۱۳۹۱ دی ۱۴, پنجشنبه

برای مادر، در غياب پدر، به بهانه مصاحبه جلال‌الدين فارسی با روزنامه اعتماد، آرمان رضاخانی

Rezakhani arman 03012013۱۳۹۱/۱۰/۱۴- گویا نیوز/ جلال‌الدين فارسی که زمانی از مسئولان بلندپايه جمهوری اسلامی بود در سال ۷۱ در يک درگيری سر شکار پرندگان، محمدرضا رضاخانی، نويسنده و مترجم را که می‌خواست مانع از شکار پرندگان شود به قتل رساند. جلال‌الدين فارسی در آذرماه گذشته با روزنامه اعتماد مصاحبه‌ای کرد و در آن نقطه‌نظرات خود را درباره مسائل سياسی روز ابراز داشت. آرمان رضاخانی، فرزند محمدرضا رضاخانی اکنون به بهانه اين مصاحبه مطلبی نوشته است که آن را می‌خوانيد
به نام پروردگار آزادی
هنگامی که هنوز کودکی شيرخواره بودم، آن زمان که هنوز معنی خوبی و بدی، عدل و ظلم را نميدانستم، نامزد اولين دوره رياست جمهوری از پی تفريح به مراتع طالقان برای شکار رفته بود، به همان جايی که بنابر گردش روزگار پدر نيز حضور داشت، حضوری در باب ترجمه حال درختان و پرندگان. که ای که در دور دستها نشستهايد آب را گل نکنيد! نکشيد! نزنيد! غارت نکنيد! غافل از اينکه گرگ زاده گرگ شود گرچه با آدمی بزرگ شود. پدر دفاع از پرندگان برخواست و افسوس اين واکنش به مزاج جلاد دين، جلال الدين فارسی يکی از اعضای حزب جمهوری اسلامی و از جمله پيشگامان انقلاب فرهنگی و يکی از انکار کنندگان تقلب در انتخابات رياست جمهوری ۸۸ خوش نيامد. فردی که آقای مهدی کروبی بعدها او را جلال الدين قاتل و جزء معدود سرنشينان قايق شکسته نظام معرفی می کند؛ شليک کرد و کشت، بی آنکه بيانديشد شايد زنی چشم به راه همسر يا فرزندانی دل تنگ دست محبتی باشند ، و اين طالقان بود که شد قتلگاه پدر.
بعد از آن مادر، خواهر و من در اغوش ان ها در پی يافتن عدالت وعده داده شده انقلاب ۵۷ بوديم که گذرمان به دادگاههای نمايشی و فرمايشی افتاد. دادگاهی که جريان آن به يکی از جنجالی ترين و بحث برانگيز ترين پرونده های نظام قضايی ايران تبديل شد. تاجايی که عباس عبدی -سردبير روزنامه سلام- به عنوان روزنامه نگار پيگير اين پرونده در مقدمه کتاب محاکمه قانون به قلم وحيد پوراستاد چنين می آورد: "از ابتدای کار قراين و شواهد تماما حکايت از ان می کرد که قرار نيست پرونده روال عادی را طی کند؛ مهمترين دليل در اثبات اين امر آزاد کردن فرد متهم به قتل عمد بود که علی الاصول در ايران سابقه نداشت. .. شايد دست اندر کاران امر فکر می کردند که صحيح نيست آقای فارسی اعدام شود."
شايد برای نسل من باورش سخت باشد، چطور امکان دارد دستور آزادی فوری قاتلی با نظر شيخ محمد يزدی ريس وقت قوه قضاييه صادر شود؛ درحالی که سالها بعد هم حرفه او صادق لاريجانی - برادر چهارم لاريجانی ها- از شنيده شدن صدای فرزندی توسط مادرش جلوگيری ميکند. می ستايم مجيد را که توکلش بر خدا بود و نه به افرادی همچون شيخ محمد يزدی و صادق لاريجانی.
شيخ محمد يزدی که تشبيه او به شريح قاضی، ظلمی بزرگ در حق شريح است همان است که خود در خطبه های نماز جمعه پايتخت می گفت : "من چون عصبانی مزاج هستم برخی دوستان توصيه می کنند کمتر صحبت کنم." شيخی کم سواد و پرمدعا،که اکنون جزء افرادی است که ننگ حمايت از خامنه ای را به جان می خرد.
بگذرم ! پس ازمرگ مظلومانه پدر، با اميد صبر کرديم، جوانه زديم و دوباره سبز شديم. هرچند پدر را به ياد ندارم، هرچند گرمای دستش را احساس نکردم ولی من آرمان فرزند "محمدرضا" هستم؛ همان که مردم ضامن کبکش خواندند. من هم مانند او و هزاران نفر ديگر برای دفاع از ايران بپا خواستيم و از ذلت و خواری دوری جستيم و "هيهات منالذلّه" را سرلوحه خويشتن قرار داديم، درفش کاويانی علم کرديم ونه با سلاح گرم و چکاندن تير، بلکه با قلم و فرياد خويش به مبارزه عليه ضحاکيان زمان شتافتيم. زمان گذشت و تاريخ باز تکرار شد، هم برای من و هم برای خيلی از هموطنان دادگاههای نمايشی و فرمايشی يکبار ديگر علم شدند. در اين بيدادگاهها به من و هزاران تن از دوستداران اين آب و خاک حکمهای ننگين اعدام، تبعيد، زندان و شلاق داده اند، آری! اين دستگاه معيوب قضا که با به هيچ انگاشتن خون پدر که عليه ظالم بلند شده بود، بعد از گرفتن او از ما؛ يکبار ديگر تير کينه اش را به سوی خانواده ما نشانه گرفت. تيری که بيش از دوسال بين من و خانوادهام فاصله انداخته است. اگر چه اين حکومت ظلم همچنان به پيش ميراند ولی هرگز يک ديار به ظلم و جور نمی ماند برپا و استوار! بگذاريد در آخر يادی هم بکنم از ستار بهشتی که مظلوم و غريبانه رفت و در وبلاگش نوشت:
"چراغ ظلم ظالم تا دم محشر نمی سوزد / اگر سوزد، شبی سوزد، شب ديگر نمی سوزد."
و البته بهترين نشانه از رو به خاموشی رفتن آن چراغ، مصاحبه اخير جلال الدين قاتل است که تلاش کرده با گفتن سخنانی به غايت بی پايه، خود را دچار عدم تعادل روانی نشان دهد تا در فردايی که نزديک است، پاسخگوی جنايت خويش در طالقان نباشد.
گرگ هاخوب بدانند، در اين ايل غريب / گر پدر مرد، تفنگ پدری هست هنوز
گرچه مردان قبيله همگی کشته شدند / توی گهواره چوبی پسری هست هنوز
آب اگر نيست نترسيد، که در قافله مان / دل دريايی و چشمان تری هست هنوز
مَن قَتَلَ نَفساً بِغَير نَفَسٍ اَو فَسادَ فی اَلارضِ فکَأنَمّا قَتَلَ النَّاسَ جَميعا
هر کس کسی را جز به قصاص قتل يا به جزای فساد در روی زمين بکشد مانند اين است که همه مردم را کشته باشد.
«آيه شريفه ۳۲ سوره مبارکه مائده»
ترجمه آقای جلالالدين فارسی
آرمان رضاخانی
دی: افشای يک عامل اصلی سرکوب در استان آذربايجان غربی
بنابه گزارشات رسيده به «فعالين حقوق بشر و دمکراسی در ايران» افشای نام يکی از عناصر اصلی سرکوب،شکنجه و قتل در سطح استان آذربايجان غربی که سالها است مشغول جنايت عليه بشريت در اين استان می باشد.
اين فرد جنايتکار عليه بشريت جهانگير نعمتی نام دارد،او حدودا ۵۰ ساله می باشد.قد اين فرد تقريبا ۱۶۵ سانتيمتر،دارای چشمانی ريز و مشکی می باشد.اين فرد هميشه ريش و سبيل خود را می زند به منظور پنهان کردن چهره پلييدش.جهانگير نعمتی از اهالی روستای محمديار نقده می باشد.
جهانگير نعمتی دارای درجه سرهنگ تمام اطلاعات سپاه پاسداران می باشد و در حال حاضر معاون حفاظت و اطلاعات و مسئول عمليات استان آذربايجان غربی است.اوهمچنين رئيس بازداشتگاه کاملا مخفی اطلاعات سپاه پاسداران دراستان آذزبايجان غربی به نام بازداشتگاه ۸۱ رمضان می باشد. اين بازداشتگاه همانگونه که قبلا آن را افشا کرده بوديم ميان پادگان المهدی و لشکر حمزه سيد شهدا سپاه پاسداران قرار دارد و در دست بازجويان اطلاعات سپاه پاسداران می باشد.
جهانگير نعمتی يکی از عوامل فرمادهی در سرکوب در استان آذربايجان غربی است و از دهه ۶۰ تاکنون مشغول شکنجه ،قتل ، سرکوب و پرونده سازی عليه مردم و بخصوص زندانيان سياسی می باشد. اين جنايتکار بوکسر می باشد و هنگام شکنجه زندانيان سياسی دربازداشتگاه ۸۱ رمضان با مشت به سر و صورت و نقاط حساس زندانيان بی دفاع و اسير ضربه وارد می کند که اکثرا منجر به بيهوش شدن زندانيان سياسی و تبعات ديگر می شود که نهايتا تبديل به بيماری مزمن می گردد.
اکثر پرونده سازی عليه زندانيان سياسی توسط اين فرد صورت می گيرد و بخصوص عليه اعضای اطلاعات سپاه پاسداران که ديگر حاضر به همکاری با رژيم ولی فقيه نيستند.
يکی از شيوه های رذيلانه و جنايتکاران جهانگير نعمتی عليه زندانيان سياسی که متاهل هستند.همسران آنها را احضار می کند و آنها را با تهديد و تطميع وادار به طلاق می کند تا از اين طريق بيشترين فشار عاطفی را بر روی زندانی سياسی وارد کند. اين جنايتکار قبل از اقدام به اينکار به زندانی سياسی اعلام می کند که چنين قصدی را دارد و تا به حال در چندين مورد موفق به از هم پاشيدن خانوادهای زندانيان سياسی شده است.
البته اين شيوه با فتوای مخفيانه آخوندهای حاکم که در اختيار بازجويان وزارت اطلاعات و سپاه قرار داده شده است صورت می گيرد و از دهه ۶۰ تا به حال عليه زندانيان سياسی و خانواده های آنها بکار برده می شود.
اکثر زندانيان سياسی که در زندان اروميه در بازداشت بسر می برند مدت طولانی در بازداشتگاه ۸۱ رمضان تحت شکنجه های وحشيانه جسمی ، روحی و جنسی قرار گرفته اند.مراحل اوليه دستگيری زندانيان سياسی ابتدا به بازداشتگاه کاملا مخفی ۸۱ رمضان منتقل می شوند و هيچکدام از زندانيان سياسی به هيچ وجه از محل اين بازداشتگاه مطلع نمی شوند.پس از آن به بازداشتگاه وزارت اطلاعات و سپس به زندان اروميه ويا زندانهای ديگر منتقل می شوند.
فعالين حقوق بشر و دمکراسی در ايران،نام و مشخصات اين فرد را به منظور قرار گرفتن در ليست های بين المللی ناقضين حقوق بشر افشا می نمايد. اين افراد مجری دستورات ولی فقيه آخوند علی خامنه ای در شکنجه گاه ها می باشد.

فعالين حقوق بشر و دمکراسی در ايران
۱۴ دی ۱۳۹۱ برابر با ۳ ژانويه ۲۰۱۳
14 دی 1391