آنها برای دفاع از ستمگری های خود رژیمی را که بیشترین نسب را به سفاکان تاریخ میبرد به وکیل مدافع صوری قربانیان خود تبدیل کردند و خود حتی از انتشار درخواست کمک به آنها خودداری نمودند..
*ارتش های ,دموکراسی, که با وعده آزادی و رهايی زنان به خاورميانه لشکر کشيدند، حالا به مشاور سکسی روسای قبايل تبديل شده اند که بعد از تصاحب دختران خردسال از شدت پيری قادر به ,بهره برداری از کشتزارهای خود نيستند.,
روشنگری.
اگرابعاد واقعی عمليات اسرائيل درغزه، در رسانه های بزرگ انحصاری به درستی پوشش داده نشد، حالا انتشار گسترده خبر ,گم شدن, مهمات منفجر نشده توسط همين رسانه ها، ميتواند اندکی گوشه پرده را کنار بزند و مضمون جنايی عمليات مزبور را از طريق قياس بمب های منفجر شده و نشده تاحدودی فاش کند. بنا بر گزارش بی بی سی ريچارد ميرون سخنگوی سازمان ملل در اورشليم در رابطه با مهمات گم شده گفت:, ما بانگرانی شديد خواهان بازگرداندن اين مهمات هستيم. کاملا روشن است که آنها بطور فوق العاده ای خطرناک هستند و بايد به شيوه مطمئنی خنثی شوند., اما چه چيزی کاملا روشن است؟ آيا روشن است که توليد اين همه مهمات آدم کش و نابوده کننده آبادی و آباداني، و بعد قرار دادن آنها در اختيار ارتش اسرائيل، و بعد فروانداختن بمب ها و موشک های حاوی اين مهمات بر سر مردمی در محاصره در شهری که رسما ارتشی برای دفاع از خود ندارداما متراکم ترين جمعيت جهان را دارد، ,فوق العاده خطرناک است,؟ البته اگر رسانه های انحصاری که نقش بزرگی در اطلاع رسانی يا ,بی اطلاع نگاه داشتن, افکار عمومی جهان دارند، عواقب تکان دهنده استفاده از مهماتی را که مطابق برنامه ارتش اسرائيل در غزه منفجر شد، برای مردم جهان به درستی گزارش ميدادند، آنوقت چيزهای زيادی ,کاملا روشن, ميشد. از جمله اينکه نه تنها مصادره اين سلاح ها توسط حماس بلکه توليد، در تعلق داشتن وصدور آن ها نيز فقط خطر بالقوه نيست، بلکه خطری است که بطور بالفعل به ارتکاب جنايات عظيم عليه بشر انجاميده است. اما فعلا بايد کورمال کورمال به سوی حقيقت راه گشود و از روزنی که خطر احتمالی مصادره سلاح های منفجر نشده توسط حماس گشوده، حجم و اثرات قطعی سلاح های منفجره شده را حدس زد و ارزيابی کرد. نکته جالب اينکه خبر بی بی سی انگليسی در مورد گم شدن مهمات منفجر نشده، وقتی به سايت فارسی اين رسانه منتقل شده، چنان با ظرافت دچار ,ويرايش, و دستکاری شده که اين اندک روزنه روشنايی نيز بر خواننده فارسی زبان بسته بماند.در اين راه از دستور العمل ,جواهرسازی, نورالدين کيانوری به حد کمال استفاده شده اشت. به چند نمونه توجه کنيد:
در متن اصلی خبر بی بی سی انگليسی آمده:,
اين مواد انفجاری از جمله شامل بمب های هوايی و فسفر سفيد است که در جريان تهاجم اخير به نوار غزه توسط نظاميان اسرائيل آتش شد., در سايت فارسی بی بی سی خبر به اين صورت ويرايش شده که مهمات مزبور ,متعلق به ارتش اسرائيل, بوده و در انبار,نگهداری ميشده است,. گويا گردانندگان سايت فارسی در بدر در جستجوی اموال "حلال" ارتش اسرائيل هستند که البته چون ,متعلق, به ارتش اسرائيل است طبق قانون مقدس مالکيت حق داردآنها را "بطور مشروع" و "قانونی" در تهاجم به غزه به قول بی بی سی فارسی ,به کار ببرد,. يا در سايت انگليسی گزارش همراه با عکسی است که خصلت ويرانگر اين سلاح های ,متعلق, به ارتش اسرائيل بر خانه و آشيانه مردم غزه را نشان ميدهد و به همين جهت جوانی مشغول برداشتن عکس از آن با تلفن همراه است. زير عکس نوشته شده:, هواپيماهای اسرائيل صدها تن مواد منفجره بر غزه فرو ريختند که همه آنها منفجر نشد., اما گردانندگان بی بی سی فارسی ترجيح داده اند به جای اين عکس، تصوير ديگری از آرشيو در آورند که سلاح های به کار برده شده را در صحرای خشک و خالی نشان ميدهد که ماموری بر سر آن گمارده شده است. گويا سلاح های اسرائيلی ,هوشمندانه, راهی بيابان های خالی از سکنه شده و در آنجا ,انبار, می شدند و منتظر ورود ماموران سازمان ملل برای خنثی شدن بودند. توضيح زير عکس هم به اين صورت ,ويراستاری, شده است:, بيش از 7 تن بمب و توپ منفجر نشده در نوار غزه به جا مانده است., بدون ذکر فاعل، البته گناه بمب ها و توپ ها به گردن خودشان است. يا در خبر بی بی سی انگليسی آمده اين 7 تن مواد انفجاری , از جمله شامل سه بمب 2000 پاوندی و هشت بمب 500 پاوندی بوده است که همه آنها توسط هواپيما شليک شده ولی منفجر نشده بودند. همچنين مقادير زيادی توپ های 155 ميليمتری حامل ماده شيميايی و سوزاننده فسفر سفيد هم وجود داشت. , اين جملات در ,ويراستاری, گردانندگان بی بی سی فارسي، ,زائد, و ,حاشيه ای, محسوب شده و حذف شده اند، شايد به خاطر اينکه ذهن خواننده فارسی زبان با اين سوال دردناک خسته نشود:
آخر چطور به خود اجازه داديد بمب 2000 پوندی و توپ های 155 ميليمتری حاوی فسفرسفيد را در جايی شليک کنيد که در هر مترمربعش بيش از هر نقطه ديگری از جهان آدم زندگی ميکند و تازه آدم هايش راهی برای فرار هم ندارند؟ لازم به يادآوری است گردانندگان بی بی سی فارسي، در شرايطی خبرگزاری مادر خود را مورد ويراستاری و سانسور قرار ميدهند که خود شبکه مادر، حمايت ازکشتار اسرائيل را تا به جايی پيش برد که حاضر نشد درخواست 6 سازمان کمک رسانی و حقوق بشری که بيشتر آنها معتبرترين سازمان های امداد انگلستان هستند، برای کمک به قربانيان غزه را منتشر کند و با اينکار به گفته يکی از کارکنان سابق خود ,بزرگ ترين رسوايی تاريخ بی بی سی, را به جان خريد. و بعد برای توجيه کار خود به اين ادعای عجيب متوسل شد که اين کار عدول از موضع بيطرفی بود! اسقف انگليس به درستی گفت بی بی سی با اينکار نشان داد چقدر بی طرف است و يک کمدين انگليسی رسوايی توجيه مزبور را اينطور به چالش کشيد که وقتی هدف اسرائيل قربانی کردن مردم و کشتار و تخريب است، معلوم است که کمک به قربانيان در تضاد با اهداف اسرائيل قرار ميگيرد و نقض بيطرفی محسوب ميشود. با اين حساب، حالا چرا اين ميزان دفاع از کشتارهای اسرائيل برای گردانندگان بی بی سی فارسی کافی نيست؟ آيافقط از ترس همزبانی با رژيم و به منظور ,شنا در جهت جريان, است که البته در ايران مخالف هرچيزی است که رژيم ميگويد؟ يا ميخواهند با استفاده از سياست ,دشمن دشمن، دوست من است, بارديگر ارتجاعی را به جای ارتجاع موجود به شنوندگان خود قالب کنند؟ و سوال مهم تر اين است که: آيا جريان بنيادگرايی در منطقه، از جمله رژيم اسلامی ايران، از اين نحوه قربانی کردن حقيقت در راه اهداف سياسی مقطعی زيان می بيند يا سود می برد؟ خدمت رايگان به رژيم اسلامی ايران بنابرگزارش بی بی سی پيتر لرنر سخنگوی ارتش اسرائيل گفته است مهمات گم شده توسط حماس ضبط شده است. روشن است که مقامات سازمان ملل هم همين نگرانی را دارند.ديگران هم عموما همين احتمال را ميدهند. مشکل امااين است: آنها که برای پيشبرد اهداف سياسی شان، دست زدن به هرنوع جنايتی را برای خود مجاز ميدانند، مسلما در عمل قادر نخواهند بود نه انحصار جنايت را به خود اختصاص دهند و نه عليرغم تمام قدرت خود خواهند توانست بطور کامل از انتشار سلاح جلوگيری کنند. چنانکه گزارش های اخير از افغانستان نيز نشان ميدهد بسياری از سلاح های ناتو در افغانستان ,گم شده, و به دست طالبان و حتی نيروهای تندروتر از طالبان افتاده است. قبلا هم در عراق سلاح های ارتش های مهاجم ,گم می شد, و به دست شورشيان می افتاد. در سومالی نيز به همين ترتيب به دست نيروهای اسلام گرايی که به زور ارتش مداخله گر اتيوپی از قدرت پائين کشيده بودند، سلاح می رساندند. در همين غزه نيز در تمام طول سال 2006 آمريکا و اسرائيل مشغول انتقال سلاح های سبک به درون غزه بودند و آن را در اختيار عوامل فلسطينی خود تحت هدايت محمود دحلان قرار ميدادند که مقدمات يک کودتا عليه حماس را فراهم می آورد. هنگامی که اين نيروها با ضدکودتای حماس غزه را ترک کردند، گفته شد بخش بزرگی از سلاح های مزبور در اختيار حماس قرار گرفت. اما خطرناک ترين ميراثی که اسرائيل و کلا نيروهای استعماری در جريان ,جنگ با ترور, برای مردم خاورميانه برجای ميگذارند، ,مهمات منفجرنشده, يا تعدادی اسلحه نيست. ميراث شوم تر برای مردم، ,مشروعيتی, است که سرکوب ها، جنگ ها و جنايات گسترده ارتش اسرائيل و ساير ارتش های مهاجم برای بنيادگرايان بين بخشی از مردم بوجود می آورند. در اين مورد کافی است به تحليل نشريه اکونوميست در آستانه انتخابات اخير اسرائيل مراجعه کنيم. اين مقاله که مزين به عکسی از پرچم سبز حماس است که زيرآن نوشته شده ,پرچمی که نميتوان آن را ناديده گرفت,، نموداری را چاپ کرده که توسط يک منبع اسرائيلی [مرکز ارتباطات ورسانه های اورشليم] تهيه شده و نتايج آخرين نظرسنجی از مردم فلسطين بعد از جنگ غزه را نشان ميدهد. در اين نمودار می بينيم در ساحل غربی يعنی جاييکه اکنون نيروهای محمود عباس با حمايت اسرائيل و دولت های غربی مستقر شده اند و با اسرائيل همکاری ميکنند، محبوبيت حماس حتی بيش از غزه است. بعلاوه در ساحل غربی تعداد کسانی که معتقدند در تهاجم به غزه حماس پيروز شده است به مراتب بيش از غزه است، در حاليکه بخش بسيار بزرگی از مردم غزه که درد جنگ را کشيده اند نه حماس و نه اسرائيل را پيروز نميدانند. بدتر اينکه هم در غزه و هم در ساحل غربی تعداد زيادی گفته اند ديگر در هيچ انتخاباتی شرکت نمی کنند، بعلاوه بخش بزرگي، از بمب اندازی انتحاری عليه شهروندان اسرائيلی دفاع کرده اند و نسبت کسانی که ديگر همه راه ها را بسته می بينند و به اينگونه عمليات باور دارند در غزه بسيار بيشتر است. بايد يادآوری کرد بعد از انتخابات فلسطين حماس عمليات انتحاری را متوقف کرد. به عبارت ديگر نه فقط حماس بلکه حتی گروه های تندرو تر اسلامي، زير فشار ظلم و سرکوب و جنگ های ضدانسانی اسرائيل فضای مناسبی برای جولان پيدا ميکنند. تازه اين نظرسنجی محدود به فلسطينی هاست. اگر نظر سنجی از مناطق اشغالی فراتر رفته و افکار عمومی مردم کشورهای عرب در خاورميانه را مبنا قرارميداد، آنوقت ابعاد واقعی خدمات اسرائيل و حاميان آن به بنيادگرايان و اسلام گرايان بهتر خود را به نمايش ميگذارد. رژيم اسلامی ايران از رشد اسلام گرايی سهم شير را می برد. البته رژيم ايران با همه گروه بندی های اسلامی در ائتلاف نيست، با بعضی از آنها هم در جنگ است. همانطور که با برخی از قدرت ها و رسانه های غربي، از جمله هم اکنون با بی بی سي، در حالتی از جنگ و گريز به سر می برد يا حتی دشمن است. اما اين يارگيری ها و کشمکش ها نبايد باعث شود يک حقيقت را فراموش کنيم: رژيم اسلامی ايران بعد از سی سال حکومت با زور تنها به يک ,دستاورد, خود می نازد: تحکيم موقعيت خود در خاورميانه. هديه ای که اسرائيل و قدرت های غربی به رايگان به دامن رژيم انداختند. آنهابرای توجيه استمگرهای خود و متحدانشان، رژيم را سخاوتمندانه به مقام وکيل مدافع صوری مردم ظلم ديده فلسطين و ساير کشورهای خاورميانه ارتقاء دادند و رژيمی را که بيشترين نسب را به سفاکان تاريخ ميبرد، به قربانيان ستم های خود منتسب کردند.اين سياست البته آنها را تبرئه نکرد، بويژه در چشم مردم ستمديده، ولی رژيم را تقويت کرد و رژيم از اين هديه ی رايگان، در سياست داخلی و خارجی خود نهايت سود را برده است. آش آن قدر شور شده که خود آشپز هم نگران است ستم های اسرائيل چنان بنيادگرايی و اسلام گرايی و ضديت باآمريکا را در خاورميانه تقويت کرده که ديگر فقط مدافعان ,واقع بين, اسرائيل مثل اکونوميست نيستند که خود را ناچار به تذکر می بينند. اين نوع ,واقع بينی, حتی در درون هيات حاکمه آمريکا رخنه کرده است. در همين مقاله اکونوميست نقل قولی است از آرون ميلر مشاور مسايل اسرائيل - فلسطين دولت بوش که اکونوميست آنرا ,اعتراف ندامت گونه, ميلر نزد نشريه نيوزويک خوانده است. آرون می نويسد: , در طول 25 سالی که در رابطه با اين مساله برای 6 وزير خارجه کار کرده ام، نميتوانم حتی يک جلسه را به خاطر بياورم که ما يک بحث جدی با يک نخست وزير اسرائيل درباره نقش مخرب شهرک سازی ها و مصادره زمين، جاده کشی ها و ويران کردن خانه ها بر روند صلح داشته باشيم. [ديگر] لازم است تاحداقل حسابی در کار باشد. و اين کار را فقط رئيس جمهور ميتواند بکند. اوباما بايد به روشنی نشان دهد امريکا ديگر حاضر نيست حمايتش را پشت روند صلحی بگذارد که اقدامات عمدی هريک از دو طرف شانس آمريکا برای ميانجيگری را تحليل ببرد. نبودن روند صلح بهتر از روند صلح ناصادقانه ای است که به اعتبار آمريکا صدمه بزند., آرون ميلر البته نگران آمريکا، متحدان آمريکا در منطقه و اهداف آمريکا در خاورميانه است. ولی ميراث شوم آن ها در اساس گريبانگير مردم خاورميانه است. آمريکا و قدرت های غربی هنگامی که لازم ببينند سهم خود را از همين ميراث برميدارند. همين حالا در عراق از يک سو با بعثی ها ساخته اند و از سوی ديگر با حزب الدعوه شيعی و نماينده آن مالکی. در سومالی با ادعای بيرون راندن ,دادگاه های اسلامی, از حکومت، تجاوز و کشتار و ويرانی به راه انداخته و نيمی از جمعيت را آواره کردند، بعد سرانجام با شاخه ای از همين دادگاه های اسلامی روی هم ريختند و از به قدرت رسيدن نماينده ,واقع گرا, ی آن حمايت کردند، هم اکنون بخش بزرگی از افغانستان در دست طالبان هاست و طالبان های پاکستانی نيز در ايالات شمال غربی جای پای خود را سفت ميکنند. همين روزها اعلام شد دولت پاکستان در ازای جلب توافق طالبان ها، سوات واقع در شمال غربی کشوررا به آنها واگذار کرده تا قانون شريعه را به اجرا بگذارد. تيمسارهای ناتو گاه به ابتکار خود نيز وارد عمل شده و خبرساز ميشوند. مدتی بود که توسل تيمسارها به اثرات معجزه آسای داروی تقويت جنسی وياگرا به وسيله ای برای مزاح و تمسخر تيمسارها تبديل شده بود. مساله اما بواقع غم انگيز بود. ارتش های ,دموکراسی, که با وعده آزادی و رهايی زنان به خاورميانه لشکر کشيدند، حالا به مشاور سکسی روسای قبايل تبديل شده اند که بعد از تصاحب دختران خردسال از شدت پيری قادر به ,بهره برداری از کشتزارهای خود نيستند., آنها که در فلوجه و غزه دخترکان خردسال و خانواده های آنها را به بمب فسفری بستند، در افغانستان برای تسهيل تجاوز به اين کودکان به وياگرا متوسل ميشوند. اين مساله فقط غم انگيز نيست، خشمگين کننده هم هست. اين ها همين اکنون دارند از ميراث شومی که برای خاورميانه به جای گذاشته اند مشترکا سهم بر ميدارند. بايد حقيقت خاوران را به حقيقت غزه پيوند زد. راه ديگری نيست.
*گزارش بی بی سي انگليسی
* همان گزارش در وبسايت فارسی آن http://www.bbc.co.uk/persian/world/2009/02/090217_nh_gaza_bomb.shtml
*مقاله اکونوميست