انتخابات سراسری اسرائیل در روز ۱۷ سپتامبر (۲۶ شهریور) برگزار میشود تا رایدهندگان اسرائیل تکلیف ۱۲۰ کرسی پارلمان کشورشان را روشن کنند. به دلیل تعدد احزاب در اسرائیل، هرگز یک حزب اکثریت کرسیهای پارلمان را به دست نمیآورد. در عوض حزبی که بیشترین کرسیها را به دست آورده فرصت پیدا میکند تا با دیگران ائتلاف کند و به رقم جادویی ۶۱ نماینده در پارلمان برسد و دولت را تشکیل دهد.
بنیامین نتانیاهو که از سال ۲۰۰۹ تاکنون بدون وقفه نخستوزیری کشورش را در دست دارد، رهبر باهوشی توصیف شده که استاد تشکیل ائتلافهای دشوار و جمعکردن سیاستمداران رقیب دور یک میز است. با این حال، حتی او نیز در شکل دادن یک ائتلاف پیروز در انتخابات قبلی شکست خورد و به همین دلیل در فاصله کوتاهی، اسرائیلیها ناچار شدهاند دوباره پای صندوق رای بروند.
در انتخابات قبلی (فروردین/آوریل)، حزب لیکود به رهبری نتانیاهو در یک رقابت نفسگیر موفق شد ۳۶ کرسی پارلمان را به دست بیاورد؛ تنها یک کرسی بیشتر از رقیبش "اتحاد آبی و سفید" به رهبری بنی گنتس. این بار نیز بر اساس نظرسنجیهای فعلی اوضاع تغییر چندانی نکرده و هم لیکود و هم "اتحاد آبی و سفید"، شانه به شانه هم در رقابت هستند و در نهایت احتمالا نتیجه انتخابات سهشنبه هم شبیه به قبلی خواهد بود.
در چنین شرایطی که بار دیگر رقابت تنگاتنگ است، هر تحول خارقالعادهای در روزهای منتهی به انتخابات میتواند برای یکی از اردوگاههای رقیب نتایج قابل توجه برجای بگذارد؛ از موشک حماس، تا وضعیت مذاکرات احتمالی دونالد ترامپ و حسن روحانی، یا تنش با حسن نصرالله و تهدیدهای حزبالله لبنان، هر کدام میتوانند برای یکی از دو طرف معنای خبر خوب و برای دیگری خبری بد باشد.
در سال ۲۰۱۵ بنیامین نتانیاهو در یک اظهارنظر بیسابقه، شهروندان عرب کشورش را "ستون پنجم" دشمن توصیف کرد و از یهودیان خواست تا برای جلوگیری از موفقیت آنها (و به قدرت رسیدن احزاب چپگرا که برخی اعراب از آنها حمایت میکنند) به پای صندوق رای بیایند. برخی ناظران معتقدند که این اظهارنظر جنجالی در موفقیت دستراستیها بیتاثیر نبود.
او در انتخابات اخیر نیز با یک وعده جنجالی دیگر همه نگاهها را متوجه خودش کرد: ضمیمه کردن حدود یک سوم از خاک کرانه غربی رود اردن به اسرائیل؛ طرحی که موجی از محکومیت بینالمللی را به دنبال داشت، اما همانند اظهارنظر خبرساز سال ۲۰۱۵ میلادی میتواند دل گروهی از شهروندان اسرائیل را به دست بیاورد.
در حال حاضر، همه سرزمینهایی که بر اساس تصمیمات سازمان ملل برای تشکیل کشور فلسطین تعیین شدهاند (به جز غزه) در اشغال نظامی اسرائیل است. اسرائیل در سال ۱۹۶۷ موفق شد این سرزمینها را در "جنگ شش روزه" اشغال کند و تا امروز نیز به جز غزه، همچنان باقی سرزمینهای فلسطینی را در اشغال خود نگاه داشته. اما به جز بیتالمقدس شرقی (که بخشی از این سرزمینهاست) هیچ بخشی از خاک فلسطین را به خاک خود ضمیمه نکرده است.
به بیان دیگر، اسرائیل خود نیز قبول دارد که این سرزمینها در "اشغال نظامی" هستند و به همین دلیل ساکنین این سرزمینها، از حقوق شهروندی برخوردار نیستند. از سال ۱۹۹۴ میلادی که در چارچوب قرارداد اسلو، "تشکیلات خودگردان فلسطینی" تشکیل شد، اداره بخشهایی از این سرزمینها به خود فلسطینیها سپرده شد.
اما در همان زمان، تمامی سرزمینهای هممرز فلسطین با اردن که به "دره اردن" معروف است، در کنترل ارتش اسرائیل باقی ماند. استدلال اسرائیل این بود که همواره باید بین سرزمینهای فلسطینی و دنیای بیرون منطقه حائلی وجود داشته باشد تا بتواند جلوی قاچاق اسلحه از اردن به سرزمینهای فلسطینی را بگیرد. در این منطقه، اگر چه فلسطینیان همچنان زندگی میکنند، اما تنها قسمت بسیار کوچکی از آن توسط تشکیلات خودگردان فلسطینی اداره میشود.
کارت آسی که بنیامین نتانیاهو یک هفته مانده به روز رایگیری رو کرد این بود که گفت اگر در انتخابات پیروز شود و بتواند با قدرت کافی کابینه را تشکیل دهد، فردای انتخابات کل این مناطق را به خاک اسرائیل ضمیمه میکند؛ یک وعده بلندپروازانه، اما درعین حال هیجانآور برای گروههای تندروی مذهبی اسرائیلی که اصولا معتقدند سراسر سرزمینهای کنونی فلسطینی نیز باید بخشی از خاک اسرائیل باشند.
منتقدین میگویند که وعده نتانیاهو، یک شلوغکاری انتخاباتی است. او سالهاست که نخستوزیر اسرائیل است و به گفته مخالفانش، اگر واقعا قصدی برای اجرای چنین تصمیمی داشت، تاکنون فرصت کافی نیز برای اجرایش داشت؛ به ویژه اینکه او در آستانه انتخابات قبلی نیز در بهار امسال، وعدههای مشابهی را مطرح کرد و هرگز آنها را اجرا نکرد.
خود نتانیاهو میگوید که از انتخابات فروردینماه تاکنون، دادگاه عالی اسرائیل به او اجازه نداده که این کار را انجام دهد. به گفته نتانیاهو، دستگاه قضایی اسرائیل به او گفته که در این ماهها به شکل موقت نخستوزیر است و تا زمان انتخابات و گرفتن آرای مردم، مشروعیت کافی برای اجرای چنین تصمیم مهمی ندارد.
اما همچنان اجرای چنین وعدهای با پرسشهای بزرگی روبهروست که ظاهرا دولت نتانیاهو هنوز پاسخی برای آن ندارد. مثلا سرنوشت فلسطینیهایی که در دره اردن زندگی میکنند چه میشود؟ یا زمینها، خانهها و مزارعی که متعلق به فلسطینیان است چه سرنوشتی پیدا میکند؟
نتانیاهو در این انتخابات با موضوعات مهم دیگری نیز دست و پنجه نرم میکند و همچنان مسایلی مانند موضعگیریهای دونالد ترامپ در قبال ایران، یا موشکپرانیهای حماس و قریبالوقوع بودن یک جنگ با این گروه، یا با حزبالله لبنان، همه میتوانند در سرنوشت انتخابات اثر بگذارند.
از جمله در مساله حماس، بنی گنتس، رقیب نتانیاهو او را متهم کرده که در برابر این گروه قاطعیت کافی ندارد و اگر او نخستوزیر شود، با مشتی آهنین این مشکل را حل خواهد کرد. از آن طرف هر لحظه ممکن است که نتانیاهو با حماس جنگی به راه بیاندازد؛ حتی قبل از روز رایگیری.
با این حال همچنان وعده الحاق دره اردن، کارت مهم نتانیاهو برای جلب آرای بیشتر است. ضمن اینکه چنین وعدهای، نه فقط میتواند اثرات داخلی قابلتوجهی بر سیاست داخلی اسرائیل داشته باشد، بلکه تبعات بینالمللی قابلتوجهی نیز خواهد داشت. حتی تا همین جا - بدون اجرای چنین تصمیمی و حتی قبل از اینکه نتانیاهو در انتخابات پیروز شود - طرح مساله الحاق سرزمینهای فلسطینی به خاک اسرائیل، روز به روز شدنیتر به نظر میرسد.
اگر چه جامعه جهانی این اظهارات را محکوم کرده، یا سازمان ملل میگوید که چنین تصمیمی را به رسمیت نخواهد شناخت، اما کمترین اثر حرفهای نتانیاهو با عکسهایی از او در کنار نقشه دره اردن و تیترهای پرهیجان درباره این منطقه، شکستن تابوی الحاق سرزمینهای فلسطینی به خاک اسرائیل و تضعیف راه حل معروف "دو کشور" است.
مساله این است که اگر همین فردا نتانیاهو اعلام کند که دره اردن را به خاک اسرائیل ضمیمه کرده، دنیا برای تشکیل کشور فلسطین و صلح اعراب و اسرائیل به پایان نمیرسد. اما چشمانداز هرگونه فلسطین مستقل، از هر زمانی کمرنگتر میشود و همانطور که در بسیاری از بیانیههای اعتراضی کشورهای مختلف تاکید شده بود، صلح اسرائیل با اعراب به تعویق میافتد.
اسرائیل زمانی به شکل تبلیغاتی و بدون حمایت بینالمللی، بلندیهای جولان را به خاک خود ضمیمه کرد. ۳۷ سال طول کشید که رئیسجمهوری با ویژگیهای دونالد ترامپ در آمریکا به قدرت برسد و این تصمیم را از طرف کشور خودش به رسمیت بشناسد. پیشبینی اینکه تصمیم مشابه دیگری درباره دره اردن چه وضعیتی در درازمدت خواهد داشت آسان نیست.
اما آنچه روشن است، مخالفت اعراب و فلسطینیها با چنین تصمیمی - هر قدر نمایشی - و اضافه شدن یک معمای دیگر بر کلاف سردرگم اسرائیل و فلسطین است. نتانیاهو تا امروز به وضوح نشان داده که علاقهای به باز کردن این کلاف ندارد. اگر این تصمیم را علنی کند، یک گره کور دیگر نیز به آن اضافه خواهد کرد. اما در عوض همچنان قدرت را در دست خواهد داشت و نخستوزیر باقی خواهد ماند