۱۳۹۶ تیر ۲۳, جمعه

برنده چینی جایزه صلح نوبل درگذشت

برنده چینی جایزه صلح نوبل درگذشت

 
لیو شیائوبو
لیو شیائوبو یکی از سرشناس‌ترین مخالفان دولت چین بود
در پی مرگ لیو شیائوبو، فعال حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل، انتقادها از دولت چین بالا گرفته است.
آقای لیو، که حدود هشت سال زندانی بود، چند روز پیش به دلیل ادامه درمان سرطان کبد از زندان آزاد شده بود. لیو شیائوبو، ۶۱ ساله، برای بسیاری از فعالان چینی جایگاه پدری معنوی را داشت.
کمیته نوبل - مستقر در نروژ - با صدور بیانیه اعلام کرده که "مسوولیت سنگین" مرگ لیو شیائوبو برعهده دولت چین است. چین هم‌اکنون تحت فشار بین المللی قرار گرفته است تا لیو شیا، همسر لیو شیائوبو را از حبس خانگی آزاد کند.
وزارت امور خارجه آلمان طی بیانیه‌ای گفته است که چین باید به این سوال پاسخ بدهد که آیا می شد سرطان را در لیو شیائوبو زودتر تشخیص داد یا نه.
کشورهای دیگر از جمله آمریکا، بریتانیا و فرانسه از چین خواسته اند که در صورت تمایل همسر لیو شیائوبو، امکان خروج از کشور را برای وی فراهم کند.
بوریس جانسون، وزیر امور خارجه بریتانیا، گفته است که لیو شیائوبو باید اجازه می یافت که برای درمان به یک کشور دیگر سفر کند. او همچنین خواست که از همسر لیو شیائوبو رفع حصر خانگی شود - درخواستی که کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد نیز از آن حمایت کرده است.
دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا نیز لیو شیائوبو را فعال شجاع خوانده که زندگی خود را وقف دموکراسی و آزادی کرد.
مقامات در چین به طور مستقیم درباره مرگ این چهره مخالف صحبت نکرده اند اما یک روزنامه دولتی "نیروهای غربی" را به سیاسی کردن ماجرا متهم کرده است.
چند هفته قبل از مرگ لیو شیائوبو و با وخامت حال او، چند کشور غربی از چین خواستند که اجازه بدهد آقای لیو در کشوری دیگر درمان شود.
یک پزشک آلمانی و یک پزشک آمریکایی پس از معاینه او گفتند که آقای لیو می‌تواند برای درمان به کشوری دیگر سفر کند. اما پزشکان چینی گفتند که آقای لیو بیمارتر از آن است که سفر کند.
لیو شیائوبو استاد دانشگاه بود و چندین کتاب در حوزه ادبیات چین، نقد ادبی و فلسفه داشت.
او یکی از سرشناس‌ترین مخالفان دولت چین بود و در سازماندهی تظاهرات بزرگ هواداران دموکراسی در میدان تیان آنمن پکن، در سال ۱۹۸۹، نقشی اساسی داشت.
آقای لیو یکی از فعالانی بود که در تظاهرات خونین تیان آنمن توانست با مقام‌ها مذاکره کند تا صدها معترض به سلامت از محل تظاهرات خارج شوند.
آقای لیو بارها به زندان افتاد و با محدودیت‌های متعدد مواجه بود. لیو شیا، همسر او هم از سال ۲۰۱۰ در حصر خانگی به سر می‌برد.
لیو شیائوبو و لیو شیا
همسر لیو شیابائو در سال‌های اخیر در حصر خانگی بوده است
لیو شیابائو در سال ۲۰۱۰ به خاطر تلاش‌هایش در جهت ایجاد اصلاحات سیاسی مسالت‌آمیز در چین برنده جایزه صلح نوبل شد.
او پس از اعتراضات تیان آنمن دو سال زندانی بود و بعد از آزادی کارزاری برای آزادی دیگر معترضان به راه انداخت. به دنبال این کار آقای لیو به مدت سه سال به یک اردوگاه کار اجباری فرستاده شد.
او در دسامبر سال ۲۰۰۹، به اتهام تلاش برای براندازی دولت به ۱۱ سال زندان محکوم شد.
آقای لیو، پیش نویس سندی را تهیه کرده بود که در آن اصلاحات سیاسی گسترده در چین درخواست شده بود. یکی از موارد مطرح در این سند درخواست پایان دادن به نظام تک حزبی و برقراری دموکراسی در چین بود.
لیو شیائوبو و لیو شیا
عکسی از لیو شیابائو و همسرش لیو شیا در میان هوادارانشان موجی از ابراز احساسات برانگیخته است. چندین هنرمند با الهام از این عکس آثاری خلق کرده‌اند.
تصویرسازی لیو
تصویرسازی لیو

خاکستر جسد لیو شیابو، فعال چینی به همسرش تحویل داده شد

خاکستر جسد لیو شیابو، فعال چینی به همسرش تحویل داده شد


مراسم خاکسپاری لیو شیابوحق نشر عکسHANDOUT
Image captionلیو شیا، همسر لیو شیابو نفر اول از سمت راست
مراسم خاکسپاری لیو شیابو، فعال حقوق بشر چینی به طور خصوصی با حضور همسر و دوستان او برگزار شد.
در این مراسم که در شهر شنیانگ در شمال شرقی چین برگزار شد، تنها عده معدودی اجازه حضور داشتند.
یک مقام چینی گفته است مراسم "طبق سنت‌های محلی و آن طور که خانواده‌اش خواسته بودند" برگزار شده است.
قطعه رکوئیم موتسارت نیز در مراسم پخش شده است. تابوت آقای لیو با گل‌های داوودی پوشیده شده بود. در چین از این گل برای مراسم عزا استفاده می‌شود.
خاکستر جسد آقای لیو به لیو شیا، همسر او تحویل داده شده است.
لیو شیا که شاعر و عکاس است، از چند سال پیش در بازداشت خانگی بوده است.
یک سخنگوی شهر شنیانگ از آزادی خانم لیو خبر داده اما وکیل آقای لیو آن را تکذیب کرده است.
لیو شیابوحق نشر عکسREUTERS
Image captionمرگ لیو شیابو با واکنش‌های بین‌المللی مواجه شده است
لیو شیابو در سال ۲۰۱۰ به خاطر تلاش‌هایش در جهت ایجاد اصلاحات سیاسی مسالمت‌آمیز در چین برنده جایزه صلح نوبل شد.
او در دسامبر سال ۲۰۰۹، به اتهام تلاش برای براندازی دولت به یازده سال زندان محکوم شد. لیو شیابو، پیش نویس سندی را تهیه کرده بود که در آن اصلاحات سیاسی گسترده در چین درخواست شده بود.
مرگ لیو شیابو، واکنش‌های بین‌المللی را به دنبال داشته اما رسانه‌های چینی کماکان از آقای لیو انتقاد کرده و روزنامه گلوبال تایمز او را به تلاش برای براندازی متهم کرده است.

************************************************

لیو شیابو: مردی که از مرده‌اش به اندازه زنده‌اش می‌ترسند


لیا شیائوبو پس از هشت سال حبس درگذشتحق نشر عکسAFP
Image captionلیو شیابو پس از هشت سال حبس درگذشت
"من هیچ عمل مجرمانه‌ای مرتکب نشده‌ام، ولی اعتراضی هم ندارم."
این جمله‌ای است که لیو شیابو سال ۲۰۰۹ در دادگاه گفت. بعد از آن زندانی شد و در هشت سالی که زندانی بود، حاضر نشد از اعتقادش به دموکراسی دست بکشد. عجیب نیست که حاکمان چین از مرده‌اش هم به اندازه زنده‌اش می‌ترسند.
حزب کمونیست چین روزگاری حزب عزم راسخ و آرمان بود، حزب مردانی که آماده بودند در راه آن آرمان شهید شوند. اما نزدیک هفتاد سال حکمرانی آن حزب آرمان‌گرا را به ساختاری صلب و منفی‌نگر بدل کرده. ساختاری که کسانی را که در پی حقوق اساسی‌شان هستند زندانی می‌کند، نام‌شان را ممنوع می‌کند، و با اهرم اقتصاد بی‌رقیبش، حتی دولت‌های خارجی را هم به سکوت وامی‌دارد.
در دوران زمامداری شی جین‌پینگ این سرکوب‌گری با دقت و شدت و موفقیت ادامه داشته. لیو شیابو استثناء است.
مشکل چین با لیو شیابو از سال ۲۰۱۰ آغاز شد: زمانی که او جایزه صلح نوبل را برد. ناگهان نامش هم‌تراز چهره‌های برجسته‌ای قرار گرفت که به خاطر باورشان زندانی شده بودند، چهره‌هایی مثل نلسون ماندلا، آنگ سان سو چی و کارل فون اوسیتسکی.
شاید نفر آخر برایتان آشنا نباشد. اما از قضا این نام برای حاکمان چین آزارنده‌تر از دو نام دیگر است. کارل فون اوسیتسکی یک فعال ضدجنگ آلمانی بود که سال ۱۹۳۵ در حالی که در یک اردوگاه کار اجباری حبس بود جایزه صلح نوبل را برد. هیتلر حتی به اعضای خانواده‌اش هم اجازه نداد به جای او جایزه‌اش را تحویل بگیرند.
لیو شیابو هم وقتی جایزه‌اش را برد در زندان بود. مقام‌های چینی نه تنها اجازه ندادند همسرش برای دریافت جایزه سفر کند، که در خانه حصرش کردند. در مراسم اهدای جایزه یک صندلی خالی برای لیو شیابو گذاشتند. همان‌جا بود که قیاس بین چین قرن بیست‌ویکم و آلمان دهه ۱۹۳۰ آغاز شد.
لیو شیائوبو در زندان بود که جایزه صلح نوبل را برد. در مراسم اهدای جایزه، یک صندلی خالی به یادش گذاشتندحق نشر عکسAFP
Image captionلیو شیابو در زندان بود که جایزه صلح نوبل را برد. در مراسم اهدای جایزه، یک صندلی خالی به یادش گذاشتند
آلمان دهه سی و چین سال‌های اخیر یک شباهت دیگر هم دارد: سانسور حکومتی. در آلمان نازی اسم بردن از اوسیتسکی ممنوع بود. امروز هم در چین کسی حق ندارد در مورد جایزه لیو شیابو حرف بزند. مقام‌های چینی تا مدتی پس از ماجرای صلح نوبل حتی جستجوی ترکیب "صندلی خالی" را هم ممنوع کرده بودند. نام لیو شیابو مایه سرافکندگی حاکمان چین در دنیا بود، اما در داخل چین کسی او را نمی‌شناخت. حتی در روزهایی که پزشکان خارجی به ملاقات او رفتند و تشخیص پزشکان چینی را که می‌گفتند نمی‌تواند سفر کند، رد کردند، در روزهایی که در هنگ‌کنگ برای آزادی‌اش تجمع برگزار می‌شد، داخل چین به خاطر سانسور شدید کمتر کسی می‌دانست شیابو دارد از سرطان می‌میرد.
فراموشی همگانی جزو سیاست‌های رسمی حکومت چین است. لیو شیابو هم از قربانیان همین سیاست بود. حاکمان چین از زمان زندانی شدن تا مرگش هرچه می‌توانستند کردند که نام و یادش را پاک کنند. برای اینکه خانواده و دوستان نتوانند به ملاقاتش بروند، جایی حدود ۶۵۰ کیلومتر دورتر از خانه زندانی‌اش کردند. همسرش لیو شیا را چنان زیر نظر گرفتند که دچار مشکلات جسمی و روحی شد. حتی به دولت نروژ آن‌قدر فشار آوردند که دیگر مقام‌های نروژی هم به زحمت در مورد حقوق بشر در چین یا جایزه نوبل شیابو حرفی می‌زنند.
اما لیو شیابو در مرگ هم مثل زندگی نگذاشت پاکش کنند. تصویری که دولت چین از او در بستر مرگ (برای خارجی‌ها) منتشر کرد، قرار بود به همه ثابت کند که هرچه نیاز داشته در اختیارش گذاشته‌اند و در آرامش می‌میرد. اما پیامد ناخواسته این تصویر این بود که از او شهیدی ساخت برای جنبش زیر سرکوب دموکراسی‌خواهی در چین. ضمن اینکه یک بار دیگر بینندگان را یاد کارل فون اوسیتسکی و آلمان دهه ۱۹۳۰ انداخت.
لیو شیائوبو و همسرش لیو شیاحق نشر عکسEPA
Image captionلیو شیابو و همسرش لیو شیا
مقام‌های چینی تا لیو شیابو به بستر مرگ نیافتاد، با مرخصی درمانی موافقت نکردند. حتی در بیمارستان هم شدیدا تحت نظر بود، و بسیاری دوستانش نتوانستند به ملاقاتش بروند. حدود ۸۰ سال پیش، کارل فون اوسیتسکی هم در بیمارستان مرد، در حالی که زندان‌بانان مراقبش بودند و درمان به‌موقع از او دریغ شده بود.
دولت چین از قیاس سابقه حقوق بشری و تبلیغاتی‌اش با آلمان نازی بیزار است، به ویژه آن‌که در سال‌های اخیر تا حدی حکومت تک‌حزبی‌اش در عرصه جهانی مشروعیت یافته. در جریان نشست سران بیست قدرت اقتصادی جهان که اوایل ژوئیه در هامبورگ آلمان برگزار شد، حتی یکی از رهبران حاضر در نشست علنی به رئیس‌جمهوری چین چیزی نگفت. واقعیت این است که چین روزبه‌روز در عرصه جهانی قدرتمندتر می‌شود و در داخل سخت‌گیرتر. و در این شرایط صدایی در حمایت از مخالفان سیاسی چین بلند نمی‌شود.
لیو شیابو همیشه مخالف دولت چین نبود. تا سال ۱۹۸۹، به عنوان یک دانشگاهی که گاه نقد هم می‌کند، زندگی معقولی داشت. اما ماجرای میدان تیانان‌من همه چیز را عوض کرد. پس از کشتار چهارم ژوئن، هزینه مخالفت با حزب به مراتب سنگین‌تر شد.
بیشتر هم‌دوره‌های لیو شیابو، و حتی نسل بعدی، تصمیم گرفتند به زندگی‌شان بچسبند و هزینه تحمل نکنند. لیو شیابو از معدود کسانی بود که تا پایان عمر به آرمان‌های سال ۱۹۸۹ وفادار ماند. با این کار، ابتدا امکان خروج از کشور را از دست داد، و به مرور آزادی‌اش را. آن‌طور که وکلایش می‌گویند، در سال‌های اخیر حتی پیشنهاد آزادی در ازای اعتراف به تقصیر را رد کرده بود.
"اگر می‌خواهی به جهنم قدم بگذاری، به تاریکی اعتراض نکن.."
این جمله از لیو شیابو است. او در دفاعیه‌اش در دادگاه - که در مراسم نوبل به یادش خواندند - گفته بود کینه‌ای از آنها که زندانی‌اش کردند ندارد. گفته بود امیدوار است بتواند ورای آنچه بر او رفته گام بردارد.
عجیب نیست که حاکمان چین چنین آدمی را خطرناک بدانند. برای حزبی تمامیت‌خواه، مخالفی با عزم راسخ غیرقابل‌تحمل است. کسی که نترسد و نشود خریدش، دشمن است.
لیو شیابو پس از مدتی بیماری به آخر خط مبارزه رسید. از این پس تصویر تخت خالی بیمارستان هم مثل تصویر صندلی خالی مراسم جایزه نوبل خار چشم حاکمان چین خواهد شد. بی‌شک زمامداران چینی همچنان با کسانی که بخواهند راه او را بروند برخورد خواهند کرد. اما نام لیو شیابو را نمی‌توانند پاک کنند - همان‌طور که آلمان نازی نتوانست نام کارل فون اوسیتسکی را پاک کند.

از وضعیت منطقه تا وضعیت اپوزیسیون در نگاه فرامرز دادرس کارشناس اطلاعاتی

Watch LIVE: GOP Establishment Hates Trump More Than MSNBC

نگاه پسرک کدر و بی‌روح است و همینطور که انگشتانش را می‌مکد، کف پا‌هایش را جابه جا می‌کند؛ کف پاهای برهنه‌اش.

مردمانی که در «جلاران» فراموش شده‌اند/سهم‌شان هفته‌ای دو تانکر آب است 

 : درست روبروی اتاق‌های کدر، بین زباله‌ها، وسایل اضافی و یک فیل نارنجی رنگ پلاستیکی که گویی تاب گرما را نداشته و روی زمین ولو شده است، پسرکی پشت یک درخت ایستاده و به ما چشم دوخته است؛ بدنش پر از لکه‌هایی سیاه است و در اندام‌هایی از بدنش ورم‌هایی به چشم می‌خورد. نگاه پسرک کدر و بی‌روح است و همینطور که انگشتانش را می‌مکد، کف پا‌هایش را جابه جا می‌کند؛ کف پاهای برهنه‌اش.

جاده در مقابل چشمانم می‌رقصد؛ پر پیچ و خم و رنگ آسفالت هم به خود ندیده است. تحفه جاده، خاکی است که با هر تکان ماشین در فضا پراکنده می‌شود. نگرانی برای آدم‌هایی که ممکن است؛ عبور کنند، معنایی ندارد؛ بندرت کسی از آن گذر می‌کند؛ به نظر می‌آید؛ جاده مدت‌هاست که رنگ رهگذری به خود ندیده است. در ابتدا تصور می‌کنید که راهی بیهوده طی می‌کنید، اما بعد از یک پیچ تند درست در جایی که جاده خاکی باریک می‌شود، خانه‌هایی سنگی و کاهگلی به چشم می‌خورد، درست در کنار پنل‌های خورشیدی که در سالهای اخیر به «جلاران» آورده شده‌است؛ روستایی مرزی در خراسان جنوبی با بیست خانوار وجود دارد که اغلب جمعیت آن کودک هستند. کودکانی که از تغذیه مناسب برخوردار نیستند و برخی از آنها نیز به بیماری‌ پوستی مبتلا هستند. 

خشکسالی با عمر ۱۲ ساله معیشت مردم روستاهای بخش مرکزی و استان خراسان جنوبی را با مشکل مواجه کرده است، مشکلاتی که در سایه فقر حتی حق تحصیل را از کودکان گرفته است؛ بیشتر کودکان تا کلاس ششم درس می‌خوانند و بعد از آن جذب کار می‌شوند که اغلب مشاغلی کاذب است، البته اگر شانس این را داشته باشند که کاری برایشان وجود داشته باشد.

حمام هر دو ماه یک بار
زن با یک دست بزغاله‌ای را بغل کرده و با دست دیگر پسرک را روی زمین می‌کشد، روسری را تا روی چشم‌هایش پایین کشیده، برای همین به راحتی نمی‌توان حدس زد چند سال دارد؛ پسرک اما با دو چشم درشت قهوه‌ای نگاه می‌کند. رنگ پوست پسرک را نمی‌توان تشخیص داد کدر است و گویی مدت‌هاست آب به آن نرسیده است.

صدای زن لرزان و سرماخورده است؛ تابستان در این نقطه از کشور بیرحم‌تر است؛ این را از پوست ترک خورده مردم روستا می‌توان حدس زد و گرمایی که نفس بند می‌آورد؛ باد شدیدی می‌وزد که حتی ایستادن را دشوار می‌کند. خاک فضای ساکت روستا را پر کرده است. پسرک سرفه می‌کند و زن با‌‌ همان صدای سرماخورده می‌گوید: «برق نداریم.» نگاهم روی پنل‌های خورشیدی ثابت می‌ماند. «به اونا نگاه نکن، اونا به هیچ دردی نمی‌خورن، فقط روزی یه ساعت بهمون برق می‌دن، تازه به شرط اینکه باطری‌هاش کار کنه که بیشتر موقع‌ها کار نمی‌کنه.» نوبت به کلمه حمام که می‌رسد می‌خندد؛ اما جمله «هر دو سه ماه حموم می‌ریم» را با خجالت بیان می‌کند. سهم مردم جلاران هفته‌ای دو تانکر آب است که کفاف مصرف آشامیدنی را هم نمی‌‌دهد و برای دیگر کار‌ها کافی نیست؛ شاید به همین خاطر است که پوست برخی کودکان زخم و خورده شده است.

مردم روستا گاهی تا چند روز آب کافی برای خوردن ندارند

زن پسرکی ۲، ۳ ساله در آغوش دارد. حرف می‌زند. لاغر است با پوستی تیره، چادر را روی سر کشیده است. موقع حرف زدن کمتر لبخند می‌زند، فقط یک دندان در جلوی دهان دارد. به روستا اشاره می‌کند، به بی‌آبی به خشکسالی به اینکه گاهی ممکن است؛ چند روز آب کافی برای خوردن نداشته باشند و منتظر شوند که با تانکر به آن‌ها آبرسانی شود. پسرک هر چند ثانیه در آغوش زن گریه می‌کند و بعد آرام می‌شود، زن می‌گوید: «نای گریه نداره، گرسنه‌ست، هیچی نداریم بخوره.» پسرک بازهم گریه می‌کند؛ ۲، ۳ سال بیشتر ندارد.

زن به سمت خانه‌اش قدم بر می‌دارد، دری کوچک و سیاه را باز می‌کند و وسط حیاط می‌ایستد و زل می‌زند به دوربین. دو اتاق کنار هم در حیاط است که فرش ندارد، در گوشه‌ای از اتاق چند ظرف پلاستیکی که تا نیمه از آب پر شده است به چشم می‌خورد و در کنار اتاق‌ها هم رختخواب‌هایی تلمبار شده، اما درست روبروی اتاق بین زباله‌ها و وسایل اضافی و یک فیل نارنجی رنگ پلاستیکی که گویی تاب گرما را نداشته و روی زمین ولو شده است؛ پسرکی پشت یک درخت ایستاده و به ما چشم دوخته است؛ بدنش پر از لکه‌هایی سیاه و پاهایش برهنه است و در اندام‌هایی از بدنش ورم‌هایی به چشم می‌خورد؛ نگاه پسرک کدر و بی‌روح است و همینطور که انگشتانش را می‌مکد، کف پا‌هایش را جابه جا می‌کند؛ کف پاهای برهنه‌اش. «باباش افتاده زندان ۱۰ میلیون می‌خواد تا آزاد شه، مامانش گذاشته و رفته، این تنها بچه مریض اینجا نیست، خیلیا این مشکلو دارن اما نمی‌تونن تا شهرستان درمیان برن برای درمان، خرج درمان با خرج رفت و آمد کلی می‌شه.»

تا ششم دبستان درس می خوانند

استخوان‌های صورتش زیر تیزی آفتاب برق می‌زند، نگاهش می‌کنم؛ کمی آن طرف‌تر ایستاده، خجالت می‌کشد؛ اما جلو می‌آید، خودش را به من و پدرش می‌رساند که حالا دارد به روستا اشاره می‌کند، به دیوارهایی که سالهاست ترک برداشته و به درخت‌هایی که خشک شده، باز چشمم روی پسرک ثابت می‌ماند، انگشتان کوچک پایش یکجا بند نمی‌شود، هوا آنقدر گرم است که کف پا‌هایم می‌سوزد. پسرک به من نگاه می‌کند و من زل می‌زنم به پابرهنگی پسرک. هوا آنقدر گرم است که کف پا‌هایم می‌سوزد. برادر بزرگتری دارد که از یکی از خانه‌ها بیرون می‌آید، شلواری طوسی بر تن دارد که بدلیل اندازه نبودن با سنجاق به کمر وصل شده است؛ مو‌هایش را از ته زده و تا کلاس ششم درس خوانده است، ادامه تحصیل نمی‌دهد، چون باید به نزدیک‌ترین شهر برود که کیلومتر‌ها از جلاران دور است و این هزینه‌ می خواهد که از توان خانواده‌اش خارج است. 

مرد در پاسخ به سوالم که چرا تعداد مردها کم است به این نکته اشاره می کند که مردها برای کار از روستا رفته‌اند و یک یا دو هفته یکبار برای دیدار خانواده خود به جلاران می‌آیند؛ البته اگر شانس بیاورند و کاری در شهرستان‌ها پیدا کنند، در غیر اینصورت که همینجا باید با خانواده خود در سختی روزها را سپری کنند؛ یا اینکه برخی از آنها مجبور می‌شوند به کارهایی غیرقانونی روی بیاورند که نتیجه‌ای جز زندان و پرداخت جریمه‌ نیست که اغلب آنها نیز از پرداخت ناتوان هستند.

او تاکید می‌کند: « ساکنان روستا در بهترین وضعیت دو یا سه راس گوسفند دارند و اگر یارانه نباشد، حتی قادر به تامین نان خود نیستند، آنها حتی برای آرد هم باید پول پرداخت کنند که در بسیاری از مواقع امکانپذیر نیست، شاید به همین خاطر است که گاهی در گرسنگی‌ها حتی خبری از تکه‌ای نان هم نیست.» در این روستا خانواده‌هایی تحت پوشش کمیته امداد هستند و از این طریق کمکهایی دریافت می کنند.

در روستا سرویس بهداشتی وجود ندارد؛ فقط یک سرویس بهداشتی صحرایی با چند سنگ درست شده است که در ندارد؛ اگر هم آب به اندازه‌ای باشد که امکان حمام وجود داشته باشد، مردم روستا در‌‌ همان زمان سنگ‌هایی را روی هم برای استحمام می‌چینند؛ مردم جلاران حتی همیشه قادر به شست و شوی لباس‌های خود نیستند. خانه های روستا خشت و گلی و فاقد استحکام لازم است و هیچ مقاومتی در برابر زلزله ندارند، این خانه ها در دامنه تپه ای قرار دارد و  کف خانه ها حدود یک متر از سطح زمین پایین تر است و برای ورود به خانه باید خم شد. در طول سفر بارها این جمله را از اهالی جلاران شنیدم؛ «مدت‌هاست فراموش شده‌ایم.»

سیل و طوفان و  در سیستان و بلوچستان 

سیل سیستان و  بلوچستان
خاک دست و پنجه نرم می کنند.
البته اینکه وقوع پدیده های آب وهوایی امری طبیعی است و بر کسی پوشیده نیست اما اینکه تا چه میزان زیرساخت ها و امکانات برای مقابله با این مشکلات از سوی مسئولان در این استان آماده است موضوعی است که جای بحث فراوان دارد.
به عنوان مثال با وجود اینکه چند ماه از وقوع سیلاب های زمستانی در جنوب سیستان و بلوچستان می گذرد و همه با مشکلات آن منطقه از جمله عدم وجود زیرساخت مناسب در محورهای مواصلاتی آن منطقه آشنا شدند اما تاکنون هیچ اقدامی برای رفع این مشکلات آنجام نشده است.
روز گذشته نیز بر اثر بارش باران و جاری شدن روان آب و سیلابی شدن مسیل ها ۳ مسیر در جنوب سیستان و بلوچستان مجدد مسدود شد که نکته جالب توجه اینکه این مسیرها در گذشته نیز بارها بر اثر بارندگی ها مسدود شده بود.
از همین رو شب گذشته بر اثر طغیان رودخانه ماشکید، محور سرباز به مهرستان از ساعت ۲۰ و محور ایرانشهر - خیرآباد و ایرانشهر- ابتر نیز از ساعت ۲۱ مسدود اعلام شد.
رئیس اداره راهداری و حمل و نقل جاده ای مهرستان در گفت و گو با خبرنگار مهر، اظهار داشت: مسیر مهرستان به سرباز که به دلیل وقوع سیل و طغیان رودخانه ماشکید از ساعت ۲۰ پنجشنبه شب مسدود شده بود، صبح امروز بازگشایی شد.
محمد صالح باران زهی افزود: متاسفانه پس از وقوع هر بارندگی و جاری شدن سیل محور مهرستان به سرباز مسدود می شود.
این در حالی که است که برطبق اعلام سازمان هواشناسی سیستان و بلوچستان میزان بارندگی در مهرستان، چاهوک ۷ میلی متر گزارش شده است.
البته با یک مراجعه کوچک به این منطقه متوجه می شویم که دلیل اصلی این موضوع عدم تکمیل پل «ماشکید» است که مدتی است به صورت نیمه تمام رها شده است.
اما با این وجود ای کاش خسارات فقط به همین قطع شدن محورهای مواصلاتی خلاصه می شد و مشکلات دیگری همچون خسارت به منازل مسکونی و بخش کشاورزی ایجاد نمی شد.
تخریب ۱۰۰۰ منزل و آبگرفتگی ۴۰ درصد منازل ایرانشهر
: بر اثر طوفان و بارندگی شدید روز گذشته در محدوده شهرستان ایرانشهر ۵۰ تیر برق شکست که در پی آن ۲۵ روستای سطح این شهرستان با مشکل قطعی برق مواجه شدند.
وی افزود: البته با تلاش و اقدام به موقع ماموران اداره برق و آمادگی که از قبل وجود داشت مشکل ۱۰ مورد از این روستاها تا پایان وقت دیشب برطرف شد و در حال حاضر تلاش نیروهای امدادی برای رفع نقص بقیه روستاها ادامه دارد.
وی با اشاره به اینکه بارندگی حدود یک ساعت استمرار داشت، ادامه داد: همچنین طوفان شب گذشته با توجه به قطعی برق موجب قطع شدن آب ۵۰ روستا نیز شد.
نبی بخش داوودی گفت: همچنین بارندگی بی‌سابقه روز گذشته به حدود یک هزار خانه در سطح شهرستان ایرانشهر بین ۴۰ تا ۹۰ درصد تخریب وارد کرده است.
وی با اشاره به اینکه در پی این شرایط جوی ۴۰ درصد منازل مرکز شهر و بخش مرکزی ایرانشهر نیز دچار آبگرفتگی شد، افزود: خوشبختانه با توجه به اعلام قبلی سازمان هواشناسی آمادگی لازم برای مقابله با این شرایط جوی در سطح شهرستان وجود داشت.
وی خاطر نشان کرد: در حال حاضر تمامی نیروها و دستگاه‌های امدادی شهرستان ایرانشهر در حال آماده باش هستند و خدمت‌رسانی همچنان  ادامه دارد.
البته این خسارات فقط مربوط به یک روز بارندگی و یا بهتر بگویم مربوط به یک ساعت بارندگی است این در حالی است که سازمان هواشناسی سیستان و بلوچستان اعلام کرده است بارندگی ها امروز عصر و امشب هم ادامه دارد.
سیل و طوفان در سیستان و بلوچستان ادامه دارد

چندسال پیش(ویژه ابوالحسن بنی صدر) قسمت پنجم(چهره اسناد) محمد شوری

چندسال پیش(ویژه ابوالحسن بنی صدر) قسمت پنجم(چهره اسناد) محمد شوری  

چندسال پیش(ویژه ابوالحسن بنی صدر) قسمت پنجم(چهره اسناد)
محمد شوری
 

بی تردیدازمیان کاندیداهای دوره اول ریاست جمهوری،دکترسیدابوالحسن بنی صدرقابل اعتمادتر،باسوادتروکامل تربود.
باوجود عدم کفایت سیاسی توسط مجلس،و خلع یدازایشان،وجوسازی خناسان وآلودگی سیاسی و ادامه آن تاالآن،هم ازنظرکیفی وهم کمی تعدادآرای وی هنوزحرف اول رامی زند!
احساس عمومی وطبیعی آحادملت این بودکه بنی صدراولین رئیس جمهوراین جمهوری ست.
شایدالان که به عقب نگاه کنیم باخودمان بگوئیم:
بنی صدرباکاندیداشدن اشتباهی استراتژیک کرد!و او می بایست یک دوره متوالی صبروبا پشتوانه قوی تروشناخت بهترنسبت به افراد،واردصحنه مدیریتی کشورمی شد.
درهرصورت وضعیت کنونی وفعلی انقلاب۵۷_ که درشکل جمهوری اسلامی ادامه حیات داد_متاثرازعدم شناخت کافی مردم به مهندسین انقلاب بود.
درهیاهوی تب انقلاب،مردم باانبوهی ازگروه ها وافراد،وباسوابق خاص روبروشدندکه آنهاراتا آن زمان نمی شناختندواطلاعات وآگاهی شان جزاندکی بیش نبود.
این گروه هاوافرادهم دغدغه حفظ انقلاب را داشتندوهم خودراقیم وولی برتر!
وازمیان این همه،روحانیت توانست کل انقلاب راباسوء استفاده ازاحساسات مذهبی مردم به نفع خودمصادره به مطلوب کندولذاغیرخودرا که می خواست درعرض آنان عرض اندام کند؛ نمی پذیرفت.
روحانیت غیرخودرادرطول ودنباله می خواست وهرکه غیراین مسیرمی رفت غیر خودی ودرنهایت سرکوب می شد.
خط مشی وتفکرمعلوم بود:همان چیزی که هاشمی رفسنجانی درمصاحبه اش گفت:
اسلام فقاهتی که متکی برفقه است.
دوقطبی که هنوزهم هست:
یک قطب،قطب ولایت فقیه که همه مردم و نیروهای سیاسی واحزاب رامطیع وگوش بفرمان می خواهد.
وقطب دومی که خود متکثراست ازتضادو تفاوت ها!
سوء مدیریت درفضایی رشدمی کندکه درآن تملق وریاکاری،خریدارداشته باشد؛وپایان انقلاب بهمن۵۷،این ایستگاه شد.
نمونه واضح وبی پرده اش کسانی هستندکه آنگونه ازهمسرسعیدامامی بازجویی کردندو همگان فیلم بازجویی اش رادیده اند…این هادر مرکزقدرت یعنی»واجا»ویابقول بنی صدر «واواک»قرارداشتند.واتفافا کسانی چون کلاهی وکشمیری هم درزیرعبای همین روحانیت توانستندچنین فاجعه هایی راخلق کنند.
اسنادرنظام ج.ا،خیلی اهمیت داردودستیابی به آن می توانست ومی تواندنقاب خیلی هارا کناروپشت پرده هارابه نمایش بگذارد.
اسنادچهره تاریخ است!
دستیابی به اسناد_آنهم اسنادساواک ومراکز مهم_درسال نخست انقلاب،بسیارحیثیتی و نقش بسزایی برای طیف های مختلف سیاسی داشت.این دستیابی هنوزهم اهمیت ویژه دارد وماتاالان_که۳۸سال ازعمرج.ا،می گذرد_بااین دست ازحوادث ازنوع سال اول انقلاب روبرو هستیم وهمین نیزسبب سکوت عده ای  وباج خواهی  عده ای هم شده است!
آنچه درزیرمی خوانیدهمه قضایانیست وبرای شناخت وتکمیل پازل،بایدیک غوردیگرکردو منابع دیگرراهم دید.
مادراینجاقضاوت نمی کنیم.خواننده خوددر لابلای همین سطورمی توانددرک خودرابدست آورد.
گفتنی ست آنچه در[کروشه]می خوانید  استنباط شخصی نویسنده ازمتن است و حاشیه ای ست جداگانه که دراصل خبر نیست.
این مجموعه قسمت بعدی هم دارد.
محمد شوری
نویسنده وروزنامه نگاربیکار
تیرماه۱۳۹۶ 
@shoorijezehmohammad
 
[چرب وشیرین بودن راه رجایی!]
روزنامه صبح آزادگان۷بهمن ۱۳۵۹
حرف های هاشمی رفسنجانی دریک مصاحبه:
س:
اینطورکه ازنوشته های روزنامه های ایرانی برداشت می شوددرایران۲خط سیاسی وجود دارد.یکی سیاست بنی صدراست ودیگر دولت رجایی.به نظرشماکدامیک ازاین دوخط ادامه انقلاب ایران است؟
ج:
من نظرم رامکررگفته ام.البته من تاحدودی می پذیرم که دوجریان درایران وجودداردواین دو جریان فکری است پیش ازآنچه که سیاسی محض باشددوبینش است.این دوبینش الان در دولت آقای رجائی ودراطراف آقای بنی صدر بچشم می خورد.ازنظرشخصی من بینش صد درصداسلامی وخالص وفقاهتی که متکی بر فقه اسلام باشدموردقبول است که طبعاازنظر من راه آقای رجائی می چربد.
 
[کپی نبوداصل نامه بود] 
روزنامه جمهوری اسلامی۳۱اردیبهشت۱۳۶۰
مصاحبه مطبوعاتی بهزادنبوی:
وزیرمشاوردراموراجرایی درموردخروج اسناد سری وزارت خارجه ومسائلی درارتباط بااین موضوع گفت:
دوروزقبل،شخصی درحالی که ازوزارتخانه خارج می شده است،یک مجموعه اسنادسری وطبقه بندی شده راباکیف خودحمل می کرده  که دراثرتحقیقات به عمل آمده اسم این شخص آقای فضلی نژاداست که ازدفترریاست جمهوری حکم داشته ولی چون حکم خودرا نشان نداده است،اطلاعیه ای که وزازتخارجه داده بوداشاره ای به این حکم نداشت ولی بعدا بااطلاعیه ای که دفترریاست جممهوری داد معلوم شدکه بادفترریاست جمهوری ارتباط داشته است که باشخصی بنام اسماعیل ناطقی که یکی ازمدیرکل های وزارت خارجه است ارتباط داشته واسنادراازوزارتخارجه بیرون آورده است وازجمله این اسنادکه خیلی مهم است یکی پرونده شخصی بنام»کاظم رجوی»است درارتباط بارژیم سابق وساواک بوده ودراین رابطه مستمری می گرفته است و عجیب آن است که درموارددیگراکثرافتوکپی پرونده هابرده شده امادرمورداین پرونده واین فرداصل نامه وپرونده کاظم رجوی درحال خارج شدن بوده است که مامورین هم ایشان (فضلی نژاد) وهم ناطقی مدیرکل وزارتخارجه رابازداشت کرده وتحقیقات دراین زمینه ادامه دارد.واینکه  تاامروزارتباط این فردودفتر ریاست جمهوری عنوان نشده بودبه این دلیل بودکه مساله ازنظرمقامات مسئول روشن نبود وبعدازروشن شدن البته چیزی ازجرم این افراد کاسته نمی شودچراکه اولاکانال ارتباطی ایشان(بنی صدر)درست نبوده واگرریاست جمهوری نیازی به سندی داشته باشندمستقیما بانخست وزیری تماس می گیرندونخست وزیری سندرادراختیارایشان قرارمی داد.
مهندس بهزادنبوی درپاسخ به این سوال که در رابطه بااین قسمت ازسخنان نماینده نجف آباد (محمدمنتظری)که درمجلس شورای اسلامی که گفته است:
«دفتری هست بنام دفترانقلاب که اسناد وزارتخارجه درزمان وزیرخارجه سابق(یزدی) خارج کرده اندوبعدهم که بافشارآقای رجایی برگردانده شده ۳۰۰پرونده ازآن گم شده است»اظهارداشت:
بله،چنین مساله ای واقعیت داردویک سری اسنادبه مناسبت برگزاری کنفرانس بررسی جنایات آمریکاازوزارتخارجه بیرون برده شده است(حدوددوکامیون)که آخرین مقراین اسناد درنخست وزیری درقسمت دفترامورانقلاب بوده که این دفترامورانقلاب زیرنظرآقای مهندس چمران اداره می شده وبعداکه ایشان رفتندومعاون تحقیقات واطلاعات آقای رجایی (تهرانی)مسئولیت این دفتررابرعهده گرفتند.این اسناددریک اطاق بسته بودومعاون تحقیقاتی آقای رجایی عینااین هارابه وزارتخارجه منتقل کردوظاهراآنطورکه گفته می شود۳۰۰سندیاتعدادی بیشتریاکمترازاین سندهانیست که مشغول بررسی هستندکه هر وقت نتیجه بررسی هامشخص شودبه اطلاع عموم خواهدرسیدولی شخص بخصوصی را فعلانتوانسته مشخص کنند.
[توجه!
کاظم رجوی،برادرمسعودرجوی است که در سال نخست انقلاب ازطرف جمهوری اسلامی نمایندهٔ دائم ایران دردفتر سازمان ملل متحد درژنوشدولی بدلیل آشکارشدن اسنادهمکاری اوباساواک به ایران بازنگشت وسرانجام در تاریخ۲۴آوریل سال۱۹۹۰نزدیک خانه اش در کوپه ژنوتروروکشته شد. 
 
[تعبیرسرقت؛دردادگاه معلوم می شود]
روزنامه انقلاب اسلامی۲خرداد۱۳۶۰
آیت الله بهشتی(دریک مصاحبه):
س:
آقای دکتر!
شورای عالی قضایی تاچه حددرجریان سرقت اسنادسری وزارت امور خارجه قراردارد؟
ج:
برای من تعبیرسرقت هنوزازنظرقضایی و اخلاقی به این عنوان قابل طرح نیست.
به عنوان سرقت قابل طرح نیست.این سوال به این عنوان قابل است کسانی به وزارتخارجه رفته اندوباتبانی بایکی ازماموران آنجامقداری ازاسنادراگرفته اندکه به خارج از وزارت امور خارجه ببرند،طبیعی است که اولین سوال این است که چه مجوز قانونی برای این کارخود داشته اندواین کاررادادگاه خواهد کردونتیجه را باتحقیق کافی به اطلاع عموم خواهدرساند.
[توجه!
نتیجه وسرنوشت خیلی ازاتفاقات ورویدادهای مهم ابتدای انفلاب ودهه۶۰وهمینطورحال حاضرهیچگاه درنظام ج ا،بطورقطعی معلوم نشدونمی شود!!
موسوی اردبیلی وقتی حادثه۱۴اسفندشد،گفت: سرنخ این حادثه دردست ماست؛وماهنوزبعداز ۳۸سال به ته نخ(که کلاف سردرگم شده وگره اش کوروکورترمی شود)نرسیده ایم!!
اسنادگره کورتاریخ رابازمی کند.]
 
[مساله،مساله حذف رئیس جمهوری است]
روزنامه کیهان۲خرداد۱۳۶۰
اطلاعیه روابط عمومی دفترریاست جمهوری
ازسوی روابط عمومی دفترریاست جمهوری اطلاعیه زیرمنتشرشد:
دروضعیت بحرانی کنونی کشورودرشرائطی که همه آگاهان وفاداربه جمهوری اسلامی ایران،مصالح کشوروضرورت استمرارانقلاب رابحق درحاکمیت قانون وتعادل سیاسی در جامعه تشخیص داده اند،باکمال تاسف جامعه هنوزباادامه سیاست های تشنج زاوبی توجهی عنادآمیزبه موازین قانونی مواجهه است.این بی توجهی بخصوص درارگان های دولتی در برابراختیارات قانونی رئیس جمهوری وریاست قوه مجریه چشم گیراست،برخوردهای غیر منطقی وغیرمسئولانه نسبت به مامورین و نمایندگان دفترریاست جمهوری ازناحیه  مقامات دولتی سیری روزافزون پیداکرده واز حالت استثناء خارج شده است.اگراشکال تراشی برسرراه انجام وظایف قانونی ریاست جمهوری زمانی بدورازبخشنامه های غیرقانونی وممانعت،بررسی ونظارت نمایندگان رئیس جمهوربکارارگان های مسئول محدودمی شد، امروزاین پدیده درروندرشدیافته خودبحدی است که معاون غیرقانونی وزارت امورخارجه درتوضیح خودظاهرفریب مشاورالیه ازریاست جمهوری منتخب مردم رسیده است.اگرچه بنا بقول رئیس جمهوری مساله مساله حذف رئیس قوه مجریه است.ازروزنخست هم همین برنامه راداشتندبلحاظ اینکه مردم جسارت کرده ودرانتخاب رئیس جمهوری بدلخواه این آقایان رای  ندادو….ومردم آگاه ایران به تلاش سازمان یافته چندجانبه علیه رئیس جمهور منتخبشان واقف هستند،مالازم می دانیم ضمن جلب توجه همیهنان به عواقب صحنه سازی های این دست نشاندگان غیرمسئول،و… غیرمسئولانه صداوسیمادرانعکاس وپخش مطالب بی اساس آن برای روشن شدن اذهان عمومی توضیحات ذیل رابه آگاهی عموم برسانیم:
۱_اجرای وظایف قانونی ریاست جمهوری در ریاست برقوه مجریه وتوجه به مسئولین که رئیس جمهوربه موجب قانون دربرابرملت دارد ایجاب می نمایدکه حداقل امکانات برقراری نظارت کلی ازناحیه ایشان برمدیریت اجرائی فراهم آیدواین امرمستلزم تحقیق درباره مسئولین وبررسی پرونده هاومدارک وسوابق اجرای کارهامی باشد.
۲_ازآنجائیکه تعمیم نظارت وبررسی مستقیم رئیس جمهوری برتمام اموردرسراسرکشوربه تنهائی عملی نیست لذارئیس جمهوری نمایندگان مورداعتمادرابرای تحقیق وبررسی مامورمی کندکه مسئولیت آنهاناشی  از اختیاری است که رئیس جمهوربرای انجام وظایف خودبه آنهاتفویض کرده است.
۳_مساله بررسی پاره ای ازپرونده هادروزارت امورخارجه که معترضین این چنین درباره آن جنجال براه انداخته اندیکی ازمواردرسیدگی به سوابق اشخاصی است که بایستی مورد بررسی وتحقیق ریاست جمهوری قرارمی گرفت ورئیس دفترریاست جمهوری بااستفاده ازاجازه مخصوص رئیس جمهوری حکم ماموریت ماموراعزامی راصادرنموده است.
۴_کاربررسی ماموراعزامی بااطلاع ونظارت یکی ازمسئولین رسمی وزارت امورخارجه انجام گرفته است وتعدادمحدودی فتوگپی از مواردموردنیازدراختیاراین مامورقرارداده شده که درموقع بررسی به مشاوره ضبط کیف دستی  نامبرده هیچگونه صورت برداری از محفوظات کیف به عمل نیامده است وچنانچه ازتبلیغات سازمان یافته مخالفین ریاست جمهوری دررسانه هامشهوداست…ونوع مدارک موردبرسی انواع سوء استفاده تبلیغاتی به عمل آمده است.
درخاتمه ازآنجایی که مابرسرآن نیستیم که در شرایط حساس واستثنایی کنونی به همه اظهارات مفسدانه که ازرسانه های عمومی پخش می گرددپاسخ دهیم امیداینکه همه مردم بابرخورداری هوشیارانه به این شبوه های کهنه تخریبی مقابله نمایند.
والسلام 
روابط عمومی دفترریاست جمهوری
 
[بنی صدربایدبه سوالات ماپاسخ دهد!]
روزنامه کیهان۲خرداد۱۳۶۰
یک مقام آگاه دروزارتخارجه:
تاکنون۲۰۰پرونده سری ازوازرتخارجه سرقت شده است.
یک مقام آگاه دروزارت امورخارجه طی یک گفتگوباخبرنگارکیهان پرده ازسرقت اسنادو مدارک رسمی ومهم وزارتخارجه برداشت و گفت:
دررابطه باسرقت اخیرودستگیری عوامل سرقت ماپس ازکنترال پرونده های محرمانه وسری دریافتیم که تاامروزبیش از۲۰۰پرونده ازاین سری پرونده هاازوزارتخارجه به سرقت رفته است.
وی افزود:
امیدواریم بازپرس دادگاه انقلاب بادستگیر شدن عوامل سرقت دقیقابه این مساله رسیدگی کندوروشن نمایدکه این پرونده ها برای چه اغراضی به سرقت  رفته وعاملین اصلی آن چه کسانی هستند.
این مقام البته افزود:
البته دست های مخفی درکاراست وماتااندازه ای توانسته ایم شبکه آنراکشف کنیم.برای پاسخ دادن به یک سری سرقت هابایدوزرای خارجه سابق واسبق پاسخگوباشند.
وی آنگاه بااشاره به پرونده های مسروقه گفت:
علاوه برپرونده های محرمانه وسری مسروقه که بععضابسیارمهم وبه منافع مادرخلیج فارس ارتباط داشته،اموال زیادی نیزازوزارتخارجه وسفارتخانه های ایران درخارج به سرقت رفته اندکه ماداریم دقیقاآنهارارسیدگی می کنیم و درآینده نزدیک گزارش آنرابه ملت قهرمان ایران تقدیم می کنیم.
این مقام مطلع درپاسخ به جوابیه دفترریاست جمهوری گفت:
عمل مادرچهارچوب قانون ومقررات واخلاق اسلامی است.ماسوالهایی راازبرادربنی صد کرده ایم که بایدپاسخگوباشند،ولی توقع نداشتیم که دفترایشان درپاسخ ماپاسخ ناصحیح وناروابدهند.درهرحال هم اکنون مساله دردست رسیدگی مراجع قضایی است که آنهاپس ازرسیدگی نتیجه رابه اطلاع مردم خواهندرسانید.
 
 [فساداخلاقی دربین بوده است؟!]
روزنامه کیهان۲خرداد۱۳۶۰
اطلاعیه انجمن اسلامی وزارت امورخارجه دررابطه باسرقت اسناد
انجمن اسلامی وزارت امورخارجه درمورد ربوده شدن اسنادی ازاین وزارتخانه اطلاعیه ای بشرح زیرمنتشرکرد:
ومکرواومکرالله واِلله خیرالماکرین
باردیگرمشیت واراده باری تعالی برآن تعلق گرفت که پرده ازچهره منافقین وخیانتکاران به اسلام وایران برداردوماهیت کثیف وضد مردمی آنهارابرملت غیوروشهیدپرورایران بر ملاسازد.آنچه درارتباط باسرقت اسنادسری وطبقه بندی شده برای انجمن اسلامی وزارت امورخارجه ونیزامت مسلمان ورزمنده ایران مطرح است اینکه:
۱_آیااین اولین باربوده که چنین اسنادی به خارج ازوزارت امورخارجه منتقل می شده است؟وآیاآقای ناطقی به تنهایی بدین کار مبادرت می نموده است؟ویابرعکس یک باند قوی ومجهزوبابر نامه ریزی قبلی بدین کار مبادرت می نموده اندکه آقای ناطقی عضوی ازاعضای آن است؟وآیامساله صرفابه همین جاختم می شده یاتخلفات مالی واداری و فساداخلاقی نیزدربین بوده است؟
۲_آیاهدف ازربودن وسرفت اسنادمزبورواسناد مشابه،آن نبوده است که برادران مومن و مکتبی ماازدست یافتن به سوابق کثیف خود فروختگانی چون رجوی ساواکی محروم گردیده بالنتیجه ساخت وزارت امورخارجه دست نخوده باقی بماند؟
۳_آیاهدف این نبوده است که بادردست داشتن سوابق افرادبعدابتوانندنسبت به تهدیدوتطمیع آنهااقدام نموده ازآنهابندگان مطیع وسربزیرساخته،درجهت خواست های خودعمل نمایند؟
۴_پیداشدن اسنادساوکی بودن کاظم رجوی ازکیف خودآقایان وانتصاب وی به سفارت با علم به این موضوع بیانگراین نیست که آقایان به گروهک هاباج سیاسی می داده اند؟وآیادر بودن این اسنادوطرح ریزی آن دست گروهک هادرکارنمی باشد؟
۵_حال که پیش بینی برادران مابه حقیقت پیوسته وصلاحیت مدیریت سابق وزارت امور خارجه وازجمله آقای ناطقی مسئول هیات پاکسازی روزبروزبیشترموردسوال قرارمی گیردآیاتجدیدنظراساسی وقاطع درامرپاکسازی وزارت امورخارجه وبخصوص رسیدگی به پرونده دارودسته قطب زاده بیش ازبیش ضروری نمی نماید؟
بااطلاع وشناختی که ماازدرون وزارت امور خارجه وهم چنین ازماهیت کثیف و عملکردهای غیرقانونی حضرات داریم معتقدیم که پاسخ به تمام سوالات بالامثبت وقابل اثبات است.لذاماضمن اعلام پشتیبانی خوداز دادستانی انقلاب اسلامی ازمقامات قضائی مسئول خواستاریم:
۱_به هیچ وجه من الوجوه تحت تاثیرجوسازی ها،فشارهاوشانتاژهای وارده ازسوی دفاتروگروهاواشخاص قرارنگرفته باکمال دقت وبی نظری موضوع راپیگیری نموده ماهیت پلیداین جریان راکه دردروزارتخانه هانیزسابقه داشته است کشف وافشانمایند.
۲_طبق اطلاع موثق کراراازسوی شخصیت ها ودفاتروگروه هافشارهایی واردمی شودکه مجرمین رابیش ازرسیدگی به جرمشان آزاد نمایندوازآنجاکه خوداین فشارهانشانگرآن است که مساله مساله یک جریان خطرناک واز قبل طراحی شده بوده ومنحصربه وزارت امور خارجه نمی باشد.
ماازدادستانی انقلاب قاطعانه تفاضاداریم تاامت شهیدپرورایران رادرجریان این مسائل قرارداده عاملین جوسازی وشانتاژرابه مردم معرفی نمایند.
 
[بایدونبایدگفت؟]
روزنامه اطلاعات۲خرداد۱۳۶۰
سخن روز
مساله سرپوش گذاشتن برماجرای وزارتخارجه است؟!
بدون آنکه بخواهیم مقابله به مثل کنیم،جفا کنیم ومتقابلاحمله وهجوم رادردستورروزانه کارخودقراردهیم،چنانکه دیگران قرارداده اند، آغازکرده اندودوباره به آفرینش فضای اجتماعی بعدازحوادث۱۴اسفندوقبل ازپیام امام مشغولندتنهابه همان دلیل که:»…بایدگفت.»نکانی چنددررابطه باوقایع روزهای اخیررامطرح ساخته وامیدواریم نوبت به ماکه می رسدپای قانون»نبایدگقت»!قانون»تخریب وجوسازی:قانون»حذف»بمیان کشیده نشود…
درهرحال،همانطورکه بخاطرداریدچندی پیش درمحل ساختمان وزارت خارجه _که هنوزجزء وزارتخانه های یتیم است_اتفاق افتاد.کسی راهنگام خروج بازرسی کردندوپس ازآنکه  اسنادمحرمانه آن وزارتخانه رادست وی یافتنداوراناچاربازداشت کرده وموردتحقیق وبررسی بیشتری قراردادند.معلوم شدکه «انتفال این اسناد»محرمانه نیزبطریق کاملا محرمانه ای انجام گرفته!کسی یاکسانی از مسئولین وکاربدستان وزارتخارجه هم دراین نقل وانتقال محرمانه شریک ودخیل بوده اند. درمیان این اسنادوجودبرخی سندهای مهم تر وسوال برانگیزوضعیت راپیچیده ترنشان دادوکاررامشکل ترکرد.
دراین اثناء دفترریاست جمهوری طی اطلاعیه ای اعلان کردکه شخص بازداشت شده به آن دفتر وابسته بوده ودراین مورددستورنیزداشته است!بدین ترتیب مشکل دوتاشدوفی الواقع صدتا!
اینست که نامه ای ازسوی معاون فعلی وزارتخارجه خطاب به رئیس جمهوروفرمانده کل قوانوشته شدوپرسش هایی دراین رابطه مطرح گردید.ازجمله این پرسش هااینست که شخص بازداشت شده چراخوددرابتدای امراز وابستگی بدفترریاست جمهوری حرفی نزده؟چه کسی به اوحکم داده؟چراوبه چه مجوزی؟انگیزه وهدف نهایی چه بوده؟چرابدون اطلاع ومشورت بامسئولین؟وبالاخره مگرمی توان اسنادمحرمانه راآنهم دراین شرایط که دیگر شرایط روزهای پس از۲۲بهمن نیست،چنین ساده وراحت برداشت وبرد؟وازاین قبیل پرسش ها.
دراین میان ناگهان روزنامه مدافع شخص بازداشت شده یک مصاحبه اختصاصی ولابد اتفاقی!انجام دادوبزرگترین تیترخودرا بدین پیشنهاداختصاص دادکه»سالم ترین راه بدون بحران اینست که همه موافقت بکنند.به مردم مراجعه کنیم وبا آرای عمومی آنچه بایدبشود،بشود»…
درادامه یادداشت می خوانیم:
مامی خواهیم فقط این پرسش ناقابل راطبق «قانون بایدگفت»بگوئیم وبپرسیم که طرح این پیشنهاددرست پس ازوقایع اتفاقیه اخیرچه چیزی رادرذهن تداعی می کند؟
آیاطرح مراجعه به آراء عمومی که قطعامنظور ازآن برگزاری یک»رفراندوم سراسری»است، واقعامحض رضای خداوخلق خداوفقط به قصد»خروج کشورازبن بست کنونی»انجام می گیرد؟!
چگونه است که روزهای پیش وپیش تر، روزهای پس ازحوادث۱۴اسفندوروزهایی که قطعا»بن بست»هابن بست ترازامروزبود!چنین طرحی پیشنهادنمی شد؟
همه ماآن فضای مسموم پس ازوقایع دانشگاه رابخاطرداریم.آیاآنروزبن بست بودیاامروز؟آنروزنه هنوزامام سکوت راشکسته بود،نه پیام ایشان وراه حل های طرح شده درآن پیام اعلام شده بودونه هیاتی برای رسیدگی به اختلافات ومنشاءاختلافات مسئولین امرفراهم آمده بود.آیاآنروزهمه چیزدربن بست افتاده بودیاامروز؟
هیچکس نمی تواندمنکراین واقعیت شودکه آنروزهاباآن شرایط خاص،باآن روزنامه هاو تیترهای صریح وفحش های علنی آزاد!بسیارخطرناکتر،حساستر،وپیچیده تربودوبن  بستهاازهرسوآشکارتر،نزدیکترونفوذ ناپذیرتر.
پس چه شده که است که رفراندوم ناگهان در وضعیت کنونی وامروزی طرح می شود؟…
چرانبایددرذهن هاچنبن تداعی شودکه طرح ناگهانی چنین پیشنهادی آنهم به این درشتی!وباتوجه به تکرارآن(باوجوداینکه پرهیزازتکرار تیتر،بخصوص تیتراول،آنهم وقتی یک روزفاصله هم درمیان باشد،جزوالفبای کار مطبوعاتی وتخصصی بشمارمی رود)،بیشتراز آنکه فقط بخاطرمحتواومضمون طرح وتیتر باشد،بخاطرآنست که وقایع اتفاقیه در وزارتخارجه وانتقال محرمانه اسناد،ازذهن جامعه زدوده شود،فراموش گرددوسرپوشی روی آن حادثه مهم بخصوص  پرسش های مطروحه پس ازآن گذاشته شود؟
 
[دزدحاضر،بزحاضر،واتومبیل شماره۹۲۹۴۲ حاضر؛فاقطعواایدیهما!]
روزنامه کیهان۲خرداد۱۳۶۰
طی نامه ای خطاب به مسئولین کشور
نماینده اهواز،نسبت به جریانات اخیردر وزارتخارجه وبانک مرکزی هشدارداد.
متن کامل نماینده مردم اهواز(محمدکیاوش)به شرح زیراست؛
باسم رب المستضعفین
اخطارفوری به مسئولین امور.هشداربه ملت شریف ایران واستمدادازبرادران متعهدمسلمان دربانک ها
لابدشمامردم قهرمان پرورمطلع شدیدکه آقای اسماعیل ناطقی مدیرکل امورکنسولی ورئیس اداره پاکسازی وزارت امورخارجه!!همراه بادو نفردیگروباهمکاری راننده اتومبیل۹۲۹۴۲تهران، درحین سرقت اسنادمحرمانه وطبقه بندی شده اداری ازوزارت امورخارجه دستگیرشدند ودرمیان این اسنادمدارکی بودمربوط به همکاری کاظم رجوی برادرمسعودرجوی با ساواک ومدارکی مربوط به سازمان مجاهدین خلق ونیزمدارکی مربوط به خیانت های بعضی کاردارهاوسفراکه هنوزهم آرم شیروخورشید بکارمی برند!گرچه درحکومت جمهوری اسلامی باوجودحکم قاطعی چون»السارق والسارقه فاقطعواایدیهما»تااین حدجسارت و بدترازدزدسرگردنه هابودن عجیب است،ولی عجیب تراینکه دراثرسهل انگاری وبی تفاوتی بعضی ازهاکاربجائی رییده است که هرکس در این مملکت دست به پلیدترین عملی می زند فوری ازسران،طرفدارپیدامی کندومساله را آنچنان ماست مالی می کنندکه «شتردیدی، ندیدی»امیرانتظام به اتهام جاسوسی دستگیر می شووباآنهمه اسناد،نهضت آزادی هواراپس می بیندوعضویت اورادنهضت انکارمی کندو خودراتبرئه می نماید.ولی تاجورامناسب می بینیدوبعضی ازمردم رافراموشکارازجریانات دولت موقت،فوری خودراشریک جرم معرفی می نمایدو»هل من مبارز»می خواندوسینه سپرمی کند.
وامروزعجیب است:دزدحاضر،بزحاضر،و اتومبیل شماره۹۲۹۴۲حاضر،اسناددرحال سرقت وفتوکپی گرفته شده حاضربازفلان دفتراعلام می داردکه این دزدی مجازبوده وطبق ابلاغ رسمی!!این ماموریت!!بدستورما انجام یافته!!وعجبا،متلی لااعجب ولی»مافات مضی»اماآنچه لازم باخطاروهشداراست اخطار به مسئولین امروهشداربه ملت شهیدپرورایران است که درحاضرمدارک بسیارمهمی در کمیسیون غارت اموال ملی،راجع به دزدی های شاه ملعون وخاندان خبیث اووپرونده خود مسعودخان رجوی که ازدرباربه بانک منتقل شده(همراه باسایراسناددربار)موجوداست، حتی درذیل یکی ازبرگ هانوشته شده»این رجوی کیست که شمااین همه درباره اوتوصیه می کنید»که اعدام نشود».(بخط خودشاه ملعون)ونیزپرونده بعضی هاکه خودراپاک و پاکیزه معرفی کرده اند…وشایدمهم ترازهمه اینها،پرونده واسنادبیانیه الجزائراست که اگر حتی برگی مفقودشود،هستی ملت وشرف امت لکه دارمی شودواسنادمهمی درکمیسیون رسیدگی به ۲/۱۰میلیارداختلاف مالی ایران و آمریکاواسنادی ازمخارج دویست هزاردلاری بعًی هاواسنادمربوط به ثروت مملکت که به صورت ارزدرسایرکشورهاست ورمزهایش در دست بعضی ها!تلاش وکندوکاوبعضی هاتا ساعت یک ودونیم شب هاکه اجراشان ماجور!
مسئولین،امت قهرمان وبرادران متعهدومسلمان بانک مرکزی!این هستی وآبرووحیثیت ملت انقلابی بدست شماسپرده شده،شماکه انقلاب اسلامی راباایثارمال وجان وپست ومقام خویش به اینجارسانیده اید،همچنان بایدحفظ کنیدکه»فلااقتحم العقبه».
من بنام ملت ازدادستان محترم کل کشور خواستارم تااین پرونده هاخدای ناکرده به سرنوشت پرونده های وزارت خارجه گرفتار نشده وجزمحموله دوکامیون  پرونده های سابق درنیاید،دریابیدبیت المال رامباداکه چون صبح شودکه بزودی نزدیک است وگردوغبار بخوابدلاجرم دزدرفته باشد.
سیدمحمدکیاوش،نماینده مردم قهرمان اهواز
 
[به گاووگوسفندکسی برنخورد!]
روزنامه انقلاب اسلامی۲خرداد۱۳۶۰
مصاحبه مطبوعاتی بنی صدر
سوال:
دررابطه بابحث آزادی که چندشب پیش تلویزیون انجام شده ونشان داده شده است نظرتان چیست؟
رئیس جمهور:
من ازوقتی که درخارج هم بودم بحث آزادراراه انداخته وبه داخل هم که آمدم روزهای اول موضوع آنرامطرح کردم وامام هم موافقت کردندوبه من گفتندکه من ازاینطرف باشم و دیگران هم ازطرف دیگربیایندومباحثه کنیم.
خوب هرزمان یک عده ای که این بحث آزادرا باب طبع خودشان نیافتندمانع انجام آن شدند. دفعه آخر،(اگرشمابه مطلبی که درپاسخ پیام ۱۵اسفندامام درمجلس داده شددقت کنید) صحبت گروه هاپیش آمدومعنایش این است که عده ای نمی خواهندجوجامعه جداآرام باشد.بعدهم عنوان شدکه رئیس جمهوری با بعضی گروه هایک ارتباطاتی دارد.گفتم خیلی خوب،ماپیشنهادبحث آزادمان راازنو مطرح می کنیم.چون عقیده جای آن نیست که کسی بااو شوخی بکند.اگرگروهی بودکه ماعقیده آنهارا صحیح نیافتیم ونگفتیم،معلوم می شودکه حرف آقایان درست است؛واین هم ازکارهای جوسازی های معمولشان نیست.این است که آن بیانیه رادادیم وبردندامام هم دیدندو موافقت کردندوانتشارپیداکرد…خوب،مابحث آزادرامی خواهیم چه کنیم؟که اولارابطه مغزبا مغزجای خودرابه رابطه مغزباچماق ندهد.و ثانیاحق پیروزبشود.اگرماخودرابه عنوان مسلمان برحق می دانیم پس ماراازاینکه دیگران نظردیگری داشتنه باشندوبیایندو عنوان کنند،چه باکی است؟زیراآنچه حق است غلبه خواهدکرد…می شودبحث هایی را در آنجاطرح کردکه به گاووگوسفندکسی هم برخوردنکند،دراین صورت جامعه آن چیزی را که بایدبدست بیاورد،بدست نمی آورد…مامی خواستیم ومی خواهیم که بحث آزاددبه معنایی که مامی فهمیم بایدآزادی کامل برقرار بشودوتضمین های کافی هم ازهمه جهت داشته باشدواشخاص هم بایک فراغ بالی در آن شرکت بکنندوبتدریج جواجتماع ماهم سالم بشود.لذادوروزپیش هم آقای حجتی کرمانی دراین خصوص خدمت امام رفته اندوباایشان صحبت کرده اند…
سوال:
مجاهدین اخیرایک نامه نسبتاطولانی خطاب به شما(رئیس جمهوری)نوشته اندواین نامه در رابطه باخلع سلاح است اگراین نامه را ملاحظه کرده ایدنظرتان چیست؟
رئیس جمهوری:
بله من نامه شان را خوانده ام.نوشته اندکه آماده انداسلحه شان راتحویل بدهند؛منتها گفته اندتضمین چیست که باماباقانون اجرابشود؟
خوب من چه جوابی بدهم؟
وقتی ازدفترریاست جمهوری برادرفضلی نژادراکه همه شمامی شناسید،دراروپادرانجمن اسلامی بوده است،فرستاده ایم تاکارمندهایی راکه قراراست اینجاکارکنندشناسایی کند،با حکم رسمی به آنجارفته است وبه مقام خود وزارتخانه هم مراجعه کرده است،اوراگرفته به عنوان اینکه شماسنددزدیده ای وآمده ای که سندبدزدی.
سوال:
آقای ناطقی راهم که بازداشت کرده اند؟
رئیس جمهوری:
بله،آقای ناطقی راهم که دراروپابودوعضو انجمن اسلامی بود،درایران هم زندانی شده بودوعیب ونقصی هم درکارش نبود،بسیار مسلمان خوبی هم بود،زندانی کرده اند.
خوب گفته بودندکه کسانی دردفترمارخنه کرده اند.ماگفتیم که بسیارخوب مامی گوئیم تحقیق کنند،وببینیدکه اینهاسوابقشان چه بوده است؟واگرکسی باشدکه سوابقشان خوب نباشد،دردفترمانمانند؛رفته اندکه سوابق اینهاراببینند،دستگیرشده اند.
بنی صدر:
چون شما می پرسیدبایدبگویم که مساله اساسی این است که من بایک باورهایی تربیت شده ام وبارآمده ام اینهاکه هست(نهادوغیرت نهاد)اینهامرانه می ماندونه می ترساندونه من کسی هستم که اهل مبارزه واستقامت نباشم، آنچه ازنظرمن اصل است این است که رهبری نمی بایدتضعیف بشود.بقیه رامن مساله نمی دانم.
این است که روی اعتقادخودم خواسته ام به اینکه طوری عمل نکنم که رهبری تضعیف شود.البته تا آنجاکه می توانم آنچه راکه صحیح می دانم بگویم.امااگریک وقت تصمیم گرفت که شمااین حرف رابزن،اینکاررابکن،آن کاررانکن،من کسی نیستم که بایستم.می گویم  من نظرم راداده ام.اما تصمیم راایشان گرفته اندومن  هم عمل می کنم.
روی این این زمینه هست که به نظرخودم بسیاری چیزهاراتحمل کرده ام وامیدوارم که خودایشان مراقبت رامی کنندوبالاخره اوضاع راجوری تدارک می کنندکه می بتوانیم جنگ رابااطمینان خاطرانجام بدهیم.
سوال:
چه اعمالی رهبری راتضعیف می کند؟
این رفتاری که درحال حاضردرجامعه می شود وضربات هم می زنداگرگفته نشودوبیان نشودو درباره آنهاتوضیحی داده نشودآیا فکرنمی کنید همین اعمال درنهایت رهبری را تضعیف کنند؟
رئیس جمهوری:
به نظرمن چرا.
برای اینکه من یک موردرابرای شمامی گویم:
چندنوبت پرسیدم که چه جورشدکه مساله گروگان هابه این صورت انجام شد؟
گفتند:
که ماموردبه موردباامام صحبت کردیم وایشان موافقت کردندوگفتندکه بگوئید.
همین دوروزپیش من ازایشان(امام) پرسیدم که این کارموردبه موردبه شما گفته اند؟
امام گفتند:خیر.
خوب،اگراینهاآشکارادرجامعه بیان شده بود احتمالابه این صورت حل نمی شدومن هم باور ندارم که آقای ریگان ازآقای کارترتوانایی بیشتری داشته ویک مثالی هم که دراین موردمی توانم برای شمابیاورم این است که وقتی دوگل درفرانسه زمامدارشدبه الجزایری هاگفتندکه حالایک آدم قوی آمد،الجزایری ها گفتندکه این آدم قوی غیرازآن چیزی که داشت چه داردکه به الجزایربیاورد؟تمام نیروهای مسلحش درآنجامی جنگندوهمه عملادیدیدکه قضیه الحزایرهم باهمان دوگل حل شد.پس مابه حرف اینکه کارتررفته است وریگان آمده است نمی بایدبه خواسته های آنهاتسلیم می شدیم.بنابراین بایداین مطالب بامردم درمیان گذاشته می شدوازاین مواردفراوان است.
سوال:
دررابطه باهیات مذاکرات صلح ادامه مذاکرات به کجاخواهدکشیدوآخرین نتایج چه بوده است؟
رئیس جمهوری:
این هیات که می آیندومی روند،زحمت گفتگو باماست،ولی زحمت شعاردادن وجوسازی هم بادیگران است که ناگهان بازچماق قاطعیت را بلندمی کنندکه:
بایدچنان کرد!بایدکذاکرد!
مطلبی که داریم این است که ماشرایطی را گفته ایم وآن شرایط راهم بایدتحقق بدهیم به آنهاهم که اینجامی آیندمی گوئیم که شرایط مااین است اگرمی خواهیدبرویدوبدشمن ما بقبولانیدواگرهم که نمی خواهید،ماداریم می جنگیم.معهذادرهرنوبتی که اینهامی آیندبازما می بینیم که همین جریان ازنو»فعلل تفعلل» ادامه دارد.حالااین کارمندکجاست؟به اخلاق اسلامی مربوط است؟خدامی دادند.
 
[وزارتخارجه پاسخ بنی صدررامی دهد!]
روزنامه کیهان۳خرداد۱۳۶۰
وزارتخارجه به مصاحبه رئیس جمهورپاسخ می دهد.
طی تماسی باجوادمنصوری معاون فرهنگی وزارتخارجه دررابطه باسرقت اسناداین وزارتخانه توسط فضلی نژادوناطقی دوتن از افرادمنتسب به دفترریاست جمهوری کسب اطلاع شدکه وزارتخارجه درنظرداردمشروح نظرات خودرادرپاسخ به مصاحبه دیروزآقای رئیس جمهوردرروزنامه انقلاب اسلامی طی اطلاعیه ای به اطلاع ملت مسلمان ایران برساند.
ازآقای منصوری سوال شدکه آیاازسرنوشت دوفرددستگیرشده اطلاعی دارندیاخیر؟
منصوری پاسخ گفت:
دستگاه قضایی مشغول رسیدگی به این موضوع می باشد.
یادآورمی شودآقای رئیس جمهورروزگذشته طی مصاحبه ای اختصاصی باروزنامه انقلاب اسلامی آقایان فضلی نژادوناطقی راعضو انجمن اسلامی اروپا،مسلمان ومتعهدخواندو درموردفضلی نژاداظهارکرده است که وی از سوی دفترریاست جمهوری حکم رسمی برای بررسی اسنادوزارتخارجه داشته است.
رئیس جمهوراضافه کرده است این بررسی برای پی بردن به سوابق افراداست که در دفتررئیس جمهورمشغول کارند.
 
[سرقت تیترها؟!]
روزنامه کیهان۳خرداد۱۳۶۰
درستون گذری ونظری:
رابطه تیترهاباسرقت اسنادوزارت خارجه!؟
اگربه یک انسان عادی که سری درسیاست ودستی دروسایل ارتباط جمعی وخلاصه کاری به کارفعل وانفعالاتی که درسطح دنیاودرداخل ایران درموردانقلاب اسلامی ایران می گذرد ندارد،بپرسیم که اساسی ترین مساله مملکت درشرایط فعلی چیست؟فکرمی کنیدچه پاسخی خواهدداد؟
به اعتقادماپاسخ این خواهدبود:
جنگ،جنگ وبازهم جنگ….
بگذرم،سخن برسرآنست که دراین جوجنگ آلودآیاهستندکسانی که جنگ دردرجات سوم یاچهارم اهمیت برای آنهاقراردارد؟
وآیاهستندکسانی که می خواهندبه مردم حقه کنندکه جنگ این اختلافات داخلی واختلافات درسطح مسئولین است که همه مسائل کنونی رابوجودآورده؟
خوب دقت کنید!دونفردزددرروزروشن به وزارتخارجه جمهوری اسلامی دستبردمی زند، بعداازسوی دفترریاست جمهوری اعلام می شودکه یکی ازاین افرادباحکم رسمی آن دفتربرای بررسی اسنادوزارتخارجه به آن وزارتخانه مامورشده است.معاون وزارت خارجه پس ازآن بانامه به حضوررئیس جمهوراعلان می کندکه قبل وبعدازدستگیری حکمی مبنی برماموریت بررسی اسنادتسلیم وزارتخارجه نشده.بعدازآن دوباره دفترریاست جمهوری ضمن اطلاعیه شدیدالحنی اعلام می کندکه تخطی ازقانون تاجائیست که مامور رئیس جمهورنمی توانددروزارتخانه به بررسی اسنادبپردازدوموردمواخذه یک معاون وزارتخانه قرارمی گیردودرپایان اضافه می کندکه مانمی خواهیم بیش ازاین درمورداین مساله صحبتی به میان آیدوالبته بالحنی از موضع قدرت،بااین معنی که چرابایدچنین مسائل معمولی زیرسوال قرارگیرد.
همزمان تیتری بزرگ دریک روزنامه عصرکه منتسب به همان دفترنیزهست،اساساخبراین سرقت راتحت الشعاع خودقرارمی دهدکه باید برای حل بحران عمومی به نظرخواهی ازمردم ورفراندوم  رجوع کرد.توگویی اصلاسرقتی انجام نگرفته ویک امرمباح انجام شده وکسانی می خواهنددرادامه روش  حذف اتهام ببندند!!!شماره بعدی همان روزنامه نیزازاسناد وزارتخارجه ویرقت آن سخن اساسی وقابل قبولی ندادالااینکه رئیس جمهورزیرتیتر»دولت حق حاکمیت ملی ایران رامخدوش نموده است»ودرپاسخ به سوالی درموردنامه مجاهدین به حضورایشان می فرمایند:»بله من نامه شان راخواندم،نوشته اندکه آماده اند اسلحه شان راتحویل بدهند.منتهاگفته اند تضمین چیست که باماباقانون اجرابشود؟خوب من چه جوابی بدهم؟وقتی ازدفترریاست جمهوری برادرفضل نژادراکه همه شمامی شناسیددراروپادرانجمن اسلامی بوده است، فرستاده ایم تاکارمندهایی راکه قراراست این جاکارکنندشناسایی کند،….»وبعددرپاسخ خبرنگاراضافه می کندبله آقای ناطقی راهم که دراروپابودوعضوانجمن اسلامی بوددرایران هم زندانی شده بودوعیب ونقصی هم درکارش نبودوجوان بسیارمسلمان وخوبی هم بود زندانی کرده اندماگفتیم که بسیارخوب،مامی گوئیم تحقیق کنندبه آقای فضلی نژادگفتیم گه شمااین هاراتحقیق کنیدوببینیدکه این ها سوابق شان چه جوربوده است؟واگرکسانی باشندگه سوابقشان خوب نباشددردفترما نماند.رفته اندکه سوابق اینهاراببیند (دستگیرشده اند).»
انسان راستی خیال می کندروزنامه بیانات رئیس جمهورراباجاافتادگی ویاخدشه در روزنامه آورده است،چراکه این همه ابهام در بیان رئیس جمهوروبخصوص درمقایسه با اطلاعیه دفترایشان انسان رابفکرمی برد.
۱_آقای رئیس جمهورگفته اندبرای بررسی اسناددفتر،آقای فضلی نژادماموربوده درحالیکه دراطلاعیه دفتررئیس جمهوری بررسی اسنادوزارتخانه هاعلی الاطلاق مطرح بود.
۲_اگردرهمه وزارتخانه هامساله بررسی اسناد وجودداشته پس مساله بیرون آوردن اسناد ازوزارتخارجه چیست؟واگرتنهاوزارتخارجه بوده مساله برسی اسنادمخصوص دفترریاست جمهورچیست؟
۳_مگرافراددفترریاست جمهوری دروزارت خارجه هم شاغلند؟
۴_خوب بودن افرادفوق الذکر(فضلی نژادو ناطقی)که عطف به ماسبق است ومعلوم نیست الان هم خوب باشندوخوداین مساله قابل تامل است،چه ربطی داردبه عدم عبوراز کانال قانونی برای بررسی اسنادوزارتخارجه و سوال این است که مگرهرآدم خوبی می تواند اسنادوزارتخارجه رابررسی کند؟
۵_ازهمه مهم ترآنکه آقای رئیس جمهوربه عنوان فرمانده کل قواتلویحابه مجاهدین خلق می گویندکه سلاح برزمین نگذاریدچون قانون اجرانمی شودواگرکسی خواست اسنادی را ازوزارتخانه ای خارج سازدجلوی اورامی گیرند.
توصیه می کنیم چون ممکن است مادر سوالانی که برای مان مطرح شده مسائل پشت پرده ای رانمی دانیم این مسائل رابرای ما روشن کنندوگرنه بگویندکجای این دستگیری پس ازسرقت،بی قانونی است گه برای آن جوازسلاح صادرشود؟
آیاآن تیترهاوطرح این مسائل همه برای قلب کردن مساله سرقت ازوزارتخارجه وانحراف ازمساله اصلی،یعنی جنگ نیست؟
 
[گندم نمائی وجوفروشی؛سرکوب سیاسی مدنظراست]
روزنامه کیهان۴خرداد۱۳۶۰
۷نماینده مجلس به سوالات کیهان پاسخ گفتند:
رابطه جنجال های سیاسی باسرقت اسناد وزارتخارجه چیست؟
درپی انتشارخبرسرقت برخی اسنادوزارت امورخارجه که طی آن دوتن ازافرادمنتسب به دفترریاست جمهوری ویک مدیرکل این وزارتخانه بازداشت شدند،کیهان برای اطلاع از چندوچون مساله وهم چنین آگاهی ازنظرگاه های نمایندگان مجلس شورای اسلامی،باهفت تن ازنمایندگان مجلس شورای اسلامی به گفت وگونشست که پاسخ آنرامی خوانید:
دراین نظرخواهی دکترولایتی،دکترابراهیم یزدی،محمدعلی هادی،علی محمد بشارتی،عطاءالله مهاجرانی،محمدمنتظری و مهندس عزت الله سحابی شرکت کرده وبه دوسوال پاسخ داده اند سوال هاکه درجواب به آن استنادمی شود،به شرح زیراست:
۱_چگونه بایدبه مساله سرقت اسناد وزارتخارجه رسیدگی کرد؟
۲_آیاشمابین سرقت اسنادوایجادتشنجات  داخلی ارتباطی می بینید؟
آنچه می خوانیدپاسخ نمایندگان به پرسش های بالاست:
عزت الله سحابی:
مهندس عزت الله سحابی درپاسخ به سوالات کیهان گفت:
اولابایددیدکه این اسنادچه بوده است.واقعا اسنادمحرمانه بوده است یانه؟ وآیااسناد محرمانه اصلش یارونوشت آن بیرون برده شده است؟وتازه اگربیرون برده شده است بدستورچه مقامی بوده است؟مقام رسمی بوده یانه؟همه این هارابایدرسیدگی کردودید. باهو وجنجال سیاسی وروزنامه ای نمی شوداین مسائل مهم راحل وفصل  کردوبه نظرمی رسد که دراین جریان یک نوع سرکوب سیاسی بیشتردرگیراست تایک امرحقوقی وقانونی.
من اطلاعی ازخودجریان ندارم.وواقعااطلاع ندارم که آن اسنادچه بوده وآن افرادکه بودند؟ ازطرف کدام مقام؟حالادفترریاست جمهوری گفته که این مامورمابوده.خوب اگردفترریاست جمهوری مامورش بود،بالاخره دفترریاست جمهوری یک نهادرسمی وقانونی کشوراست حالا.ممکن است که آقایان بگویندنه اصل اسنادمحرمانه رانمی شودازاداره بیرون برد.آیا واقعااین اسنادمحرمانه فوق طبقه بندی شده بوده است؟
اینهاراهمه اش توی روزنامه هامی نویسند بالاخره اگراین اموربه سطح روزنامه هاکشیده شده است بایدحقیقتش نیزبرای مردم شکافته شود.وخودوزارتخارجه بایدبگویداین اسناد طبقه بندی شدهربوده تامردم بدانندواقعاچه چیزهایی می خواسته است ازاینجابیرون برود.
وی درپاسخ به سوال دوم گفت:
طبیعتاارتباطی وجوددارد.الان اوضاع داخلی متشنج است واصحاب دعوا،حالاطرف های مختلف هستندکه هریک درمواضع خودشان پافشاری می کنندوطبعایک طرف وقتی شروع به حمله می کندطرف مقابل هم کوتاه نمی آید.اوهم حمله متقابل خواهدکرد.واین حملات متقابل جزاینکه اوضاع رامتشنج  تربکندونظام جمهوری اسلامی رامتزلزل تربکندهیچ اثر دیگری برایش متصورنیست.حالاممکن است که یکی ازطرفین دعوابه دلیل امکاناتی که در اختیارداردقدرتش زیادترباشدوآن طرف را منکوب کندولیکن این منکوب کردن موقت،حل مساله نیست.یعنی ازآن طرف اختلافات رادر داخل جامعه تشدیدمی کند.لایحه ای که اخیرا به مجلس آمده  تحت عنوان لغوفرمان ملوکانه این لایحه خودش اصلاتشنج زامی باشد.زیرا که باصطلاح معروف(گندم نمایی وجوفروشی کرده).به این دلیل که فرمان ملوکانه ای وجود ندارد.درشورای انقلاب مساله اینگونه فرمان ها واینگونه اختیاراتی که شاه داشته حل شده بود.درشورای انقلاب پاسخی به این داده شده وقرارشدکه یک سری احکام راکه شاه صادرمی کرده ازمقام رهبری بخواهندویک سری ازآن راا زمقام ریاست جمهوری  که طبق قانون اساسی شخص دوم کشورمی باشدازاوبخواهند.بنابر این فرمان ملوکانه ای به لحاظ قانونی درکشور وجودنداشته یعنی دراین شرایط حاضروجود ندارد.وقتی می آینداعلام می کنندکه لایحه لغوفرمان ملوکانه،بایدپرسیدکدام فرمان ملوکانه؟فرمان ملوکانه زمان رژیم سابق یا امروز؟امروزدرقوانین موجودفرمان ملوکانه ای وجودندارد.بله درکتاب هایی که دست مردم می باشدممکن است این لغت نوشته شده باشدولی این هم دراختیاردولت نیست که بتواندتمام کتاب های مردم رابگیردوبگویدخط بزنید.به هرصورت به لحاظ قانونی وحقوقی فرمان ملوکانه ای  وجودنداشته که اینها بخواهندحالالایحه ای بیاورندبرای لغوآن. بنابراین درحقیقت لغوفرمان رئیس جمهوری بوده است واینجاست که من می گویم»گندم نمائی وجوفروشی»وخوب طبیعی است که هر گونه اعمالی نظیراین صورت بگیردیعنی یک جناح قدرت درداخل جامعه کشورمی خواهد جناح دیگرراسرکوب کند.ازمواضع خارج کند. اخراج کند.ازحقوق خودش محروم کند.خوب این خیلی طبیعی است که آن طرف مقابل هم آرام ننشیندودرمقام عکس العمل برمی آید.در این عکس العمل چنانکه دراین چندروزه دیدیم نامه های آقای رئیس جمهورواینها،این نامه ضمن اینکه  ازموضع دفاع ازخودش برمی آید ولیکن خوب کمک به تشنح هم می کند.
من به هرصورت مساله اسنادراکاملادررابطه بامسائل سیاسی موجوددرکشودمی بینم وای بساکه آن اسناددرسابق هم می رفته بیرون و می آمده  یاازطرف مقامات دیگربیرون می رفته ومی آمده وهیچوقت چنین سروصدایی روی آن بلندنمی شدولی امروزه خوب برای اینکه یک برگه ای است برای کوبیدن طرف مقابل ابنجورروی آن سروصداوجنجال بلندمی شود.
[مقام ریاست جمهوری  مورد سوء استفاده عناصرساواک]
محمدمنتظری:
  نماینده مردم نجف آباددرمجلس درپاسخ اظهارداشت:
به نظربنده چگونگی رسیدگی لازم است که همه جانبه وقاطع باشد.مدتی پیش درمجلس شورای اسلامی گفتم که دوماشین بزرگ اسناد وزارت خارجه دردوران آقای قطب زاده و با تصویب آقای بنی صدربه دفترانقلاب آقای چمران رفته وپس ازاینکه آقای رجائی دستور ارجاع می دهندبیش ازدویست پرونده مفقود شده بوده است.وقتی به این مسائل رسیدگی جدی نمی شود،طبیعی است که افرادی ضد انقلاب بخودجرات می دهندکه اینگونه اسناد وزارتخارجه رابربایندوبعدازآن هم گفته شود که رئیس دفترریاست جمهوری(آقای تقوی) اجازه خاص داشته این چنین دستبردهایی را به افرادی چون مرتضی فضلی نژادواسماعیل ناطقی دستوردهند.اگرشمابه اسنادملی مراجعه کنیدوهمچنین اسنادوزارتخارجه، خواهیدفهمیدکه آقای تقوی کیست وچه پرونده های امنیتی خطرناکی داردوآنگاه اگر برای مثال پرونده های  ضدانقلاب وعناصر ساواک وسیادروزارتخانه هادرپیش عناصری چون آقایان تقوی ومنوچهرمسعودی جمع شود،آیااین عناصربدین طریق سازماندهی نمی شود؟وآنگاه آیامقام ریاست جمهوری  مورد سوء استفاده عناصرساواکی وغیره نمی باشد؟
وی درپاسخ به سوال دوم گفت:
بطورکلی همانگونه که درپاسخ اول گفتم، خطرناکترین مساله،سازماندهی عناصرضد انقلاب وساواکی وجاسوسان سیاوموساداست وسرنخ همه تشنجات همین عناصرمی باشدو همانگونه که بارهاگفته ام ضدانقلاب که در رابطه باامپریالیسم وصهیونیسم عمل می کنند،حداقل ازخوارج نهروان که برضدحکومت اسلامی شورش می کردندوتوطئه می آفریدند،کمترنیستندوامام علی پس ازکوشش ارشادی قاطعانه آنان رانابودساخت.
بنابراین لازم است بدون تسلیم شدن درمقابل جوهای ساختگی تبلیغات امپر یالیستی و صهیونیستی باکمال قاطعیت عمل کرد.این وظیفه ای است قرآنی که کوتاهی درآن موجب خذلان دنیوی واخروی است.
 
[اقدام وعمل بایک زمینه سازی قبلی] 
دکترابراهیم یزدی نماینده مردم تهران درمجلس شورای اسلامی درپاسخ به سوالات گفت:
اولابایددیدواقعاسرقت:بوده است یاخیر؟بکاربردن لفظ»سرقت»شایددرست نباشد.امابه هرحال دراین موردبهتربود،خصوصاباتوجه به جومتشنج سیاسی این مستله بادرایت و تدبیری بیشتری بررسی می شد.مثلابهتربودکه وقتی مسئولین اموروزارتخارجه درمساله انتقال برخی اسنادمطلع شدند،بجای خبرکردن کمیته هاودستگیری فردموردنظردرخیابان موقع خروج ازساختمان وزارتخارجه،آن فردرا به اطاق خوداحضارمی کردند،خودشان به بررسی اسنادمی پرداختند.مجوزآنرامطالعه می کردند،مسئولین مربوطه دروزارتخانه را احضارمی کردند،وبعدازاین بررسی هااگرنیازی به ارجاع آن به مقامات صالحه دادگستری می دیدند،اقدام می نمو دند.طرزکارواقدام نشان می دهدکه بایک زمینه سازی های قبلی ودر رابطه بامسائل داخلی وجبهه گیری های سیاسی صورت گرفته است.این اقدامات به حیثیت وآبروی وزارتخارجه لطمه می زند. چگونه است که وقتی ازمقامات دولتی و دولتمردان انتقادی می شود،فریادبرمی دارند که دشمن شادکن نباشید خوراک برای رادیوهای بیگانه فراهم نکنید!واگرهست چرا چنین می کنندوبرای جلوگیری ازهرنوع انتقادی،ولوانتقادسازنده.اماخوددولتمردان هرگزکمترین توجهی نکردندکه توبوق کردن و بازداشت مقامات عالی رتبه وزارت امورخارجه واعلام سرقت اسنادسری واتصال آن به ریاست جمهوری چه عکس العملی دردنیا بوجودخواهدآورد.که آورده است!
کافی است شمابه تفسیرهای رادیوهای خارجی ومطبوعات آنهاتوجه کنید.
صحبت برسراین نیست که آیارئیس جمهورحق داردرونوشت اسنادی رابخواهدیاخیر وآیاطرز استفاده ازحق قانونی رئیس جمهوربه عنوان رئیس قوه مجریه چگونه بایدباشد؟بلکه بحث برسراین است که آیاعکس العمل انجام شده ودستگیری هاواعلام سرقت!وایجادتشنج و جنجال جدیدبه نفع مملکت است؟وآیانمی توانستندراه های دیگری راانتخاب کنندکه ایجادجنجال وتشنج ننماید؟ضمنابایدبگویم که مقررات معین برای رسیدگی به تخلفات کارمندان درمورانتقال اسنادبکلی سری ویا علنی وجودداردکه یک بازپرس بی نظرغرص سیاسی می تواندبرآن اساس قضیه راپیگیری نموده واقدام نماید.
وی درپاسخ سوال دوم گفت:تصورمی کنم با توضیحات بالاجواب این سوالتان راهم داده باشم.
 
[ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست] 
محمدعلی بشارتی:
محمدعلی بشارتی نماینده دیگرمجلس درپاسخ به سوالات کیهان گفت:
بسم الله الرحمن الرحیم 
تصورمی کنم قبل ازپاسخ به این سوال بایدبه سوال دیگری پاسخ داده شودوآن اینکه چرا وزارتخارجه جمهوری اسلامی ایران که بعداز انقلاب یک روزهم هماهنگ باانقلاب نبوده است وبعدازتشکیل دولت آقای رجایی هرروزبه بهانه های گوناگون ازانتصاب وزیرخارجه جلوگیری شده است؟اکنون که برمبنای مصوبه مجلس شورای اسلامی سرپرستی وزارتخارجه به عهده نخست وزیرقرارگرفته است چرابه عناوین مختلف درکاروزارتخارجه کارشکنی می شود؟
 به نظرمن سرقت اسنادوزارتخارجه هیچگونه توجیهی نداردویک سرقت به معنای اخص کلمه انجام گرفته است وسارق یاسارقین می بایست تحت شدیدترین پیگردهاباموازین جمهوری اسلامی وقوانین زمان جنگ قرارگیرند.
بشارتی درپاسخ به سوال دوم گفت:
پاسخ به این سوال رابایددرجواب سوال اول جستجوکرد.اکنون که امپریالیسم  آمریکااز شکست قوای مسلح ماناامیدشده اندودلاوران ارتش جمهوری اسلامی وبرادران سپاه پاسدار وبسیج ونیروهای مردمی هرلحظه حماسه می آفرینندودرجبهه هابنحوشورانگیزی سنگرهای رژیم بعث عراق رافتح می نماینددشمن توجه خودرامعطوف جبهه داخلی کرده وقابل  پیش بینی است که تشنجاتی ایجارخواهدکرد.و طبق معمول بطورقطع شکست هم خواهند خورد.
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود می بری وزحمت مامی داری!
 
[آنچه رخ داه است یک فاجعه ملی است] 
توجه!
وی بعدهاازدیدارکنندگان بامک فارلین بود.
محمدعلی هادی:
محمدعلی هادی نماینده تهران درمجلس شورای اسلامی درپاسخ به سوال ماگفت:
مساله سرقت اسنادطبقه بندی شده وزارت امورخارجه مساله ایست بسیارجدی که کلیه آحادملت انقلابی ایران بایددقیقاازکم وکیف آن باخبرباشند.اسنادوزارتخانه خارجه وهم چنین دیگروزارتخانه هاازسرقت های  ملی   مطع شوندوباتوجه به اهمیت این اسنادومساله سرقت تعدادی ازآنها،بایدموردرسیدگی مسئولان آن قراربگیرد.دردرجه اول وزارت امورخارجه که مسئولیت حفظ این اسنادرابه عهده داشته است مسئول بوده ودرآنزمان که اسنادی ازاین وزارتخانه جهت بررسی جنایات آمریکابه خارج ازوزارتخانه  منتقل شده بود و بعدهم مقداری ازآنهابه وزارتخارجه برگشت داده نشدوهم چنین اسنادی که طبق گفنه مقامات وزارت امورخارجه ازوزارتخانه خارج گردیده است.اگردرموردآنهامسئولین وزارت خارجه مساله رابه صورت جدی تعقیب کرده بودندمسلماچنین حادثه ای رخ نمی داد.
سارفین اسنادچه وابسته به دفترریاست جمهوری باشندوچه نباشندآنچه رخ داه است یک فاجعه ملی است وبایدکلیه افرادی که در این رابطه مرتکب این جنایت شده اندبشدت موردمواخذه قرارگیرند.
وی سپس گفت:
باتوجه به شبکه سرقت اسناددروزارتخانه ها که اصل اسنادطبقه بندی شده را دربعضی مواردبسرقت برده اندوافرادآن نیزهم اکنون دارای پست هایی درکشوررهستند،این عمل می تواندپرده ازیک برنامه وسیع وهمه جانبه درزمینه سازماندهی ضدانقلاب برای ازبین بردن سوابق عناصری که به نحوی نمی خواهند پرونده آنهابرملاشودپرده بردارد،وخوداین موضوع ضمن اینکه کلیه اموروزارتخانه هارا مختل می نمایدموجب خواهدشدتااموال ملی نیزنابودشودوازاین طریق به تشنج درجامعه دامن  بزند.
 
[باتوجه به طرزفکرم ازپاسخ معذورم!]
ولایتی:
درتماسی که باآقای علی اکبرولایتی گرفتیم  ایشان درپاسخ به سوالات مامبنی براعلام نظر درموردمساله سرقت اسنادوزارتخارجه و ارتباط این موضوع باتشنجات موجوددرجامعه گفت؛
باتوجه به نحوه وطرزفکری که من دارم فعلااز پاسخگویی به این سوالات معذورم.
 
 [مسئولین قدیمی امورخارجه نقش ستون پنجم دارند] 
مهاجرانی:
عطاءالله مهاجرانی درپاسخ به سوالات خبرنگارکیهان گفت:
بسم الله الرحمن الرحیم
مساله سرقت اسنادمحرمانه وزارتخارجه چه آن دست اسنادی که درتغییروتحولات مربوط به وزیرپیشین به سرقت رفته است وچه اسنادی که اخیراتوسط عامل دفترریاست جمهورخارج می شده است اگربه روشنی وبه دقت بررسی شودمی تواندچشم اندازی باشد که جومبهم ومه آلوددرگیری های سیاسی و جناح بندی هارامشخص کند.ظاهراسه گروه درگیراین مساله هستند:اول مسئولین جدید وزارتخارجه که مدعی اند.ودوم دفترریاست جمهوری که کارمندشان رافرستاده اندتااسناد رابیاوردوسوم برخی مسئولین قدیمی امور خارجه که نقش ستون پنجم داشته اندواین دوگروه متهم اند.
به گمان من این مساله کاملاارزش آنراداردکه ازسوی دستگاه قضایی موردبررسی وتحقیق قرارگیرد.
شیوه دیگری که جهت رسیدگی به مساله مزبورمی توان پیشنهادکردانجام یک میزگرد دررادیودتلویزیون ومطبوعاتیست که البته با توجه به مساله جنگ که مساله اصلی ماست نبایستی این مساله تبدیل به یک جنجال سیاسی شود.به هرحال طرفین دعواواتهام در چنین میزگردی حرف هایشان رابرای مردم خواهندزدوهمانطوری که مرتباگفته شده است که حقایق رابایستی برای مردم گفت ومردم بایددرجریان چگونگی مسائل قرارگیرند.این مساله اسنادرابرای مردم بیان کنندتامردم بدانندکه راستی قضیه اسنادمحرمانه وسرقت آنهاچیست؟ودفترریاست جمهوری چه نقشی داردومحتوای اسنادچیست ودیگرسوالات.
وی درپاسخ به پرسش دوم کیهان گفت:
به گمان من یک جبهه ناهمگون ولی هماهنگ حرکت هایی حساب شده ای راشروع کرره است.اهداف این جبهه رامی توان درسه مرحله مشخص کرد:
۱_ایجادجونارضایتی عمومی بابزرگ کردن نارسایی هاوتکیه وتاکیدمداوم برضعف هاواشتباهات.
۲_ایجادبی اعتمادی نسبت به مسئولین حکومتی یعنی دولت،شورای عالی قضائی مجلس،ونهادهای انقلابی
۳_آمادگی برای جایگزینی دولت ویاحاکمیت بر انقلاب اسلامی.
برای دامن زدن به نارضایی عمومی ازدرگیری های خیابانی که توسط گروه های مشخصی دامن زده می شودتاتشنجات سیاسی که برخی روزنامه هاآئینه تمام نمای آن هستندوایجاد نارسایی ونابسامانی دراموراقتصادی بویژه توزیع مایحتاج عمومی که سرمایه داران فرصت طلب کارگردان آن هستندپیداست اینان همگی درسربراندازی جناجی هستندکه تناسب نسبی  بیشتری بااسلام وانقلاب دارند. امروزه این جبهه متحدحالت تهاجمی پیدا کرده وسعی داردعناصرواقع درگروه بندی خویش رابرای جایگزینی وجیه المله نشان دهد ومی خواهدکارنامه حامیان خودراازانواع و اقسام فسادسیاسی واداری واخلاقی پاک کند.
دقیقانکته اینجاست.سرقت اسنادمحرمانه وزارتخارجه گرچه می توانداهداف متفاوتی داشته باشدامامهم ترین آن ازبین بردن نقاط تیره وتاریک ومخدوش کارنامه سیاسی عناصر جبهه متحدفوق می باشد.اینان می خواهندبا بزرگ کردن ضعف هاواحیانااشتباهات مخالفین خودازسویی وایجادجونارضایی عمومی و تشنج سیاسی ازسوی دیگر،اعتمادمردم رااز دولت ومجلس وشورای عالی قضایی ونهادهای انقلابی سلب کنندونهایتاخودرابه عنوان گروه جایگزین که می تواندنابسامانی  هاراچاره کند معرفی کنندودریک کلام سرفت اسنادتصحیح کارنامه سیاسی این عناصرظاهراناهمگون می باشدکه حرکت سیاسی واحدی رادنبال می کنند.
 
[هیجان های مصنوعی]
روزنامه کیهان۴خرداد۱۳۶۰
علی اکبرهاشمی رفسنجانی مجلس نماینده ای راماموربررسی خروج اسنادوزارتخارجه می کند.
حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی امروزدرگفت وگویی با روزنامه جمهوری اسلامی اعلام کردکه ازسوی مجلس نماینده ای ماموربررسی به مساله خروج اسنادازوزارتخارجه خواهدشد.
رئیس مجلس خاطرنشان کردکه مجلس کار اولیه اش این است که دراینگونه مسائل حضورش راهرروزنشان بدهدولی سعی می کندکه تشنج زانباشد…
وی درموردطرح مساله رفراندوم واینکه این مساله احتمالابرای سرپوش گذاشتن برمساله رفراندوم است،گفت:
همه چیزممکن است باشد.به هرحال به فرض باشدیانباشد،مابایددرحفظ منافع انقلاب و ثروت کشوروامکانات اداری وسیاسی وتجربیات وآن چیزهایی که داریم،تحت تاثیر هیجان های مصنوعی که بوجودمی آید، قرارنگیریم.
حجت اسلام رفسنجانی پیرامون گفته  اخیر رئیس جمهوردرموردنقض حاکمیت ملی توسط دولت گفت:
من بدلیل اینکه ازبحث های تفرقه انگیزو اختلاف زاپرهیزمی کنم وبه عمل کردن به راهنمایی های امام درجنبه هایی که برخوردی باآقای بنی صدرداشته باشد،متعهدم،بحث نمی کنم.ولی درموردطرف دیگرقضیه بایدبه گویم دررابطه بادولت،من عمیقامعتقدم که این دولت نسبت به اسلام وحاکیت ملی وفادارترین دولت هایی است که درطول تاریخ ایران به خوددیده است ودرذهن شان(دولت)چیزی غیر ازاسلام وحق مردم وجودندارد.
 
[تسلیم شانتاژو فشار نخواهیم شد]
روزنامه کیهان۵خرداد۱۲۶۰
ازسوی دادستانی انقلاب اسلامی مرکز
گروهی به اتهام خارج کردن اسنادبانک مرکزی تحت تعقیب قرارگرفت.
مسئول روابط عمومی دادسرای انقلاب اسلامی:
چندنفردیگردرارتباط باسرقت اسناد وزارتخارجه تحت تعقیب قرارگرفتند.
سرویس شهری:
سارقان اسنادسری وزارتخانه هاضمن اعتراف واظهارندامت چندتن ازهمکاران خودرابه دادسرای انقلاب معرفی کردند.
مسئول روابط عمومی دادسرای انقلاب اسلامی مرکزدراین موردبه به خبرنگارشهری کیهان گفت:
آقایان مرتضی فضلی نژاد،واسماعیل ناطقی که متهم به سرقت درپاره ای ازاسنادوزارت خارجه هستند۲روزقبل به زندان اوین منتقل شدندکه اینک تحقیق وبازجویی ازآنهاادامه دارد.این افراددرمراحل بازجویی  وبازپرسی خوداعتراف به داشتن چندنفرهمکاردیگر درمورداین سرقت کرده اندکه اینک ماموران درتعقیب آن افرادمی باشند.
درموردتاریخ احتمالی محاکمه آنهاازمسئول روابط عمومی دادسرای انقلاب اسلامی مرکزسوال شد،وی پاسخ داد:
چون هنوزتمام افرادی که دراین رابطه بوده انددستگیرنشده اندومساله دیگرآنکه بنابه اعتراف خودمتهمین به دفترریاست جمهوری وارتباط آن بااین دونفراشاره شده است.ازاین جهت تانتیجه تحقیقات بطورکامل روشن نشودوکلیه دست اندرکاران این مساله دستگیر وبازجوئی نشوندازاین جهت معلوم نیست که محاکمه آنهاکی آغازخواهدشد.
روابط عمومی دادستانی انقلاب:
دادسرای انقلاب تسلیم هیچگونه شانتاژوفشارنخواهدشد.
دادسرای انقلاب اسلامی مرکزدرارتباط با سرقت اسنادومدارک وزارت امورخارجه مسئولان قضایی دادسرای انقلاب اسلامی پرونده متهمین رادرنهایت دقت وقاطعیت پیگیری نموده وتسلیم هیچگونه شانتاژی وفشاری نخواهدشد.
 متن اطلاعیه که بعدازظهردیروزدداختیار خبرگزاری پارس قرارگرفت بدین شرح است:
بسمه تعالی
احسب الناس ان یترکواان یقول امناوهم لایفتنون
به استحضارامت صبوروآگاه ایران می رساند مدت مدیدی است که بعضی ازجریانات سیاسی که استقرارقانون راضربه ای به موجودیت خوداحساس می کنند،درجهت تضعیف وتجاوزبه حرمت وحریم قانون وارگان های انقلابی ودرنهایت قوه قضائیه برآمده تا آنجاکه تاسرحدبی اعتبارجلوه دادن آن ازهیچ کوششی فروگذارنکرده وباایجادفضایی تبلیغی ورعب سیاسی وحتی تهدیدوشانتاژدرجهت خدشه دارکردن امرقضاتلاش می نمایند.مردم آگاه ماخودواقفندکه هرروزه دستگاه قضایی ودادسراهای انقلاب اسلامی باجدیت بکار رسیدگی پرونده متهمین باجرائم مختلف مشغول است.ولی هرگاه که صحبت ازمحاکمه ویابررسی پرونده فردیاافرادوابسته به جریانات سیاسی ویامحل خاص که مرتکب جرائم قضایی می شوند،پیش می آید.
هجوم وجنجال  علیه مبانی قانون شروع می شودوبخیال خودکه شایدبتوانندتعللی درامر رسیدگی ایجادنمایند.برای مثال دستگیری دوسارق اسنادطبقه بندی وسیاسی مستمسکی می شودبرای ایجادتوهم نسبت به کل قانون و مراحم وخاصه خرجی هایی بگروه های مسلح،دادسرای انقلاب وظیفه خودمی دانداز این پس ضمن پایداری ومقاومت درجهت تنفیذواجرای قانون به انتشاربعضی اسنادو مدارک دست زده وباافشای نیرنگ های ضدقانونی فضای آرام ومناسبی رابرای رسیدگی به جرایم قضایی وزدودن آنهااز توهمات وشوائب سیاسی که امرقضارا مخدوش می سازدبوجودآورد،وامادرباره سرقت اسنادومدارک طبقه بندی شده وزارت امورخارجه بنابه اعتراف متهم ردیف یک،آقای مرتضی فضلی نژادوی تاکنون پنج باربدون داشتن مجوزبرای خارج کردن اسنادبه وزارت خارجه مراجعه وتعداد۵۰۰برگ مدارک مهم و سری راباکمک آقای اسماعیل ناطقی به محل دفترریاست جمهوری منتقل کرده است.و آخرین باردرحال انتقال۳۷۲برگ ازاسنادطبقه بندی وازجمله اصل سندوسوابق همکاری کاظم رجوی فرزندحسین بانام مستعار»صفا»باساواک وتعدادی اوراق سوابق کارمندان وسفیران فعلی وزارت امورخارجه ومقداری هم اسنادو مدارک افرادپاکسازی شده دستگیرمی شود.و هم چنین آقای فضلی نژادطبق اعترافات صریح که تماماباحزئیات کامل درپرونده موجوداست اقرارنموده است که تاکنون به۸ وزارتخانه وارگان ددیگرازجمله دانشگاه ها، وزارکشور،وزارت کشاورزی، شهربانی،و غیره….جهت دریافت مدارک مراجعه نموده وبدون داشتن حکم خروج اسنادمقادیر معتنابهی مدرک وسندوفتوکپی پرونده اشخاص رابه دفترریاست جمهوری برده است.
دراین رابطه آقای اسماعیل ناطقی نیزصریحا اعتراف نموده که مدت زیادی است که درامر خارج کردن اسنادباآقای فضلی نژادوعده ای دیگرهمکاری می کرده است.
لازم به تذکراست که هردونفرمتهمین کرارابه اتهامات خوداعتراف نموده وضمن ابرازندامت تقاضای عفواعمال غیرقانونی خودراکرده اند.
درخاتمه دادسرای انقلاب اسلامی مرکزیادآور می شودکه پرونده متهمین فوق الذکررا علیرغم فشارسیاسی درنهایت دقت وقاطعیت پیگیری نموده وتسلیم هیچ گونه شانتاژو فشاری نخواهدشد.وپس ازتکمیل پرونده متهمین راتحویل دادگاه انقلاب اسلامی خواهددادتاکیفرالهی وشرعی رادرباره آنهاصادرفرماید.
روابط عمومی دادسرای انقلاب اسلامی مرکز
دادستانی انقلاب مرکزحفاظت اسنادبانک مرکزی رابه عهده گرفت.
مامورین دادستان انقلاب اسلامی مرکزبرای جلوگیری ازنسخه برداری ونقل وانتقال اسناد بانک مرکزی ازشب گذشته حفظ و حراست اسنادبانک مرکزی رابه عهده گرفتند.به این مناسبت اطلاعیه ای به این شرح ازسوی روابط عمومی دادستانی انقلاب اسلامی مرکزانتشارودراختیارروزنامه کیهان قرارگرفت.
متن اطلاعیه به این شرح است:
شب گذشته مورخ۴خرداد۶۰طبق گزارشات واصله به دادستانی مبنی برنسخه برداری ونقل وانتقال اسنادبانک مرکزی به دادستانی انقلاب اسلامی مرکر،بنابروظیفه شرعی وانقلابی خودمامورینی راجهت حفظ و حراست ازاسنادبه بانک مرکزی اعزام نمود.
روابط عمومی دادستان انقلاب اسلامی مرکز
 
[۵۰۰سندسری سرقت شد!؟]
روزنامه اطلاعات۵خرداد۲۳۷۰
اطلاعیه دادسرای انقلاب اسلامی مرکز
۷۷۲سندمحرمانه ازوزارت خارجه ربوده شده است.
ازاسنادربوده شده۵۰۰مدرک مهم وسری به دفتررئیس جمهوری منتقل شده است.
 
[کاظم برادرمسعود]
روزنامه صبح آزادگان۶خرداد۱۳۶۰
دادسرای انقلاب اسلامی تسلیم هیچگونه شانتاژوفشاری نخواهدشد.
آقای فضلی نژاداقرارنموده است که تاکنون به ۸وزارتخانه وارگان های دیگرمراجعه نموده و مدرک وسندخارج کرده است.
بنابه اعتراف متهم ردیف یک آقای مرتضی فضلی نژادوی تاکنون پنج باربدون داشتن مجوزبرای خارج کردن اسنادبه وزارت امور خارجه مراجعه وتعداد۵چمدان برگ مدارک سندوسری راباکمک آقای اسماعیل ناطقی به محل دفترریاست جمهوری منتقل کرده است. وآخرین باردرحال انتقال۳۷۲برگ ازاسنادطبقه بندی شده وازجمله اصل سندوسوابق همکاری کاظم رجوی فرزندحسین بانام مستعار(صفا)با ساواک وتعدادی اوراق سوابق کارمندان و سفیران فعلی وزارت امورخارجه ومقداری اسنادومدارک افرادپاکسازی شده دستگیر می شودوهم چنین آقای فضلی نژادطبق اعترافات صریح که تماماباجزئیات کامل درپرونده موجوداست اقرارنموده است که تاکنون به ۸وزارتخانه وارگان دیگرازجمله دانشگاه ها، وزارت کشور،وزارت کشاورزی ،شهربانی وغیره جهت دریافت مدارک مراجعه نموده وبدون داشتن حکم خروج اسناد،مقادیر معتنابهی مدرک وسندوفتوکپی پرونده اشخاص رابه دفترریاست جمهوری برده است.
 
[ده فرمان امام!]
روزنامه کیهان۶خرداد۱۳۶۰
ازسوی وزارتخارجه برای پیگیری بدون وقفه:
حقایق سرقت اسناددراختیاردادستانی قرارگرفت.
آقای علوی رئیس روابط عمومی وزارتخارجه طی تماسی باکیهان دررابطه بااطلاعیه ای که قراربودازسوی این وزارتخارجه درپاسخ به اظهارات آقای بنی صدررئیس جمهوردر مصاحبه باروزنامه انقلاب اسلامی منتشرشود اظهارداشت:
این اطلاعیه به علت پرهیزازدامن زدن به اختلافات وبنابرنصصریح فرمان ده ماده ای امام امت برای افکارعمومی منتشرنشد.وفقط دراجرای فرمان امام بیانیه مفصلی بردوراز حقیقت بودن اظهارات فوق الذکربه دادستانی انقلاب وهیات سه نفره حل اختلافات تقدیم شده است.
 
[ماهم بررسی کردیم]
روزنامه کیهان۷خرداد۱۳۶۰
هیات حل اختلاف مساله خروج اسنادازوزارت خارجه رابررسی کرد
عصردیروزطی جلسه ای درمحل وزارت کشورهیات سه نفری رسیدگی به حل اختلاف به کارخودادامه داد.
هیات ازدادستان کل کشورخواست نتیجه رسیدگی به تخلفات پاره ای ازروزنامه هارااطلاع دهد.
 
[سندربایی ازابتدای انقلاب؛نضت ادامه دارد!!]
روزنامه اطلاعات۷خرداد۱۳۶۰
جریان سندربائی دروزارت امورخارجه ازابتدای انقلاب تاامروز،
پرسش های برخی ازخوانندگان مارابرآن داشت تااین سوال راکه آیاجریان سندربائی در وزارتخارجه ازبدوانقلاب تابه امروزمورد بررسی وپیگیری قرارمی گیردیانه؟بامقامات مسئول وزارت امورخارجه مطرح کنیم.
سخنگوی وزارت امورخارجه به سوال ماپاسخ مثبت داد.
وی گفت:
این پرسشنامه رابجایافتیم.زیرااسنادوزارت امورخارجه نه تنهاهنوزمی تواندبسیارازمسائل وابهامات روزراپاسخ گوید،بلکه این اسنادعلی الاصل بخشی ازتاریخ ایران نیزتشکیل می دهدکه خودیک سرمایه گرانبهای ملی و فرهنگی است ومی دانیم  که جبران هرسند ازدست رقته تقریباغیرممکن است.