۱۳۸۶ آذر ۷, چهارشنبه

مراسم يادبود دكتر زهرا بني‌يعقوب،


سرمایه: مراسم يادبود دكتر زهرا بني‌يعقوب، پزشكي كه به طور داوطلبانه در همدان خدمت مي‌كرد و در بازداشتگاه ستاد امر به معروف همدان به طرز مشكوكي از دنيا رفته بود، ظهر ديروز در دانشكدهء داروسازي دانشگاه تهران برگزار شد.در حياط دانشگاه تهران پوسترهاي تبليغاتي مختلفي از جمله تبليغ براي سخنراني‌هاشم آغاجري در دانشكدهء ادبيات و ... به چشم مي‌خورد ولي دربارهء برگزاري مراسم يادبود دكتر زهرا هيچ پوستري ديده نمي‌شود. نيم‌ساعت مانده به شروع مراسم، پوستر‌هاي رنگي در اندازهء 4A مربوط به برگزاري اين مراسم به در‌و‌ديوار دانشكدهء داروسازي چسبانده مي‌شود. روي اين پوستر‌ها اين چنين نوشته شده است: «آي آدم‌ها كه برساحل نشسته، شاد و خندانيد... به ياد مظلوميت دكتر زهرا بني‌يعقوب گرد هم مي‌آييم.»دكتر زهرا يك ماه و نيم پيش به همراه نامزدش در پاركي در همدان توسط نيروهاي ستاد امر به معروف و نهي از منكر بازداشت شد. پس از 48 ساعت بازداشت وقتي خانواده‌اش به اين شهر مراجعه كردند ماموران خبر از خودكشي دكتر زهرا در بازداشتگاه دادند. مرگي كه به عقيدهء خانوادهء زهرا مشكوك بوده و با توجه به شواهد موجود فرضيهء خودكشي او را منتفي مي‌كند.حدود 200 نفز از دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي و دانشكدهء داروسازي، صندلي‌هاي قرمز رنگ سالن رازي را پر كرده‌اند و منتظرند تا خانوادهء دكتر زهرا به جمع آن‌ها اضافه شود. دم در ورودي سالن رازي يكي از دانشجوها مشغول چسباندن توماري به ديوار است. اين تومار كه در برگيرندهء خواستهء دانشجويان براي معرفي عاملان مرگ دكتر زهراست، خطاب به قوهء قضاييه نوشته شده: «به اين وسيله مراتب اعتراض خود را نسبت به آنچه بر دكتر زهرا رفته است، اعلام داشته و خواهان تشكيل هيات نظارت و بازرسي براي معرفي عاملان اين حادثه تاثربرانگيز هستيم.» اين نامه را بيش‌تر از سه هزار دانشجو امضا كرده‌اند.پيش از شروع مراسم، موزيك متن محزون فيلم «بوي پيراهن يوسف» ساخته مجيد انتظامي در سالن پخش مي‌شود. رحيم بني‌يعقوب با چشم‌هايي نمناك همراه با همسرش از راه مي‌رسند و به رديف اول راهنمايي مي‌شوند. مي‌نشينند و به عكس بزرگ ويديويي زهرا كه در پس زمينهء صحنه قرار دارد، خيره مي‌شوند.كف صحنه حدود 40 عدد شمع روشن قرار دارد كه به نظر با ترتيب خاصي چيده نشده‌اند. در گوشهء سمت چپ هم شش عدد صندلي در دو رديف چيده شده است. صندلي وسط رديف اول به طور نمادين به زهرا تعلق دارد و همه جاي آن پر از شمع‌هاي روشن است. چند نفر از دانشجويان، هر يك چند جمله ادبي را براي حاضران مي‌خوانند. يكي از آن‌ها اين چنين مي‌گويد: «چقدر خسته‌ام من امروز، تمام درس‌هايم را خوانده‌ام، چند سالي مي‌شود به صبحي مي‌آيم تا به عصري، آخر فردا كه از راه مي‌رسد من پزشك اين ديارم، مردماني ببايد كه من درمان كنم، اما نمي‌دانم كه روح رنجورم را به چه درمان كنم، فرداي من چه خواهد شد آيا...»رحيم براي سخنراني به روي سن مي‌رود. ابتداي حرف‌هايش عذرخواهي مي‌كند كه با صدايي مملو از بغض سخن مي‌گويد و بعد اين چنين آغاز مي‌كند: «باور نمي‌كند دل من مرگ خويش را/ آخر چگونه اين همه روياي نو نهال/ نگشوده گل، ننشسته در بهار/ مي‌پژمرد به جان من و خاك مي‌شود.» رحيم گريه‌كنان ادامه مي‌دهد: «زهرا جان! چند روزي كه از پركشيدنت گذشته بود، براي پيدا كردن مدركي كه نشان دهد تو پزشك بوده اي و به طور داوطلبانه براي خدمت به نقاط محروم رفته‌اي به سراغ وسايل تو مي‌روم. در ابتداي جزوه‌هايت دايما به اين جمله بر مي‌خورم: «الهي ياد تو ميان دل و زبان است و مهر تو ميان سر و جان» و دلم دوباره آتش مي‌گيرد. اي كاش مي‌دانستي كه گريه‌هاي زنان روستايي وقتي كه براي آوردن يادگاري‌هايت به روستاي «سيس» رفته بودم با من چه كرده است.»برادر دكتر زهرا به حرف‌هايش خاتمه مي‌دهد: «سوال‌هاي زيادي دارم كه از تو بپرسم. سوال‌هايي كه تا لحظه مرگ در سينه ام مي‌ماند.» مراسم تمام مي‌شود. رحيم كه از سالن خارج مي‌شود دور و برش را دانشجوها پر مي‌كنند. يكي از همكلاسي‌هاي دكتر زهرا خطاب به رحيم مي‌گويد: «قرار بود چند نفر از بچه‌هايي كه با زهرا دوست بودند، سخنراني كنند; اما چه مي‌توان كرد. براي ما محدوديت ايجاد كرده‌اند.» روز دوشنبه قرار بود مراسمي نيز براي گراميداشت زهرا در دانشكدهء علوم پزشكي دانشگاه تهران برگزار شود كه به گفتهء رحيم بني‌يعقوب اين مراسم لغو شد. يكي ديگر از دانشجويان كه خود را عضو سازمان نظام پزشكي معرفي مي‌كند دربارهء فعاليت‌هاي خود براي پيگيري موضوع دكتر زهرا به رحيم مي‌گويد: «با دكتر صدر، رييس سازمان نظام پزشكي صحبت كرديم و ايشان هم نامه‌اي را خطاب به رييس قوهء قضاييه نوشتند و ارسال كردند. تا حد توان پيگيري‌هايمان را ادامه خواهيم داد.» يك دانشجوي ديگر به رحيم مي‌گويد: «اجازه دهيد مساله روال قانوني خود را طي كند. من از شما خواهش مي‌كنم كه مساله را سياسي نكنيد و كار را به ما دانشجويان واگذار كنيد. هر چند كه دانشجويان مارك دار هم نبايد در اين مساله دخالت كنند.» رحيم آخرين خبرهاي مربوط به پروندهء خواهرش را براي دوستان او بيان مي‌كند: «پس از گذشت يك ماه و نيم از مرگ زهرا و شكايت ما، براي متهمان پرونده به دليل دستكاري در پرونده و زمان بازداشت ونه به دليل مرگ خواهرم در بازداشتگاه، قرار وثيقه شان صادر شده است. حكم بازداشت زهرا 24 ساعت بوده اما او را 48 ساعت در بازداشتگاه نگه داشتند.اكنون تاريخ بازداشت را در پرونده يك روز به جلو آورده‌اند تا زمان بازداشت را همان 24 ساعت جلوه دهند.» او ادامه مي‌دهد: «براي متهمان پروندهء مرگ خواهرم وثيقه‌هاي يك يا دو ميليون توماني تعيين شده است . اين متهمان حتي يك روز هم در بازداشت نبوده‌اند. فقط براي رئيس بازداشتگاه وثيقه 20 ميليوني تعيين شده است ولي او همچنان در سمتش باقي است و بازداشتگاه تحت رياست او اداره مي‌شود.»

robert-fisk.com/iraq war victims_page1.htm










Pictures of Destruction and Civilian Victims of the Anglo-American Aggression in Iraq






جنگ خانمانسوز و نا عادلانه دو ابر قدرت جهان در عراق براي آنهائيكه در كمال
بي شرمي دعوت وتمنا از بيگانگان دارند براي دخالت نظامي در ميهنمان شايد
اين تصاوير بيدارگر باشند

7آذر.ژست صلح در آناپوليس، کشتارکودکان، مجازات دسته جمعی غيرنظاميان در غزه/ مقاله ای از گاردين

در آناپوليس آمريکا با هم ديدار می کنند تا شايد راهی برای خروج از بن بست خاورميانه پيدا کنند، در حاليکه مقام های ارشد بين المللی در کنار سياستمداران آمريکايي، اسرائيلی و فلسطينی وابسته به فتح روزنامه گاردين در گزارشی مفصل به توصيف شرايط وخيم انسانی در غزه پرداخته است. روری مک‌کارتی گزارشگر گاردين در غزه، گزارش را با توصيف شرايط بيمارستان کودکان ناصر، تنها مرکز درمان خردسالان در نوار غزه آغاز می کند و می نويسد که چطور پزشکان و پرستاران از زنده ماندن نوزادی پنج ماهه که بيش از 3 ماه به دستگاه تنفس مصنوعی متصل بوده شاد بودند. اما از سوی ديگر گاردين توضيح می دهد که فقدان امکان تعمير دستگاه های تنفس مصنوعی باعث شده است نيمی از شش تختخواب اين بخش بلا استفاده بماند. اين وضعيتی است که خبرنگار گاردين، تعميم آن به ديگر تجهيزات و امکانات بيمارستان را باعث مصيبت های ديگر می داند؛ از جمله مرگ دختری هفت ماهه در اثر نارسايی کليه و مرگ پسری 10 ساله که اعتقاد بر آن بود در اثر وجود يک غده مغزی جان خود را از دست داد. گاردين از زبان مسئولان وزارت بهداشت در غزه می نويسد ذخيره 85 داروی عمده، از جمله دارو های شيمی درماني، آنتي‌بيوتيک های قوی و چندين داروی روان-درمانی در انبارها به پايان رسيده است و از 138 داروی ديگر هم حداکثر به مدت سه ماه ذخيره موجود است. غزه: کشتارگاه کودکان بيمار گزارشگر گاردين ابتدا درباره نوزاد هفت ماهه دختر از زبان حسن لوبد، پزشک او در بيمارستان ناصر می نويسد واضح بود که اين نوزاد تنها به دياليز نياز دارد و شرح می دهد که بطور معمول، از آنجا که دستگاه دياليز کودکان در غزه وجود ندارد، در چنين مواردی بيمار برای درمان به اسرائيل يا مصر فرستاده می شود. اما از اواسط ماه ژوئن (اواخر خرداد ماه) سال جاری که حماس در پی درگيری های مسلحانه شديد با فتح کنترل غزه را در دست گرفت، مرز غزه با مصر بطور کامل بسته شده است و افراد بسيار اندکی مجوز ورود به اسرائيل را دريافت می کنند. غزه 1.4 ميليون نفر جمعيت 1.2 ميليون نفر نيازمند کمک سازمان ملل متحد برای تامين غذا 80 هزار بي‌کار در 5 ماه گذشته 50 درصد نرخ بي‌کاری 2.4 دلار در روز تعيين کننده خط فقر 90 درصد جمعيت زير خط فقر 65 درصد جمعيت زير 21 سال حسن لوبد می گويد: "من می دانستم که اين کودک دقيقا به چه چيزی نياز دارد، با اين وجود ما هرنوع درمان ديگر را بر روی او انجام داديم. اما او فقط به دياليز نياز داشت و برای ما امکان انجام دياليز وجود نداشت." گاردين همچنين می نويسد پزشکان حدس می زدند پسر 10 ساله غده ای درون مغز خود دارد اما برای تشخيص صحيح نياز به عکسبرداری با ام آر آی بود. گزارشگر اين روزنامه می نويسد: "پزشکان از اسرائيل تقاضای مجوز برای انتقال اين کودک به نزديک ترين مرکز مجهز به ام آر آی در رام الله در کرانه غربی رود اردن کردند. هرچند مجوز در نهايت صادر شد اما در اثر بروز تاخيری در نقطه عبور مرزي، اين کودک جان سپرد." گاردين می نويسد هيچ تضمينی وجود ندارد که دياليز کردن نوزاد دختر يا انجام ام آر آی بر روی پسر 10 ساله به درمان کامل آنها منجر می شد اما پزشکان و گروه های مدافع حقوق بشر از افزايش بارز رد تقاضاهای عبور از مرز خبر می دهند. "نظامی گری نتيجه فقر نتيجه بستن مرزها" گاردين با لحنی انتقادی می نويسد: "در دست دادن ها و مطرح کردن قولهای صلح در آناپوليس توجه اندکی به بحران موجود در اين سرزمين صورت می گيرد." اين روزنامه که خبر داده است از هفته آينده دسترسی ساکنان غزه به برق هم کمتر خواهد شد، ياد آور می شود که گرچه تحريمها باعث کاهش اندک حاميان حماس شده اما حماس از هميشه قدرتمندتر است و نسبت به هر دوره ديگری منابع مالی گسترده تری در اختيار دارد. از اين رو است که گاردين می نويسد يک ميليون و چهارصد هزار غيرنظامی ساکن غزه بيشترين آسيب را از بسته شدن مرزها می بينند. "صادرات و واردات به شدت تحت تاثير قرار گرفته است و تنها مقدار کمی غذا وارد غزه می شود." اين روزنامه برآورد کرده است که حدود يک ميليون و دويست هزار نفر (85 درصد جمعيت غزه) نيازمند کمک های غذايی سازمان ملل متحد هستند، بی کاری حداقل 50 درصد است و در پنج ماه گذشته 80 هزار کارمند بخش خصوصی کار خود را از دست داده اند. در همين حال خبرنگار گاردين می نويسد: "آينده تاريکی در انتظار نسل جوان غزه است که 65 درصد آنها زير 21 سال سن دارند و وارد بازار کار می شوند." گاردين می نويسد: "بسياری از بی کاران برای کسب درآمد عضو نيروی پليس حماس يا گروه های شبه نظامی شده اند که به وضوح ثابت می کند ضعف اقتصادی زمينه نظامی گری را فراهم می کند." "تحريم برای مجازات غيرنظاميان" گاردين از قول جان گينگ، مدير آژانس کمک رسانی و کار سازمان ملل متحد در غزه می نويسد: "[هدف] اين تحريمها را چگونه می توان توصيف کرد بجز اينکه اين تنها مجازات جمعی مردم غيرنظامی و بی دفاعی است که در ميانه يک درگيری نظامی گير افتاده اند؟" اين روزنامه همچنين از راجی سوراني، مدير مرکز فلسطينی حقوق بشر که اسرائيل به او اجازه سفر به بيت المقدس برای ديدار با تونی بلر را نداد، نقل می کند: "ما در آستانه يک فاجعه انسانی هستيم. [در چنين شرايطی] معنی قوانين بين المللی حقوق بشر چيست؟ آيا اين قوانين فقط برای بحث و جدال اساتيد دانشگاه هاست؟ اين [که الان رخ می دهد] قانون جنگل است." گاردين در انتها سرنوشت جوانی اهل غزه را شرح می دهد که به سرطان بيضه دچار شد و پس از درمان در مصر دوباره به غزه بازگشت. اما اين روزنامه می نويسد همزمان با بسته شدن مرز مصر در تابستان، دوباره بيماری او بازگشت و همزمان با گسترش بيماری به تمام اعضاء بدن، ذخيره داروهای شيمی درمانی او نيز به پايان رسيد. خبرنگار گاردين شرح داده است که با اين حال درخواستهای متعدد او برای رفتن به اسرائيل و حتی درخواست گروه مدافع حقوق بشر اسرائيلی موسوم به پزشکان طرفدار حقوق بشر "به دلايل امنيتی" رد شد. "او درد شديدی داشت و حتی ديدار با او کار ساده ای نبود." اين بيمار روز 17 نوامبر (10 روز پيش از چاپ مقاله) درگذشت؛ تنها يک روز پيش از آنکه به نوشته گاردين مجوز سفر او به اسرائيل صادر شد. ابو وطفا، يکی از دوستان اين جوان اهل غزه می گويد: "تمام مسئوليت [مرگ او] بعهده اسرائيل است. اين يک نوع انتقام از مردم فلسطينی است." او ادامه می دهد: "ما به عشق حماس به آنها رای نداديم. ما فقط برای خلاص شدن از فساد به حماس رای داديم. ما تغيير می خواستيم." گزارش گاردين با اين جمله ابو وطفا به پايان می رسد: "ما همه منتظر باز شدن مرز هستيم. به محض اينکه مرز باز شود می رويم به مصر، به امارات، قطر، هرجا. ما واقعا تحت فشار هستيم."