۱۳۸۷ مرداد ۱۵, سه‌شنبه

حکم اعدام دو فعال دیگر کرد تایید شد




گزارشگران بدون مرز در اين باره اعلام مي کند :
" عناد مقامات قضايي _ امنيتي ايران عليه اين روزنامه نگار از حد گذشته است. محمد صديق کبودوند نزديک به يک سال است که از آزادی و حق درمان پزشکي محروم است. عدم امکان برای پرداخت وثيقه ی سنگين، کندی رويه قضايي و اعمال فشار در زندان وضعيت نگران کننده ای بر ای اين روزنامه نگار به وجود آورده است."

٣٠ ارديبهشت ماه محمد صديق کبودوند مديرمسئول هفته نامه توقيف شده ی پيام مردم کردستان که در بند ٨ زندان اوين زنداني است، بر اثر سرگيجه شديد تعادل اش را از دست داده و از تخت بر زمين مي افتد. بنا بر گفته ی خانواده وی يکي از همبندانش که پزشک است به کمک وی شتافته است، اين عارضه با توجه به بيماری فشار خون زنداني مي تواند سکته خفيف مغزی باشد. اما محمد صديق کبودوند به درمانگاه زندان اوين برده نمي شود. خانم پرناز حسني همسر اين روزنامه نگار با ابراز نگراني از وضعيت سلامت همسرش به گزارشگران بدون مرز گفت " در زندان امکان معالجه مناسب نيست وی بايد سريعا آزاد تا در بيرون از زندان تحت معالجه جدی قرار گيرد."
٣١ ارديبهشت ماه برای سومين دادگاه محمد صديق کبودوند به تعويق افتاد. وی که از تاريخ ١٠ تير ماه ١٣٨٦ در بازداشت بسر مي برد مدت پنج ماه در سلول های انفرادی بند ٢٠٩ و ٢٤٠ زندان اوين نگاهداری شد و از سوی مقامات امنيتي برای انحلال "سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان" و پذيرش " انتشار گزارش‌هایی نادرست" از سوی اين سازمان، شديدا تحت فشارهای روحی و جسمي قرار داشت. از جمله اتهامات ايشان "اقدام عليه امنيت ملي " اعلام شده است. نعمت احمدی وکيل اين روزنامه نگار اعلام کرده است که " وی جرمي مرتکب نشده است، گويا پرونده بر اساس شنود تلفني تشکيل شده است اما قانون اساسي جمهوری اسلامي ايران اين عمل را ممنوع کرده است."

گزارشگران بدون مرز يادآور مي شود "ايران با ٩ روزنامه نگار زنداني، بزرگترين زندان روزنامه نگاران در خاورميانه است"




گزارشگران بدون مرز بازداشت سامان رسول‌پور روزنامه نگار مستقل و همکار بسیاری از روزنامه های محلی و سراسری را محکوم می کند. دستگیری این روزنامه نگار در تاریخ يکشنبه ٦ مرداد ماه و در فردای برگزاری تجمعی در مهاباد است که در آن نزدیک به دویست نفر برای لغو حکم اعدام دو روزنامه نگار و یک معلم کرد شرکت کرده بودند.
گزارشگران بدون مرز در این باره اعلام می کند " ما خواهان توضیح مقامات مسوول ایران در باره ی دستگیری خودسرانه سامان رسول‌پور هستیم. مطبوعات و روزنامه نگاران کرد بطور دائم قربانی تضعیقات ناعادلانه هستند. ما از مقامات ایران می خواهیم توقیف مطبوعات را متوقف و روزنامه نگاران زندانی را آزاد کند ."
٦ مرداد ماه سامان رسول‌پور روزنامه نگار و عضو سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان در منزل مسکونی اش در مهاباد توسط ماموران اداره اطلاعات بازداشت شد. ماموران اطلاعاتی پس از بارزرسی منزل اسناد و مدارک شخصی این روزنامه نگار را ضبط و وی را به محل نامعلومی منتقل کرده اند.
شنبه ٥ مرداد ماه در شهر مهاباد نزدیک به دویست نفر در تجمعی مسالمت آمیز شرکت و خواهان لغو احکام اعدام علیه دو روزنامه‌نگار عدنان حسن پور و عبدالواحد (هيوا) بوتيمار و فرزاد کمانگر معلم کرد و آزادی زندانیان سیاسی شدند.
عدنان حسن پور ٢٥ ساله روزنامه نگار هفته نامه ئاسو در تاريخ ٥ بهمن ماه ١٣٨٥ و عبدالواحد (هيوا) بوتيمار ٢۹ ساله همکار نشريه انجمن زيست محيطي سبزچيا ، در تاريخ ٥ دی ماه ١٣٨٥ دستگير شدند. در تاريخ ٢٢ خرداد در دادگاهي غير علني به اتهام "اقدام عليه امنيت ملي"، " جاسوسي" و "محاربه" محاکمه و به اعدام محکوم شدند، ٢٦ تيرماه حکم صادره به خانواده و يکي از وکلاي آنها آقای سيروان هوشمندی ابلاغ شد، وکلای این دو زندانی به اين احکام اعتراض کردند.ديوان عالي کشور در تاريخ ٣٠ مهر ماه حکم اعدام عدنان حسن پور را تائيد و حکم اعدام عبدالواحد (هيوا) بوتيمار را نقض کرده است. در فروردین ماه ١٣٨٧ دادگاه مریوان مجددا حکم اعدام عبدالواحد (هيوا) بوتيمار تائید کرد که با اعتراض وکلا این پرونده مجددا به دیوان عالی ارجاع شده است. از سوی دیگر پرونده عدنان حسن پور نیز پس از تائید حکم از سوی دیوان عالی کشور و اعتراض مجدد وکلا بنابه مصوبه قانون اصلاحی دادگاههای انقلاب و عمومی به گفته وکلایش همچنان در دست بررسی است. عدنان حسن پور در زندان مرکزی سنندج و هیوا بوتیمار در زندان مرکزی مریوان بسر میبرند.
یکشنبه دوم تیر ماه سال جاری شعبه ١٥ دادگاه انقلاب تهران روزنامه نگار محمد صدیق کبودوند مدیر نشریه توقیف شده پیام مردم کردستان و بنیان گذار "سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان" را برای " اقدام علیه امنیت از طریق نشر اکاذیب" به یازده سال زندان محکوم کرده بود.
محمد صديق کبودوند در تاريخ ١٠ تير ماه ١٣٨٦ بازداشت و به زندان اوین انتقال یافت. وی از سوی مقامات امنيتي برای انحلال "سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان" و پذيرش " انتشار گزارش‌هایی نادرست" از سوی اين سازمان، شديدا تحت فشارهای روحی و جسمي قرار داشت.
از سوی دیگر صديق مينايي ٣٥ ساله و متاهل، عضو هيات تحريره هفته نامه ئاسو و همکار روزنامه های محلي استان کردستان که در تاريخ ١٢ تير ماه پس از احضار به شعبه چهار بازپرسي دادگستری سنندج زندانی شده بود با سپردن وثیقه در تاریخ ٧ مرداد ماه آزادی شد. این روزنامه‌نگار بارها از سوی مقامات قضايي برای فعاليت های مطبوعاتي اش احضار و مورد بازجويي قرار گرفته است.







مجموعه ی فعالان حقوق بشر در ایران:


صبح روز جاری، انور حسین پناهی و ارسلان اولیایی از زندان مرکزی سنندج به




دادگاه انقلاب منتقل و حکم نهایی اعدام به هر دو متهم ابلاغ گردید.




این دو متهم که از پائیز ۱٣٨۶ در زندان به سر می برند، در تاریخ ۲۲/۴/٨۷ حکم اولیه خود را دریافت نموده بودند که اعتراض خود را به حکم صادره بر پایه فقدان اسناد اعلام نمودند، برخلاف عرف دستگاه قضایی در فاصله ای اندک از صدور حکم اولیه، حکم نهایی در روز جاری به این دو متهم ابلاغ گردید. شایان ذکر است انور حسین پناهی از معلمان و فعالان فرهنگی شهرستان دهگلان می باشد که مدتی را نیز به دلیل بدرفتاری و اعمال شکنجه در بازداشتگاه اطلاعات قروه در بیمارستان به سر برد. مردم دهستان "قوروچای" ضمن امضاء طوماری بالغ بر هزاران امضا در اعتراض به حکم صادره تا کنون اقدام به دو بار تجمع در مقابل دادگستری منطقه مربوطه نموده اند.

یعقوب مهرنهاد اعدام شد!


خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران روز دوشنبه از اعدام یعقوب مهرنهاد فعال مدنی و اجتماعی بلوچ به همراه یک تن دیگر در زندان زاهدان خبر داد.

ایرنا در خبر خود مهرنهاد و عبدالناصر طاهری صدر را عضو «گروه تروریستی» ریگی اعلام کرده و نوشته است: دادگستری سیستان وبلوچستان اعلام کرد دو عضو گروهک تروریستی ریگی در زندان زاهدان اعدام شدند. به موجب حکم صادره از سوی دادگاه انقلاب اسلامی "یعقوب مهرنهاد" فرزند علم خان و "عبدالناصر طاهری صدر" فرزند سهراب به اتهام محاربه و فساد فی الارض از طریق عضویت و همکاری با گروهک تروریستی موسوم به جندالله به سرکردگی عبدالمالک ریگی به اعدام محکوم شدند. بنابر این گزارش حکم صادره پس از تایید از سوی مراجع عالی قضایی و مخالفت باعفو نامبردگان از سوی کمیسیون عفو استان، در محوطه زندان مرکزی زاهدان اجرا شده است. یعقوب مهرنهاد از فعالین مدنی و اجتماعی زاهدان، روزنامه نگار و دبیر انجمن "جوانان صدای عدالت" بوده است. مهرنهاد در اردیبهشت ماه سال ۱٣٨۶ بازداشت و در ۲۲ بهمن سال گذشته به اعدام محکوم شد. حکم اعدام میرنهاد مورد اعتراض بسیاری از سازمان های حقوق بشر در سطح بین المللی و ملی قرار گرفت. سازمان عفو بین الملل در بیانیه خود در ۱۲ فوریه ۲۰۰٨ در مورد حکم اعدام مهرنهاد نوشت: در اوایل فوریه یعقوب مهرنهاد فعال فرهنگی و مدنی بلوچ، بر اساس یک اتهام نامشخص و بعد از یک محاکمه ناعادلانه که در پشت درهای در بسته صورت گرفت به اعدام محکم شد. گفته شده که وی شکنجه شده است. تقاضای استیناف ایشان از دادگاه عالی برای ۱۷ فوریه مقرر شده است که در نتیجه وی از زمان ۲۰ روز که معمولا در ایران بر ای آماده شدن استیناف داده می شود، محروم شده است. ... یعقوب مهرنهاد دبیر ان.جی.او ی ثبت شده "صدای عدالت جامعه مردم جوان" می باشد که برنامه هایی مثل کنسرت و کلاسهای آموزشی برای جوانان بلوچی برگزار می کند. او در می ۲۰۰۷ همراه با ۶ نفر از اعضای انجمن بعد از شرکت در یک جلسه در دفتر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، که طبق گزارشات فرماندار زاهدان هم در آن شرکت کرده بود، دستگیر شد. ۶ نفر دیگر بعدا آزاد شدند. دلیل دقیق دستگیری او مشخص نیست هر چند که چند روزنامه بعدا گزارش کردند که در جولای ۲۰۰۷ یک مرد به نام یعقوب م. مظنون به کمک کردن به عبدالله ریگی رهبر گروه مسلح بلوچی جندالله که همچنین با نام جنبش مقاومت مردم ایران شناخته می شود، بازداشت شده است. ماه بعد از دستگیری، به یعقوب مهرنهاد اجازه داده شد که با وکیل و خانواده اش ملاقات کند، که گفته بود شکنجه شده و ۱۵ کیلو گرم وزن از دست داده و تعادل خود را از دست داده است. در محافل سیاسی ایران، اعدام مهرنهاد به عنوان نشانه ای مبنی بر آغاز اعدام فعالین مدنی و اجتماعی تلقی شده است. هم اکنون گروه دیگری از فعالین مدنی و سیاسی نظیر عدنان حسن پور و فرزاد کمانگر با خطر اعدام روبرو هستند.

بعد از اولمرت خطر تجاوز اسراییل به ایران بیشتر می شود یا کمتر؟


نگاهی به تحلیل نشریه ی ایتالیایی لارپوبلیکا


محمدعلی اصفهانی


• صرف نظر از آینده ی شخصی اهود اولمرت، در پی این کناره گیری، دو مشکل اساسی می تواند به وجود آید: شکل اول: توقف گفتگو میان اسراییل و فلسطینی ها و مشکل

دوّم: بیشتر شدن احتمال حمله ی اسراییل به ایران ...

این که اسراییل بتواند یا نتواند آمریکا را وارد جنگی خواسته یا ناخواسته با ایران سازد، و این که تا چه حد احتمال تجاوز به ایران، قوی یا ضعیف است، موضوعی است قابل بحث. امّا در هر حال، نباید این موضوع قابل بحث، ما را از سه موضوع غیر قابل بحث غافل کند: ۱ ـ حاکمان ایران در کلیّت خود، برای ادامه ی جنایات روزمره شان و لاپوشانی بحران داخلی، نیاز به بحران خارجی دارند. و بخشی از اینان به دلایلی (که باید جداگانه به آن پرداخت) از درگیری نظامی میان آمریکا و اسراییل با ایران استقبال می کنند. همچنان که رقیبان پیاده شان در خارج از ایران نیز سرنوشت و بود و نبود خود را با حملات هوایی آمریکا و اسراییل، و در پی آن ورود به مرحله ی «جنگ آزادی بخش» زمینی گره زده اند؛ و در این مسیر، از آنچه از دستشان برآید کوتاهی نمی کنند. (۱) ۲ ـ مشکل اصلی همه ی دولت های اسراییل (با هر ترکیبی که داشته باشند) با ایران، مشکل بمب اتمی ناداشته یا بعداً داشته ی ایران نیست. بلکه مشکل آن ها وجود ایرانی نیرومند و یک پارچه و مستقل است که تهدیدی قطعی برای «برتری نظامی» دولتی است در منطقه که از روز نخستین خود، بر اصالت نژاد و قوم و مذهب، و برتری این عوامل بر موجودیتی به نام انسان، بنا نهاده شده است.(۲) ۳ ـ و بنابر این: ترویج این ایده که «آسوده بخوابید، همه چیز در امن و امان است»، با هر نیتی که انجام پذیرد، کاری است نادرست... (۳) روزنامه ی ایتالیایی «لارپوبلیکا» در ارتباط با تصمیم اولمرت به کناره گیری از مقام نخست وزیری، تحلیلی دارد که «کوریه انترناسیونال» در فرانسه، گزارشی از آن را دیروز ۳۱ ژوئیه منشر کرده است. لارپوبلیکا (جمهوری) یکی از دو پرتیراژ ترین روزنامه های ایتالیاست که بیشتر در طیف موسوم به «چپ میانه» قرار دارد؛ و تلاش برلوسکنی نخست وزیر میلیاردر به غایت بدنام و دزد و جنایتکار و فاشیست و جنگ طلب کنونی ایتالیا که یکی از شیوه های شناخته شده ی او تشکیل باند های تبهکار متشکل از رسانه های عمومی بزرگ و پرنفوذ است، برای تصاحب آن تا کنون ناموفق مانده است. «کوریه انترناسیونال» نیز مشهور ترین نشریه فرانسوی در زمینه ی جمع آوری و ترجمه ی اطلاعات مربوط به مسائل بین المللی از رسانه های کشور های مختلف جهان است. ۲۲ مرداد ۱۳۸۷ اوّل اوت ۲۰۰۸ اهود اولمرت که به خاطر دزدی و فساد مالی، تحت تعقیب دادگستری اسراییل قرار دارد اعلام کرده است که به زودی از مقام نخست وزیری کناره گیری خواهد کرد. پی آمد های این امر را روزنامه ی ایتالیایی «لارپوبلیکا» چنین ارزیابی می کند: صرف نظر از آینده ی شخصی اهود اولمرت، در پی این کناره گیری، دو مشکل اساسی می تواند به وجود آید: مشکل اول: توقف گفتگو میان اسراییل و فلسطینی ها. و مشکل دوّم: بیشتر شدن احتمال حمله ی اسراییل به ایران. لارپوبلیکا تأکید می کند که این، تصادفی نیست که می بینیم که جانشین احتمالی اولمرت، یعنی شائول موفاز که یکی از جنگ طلبان حزب حاکم «کادیما» در اسراییل است (۴) در پی اعلام تصمیم اهود اولمرت به کناره گیری ـ فوراً و بی درنگ ـ اعلام کرد که هر نوع احتمال و فرضیه ی تفاهم با فلسطینی ها را مردود می شمارد. موفاز، همچنین، مخالف آتش بس با حماس است [آتش بس بسیار شکننده یی که اولمرت در عین ادامه ی محاصره ی تمام و کمال غزه، و قتل عام تدریجی هر روزه ی مردم آن، به خصوص کودکان و سالمندانی که توان مقابله با بی دارویی و بی غذایی را ندارند، فعلاً مجبور شده است که به آن تن بدهد ـ م]. (۵) اما اگر وزیر خارجه ی فعلی اسراییل، «لیونی»، بتواند به جای شائول موفاز، جانشین اولمرت شود، صورت مسئله، متفاوت خواهد بود: هر زمان که ثبات داخلی در اسراییل به خطر می افتد، تشکیل یک دولت ائتلافی با شرکت لیکود و حزب کارگر، به عنوان یک راه حل، پیشنهاد می شود. و احتمال می رود که «لیونی» دولتی از این دست تشکیل دهد. امّا موضع لیکود، و حزب اسراییلیان روسی تبار، نیز موضعی سخت و آشتی ناپذیر در برابر رام الله [مقر دولت محمود عباس ـ م ] و غزه [مقر دولت حماس ـ م ] و تهران است. (۶) به هر حال، همه چیز بستگی به انتخابات درونی کادیما و همچنین تصمیم حزب کارگر اسراییل دارد... - - - - - - - - - - - - - - - - - - ۱ ـ تقریباً در اولین روز های انتصاب احمدی نژاد به سمت «رییس جمهوری»، مطلبی در تشریح این بُعد مشخص قضیه نوشته ام با عنوان «می خواهند بحران حقوق بشر در ایران را با بحران اتمی جایگزین کنند» http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar۱۵/mikhahand.html ۲ ـ بنا به گزارش رادیو رسمی اسراییل، گفتگوهای اهود باراک بر دو محور زیر متمرکز خواهد بود: ـ برنامه ی اتمی ایران. ـ راه ها ی حفظ «برتری کیفی و تعیین کنده ی ارتش اسراییل» در منطقه ی خاور میانه. از گزارش لوموند در ارتباط با سفر های متراکم و پیاپی یکی دو هفته ی اخیر بالاترین مقامات سیاسی و نظامی اسراییل (اولمرت، باراک، موفاز، ژنرال اشکنازی رییس ستاد مشترک ارتش اسراییل، و ...) به آمریکا و دیدار های ویژه شان با بوش، دیک چینی، مقامات پنتاگون، و رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا که مخالف حمله ی نظامی به ایران است: بالاخره اسراییل ۱۶ تا ۲۸ میلیون نفرمان را خواهد کشت http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar۰٨/monde-barak-۰۷۰٨.html ۳ ـ راقم این سطور، خود، بارها در طی پنج سال اخیر، نوشته ها و ترجمه هایی منتشر کرده است که در آن ها احتمال وقوع جنگ، کمتر از آنچه به نظر می آید دانسته شده است. یعنی نوشتن و ترجمه در باره ی خطر جنگ، الزاماً به معنای قطعی دانستن وقوع آن نیست. بلکه مصداق آن کلام پر ارج است که «آن که تو را از خطری برحذر می دارد، همانند کسی است که تو را به ایمنی یی بشارت می دهد». تعداد مطالبی که به آن اشاره شد زیاد است و علاقمندان می توانند به آن مطالب در صفحات مختلف «خبر و نظر» سایت ققنوس مراجعه کنند. از جمله به عنوان مثال به مطالب زیر: ـ رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا، بوش و اولمرت را از عواقب حمله به ایران برحذر می دارد. ـ از مذاکره در سایه تا طرح تأسیس کنسرسیوم غنی سازی اورانیوم در ایران. ـ رییس دفتر کالین پاول: آمریکا در صورت حمله به ایران، باید آماده ی ده سال اشغال ایران باشد. ـ پرفسور میشل شاسوداوسکی: ارتش آمریکا، در جنگ با ایران دچار تردید شده است. ۴ ـ موفاز در آغاز ماه ژوئن امسال اعلام داشت که اگرایران به برنامه ی تولید سلاح اتمی ادامه دهد ما به ایران حمله خواهیم کرد. موفاز این سخنان را در شرایطی به زبان آورده است که به دلیل فاش شدن دزدی ها و فساد مالی اولمرت، نخست وزیر کنونی اسراییل، خود را برای جایگزینی او آماده می کند. همان لینک شماره ی ۲ ۵ ـ در مورد آمادگی کامل و همیشگی حماس برای گفتگو با اسراییل، و قطع هر نوع عملیاتی علیه این کشور، بدون هیچ پیش شرط عجیب و غریب و غیر عادی یی، می توانید مراجعه کنید از جمله به دو مقاله از جان پیلجر و یوری آونری، به ترجمه ی همین قلم: «دیوار برلن» های جدید را در هم فرو ریزیم! (جان پیلجر) http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar۰۶/pilger-gaza.html صبح به خیر، حماس! (یوری آونری) http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar۰۶/avnery-morning.html ۶ ـ میشل وارشاوسکی، متفکّر و نویسنده ی برجسته و آزاده ی اسراییلی: مسأله ی غزّه، اصلاً مسأله ی جنگ داخلی نیست. مسأله، مسأله ی یک توطئه ی کورتاژ شده ی کودتاست. کودتایی که ساز های ارکستر آن در واشنگتن و تل آویو کوک شده بود... در مقابله با توطئه ی بی ثبات سازی یی که آمریکا و اسراییل آن را طرح ریزی کرده بودند، حماس ناچار شد که غزّه را در یک درگیری با الفتح در کنترل بگیرد و توطئه را درهم بشکند. امّا غربی ها بر آتش تفرقه افکنی و ایجاد دودستگی می دمند؛ و از محمود عبّاس حمایت می کنند... حماس، بیشتر از ۲۴ ساعت لازم نداشت تا اوباشی را که نیروی اصلی میلیشیای محمّد دحلان را تشکیل می دهند تار و مار کند؛ و اینچنین، بر توطئه ی کودتایی نقطه ی پایان نهد که سازمان امنیت اسراییل و وزارت امور خارجه، پشتیبان آن بودند... از مقاله ی «در فلسطین چه کسی علیه چه کسی کودتا کرد؟» بازتکثیر شده توسط «لیگ کمونیست انقلابی فرانسه» به ترجمه ی همین قلم: http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar۰٣/warschawski-l.html

ایران: تعدی‌های حقوق بشری علیه اقلیت كرد