۱۳۹۵ شهریور ۱۳, شنبه
جمعه 12 شهريور 1395
توضیحی چند در مورد گفتگوی مهدی خزعلی با صدای آمریکا ، ایرج مصداقی
او چند مورد از خاطرات سیدحسین مرتضوی زنجانی رئیس زندان اوین در دوران قتلعام و مسئول فرهنگی زندان اوین را که شخصاً در این کشتار دست داشتند تعریف کرده و میگوید این افراد پس از آن که من در سال ۸۸ به زندان رفتم خاطرات خود را با من در میان گذاشتند.
در مورد سیدحسین مرتضوی زنجانی باید بگویم او دلیل اصلی اعترافاتش را به خزعلی توضیح نداده است. چرا که در فروردین ماه ۱۳۸۹ من برای اولین بار ضمن انتشار عکس این جنایتکار، در مورد او و نقشاش در کشتار ۶۷ توضیح دادم. در این آدرس میتوانید ملاحظه کنید. حتی عکسی را که صدای آمریکا از وی منتشر کرد، من قبلاً انتشار دادم.
http://www.irajmesdaghi.com/page1.php?id=363
مرتضوی و محسنی و امثال آنها مخالفتی با کشتار بیرحمانهی زندانیان نداشتند، اگر غرولندی هم میکردند در نحوهی اجرا و احیاناً در کمیت و کیفیت اجرای آن بود. اگر این گونه باشد جنایتکاری همچون مرتضی اشراقی عضو هیأت منتخب خمینی برای کشتار زندانیان هم میتواند مدعی شود که او در تعدادی از دادگاهها با مخالفتاش باعث نجات جان عدهای شده است و از این بابت انتظار دریافت مدال «عدالت» و «انصاف» و «شجاعت» هم داشته باشد. در خاطرات زندانم توضیح دادم که او ترمز هیئت بود و در دیدار با آیتالله منتظری از او به عنوان کسی یاد میشود که در پارهای از احکام «احتیاط» میکرد. او تنها عضو هیأت کشتار است که ارتقای مقام نیافت.
خزعلی همچنین از یک نفوذی در میان زندانیان نام میبرد و میگوید اعضای هیأت، قصد اعدام او داشتند و دو تن از دوستان وی آقایان امیر رسولی و محسنی او را نجات میدهند.
این روایت تا حدودی واقعی است. فرد یاد شده جمال میرشکرابی نام داشت که در اوایل انقلاب طرفدار مجاهدین بود و سپس حزباللهی شد و در نیروی هوایی همکار کشمیری بود. پس از انفجار نخستوزیری و با کشف نقش مسعود کشمیری در این انفجار، وی را به اتهام نفوذی دستگیر کردند. او با آن که به خدمت جلادان در آمده بود و جز توابان زندان بود سالها بلاتکلیف بود و در سال ۶۵ و ۶۶ به عنوان تنفوذی به همراه چند تواب دیگر به سالن پنج آموزشگاه اوین فرستاده شد تا از زندانیان مجاهد اطلاعات جمعآوری کند. در جریان کشتار ۶۷ وی را با بلاتکلیفهای زیر اعدام نزد هیأت بردند.
محسنی مسئول آموزش اوین، یکی از مشاوران هیأت کشتار بود و از این موضع بود که او را نجات داد.
جمال میرشکرابی پس از نجات جانش، همراه با تعدادی دیگر از توابین فعال زندان اوین به گلوگاه برده شدند. یکی دیگر از افرادی که همراه او به گلوگاه رفت اکبر رمضانی (فریدون) یکی از توابان فعال زندان و مسئول گروه سرود بود که هم اکنون مسئول فرهنگی سازمان به اصطلاح «چریکهای فدایی خلق ایران» با سخنگویی مهدی سامع است. رمضانی همچنین روابط نزدیکی با مجاهدین دارد و در کلیهی مراسم این سازمان حاضر میشود. قبلاً راجع به او توضیح دادهام.
http://pezhvakeiran.com/maghaleh-78928.html
این افراد در گلوگاهها که پستهای بازرسی در شهرهای مرزی بودند، حضور یافته و زندانیان آزاد شده، یا فعالان سیاسی که قصد خروج از کشور به صورت غیرقانونی را داشتند شناسایی و دستگیر میکردند.
محسنی از سال ۶۵ مسئول آموزش اوین بود و امیر رسولی کارمند وی در بخش آموزش بود. این دو از همکاران خزعلی هستند و با خرید یک کشتی قصد تبدیل آن به کشتی باربری را داشتند که پروژهشان شکست خورد و با ضرر هنگفتی روبرو شدند.
***
متأسفانه در روزهای اخیر حسین باستانی در گفتگو با بی بی سی، مدعی شد که مرتضی اشراقی یکی از اعضای هیأت منتخب خمینی برای کشتار ۶۷ فوت کرده است. بر همین اساس، فرزین منصوری یکی از نویسندگان سایت بی بی سی نیز مدعی مرگ اشراقی شد!
http://www.bbc.com/persian/iran/2016/08/160829_pourmohammadi_montazeri_1367_reax
در حالی که مرتضی اشراقی زنده است و در دفتر کارش مشغول وکالت است. در سال ۱۳۸۹ ضمن انتشار عکس او در مورد سوابق وی توضیح دادم. در این لینک ببینید:
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-29823.html
متأسفانه «بی بی سی» همچنان مدعی است عکسی از اشراقی و حاج داوود رحمانی در دست نیست! گویا بی بی سی منبع تأیید عکسهای منتشر شدهی جنایتکاران است.
http://www.bbc.com/persian/iran/2015/10/150923_iran_judicial_profiles
در حالی که عکس حسینعلی نیری، سیدحسین مرتضوی زنجانی، اصغر فاضل، مجتبی حلوایی عسگر، مهدی نادری فرد، مجید ملاجعفر، سیدعباس ابطحی و علی مبشری که در جریان کشتار ۶۷ فعال بودند را نیز من منتشر کردم و در موردشان توضیح دادم.
چنانچه آقایان همچنان اصرار دارند که اشرافی فوت کرده است زحمت کشیده یا به آدرس زیر مراجعه کنند و یا با شمارهی تلفن زیر تماس گرفته و با او به گفتگو بپردازند.
مرتضی اشراقی در دههی ۸۰ خورشیدی به وکالت دادگستری روی آورد. دفتر او واقع در خیابان ویلا، سپند شرقی پلاک ۷۳ طبقه پنجم و شماره تلفن او ۸۸۹۱۲۷۱۵ است.
عکس حاج داوود رحمانی را نیز میتوانند
ایرج مصداقی ۱۱ شهریور ۱۳۹۵
www.irajmesdaghi.comirajmesdaghi@gmail.com
تئاتر و قتلعام؛
گفتگو با هنرمند ارجمند ناصر رحمانینژادSat 3 09 2016
همنشین بهار
آدرس ویدئو
https://www.youtube.com/watch?v=0yft3xSRuOM
فایل صوتی تئاتر و قتلعام
http://www.hamneshinbahar.net/mp3files/goftogu_ba_naser_rahmaninejad.mp3
آقای عبدالوهاب شهیدی از خانواده پدری من هستند و ما سالهای سال در یک خانه زندگی میکردیم...علاقه من به تئاتر ازجمله به دلیل همین پیوند بود...
یک روز رو به پدرم کردند و گفتند: «عباس آقا؛ یک دختر شانزده ساله سبزه اومده، یک صدایی داره که شما نمیتونین باور کنین. یک صدای استثنایی داره. در نمایشنامه شیرین و فرهاد، او نقش «شیرین» را بازی میکند...»
شخصی که آقای عبدالوهاب شهیدی از او سخن میگفت؛ خانم مرضیه بود و من رفتم آن نمایشنامه - شیرین و فرهاد - را دیدم...
تصحیح چند اشتباه:
«هم از توبره، هم از آخور» عنوان یک مقاله است و من به اشتباه نمایشنامه گفتهام.
«پروانهای در مشت» نقدی به نمایشنامه «پروانهای در مشت» نوشته ی آقای ایرج جنتی عطایی است و به غلط نمایشنامه پنداشتهام.
مصطفی و مهین اسکویی نه بعد از ۱۳۳۰، بلکه پیش از این تاریخ از ایران خارج شدند.
مترجم نمایشنامه ی «طبقه ششم» (اثر آلفرد ژری) Alfred Jarry، «شاهین سرکیسیان» است. به اشتباه مهین اسکویی گفته شدهاست.
گفتگوهای پیشین
http://www.hamneshinbahar.net/index.php?page=interview
...
واقعیت چقدر واقعی است؟
http://www.youtube.com/watch?v=hgmdn2XTCdw
اشتراک در:
پستها (Atom)