۱۳۸۷ دی ۲۴, سه‌شنبه

B'TSELEM - The Israeli Information Center for Human Rights



Human rights groups report from the field Israeli human rights groups have launched a blog supplying ongoing updates about the harm caused to civilians as part of the fighting in the Gaza Strip and Southern Israel.
13 Jan.: Casualty update Gaza: at least 900 killed, of them at least 270 children and 95 women. Over 4,200 injured, of them over 400 severely injured (Palestinian Ministry of Health figures). Israel: 3 civilians and 7 soldiers killed. Over 82 civilians injured, of them 4 severely injured, not including those treated for shock, and 61 soldiers injured, of them one in critical condition
.
Israel using phosphorous illegally Various reports indicate that the Israeli army is using phosphorous in the Gaza Strip. This weapon causes severe burns and is capable of igniting fires. Its use in a crowded area such as the Gaza Strip is illegal.
Israeli use of indiscriminate weapon An army investigation has concluded that the harm caused to civilians in the UNRWA school bombing on 4 Jan. resulted from the use of an imprecise weapon. B'Tselem demands that the army prohibit use of this weapon in the Gaza Strip.
Army bombs house in Gaza City, killing 21 members of the family, Jan. '09 On 6 Jan., the Israeli army bombed the a-Daiyah home in the center of Gaza City, killing 21 men, women and children from a single family.
Testimony: Father and two sons killed in bombing of their home, al-Bureij On 5 Jan., the Israeli army bombed the center of the al-Bureij refugee camp. Jihad Abu-Jabarah, a disabled pensioner, was killed in his home with two of his sons.
Additional items...

کشتار در نوار غزه و نسل کشی فلسطینی ها




http://www.youtube.com/watch?v=VxpcYMfcJn8&feature=related





Gaza needs your voice-Help now

http://www.youtube.com/watch?v=VxpcYMfcJn8&feature=related











Contre Info · info
Lire aussi
Israël face à la conscience des peuples, par Uri Avnery
Une guerre inutile, par Jimmy Carter
CNN : Qui a rompu la trêve à Gaza ?
Gaza : Trois cliniques mobiles financées par l’ONG DanChurchAid détruites par l’aviation israélienne (traduction)
Tribune : Cette brutalité ne brisera pas notre volonté d’être libres, par Khalid Meshal
Le Venezuela expulse l’ambassadeur d’Israël
Gaza : deux écoles, une clinique, un hôpital, un entrepôt de l’ONU et de nombreuses habitations visés par les tirs
Israël : Vaincre l’irrationalité, par Wallace Shawn
Stéphane Hessel : « un véritable crime contre l’humanité » à Gaza
Tariq Ali : Le succès du Hamas est né du désastre d’Oslo
Robert Fisk : Et nous nous demanderons pourquoi ils nous haïssent
Tribune : Quand le mot victoire est vide de sens
Gaza : un tir israélien sur une école de l’ONU fait 40 victimes parmi les palestiniens qui s’y étaient réfugiés
Gaza : La situation humanitaire s’aggrave, avertit l’ONU
Comment rétablir la paix ? par le Rabbin Michael Lerner (VO)
Les raisons de la guerre, par Chris McGreal
Pour justifier la guerre, Israël préfère minimiser le succès de la trêve, par Paul Woodward
Apprendre à vivre sans ennemi - Entretien avec Abraham Burg
Israël a manqué un rendez-vous avec l’histoire, par Uri Avnery
Tribune : Massacres sans fin, par B. Michael
« Bombardement ciblé » : B’TSelem remet en cause la version de l’armée israélienne
Les vraies raisons de la guerre ne sont pas celles données par Israël, par Johann Hari
Comprendre ce qu’est le Hamas, par William Sieghart
Désinformation, secret et mensonges. La préparation de l’attaque de Gaza racontée par Haaretz
Tribune : Guernica en Palestine, par Mustafa Baghouthi
Appel de Gush Shalom à un cessez-le-feu immédiat
« Les frappes ne visent pas le Hamas mais tous les Palestiniens, » reportage d’Amira Hass
Tribune : Des vies perdues pour un assaut sur Gaza qui ne changera rien
L’erreur fondamentale de vouloir donner une leçon au Hamas, par Tom Segev

Israel accused of using white phosphorus in Gaza - 11 Jan 09





سقوط دموکراسی در بربریت













يکشنبه ۲۲ دی ۱۳۸۷ - ۱۱ ژانويه ۲۰۰۹علی اصغر حاج سید جوادی

در روز ۱۴ ژوئيه ۱۷۸۹ لوئی شانزدهم پادشاه فرانسه در دفتر خاطرات خود می نويسد: „خبری نيست“. در واقع در کاخ ورسای در آن روز خبری نبود، اما در پاريس، زندان باستيل در همان روز به دست انقلابيون سقوط کرد و با سقوط آن پايه سلطنت بوربون ها واژگون شد. در روز شنبه ۲۷ دسامبر ۲۰۰۸ در جهان دموکراسی غرب، از سراسر آمريکا تا قاره اروپا، جز تدارک مراسم تولد مسيح و آغاز جشن های سال نو ميلادی خبری نبود؛ اما در همين روز دولت „دموکرات“ اسرائيل با اولين حملات ويرانگر هوايی خود با بمب و موشک به نوار غزه و کشتار ۳۱۰ نفر از مردم بيدفاع از زن و کودک و پير و جوان، و ۱۴۰۰ زخمی بی غذا و دوا به نام „حق دفاع مشروع“، سرپوش از بربريتی که غرب خود را در رنگ و لعاب دموکراسی و شعارهای آزادی و عدالت و برابری پنهان کرده بود برداشت. اسرائيل يا پيشرفته ترين پايگاه دموکراسی، تمدنِ غرب در خاور ميانه! با تخطئه و خدشه بر حقِ طغيانی که در ديباچه اعلاميه جهانی حقوق بشر برای مردمی که شصت سال است از حاکميت کليه قوانين بشری و مراجع بين المللی محروم شده اند شناخته شده است، ناقوس مرگ و زوال ارزش هايی را که پس از پايان ظلمات قرون وسطايی غرب از قلب روشنايی تفکر کانتی و دکارتی و ولتری و دائرهيالمعارف نويسان قرن هيجدهم تابانده شده بود به صدا درآورد. دموکراسی در صحنه فن آوری و دستاوردهای تکنولوژيک دانش بشری، هنر انديشه ورزی خود را تا دورترين فضاهای در دسترس افلاک و تا عميق ترين حفره های تاريک اقيانوس ها پيش برده است، اما در عرصه اخلاق يا يکی از سه پايه اساسی هستی شناسی فلسفه وجودی انسان اجتماعی، در قعر توحش و بربريت خودپرستی و ازخودبيگانگی سقوط کرده است.دلايل پوسيدگی و پژمردگی الگوهای دموکراسی غرب تنها در فساد و دروغ و غارت تالارهای بورس اروپا و آمريکا و بلعيده شدن پس اندازهای کوچک و سرمايه های ناچيز در شکم فراخ و اشتهای سيری ناپذير بانک ها و مجتمع های نظامی ـ صنعتی آمريکا و اروپا، در فقير شدن هرچه بيشتر تهيدستان و فربه تر شدن کاخ نشينان بانکی و صنعتی و نفتی و مزدوران سياست پيشه آنها آشکار نمی شود، بلکه زشت ترين و شرم آورترين صورت سقوط اخلاقی آن را در آنجا می بينيم که دموکراسی اسرائيل در حمايت آمريکا و اروپا، استفاده فارغ از هر محذور اخلاقی و بشری از پيشرفته ترين ابزار ويرانگر هستی و حيات آدمی را برای خود مجاز می داند و بر جان و هستی مردمی می تازد که نه سلاحی برای دفاع از خود دارند و نه پوشش و سنگری برای حفظ جان خود و نه مرجعی برای استيفای حقوق خود. نسبت دادنِ واژه بربر و بربريت به مردم بيدفاع فلسطين مخلوق تبليغات سراسری صهيونيسم جهانی و همدستان سياست باز آنها در کاخ های دولتی آمريکا و اروپا برای تبرئه خود از جنايتی است که با تجزيه خاک فلسطين به ميزان ۷۸ درصد برای يهوديان اسرائيلی و ۲۲ درصد برای ساکنان تاريخی فلسطين مرتکب می شوند. از اين نقطه است که حق دفاع مشروع دربرابر تجاوزهای مداوم صهيونيست های اسرائيلی، در دستگاه عظيم تبليغاتی يهوديان جهانی، به مفهوم تروريسم و بربريت يا مقابله توحش اسلامی با تمدن و دموکراسی غربی تبديل می شود.آخر نطفه اين تروريسم ادعائی دموکراسی های غربی در کجا بسته می شود؟ در جايی که با زير پاگذاشتن همه حقوق مردم فلسطين از ناگزيرترين حقی که برای دفاع از موجوديت خود برای آنها باقی مانده است به دست اسرائيل ساخته می شود، دامنه اين ناگزيرترين و مشروع ترين حق برای مردمِ محروم از هرگونه پوشش قانونی تا دست شستن از جان خود حتی به قيمت جان ديگران، گسترش می يابد. آيا در اسرائيل کسی وجود دارد که از عمليات تروريستی گروه های ايرگون و هاگانا وانفجار هتل کينگ داود و قتل عام دير ياسين و صدها عمل بربريت در زمينه کاشتن تخم وحشت و تحميل فرار از خانه و خانمان مردم فلسطين، پس از تأسيس دولت دموکرات اسرائيل به نام حق مشروع دفاع کند؟اما اين مردم بيدفاع و محروم از هرگونه سلاح جنگی پيشرفته نيستند که خواهان نابودی مردم اسرائيل به همراه نابودی زندگی خود می شوند، زيرا اسرائيل و حاميان آمريکايی و اروپايی او تمام راههای قانونی و مراجع صلاحيت دار جهانی را برای حقوق غصب شده به روی مردم فلسطين بسته اند. اين مشعلداران تمدن و دموکراسی غرب يعنی آمريکا و اروپا هستند که در دفاع از منافع اقتصادی و سياسی خود در خاورميانه و در حمايت از مخلوق خود، اسرائيل، دستيازی به آخرين وسيله تنازع بقا را به مردم بيدفاع و بی پشت و پناه فلسطين تحميل کرده اند.اين آن واقعيتی است که از توده های گله وار مردم آمريکا و اروپا به ضرب تبليغات دائمی کانون های پرنفوذ و فعال صهيونيست، مکتوم نگه داشته شده است؛ زيرا چگونه ممکن است وزرا و رؤسای يهودی تبار کشورهای دموکرات يا نمايندگان يهودی يا وابسته پارلمان های اروپا و کنگره آمريکا يا صاحبان نفوذ دستگاه های ارتباط جمعی سمعی و بصری يهودی و همدستان آنها در اروپا و آمريکا ومديران و گردانندگان بزرگترين سرمايه داری و تجارتی آمريکا و اروپا که همه در زير ساختار پوسيده و درهم شکسته دموکراسی با همه طيف های رنگارنگ احزاب چپ و راست و وسط آن، دست از حمايت از اسرائيل بردارند و با شبکه های تودرتوی اقتصادی و بانکی و سياسی و تجارتی آن قطع رابطه کنند و از حقوق مردمی دفاع کنند که در دوراور همسايگی آنها مشتی خودکامه فاسد، همکيش و همنژاد و همزبان آنها، پشت به پشت شرکای مقتدر دموکرات خود در آمريکا و اروپا هدفی جز ادامه حکومت خودکامه و چپاول بيدريغ ميلياردها دلار ثروت های نفت و گاز خود ندارند.شيخی که در باريکه ای از سواحل خليج فارس، بی خيال از آنچه در چند گامی خيمه و خرگاه او بر مردم فلسطين می گذرد با پرداخت مبلغ ۸۰ ميليون يورو، زيباترين عمارت و باغچه کنار رود سن را در پاريس می خرد، و صدها نظير او، جز با خودکامگی و حمايت بيدريغ سياسی و نظامی اروپا و آمريکا چگونه می توانند به قبای حاکميت مطلقه خود بر جان و هستی مردم و منابع ثروت آن منطقه قالب مشروعيت بپوشانند.دموکراسی آمريکا و اروپا غلبه بر فاشيسم هيتلری را پايه تأسيس سازمان ملل متحد برای تحکيم صلح و امنيت جهانی قرار دادند؛ اما با تعبيه حق وتو در شورای امنيت سازمان، تعيين سرنوشت اين صلح و امنيت را در انحصار حفظ منافع سياسی و اقتصادی خود در مرزهای جهانی استراتژيک خود درآوردند. به همين ترتيب بود که برای خروج از بدنامی همگامی با فاشيسم در نابودی ميليون ها يهودی اروپايی از کيسه خليفه حاتم بخشی کردند و قسمت اعظم از خاک فلسطين را در راستای برنامه های صهيونيسم جهانی به يهوديان بخشيدند و بدون قيد و شرط خود را به حمايت و کمک همه جانبه نظامی و سياسی و اقتصادی به اسرائيل متعهد کردند. و به همين ترتيب بود که روسيه شوروی فاتح در جنگ دوم و صاحب حق وتو با کشيدن پرده آهنين به دور اروپای شرقی و کشورهای بالتيک تا تقسيم برلن، پايتخت آلمانِ شکست خورده، پيش تاخت.و به همين ترتيب بود که آمريکای فاتح و نجات دهنده اروپا با حمايت از امپراتوری انگليس جنبش ملی شدن صنعت نفت و اولين گام های دموکراتيزه شدنِ نظام خودکامه پهلوی با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ سرکوب کرد و از آن پس، دولت های آمريکای جنوبی به عنوان حياط خلوت امپراتوری آمريکا يکی پس از ديگری با کودتا به دست ژنرال ها افتاد و راه را از همه جهت برای تاخت و تاز آمريکا در بازارها و منابع طبيعی و سرمايه گذاری های پر منفعت تجارتی و بانکی اين منطقه هموار نمود. جهان در تاريکی جنگ سرد و سرمای نفس گير آن در کالبد آزادی و دموکراسی فرو رفت.وقتی رونالد ريگان در سال ۱۹۸۰ در انتخابات آمريکا به رياست جمهوری رسيد در شرح برنامه سياسی خود گفت که: „دولت راه حل نيست. دولت مسأله است“. او اين حرف را به هدف گسيختن هرچه بيشتر بندهای دولت از ادای تعهد به خواست های توده های فقير و محروم از حقوق اجتماعی و بيمه های درمانی و بهداشتی آمريکا که ۴۰ درصد از مجموع سکنه اين کشور را دربر می گرفت ادا کرد. اما ۲۸ سال پس از اين گفته، فساد و افتضاح سرمايه داری مالی در نيرومندترين دموکراسی های جهان به جايی رسيد که دولتِ ژرژ بوش برای نجات بزرگترين بانک های سرمايه داری جهانی يهود، يعنی بانک برادران هايمر و گلدمن ساش، و جلوگيری از ورشکستگی بازار بورس وال استريت به تعهد مبلغ ۷۰۰ ميليارد دلار از خزانه دولت يا از جيب ماليات دهندگان آمريکايی مجبور شد.اکنون با سپری شدن کمتر از يک ماه از ارتقای روابط دولت „دموکرات“ اسرائيل با اروپای متحد با تأييد و امضای ۲۷ کشور عضو اين اتحاديه تا امروز متجاوز از ۶۰۰ کودک و زن و مرد، و پير و جوان فلسطينی زير بمب ها و موشک های آتش زای اسرائيلی کشته و هزاران زخمی بی وسيله و بی پناه و گرسنه به دست سرنوشت نامعلوم خود رها شده اند و اين در حالی است که چند روز بيش به پايان هشت سال رياست جمهوری همراه با دروغ و خيانتِ ژرژ بوش باقی نمانده است.رسم و قرار در دموکراسی ها اين است که با خلاصی از پرونده های موجود در روی ميز رياست، رؤسای جمهور طی تشريفات و احترامات کاخ رياست را ترک می کنند و بدون کوچکترين قراری برای پاسخ گويی به دروغ ها و نيرنگ ها و فريبکاری ها و جنايات خود از امتيازات خاص مربوط به مقام سابق رياست جمهوری بهره مند می شوند. با تکيه به همين رسم و قرار بود که ژرژ بوش مدت هشت سال، پرونده ادامه تجاوز اسرائيل به حقوق مردم فلسطين را به فراموشی و بی اعتنائی سپرد و حتی، بر طبق ميل اسرائيل و آريل شارون، حاضر نشد با ياسر عرفات ملاقات کند.آری اگر طبق قانون تکامل انواع، انسان نمی تواند از نظر جسمی به قالب گذشته اجدادی خود باز گردد و به صورت گرگی درنده به گله های بيدفاع بشری حمله کند، اما انسان می تواند حتی در پوست دموکراسی و تمدن و فرهنگ حقوق بشری در حوزه منافع خصوصی خود به گرگی درنده و خون آشام تبديل شود. توحش و بربريت انسان در قالب انسانی خود به مراتب هولناکتر از توحش و بربريت گذشته ماقبل تاريخی خويش است. به قول برتراند راسل اگر گذشته تاريخ بشری را شصت دقيقه حساب کنيم، تازه يک ربع يا پانزده دقيقه از ورود او به عصر تمدن گذشته است، هنوز سه ربع ديگر برای گذر از جنگل توحش و بربريت را در پيش رو دارد.روزگار درازی مخالفت با نظام خودکامه استالينی و سياست سرکوب او نسبت به مردم اروپای شرقی به مخالفت با کمونيسم و طرفداری از آمريکا تلقی می شد. در اين زمينه برای تحميل سکوت و ممانعت از افشاگری ماشين تبليغاتی شوروی و دست نشاندگان و فريب خورده های آن چيزی از لجن مالی و اتهام نسبت به زبان ها و قلم های مخالف فروگذار نمی کردند. در همين راه و به همين شيوه در دوران جنگ سرد، آزادی خواهی و مخالفت با خودکامگی و سياست های تجاوز کارانه آمريکا و پيروان سياست او در چهار نقطه زمين برای خودکامگان ريز و درشت آسيايی و آفريقايی و آمريکای لاتين دستمايه سرکوب و شکنجه و نابودی ده هزار مردم معترض به خوکامگی و غارتگری کودتاچی ها و تحت الحمايه های آمريکا نظير محمد رضا شاه پهلوی بود. و امروز از برکت تبليغات پرتحرک و وقفه ناپذير صهيونيسم جهانی، و پژوهشگران و فيلسوفان و مفسران آن در سازمان های مختلف اروپا وآمريکا، هر مخالفتی و هر انتقاد و اعتراضی به سياست اسرائيل در تجاوز دائمی به حقوق مردم فلسطين، به مخالفت با يهوديان و طرفداری از سياست ضد يهود تلقی می شود. گويی دولت اسرائيل تافته جدا بافته ای است خارج از مفهوم يک دولت مسؤول و متعهد نسبت به مقررات و کنوانسيون های پذيرفته شده بين المللی.اين عدم تعهد و فقدانِ مسؤوليتِ اسرائيل نسبت به مقررات بين المللی عموماً و بی اعتنائی مطلق نسبت به قرارهای متعدد شورای امنيتِ سازمان ملل در جهت تخليه اشغال نظامی سرزمين فلسطين مخصوصاً در سياست خارجی آمريکا و اروپا امری شناخته شده است، تا جايی که حفظ امنيت اسرائيل يکی از پايه های اساسی اين سياست خارجی است. اما مرزهای امنيت اسرائيل در کجا است؟ در سرزمين فلسطين، برای اسرائيل مرزهای ثابتی وجود ندارد





.۹ ژانويه ۲۰۰۹