظام (شرکت در نماز جمعه به امامت رفسنجانی ...)

· ناتوانی در تحلیل آنچه پیش آمده – پذیرش آنچه موجود است

· دانش به آنچه پیش آمده – و سمت و سو دادن به آنچه که باید پیش بیاید


راهکار

گامی به جلو

· بازتعریف همبستگی ملی با توجه به نقش بلامنازع مردم و افکار ملی – میهنی

·

· حداکثر کوشش در اتحاد نیروهای سرنگونی طلب - تشکیل جبهه وسیع

· تشکیل شورای مدیریت صحنه - متشکل از تمام نیروهای سرنگونی طلب

· رد حرکت رفورمیستی - اعتقاد به سرنگونی بعنوان یک اصل

· پیشگیری از هرز انرژی - بازبینی ایده آل های غیر عملی

· ایجاد رسانه واحد و مستقل برای پوشش و تشویق بیطرفانه برنامه تمام نیروهای سرنگونی طلب

"یادداشت‌های هفته"، ویژه سایت دیدگاه

هیچ نظری موجود نیست: