۱۳۸۷ مهر ۲۶, جمعه

خواب ها و دروغ های فرانکو برگردان: کوشیار پارسی










خواب ها و دروغ های فرانکو نام دفتری است از طراحی های پیکاسو که بر جلد آن به خط هنرمند، عبارتSueno y Mantira de Franco به زبان اسپانیایی چاپ شده است.
دفتر حاوی دو برگ از طراحی های پیکاسو و شعری به خط اوست که با دو تکنیک گراورسازی با اسید و قلمزنی روی صفحه ی مسی، بر روی کاغذ خاکستری به اندازه ی 39 X 57,4 سانتی متر چاپ شده است. موضوع این شعر و طرح ها، اعتراض پیکاسو علیه فاشیست هاست که در جولای 1936 به رهبری ژنرال فرانکو، علیه جمهوری دموکراتیک اسپانیا به مبارزه برخاستند. پیکاسو در این طراحی ها، شیوه ی طراحی برای داستان های مصور را اقتباس کرده است. هر صفحه، طراحی ها را به سه ردیف افقی و سه ردیف عمودی تقسیم کرده که در نمونه های چاپی از راست به چپ خوانده می شود. هجده اپیزود در این دفتر نقش شده که چهارده تای آن در برگیرنده ی نفرت پیکاسو از پیشوا (El Gaudillo) است. - فرانکو را نیز پیشوا می نامیدند. در صفحه اول از راست به چپ و از بالا به پایین، نُه تصویر از هیولایی می بینیم که تجسم شخصیت فرانکو است. در ردیف اول، به ترتیب: جنگ جوی سوار بر اسب، بندباز و جنگ جو در کنار تندیس ابوالهول، ردیف دوم: نماد زیبایی اسپانیا با توری بر سر و بادبزن در دست که ورزایی به او حمله می کند. محاصره در پرچین سیم خاردار و زانو زده در محل اعتراف به گناهان و آخرین ردیف: نیزه ای در تن، سوار بر اسب در حال فرار و آخرین تصویر؛ سوار بر خوک با نیزه ای در دست.
این غول ها و هیولاهای عجیب، بارها در مجموعه کارهای پیکاسو ظهور کرده اند. در تندیس ها و نقاشی های آغاز سال های سی و بعد ها در سری کارهایی به نام "اشعار" در سال 1949 که مجموعه ای است از چهارده لیتو (چاپ سنگی) بر کاغذ سپید در اندازه ی 66 x 50 سانتي متر.در صفحه دوم مجموعه، به ترتیب این تصویرها را می بینیم: غول فرانکو در حال کشتن اسب بال دار، زنی که در فضای باز دراز کشیده است، اسبی لمیده که سرش را رو سینه ی مردی ریشو گذاشته است، فرانکو با سر هیولا و ورزا، مرگ فرانکو توسط غول-ورزا.چهار طرح دیگر بر این چهارده طرح اضافه شده اند که شباهت زیادی به تصویرها و نقش های پرده ی مشهور گوئرنیکا دارند. سال 1931، پس از فرار شاه آلفونسو سیزدهم، در اسپانیا جمهوری اعلام شد. در ماه جون 1936، گروه های فاشیست اسپانیا که به رهبری فرانکو متحد شده بودند، جنگ علیه جمهوری خواهان اسپانیا را آغاز کردند که خود آغاز جنگ خونین داخلی اسپانیا شد و تا بیست و هشتم مارس 1939، روز اشغال مادرید توسط فاشیست ها ادامه یافت. نگرانی و نفرت از فجایع این جنگ داخلی توجه جهانیان را جلب کرد و از همه ی جهان نیروهای پیش رو، داوطلبانه به اسپانیا رفتند تا به مردم و جمهوری خواهان یاری رسانند. نیروهای فاشیست و دشمن آزادی اروپا نیز به یاری فرانکو رفته بودند و در قتل عام و آدم کشی او دست داشتند.
خوآن میرو (1983 – 1893) پوستری کشیده بود که در آن مردم جهان را به کمک اسپانیا فرامی خواند. خولیو گونزالز(1942 – 1876) نیز زیر تاثیر جنگ داخلی نقاشی معروف هیولا (La Minotauromachie) را در سال 37-1936 کشید که اکنون در موزه ی شهری آمستردام، هلند نگه داری می شود. پیکاسوی اسپانیایی که در فرانسه زندگی می کرد نیز به سهم خود در یاری رسانی به جمهوری خواهان نقش مهمی ایفا کرد. پیکاسو با سیاست میانه ای نداشت، اما پرده هاش را برای جمع آوری پول و کمک به مردم می فروخت. او توسط جمهوری خواهان به ریاست افتخاری موزه ی پرادو در مادرید گزیده شده بود. دلیل کمک پیکاسو، نگرانی از امنیت آثار هنری موجود در این موزه بود. در سال 1937، پیکاسو از سوی جمهوری خواهان به آفرینش پرده نقاشی دیواری برای غرفه اسپانیا در نمایشگاه جهانی نقاشی دعوت شد.
بمباران دهکده ی گوئرنیکا که به تقاضای فرانکو، توسط هواپیماهای آلمان نازی انجام گرفت، موضوع پرده ی مشهور پیکاسو شد. پیکاسو این پرده را به رنگ سیاه، سپید و خاکستری کشید که بسیاری از نقش ها و سایه های کارش را در پرده های قدیمی ترش می توان دید. پیکاسو طرح های "خواب ها و دروغ های فرانکو" را در سال 1937 کشیده است. چهارده طرح نخست از هجده طرح تاریخ نهم و دهم ژانویه 1937 را دارند. بعد ها در ماه می همان سال چهار طرح دیگر برای کامل کردن مجموعه کشید که شیوه ای جدا از شیوه ی معمول گراورسازی با اسید دارند و این به آسانی قابل تشخیص است. این چهار طرح به پرده ی گوئرنیکا نزدیک ترند.
پیکاسو 150 نسخه از این طراحی ها را با شعرش روی کاغذ ژاپنی چاپ کرد که تنها سه نمونه ی آن ها در موزه های ارمیتاژ پترزبورگ، توکیو و نیویورک موجود است. بعدها برای جمع آوری پول برای جمهوری خواهان اسپانیا، 850 نسخه ی دیگر روی کاغذ خاکستری چاپ کرد که از این سری در بیش تر موزه های اروپا و نیز در مجموعه های خصوصی می توان یافت. همه ی دفترها، شماره و مهر ِ امضای پیکاسو را دارند.
این برگردان ِ اندکی آزاد شعر – تنها شعر پیکاسو- است. برگردان ِ مستقیم ِ برخی واژه ها و اصطلاح های اسپانیولی که ساخته ی خود پیکاسو است به فارسی ناممکن و بی معنا می بود. مترجمان در برگردا ن آن به انگلیسی و فرانسه نیز همین مشکل را داشته اند.



* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


ناله ی جغد، امعاء ِ ماهی مرکب – نشانه های شوم
کشیشان پیچیده در کهنه ی ظرف شویی، ایستاده در تاوه ای پر کُرک و مو، بر کلوچه ای پر از جَرَب ِ ورزا
ماهی می پزد با دهانی پر از احشای ِ شپش ِ کلماتش
جرینگ و جرینگ ِ دیسی پر حلزون، روده های پیچیده، انگشتان ِ بی بند، نه انجیر و نه انگور
شوخی ِ هنرمندانه با بافته ای بد به رنگ ِ ابرها
هم دلی ِ ندیمه گان ِ افسوس خوار و گریان بر تابوتی پر از سوسیس و دهان هایی بر شانه هاشان
هنگام که خشم در زمینه شکل می گیرد و دهان های دشنام گو زمین را گاز می گیرند
و اسبی که عریان زیر آفتاب افتاده ست و مگس ها که روش را پوشانده اند
و جام پژمرده ی گل سوسن بر فلس های ماهی کولی
لامپایی که با چربی ِ شپش می سوزد بر سطل زباله دان که پناه گاه سگان ول گرد است در پشت ِ کاخ ول گردها و ژنده ها
ژنده ها که در دیگ ها پخته می شوند، مچاله و سیاه می شوند و مثل مرکب بر زمین پخش
و خون ِ جاری ِ آن که تیرباران می شود
پاهای بسته در خیابانی سربالایی سوی ِ برهنه گان، سوی دریایی از لجن و اندرون ِ پوسیده
و جان که پوشش تن است، می خواند و می رقصد، دیوانه از اندوه
آخر ِ خط فرار و ماتم در گوستانی درجه یک پر از باری های اسباب کشی
بال های شکسته که درتار های عنکبوت ِ تنیده در نانی کهنه می پیچند
و سوپ ِ آماده ی شکر و مخمل، سبیل ِ نقش شده بر گونه ها
پژواک ِ نور در آیینه که چشم را می زند، شکلک درمی آورد و تکه ای نان بادامی و شعله را میان ِ لبان ِ زخمی ش می جود
جیغ ِ کودکان، فریاد ِ زنان، ناله ی پرندگان
ناله ی گل ها، ناله ی چوب های خراطی شده و سنگ ها، ناله ی آجرها، ناله ی مبل ها، تخت ها، صندلی ها، پرده ها، دیگ ها، گربه ها و کاغذ
ناله ی بوهای قاطی، ناله ی بخار، ناله های در گلو مانده، ناله ی آن چه در کتری قل می زند و ناله ی فوج ی پرندگان که از دریا فاصله می گیرند
از دریایی که ماهیانش می پوسند و پنبه دارند
خورشیدی در دیس
پوسیدگی که در جیب های بغل پنهان می شود
و پاهایی که پوسیده گی را پشت ِ سر می گذارند.