۱۳۹۴ مرداد ۹, جمعه

TEHERAN ?

انتقاد مولوی عبدالحمید از تخریب نمازخانه اهل سنت در تهران


مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی، امام جمعه سنی‌های زاهدان، به تخریب نمازخانه سنی‌ها در پونک اعتراض کرده و گفته است اهل سنت باید در تهران مسجد داشته باشند.
مولوی عبدالحمید در نامه‌ای به آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر و حسن روحانی، رئیس جمهور ایران، ضمن اعتراض به تخریب این نمازخانه نوشت: "عدم تحمل یک نمازخانه معمولی و تخریب آن، در شهری‌که اجازه ساخت مسجد به شهروندان اهل‌سنت داده نمی‌شود و مطالبه ۳۷ سال آنها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ناکام مانده است، تنها جریحه‌‌دار نمودن احساسات جامعه اهل‌ سنت ایران نیست، بلکه احساسات مسلمانان جهان را نیز جریحه‌دار می‌نماید."
او ضمنا هشدار داده است "در شرایطی که افراط‌ گرایی، تکفیر، تفرقه و خشونت در دنیا موج می‌زند و جهان اسلام نیازمند آرامش و سعه‌ صدر است، برادران و خواهران اهل‌ سنت چنین انتظاری نداشتند. این نوع برخوردها به دشمنان اسلام، عوامل خشونت‌ طلب و افراط‌ گرا فرصت می‌دهد تا به اختلافات دامن بزنند و مردم شریف و همیشه در صحنه اهل‌ سنت را مایوس کنند."
سنی‌ها در تهران مسجد ندارند و نمازخانه پونک، که روز چهارشنبه ۷ مرداد تخریب شد، برای آنها مرکزیت دارد. این نمازخانه پیشتر پلمب و سپس فک پلمب شده بود. البته پس از فک پلمب، اجازه برگزاری نماز عید و نماز جمعه در آن داده نمی‌شد.
سایت سنی‌آنلاین نوشته است که این نمازخانه توسط "ده‌ها تن از نیروهای شهرداری" و با پشتیبانی نیروهای امنیتی تخریب شده است. بنا بر این گزارش موبایل امام این نمازخانه را هم ضبط کرده‌اند.
مولوی عبدالحمید در نماز جمعه امروز زاهدان گفت: "مسلمان از هر فرقه‌ و مذهبی باشد به مسجد نیاز دارد و این مکان‌ها در همه دنیا احترام خاص دارند."
او گفت تهران مرکز ثقل کشور است و سنی‌ها در این شهر به فضایی برای عبادت نیاز دارند.
عبدالصمد ساداتی، امام جمعه سنی‌های سراوان و عبدالرحمن مطهری، مدیر حوزه علمیه احناف خواف هم به تخریب نمازخانه پونک اعتراض کرده‌اند.

d’un bébé brûlé vif

En marge des funérailles du nourrisson, le Premier ministre palestinien Rami Hamdallah a exhorté «la communauté internationale à agir».
 Photo de Abdullah Elshamy.
Photo de Abdullah Elshamy.
Photo de Abdullah Elshamy.
Photo de Abdullah Elshamy.
Funérailles du petit Ali, brûlé vif par des colons israéliens...
Photo de Opération Boycott.
Photo de Opération Boycott.
Photo de Opération Boycott.
Photo du bébé  brûlé vivant par des terroristes juifs israéliens. Personnellement, je vois aucune différence entre Daech (ISIS) et ces terroristes israéliens.
Photo de Bilel Baazaoui.
1 bébé d’un an est brûlé vif en palestine par les colons sionistes donc brûler les enfants palestiniens vivant est devenu un rituel de colons juifs , où sont les droits de l’homme ??!!
Pourquoi nous étudions les droits de l’homme à l’école ?
 se lever de bon matin pour savoir qu’ils ont brulé un bébé de 18 mois vivant
 Brûlé vif, dans la matinée, par des colons israéliens… 
Photo de Opération Boycott.
Photo de Opération Boycott.
Photo de Opération Boycott.
Photo de Opération Boycott.
 Les israéliens juifs l’ont brûlé vivant ..
Photo de Sywar Yzd.
Photo du bébé  brûlé vivant ce matin par des terroristes juifs israéliens. Personnellement, je vois aucune différence entre Daech (ISIS) et ces terroristes israéliens.
Bilan: la mort du bébé en photo (un an et demi) et des brûlures de troisième degré pour ses parents et sa sœur (4 ans)
Photo de Bilel Baazaoui.
Photo de Chaouki Mohammed.
Ghassan Ahmed a partagé la publication de Palestine Social Global.
À l’instant · 
Photo de Palestine Social Global.
Palestine Social Global
They burned the baby, and burned what is left from humanity.
 They burned the baby, and burned what is left from humanity.
Photo de ‎شهاب‎.

  Âgé de 4 ans, le frère du bébé tué lors de l'attaque terroriste israélienne, est également en réanimation dans un état critique. S'il vous plait, priez pour lui et ses parents également dans un état critique 
Brûlé vif par des colons israéliens... avec l'inscription "Revanche" !
L'horreur n'a plus aucune limite !
ستایشگر سپاه قدس، حالا با ستایش از خامنه ای ، تلاش می کند آبروی رفته را به او باز گرداند. 
ایرج شكری


بعد از چند سال گم و گور شدن، دوباره سروکله اش برای تبلیغ به نفع رژیم و حمایت از آن، پیدا شده، اینبار برای قهرمان «دیپلماسی» و «دیپلمات انقلابی» ساختن از خامنه ای، در سربزنگاهی که شخص خامنه ای با همه ادعاها و باید نباید ها و«خط قرمز» هایی که برای مساله اتمی تعیین می کرد، در گل مانده است و اوضاع رژیم به شدت آشفته است. بدنه رژیم، بیشتر از خفت و حقارتی که با پذیرفتن محدویت ها بر سر برنامه اتمی که خواتس آمریکا و اروپا بود، نصیبشان شده، حرف می زنند تا نقش نجات بخش و تعیین کننده «مقام معظم رهبری» در سازش ناپدیری و ایستادگی در برابر «مستکبرین». در «بالا» اما، بگو-مگو لحن تندتری دارد.
لاریجانی رئیس مجلس شکوه و ناله کرده است که:« گفته‌اند سگ آقای احمدی نژاد و مشایی شرف دارد به اینها، آیا این جور صحبت درست است؛ حداقل من " اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله" که گفته بودم لذا چطور ممکن است سگ یک نفر بر یک مسلمانی شرف داشته باشد، این روش اظهارنظر و گفتار درست نیست آنچه که واقعا مصلحت مجلس و باعث شرف مجلس ‌شود مطرح می‌کنم و از آن حمایت می‌کنم ». لاریجانی را متهم می کنند که مانع انتقاد از عملکرد دولت می شود. جواد کریمی قدوسی عضو کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی رژیم در گفتگویی با یک سایت مجلی به اسم «صبح توس »به کنایه گفته است که «ما شش گل خوردیم» و موارد آن را شمرده است و یاد آور شده که« بنده ۱۷ مورد عبور از خطوط قرمز را با مستندات از روی متن توافق‌نامه برای آقای عراقچی خوانده‌ام. این ۱۷ مورد که می‌توانست منافع ملی ما را تضمین کند در این توافق از آن‌ها عبور شده است». روحانی در یک جلسه هیات دولت گفته بود که ما دو گل خوردیم و سه گل زدیم. باز هم با اشاره به همین حرف روحانی و با یاد آوری این که با 3 گل زده به حریف و 2 گل خورده از طرف مقابل یک بازی را نمی شود برد – برد اعلام کرد، کسانی از باندهای رقیبت نیش و کنایه هایی به روحانی زده اند. از جمله کامران دانشجو یاد آور شده که این بازی فوتبال نیست و بیشتر به کُشتی شبیه است و ضمن انتقاد از عملکرد تیم روحانی در مساله توافق با 1+5 و گفته است مواظب باشند که «ضربه فنی» نشوند و دیگرانی نیز مسائلی ناشی از باخت و وادادن تیم روحانی در برابر فشار آمریکا بیان کرده اند.  
 آن عامل «اندیشمند» و «تحلیلگر» در خدمت ولایت فقیه، هر وقت چیزی نوشته، درخدمت حفظ اساس نظام ولایت فقیه بوده و به توجیه خط و عمل دستگاه ولایت فقیه پرداخته و تلاش کرده آنچه را که در حول محور ولی فقیه می چرخد را درست و کارآمد و به حق و اوضاع را مطلوب جلوه دهد. در مواقع انتخاباتی با هدف جلب تشویق به شرکت در انتخابات مطلب می نوشت. همچنان که چند سال پیش(آبان  90 - اکتبر 2011) در مطلبی با عنوان « تمجید از نیروی قدس سپاه تحریف حقیقت و خدمت به رژیم»*نوشتم، در نوشته های این شخص (تهمورث کیانی) -که معتقدم نقشی به مراتب مهم تر از تریتا پارسی را برای خدمت به رژیم به عهده دارد-، هرگز خط و کلامی در محکوم کردن یا حتی انتقاد و تقبیح این همه بیداد وستم رژیم دیده نمی شود و هرچه نوشته به طور روشن و آشکار در توجیه خط و سیاستهای رژیم، مخصوصا در زمینه هایی که به سیاست خارجی و افکار عمومی بین المللی مربوط می شده، بوده است. او این بار با مطلبی تحت عنوان « دیپلمات، انقلابی یا انقلابی دیپلمات – نگاهی به شطرنج اتمی آیت الله خامنه ای»، تلاش کرده که تسلیم رژیم در برابر خواستهای اساسی 1+5 در محدویت ها و بازرسی ها را که تیم روحانی به اختصار آن را«برجام»(مخفف برنامه جامع مشترک) می نامد، دستارود بزرگی برای رژیم نشان بدهد که گویی «کارستانی» بوده است که «آیت الله خامنه ای» که هم «دیپلمات انقلابی» و هم «انقلابی دیپلمات» است، با تاکتیک های هوشمندانه خود برپا کرده و امکانپذیر ساخته است. در حالی که می بینیم و می دانیم که در عمل همچنان که همه شاهد بوده وهستند، این دستاورد، سر و صدا و اشک و آه همه ولاتیمداران دو آتشه از جمله حسین شریعتمداری را- از همان ساعتی که روحانی آن را به عنوان دستاورد بزرگ و بی نظیری «در تاریخ روابط بین المللی» برای رژیم و با هدایت و «قبول مسئولیت سنگین» و نظارت «مقام معظم رهبری»، برای خودش و تیم مذاکره کننده، جلوه داد-، درآورد. شریتمداری یاد آور شد که اظهارات روحانی با مفاد برنامه مذکور مغایر و حتی متناقض است. موارد متعدی از انتقاد و اظهار نظر از سوی «نیروهای ارزشی» و «ولایتمدار» در سایتهای رژیم درج و منتشر شد که روی دروغگویی ها و تحریف هایی که وزارت خارجه رژیم از «برجام» کرده و به رسانه ها و افکار عمومی ارائه کرده بود، انگشت گذاشته شده است. همینطور روی دروغگویی صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی در مورد توافق محرمانه یی که با آژانس بین المللی انرژی اتمی برای بازرسی از تاسیسات نظامی پارچین کرده است.
تحلیل گر در خدمت ولایت فقیه که گویا در سیاتل امریکا تشریف دارند، برای این حضور رسانه ای اش را(که به خاطر دست رو شده اش، حتما بی فایده برای خدمت به رژیم و زیانبار برای خودش می دانسته کنار گذاشته بود)- دوباره ضروری دیده از سربگیرد که ولی فقیه نه تا خرخره بلکه تا بالای دماغش در لجن فرور رفته است و به خاطر عدم واکنش در برابر «شکسته شدن خط قرمزها» به شدت در نزد ولایتمداران و «نیروهای ارزشی» بی اعتبار شده است. روحانی در کرمانشاه با پر رویی و وقاحت گفت آتش بس را(در جنگ ایران و عراق) با عزّت پذیرفیتم، او با این ادعا تلاش کرد تا خفت ناشی از تسلیم شدن به «شرط و شروط» آمریکا را ماستمالی کند. اما بسیجیان و حزب اللهی های دانشگاهی و «اهل رسانه» رژیم، به خوبی می دانند که روحانی دروغ می گوید و هنوز هم بحث این که «چه کسی جام زهر را به دست امام داد» بحث پایان یافته ای نیست و پذیرفتن آتش بس از روی ناچاری بود. اما مهم تر از آن این نکته است که همان مریدان خمینی و حزب اللهی ها - چه آنها که نوجوانان و جوان و  شرکت کننده در جنگ بوده اند و حالا 27 سال بعد از جنگ بالای چهل و بالای پنجاه سال، سن دارند-، و چه آنان که در زمان جنگ و پایان جنگ، یا متولد نشده بودند یا کودک خردسالی بوده اند و الان بیست – سی ساله های حزب اللهی و بسیجی هستند و دائما عشق به خمینی و ستایش از ایثارگران و... به آنان تزریق شده ومی شود، این را خوب می توانند تشیخص بدهند که خمینی اگر جام زهر آتش بس را پذیرفت و نوشید، تلاش نکرد به آنها دروغ بگوید و سر آنها را شیره بمالد و مدعی نشد که این بزرگترین دستاورد در «تاریخ روابط بین المللی» برای یک کشور است که او توانسته برای جمهوری اسلامی به دست بیاورد، بلکه در پیام مربوط به پذیرفتن آتش بس تصریح کرد که این کار را برای مصلحت کرده است و مرگ و شهادت برایش گواراتر از پذیرش قطعنامه بود. خمینی بدون تلاش برای شیره مالیدن به سر بسیجیان برای فتح الفتوح جلوه دادن آتش بس(کاری که روحانی و باند همراش در مورد پذیرفتن برنامه جامع مشترک که مدیریت و هدایت اصلی تنظیم و تعیین ضوابط آن با آمریکا بوده است، می کنند و خامنه ای هم سکوت رضامندانه پیش گرفته است)، به صراحت از بیچارگی و ناچار بودنش در پذیرفتن آن سخن گفت. خمینی در آن پیام گفت:«با توجه به نظر تمامی كارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای كشور، كه من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم، و در مقطع كنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می دانم و خدا می داند كه اگر نبود انگیزه ای كه همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمی بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود.
اما چاره چیست كه همه باید به رضایت حق تعالی گردن نهیم و مسلم ملت قهرمان و دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود». خمینی نگفت که با پذیرش آتش بس به هدفش رسیده است و«سه گل» به حریف زده و دو گل خورده است، خمینی تصریح کرد که :« شما می دانید كه من با شما پیمان بسته بودم كه تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگم، اما تصمیم امروز فقط برای تشخیص مصلحت بود و تنها به امید رحمت و رضای او از هر آنچه گفتم گذشتم و اگر آبرویی داشته ام با خدا معامله كرده‌ام». در ضمن این راهم باید در نظر داشت که خمینی با پذیرفتن آتش بس، جلوی شکستها و سرشکستگی های بیشتر و به کشتن و به اسرات دادن نیروهای بیشتری از «سپاه اسلام» را گرفت، اما با این «برنامه عمل مشترک» با «مستکبرین»، تازه تسلیم و عقب نشینی در برابر غرب به ویژه «شیطان بزرگ» آغاز شده است و کنترل ها آنگونه که آمریکائی ها خواسته اند طولانی مدت و در مورد غنی سازی همیشگی خواهد بود.این وضعیت و سرنوشت آن چیزی است که به دروغ و به زور تبلیغات می گفتند «غرور ملی» ماست. این تسلیم رژیم، و کوتاه آمدن رژیم در برابر عبور آمریکا از «خط قرمزها»، البته به نفع مردم است و می تواند به «هیاهوی بسیار برای هیچ» که رژیم سر این مساله برپا کرده بود پایان دهد. هیاهوی پوچی که فقط برای گردانندگان جنایتکار رژیم و پاسداران متکبّر و نادانش، یک هویت کاذب «قدر قدرتی» می آفرید و اما مردم به خاطر آن فشارها و محرومیت های بسیار را متحمل شدند.  بگذریم، موضوع این نوشته پیدا شدن دوباره سرو کله یک عنصر در خدمت ولایت فقیه در یکی از سایت هایی است که ظاهر در صف اپوزیسیون چپگرای رژیم قرار دارد. او مطلبی با عنوان « دیپلمات انقلابی یا انقلابی دیپلمات...» با تحلیلی مثل تحلیل های واقعیت گریزانه مسعود رجوی که ( که چون واقعیت گریزانه بوده هیچوقت درست از کار در نیامده)، با اشاره به اظهارات بعضی مخالفان توافق با رژیم در آمریکا، و تحریف حقایق و نتیجه گرفتن از آن به سود خامنه ای، به تجلیل از نقش خامنه ای و دانش و مهارت او در دیپلماسی و «انقلابی» بودن او پرداخت است و نتیجه مذاکراه را دست یافتن رژیم به اهدافش در برابر آمریکا آمریکا دانسته و در پایان مطلب نتیجه یی گرفته که فقط یک مرید و شیفته خامنه ای، یک سرباز گمنام امام زمان -محو شده در نقش و توانایی«پیامبر گونه» مقام ولایت،«حضرت آقا»- می تواند چنان جملاتی ستایش انگیز را که بیشتر حال و هوایی از عشق عرفانی یک مرید به مراد را منعکس می کند و نه نظر یک تحلیل گر سیاسی را، سر هم کند. او نوشته است:«آیت الله خامنه ای راست می گفت که او انقلابی است نه دیپلمات، او بیشتر به رهبران انقلابی دوران جنگ سرد شبیه است تا دیپلمات های مرسوم. فرآیند مذاکرات اتمی و دستآوردهای آن برای ایران،اما،نشان داد که او ترکیب تازه ای از دیپلماسی و انقلابی گری ساخته است که دست کم در این مورد موفق از کار درآمده و حاصل آن به سود ایران بوده است. این واقعیتی است که نادیده گرفتن آن میتواند موجب محاسبات سیاسی اشتباه درباره ایران گردد». با این عشق و ارادت به مقام ولایت حتما می داند که می داند در سطحی نیست که به محاسن مبارک «حضرت آقا» یا به صورت «نورانی» ایشان، از دور بوسه ای بزند، اما بوسه ای به محل عمل جرّاحی شان زده است.
سوال اینجاست که واقعا تحلیلی هایی اینچنینی از افردای آنچنانی، چه جایی می تواند در سایتی داشته باشد که گویا متعلق به اپوزیسیون چپگرای رژیم است که عَلَم «تحلیل علمی» را هم به دوش می کشد؟  این که یکی علنا خدمت به نظام ارتجاعی و جنایتکار و ضد ایرانی ولایت فقیه را برگزیده باشد، مساله ای است که به هرحال جلوی چشم همه هست و می دانیم که سعید امامی ها و حسین شریعتمداری ها و وحوش درنده بسیاری در خدمت این نظام هستند، اما این که کسانی و گروهی که ظاهرا در صف اپوزیسیون رژیم هستند، اما با فرومایگان در خدمت رژیم «لاس» می زنند و بده بستان دارند این ناگوار است و در عمل دواطلبانه گند و کثافت به سر و روی خود مالیدن است، مثل نامه نوشتن فرخ نگهدار به خامنه ای. نباید به این مسائل بی توّجه بود. باید هشیار بود و عمّال رژیم و سعید امامی های در پوشش مدرس و استاد یار دانشگاه در آمریکا (چه دانشگاههای مهملی در آمریکا پیدا شده) را سرجایی که هستند نشاند و به آنها فهماند که نمی توانند هوّیت کثیف خود را پنهان کنند. اگر فکر می کنند که می توانند با قلم زدن در سایتهایی که به اسم اپوزیسیون معرفی شده اند( اما می خواهند یک «سمساری» با هر نوع جنس از جمله بسیار مستمعمل و دست چندم و مبل و صندلی هایی با لکه های بزرگ از جای نشتن ها در آن است، داشته باشند)-، روی داوری و ارزیابی اوپوزیسیون آزادیخواه و ترقیخواه و مردم دوست نسبت به رژیم و عملکردش جنایتکارانه و خائنانه اش، تاثیر بگذارند و آنها را به رژیم«وصل» کنند، سخت در اشتباه اند. بهتر است گورشان را گم کنند و بروند «مطالب وزین» خود را در سایتهای ولایتمدار درج کنند و در کنار آنها باشند. به ویژه اکنون که چراغ ولایت فقیه، به «پت پت» افتاده و هردم ممکن است از بی نفت و روغنی خاموش شود، اینان ممکن است روغنی برای فتیله چراغ ولایت فقیه باشند و بتوانند در روحیه سرخوردگان از ولایت فقیه و کم کردن ترس و وحشت آنان از فردای سیاه و تاریکی که در انتظار رژیم و در انتظار آنان است، تاثیر بگذارند.
منابع:
لینک مقاله مورد بحث:
*لینک مطلب چند سال پیش من با عنوان «تمجید از نیروی قدس سپاه، تحریف حقیقت و خدمت به رژیم». این مطلب در پژواک ایران هم درج شده است.
جمعه ۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۳۱ ژوئیه ۲۰۱۵



ارتجاع تا دينار آخر باخته ! با هوچيگری ميخواهد جبران کند!












کودک خردسال فلسطینی در 'آتش‌سوزی عمدی یهودیان افراطی' جان داد


آتش زدن عمدی خانه‌های فلسطینیان توسط یهودیان افراطی بدون سابقه نبوده است
یک طفل خردسال فلسطینی در آتش‌سوزی عمدی در کرانه باختری رود اردن جان خود را از دست داده است.
روز جمعه، ٩ مرداد (٣١ ژوئیه)، سخنگوی پلیس اسرائیل گفت که آتش‌سوزی در خانه‌ای در یکی از روستاهای نزدیک شهر نابلس واقع در کرانه باختری رود اردن باعث کشته شدن یک کودک هجده ماه و زخمی شدن سه نفر دیگر شده است. این حادثه در ساعات شب گذشته روی داد و زخمی‌های این آتش سوزی والدین این کودک و برادر چهارساله او هستند. هنگام آتش سوزی، اعضای خانواده در خانه بودند.
سخنگوی پلیس گفته است که شواهد نشان می‌دهد که این آتش سوزی عمدی بوده و به احتمال زیاد انگیزه تلافی‌جویانه داشته است. به گفته سخنگوی پلیس، تحقیقات در این زمینه ادامه دارد اما نشانه‌هایی که در محل دیده می‌شود از جمله شعارهای نوشته شده بر دیوار خانه، به حملات گذشته یهودیان تندرو موسوم به سیاست یا عملیات "برچسبی" شباهت دارد. روزنامه هاآرتص، چاپ اسرائیل هم به نقل از فلسطینیان ساکن محل گفته نوشته است که قبل از شروع آتش‌سوزی، چند شهرک‌نشین یهودی را مشاهده کردند که شیشه پنجره این خانه را شکستند و بطری آتش‌زا به داخل خانه پرتاب کردند.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، این حمله را "از هر جهت یک اقدام تروریستی" توصیف کرده و دستور بررسی و یافتن عاملان آن را داده است و موشه یعلون، وزیر دفاع اسرائیل، هم گفته است "آتش زدن خانه و سوزاندن طفل فلسطینی یک اقدام تروریستی است" و افزوده "اجازه نخواهیم داد تروریسم جان فلسطینیان را بگیرد."
سازمان آزادی بخش فلسطین، که عملا قدرت را در تشکیلات خودگران در دست دارد، این اقدام را نکوهش کرده و دولت اسرائیل را مسئول اینگونه اقدامات دانسته است.
یعلون: آتش زدن خانه و سوزاندن طفل فلسطینی یک اقدام تروریستی است.
این آتش‌سوزی جدی‌ترین اقدام خشونت آمیز یهودیان افراطی علیه فلسطینیان از زمان ربودن و قتل یک نوجوان فلسطینی به تلافی کشتن سه نوجوان اسرائیلی در یک سال پیش است. آن حادثه باعث آغاز درگیری گسترده دیگری در غزه شد. پلیس اسرائیل دو تن از اعضای گروه حماس را مسئول ربودن و قتل فلسطینیان و یهودیان افراطی را عامل ربودن و قتل نوجوان فلسطینی معرفی کرده بود.
عملیات "برچسبی" عنوانی است که به اقدامات تلافی‌جویانه تندروهای یهودی داده شده است. این عملیات معمولا به صورت واکنش تلافی‌جویانه در برابر اقدامات علیه ساکنان شهرک‌‌های یهودی نشین صورت می‌گیرد. اینگونه اقدامات گاه به شکل انفرادی برنامه‌ریزی و اجرا می‌شود و گاه حالت گروهی یا جمعی دارد.
عاملان عملیات "برچسبی" معمولا شعارهایی را هم در محل باقی می‌گذارند
معمولا مرتکبین اینگونه اقدامات با نوشتن شعار یا به وسایل دیگر، یادآور می‌شوند که به تلافی اقداماتی که علیه شهرک‌نشینان یا یهودیان صورت گرفته وارد عمل شده‌اند و در مورد تکرار چنین اقداماتی هشدار می‌دهند. اصطلاح "برچسب قیمت" یا هزینه، از جمله شعارهایی است که در محل باقی گذاشته می‌شود.
گفته می‌شود که سابقه عملیات برچسب به زمان برچیده شدن شهرک‌های یهودی‌نشین و خروج ارتش اسرائیل از نوار غزه در سال ٢٠٠٥ باز می‌گردد که دولت آریل شارون، نخست وزیر وقت اسرائیل، با وجود مخالفت شدید شهرک نشینان ساکن این بخش از اراضی فلسطینی آن را به اجرا گذاشت.
علاوه بر فلسطینیان کرانه باختری و اماکن عمومی و مذهبی آنان، کلیسای مسیحیان و مراکز و نفرات نیروهای امنیتی اسرائیل و تاسیسات دولتی نیز به تلافی اقداماتی که علیه شهرک نشینان صورت گرفته، هدف حمله بوده است. برچیدن خانه‌هایی که یهودیان بدون مجوز دولت اسرائیل در اراضی اشغالی ایجاد می‌کنند یا مقابله با تظاهرات اعتراضی شهرک‌نشینان از جمله اقداماتی است که واکنش تلافی‌جویانه برچسبی را در پی داشته است.
آتش سوزی و قتل کودک فلسطینی که تنها چند هفته پس از نخستین سالگرد آغاز جنگ عزه صورت گرفته باعث نگرانی در مورد واکنش فلسطینیان و تبعات آن شده است.

۱۳۹۴ مرداد ۸, پنجشنبه

محمدعلی طاهری، بنیانگذار عرفان حلقه به 'اعدام محکوم شده است'


میزان، خبرگزاری رسمی قوه قضاییه ایران، به نقل از یک "منبع آگاه" گزارش کرده که محمدعلی طاهری، بنیانگذار "عرفان حلقه" یا "عرفان کیهانی" به اعدام محکوم شده است.
خبرگزاری قوه قضاییه به نقل از این منبع نوشته که حکم اعدام به وکیل آقای محمد طاهری ابلاغ شده و او می‌تواند در مهلت قانونی درخواست تجدید نظر کند.
پیش از این آقای طاهری به اتهاماتی چون توهین به مقدسات، مداخله غیرقانونی در امور پزشکی و درمان بیماران، ارتکاب فعل حرام و رابطه نامشروع و استفاده غیرمجاز از عناوین علمی به حبس و جریمه نقدی محکوم شده بود و در اردیبهشت امسال دادگاه به اتهام "افساد فی‌الارض" او رسیدگی کرده است.
پیش از این و در خرداد ماه محمود علیزاده طباطبایی، وکیل محمدعلی طاهری، گفته بود که از حکم اعدام موکلش مطلع شده اما این حکم هنوز ابلاغ نشده است، اما یک روز پس از آن قوه قضاییه صدور چنین حکمی راتکذیب کرد.
آقای طاهری از سال ۱۳۹۰ بازداشت شده بود. در سال‌های اخیر هواداران بنیانگذار "عرفان حلقه" چندین بار در اعتراض به وضعیت او دست به تجمع زدند.
به غیر از آقای طاهری با شمار دیگری از افراد مرتبط با عرفان حلقه نیز برخورد قضایی شده است. به غیر از بازداشت تعدادی از آنها زمستان سال گذشته ۱۶ نفر از "مربیان" این مکتب عرفانی در ایران در مجموع به ۳۷ سال حبس محکوم شدند.
زیبا محمدیان، همسر محمدعلی طاهری هم از جمله افرادی بوده که در جریان برخوردهای قضایی با پیروان این مکتب بازداشت شدند.
عکس از تجمع هواداران محمدعلی طاهری در مقابل دادگاه انقلاب در سال ۱۳۹۳
محمدعلی طاهری سال گذشته در نامه‌ای خطاب به احمد شهید گفت بازجویان سپاه با "اعمال فشار و شکنجه روانی" او را وادار به "اعترافات ساختگی" کردند.
او گفته بود به خاطر تهدید به اعدام و همچنین تهدید به "صدمه رسانیدن به همسرش و در نتیجه بی سرپرست شدن فرزندانش" به "مصاحبه ساختگی" تن داده، و این مصاحبه از تلویزیون سراسری پخش و همچنین ضمیمه پرونده او شده است.
رسانه‌های رسمی و مقام‌های حکومتی در ایران از این مکتب تحت عناوینی چون "عرفان‌های نوظهور" نام می‌برند و چنین عقایدی را رد می‌کنند.
آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران، پیش از این گفته است که "دشمنان" جمهوری اسلامی "عرفان‌های کاذب" و "شبکه کلیساهای خانگی" را در ایران ترویج می‌کنند تا دین در جامعه ایران ضعیف شود.

مالکم ايکس!سربرآوردن ازلجنزارفقر،اعتياد، دزدی و زندان!


۱۳۹۴ مرداد ۷, چهارشنبه

 شهرداری تهران با نصب بنرهایی با روش خود به استقبال از فابیوس وزیر امور خارجه 

فرانسه رفت. شهرداری تهران که پیش از این در جریان توافق ژنو نیز بنرهای "صداقت 


آمریکایی" را در سطح شهر نصب کرده و با این روش نارضایتی خود را از روند مذاکرات 


اعلام کرده بود حالا همزمان با سفر وزیرامور خارجه فرانسه به ایران، بنرهایی در سطح 


شهر نصب کرده که خبر از برگزاری مراسمی برای بازخوانی پرونده خون های آلوده به 


همراه نمایش فیلمی با عنوان "چندقطره خون" می دهد. مراسمی که البته کنسل شد.
15-7-29-1113.jpg

تخریب نمازخانه اهل‌سنت تهران در محله پونک

نمازخانه اهل‌سنت واقع در منطقه پونک تهران، صبح امروز 


توسط


 برخی نهادها و ارگان‌های دولتی تخریب شد.


به گزارش  سنی آن‌لاین، نمازخانه اهل‌سنت تهران معروف 


به 

“نمازخانه پونک”، صبح امروز چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴ (۱۲ 

شوال/

 ۲۹ ژوئیه) توسط نیروهای شهرداری، با پشتیبانی


 نیروهای 


انتظامی و امنیتی تخریب شد.



به گزارش برخی منابع محلی، صبح امروز پس از مراجعه


 نیروهای 


امنیتی به نمازخانه پونک و گرفتن تلفن همراه مولوی عبیدالله 


موسی‌زاده- امام جماعت این نمازخانه- و تفتیش منزل وی،


 ده‌ها 


تن از نیروهای شهرداری اقدام به تخریب این نمازخانه کردند.



نمازخانه پونک تهران چند ماه قبل نیز توسط نیروهای 



امنیتی تهران 


بزرگ پلمپ شد، ولی پس از فک پلمپ، نمازگزاران اجازه برگزاری 


نماز جمعه و عیدین را در این نمازخانه نداشتند.



لازم به ذکر است، تخریب این نمازخانه درحالی اتفاق افتاده


 است



 که اهل‌سنت تهران از داشتن مسجد در تهران محروم هستند و


 نمازهای خود را در منازل استیجاری (نمازخانه) برگزار می‌کنند.

رییس سازمان بهزیستی:

سالی 1000 کودک ایرانی رها می‌شوند/ 10 درصد از معتادان کشور زن هستند


1435478843414_GalleryImages_11175.jpg
رییس سازمان بهزیستی کشور از رها شدن سالانه 1000کودک در کشور خبر داد و اظهار کرد: به طور متوسط سالانه 950 تا 1000 کودک به دلایل مختلف در سراسر کشور رها و مسئولیت نگهداری آنها به بهزیستی واگذار می‌شود.

 سمنان از خدمات دهی بهزیستی کشور به یک میلیون و 100 هزار معلول کشور خبر داد و افزود: حدود 400 هزار نفر از این معلولان در مناطق روستایی سراسر کشور سکونت دارند.

رها شدن سالانه 1000 کودک در کشور

معاون وزیر کار و رفاه اجتماعی از رها شدن سالانه 1000کودک در کشورمان خبر داد و تصریح کرد: به طور متوسط سالانه 950 تا 1000 کودک به دلایل مختلف در سراسر کشور رها و مسئولست نگهداری از این کودکان به سازمان بهزیستی واگذار می‌شود.
 اعتیاد سرپرست خانواده و به ویژه اعتیاد زنان نقش مهمی در مشکلات خانوادگی دارد و متاسفانه در سال‌های اخیر با افزایش معتادان و خصوصا ازدیاد معتادان زن روبرو بوده‌ایم.

سهم زنان از اعتیاد به 10 درصد رسید!

وی ادامه داد: در حال حاضر 10 درصد از معتادان کشور را زنان تشکیل می‌دهند .
بندپی، با خطرناک خواندن اعتیاد به موادمخدر صنعتی به افزایش اعتیاد به این نوع از موادمخدر در کشور اشاره کرد و گفت: در حال حاضر 24 درصد از کل معتادان کشور، به موادمخدر صنعتی اعتیاد دارند در حالی که این رقم پیش از این تنها 4 درصد بوده است.
رییس سازمان بهزیستی، از اعتیاد به مواد مخدر صنعتی به عنوان یکی از عوامل موثر در ازهم پاشیدگی کانون خانواده‌ها یاد کرد و ادامه داد: ترک مواد مخدر صنعتی و درمان معتادان مبتلا به این بلای خانمانسوز به شدت سخت‌تر و طولانی‌تر است.




واکنش احمد شهید به انتشار ادعای بی‌اساس و حمله هماهنگ خبرگزاریهای دولتی ایران علیه خود


Tue 28 07 2015 


در موج جدیدی از حمله به احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل، چندین خبرگزاری دولتی و همچنین روزنامه وابسته به قوه قضاییه ایران، خبری جعلی را منتشر کردند که ادعا می‌کند برمبنای اسناد منتشر شده توسط وب سایت ویکی لیکس سفارت عربستان در کویت یک میلیون دلار به این دیپلمات سازمان ملل رشوه داده تا مواضع تندی در قبال ایران اتخاذ کند، در حالی که چنین خبری اساسا بر روی این وب سایت وجود ندارد.

چند ساعت پس از اینکه تصویر این سند جعلی در سایت‌ها منتشر شد، ویکی لیکس در صفحه توییتر خود خطاب به سایت ایران فرانت پیج که این خبر را به انگلیسی ترجمه کرده بود این گزارش را زیر سوال برد و نوشت: «لطفا نشان بدهید این مطلب مبنی بر کدام سند ویکی لیکس ادعا شده است. شما لینک منبع مارا در این مقاله نگذاشته‌اید.»

احمدشهید در مصاحبه با کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران در پاسخ به چنین اتهاماتی گفت: «این ادعا مسخره است و تنها برای پرت کردن حواس افراد از مسئله پیش رو، یعنی رسیدگی به مسایل جدی حقوق بشری که ایران امروز با آنها روبروست صورت گرفته است. در ایران اعدامها با نرخ نگران کننده‌ای در حال وقوع هستند. حقوق زنان همچنان با چالش‌های بسیار جدی روبروست. صدها نفر برای چیزهایی که نوشته‌اند، گفته‌اند، یا روی اینترنت منتشر کرده‌اند در بازداشت به سر می‌برند. و رهبران بهایی هنوز به دلیل باورهای دینی خود در زندان به سر می‌برند.»

احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل که در صفحه توییتر خود از ویکی لیکس برای این شفاف سازی تشکر کرده است همچنین به کمپین گفت: «اتهاماتی که برای مخدوش کردن اعتبار من مطرح می‌شوند نمیتوانند در سابقه‌ای که توسط دبیرکل سازمان ملل متحد مستند شده و توسط مکانیسم‌های حقوق بشر سازمان ملل متحد ظرف ده سال گذشته مطرح شده‌اند تغییری ایجاد کنند.»

از جمله خبرگزاری‌هایی که به نشر این شایعه پرداختند خبرگزاری مهر وابسته سازمان تبلیغات اسلامی و روزنامه حمایت به صاحب امتیازی مرکزرسانه قوه قضایه می‌توان اشاره کرد.

خبرگزاری مهر با انتشار این خبر نوشته است که سفارت عربستان در کویت از احمد شهید در قبال رشوه خواسته تا موضع گیری‌های تند در مورد ایران داشته باشد و آقای شهید نیز از وزیر خارجه عربستان در این مورد تشکر کرده و وعده داده «تمام تلاش خود را در خصوص اتخاذ مواضع جانبدارنه علیه ایران به کار ببندد.» روزنامه حمایت، وابسته به قوه قضاییه ایران نیز علاوه بر انتشار این خبر مدعی شده است نماینده عربستان سعودی در کمیسیاری عالی حقوق بشر در «ژنو» یک میلیون دلار از طرف دولت ریاض به این نهاد اهدا کرده است. این روزنامه که مدعی است ویکی لیکس خبر رشوه دادن به احمد شهید را منتشر کرده اما سند این بخش از اخبار خود را خالی گذاشته است.

هنوز هیچ‌یک از مقامات ایرانی و رسانه‌های اصول گرا واکنش دیگری در برابر توییت ویکی لیکس نشان نداده‌اند.

شهید در خصوص گزارشاتی که طی چند سال گذشته در زمینه وضعیت حقوق بشر در ایران منتشر شده است به کمپین گفت: “کار من، مانند کار کسانی که پیش از من این مسئولیت را به عهده داشتند، منطبق برتحقیق است و قوانین، اظهارات دولتی، و اطلاعاتی که از سایت‌های دولتی و گزارشات برگرفته شده است را نمایش می‌دهد. کار من نشان دهنده صدها مصاحبه با افرادی در داخل و خارج از ایران است که ادعا میکنند حقوق آنان نقض شده است، و کار من نمایانگر تحقیقات انجام شده توسط دهها سازمان حقوق بشری شناخته شده در سطح بین الملل است.”

این اولین بار نیست که رسانه‌های وابسته به نهادهای دولتی و حکومتی در ایران احمد شهید را با اتهامات جعلی و ادعاهای غیرقابل اثبات مورد حمله قرار می‌دهند. محمد جواد لاریجانی، رئیس ستاد حقوق بشر قوه قضاییه در مهرماه ۱۳۹۳ بدون آنکه به هیچ کدام از درخواست‌ها و دهها سوال او را در مورد موضوعات مشخص نقض حقوق بشر پاسخ بدهد گفت که اظهار نظرهای احمد شهید در خصوص وضعیت حقوق بشر ایران «پیگیرد قانونی» دارد.

محمد جواد لاریجانی، همچنین در ۱۸ اسفند ماه ۱۳۹۱ گفت:‌ «گزارشگر ویژه به طور کامل توسط گروههای تروریستی تغذیه می‌شود. عمده کسانی که او از آنها دفاع کرده افرادی هستند که در پوشش مدافعان حقوق بشر رفتار و اقدامات تروریستی داشته‌اند.» لاریجانی در این سخنرانی همچنین گفت گزارش‌های احمد شهید «مهرضد انقلاب» دارد و حرف‌هایش، «حرف‌های آمریکایی‌ها و اسراییلی‌هاست.»

مرضیه افخم، سخنگوی وزارت امور خارجه نیز در آبان ۱۳۹۲ با وجود آنکه این وزارت خانه بارها درخواست شهید برای ورود به ایران و بازدید اززندان‌ها را نادیده گرفته است، با اظهار اینکه ایران گزارشگر ویژه سازمان ملل را به رسمیت نمی‌شناسد، گفت که گزارش‌های او «فاقد اعتبار و وجاهت قانونی است.»

محمد جواد لاریجانی، که پیشرو در حمله به احمد شهید به شمار می‌رود، همچنین روز سه شنبه پنج شهریور ماه ۱۳۹۲ با خطاب قراردادن احمد شهید به عنوان هنرپیشه تبلیغاتی گفت: «گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران بیشتر به عنوان یک هنرپیشه تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی ایران از یک رسانه به رسانه دیگر می‌رود.»

حملات لفظی مقامات قوه قضاییه که موضع رسمی نهادهای حکومتی را در قبال گزارشگر ویژه نشان می‌دهد، با این سخنان جوادلاریجانی پایان نمی‌پذیرد. آقای لاریجانی در ۱۷ مهر ۱۳۹۳ گفت به احمد شهید توصیه می‌کند از سمت خود هر چه سریعتر «استعفا» دهد. این مقام قوه قضاییه گفت احمد شهید با گزارش‌های غلطش در حال «پرونده سازی بر علیه جمهوری اسلامی» است.

لاریجانی همچنین در مصاحبه‌ای در تلویزیون دولتی ایران در تاریخ ۲۳ اسفندماه ۱۳۹۳ احمد شهید را به دریافت “پول کثیف” برای دفاع از حق حیات کسانی که به دلیل قاچاق مواد مخدر اعدام میشوند گفت: «مثلا ایشون اومده گفته شما چرا قاچاقچی‌ها را اعدام میکنید؟ اعدام در اسناد سازمان ملل فقط در یک مورد مجاز هست، و اون موردی هست که اینها مرتکب جرایم بسیار خطرناک بشن. میگن قاچاقچی‌گری که انقد خطرناک نیست. یعنی به نظرم این «پولهای کثیفی» که وزیر محترم کشور فرمودند در بعضی کارها وارد میشه، اولیش که در کار ایشون وارد شده.»

احمد شهید از سال ۲۰۱۱ از سوی شورای حقوق بشر سازمان ملل به عنوان گزارشگر ویژه در امور ایران انتخاب شد. شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، روز هفتم فروردین ۱۳۹۴ برای دومین بار ماموریت احمد شهید را با حداکثر رای تمدید کرد. احمد شهید در گزارش‌های خود همواره از افزایش آمار اعدام‌ها در ایران، ضایع شدن حقوق زنان، زندانیان عقیدتی، حقوق اقلیت‌ها و آزادی اینترنتی و در حبس بودن صدها زندانی سیاسی وعقیدتی اظهار نگرانی کرده است.

به دنبال انتشار این شایعه بی اساس و انعکاس آن در برخی از خبرگزاری‌ها و روزنامه‌های وابسته به نهادهای حکومتی، احمد شهید روز دوشنبه در مصاحبه با بی بی سی فارسی گفت: “این ادعا مسخره است. خوشحالم که سایت ویکی‌لیکس از منتشرکننده‌های این گزارش خواست که ادعاهای خودشان را ثابت کنند، چون آنها در هیچکدام از سندهایی که منتشر کرده‌اند آن را ندیده اند…من همچنین میخواهم یادآوری کنم که دولت ایران تقریبا همه آنچه را که من در گزارش‌هایم میگویم قبول دارد، مثلا ادعای من در مورد اینکه نزدیک به هشتاد درصد اعدامها در ایران به خاطر مواد مخدراست مورد تایید ایران است. یا اینکه رهبران بهایی در ایران زندانی هستند و نوجوانان اعدام میشوند. دولت ایران این را رد نمیکند. اختلاف من با آنها در اینجاست که آنها قبول ندارند این کارها نقض حقوق بشراست. همچنین گزارش‌های من در گزارش دبیرکل سازمان ملل متحد بازتاب پیدا میکند.»

او افزود: « به همین دلیل گزارش‎های من براساس اسناد و شواهدی است که به خوبی در مورد صحت آنها تحقیق شده. قوانین کشور، گفته‌های دولت و رسانه‌های دولتی و مصاحبه‌ها هم در این گزارشات مورد توجه قرار میگیرد. به همین دلیل ادعایی که رسانه‌های ایران مطرح میکنند به طور کلی بی معنی است.» در پاسخ به سوال مجری بی بی سی که از وی پرسید اساسا بودجه وی از کجا تامین میشود، آقای شهید گفت: «سازمان ملل متحد هزینه این هیات حقیقت‌یاب را تامین میکند. چون من اجازه ندارم به ایران سفرکنم، باید در کشورهای دیگر ایرانیانی را ببینم که به من از وضعیت حقوق بشر ایران بگویند. این هزینه‌ها را سازمان ملل می‌پردازد. آنها همچنین به من یک دستیار در ژنو داده‌اند. علاوه براین من با یک دانشگاه در نیویورک همکاری میکنم که در مورد ایران و وضعیت حقوق بشر این کشور تحقیق می‌کند. بنابراین منبع اطلاعاتی من از دانشگاهی است که کارهای تحقیقاتی انجام میدهد و هزینه تحقیق من را سازمان ملل تامین می‌کند. من همچنین با سازمانهای مستقل که در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران اطلاع دارند همکاری می‌کنم.»

ویکی لیکس یک سازمان بین المللی و غیردولتی است که از سال ۲۰۰۶ پایه گذاری شده و اطلاعات و اخبار محرمانه را از منابع قابل اعتماد و مطمئن افشا می‌کند.