ه برهان قاطع در مورد درستی لحن تند و کنایه آمیز استاد طباطبایی در خصوص پدیده پان ترکیسم
گفتگوی مجله مهرنامه با استاد جواد طباطبایی و پرداختن به مسائل تاریخی از جمله فرقه دموکرات پیشه وری،پدیده پان ترکیسم و... از سوی آذری ها با استقبال زیادی مواجه شد. بسیاری از همشهری های سیدجواد می گویند، استاد حرف دل ما را زد و بعد از سالها سکوت آنگونه که باید در مورد "پان" ها حرف زد.
اگر کامنت نویس های کرایه ای و بیکار پان ترکیست که اکنون با پول سازمان ملل و دولت رفاهی در اروپا پخش اند و از بطالت و بیکاری ، سرگرمی دیگر جز فعالیت اینترنتی ندارند را کنار بگذاریم، عده ای دیگر معتقدند لحن و بیان است قدری تند بود و ایشان می توانستند با لحن بهتری در مورد کسی که مردم تبریز به طعنه از آنان به عنوان "پان" یاد می کنند صحبت نمایند.
عده ای دیگر می گویند سید جواد زبان های محلی را مسخره کرده و با تحقیر از آن یاد کرده است و بسیاری مسائل دیگر. پیش از هز چیز در مورد این مصاحبه باید گفت که مصاحبه مهرنامه با دکتر طباطبایی را می بایست درست خواند و گرفتار هیجان نشد. در تاریخ آذربایجان اندیشمندان بسیاری را داریم که همانند استاد بر ترک ستایی و ترک پرستی شوریده اند و از آذربایجان دفاع کرده اند. واقعیت تاریخی این است که اتراک کوچ رو در برهه ای از تاریخ به آذربایجان رسیدند و در آن "اتراق" کردند. عده از آنها از این منطقه به آناتولی رفتند و سلجوقیان آناتولی را تشکل دادند، عده ای دیگر در منطقه باقی ماندند.
ورود این کوچندگان جدید مردم محلی را آزار می داد زیرا ساکنان غربیه مردمانی بی رحم بودند که شهرهای آذربایجان را مورد تاخت و تاز قرار می دادند. به همین دلیل است که "قطران تبریزی" می سراید:
اگر چه داد ایران را بلای ترک ویرانی
شود از عدل آبادان،چون یزدانش کند یاری
نظامی گنجوی در تحقیر زبان غریبه ها در مقدمه لیلی و مجنون می سراید:
ترکی صفت وفای ما نیست
ترکانه سخن سزای ما نیست
آنکه از نسبت بلند زاید
او را سخن بلند شاید
حتی تا همین اواخر استاد شهریار نیز چنین اشعاری می سرود. این عقاید بر این مبنا استوار است که آذربایجانی ترک نیست،بلکه آذری است. در واقع آذربایجان همواره سعی کرده است هویت خود را در برابر ترکان حفظ نماید در این مسیر نیز تا به امروز موفق بود.
فلک یک چند ایران را اسیر ترک و تازی کرد
در ایران خوان یغما دید،تازی و ترکتازی کرد
گدایی بود و با تاج شهان یک چند بازی کرد
فلک این شیرگیر اهو شکار گرگ و تازی کرد
"وطنخواهی" در ايران خانمان بردوش شد چندی
بجز در سينهها آتشكده خاموش شد چندی
وطنخواهان یا ایرانخواهان در آذربایجان چه کسانی بودند که هم استاد شهریار نیز در هزاره فردوسی به آنها اشاره می کند و سیدجواد در کتاب خواجه نظام الملک؟
"وطنخواهان" قوای ملی آذربایجانی بودند که بعد از تسلط ارتش سرخ و فرقه دموکرات بر آذربایجان، به صورت خودجوش گردهم آمدند و با استفاده از هنرهای رزمی و پارتیزانی در برابر اجانب و مزدوران داخلی آنها (فرقه) مقاومت کردند. وطنخواهان که از 1324 تا 1325 در برابر فرقه ایستادند بعد از ورود ارتش نیز در دستگیری و مجازات بقایای فرقه نقش مهمی ایفاء کردند. در واقع اشاره استاد شهریار به موضوع وطنخواهی و وطنخواهان از این زوایه است.
استاد سیدجواد نیز در این رابطه به سبقه تاریخی ایرانخواهان در آذربایجان اشاره می کند و در کتاب خواجه نظام الملک می نویسد:
«از نخستين ترجمههايي كه ايرانيانه از متنهاي پهلوي به زبان عربي فراهم آوردند تا تدوين رسالههاي مهمي مانند دينكرد و بندهشن و آييننامههاي ديگر به زبان پهلوي كه امروزه نيز در دسترس است و از محافل چندين نسل از ايرانخواهاني كه جنبشي فرهنگي بر پاية «خداي نامهها» ايجاد كردند و دهقاناني كه مقدمات كار تدوين حماسة «ملي» به دست حكيم ابوالقاسم فردوسي را فراهم آوردند تا محافل ديگري از همين رادمردان كه در آذربايجان، سرزمين آتش جاويدان، مشعل خرد ايرانشهري را به شيخ شهابالدين سهروردي، سپردند، انديشة ايرانشهري از نابودي رهايي يافت.»
اگر برخی فکر می کنند تبری جستن از عنصر ترکی در آذربایجان کاری است که سیدجواد به تازگی بدان دست زده است در اشتباه اند. اگر سیدجواد به خاطر این اظهارات شایسته نکوهش است در این صورت همه اندیشمندان آذربایجانی از قطران و نظامی بگیرید تا شهریار و کسروی را باید نکوهش کنیم و در این صورت آذربایجانی خواهیم داشت خالی از اندیمشندان و نخبگان.
اگر سیدجواد می گوید آذربایجانی ها ترک نیستند بل آذری هستند، استاد شهریار هم همین موضوع را بارها تکرار کرده است. علاوه بر اشعار مختلف در دیوان شهریار یک فایل صوتی از ایشان وجود دارد که می گوید: «آذربایجان کانون زبان فارسی،مرکز ایران و کانون نژاد آریا بوده است». برای شنیدن فایل کلیک کنید
http://s2.picofile.com/file/7199762682/Shahriar_1_.rar.html
شهریار در شعر دیگری می گوید:
گرچه ترکی بس عزیز است و زبان مادری
لیک اگر ایران نگوید لال باد از وی زبان
اما برسیم به ده مورد دلیلی که می توان در دفاع از سیدجواد فهمیدن لحن تند وی اقامه نمود:
1- پیش از هر چیز نگاهی به کامنت ها و ادبیات بی ادبانه ای که عده ای از همین وطن فروشان در برابر یک استاد دانشگاه و کسی که تا امروز چندین کتاب از هانری کربن از فرانسه به فارسی ترجمه کرده است کافی است تا به بی شعوری و بی سواد پان ترکان پی ببریم. اگر یکی از کتابهای کربن را به پان ترکان بدهیم حتی قادر نخواهند بود، روخوانی درستی از ترجمه فارسی آن داشته باشند تا چه رسد فهم فلسفی و تاریخی اش. این عده گروهی هوچی گر متشکل از الوات قهوه خانه و اللافان مدرن اینترنتی هستند که همه نخبگان و اندیشمندان آذری را مورد اهانت و هتک حرمت قرار می دهند.
2- در زیر دو نمونه از رفتارهای اینترنتی پان ترکان را خواهیم آورد تا سطح شعور و معرفت جریان قومگرایی را نشان دهیم:
یکم- سایت های پان ترکی در تاریخ 29 اسفند 1389 مطلبی منتشر کردند و در ضمن هتاکی به بسیاری از اساتید دانشگاه از جمله جواد طباطبایی،سریع القلم،ناصر فکوهی،صادق زیباکلام،موسی غنی نژاد و... مدعی شدند که لابی گری آنها باعث شده است تا دکتر "حسین سیف زاده" از دانشگاه تهران اخراج شود. این مطلب با تیتر "در خدمت و خیانت روشنفکران خود فروخته آذربایجان" در سایت بای بک منتشر شده است و لینک آن در زیر خواهد آمد. نویسنده در این مقاله می گوید:
«حسین سیف زاده که از ترکان قم است و کلاس درس را تبدیل به عشرتکده می نمود و عقده های فروخفته جنسی را در دانشگاه تخلیه می کرد همواره با ادبیاتی ترک ستیزانه با دانشجویان برخورد می کرد عبارت محبوب وی در تمسخر دیگران ترکبازی بود، در نهایت با دخالت برخی از کامندان آذربایجانی دانشگاه بازنشست شد تا شمه ای قدرت ترکان را ملاحظه کند».
همین سایت پان ترکی در ادامه مطلب ضمن افتراء ناروا به دکتر زیباکلام می نویسد:
«زیبا کلام تا کنون توانسته است با استفاده از لابی قوی رفسنجانی رسوایی های اخلاقی خود را لا پوشانی نماید. زیبا کلام که تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را در رشته فنی به پایان رسانده است بر علیرغم مقررات جذب هیئت علمی دانشگاه تهران به کرسی استادی رسیده است و مسئله رابطه نامشروع خود با یکی از دانشجویان دختر را در اتاق کار خود مسکوت کرد».
http://far.baybak.com/shomareh_2689.azr
واقعا تعبیر "بی شعور" برای افرادی با این سطح فکر تعبیر نارسایی است.
دوم- یک مقاله دیگر در سایت های پان ترکی در ستایش از "چنگیز مغول" نوشته شده است و نویسنده خواسته با ارائه مدارک تاریخی نشان دهد که چنگیز انسانی فرهیخته بود و جالب اینکه برای اثبات مدعیات خود به کتاب التنبیه الاشراف و تاریخ طبری ارجاع داده است. اما از آنجایی که دروغ گو کم حافظه است و پان ترکیست بی شعور، فراموش کرده که این آثار سه قرن پیش از تولد چنگیز مغول نوشته شده. اما چون وقاحت حد و مرز ندارد سایت مذکور حتی به شماره صفحه این کتاب هم اشاره کرده است.
« روزی سپاهیان مغول به غزنه تهاجم بردند و سه هزار تن را به اسارت آوردند و به نزد چنگزخان بردند.با مشاهدت اسرا ، چنگیز را حال متحول گشت و زار زار گریست.روی به سوی فرمانده سپاه کرد و با خشم گفت من نه برای اسارت و سلطه بر مردمان این دیار آمده ام ، بی درنگ اسیران را آزاد کنید »
و در ادامه می گوید "واقدی در تاریخ خود یاسای چنگیز را قرآن دوم نامیده است". واقدی که در قرن دوم و اویل سوم هجری می زیسته است!
http://far.baybak.com/shomareh_2741.azr
کسانی که هنوز فکر می کنند استاد در خصوص پان ترکان به خشونت و طعنه صحبت کرده است بهتر یک بار دیگر در موردش فکر کنند.
3- کسانی که می گویند، "چرا سیدجواد گفته است کل ادبیات ترکی آذری را می شود در دو ترم،آموزش داد" و این بیانی تحقیر آمیز است،بهتر است فراموش نکنند که دو ترم برابر است با چهل واحد. لطفا عزیزان بیست کتاب و اثر ادبی مکتوب و شفاهی بشمارند که به ترکی نوشته شده و می شود در دانشگاه به تدریس آن پرداخت.
4- کسانی که در باکو تحصیل کرده اند می دانند که به اصطلاح اعضای هیئت علمی دانشگاه های این کشور در قبال دریافت رشوه سوال ها و تحقیقات را می فروشند.قیمت ها از صد دلار تا 500 دلار متغییر است.
5- فراموش نباید کرد که سیدجواد یک اندیشمند بزرگ در سطح ملی و جهانی است. نباید از وی انتظار داشت که به صورت مستقیم موجودات حقیری مانند پان ترکان را خطاب قرار دهد. طبیعی است که فردی مانند سیدجواد با طعنه و کنایه از کنار این جریان رد می شود. به نظر می رسد وی حتی این ارزش را برای جریان خودفروخته پان ترکی ندیده که بخواهد آنها را جدی بگیرد. یک مثال ساده برای بیشعوری پان ترکان شاید کافی باشد. یک نویسنده پان ترک در نشریه نوید آذربایجان چاپ ارومیه در سال 1382 نوشت: «خیلی از تئوری های پست مدرنیسم دقیقا کپی برداری از هویت طلبی است یا برعکس»! یعنی میشل فوکو،دریدا و... آثار فاخر ناصر پورپیرار،محمد تقی زهتابی را خوانده اند و پست مدرن شده اند!
6- آیا کسانی که در ورزشگاه یادگار امام تبریز پارچه نوشته آذربایجان ایران نیست را نمایش دادند از صحت عقل و شعور کافی برخوردار بودند؟ آیا کسانی که از وقوع زلزله در کرمان و بم خوشحال شدند انسان های نرمالی هستند؟ آیا کسانی که این سینا،مولوی و... را تورک می دانند را سوادی و دانشی هست؟
7- حسین محمدزاده صدیق در یکی از کتابهایش که از اداره ارشاد هم مجوز نشر دارد به جای نقد مخالف به افرادی مانند علامه دهخدا،احمد کسروی،ناصح ناطق و... تهمت تریاکی بودن و... می زند. در ادامه نیز انواع فحاشی های ناموسی را به مادر مرحوم ناصح ناطق روا می دارد. جالب است که این کتاب از اداره ارشاد مجوز نشر دارد! آیا چنین فردی بی شعور و هتاک؟ آیا شاگردان و مریدان چنین استادی بهتر از خود او می توانند باشند؟
8- استاد طباطبایی می گوید که پان ترکان خارج نشین به فرزندان خود ترکی یاد نمی دهند اما برای بچه های تبریز نسخه پیچی می کنند. باید در نظر داشت که حتی خود پان ترکان در خارج کشور فارسی حرف میزنند و می نویسند و هیچ تلاشی برای گسترش و تقویت زبان آذربایجانی ندارند. از میان پان ترکانی که در خارج کشور زندگی می کنند چند کتاب شعر و رمان ترکی منتشر شده است؟ چند نفر از آن ها تلاش کرده اند سایت یا نشریه خود را به ترکی منتشر کنند؟ یا چند تن از آنها به عنوان اقلیتی ساکن در سوئد و... که این همه آن را به رخ ما می کشند سعی کرده اند حق تحصیل زبان مادری شان را از دولت سوئد یا کانادا بگیرند؟
9- کسانی که معتقدند آذربایجان بر اساس قرارداد ترکمنچای و گلستان از سوی فارس ها و روس ها اشغال شده است چه نام دارند؟ متن قرارداد همه موجوداند ولی کسی را که روز روشن را انکار می کند چه باید نامید و چگونه باید با وی بحث کرد؟ کسی را اولیات و ابتدائیات تاریخ را انکار کند و سند زده را رد، اگر جاهل و بی سواد و بیعشور نیست پس چیست؟
10- تا جایی که ما بررسی کردیم اظهارات سیدجواد در محافل سیاسی و فرهنگی تبریز انعکاس بسیاری داشت. فرهیختگان تبریزی معتقدند که سیدجواد قصد داشت تلنگری سخت به این جریان فاسد وارد کند تا عده ای که هنوز در خواب خرگوشی به سر می برند به خود آیند.
وطنخواهان آذربایجانی که در برابر فرقه مقاومت کردند