۱۳۹۷ مهر ۹, دوشنبه

نقش "سپاه پاسداران" در بمب گذاری "مکّه" و وزير محترم ! بهداشت

فرشگرد، همان طور که بسیاری پیش بینی میکردند، ظرف چند روز مچاله شد و به سبد کاغذهای باطلۀ اپوزیسیون رفت.

Ramin_Kamran.jpg
فرشگرد، همان طور که بسیاری پیش بینی میکردند، ظرف چند روز مچاله شد و به سبد کاغذهای باطلۀ اپوزیسیون رفت.
تبلیغات فراوان و خارج از قاعده‌ای که برای آن شد، دردی از بی محتوایی پیام و بی اعتباری پیام دهندگان دوا نکرد و بر عکس، باعث شد تا دست این گروه زودتر از همیشه رو بشود و پرونده‌شان بسته. افشاگری‌ها و موضعگیری‌های مخالف، از شمار بیرون رفت و معلوم همه کرد که داستان چیست، اینها چکاره‌اند و سرشان کجا بند است. بعد از داستان رفراندم که پهلوی چی‌ها را به سرعت به عقب نشینی و تغییر موضع به نفع مجلس مؤسسان، واداشت، این دومین باری بود که واکنش خودجوش و وسیع فعالان آزادیخواه، ضرب شستی به اپوزیسیون قلابی نشان داد و سخنگویان زبان دراز این گروه را سر جایشان نشاند.
ول اینکه شبکۀ تبلیغاتی وسیعی را که پشتیبان این حرکتهای قلابی است و از رادیو فردا تا رادیو آلمان و از تلویزیون من و تو تا تلویزیون بی بی سی، گسترده است و امکانات عمل بسیار دارد، بسیار بهتر از پیش به همه شناساند. اینها مانند چراغهایی هستند که از سیم واحد برق تغذیه میکنند و در مورد فرشگرد به یک اشاره، روشن و خاموش شدند. تا به حال، به دلیل فواصل زمانی عمل کردن آنها و روشن و خاموش شدن نوبتی، هماهنگی‌شان به این ترتیب هویدا نشده بود. همه میدانستند که اینها در یک راه و یک جهت کار میکنند، ولی پیام رسانی متناوب، به مسئله ظاهری طبیعی میداد، یا لاقل راه تظاهر به این امر را برای رسانه‌های دغلی که جز این نوع تبلیغات کاری ندارند، باز میگذاشت. از اینجا راه تظاهر بسته شد و البته ابعاد امکانات تبلیغاتی گروه‌های امربر خارجی نیز، بهتر بر مخاطبان روشن گشت. هماهنگی‌شان مثل منور هایی عمل کرد که هنگام جنگ از آنها استفاده میشود: صحنۀ تاریک نبرد، برای مدتی کوتاه مثل روز روشن شد و همه آرایش جنگی طرف مقابل را به عین دیدند. این از سود اول.
و اما فایدۀ دوم که بزرگتر هم هست. فایدۀ دوم این بود که برای اپوزیسیون واقعی و اصیل جمهوری اسلامی، برای همۀ مبارزان آزادیخواه، فرصتی دوباره فراهم آورد، تا نیروی عظیم خود را در عمل ببینند.
از روز اول، یکی از مشکلات عمدۀ آزادیخواهان در نبرد با نظام اسلامی و ظرف یکی دو دهۀ اخیر، با قدرتهای خارجی ایرانستیز و مزاحم، این بوده که حریفان را به خاطر قدرت و امکانات دولتی که در اختیار دارند، خیلی برتر از خود انگاشته‌اند و از آنجا که دائم در معرض آتش تبلیغاتی وسیع و پرنیروی اینها قرار دارند، دچار نوعی توهم ضعف شده‌اند. این وضعیت به حریف فرصت داده که هر بار با حداقل درگیری و زحمت، به هدف خود که پاک کردن جبهۀ مبارزه به نفع خویش است، برسد.
از اعتراضات دی ماه به این سو، این دومین پیروزی آزادیخواهان در میدان بود و بسیار خوب به همه و در درجۀ اول خود مبارزان، نشان داد که نیروی آنها، حتی وقتی به صورت خودجوش و پراکنده و بدون هماهنگی قبلی عمل میکند، به این دلیل که تکیه گاه محکم فکری و پایۀ وسیع اجتماعی دارد، میتواند به راحتی تبلیغات طرف مقابل را خنثی کند و به موضع انفعالش بیاندازد.
آزادیخواهان باید هر چه بهتر بر توان عظیم خویش آگاه گردند و با اعتماد به نفسی متناسب با آن، در میدان مبارزه عمل کنند. آنچه که از اصلاح طلبان جمهوری اسلامی گرفته تا مزدوران خارجی در برابر ما به صف میکنند، سربازانی در همین حد هستند. با دبدبه و کبکبه به میدان میایند و با اولین یورش حریف، از میدان به در میشوند. این لشکر مجازی فقط میتواند در برابر کسانی عرض اندام کند که نمیدانند دنیایی واقعی هم وجود دارد.
آزادیخواهان قرار نیست از کشورهای خارجی نیرو بگیرند، قرار هم نیست که از ایمان مذهبی مدد بجویند، اینها باید به خود ایمان بیاورند و به نیروی لایزال ملت ایران تکیه کنند. راه پیروزی این است و خود پیروزی در دسترس ماست.

در بند زنان زندان اوین موسوم به بند نسوان همچنان مشکلات فراوانی از جمله کاهش شدید جیره خشک غذای زندان، عدم وجود مواد غذایی باکیفیت در فروشگاه زندان


 
خبرگزاری هرانا – در بند زنان زندان اوین موسوم به بند نسوان همچنان مشکلات فراوانی از جمله کاهش شدید جیره خشک غذای زندان، عدم وجود مواد غذایی باکیفیت در فروشگاه زندان، عدم پاسخگویی دادیار ناظر بر جرائم سیاسی و امنیتی به خانواده‌های زندانیان، مشکلات مربوط به بهداری زندان و عدم رسیدگی پزشکی به زندانیان به چشم می‌آید. گزارش پیش رو به وضعیت و اتهامات ۱۷ زن زندانی سیاسی-امنیتی که در حال حاضر ساکنین این بند را تشکیل می‌دهند اختصاص دارد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در بند زنان زندان اوین در حال حاضر ۱۷ زن زندانی عمدتا به دلایل سیاسی و امنیتی نگهداری می‌شوند.

زندانیان محبوس در بند زنان زندان اوین که بسیاری از آنان مادرانی رنج کشیده هستند طی روزهای شنبه تا چهارشنبه امکان تماس تلفنی با خانواده خود را دارند و با شروع فصل مدارس فرزندانشان فقط در روزهایی در منزل هستند که مادران محبوسشان اجازه تماس ندارند. علیرغم درخواست زندانیان از مسئولین زندان و موافقت دادستانی مبنی بر اضافه کردن این دو روز برای تماس با فرزندانشان از سوی چهارمحالی، رئیس زندان با این امر مخالفت شده است.

اخیرا مسئولین بهداری زندان از اعزام زندانیان به مراکز درمانی با وجود موافقت دادیار ناظر بر زندان و صدور مجوز از سوی دادستانی جلوگیری می‌کنند و دلیل امتناع از اعزام زندانیان به بیمارستان این است که می‌گویند در بهداری پزشک حضور دارد و یا در صورت لزوم حاضر خواهد بود. با این حال بسیاری از زندانیان حدود ۴ ماه اخیر را در صف انتظار برای ویزیت دکتر روان پزشک، داخلی و چشم پزشک هستند.

علاوه بر این از ارسال برخی داروها، لوازم کمک‌های اولیه و مواد ضد عفونی به بند زنان توسط مسئولین بهداری ممانعت می‌شود و رئیس بهداری (خانی) به زندانیان گفته که باید داروهای شبانه و تحت نظری را (هر چند عدد که باشد) به صورت یک‌جا و در حضور مامور با یک لیوان آب بخورند. زندانیان نیز به دلیل توهین‌آمیز بودن این رفتار از دریافت دارو امتناع می‌کنند و با تشدید بیماری‌ها و عواقب آن مواجه شده‌اند.

دندانپزشکی زندان در شرایطی کاملا غیربهداشتی و عفونی و با هزینه بسیار سنگین (برای مثال برای پر کردن معمولی یک دندان ۲ میلیون تومان) و کیفیت بسیار پایین در حال کار است. تعداد قابل توجهی از زندانیان همزمان با همسرانشان در زندان محبوس هستند و یا خود سرپرست خانواده بوده و محبوس شده‌اند و قادر به تامین این هزینه‌های پزشکی نیستند.

جیره غذای خشک که از طرف زندان به زندانیان داده می‌شود بسیار کمتر و بی‌کیفیت‌تر از قبل شده است؛ به طوری که در بازه‌های زمانی ۴۰ روزه جیره‌ای به اندازه ۱۵ الی ۲۰ روز مصرف یک زندانی به آنان تحویل داده می‌شود و علاوه بر این در شش ماه اخیر گوشت و اخیراً سبزیجات از جیره خشک زندانیان حذف شده است.

علاوه بر مواد غذایی، شوینده‌ها و لوازم بهداشتی حتی برای مصرف یک ماه نیز کافی نیست و زندانیان مجبورند با وجود افزایش قیمت‌ها در بازار، مایحتاج خود را به چندین برابر آن قیمت از فروشگاه زندان خریداری کنند؛ از این رو بسیاری از زندانیان توان خرید مایحتاج خود را ندارند.

دادیار ناظر بر جرائم سیاسی و امنیتی (رستمی) اخیرا در ساختمان دادسرای اوین مستقر شده و اعلام کرده که در روزهای یکشنبه و سه‌شنبه پاسخگوی خانواده‌های زندانیان خواهد بود؛ با این وجود بسیاری از خانواده‌ها از نحوه برخورد وی به شدت گله‌مند بوده‌اند. وی غالبا خانواده‌ها را به دفترش نمی‌پذیرد و پاسخگوی آنها نیست و با وجود اعتراض چندین باره خانواده‌ها و زندانیان تغییری در این زمینه مشاهده نشده است.

بسیاری از خانواده‌ها کماکان در انتظار پاسخ برای درخواست مرخصی و یا آزادی مشروط زندانیان هستند ولی علیرغم مراجعات چندین باره و پیگیری‌های مکرر پاسخی از طرف آقای رستمی به آنها داده نمی‌شود.

مسئولین زندان اوین به ندرت برای رسیدگی به مشکلات زندانیان به این بند مراجعه می‌کنند و نامه‌هایی که زندانیان درخصوص مسائل پرونده و یا مشکلات بند برای آنان می‌نویسند نیز مفقود شده و یا بی‌جواب می‌ماند.

از آنجا که وضعیت زندانیان و زندان به صورت مستمر در حال تغییر است، لزوم بروزرسانی مستمر مشهود است. بر این اساس گزارش پیش رو به وضعیت و اتهامات ۱۷ زن زندانی سیاسی-امنیتی که در حال حاضر ساکنین این بند را تشکیل می‌دهند اختصاص دارد.

۱-مریم اکبری منفرد
متولد ۲۲ آذرماه ۱۳۵۴

محکومیت: ۱۵ سال حبس تعزیری

اتهام: محاربه، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام از طریق همکاری با سازمان مجاهدین خلق ایران

مریم اکبری منفرد در تاریخ دهم دی ماه سال ۱۳۸۸ و پس از حوادث عاشورای ۸۸ بازداشت و در خردادماه سال بعد توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. اتهام این زندانی “محاربه از طریق عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران” بوده اما خود آن را وارد ندانسته است.

مریم اکبری منفرد که پس از حدود ۹ ماه تحمل حبس در سلول انفرادی بند ۲۰۹، بند متادون و بند زندان زندان اوین از مهرماه ۸۹ در زندان رجائی شهر تحمل حبس می‌کرد، در اردیبهشت ۹۰ به همراه ۸ زن زندانی دیگر به زندان قرچک ورامین منتقل شد. او در آنجا و پس از اعتراض به شرایط زندان و نوشتن نامه های متعدد به مراجع تقلید، مسئولان نظام و احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد به بند زنان زندان اوین منتقل شد و تا امروز در آنجا تحمل محکومیت می‌کند. دو برادر مریم اکبری منفرد در سال‌های ۶۰ و ۶۳ به اتهام ارتباط و عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران توسط دادگاه‌های انقلاب در ایران اعدام شدند. برادر کوچک او و خواهر دیگرش نیز در سال ۶۷ و موج اعدام زندانیان سیاسی در تابستان آن سال اعدام شدند.

مریم اکبری منفرد دارای دو فرزند است. وی تا این لحظه از حق آزادی مشروط و حتی یک روز مرخصی طی دوران حبس خود محروم مانده است.

۲-زهرا زهتاب‌چی

متولد ۸ فروردین ۱۳۴۸

محکومیت: ۱۰ سال حبس تعزیری

اتهام: بغی و محاربه از طریق هواداری از سازمان مجاهدین خلق

زهرا زهتاب‌چی در روز ۲۴ مهرماه ۹۲ به همراه همسر و دخترش بازداشت و بعد از تحمل ۱۴ ماه حبس در سلول انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین به بند نسوان این زندان منتقل شد. در تاریخ ۱۷ آذر سال ۹۳ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ۱۲ سال حبس محکوم شد که این حکم پس از یک سال در دادگاه تجدید نظر با اعمال ماده ۱۳۴ به ۱۰ سال حبس تعزیری کاهش یافت. وی دارای دو فرزند به نام‌های نرگس ۲۲ ساله و مینا ۱۵ ساله است. وی پس از سه سال یک بار و به مدت ۳ روز در سال ۹۵ به مرخصی اعزام شد.

۳-فاطمه مثنی (مثنا)
متولد ۱۵ خرداد ۱۳۴۶

محکومیت: ۱۵ سال حبس

اتهام: بغی و محاربه از طریق هواداری از سازمان مجاهدین خلق

فاطمه مثنی (مثنا) در تاریخ ۹ بهمن ماه سال ۹۱ توسط ماموران اداره اطلاعات به همراه همسرش حسن صادقی و فرزندش بازداشت شد. فرزند خانم مثنا پس از یک ماه و نیم آزاد شد. فاطمه مثنا به مدت ۷۵ روز در سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین نگهداری و سپس به بند نسوان این زندان منتقل شد. در تاریخ ۲۳ دی ماه ۹۲ با تودیع وثیقه موقتا آزاد و در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب توسط قاضی احمدزاده به همراه همسرش هر کدام به ۱۵ سال حبس محکوم شدند و اموال این خانواده ازجمله محل کسب آقای صادقی و منزل شخصی‌شان توسط نهادهای دولتی مصادره شد. در تاریخ هشتم مهرماه سال ۹۴ جهت اجرای حکم حبس مجددا بازداشت و به بند نسوان زندان اوین منتقل شد. این زندانی دارای دو فرزند است که به همراه مادربزرگ بیمارشان زندگی می‌کنند. خانم مثنی از مرخصی محروم بوده و از بیماری های کولیت روده و میگرن شدید عصبی رنج می‌برد.

۴-نرگس محمدی
متولد ۱ اردیبهشت ۱۳۵۱

محکومیت: ۱۶ سال حبس به علاوه ۶ سال حبس از پرونده پیشین

اتهامات: اجتماع و تبانی، تبلیغ علیه نظام (در پرونده پیشین)، تشکیل گروه غیرقانونی لگام، اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام (پرونده اخیر)

نرگس محمدی بار اول در سال ۸۱ بازداشت و پس از یک هفته با قید وثیقه آزاد شد و بابت این پرونده به یک سال حبس محکوم شد. در خردادماه ۸۹ بازداشت و تا تیرماه در سلول انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین نگهداری می‌شد. وی سپس با تودیع وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد و در سال ۹۰ به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام به ۱۱ سال حبس محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به ۶ سال کاهش یافت. وی در سال ۹۱ جهت تحمل ۶ سال حبس تعزیری بازداشت و پس از تحمل یک ماه انفرادی و ۴ ماه تبعید به زندان زنجان به دلیل بیماری و عدم تحمل کیفر آزاد شد و مجددا در اردیبهشت ماه سال ۹۴ جهت تحمل ادامه ۶ سال حبس بازداشت و برای او پرونده جدیدی نیز تشکیل شده و به بند نسوان زندان اوین منتقل شد. خانم محمدی در پرونده جدید به اتهام تشکیل گروه (لگام)، اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام مجددا به ۱۶ سال حبس محکوم شد که با اعمال ماده ۱۳۴ ده سال از آن لازم الاجرا است. وی دارای دو فرزند است و به دستور قضایی دادستانی حق تماس و مکالمه با همسر خود را ندارد. نرگس محمدی که به بیماری آمبولی ریه و فلج عضلانی مبتلا است روز چهارشنبه ۷ مهرماه ۹۷ به مرخصی ۳ روزه اعزام شده است.

۵-ریحانه حاج‌ ابراهیم دباغ

متولد ۱۰ خرداد ۱۳۶۱

محکومیت: ۱۵ سال حبس و تبعید

اتهامات: محاربه از طریق هواداری از سازمان مجاهدین خلق، اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام

ریحانه حاج ابراهیم دباغ از دی ماه ۸۸ در زندان است. در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب توسط قاضی صلواتی به ۱۵ حبس و تبعید محکوم شد. در تیرماه ۹۵ درخواست اعاده دادرسی وی در شعبه ۴۱ دیوان پذیرفته و در تاریخ ۲۰ شهریور ۹۵ به شعبه ۲۱ ارجاع شده است. خانم دباغ که از بیماری کولیت روده رنج می برد، سابقه تبعید به زندان‌های ندامتگاه زنان قرچک و رجایی شهر کرج را نیز دارد. همسر وی احمد دانشپور و پدر شوهرش محسن دانشپور در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری شده و طبق پرینت تعیین وضعیت زندان همچنان در بازداشت موقت هستند. بنا به گفته مقامات قضایی پرونده احمد مفقود شده، اما بر اساس بدل دادنامه که در اختیار دادستانی است، حکم محسن، اعدام به علاوه ۲ سال حبس و احمد به اعدام محکوم شده است. ریحانه حاج ابراهیم دباغ پس از تحمل ۷ سال و چهار ماه حبس در دی‌ماه ۹۵ به مرخصی اعزام شد و با قید سند آزاد بود. وی در تا تاریخ ۲۴ مرداد ۹۷ برای تحمل باقی مانده حبس خود به بند نسوان زندان اوین بازگشت.

۶-آزیتا رفیع‌زاده
متولد ۳۱ اردیبهشت ۱۳۵۹

محکومیت: ۴ سال حبس تعزیری

اتهام: اقدام علیه امنیت ملی از طریق عضویت در تشکیلات غیرقانونی بهایی

در اواخر خرداد سال ۱۳۹۰ و به دنبال برنامه هماهنگ دستگاه امنیتی برای تعطیلی موسسه علمی بهاییان در حمله به منازل مدیران و تعدادی از اساتید این موسسه، منزل خانم رفیع‌زاده نیز مورد تهاجم و تفتیش قرار گرفت و کلیه کتاب‌های اعتقادی و مکتوبات دیگر، وسایل الکترونیکی از جمله لپ‌تاپ و کامپیوتر شخصی‌اش ضبط شد.
 

پس از تشکیل دادگاه در خرداد ۹۳ آزیتا رفیع‌ زاده به اتهام “اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت در موسسه علمی آزاد بهاییان” محکوم به ۴ سال حبس تعزیری شد. همسر او پیمان کوشکباغی نیز با همین اتهام به تحمل ۵ سال حبس محکوم شد. وی در آبان ماه سال ۹۴ پس از دریافت ابلاغیه اجرای حکم، خود را به دادسرای اوین معرفی کرد و از آن زمان تحمل حبس می کند. زمانی که همسر خانم رفیع زاده برای ملاقات در تاریخ نهم اسفندماه سال گذشته به زندان اوین رفته بود، بدون اطلاع قبلی دستگیر و برای اجرای حکم به بند ۸ زندان اوین منتقل شد. وی دارای یک فرزند ۱۰ ساله به نام بشیر است که در غیاب پدر و مادرش برای نگهداری به خانواده دیگری سپرده شده است.

۷-نازنین زاغری رتکلیف
متولد ۵ دی ۱۳۵۷

محکومیت: ۵ سال حبس تعزیری

اتهام: اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی

نازنین زاغری رتکلیف وی پس از ده سال زندگی در انگلستان برای تعطیلات نوروز به ایران آمد و در تاریخ ۱۵ فروردین‌ماه ۹۵ در فرودگاه بازداشت و پس از یک روز از بازداشتگاه اطلاعات سپاه به زندان کرمان منتقل شد. وی پس از حدود دو ماه مجددا به تهران منتقل شد و در مردادماه ۹۵ توسط قاضی صلواتی به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی به ۵ سال حبس محکوم و در دیماه همان سال به بند نسوان زندان اوین منتقل شد. وی پس از حدود دو سال و نیم در تاریخ یکم شهریورماه سال جاری به مرخصی سه روزه اعزام و با پایان ایام مرخصی به زندان بازگشت. وی دارای یک دختر ۴ ساله است.

۸-ارس امیری
متولد آبان ۶۵

اتهام: اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی

ارس امیری در تاریخ ۲۳ اسفند ۹۶ توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و در تاریخ ۳۱ اردیبهشت سال جاری با تودیع وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شده بود. این دانشجوی ایرانی دانشگاه کینگستون بریتانیا در تاریخ ۱۶ شهریورماه سال جاری در پی احضار به دادسرای اوین توسط نیروهای امنیتی بازداشت و دو روز بعد به بند زنان این زندان منتقل شده است. پرونده وی هنوز در دادسرا است. وی تمامی این اتهامات را رد کرده است.


۹-گلرخ ابراهیمی ایرایی
متولد ۸ مرداد ۱۳۵۹

محکومیت: ۶ سال حبس (با اعمال ماده ۱۳۴ و عفو، این حکم به دو سال و نیم کاهش پیدا کرد)

اتهامات: توهین به مقدسات، اجتماع و تبانی علیه نظام

گلرخ ابراهیمی ایرایی در تاریخ ۱۵ شهریور سال ۹۳ به همراه همسرش آرش صادقی بازداشت و دو روز در خانه امن سپاه نگهداری و سپس بعد از تحمل ۲۰ روز سلول انفرادی در بند ۲-الف سپاه با تودیع وثیقه ۸۰ میلیون تومانی آزاد شد. قاضی صلواتی وی را درحالی که در بیمارستان تحت عمل جراحی بود، به طور غیابی به ۶ سال حبس محکوم کرد. ماموران سپاه ثارالله در تاریخ سوم آبان ماه سال ۹۵ بدون احضاریه کتبی جهت اجرای حکم حبس بازداشت کردند. آرش صادقی، همسر وی نیز پیش از او در مراجعه به اجرای احکام، بدون دریافت احضاریه کتبی برای تحمل ۱۹ سال حبس بازداشت شده بود و در حال حاضر در زندان رجایی شهر کرج است و اخیرا به دلیل بیماری سرطان تحت عمل جراحی قرار گرفته است. حکم ۶ سال حبس خانم ایرایی با اعمال ماده ۱۳۴ به ۵ سال کاهش یافت و بعد از مدتی شامل عفو شد و به ۲ سال و نیم تقلیل پیدا کرد. وی در بهمن ماه ۹۶ بدون دلیل به زندان قرچک ورامین تبعید شد و پس از یک دوره اعتصاب غذا به زندان اوین بازگردانده شد. وی و همسرش از ۸ ماه گذشته امکان ملاقات با یکدیگر را ندارند.

۱۰-نسرین ستوده لنگرودی
متولد ۹ خرداد ۱۳۴۲

محکومیت: بازداشت موقت و بلاتکلیف

اتهام: (به گفته وکیل وی ایشان به خاطر محکومیت به پنج سال حبس تحت عنوان اتهام جاسوسی -که در کیفرخواست وی وجود ندارد-، شکایت بازپرس دادسرای کاشان و صدور قرار بازداشت توسط شعبه دوم بازپرسی در زندان است)

نسرین ستوده اولین باز در شهریورماه سال ۸۹ بازداشت و به ۱۱ سال حبس، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده بود که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به ۶ سال حبس و ۱۰ سال محرومیت از وکالت کاهش یافت. این وکیل دادگستری ستوده از ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۲ به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی»، در زندان اوین به سر برد. پس از آزادی، بنابر دستور دادگاه انتظامی وکلا، مجوز وکالت وی از مهر ۱۳۹۳، به مدت ۳ سال باطل شد. پس از آزادی در آبان ماه ۱۳۹۳ در اعتراض به محرومیت سه‌ساله‌اش از وکالت برای چندین روز مقابل کانون وکلای دادگستری تحصن کرد و نهایتا پروانه وکالت او تمدید شد.

وی در تاریخ ۲۳ خرداد ماه سال ۹۷ مجددا در منزل خود بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. طی این مدت دو بار قرار بازداشت وی تمدید شده و اتهامات مختلفی علیه این وکیل دادگستری مطرح شده است. همسر وی رضا خندان نیز اخیرا بازداشت و در بند ۴ زندان اوین بسر می‌برند. دو فرزند خانم ستوده به نام‌های مهراوه و نیما در غیاب والدین توسط آشنایان ایشان نگهداری می‌شوند.

۱۱-نگین قدمیان
متولد ۱۱ مرداد ۱۳۶۲

محکومیت: ۵ سال حبس تعزیری

اتهام: اقدام علیه امنیت کشور از طریق عضویت در موسسه غیرقانونی بهایی

نگین قدمیان در تاریخ ۳ خرداد سال ۹۰ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و با وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شد. در اسفندماه سال ۹۱ همراه ۸ تن از شهروندان بهایی به اتهاماتی از جمله همکاری در دانشگاه مجازی بهاییان به صورت غیابی و بدون احضار به دادگاه توسط قاضی مقیسه به تحمل ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. وی در تاریخ ۲۵ آذرماه سال ۹۶ و هنگام سفر در فرودگاه دستگیر و دو روز بعد جهت گذراندن دوران محکومیت ۵ ساله خود به بند نسوان زندان اوین منتقل شد.

۱۲-معصومه (مینو) قاسم‌زاده ملک‌شاه
متولد خرداد ۱۳۵۵

اتهام: جاسوسی

محکومیت: ۱۰ سال حبس تعزیری

وی در سال ۹۰ به همراه همسرش (همسر سابق) امیرمهدی طبسی توسط ماموران وزارت اطلاعات به اتهام جاسوسی برای اسرائیل دستگیر و مدتی بعد به قید وثیقه آزاد شد. پس از آزادی توسط قاضی صلواتی هر یک به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شدند. در آبان‌ماه ۹۶ در دادگاه تجدید نظر این حکم تائید شد و در همان روز بازداشت و برای تحمل حبس به بند زنان زندان اوین منتقل شد. همسر سابق وی نیز در زندان اوین به‌سر می‌برد. دلیل بازداشت ایشان اقدام برای اقامت در کشور اسرائیل در سفارت این کشور در ترکیه بوده است.

۱۳-رقیه حاجی ماشااله
متولد سال ۱۳۶۰

محکومیت: بلاتکلیف

اتهام: نامشخص

وی اصالتا ایرانی و اهل کشور بحرین است. وی در اردیبهشت‌ماه ۹۷ در مشهد بازداشت و در تاریخ ۶ تیرماه ۹۷ به بند زنان زندان اوین منتقل شده است. تاکنون دادگاهی برای رسیدگی به اتهامات وی تشکیل نشده است و به صورت بلاتکلیف در بند زنان زندان اوین بسر می‌برد. همسر بحرینی وی یک بار موفق به ملاقات او شده است. این زندانی دارای ۳ فرزند است.

۱۴-لیلا تاجیک
سن: ۴۵ سال

محکومیت: پرونده در حال بررسی

اتهام: جاسوسی

وی در تاریخ ۱۴ شهریورماه ۹۶ توسط اطلاعات سپاه بازداشت و پس از هفت ماه که در خانه‌های امن اطلاعات سپاه بوده در اسفندماه ۹۶ به بند زنان زندان اوین منتقل شده است. پرونده لیلا تاجیک به اتهام جاسوسی در دادگاه در حال بررسی است. همسر سابق وی نیز که گفته میشود کارمند بازنشسته اطلاعات سپاه بوده هم‌اکنون در بازداشت بسر می‌برد. وی دارای دو فرزند ۱۶ و ۱۹ ساله است.

۱۵-آتنا (فاطمه) دائمی
متولد ۷ فروردین ۱۳۶۷

محکومیت: ۷ سال حبس تعزیری (با اعمال ماده ۱۳۴ به ۵ سال حبس کاهش پیدا کرد)

اتهام: اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری

در تاریخ ۲۹ مهرماه ۹۳ بازداشت شد و بعد از نگهداری به مدت ۸۶ روز در سلول انفرادی بند ۲-الف مورخ ۲۴ دی ماه به بند نسوان منتقل شد. در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۹۴ توسط قاضی مقیسه در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ۱۴ سال حبس محکوم شد. ۲۶ بهمن ۹۴ تودیع وثیقه ۵۵۰ میلیون تومانی آزاد شد و دادگاه تجدید نظر وی در مردادماه ۹۵ برگزار شد. در این دادگاه حکم وی به ۷ سال تقلیل یافت و در تاریخ هفتم مهرماه همان سال به وی ابلاغ شد. مورخ ششم آذرماه بدون دریافت احضاریه در منزل پدری بازداشت و در اجرای احکام دادسرای اوین با اعمال ماده ۱۳۴ حکم نهایی به ۵ سال حبس کاهش پیدا کرد. بلافاصله پرونده دیگری برای وی و دو خواهر و همسر یکی از خواهرهایش باز شد و پس از اعتصاب غذای ۵۴ روزه آتنا دائمی هر چهار نفر از این اتهام تبرئه شدند. علاوه بر این تاکنون ۲ پرونده دیگر نیز برای وی باز شده که از هردوی آنها تبرئه شده است.

آتنا دائمی در بهمن ماه ۹۶ همراه با ضرب و شتم به زندان قرچک ورامین تبعید و در ۱۹ اردیبهشت ۹۷ مجددا به بند زنان زندان اوین منتقل شد. وی از حق مرخصی محروم بوده و تاکنون درخواست آزادی مشروط نداده است.

۱۶-الهام برمکی
متولد ۲۸ شهریور ۱۳۴۷

محکومیت: ۱۰ سال حبس

اتهام: جاسوسی

هفتم دی ماه سال ۹۰ در خیابان بازداشت و مدت ۳ ماه را در سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ گذراند. سپس با قید کفالت موقتا آزاد و نهایتا تبرئه شد. وی مجددا در تاریخ ۲ مرداد ۹۱ بازداشت و پس از تحمل ۱۴ ماه حبس در سلول انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین در تاریخ ۷ مهرماه ۹۲ به بند زندان این زندان منتقل شد. خانم برمکی در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب توسط قاضی مقیسه به ۱۰ سال حبس و جریمه‌های ۲۵ هزار یورو، ۷۰ هزار دلار و ۴۰ میلیون تومان محکوم شد. وی دارای ۲ فرزند به نام‌های امیرپرویز و آنیتا است که هر دو در خارج از کشور زندگی می‌کنند. این زندانی طی دوران حبس خود یک بار در نوروز ۹۶ به مرخصی اعزام شده و تاکنون با آزادی مشروط وی موافقت نشده است.

۱۷-ستوده فاضلی
متولد ۲۲ شهریور ۱۳۳۲

محکومیت: ۳ سال حبس

اتهام: محاربه از طریق هواداری از سازمان مجاهدین خلق

در اسفندماه سال ۸۹ بازداشت و در اردیبهشت ۹۰ به قید کفالت آزاد شد. خانم فاضل در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب توسط قاضی صلواتی به ۳ سال حبس محکوم و مورخ نهم تیرماه ۹۵ جهت اجرای حکم حبس بازداشت و به بند زنان زندان اوین منتقل شد. وی از بیماری های مختلف ناشی از کهولت سن از جمله فشار چشم و ضعف عضلانی رنج می‌برد. ستوده فاضلی در تیرماه سال ۹۵ به مرخصی اعزام و در اردیبهشت ماه سال جاری مجددا به زندان بازگردانده شد. با وجود کهولت سن این زندانی کماکان با آزادی مشروط وی مخالفت می‌شود.

لازم به ذکر است از ابتدای سال ۹۷ تاکنون تعداد ۱۵ زندانی وارد این بند شده‌اند و تعدادی از آنها از جمله “زهرا زارع”، “نگار زارعی”، “ماندانا آذرماه”، “اکرم غلامی”، “عالیه اقدام دوست”، “اکرم میرصانع”، “رها فسایی”، “پریسا رحمتی”، “بتول عزتی”، “عارفه عزیز” و… نیز آزاد شده‌اند.

آمار جهانی قرار می گیرد به واقع نشان می دهد، ایرانی ها بیش از سایر ملت های دنیا زباله تولید می کنند و این یعنی فاجعه.

مار سازمان دهیاری ها و شهرداری های کشور نشان می دهد ایرانی ها سالانه حدود ۲۰ میلیون تن زباله تولید می کنند. براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی متوسط تولید زباله در جهان روزانه ۳۰۰ گرم است و براساس آمارهای ارائه شده از سوی وزارت کشور، ایرانی ها روزانه ۷۰۰ گرم زباله تولید می کنند.
این آمار وقتی در کنار آمار جهانی قرار می گیرد به واقع نشان می دهد، ایرانی ها بیش از سایر ملت های دنیا زباله تولید می کنند و این یعنی فاجعه.

امجد حسین پناهی-ده سال گذشت ولی برای خانواده ما کماکان چیزی عوض نشده، ده سال پیش در چنین روزی انور برادر بزرگمان حکم اعدام داشت، رامین و افشین در بازداشت اداره اطلاعات قروه


نوشتاری از امجد حسین‌پناهی در سال‌روز مرگ مشکوک برادرش اشرف


امجد حسین پناهی-ده سال گذشت ولی برای خانواده ما کماکان چیزی عوض نشده، ده سال پیش در چنین روزی انور برادر بزرگمان حکم اعدام داشت، رامین و افشین در بازداشت اداره اطلاعات قروه بودند و اشرف هم به طرز مشکوکی ترور شد.

بعد از ده سال؛ افشین با حکم هشت سال و نیم در زندان و «رامین فرزند کوچک خانواده هم اعدام شده است»
بله، ده سال از کشته شدن اشرف، برادرمان گذشت، پرونده به‌دستور وزارت اطلاعات به بایگانی سپرده شد، ولی کماکان از نظر خانواده ما این پرونده باز است.
پروژه “مرگ خاموش” مخالفان یا منتقدان، چیز تازه و عجیبی نیست. این پروژه خیلی از خانوادەها را داغدار کرد و متاسفانه خانواده ما هم خارج از این پروژه نبودند.
ده سال پیش در چنین روزی برادرمان ” اشرف حسین‌پناهی” توسط نیروهای وابسته به «وزارت اطلاعات» به طرز مشکوکی ترور شد.
در آن زمان پسر بزرگ خانواده ما ” انور حسین پناهی” در دادگاهی چهار دقیقەی به اتهام «محاربه و اقدام علیه امنیت ملی» به اعدام محکوم شده بود.
اشرف که خود از فعالین سیاسی و مدنی و حقوق بشری بود، وی که در حمایت از زندانیان کار می‌کرد و عضو کمیته دفاع از اعتصاب کنندگان زندانیان سنندج بود، از طرفی دیگر پیگیر پرونده انور و دیگر زندانیان می‌شد، در این میان چند بار تلفنی و دو بار هم حضوری از طرف “وزارت اطلاعات” تهدید می‌شود که نباید فعال باشد.
ماموران وزارت اطلاعات برای دو بار به خانەمان می آیند و به پدرم می‌گویند به اشرف بگویید دست از مصاحبه و کارهایش بردارد وگرنه او را می‌گیریم.

در غروب ۱۳۸۷/۷/۶ شمسی هنگامی که ” اشرف” با امضاء بالغ بر ۵هزار نفری از معتمدین منطقه و اسنادی مبنی بر بی‌گناهی “انور” راهی تهران میشود و می خواست پیش وکلای “انور” برود. توسط یکی از ماشین‌های مخفی وزارت اطلاعات زیر گرفته می‌شود و بعد از آن در اثر ضربه مغزی کشته می‌شود.
ساعت ٩ صبح روز جمعه روز ۱۳۸۷/۷/٧ خانوادەام توسط یکی از پرسنل بیمارستان سنندج مطلع می‌شوند که او تصادف کرده و در بیمارستان بستری است.
پزشک قانونی بیمارستان تشخیص می‌دهد کە برادرم اشرف دچار ضربه مغزی شده است و متاسفانە این چنین شد که جانش را از دست داد.
بعد از این ماجرا یک هیات فرمالیته از طرف اداره آگاهی می‌آید و یک تحقیقی می‌کند اما هیچ نتیجەای نداشت و معلوم نکردند که مسئول کشته شدن وی کیست و یا اصلا چطوری به قتل رسیده است.
هر چند در پی این ترور ، اعتراضی وسیع از طرف فعالین حقوق بشری و مدنی در کردستان ایران ایجاد شد. اما هیچگاه به این پرونده رسیدگی نشد.
«امجد حسین‌پناهی»
امجد حسین‌پناهی، فعال حقوق بشر ساکن آلمان در ماه‌های اخیر تلاش‌ و پیگیری‌ مجدانه‌ای جهت توقف حکم اعدام سه زندانی سیاسی به نام‌های رامین حسین‌پناهی، زانیار و لقمان مرادی، صورت داد، اما نهایتا حکم اعدام این سه زندانی سیاسی سحرگاه شنبه ۱۷ شهریور۹۷ در یکی از پایگاه‌های سپاه پاسداران در تهران اجرا شد.
کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی در ایران، مراسمی با شعار «نه به اعدام، آری به زندگی» و یادمانی را «به یاد جان‌باختگان راه آزادی زانیار مرادی، لقمان مرادی و رامین حسین‌پناهی» و با بزرگداشت یاد و خدمات «اقبال مرادی» عضو ترور شده کمپین، شنبه ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۸ ( ۲۴ شهریورماه ۹۷)، در سالن عمومی کتابخانه هگارد در شهر پلینو، ایالت تگزاس آمریکا برگزار کرد که ویدئوهای مربوط به آن‌را می‌توانید از اینجا دنبال کنید.

نرگس محمدی به زندان بازگشت یکشنبه ۸ مهر ۱۳۹۷ تهران ۱۱:۴۰ نرگس محمدی، کنشگر مدنی محبوس در زندان اوین که پس از حدود سه و نیم سال


نرگس محمدی به زندان بازگشت

نرگس محمدی، کنشگر مدنی محبوس در زندان اوین که پس از حدود سه و نیم سال به مرخصی اعزام شده بود، روز جاری به زندان اوین بازگشت.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، با تمدید مرخصی نرگس محمدی، سخنگو و نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر محبوس در زندان اوین که پس از تحمل سه سال و نیم حبس، چهارم مهرماه به مرخصی اعزام شده بود، موافقت نشد و روز جاری یکشنبه ۸ مهر برای سپری کردن ادامه دوران محکومیت خود به زندان بازگشت.
روز جاری تقی رحمانی همسر نرگس محمدی در توییتر نوشت که نرگس محمدی باید به زندان باز گردد و با تمدید مرخصی او موافقت نشد.
پیشتر تقی رحمانی، در صفحه توییتر خود خواستار مرخصی طولانی تری برای نرگس محمدی شده بود و گفته بود که  با توجه به بیماری اش، نیاز به مرخصی استعلاجی طولانی دارد تا مداوای وی بهتر صورت گیرد.
گفتنی است در طول چهار روز مرخصی استعلاجی نرگس محمدی، شماری زیادی از فعالان مدنی با وی دیدار کردند و از زندانیان سیاسی در بند یاد کردند.
در همین خصوص ویدئو هایی که در صفحات مجازی منتشر شده که نشان می‌دهد خانم محمدی در یک نشست دوستانه با فعالان مدنی در ایران، نسبت به وضعیت جسمی آرش صادقی و آتنا دائمی، دو زندانی عقیدتی و سیاسی محبوس در بند ابزار نگرانی کرده بود.
وی در سخنانش از رفتارهای غیر انسانی مامورین امنیتی انتقاد کرده و هم چنین وضعیت فعالان محیط زیستی در زندان را نگران کننده توصیف کرده بود.
نرگس محمدی، برنده جایزه ساخاروف، در اردیبهشت ۱۳۹۵، توسط دادگاه انقلاب تهران به ۱۶ سال زندان محکوم شد که ۱۰ سال از آن به دلیل فعالیت او در کمپین گام به گام تا لغو مجازات اعدام (لگام) بوده است. دادگاه همکاری او با این کمپین مسالمت آمیز را مصداق اتهام «تشکیل جمعیت با هدف برهم زدن امنیت کشور» اعلام کرد. نرگس محمدی اظهار داشته که در جلسه محاکمه، قاضی برخوردی خصومت‌آمیز و مغرضانه‌ نسبت به وی داشته و به طرزی بی‌پرده و آشکارا از اتهامات وارده به او از سوی مقامات وزارت اطلاعات دفاع ‌کرده است. او همچنین اظهار داشته که قاضی او را به واسطه فعالیت‌هایش علیه مجازات اعدام، به تلاش برای تغییر احکام الهی متهم کرده است.
همچنین ۶ سال دیگر از محکومیت نرگس محمدی به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» و «تبلیغ علیه نظام» بوده است که اساس آنها نیز فعالیت‌های مسالمت آمیز حقوق بشری وی است، از جمله مصاحبه با رسانه‌ها درباره موارد نقض حقوق بشر، شرکت در تجمعات مسالمت‌آمیز مقابل زندان جهت حمایت از خانواده‌های زندانیان محکوم به اعدام، ارتباط با دیگر فعالان حقوق بشر من‌جمله شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، مشارکت در اعتراضات مسالمت‌آمیز علیه اسیدپاشی و ملاقات با کاترین اشتون در سال ۱۳۹۲. شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران حکم ۱۶ سال زندان نرگس محمدی را در مهرماه ۱۳۹۵ تأیید کرد , درخواست اعاده دادرسی وی در اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۶ توسط دیوان عالی کشور رد شد.