۱۳۹۲ خرداد ۲۰, دوشنبه

در رابطه با اطلاعیه‌ی شورا کریم قصیم

در رابطه با اطلاعیه‌ی شورا
کریم قصیم

دوستان و همسايگان فيسبوكي: 
من و آقاي روحاني مدتهاي مديدي است كه از ناراحتي قلبي رنج مي بريم, از چند ماه پيش من خونريزي چشم(شبكيه) داشته ام و بينايي ام آسيب ديده. دبيرخانه شورا و مسئولان مجاهدين مدتهاست از هر هردوي اين مشكلات با خبر بوده اند. در دوماه اخير - به واسطه محيط متشنج و آكنده از تهمت و درگيري حالمان بدتر شده است, اين را هم به آنها خبرداده ايم. ولي در مورد اخص استعفاء نامه كه چرا سكوت پيشه كرده و پيش از انتشار به آنها خبر نداده ايم گفتني و سابقه و نوع برخورد مجاهدين به استعفا يا به انتقاد و پيشنهادهاي اصلاحي ما گفتني هاي فراوان داريم. سرگذشت اين ماجرا و برخوردهاي زشت و ظالمانه بر افراد منتقد طولاني است. در اساسنامه هيچ ماده اي نيست كه افراد ناگزير باشند استعفايشان را پيشاپيش در اختيار دبيرخانه بگذارند. ولي ما موضوعات مندرج در استعفاء را صدها بار گفته و بعضا حتي مدت كوتاهي پيش از كناره گيري تذكر داده ايم و هرگز پاسخ قانع كننده اي دريافت نكرده ايم . لاجرم در مقابل اين دو امكان بوديم :يا كماكان ناظر اشتباهات و ندانم كاريهاي آنان باشيم و يا , شوربختانه , شروع كنيم به تهيه استعفايمان. در اين دوره آخر هم بيماري قلبمان تشديد شد (به سبب فشار و منگنه روحي و نظارت تشجات بيرون ) و هم - در مورد من - بارديگر خونريزي در شبكيه چشم وضع ديد و بينايي را بيشتر مختل كرد. اين را نيز همان يكي دو روز آخر به اطلاع دبيرخانه گذاشتيم (دراين مورد حتي يكي از مسئولان احوالپرسي كرد و دعاي خير همراهمان كرد- ايميلش موجود است) , درهرحال ديگر ما تصميم گرفتيم هرچه زودتر استعفا دهيم. مايل بوديم و اين حقمان بوده و هست كه , بدون فشارهاي گوناگون - كه شرحش مثنوي هفتاد من مي شود - دونفره درخلوت از تماسهاي زياد فاصله بگيريم تا بتوانيم روي استعفايمان متمركز شويم. آيا اين گناه كبيره است؟ چون من مشكل بينايي ام رو به شدت بود, به اين كار سرعت بخشيديم و بالاخره در پايان غروب 15 خرداد متن را اديت كرديم و اول از همه فرستاديم براي دبيرخانه. سپس براي اين كه مسكوت نماند به شماري از رسانه هاي خوشنام فرستاديم, چون اين عادت زشت اينها را مي شناختيم كه خبر استعفاي اعضاي شورا را در رسانه هاي نزديك به شورا و مجاهدين درج نمي كنند. چه كار بايستي مي كرديم. اين چه فضايي است كه قديمترين اعضاي شورا نمي توانند در فضاي علني اعلام استعفا كنند؟ اين خلاصه ماجرا بوده است. شگفتا كه نه اكثر خوانندگان و نه دبيرخانه و نه اعضاي شورا هيچكدام به محتواي بسيار مهم اين استعفاء نپرداختند و فقط دنبال مچ گيري در باره وقت و .... بوده اند. بار ديگر تكرار مي كنم ما تمام فعاليتهاي گشتاپوي رژيم را هميشه رد كرده و مي كنيم, از هر پروژه اي كه اثباتاً بدانيم رژيم پشت آنست با نهايت قاطعيت دوري كرده عاملان آن , سياست آن را , مجريان آن را محكوم مي كنيم. اما نمي توانيم به صرف مهر زدن فوري به كسي , بلافاصله آن كس و نوشته هايش را متعلق به وزارت اطلاعات بشماريم. مجاهدين بايد رك و روشن اسناد و مدارك وابستگي افراد به دشمن ضد بشري را اثبات كنند. همين طوري مجاز نيستند به هر كس كه سئوالي دارد و مشكلي را مطرح مي كند برچسب رژيمي و وزارت اطلاعاتي بزنند. . . . باز هم تكرار مي كنيم ما از سر خير خواهي از خود گذشتيم كه مسأله و ضرورت بحث اصلاح و گشايش و بهبود روشهاي كاري و هزار مشگل ديگر كه در شورا و مجاهدين وجود دارد در ملاء عام مطرح شود. پيشنهاد مي كنم از شخصيتهاي مورد اعتماد عمومي , از مفاخر ملي و ادبي سياسي ايرانيان كساني پيشقدم شوند و اين استعفاء, جوانب گوناگون آن و قانونيت آن را مورد تحقيق قرار دهند. تا سيه رو شود هركه در او غش باشد. کریم قصیم

منبع:فیس‌بوک کریم قصیم

نیمه شب نوشته ها – 62 – بهروز سورن: جعبه های مارگیری انتخابات فرمایشی و ترفندهای جدید آماده می شوند!!


نیمه شب نوشته ها – 62 – بهروز سورن: جعبه های مارگیری انتخابات فرمایشی و ترفندهای جدید آماده می شوند!!
به جرات میتوان گفت که جمهوری اسلامی در زمینه انتخابات من درآوردی و فرمایشی خود فصل جدیدی را پیش روی خود دارد. در هیچ دوره ای تا کانون با این همه مخالف برگزاری باصطلاح انتخابات روبرو نشده است. چنانچه زمانی حاکمیت با اتکا بر توهمات مذهبی طیفهای گسترده مردم صفهای طویل در مراکز رای گیری را بنمایش میگذاشت و یا پس از برگزاری آنها شیپور حماسه!! سازی مردم شهیدپرور در انتخابات را روانه روزنامه ها و بلندگوهای تصویری خود میکرد. مشروعیت حاکمیت اش را جار می زد و در صحنه بین المللی باد به غبغب می انداخت! امروز نگران است. دلشوره دارد. می ترسد که وزن طیفهای تحریم کننده بر حاکمیت جابرانه اش سایه اندازد و زمزمه رفتن و سقوطش را بر سر زبان ها بی اندازد.
در ایندوره با امواج گسترده تحریم روبرو شده است. این امواج از طیف های بسیار گسترده و رنگین و بخشا از (  فرزندخواندگان ) خود حاکمیت تشکیل شده اند. اتمیزه شدن کاندیدهای خودی نیز آنچنان است که دست بر طیفبندی برده اند و یارگیری می کنند تا نتیجه احتمالی ضعیف انتخابات را مقبول جلوه دهند.
حاکمان اما بخوبی زمینه قوی  تحریم انتخابات کذائی شان را دریافته اند. بخش بزرگی از طیف سبز نه در صف رای دهندگان که نظاره گر آن هستند. بخش بزرگی از هواداران کاندید های حذف شده انگیزه ها و علایق خود را برای حضور در پای صندوق ها از دست داده اند. طیف وسیع سرکوب شدگان چه در زندانها و چه خارج از آن با آگاهی هرچه تمامتر از شرکت در این نمایش دغلکارانه سرباز خواهند زد. تعداد بسیاری از آنها نیز یا مورد رعب و وحشت و تهدید و یا بازداشت و انتقال به زندانها قرار گرفته اند.
کارگران متشکل در اتحادیه ها و سندیکاها را بنا به خصلت و موقعیت تولیدی و زندگی شان  بندرت میتواند این انتخابات کذائی آنها را بفریبد. به یک دلیل ساده که در هیچ موقعیت پسا انتخاباتی تا کنون از مزایا و امکانات رفاهی و امنیتی بهتری برخوردار نشده اند و درد ها و آلامشان همچنان پابرجاست و دار و ندارشان طعمه بیداد سرمایه داری و تورم و گرانی و فلاکت است. نتایج اینگونه شعبده بازی های حاکمیت تنها در پروارکردن آقازاده ها, پهن تر شدن نهادهای سرکوب سپاه و بسیج وطیف دهن گشادها! منجر شده است و پسا انتخابات شاهد غارت و تاراج افزونتر اموال مردمی و ملی بوده ایم.
استبداد حاکم همواره و برای تغییر نتایج صندوق رای گیری ها تدارکاتی ضد انسانی و ضد دمکراتیک برنامه ریزی کرده است. ایندوره نیز مستثنی نیست. بازداشت های پیش انتخاباتی در جریان است. خبر رسید که در مراسم تبلیغاتی روحانی در استادیوم شیرودی تعدادی دستگیر شده اند. یکی از این افراد اکبر امینی است که مدتی پیش در دفاع از جنبش سبز و در جریان اعتراضات خیابانی بالای چرثقیل رفت و به سیاست سرکوب ها اعتراض کرد و سپس بازداشت شده بود.
از جمله عادات وقیحانه استبداد حاکم تا کنون این بوده است که صندوق های از پیش پر شده و مخفی را در زمان شمارش از آسمان! و دیار غیب! نازل میکرد و نتیجه انتخابات کذائی را بسود نیات ناپاک خود تغییر میداد. این نکته در هر دوره پیش از این از سوی منتقدان افشا شده است و بنظر می آید این ترفند اینبار نتواند بطور کامل در برابر تجربه وهشیاری ناظران موفقیتی داشته باشد. اما اینبار صندوقهای انتخاباتی بدنبال ارقام نجومی آراء برای حفظ بیضه اسلام نیستند و معضل اصلی تر آنها این است که با موج تحریم کنندگان و نه گویان روبرو هستند.
تلاش جدید رژیم این است که در تعداد واقعی واجدان شرکت در انتخابات  کذائی, دست ببرد. بر طبق گزارشات  منتشر شده آمار ارائه شده از سوی وزارت کشور  درباره واجدین شرایط شرکت در انتخابات پنجاه میلیون می باشد حال آنکه  براساس آمار سرشماری سال ۹۰، ۵۵ میلیون نفر بالای شانزده سال بودند . 5 میلیون گمشده بالای شانزده سال را جستجو نمائید!!
در مورد ایرانیان مقیم کشور نیز هنوز و بلحاظ آماری اعلام نشده است. همانطور که می بینید. هراس از تحریم گسترده  مسئولین نظام را به این ترفند ابلهانه ناگزیر کرده است. میزان درصد شرکت کنندگان در انتخابات ساخته و پرداخته شده حکومتیان میتواند نمایشی از حضور توده هایی باشد که به انتصابات در راه, نه گفته اند و این نکته ای است که در آینده میتواند اثرات بسیاری در روند شکل و اوج گیری اعتراضات مردمی نقش بازی کند. بویژه اینکه بلحاظ بین المللی بسیاری از جهت گیری های سیاسی اقتصادی را میتواند تغییر دهد.
تحریم فعال انتصابات رژیم  تا آخرین لحظه!
بهروز سورن
یکشنبه 19 خرداد سال 1392