خبرگزاری هرانا - محمد نوری زاد، کارگردان، فيلمنامهنويس و روزنامهنگار دربند، تصميم گرفته است با انتشار يادداشتهايی بر اساس مشاهدات خود به معرفی زندانيان گمنام يا کمتر مورد توجه قرار گرفته مبادرت کند، بر اين اساس اولين نامه آقای نوری زاد از مجموعه گلها و سيم خاردارها توسط خبرگزاری هرانا در پی می آيد :
گلها و سيم خاردارها - شماره ۱
من تلاش می کنم هرگاه از گلهايی که اين روزها محبوس در اوين هستند برای شما بنويسم گلهايی که برای تعريف آنها از همه صداقت خود بهره می برم و دليلی ندارد به خرزهره هايی که در جايگاه خود گل زيبايی نيز هست، خاطره ای از زنبق و گل سرخ بار کنم.
اولين گل سرخ معطری که در اوين اراده تعريف آن را دارم "سيد عليرضا بهشتی" است، اين گل آنقدر معطر و زيبا و پاک نهاد است که هر آدم گل نفهم و گل گريزی را شيدای خود می کند، معتقدم با پاکي، با صداقت، با درستي، با شرافت و شرم، جاذبه ای است که بر ناخودآگاه مخاطب اثر می گذارد و طرف مقابل را برابر بزرگی اثر به تمکين و احترام وا ميدارد.
سيد عليرضا بهشتی هيچ نسبتی با شهيد بزرگوار، "بهشتی" معروف ندارد، گرچه وی هم نام سيد عليرضا بهشتی فرزند گل شهيد بهشتی است اما گل آن سوی سيم خاردار با گل اين سوی سيم خاردار نسبتی ندارد.
خود زندانيان برای فهم ساده تر، يک پسوند "شيرازی" به انتهای شهرت گل مورد نظر من افزوده اند.
سيد عليرضا بهشتی شيرازي، ۵۰ ساله، اکنون در سال ۴ اندرزگاه ۷ زندان اوين، زندانی است. بيش از ۲۰ جلسه بازجويی را در شرايط سخت پشت سر گذارده و هيچ خطايی جز ويرايش چند بيانيه ستاد ميرحسين موسوی بر او بار نکرده اند.
افسوس من، خدايا تو خوب می دانی که نه از حضور اين گل که در زندان اوين است بلکه از اين می گدازم که جامعه ای نا زيبای آنسوی سيم خاردار به شدت در مضيقه گل هايی چون "سيد عليرضا بهشتی شيرازی" است و بديهی است که زندانی بودن او فضا را برای رشد خارهای گوشت خار آنسوی سيم خاردار فراخ می کند.
۱۵-۳-۱۳۸۹
محمد نوری زاد
اندرزگاه ۷ زندان اوين