۱۳۹۴ بهمن ۶, سه‌شنبه

مسئولیت تعیین صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری و مجلس نیز با شورای نگهبان وابسته به رهبر است. این شورا صلاحیت تمام منتقدین به رهبر و نهادهای وابسته به او را رد می‌کند. یعنی این دو نهاد نیز به انتخابی کامل نیستند. رئیس جمهور ریاست برخی نهادها مانند شورای عالی امنیت ملی (هرچند انتخاب اعضای در دست وی نیست)، سازمان برنامه ریزی، بانک مرکزی، سازمان بهزیستی و سازمان محیط زیست را برعهده دارد. اما رای مردم و حکم ریاست جمهوری رئیس جمهور باید مورد تنفیذ (تایید) رهبر قرار گیرد و او مجاز است که این کار را انجام ندهد. علاوه بر این اختیار چهار وزیر کابینه دولت؛ یعنی خارجه، اطلاعات، کشور و ارشاد نیز با رهبر است. در مورد مجلس نیز وضع به همین منوال است. شورای نگهبان وابسته به رهبر حق دارد هر زمان که خواست نمایندگان مجلس را از مقام خود عزل کند. -

سرگذشت فلسطین

تراب حق شناس درگذشت

media
تراب حق شناس از اعضای اولیه سازمان مجاهدین خلق ایران و سپس از مؤسسان سازمان "پیکار در راه آزادی طبقۀ کارگر" دوشنبه ۲۵ ژانویه پس از سال ها جدال با بیماری در بیمارستانی در حومۀ شهر پاریس در سن ۷۲ سالگی درگذشت. با مرگ او در تبعید چپ ایران یکی از مهمترین شخصیت های تاریخی اش را طی نیم قرن گذشته از دست داد.
تراب حق شناس، به گفتۀ خودش، در دورۀ پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به اندیشۀ تغییر و در نتیجه به سیاست روی آورد. او در خانواده ای سنتی و پایبند به مبانی مذهبی در جهرم به دنیا آمد. پدرش دامدار کوچکی بود و غالب کارهای این دامداری از کودکی به دوش تراب حق شناس بود. او از همین دوران طعم زندگی محقر را چشید و از شکوه این زندگی محقر فلسفه ای برای خود ساخت که لحظه ای از آن فاصله نگرفت.
تراب حق شناس تا واپسین دم حیات سادگی و متانت و فروتنی یک روستایی را داشت، هر چند ساعتی گفتگو با او کافی بود تا عمق دانش و تجربیات مهم او را نه فقط در سیاست، بلکه در حیطه های تاریخ و ادبیات زبان های فارسی و عربی نشان بدهد.
تراب حق شناس در سال ۱۳۳۶ برای گذراندن دوره طلبگی به حوزۀ علمیه قم رفت و همزمان تحصیلات دبیرستانی اش را ادامه داد. برای اولین بار در همین سال ها با نام های مارکس، انگلس و واژه های ماتریالیسم تاریخی و دیالکتیک آنهم در کلاس های ایدئولوژیک حوزۀ علمیه قم علیه مادیگری آشنا شد.
روحیۀ جستجوگر تراب حق شناس همواره نجات دهندۀ او از بند تعصب و جزم اندیشی بود. گر چه او دیپلم متوسطه را در تهران گرفت، اما از همان دورۀ طلبگی در قم به آثار و کتاب های مهندس مهدی بازرگان جلب شد. به دلیل فقر تراب حق شناس به جای رفتن به دانشگاه، به دانشسرای عالی رفت که در آن زمان کمک هزینه ای در حدود پنجاه تومان به دانشجویان بی بضاعت می داد که البته بعد از اعتصاب به دویست تومان هم رسید.
تراب حق شناس از نخستین افراد جوانی بود که بعد از تشکیل نهضت آزادی به آن پیوست و همزمان عضویت خود را همانند محمد حنیف نژاد و سعید محسن و بسیاری دیگر از هم نسلانش در جبهۀ ملی ایران حفظ کرد.
از اواخر سال های دهۀ ۱۳۴۰ تراب حق شناس به عنوان نماینده از سوی سازمان مجاهدین خلق ایران به کشورهای عرب حوزۀ خلیج فارس مهاجرت کرد و از همین دوره پیوندهای عاطفی و سیاسی با سازمان های فلسطینی از جمله الفتح برقرار کرد که از اهمیت شان هرگز کاسته نشد.
تراب حق شناس در برابر سختی ها، ناملایمات و شکست های بی شمار همواره ایستاد. اما، مرگ همسرش، پوران بازرگان، که دیوانه وار دوست اش می داشت عاقبت وی را به زانو درآورد و در بند بیماری ای ناعلاج گرفتار کرد.

سی وهفت سال پيش"دزد انقلاب" با درودسته اش آمد