۱۳۹۶ فروردین ۱۰, پنجشنبه

سفیر آمریکا در سازمان ملل: باید صدای کسانی مانند ندا آقاسلطان باشیم‎‎

نیکی هیلی، نماینده ایالات متحده در سازمان ملل متحد، در نشستی در «شورای روابط خارجی»، در مورد لزوم تمرکز شورای امنیت سازمان ملل بر «حقوق بشر» سخن گفته است. او در این سخنرانی به اعتراضات پس از انتخابات ۸۸ در ایران نیز اشاره کرده و تاکید کرده آمریکا باید صدای کسانی مانند ندا آقاسلطان باشد.

به گزارش رادیو فردا، نیکی هیلی، نـهم فروردین ماه در جریان سخنرانی خود در شورای روابط خارجی آمریکا در نیویورک، از فعالیت‌ها و اقدامات پیش‌روی خود به عنوان نماینده ایالات متحده در سازمان ملل و نیز ریاست دوره‌ای شورای امنیت سخن گفته است.

خانم هیلی در بخشی از سخنرانی یک‌ساعته خود به لزوم اقدامات و فعالیت‌های خود در ارتباط با پیشبرد «ارزش‌های» مورد نظر آمریکا پرداخته‌است.

او به اعتراضات موسوم به «بهار عربی» و نیز اعتراضات مشهور به «جنبش سبز» در ایران اشاره کرده و به دو چهره شناخته‌شده این اعتراضات نیز اشاره کرده‌است؛ محمد بوعزیزی، معترضی که در تونس اقدام به خودسوزی کرد و ندا آقاسلطان، شهروندی که در جریان اعتراضات پس از انتخابات ۸۸ در تهران هدف گلوله قرار گرفت. خانم هیلی می‌گوید «مرگ ندا به انقلاب سبز قدرت بخشید، ولی بلندپایگان جامعه بین‌المللی اولویت‌های دیگری در مورد ایران داشتند… در نهایت مرگ ندا [آقاسلطان] و رویاهای مردم ایران نادیده گرفته شد و برآورده نشد».

خانم هیلی افزوده است «سازمان ملل، مانند هر نهاد دیگری، باید با این موج فزاینده نارضایتی هم‌صدا باشد. من به سازمان ملل آمده‌ام تا به مردم آمریکا نشان دهم سرمایه‌گذاری ما در این نهاد چه اهمیتی دارد. و وقتی من از ارزش‌ها سخن می‌گویم، منظورم در درجه اول بودجه نیست، منظورم این است که سازمان ملل به ابزاری مناسب برای تبلیغ ارزش‌های ما تبدیل شود».

به گفته نماینده ارشد آمریکا در سازمان ملل «ایالات متحده وجدان اخلاقی جهان» است: «اگر ما نتوانیم صدای کسانی مانند محمد [بوعزیزی] و ندا [آقاسلطان] باشیم، در آن‌صورت اصلا کاری نداریم که اینجا انجام بدهیم».
روحانی
گمرک اعلام کرد:‌ دولت یازدهم تا پایان سال 1395 معادل 111 هزار میلیارد تومان انواع کالای چینی وارد کرده است.
 به گزارش مشرق، بر اساس آماری که گمرک روز چهارشنبه 9 فروردین‌ماه 1396 منتشر کرد، دولت حسن روحانی در سه سال و نیم عمر خود بالغ بر 40 میلیارد دلار جنس چینی معادل 111 هزار میلیارد تومان وارد کشور کرده است.

این در حالی است که دولت‌های نهم و دهم در طی 8 سال مجموعا 40 میلیارد دلار جنس چینی وارد کرده بود.
 

آمار گمرک که اتفاقا توسط دولت یازدهم منتشر شده، بیانگر آن است که در طول عمر دولت حسن روحانی تقریبا هر ماه نزدیک به یک میلیارد دلار جنس چینی وارد کشور شده است.
 
این در حالی است که در دولت نهم ماهانه 300 میلیون دلار و در دولت دهم ماهانه 550 میلیون دلار جنس چینی وارد کشور شده بود.
در مجموع هشت سال دولت‌های نهم و دهم، ماهانه 421 میلیون دلار جنس چینی وارد کشور شده بود که این رقم در دولت حسن روحانی با رشد 125 درصدی مواجه شده است، یعنی بیش از دو برابر شده است.
بر اساس آمار گمرک، در سال 1395 ایران از چین اجناسی به شرح زیر وارد کرده است:
قلوه  سنگ
سنگ پا
خاک  رس  نسوز
شن وماسه طبیعی
خوراک آماده ابزیان
سبوس، فضولات  و سایر آخال  گندم
تفاله  نشاسته سازی  و تفاله های  همانند
موم زنبور عسل
تخم  سبزیجات  برا ی  کشت
دانه  آفتابگردا ن
  بادام زمینی  
زنجبیل  
دارچین  
لوبیا چیتی
ذرت شیرین  
فیله منجمد  
ظروف چدنی  
خودرو سواری
کامیون
مدا دهای خودکار یا نوکی
مغزی مدا د سیاه یارنگی.
مدا دشمعی
مربا
ژله
مرکبات
حشره کش
ظرف آشپزخانه
قرقره
لباس
کیسه ادرار
نخ
لاستیک چرخ خودرو
دستکش
مداد پاک کن
کیف
لباس
و....

سب ( دشنام ) به پیغمبر ، کشتن دشنام دهنده و موضع اسلام در نگاه اسماعیل و...

برگزاری مراسم آخرین جمعه سال 1395 در خاوران، محمود خلیلی

خاوران، اسفند 1395
خاوران، اسفند 1395
خاوران این گل زار خفته در شوره زار، خاوران این لاله زار نشسته بر کویر تفته ایران، خاوران این بغض فروخفته، این فریاد در گلو نشسته خنجری است که سینه جنایتکاران را می درد. و خاوران می گذرد در شب چون آیینه رود تا سیمای ستم گران را رسوا سازد. با این که کلیت نظام و مجیز گویان متوهم و غیر متوهم یکپارچه تلاش دارند گرد خاموشی و فراموشی را در دشت خاوران پراکنده سازند، ولی خاوران زنده است و پایدار،علیه بخشش و فراموشی. در آخرین جمعه سال 1395 خاوران این دشت عاشقان با حضور خانواده ها به استقبال بهار شتافت.ـ
خاوران، اسفند 1395
خاوران، اسفند 1395
از ساعت 9 صبح که خانواده ها به سمت خاوران راهی شدند تلفن های موبایل از بازار گل ها به بعد دیگر آنتن نمی دهد. طبق روال همیشگی نیروهای ویژه سرکوب با لباس شخصی ها در منطقه حضور وسیعی دارند اما در خود گلزار خاوران نسبت به سنوات گذشته تعداد کمتری نیرو مستقر است ولی لباس شخصی ها در همه جا جولان می دهند. از همان ابتدا مانع ورود خانواده ها به خاوران می شوند و با خانواده هایی که گل به همراه داشتند به تندی برخورد می کردند اما به خاطر تعداد محدود نیروهای سرکوب توان کنترل تمامی مسیرها را ندارند. خانواده ها از طریق گورستان بهایی ها به سهولت وارد خاوران می شدند (البته به خاطر وجود درخت ها و درختچه ها برای افراد مسن مقداری دشواری ایجاد می شد) نیروهای سرکوب جهت بیرون راندن آنان تلاش خود را می کردند و گل هایی را که بر روی بوته ها گذاشته شده بود را برداشته و به کناری پرتاب می کردند. جالب ترین نکته بی تفاوتی سربازان وظیفه نسبت به اوامر لباس شخصی ها بود به طوری که بعضی از آن‌ها در حالی که دستان‌شان در جیب‌شان بود در حال قدم زدن بودند که باعث عصبانیت لباس شخصی ها می شد و آن‌ها (لباس شخصی ها) با داد و بیداد از سربازان می خواستند کاری انجام دهند. آن‌ها به شدت مراقب بودند که کسی عکس یا فیلم نگیرد.
خانواده هایی که ازگورستان بهایی ها خود رابه منتهی علیه اتصال این گورستان با گلزار خاوران رسانده بودند در زیر درخت های گورستان بهایی ها پارچه‌های سرخی را بر زمین پهن کرده با عکس عزیزان جانفشان‌شان و گل هایی را که به همراه داشتند و یا از بهایی‌ها (تعدادی از بهایی‌ها هم برای جمعه آخر سال در گورستان بهایی‌ها حاضربودند) قرض گرفته بودند در روی پارچه سرخ و عکس عزیزشان قرار می دادند و کسانی هم که گل نداشتند؛ شکلات بر روی پارچه ریخته بودند. این قسمت برای نیروهای سرکوب کمتر قابل کنترل بود، از این رو خانواده ها در این منطقه راحت تر می‌توانستند فیلم و عکس بگیرند.
کنترل مسیر برگشت نسبت به سال‌های قبل کمتر بود.
لازم به ذکر است که تعدادی از خانواده ها یک هفته زودتر (هفته قبل) به خاوران رفته بودند و با شن‌های رنگی و میوه درخت کاج و گل؛ گوری فرضی درست کرده بودند که عکس‌هایی از آن برای شما عزیزان منتشر می کنیم.
جمعه 27 اسفند 1395
خاوران، اسفند 1395
خاوران، اسفند 1395

Free Market Healthcare? Favorite Country? Ron Paul Answers Viewer Questions

Non à l’offensive interventionniste contre le Venezuela



Dans le cadre d’une nouvelle avancée brutale des Etats-Unis contre le Venezuela, Lilian Tintori, la femme de Leopoldo Lopez, l’opposant putschiste emprisonné lié depuis longtemps au renseignement états-unien, a fini par appeler à une intervention contre son pays en demandant au président Donald Trump « des actions, pas des mots » concernant le Venezuela.

Dans une manifestation à Washington, elle a affirmé que les Etats-Unis reconnaissaient que le Gouvernement vénézuélien était «délinquant et trafiquant de drogues. C’est important parce qu’aujourd’hui, les gens savent que c’est une dictature. »
Dans le cadre de l’interventionnisme constant des Etats-Unis envers le Venezuela, où ils financent, conseillent et dirigent un coup d’Etat permanent – qui a causé des dizaines de victimes et de graves dommages économiques et sociaux – la demande de Tintori doit être considérée comme un acte pur et simple de trahison de la patrie.
Que demande Tintori à la place des mots (et des actions illégales et d’ingérence, de la guerre économique et de l’activité de contre-révolution contre son pays) ? Ce qu’elle demande, c’est une intervention militaire des Etats-Unis, le vieux rêve de l’opposition vénézuélienne qui, malgré les millions de dollars qu’elle reçoit de Washington, n’a pas pu remplir la mission de renverser Maduro et de détruire la Révolution Bolivarienne…Que serait-il arrivé si Leopoldo López avait été états-unien et si un jour il était sorti dans la rue en dirigeant une mobilisation pour renverser Barack Obama ou Donald Trump?
« Nous ne partirons pas de la rue avant d’avoir chassé Maduro, » a dit Leopoldo López devant les caméras de télévision en février 2014, ce qui indiquait clairement qu’il ne parlait pas d’une marche pacifique. A partir de ce 12 février, la violence s’est emparée de la rue, des édifices publics et des universités ont été brûlées, des quartiers pris, il y a eu des morts suite à des tirs précis de francs-tireurs, de multiples attaques des « guarimbas » protégées par des maires de quartiers riches, encourageant des mobilisations violentes dans le pays. Les protestations ont fait 43 morts, plus de 1 000 personnes blessées ou arrêtées. Selon López, c’était une manifestation pacifique « dans le cadre de la Constitution. » Or, les morts et les nombreux dégâts économiques prouvent tout le contraire.
Maintenant, ce n’est pas une coïncidence si Tintori, qui parcourt le monde avec l’aide des « bonnes » fondations et des ONG des Etats-Unis, demande à Trump « des actions, pas des mots » après que le bureau de Contrôle des Actifs Etrangers qui dépend du Département du Trésor des Etats-Unis ait accusé le 13 février le vice-président vénézuélien Tareck El Aissami de trafic de drogues et de protection du trafic de drogues en le mentionnant comme complice et collaborateur de trafiquants et d’organisations qu’il s’est consacré à poursuivre et à expulser du Venezuela lorsqu’il était ministre de l’Intérieur du Gouvernement d’Hugo Chávez Frías , de 2008 à 2013.
Une accusation très grave mais fausse qui évoque aussi des liens qu’aurait El Aissami avec rien moins qu’un prétendu « cartel de la drogue » mexicain, le groupe Zeta (en réalité des paramilitaires) et le lient aussi à Daniel Barrera Barrera (alias “El Loco Barrera”), un chef colombien de la drogue et à d’autres individus de la même espèce.
Le groupe paramilitaire Zeta au Mexique a été précisément instruit par les Kaibiles1 guatémaltèques, les pires assassins du pays. Le général Otto Pérez Molina, élu président du Guatemala en 2012 qui a derrière lui une longue histoire de répression, a dit publiquement lors d’une interview par la journaliste mexicaine Carmen Aristegui, sur CNN, peu de temps avant d’assumer la présidence, que les Zeta étaient « des forces spéciales mexicaines » instruites par les Kaibiles en territoire guatémaltèque quand il était le chef militaire de ce groupe.
Les Kaibiles sont considérés comme des « forces d’élite » de l’armée guatémaltèque, et sont entraînées par les bérets verts des Etats-Unis. L’histoire de leurs crimes contre le peuple guatémaltèque est l’une des plus sinistres d’Amérique Latine.
Le Département du Trésor des Etats-Unis connaît très bien ces histoires et a mis en place une accusation montée avec de faux éléments qu’on peut assimiler à celle de l’accusation de l’Irak d’avoir des armes de destruction massive utilisée par le Gouvernement des Etats-Unis pour terroriser sa propre population. C’est sous ce prétexte notoirement faux qu’il a envahi, détruit et occupé ce pays depuis 2003, commettant un véritable génocide.
Conjointement à cette fausse accusation qui peut être démontée en quelques minutes mais qui est utilisée pour fournir des arguments à une éventuelle intervention militaire au Venezuela déjà planifiée depuis quelques temps par le Commando Sud, apparaît l’ineffable chaîne de télévision CNN, participante nécessaire à toute guerre psychologique avec le tir du premier missile qui est toujours médiatique.
Pour compléter le schéma d’attaque par des sources diverses, CNN présente un rapport intitulé « Des passeports dans l’ombre » pour accuser le Venezuela de conspirer et d’avoir des liens avec le « terrorisme international », l’argument parfait pour n’importe quelle sorte d’intervention des Etats-Unis et de leurs associés.
Maintenant, il en résulte que le Venezuela soutiendrait l’Etat Islamique (ISIS), dans un incroyable roman noir créé par les services de renseignement des Etats-Unis, de la Grande Bretagne et d’Israël, en recourant à de soi-disant témoins ou porte-paroles qualifiés « d’autorisés » dont l’un n’est rien de moins que Roger Noriega, l’ex ambassadeur des Etats-Unis à l’OEA et l’un des soutiens les plus actifs du coup d’Etat d’avril 2002 contre l’ex président Hugo Chávez Frías et la Révolution Bolivarienne.
Ce même Roger Noriega avertissait le 10 novembre 2011 que « l’équipe de médecins chargée du traitement du cancer d’Hugo Chávez ne pense pas qu’il puisse survivre plus de 6 mois, » une spéculation qu’il présente comme certaine et il propose, dans un article publié dans Inter American Security Watch, de se préparer à intervenir au Venezuela.
Noriega, ex sous-secrétaire d’Etat aux Affaires Occidentales et allié de la mafia terroriste cubano-américaine de Miami, tout comme les criminels Luis Posada Carriles et d’autres, est un conspirateur permanent contre les Gouvernements authentiquement populaires d’Amérique Latine. Il a rejoint l’actuel président Donald Trump soutenu par le sénateur cubano-américain de Floride, Marco Rubio, un autre éternel conspirateur contre Cuba, soutien des putschistes latino-américains et ami des mercenaires de l’ISIS avec qui il a fêté à Miami les crimes des invasions coloniales des derniers temps.
En 2003, Marco Rubio a soutenu Noriega quand celui-ci accusait déjà le défunt président Chávez – rien moins que dans le Washington Post – de diriger « un réseau de terreur » dans notre région.
Quand Nicolás Maduro était président du Venezuela par interim en 2013 et candidat du parti au pouvoir, il a dénoncé le fait que les ex ambassadeurs états-uniens Roger Noriega et Otto Reich, avec la « droite salvadorienne », étaient derrière une conspiration pour l’assassiner et saboter le réseau électrique du pays avant les élections du 14 avril de cette année-là, ce qui a été prouvé ainsi que d’autres tentatives de magnicide.
Dans son édition du dimanche 20 mars de cette année-là, le journal le plus influent de la capitale états-unienne a publié un article intitulé « Y a-t-il un réseau de terreur de Chávez aux portes des Etats-Unis ? » dans lequel l’ex fonctionnaire d’origine cubaine appelait le président Barack Obama à surveiller une prétendue conspiration entre le Venezuela et l’Iran. Il estimait qu’Obama devait « fixer son attention sur la région et à l’intérieur de son administration, sur le fait que l’Iran et le Venezuela conspiraient pour imprimer la marque du terrorisme de Téhéran dans l’Hémisphère Occidental. »
Ensuite, il publia de dures critiques concernant des réunions d’envoyés de Washington comme Thomas Shanon pour dialoguer avec le président Maduro et Diosdado Cabello, accusé aussi de trafic de drogues. La rage de Noriega fut illimitée quand l’Organisation pour l’Agriculture et l’Alimentation des Nations Unies (FAO) reconnut que le Gouvernement du Venezuela avait atteint l’objectif du millénaire de l’ONU de réduire de moitié la malnutrition et il lança cette accusation : « Il semble que cette organisation est aussi corrompue que le Conseil des Droits de l’Homme des Nations Unies qui sert de plateforme à ceux qui violent le plus ces droits dans le monde. » C’est ce qu’écrivait Roger Noriega.
Maintenant, il semble vouloir se transformer en conseiller « indispensable » de Trump en politique étrangère. Le 6 février dernier, il a commencé sa campagne de harcèlement contre le Gouvernement du Salvador. Ses accusations sont effrayantes. « Les politiques de persécution, la criminalité à l’intérieur du Gouvernement et l’attitude anti-Etats-Unis du président Salvador Sánchez Cerén ne peuvent ni ne doivent être soutenues par nos institutions ni par les impôts des Etats-uniens, » affirme Noriega dans “El Nuevo Herald” de Miami, lançant toutes sortes d’accusations contre ce Gouvernement qu’il accuse aussi à cause de son amitié pour le Venezuela.
Noriega et la véritable équipe terroriste de Washington sont aussi derrière le rapport transmis par CNN considérant le Venezuela comme complice de la vente de passeports à des personnes liées au terrorisme et au trafic de drogues. L’une des sources citées est Misael Lopez, un ex fonctionnaire de l’ambassade du Venezuela à Bagdad, qui, selon CNN, a été intégré dans le service vénézuélien à l’étranger en mai 2013 et a été conseiller à l’ambassade d’Irak jusqu’en septembre 2015.
Cette nouvelle accusation de toute évidence insoutenable mentionne Tareck El Aissami. La réaction vénézuélienne a été immédiate : la chancelière Delcy Rodríguez a accusé CNN, considérant que ce rapport est une typique « propagande de guerre » contre son pays qui tente de relier le Gouvernement à un supposé trafic de passeports au service du terrorisme international.
Cela se produit au moment où le Venezuela est menacé en permanence d’une guerre contre-révolutionnaire qui ne lui laisse aucun répit et va vers des actions de plus en plus violentes. Dans de telles conditions, aucun pays ne permettrait qu’un média qui est le porte-parole de ses attaquants lance une accusation appelant à la guerre et s’ajoute à toute une mobilisation mondiale contre lui. Ce qui se voit dans la forte intervention de la droite internationale dont la meilleure expression est le Gouvernement de droite d’Espagne et ses médias d’anti-communication de masse.
Le Venezuela a toutes les raisons de se défendre, de défendre son peuple, son territoire, c’est un droit de base. La Commission Nationale des Télécommunications (CONATEL) a fait savoir dans un communiqué qu’elle a décidé hier d’entamer une procédure administrative pour sanctionner l’acte de guerre de CNN en prenant les mesures préventives qui s’imposent.
« Une telle procédure répond au contenu que diffuse systématiquement et de façon répétée la chaîne d’information en question dans ses émissions quotidiennes, publiant des contenus qui constituent des agressions directes portant atteinte à la paix et à la stabilité démocratique du peuple vénézuélien » et provoquant un climat d’intolérance quand, sans argument probant, elle diffame et déforme la vérité, et, de ce fait, incite à des agressions extérieures contre la souveraineté du Venezuela.
Face à cette situation, les peuples d’Amérique Latine et le monde entier doivent empêcher tout mouvement qui représente une volonté d’aller plus loin dans la guerre contre-révolutionnaire qu’on nous livre. Ils doivent également rappeler que le président Trump a proposé des troupes états-uniennes au Gouvernement mexicain, bien que le Pentagone soit celui qui dirige la fausse guerre contre le trafic de drogues qui a fait des milliers de morts et de disparus en pays aztèque. Demander à Trump d’intervenir au Venezuela serait ouvrir la porte aux interventions directes en Amérique Latine des Etats-Unis qui n’arrivent pas à atteindre leur objectif de recoloniser et de contrôler toute la région. Il faut arrêter cette offensive si nous voulons survivre libres et enfin souverains dans le monde incertain dans lequel nous représentons encore un espoir pour notre région.

Note de la traductrice:
1Les Kaibiles sont une unité d’élite anti-insurrection des forces armées du Guatemala, spécialisées dans le combat dans la jungle. Créées en 1974-1975 par le régime militaire, elles ont atteint une notoriété mondiale de par leur rôle lors du conflit armé guatémaltèque, et en particulier l’implication de certains d’entre eux dans le massacre de Dos Erres de 1982. (https://fr.wikipedia.org/wiki/Kaibiles)
Traduction de l’espagnol par Françoise Lopez pour Bolivar Infos

- See more at: http://www.investigaction.net/non-a-loffensive-interventionniste-contre-le-venezuela/#sthash.htEEk8lb.dpuf
‏«گلاب زدن» گردانندگان رژیم به یاد و نام خمینی 
 ایرج شكری

به خاطر تاثیر منفی و مخرّب تحریم های چند ساله اقتصادی آمریکا و کشورهای اروپایی روی اقتصاد رژیم و پیامدها و آثار آن در گردش امور به طور کلی که محدویت های شدید برای فروش نفت و دریافت پول آن و وارداتی که باید با «دور زدن» تحریمها و از طریق واسطه ها  انجام می شد و بنا به گفته روحانی رئیس جمهور رژیم واردات 100 میلیارد دلاری 125 میلیارد دلار تمام می شد و آثار دیگر آن جمله افزایش تعداد بیکاران رژیم ناچار شد شرایط غرب در محدویت فعالیتهای اتمی اش را بپذیرد و با تایید ولی فقیه با «نرمش قهرمانانه» سرش را پایین بیاورد تا قلاده «برجام » برگردنش انداخته شود. بعد از آن اما دعوا و جنجال بر سر فواید یا بیفایده بود آن که به طور عمده به جنبه اقتصادی مساله مربوط است، و بحث بر سر مسائل اقتصادی و سامان دادن اقتصاد کشور، بحث محوری و اصلی بین  دوجناح رقیب رژیم شده است.
البته بحث و کشمکش بر سر مسائل اقتصادی، با این که خمینی گفته بود « الاغ همه هم چیزش اقتصاد است» همیشه بین دو جناح اصلی رژیم که در طی زمان، در تابلوهای خود تغییراتی داده اند، وجود داشته است که در این یادداشت وارد آن نمی شوم فقط اشاره می کنم که اختلافات دائمی مجلس دارای اکثریت «خط امامی» با شورای نگبهان - که همراه اقلیت مجلس، پیرو«فقه سنتی» بودند- برسر تصویب قوانین مربوط به بازرگانی و مساله مالکیت زمینهای کشاورزی و...، واین که راه حل «فقهی» خمینی برای خروج از بن بستی که در تصویب قوانین با خلاف شرع شناخته شدن و «وتو» شورای نگهبان پیش آمده بود، یعنی توسل به «احکام ثانویه» راه به جایی نبرد و در ادامه این بن بست خمینی «مجمع تشخیص مصلحت نظام » را تشکیل داد و جنگ دعواهای بعد از آن و در مسائل اجرایی مربوط به اقتصاد از جمله مساله «تعدیل اقتصادی» در زمان ریاست جمهوری رفسنجانی، تا به امروز که دیگر اقتصاد مساله اصلی و محوری جنگ و جدلهای جناحهای رژیم است و خود خامنه ای در این وسط «رهبر ارکستر» جناحی است که سود های کلان در تجارت و در چپاول دارایی مردم و «رانتخواری» داشته است که دوران احمدی نژاد که او حامی وی بود، آینه تمام نمای آن است، حالا شعار اقتصاد مقاومتی و سال اقتصادی مقاومتی و... می دهد و به دولت توسری می زند، گواه براهمیت و اساسی بودن مساله اقتصاد در رژیمی است که دائما «شهادت» را به عنوان برترین ارزش تبلیغ می کرده و عزاداری های متوالی در طول سال، مهمترین کار فرهنگی اش بوده است. در زندگی مردم هر کشور و اهمیت آن برای موجودیت و امنیت رژیم مستقر در قدرت است. امّا اگر به دوران آغاز «ظهور» نایب امام زمان سیّد روح الله المسو الخمینی، در ایران برگردیم، و رهنمودهای آن زمان او را (که با استفاده رذیلانه از جهل و تعصب بخشی از مردم و همراهی گروهی فرصت طلب فرومایه و یاری رسانی و «خدمت» گروهی ضد کمونیست «حرفه ای» در سازمان دادن دستگاه اطلاعاتی و سرکوب او کارساز بودند، با کشتار ترقیخواهان و آزادیخواهان و پایمال کردن حقوق مردم توانست «ولایت» خود را بر مردم اعمال و ایران را برای تداوم انحصار قدرت در دست خود و دسته اشراری که مرید و مقلدش بودند، در ورطه جنگ خونینی برای صدور ولایتش که اسمش را صدور انقلاب گذاشته بود فرو ببرد)، با بحثهای امروز جانشین اش خامنه ای و سایر میرارثخوارانش  و فضایی که در جامعه حاکم است مقایسه بکنیم، می بینم که مطلقا اثری از آن رهنمود های پوچ در آن نیست.
از آنجا که هرگز امکان بحث و انتقاد از عملکرد خمینی و جنایاتش و حتی عملکرد خامنه ای به طور آزاد در رسانه های داخل وجود ندارد و رژیم دستگاه عظیم رادیو تلویزیون را که آن را هم به ابتذال کشیده و نیمی از بودجه اش را از طریق تبلیغات برای «تجّار» محترم تامین می کند که «اسپانسر» برنامه هایش هستند، در خدمت تحریف حقایق مربوط به گذشته از طریق برنامه های مختلف گرفته است، ماها که قبل و بعد از انقلاب را تجربه کرده ایم و اطلاعاتی از آن دوران داریم، پیوسته و در هر فرصتی باید در حد توان در یاد آوری حقایق بکوشیم. به همین جهت من با توجه به شرایط کنونی، یاد آوری بخشی از گفته های خمینی در آن روزها در مورد اقتصاد را مناسب دیدم و به نظر من کنارهم گذاشتن آن گفته  با جنگ و جدلهای کنونی باندهای رژیم زمینه ای می سازد که هر تاکیدی که باندهای رژیم (که همچنان از خمینی تجلیل و جنایاتش را به عنوان نبوغ انقلابی و عملکرد «پیامبرگونه» تحسین می کنند)، بر مساله اقتصاد می کنند، سندی می شود بر این که امامشان که می گفت «الاغ هم همه چیزش اقتصاد است» خودش الاغ بوده و هفت پشتش و همچنین هر تاکیدی که جانشین او خامنه ای و سایر گوساله های ولایتمدار میراثخوار و مریدانش بر مسائل اقتصادی بکنند، تبدیل به تصویری از«گلاب» زدن و «تغوّط» به نام و یاد او می شود که آخوند فرومایه آزادی کش ایرانی ستیزی و مردم فریب و دروغگویی بود که امروز می بینم که دادگاه تاریخ  حکم او را با توجه به عملکرد میراثخوارانش و اوضاعی که رژیم در آن قرار دارد، صادر کرده است. همان آخوند دیو سیرتی که نکاح با کودک شیرخواره و لذت جنسی بردن از او غیر از« دخول» را در مهمترین اثر خود تحریر الوسیله جایز دانسته است. میراثخوران خمینی از آنجا که امروز دیگر نمی توانند همان مهملات امامشان را در مورد اقتصاد غرغره بکنند و اقتصاد مساله غیر قابل صرفنظر کردنی و ماستمالی کردنی در جنگ و دعواهایشان است و این را نمی توانند پنهان کنند، با هر بحثی در اهمیت مسائل اقتصادی و یا کارهایی که به عنوان سند عملکرد مهم خود در این زمینه ارائه می دهند، به اندازه وزن و قد خود(اگر آخوند باشند قد به اضافه ارتفاع عمامه شان) به یاد و نام بنیانگذار جمهوری اسلامی که امام مقدس شان است،«گلاب می زنند» و این افتضاح عظیم و مضحکه شگفتی است که توسط مریدان وفادار آن «رهبر مقدس» بر پا شده است و پنهان کردنی هم نیست و باعث خنده بسیار ناظران این صحنه است.
خمینی در سخنانی که در دیدار با کارکنان رادیو برزبان آورد و در اطلاعات 18 شهریور 58 درج شده است از جمله گفت:«من به هیچوجه نمی توانم تصور کنم و هیچ عاقلی نمی تواند تصور کند که بگویند ما خون هایم را دادیم تا مثلا خربزه ارزان شود. ما جوانهایم را دادیم که خانه ارزان گردد. شما می دانید که هیچ عاقلی جوانش را نیم دهد که خانه ارزان گیرش بیاید. مردم همه چیزشان را برای جوانهایشان می خواهند، این منطق، منطق باطلی است که بگویند ما خون دادیم که مثلا کشاورزیم چگونه باشد. آدم خودش را به کشتن نمیدهد که کشاورزی چطور شود. این حرف مغرضین است.[...] همه دیدند که تمام قشرها از مردها گرفته تا خانم ها و جوان ها ریختند توی خیابان ها و در پشت بامها، در کوچه و برزن و همه جا فریادشان این بود که ما اسلام را می خواهیم. [...] انسان اقتصاد را برای خودش می خواهد و معقول نیست که خودش را بکشتن بدهد که اقتصادش دست شود. [...] آنها که دم از اقتصاد می زنند و وزیربنای همه چیز را اقتصاد می دانند، نمی دانند که انسان چیست. خیال می کنند که انسان هم یک حیوانی است و کارش خورد و خوراک است، منتهی خوراکش با حیوان های دیگر فرق دارد. مثلا این حیوان چلو کباب می خورد و آن حیوان کاه
بنا بر این کسانی که زیر بنای همه چیز را اقتصاد می دانند انسان را حبوان می دانند چون این حیوان است که همه چیزش، فدای اقتصاد می شود و زیربنای همه چیزش اقتصاد است. الاغ هم همه چیز اقتصاد است. این گونه افراد انسان را نشناخته اند که چیست.
ما باید باورمان بیاید که کشور ما همه چیزش را می خواست فدای اسلام بکند. الان هم بصورت جمعی یا تنها می آیند و بمن می گویند:" شما دعا کنید ما شهید بشویم". مگر معقول است که کسی بگوید من شهید بشوم برای این که شکمم سیر بشود. [...]  اینهایی که اقتصاد را زیر بنا می دانند انسان را از انسانیت منحط نموده و به یک حیوان رساندند(اطلاعات 18 شهریور 1358). خمینی پلید در که این حرفها را دیگر بعد از کوبیدن میخ قدرتش با حقه بازی و به راه انداختن آن رفراندم رای به «جمهوری اسلامی»  کوبیده بود می زد، اصلا به روی خودش نمی آورد که اگر خورد و خوراک و مسکن برای مردم مساله نبود، آن وعدها برای مجانی کردن آب و برق و مسکن برای افراد کم در آمد در سخنرانی در مدرسه فیضیه قم در 10 اسفند57 که داد، وعده برای مسائلی بود که برای مردم مساله نبود؟ https://www.youtube.com/watch?v=B_umNLqJ0NE

یا برعکس آن مسائل برای مردم مهم بود و آن وعده ها «دانه پاشیدن» برای جمع کردن نفر برای تشکیل لشکر و «امت همیشه در صحنه» در برابر منتقدان و آزادیخواهان و گروههای سیاسی ترقیخواه بود؟ بوقچی ها و عمله تبلیغاتی رژیم مطالب زیادی در سایتها رژیم و در یوتیوب قرار داده اند که اتهام فریبکاری را از امامشان در این مورد بردارند و با گذاشتن تصویری از روزنامه ای که تیتر خبری از سخنان سخنگوی دولت را در زمینه آب و برق مجانی درج کرده است، ابتکار مطرح کردن آن را به دولت موقت نسبت دهند. گویا تاریخ این اظهارات 8 اسفند 57 بوده است. حال فرض کنیم که اینطور بوده و ابتکار اولیه با دولت بوده است، اما مساله این است که اگر آب و برق و مسکن  برای مردم مساله نبود، دلیلی نداشت که دولت وعده مجانی کردن یا ارزان کردن و حل مشکل مردم در این زمینه را بدهد. یک سال قبل از انقلاب در درگیری مردم ساکن «خارج از محدوده» در شرق و در جنوب تهران با مامورانی که برای تخریب خانه های آنها آمده بودند، و چند سال قبل در اعتصاب کارگران جهان چیت کرج که برای اعتراض به شرایط کار و کمی دستمزد پیاده به سوی تهران و وزارت کار راه افتاده بودند و توسط ژاندارمهای شاه به گلوله بسته شدند و تعدادی از آنها کشته و عده مجروح شدند و در هیچکدام از اینها دعوا بر سر اسلام نبود، دعوا بر سر مشکلات و نابرابری وبی عدالتی های موجود بود و خمینی هم لابد از این رویداده ها در زمان وقوع اش خبر دار شده بود، اما ادعای بی ربط و مهمل خودش را در مورد علت و انگیزه انقلاب مردم علیه رژیم شاه تکرار و آن را به توده های ناآگاه تزریق و تعصب مذهبی را در آنان بر می انگیخت و جهل سیاه را بر جان آنها چیره می کرد. 
 خمینی سه - چهار ماه قبل از سخنرانی «الاغ هم همه چیزش اقتصاد است»، در سخنرانی 3 خرداد که پر از تاکید بر اسلامخواهی مردم و این که مردم برای اسلام خون دادند و نه برای دموکراسی و نه برای این که کشورشان مثل سوییس بشود، اسلام اش را معنی کرده بود:« شما که شهادت را برای خودتان فوز می دانید برای این است که مثل سوییس بشوید؟ شما قرآن را می خواهید، شما برای اسلام قیام کردید. [...]آخوند یعنی اسلام ؛ روحانیین با اسلام در هم مدغم اند. آن  که با روحانیین به طور کلی – نه با یک آخوند نه با من، هرکس به من هرچه بگوید مانعی ندارد- آن که با عنوان روحانیین و آخوند مخالف است آن دشمن شماست. او آزادی را ممکن است برای شما تامین کند، استقلال هم ممکن است برای شما تامین کند، اما استقلالی که در آن امام زمان نیست، آزادی که در آن قرآن نیست، آزادی که در آن پیغمبر اسلام نیست. ملت ما خونش را برای دین داده برای آزادی و خدا داده.  [...] . اسلام که در کتاب نیست. کتابش را هم از بین می برند. آن کسی که روحانیت را می خواهد از بین ببرد کتاب روحانیت را هم می خواهد از بین ببرد؛ کتاب روحانیت را هم می خواهد بریزد دور. اگر روحانیت از بین رفت تمام کتب دینی ما به دریا ریخته می شود؛ آتش زده می شود»(کیهان 5 خرداد 1358). خمینی مزوّرانه می گفت «هرکس به من هرچه بگوید مانعی ندارد»، او خوب می دانست که در انتقاداتی که در آن زمان از سوی گروههای سیاسی و اهل اندیشه و قلم صورت می گرفت اسمی از او نبود و کلا این سیاستها و روشی که او پیش گرفته بود و دسته اشرار مریدانش در حال پیش بردن آن بودند مورد انتقاد بود و او آن را تحمل نمی کرد چنانکه در یکی از سخنرانی هایش در همان ماههای اول بعد از انقلاب، در دیداری در 10 خرداد58 با اعضای کمیته های قزوین گفت:« من از شما تشكر مي كنم كه آمديد از نزديك با هم ملاقات كنيم و درد دلمان را بگوييم. درد زياد است. ما از سرنيزه ها و مسلسها فارغ شديم و اكنون سر قلمها بر ضد ماست. قلمها جاي سرنيزه آمده است. مقاله ها به جاي مسلسل به روي اسلام بسته شده[...]ما گرفتار به اصطلاح روشنفكرها هستيم. ما گرفتار آزاديخواهان هستيم [...] آنها آزادي را نمي دانند چيست و من اميدوارم يك وقت ملت ما و آزاديخواهان ما بيدار شوند و از اين غربي بودن بيرون بيايند». در این سخنرانی ها که جملاتی از آنها که نشان دهنده آن چیزی که باعث خشم و نگرانی او بود نقل شد، به روشنی می توان دریافت که مسائلی که از سوی کسانی که خمینی آنها را دشمن اسلام قرآن و پیامبر می نامید مطرح شده بوده است، تماما مسائل مربوط به برقراری آزادی و دموکراسی و حل مسائل اقتصادی کشور و مسائل کشاورزی کشور و کار برای «سیر کردن شکم» مردم و برای «مسکن»  بوده است و در آن زمان کسی به فکر نابود کردن آخوند و یا آتش زدن و به دریا ریختن قرآن که خمینی مردم را از آنها می ترساند نبوده است.   همه این شواهد سند محکمی است بر نقش ویرانگر و فاجعه آفرین خمینی و یاران و حامیان آخوند و غیر آخوند و مریدان بیشعور و جنایتکارش برای ایران و مردم ایران. با سلطه اینان بر کشور و قدرت پرستی و رویاهای بلاهت باری که برای گسترش دامنه اعمال قدرت در فراسوی مرزهای کشور دارند، این رژیم  پلیدِ منحوسِ مذهبی تا هست، برای مردم فاجعه و مصیبت به بار خواهد آورد.
------------------- 
دو سخنرانی خمینی : سخنرانی 3 خرداد و سخنرانی 18 شهریور 58 (اقتصاد مال خر است)
گفته های دیگری از خمینی علیه اهل قلم در مقاله یی در لینک زیر