۱۳۹۱ اسفند ۲۳, چهارشنبه

تو دهنی نسل جوان به رژيم ولايت

مناسبت 23 اسفند تولد شهید هدی صابر

تولدت بهاری بود…

saber1
تولدت بهاری بود، چه زود زمستان زندگیت را آوردند. تولد ۵۳ سالگیت مبارک. این دومین سالی است که باید تولدت را گوشه گورستان جشن بگیریم. اما این سنگ سرد و بی روح هیچ به آغوش گرم تو نمی ماند. “پدر” کلامی که بر دهان حنیف و شریف خشکیده، دو سال است کسی را پدر نخوانده اند.
 بار سنگین زندگی را بر دوشم گذاردی و رفتی. شهادتت ناگهانی بود. تنم تاب نیاورد. باورت نمی شود با چه بیماری ها که دست و پنجه نرم نکرده ام که رنگ رخساره ام خبر دهد از سر درون.
 بارها و بارها، لحظه به لحظه ملاقات آخرمان را مرور کرده ام. خنده‌هایت نشان بی‌وفایی نداشتند. ناگهانی رفتی! دو سال گذشته دستگاه عدلیه کشور به جای رسیدگی به فاجعه شهادت تو و برخورد با عاملان این جنایت، در صدد عادی جلوه دادن قتل تو و مختومه کردن پرونده‌ات هستند.
اما هدی جان! بعد از تو هم زندگی در جریان است، با تمام دردها و سختی هایش. دوستانت ما را تنها نگذاشته اند. دستان گرمی که مرهم گذار زخم نبودنت هستند. چشمان نابینایی که به جای تو ما را می بینند. حنیف و شریف مشغول تحصیلند. سخت در تلاشند تا نام عزیزت را در تاریخ ایران زنده نگه دارند. برایمان دعا کن بتوانیم همسر و فرزندان لایقی برای تو باشیم.
اما همیشه جایت خالی است نه تنها ما، بسیاری از خانواه ها چشم به راه اند. عید است. منتظریم. سفره هفت سین بیاور. بهار آمده گل بیاور….
“درآستانه اوج به اسارت گرفتند
و به هنگام بلوغ منش‌اش
کندند پَر از پَرش تا رسیدند به شَه پرش
و سر آخر، با هم زدند شاه پرش و شاه‌رگش”
* قسمتی از شعر هدی صابر در وصف حنیف ن‍ژاد که خود نیز همان شد.
تولدت مبارک
همسرت فریده جمشیدی

نام چهره های شاخصی که در زمان کشتار 67 بر مسند قدرت بوده اند!

کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال 1367 و تنها چند هفته پس از پایان جنگ هشت ساله انجام گرفت. در این سال  خمینی که بنیاد حکومت خویش را در میان روشنفکران ضعیف میدید، طی نامه ای خواستار تشکیل یک هیات سه نفره (معروف به هیات مرگ) برای سرانجام دادن زندانیان سیاسی شد. کار این هیات پرسش سه سوال کلیدی در خصوص عقیده ی سیاسی زندانیان بود. فعالین سیاسی که بر روی موضع خویش پایداری می کردند به چوبه ی دار سپرده و یا روانه ی میدان تیر می شدند.
در زیر نام سیزده تن از چهره های شاخصی که در زمان کشتار خونین سال 67 بر مسند قدرت بوده اند می آید. با این نامها خوب آشنا شوید!
1-      احمد خمینی
دومین پسر خمینی که در زمستان سال 1374 بر سر یک «بیماری» که تاکنون حتی نام آن نیز اعلام نشده است به طرز مشکوکی درگذشت! صحبتهایی در خصوص «قتل» وی توسط نهادهای امنیتی حکومت جمهوری اسلامی در میان آگاهان سیاسی جاری است.
احمد خمینی در سال‌های پس از انقلاب در سازماندهی روابط روح‌الله خمینی با مسئولان نقش مهمی داشت. از میان این نقش‌ها، نقش وی در برکناری آیت‌الله منتظری از قائم مقامی رهبری بسیار پررنگ بوده‌است. همچنین شایعاتی در خصوص نقش وی در تحریک خمینی برای صدور فتوای قتل زندانیان سیاسی در سال 67 وجود دارد.
2-      علی خامنه ای
رییس جمهور وقت و جانشین روح الله خمینی که از سال 1368 و به لطف سرکوب، رهبر جمهوری اسلامی می باشد.
علی خامنه‌ای در مشهد بدنیا آمده‌است. وی تا قبل از انقلاب سال 1357 در ایران به روضه خوانی در محافل مذهبی مشغول بوده است. وی دارای 6 فرزند است. همسر وی «خجسته» نام دارد. نام دخترانش بشری و هدی، و نام پسرانش مصطفی، مجتبی، مسعود (محسن) و میثم است. گفتنیست که رسانه ها از نقش برجسته ی مجتبی خامنه ای در مسائل امنیتی و سرکوب اعتراضات خیابانی بارها سخن به میان آورده اند.
3-      میرحسین موسوی
نخست وزیر وقت و نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 که بیش از دوسال است که در حصر خانگی بسر می برد. لازم به ذکر است که وی در سال 1988 میلادی و طی مصاحبه ای با یک شبکه ی خبری اتریشی اعدام زندانیان سیاسی را اقدامی درست قلمداد کرد!
دلیل حصر وی همچنان از سوی دولتمردان جمهوری اسلامی رسما اعلام نشده است.
4-      اکبر هاشمی رفسنجانی
رییس مجلس شورای اسلامی در زمان کشتارهای سال 67 و فرمانده ی جنگ هشت ساله ی جمهوری اسلامی با عراق که کشتارهای صورت گرفته در دهه ی شصت را نیاز زمانه قلمداد کرده است!
نقش وی در به قدرت رسیدن علی خامنه ای در جایگاه رهبری جمهوری اسلامی بسیار کلیدی ارزیابی شده است. گفته می شود وی همواره حفاظت کننده ی جمهوری اسلامی در نقاط بحرانی بوده است. برای مدت طولانی برخی او را صحنه گردان اصلی جمهوری اسلامی و «شخصیت پشت پرده» قلمداد می کردند.
5-      عبدالکریم موسوی اردبیلی
رییس شورای عالی قضایی و رییس دیوان عالی کشور در سال 67 که نقشی اساسی در اعدامهای دهه ی شصت بر عهده داشته و هم اکنون به تدریس در قم مشغول است و یک «مرجع تقلید اصلاحطلب» قلمداد می شود!
موسوی اردبیلی پیش از انقلاب سال 57 به اداره و سرپرستی روحانیت اردبیل و تدریس و تألیف مشغول بود. اما از مشاغل و مسئولیت‌های او پس از انقلاب می‌توان به عضویت در شورای انقلاب، عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی، عضویت در هیئت سه نفرهٔ رسیدگی به اختلاف بنی‌صدر و دیگران، نمایندگی دورهٔ اول مجلس خبرگان رهبری، دادستانی کل کشور، ریاست دیوان عالی کشور و عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی و… اشاره کرد.
6-      محمد موسوی خویینی ها
دادستان کل کشور در سال 67 که هم اکنون رهبری «مجمع روحانیون مبارز» را بر عهده دارد. در جمهوری اسلامی از مجمع روحانیون مبارز به عنوان یک تشکل اصلاحطلب یاد می شود!
خوئینی‌ها رهبر معنوی «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» در جریان اشغال سفارت بود. «دانشجویان پیروی خط امام» با رهبری وی از دیوار سفارت آمریکا بالا رفته و کارمندان این سفارت را به گروگان گرفتند. این حرکت شدیدا مورد حمایت روح الله خمینی واقع شد، به طوری که وی آن را انقلابی دوم و بزرگتر از انقلاب اول قلمداد کرد.
7-      محمد محمدی ری شهری
وزیر اطلاعات وقت که در این روزها تولیت «اماکن مقدسه» در شهر ری را برعهده دارد.
پس از اعدام‌های آغازین انقلاب به قضاوت صادق خلخالی، ری شهری مسئولیت محاکمه افراد سرشناس را به عهده داشت. از جمله افرادی که به حکم محمد ری‌شهری اعدام شده‌اند می توان به صادق قطب‌زاده و فرماندهان ارتش جمهوری اسلامی در جنگ ایران و عراق از جمله بهرام افضلی، حسن آذرفر، هوشنگ عطاریان و بیژن کبیری اشاره کرد.
8-      محمد خاتمی
وزیر ارشاد و رییس موسسه ی کیهان در سال 1367. رییس جمهور دوران اصلاحات در جمهوری اسلامی که در خصوص کشتارهای سال 67 سکوت کرده است.
وقتی آیت‌الله منتظری در سال 76 در سخنرانی ماه رجب خود در قم، به فضای حاکم بر کشور اعتراض کرد و بر عدم صلاحیت فقهی خامنه‌ای مهر زد، شورای امنیت کشور به ریاست محمد خاتمی فرمان بازداشت خانگی وی را صادر کرد. محمد خاتمی همواره خود را حامی نظام جمهوری اسلامی معرفی کرده است. او به بی عرضگی سیاسی در نزد عموم جامعه معروف است. خطاب کردن وی به عنوان «فردی بی خاثیت و ثناگو» توسط آیت الله منتظری مورد استقبال عموم جامعه ی ایران واقع شد.
9-      حسینعلی نیری
حاکم شرع هیات سه نفره ی مرگ و عضو کنونی قوه ی قضاییه!
وی در راس هیات سه نفره ای که معروف به «هیات مرگ» و یا «کمیسیون مرگ» است قرار داشته. گفته می شود که در زمان اعدام و یا تیرباران زندانیان سیاسی در سال 67 وی به صورت مرتب با هلیکوپتر بین زندانهای گوهر دشت و اوین جابجا می شده است.
10-   مرتضی اشراقی
دادستان تهران و عضو هیات مرگ که تصاویر زیادی از وی منتشر نگشته است.
مرتضی اشراقی پس از پایان کشتار 67 تنها عضو هیئت بود که ارتقای مقام چندانی نیافت. اشراقی علاوه بر جنایاتی که در مقام دادستان انقلاب اسلامی اصفهان و تهران مرتکب شد، در مقام رئیس یکی از شعب‌ دیوان عالی کشور پس از کشتار 67 نیز احکام اعدام بسیاری را مورد تأیید قرار داد.
11-   مصطفی پورمحمدی
معاون و نماینده ی وزیر اطلاعات در هیات مرگ. در زمان پیگیری قتلهای زنجیره ای در سال 78 نام وی مجددا بر سر زبانها افتاد. او  وزیر کشور دولت احمدی نژاد در دوره ی اول ریاست وی بود و سپس از این مقام کنار گذاشته شد.
پور محمدی در کنار دیگر مقاماتی که در نظام جمهوری اسلامی دارد، اکنون رییس سازمان بازرسی کل کشور می باشد.
12-   اسماعیل شوشتری
رییس سازمان زندانها در سال 67 و رییس دادگستری دولت خاتمی در هر دو دوره بوده است.
وی متولد 1328 در نیشابور است. او برای چند دوره نماینده ی مجلس شورای اسلامی نیز بوده است.
13-   آیت الشیطان خمینی
رهبر عملیات دزدی انقلاب 57. فرماندهنده ی کشتار 67. پایه گزار آرمانهای طلایی در نظام جمهوری اسلامی. استاد بزرگ سید محمد خاتمی و دیگر اصلاحطلبان و اصولگرایان تعریف شده در نظام جمهوری اسلامی و…
دهه حکمرانی خمینی همراه با افزایش مداوم قدرت طرفدارانش٬ حذف گروه‌های مخالف٬ افزایش اعمال کنترل‌های ایدئولوژیکی و رفتاری بر مردم بود. او پس از انقلاب 1357 ایران، پوشش حجاب اسلامی را بر خلاف وعده هایی که در خصوص آزادی داده بود برای بانوان اجباری کرد. صدها نفر از وابستگان حکومت شاهنشاهی ایران را اعدام نمود و حتی به نیروهای انقلابی مخالف خویش نیز رحم نکرد. به فرمان او و با هدف تصفیه دانشگاه‌ها از اساتید و دانشجویان «ضدانقلاب،» بسیاری از دانشجویان و استادان چپ، لیبرال و بهایی از دانشگاه‌ها اخراج شدند. او بسیاری از نزدیکان خود را سرکوب و یا اعدام نمود. خمینی باعث طولانی شدن جنگ شد و ایران را درگیر جنگی هشت ساله با عراق نمود. در تابستان سال 1367 هزاران تن از زندانیان سیاسی به «حکم حکومتی» او در زندان‌ها اعدام شدند.
پی نوشت:
تعداد عاملان و ناظرانی که هرکدام به گونه ای با کشتار خونین 67 در ارتباط بوده اند بیش از سیزده تن ذکر شده در لیست فوق می باشد. عدم ذکر نام دیگر چهره ها دلیل بر مصونیت ایشان نمی باشد.
لینک های پیشنهادی: