۱۳۸۷ فروردین ۱۲, دوشنبه

القاعده،ايران، جنگ بين شيعيان در عراق و ,گاف, سناتور

ويدئو"گاف " دادن جان مك كين راجع به مسئله ايران و عراق و اسرائيل ملاحظه نمايد

http://www.youtube.com/watch?v=v6GBdyws5YU&feature=related






http://www.roshangari.net/ روشنگری. از سفر سناتور مک کين به خاورميانه يک ويديو به يوتيوب راه يافت که به يکی از پر بيننده ترين ويديو های سياسی هفته های اخير تبديل شد.* سناتور مک کين هم به لحاظ گرايش به جنگ افروزی و هم به لحاظ ضعف در کاراکتر شخصی در سطحی است که يکی از نويسندگان آمريکايی نوشته است او در صورت انتخاب به رياست جمهوری اعتبار از دست رفته جرج بوش را باز خواهد گردانيد. مک کين همان کسی است که در کارزار انتخاباتی در پاسخ يک سوال در مورد سياست او در رابطه با ايران گل از گلش شکفت و شروع کرد به ترانه خوانی:,بمب بريزيد، بمب بريزيد، روی ايران,. در ويديوی مورد نظر هم مک کين چنان در خلسه ی عشق بمباران ايران فرورفته بود که به گفته رسانه های آمريکايی يک ,گاف, داد. ويديو از يک کنفرانس مطبوعاتی در اردن است. ميدانيم در هفته های اخير جرج بوش، ديک چني، ژنرال پترائوس و ديگران يک کر هماهنگ در مورد خطر رژيم ايران در منطقه به راه انداخته اند که برخی آنرا جنگ روانی خوانده اند و برخی هم آنرا مقدمه نوعی اقدام نظامی عليه ايران ميدانند. مک کين در اظهاراتی که در اين ويديو ثبت شده ميگويد: ,اين ديگر برهمه روشن است و گزارش هم شده که اعضای القاعده به ايران ميروند و تعليم ميگيرند و بر ميگردند عراق، اين امری کاملا مسجل است. بنابراين به اعتقاد من ما در عراق موفق هستيم و اوضاع فوق العاده پيشرفت کرده ولی همچنين ميخواهم تاکيد کنم القاعده در ايران است و در هم نشکسته است..., همانطور که در ويديو می بينيد در اين هنگام سناتور جو ليبرمن که در کنار او ايستاده بود سرش را توی گوش مک کين ميگذارد و چيزی ميگويد که بعد دستگاه های برخی از رسانه های بزرگ از جمله CBS آن را ثبت ميکنند. او داشت به مک کين ديکته ميکرد:,.. افراطی ها را تعليم ميدهد نه القاعده را, . مک کين فورا مثل بچه حرف گوش کن گفته خود را تصحيح ميکند: , متاسفم، ايرانی ها افراطی ها را تربيت ميکنند نه القاعده را, و تاکيد ميکند ,نه القاعده را., شبکه های آمريکايی از فاکس در منتهاعليه راست تا پروگرسيوها و وبلاگ های مستقل اين قطعه را پخش کردند و در باره ,گاف, سناتور مک کين به بحث و اظهار نظر پرداختند. نکته مورد تاکيد آن ها عمدتا اين بود که القاعده سنی و رژيم ايران شيعه است. فاکس از ,تصحيح اشتباه, توسط سناتور گفت. وبلاگ های مستقل بيشتر در مورد بی اطلاعی مک کين از اوضاع خاورميانه، يا پيری و نسيان او نوشتند و يا خاطرنشان کردند که وقتی آمريکا برای حمله به عراق تدارک می ديد افکار عمومی آمريکايی ها را فريب داد و گفت صدام با القاعده ارتباط دارد. ما قاطی کرده ايم، يا آنها واقعيت اين است که رژيم ايران وقتی پای منافعش باشد القاعده که سهل است سناتور مک کين را هم ميتواند , تعليم, دهد و با او و يارانش رابطه بزند و در سياست های آمريکا برای برپا کردن جنگ های خونين فرقه ای حتی جنگ بين شيعه ها شرکت کند، به شرط اينکه اميدی داشته باشد که سهم قابل توجهی از اين جنايت مشترک بگيرد. چنانکه قبلا هم همين سياست را پيش برده است. اما مشکل ايرانيان، و جهانيان، اين است که بين دو نيروي، به زبان خودشان، ,شر مطلق, گير کرده اند که از هيچ دروغ و از هيچ جنايتی برای پيشبرد هدف های شان فروگذار نميکنند حتی وقتی در لبه گور ايستاده اند و مردم به ,کبر سن, آنها ورفع شر آنها به جبر طبيعت اميد بسته اند. زيرا آنها تا هستند چه در جنگ علنی و چه در ساخت و پاخت پنهانی مردم را قربانی ميکنند.



اولمرت و اسرائيل: تغيير - ترجمه‌: احمد اسکندری

مجله‌ The New York Review of Books مجلد 55، شماره‌ 2. 14 فوريه‌ 2008
اولمرت و اسرائيل: تغيير
نوشته‌: آموس الون Amos Elon
مالکان زمين: جنگ برسر شهرکها در سرزمينهای اشغالي، 2007-1967
نويسندگان:‌ ايديت زرتال(Idith Zertal) و آکيوا الدار (Akiva Eldar)
ديوارگرفته‌شده‌: جامعه‌ اسرائيل در بن بست
نويسنده‌: سيلوين سايپل Sylvain Cypel‌
پسر درختان سرو: خاطرات، بازتابها و افسوسهايی از يک زندگی سياسي،
نويسنده‌: مرون بنونيستی Meron Benvenisti
1.
اسرائيل تحت اهود اولمرت آن چيزی نيست که‌ درزمان آريل شارون بود، حداقل در لحن. شارون سربازی بود که‌ بيشتر زندگي‌اش را صرف جنگيدن با عربها کرده‌بود. المرت يک وکيل مودب دارای شخصيت حقوقي، يک معامله‌گر و يک گرداننده‌ سياسی است. شارون از جنبش "اسرائيل بزرگ" پشتيبانی کرد. ايدۀ المرت برای اسرائيل نه‌ پاسخی به‌ الهام‌ کتاب مقدس، بلکه‌ يک دولت دنيوی مدرن با اقتصادی شکوفا اد‌غام شده‌ در تجارت جهانی و بطور بسيار نزديکی مرتبط با اروپا است. اين با آنچه‌ که‌ مورد مجادله‌ی خدا و ابراهيم در عصر برنز بود، کاملا جور درنميآيد. شارون از يک مبارزه‌ی سخت و طولانی سخن ميگفت. المرت ميگويد که‌ "اسرائيليها خسته‌ از جنگ و خسته‌ از آنند که‌ پيروز باشند"[1] وی هنگاميکه‌ سخن از دو دولت فلسطينی و اسرائيلی ميراند، که‌ غالبا اينکار را ميکند، تندروها مملو از خشم ميشوند.


دنباله مطلب