۱۳۸۹ آبان ۱۷, دوشنبه
برای آنهایی که خواهان حقیقتاند
ایرج مصداقی
فیلم مستندی در دو اپیزود در ارتباط با تسخیر سفارت آمریکا در سال ۵۸ و به مدت ۵ دقیقه و ۲۹ ثانیه از صبح امروز در ابعادی وسیعی صفحات فیسبوک را در نوردیده است.
در این فیلم تلاش میشود با کنارهم گذاشتن صحنههایی از دو بار تسخیر سفارت آمریکا در دو اپیزود که به فاصله ۹ ماه (۲۵ بهمن ۱۳۵۷ و ۱۳ آبان ۱۳۵۸ ) در تهران اتفاق افتاد، مسئولیت آن به عهده سازمان مجاهدین خلق گذاشته شود.
در این فیلم توضیحی راجع به دوبار تسخیر سفارت آمریکا داده نمیشود و برای کسانی که آن دوره را به خاطر ندارند این تصور ایجاد میشود که تمامی صحنههای این فیلم مستند مربوط به تسخیر سفارت آمریکا در ۱۳ آبان ۵۸ است که در دو اپیزود تهیه شده است. یعنی در واقع سفارت توسط مجاهدین با کمک نیروهای کمیته اشغال شده و به نیروهای حزباللهی تحویل داده شده است!
برای آنهایی که آن دوره را به خاطر دارند و دقت لازم را به خرج نمیدهند این تصور ایجاد میشود که گویا تسخیر سفارت آمریکا در بهمن ۱۳۵۷ توسط مجاهدین آن هم به طریقی که گوینده ادعا میکند صورت گرفته است.
در معرفی این فیلم مستند آمده است که :
«آنچه در پی میآید فیلم مستندی است که فقط یک بار در سال ۱۳۵۸ از تلویزیون رژیم پخش شد و پس از آن به دستور خمینی نمایش آن ممنوع شد.»
این فیلم چنانچه در معرفی آن نیز آمده پس از ۳۲ سال و در شرایطی که مجاهدین تلاش میکنند از لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا بیرون بیایند از آرشیو سیمای جمهوری اسلامی خارج شده و روی فیسبوک دست به دست میچرخد.
با توجه به ترفندهای دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم به نظر میرسد پاپوشی جدید برای مجاهدین که روزهای سختی را در عراق میگذرانند تهیه شده است.
به منظور تنویر افکار عمومی و روایت صحیح تاریخ کشورمان توضیحی چند در مورد تسخیر سفارت آمریکا در ۲۵ بهمن ۱۳۵۷ و فیلم مزبور ارائه میکنم تا تصویری روشنی از آن روزها به دست آید.
در اپیزود اول فیلم صحنههایی از هجوم مردم به سفارت آمریکا در ۲۵ بهمن ۱۳۵۷ نشان داده میشود و چنین جلوه داده می شود که مجاهدین مسئول حمله به سفارت آمریکا بودهاند.
این در حالی است که در تاریخ یاد شده رسماً اعلام گردید که سفارت آمریکا توسط نیروهای وابسته به سازمان چریکهای فدایی خلق تسخیر شده است و تبلیغات رسمی رژیم پس از آن هم حاکی از نقش چریکهای فدایی خلق در تسخیر سفارت در ۲۵ بهمن ۱۳۵۷ بود. تا آنجا که به خاطر دارم سازمان چریکهای فدایی خلق با وجود تبلیغات گسترده پیرامون نقش این سازمان در تسخیر سفارت آمریکا آن را تکذیب نکرد. این که واقعاً چریکهای فدایی خلق در تسخیر سفارت در ۲۵ بهمن ۱۳۵۷ دست داشتند و یا با توجه به جو ضد آمریکایی آنروزها، با سکوت از کنار تبلیغاتی که به نقش آنها و «چریک» اشاره میکرد گذشتند تا حضور فعال خود در جامعه و نقش خود در مبارزات ضد آمریکایی را اثبات کنند بر من پوشیده است.
به نوشته روزنامه اطلاعات، ۲۵ بهمن ۱۳۵۷ در جریان حمله گروههای مسلح، سفارت آمریکا در خیابان تخت جمشید سقوط کرد. به نوشته این روزنامه «تفنگداران دریایی پس از چند ساعت تیراندازی تسلیم شدند .»
بنا به گزارش این روزنامه، چریکهای فدایی خلق در ساعت ده و نیم صبح به سفارت آمریکا در خیابان تخت جمشید حمله کردند.
این روزنامه همچنین گزارش داد در پی درگیری میان تفنگداران آمریکایی و چریکهای فدایی خلق، نیروهای کمیته انقلاب وارد درگیری شدند و از چریکهای فدایی خلق خواستند به تیراندازی خاتمه داده و متفرق شوند.
به نوشته روزنامه اطلاعات «گروههای مسلح از مردم، چریکهای مجاهد افراد نیروی هوایی نیز در حدود ساعت یازده و بیست دقیقه به چریکها پیوستند. همچنین اطلاع داده شد که یک آمبولانس که پنج آمریکایی و دو نفر دیگر سرنشین آن بودند توسط چریکها تصرف شد و آنها را به کمیته بردند . »
به گزارش این روزنامه، «سرانجام سفارت آمریکا به تصرف ارتش انقلاب و چریکها درآمد. مأموران سفارت آمریکا و تفنگداران دریایی که از داخل سفارت تیراندازی میکردند، در این دقایق تسلیم شدند و چریکها و افراد مسلح به داخل سفارت رفتند»
در این هنگام نمایندگان کمیته انقلاب با بلندگوهای دستی مردم را به آرامش دعوت کردند و آنها را از ایجاد هرگونه آتشسوزی و تخریب برحذر داشتند. آنان از مردمی که در خیابانهای اطراف سفارت اجتماع کرده بودند خواستند که هرچه زودتر پراکنده شوند.
در ضمن دو آمریکایی از داخل سفارت با یک پیکان توسط مجاهدین به محل کمیته برده شدند. کلیه کارکنان و افراد سفارت آمریکا در ساعت ۱۲ امروز در ساختمان مرکزی سفارت اجتماع نمودند و اعلام کردند آمادهاند با نمایندگان چریکها و ارتش انقلاب مذاکره کنند . در پی این تقاضا، نمایندگان کمیته انقلاب به ساختمان مرکزی سفارت رفتند. این نمایندگان به مردم اطلاع دادند که حمله به سفارت آمریکا توطئه عمال پس مانده ساواک و دست نشاندگان فاسد رژیم پهلوی است تا بدین وسیله بین ایران و آمریکا اختلافاتی به وجود بیاورند .
http://www.zamaaneh.com/revolution/2009/02/post_234.html
پس از پایان اشغال سفارت دکتر ابراهیم یزدی ضمن عذرخواهی از سالیوان سفیر آمریکا در ایران این واقعه را حاصل عوامل کنترل نشده انقلاب دانست و به او اطمینان داد که امنیت آنها از آن به بعد تضمین خواهد شد.
ذکر این نکته ضروری است که در روزهای اول انقلاب به کسانی که در کمیتههای انقلاب بودند چریک مجاهد، مجاهدین مسلمان و... اطلاق میشد و هنوز کلمه پاسدار و ... مصطلح نشده بود. همچنین بسیاری از نیروهای مردمی در روزهای اول پیروزی انقلاب خود را مجاهد، عضو سازمان مجاهدین و ... میخواندند.
کتاب سیاست خارجی آمریکا و بحرانهای گروگانگیری نوشته دیوید پاتریک هاگتونUS foreign policy and the Iran hostage crisis و شکلگیری انقلاب اسلامی، از سلطنت پهلوی تا جمهوری اسلامی نوشته محسن میلانی ترجمهی مجتبی عطارزاده، انتشارات گام نو، ۱۳۸۷روی بحران به وجود آمده و نقش چریکهای فدایی در تسخیر سفارت آمریکا در بهمن ۱۳۵۷ تکیه کردهاند.
سایت فرارو در ۱۳ آبان ۱۳۸۶ در همین رابطه نوشت :
«قبل از تسخیر لانه جاسوسی به دست دانشجویان خط امام، دو بار سفارت آمریکا به دست چریک های فدایی خلق (از گروه های مارکسیست) اشغال شده بود. یک بار در 5 دی ماه 1357 و دیگری در 25 بهمن1357. که این اقدامات با مخالفت سران حکومت مواجه شد .»
http://www.fararu.com/vglf.vdmiw6dv1p0aiwwg,..html
صفاری هرندی وزیر ارشاد اسلامی دولت اول احمدینژاد در مورد مسئولیت تسخیر سفارت آمریکا در بهمن ۱۳۵۷ میگوید:
«البته قبل از اینکه دانشجویان پیرو خط امام سفارت آمریکا را اشغال کنند چریکهای فدائی خلق سفارت را برای مدت کوتاهی به تسخیر درآورده بودند ولی نیروهای کمیته آنها را از سفارت خارج کردند. » جهان نیوز ۱۲ آبان ۱۳۸۹
http://jahannews.com/vdcfv0dyyw6djja.igiw.html
مروری بر فیلم یاد شده
در سه دقیقه و ۳۰ ثانیه اول فیلم ابتدا
ابتدا مردی میانسال که روی شانههای مردم بلندگویی در دست دارد همراه با التماس میگوید:
خواهش میکنم هیچگونه تیراندازی نکنید. آقایان به خاطر مملکت نکنید، به خاطر اسلام نکنید.
و سپس فردی نمایش داده میشود که مدعی است «چریک سازمان مجاهدین خلق» است.
ویمیگوید:
«من از چریکهای سازمان مجاهدین خلق هستم. ۲ روز است که سفارت آمریکا را محاصره کردیم. برای این که به ما اطلاع داده شده بود که مخفیانه میخواهند اسناد سازمان سیا را از سفارت خارج کنند. امروز محاصره را تنگتر کردیم به علت این که دیدیم از پشت جعبههایی که در سفارت بود افرادی مشکوک وارد ساختمان شدند. به محض این که اینطور شد به کمیته مسجد امام حسین اطلاع دادیم از میدان فوزیه برای ما قوا فرستادند. ۲۴ نفر از بچههای سازمان مجاهدین خلق به ما پیوستند. »
وی که از «چریکهای سازمان مجاهدین خلق» است به جای اطلاع به سازمان خودی که دو روز است سفارت را زیر نظر دارند به «کمیته مسجد امام حسین اطلاع میدهد که از میدان فوزیه» برایشان قوا بفرستند. نکته جالب آن که کمیته مزبور به جای مأموران خود ۲۴ نفر از بچههای سازمان مجاهدین را برایشان میفرستد.
روزهای اول انقلاب اعضای مجاهدین بسیار اندک بودند و همگی در ستاد این سازمان که در محل بنیاد پهلوی در میدان ولیعصر قرار دارد حضور داشتند و تقریباً همگی یکدیگر را میشناختند.
وی در ادامه میگوید:
«حلقهی محاصره را تنگ کردیم و وارد شدیم. به محض این که وارد شدیم دو تا آمریکایی را مشاهده کردیم که با در دست داشتن نارنجک که چاشنیاش آزاد بود به ما حمله کردند. با زخمی کردن یکیشان نارنجک ها را از دستشان خارج کردیم. به محض این که ما دو تا آمریکایی را دستگیر کردیم برادران مسلح هم به ما پیوستند و توانستیم ۴ تا دیگهشون که در اتاق در کمد قایم شده بودند و مسلح بودند را دستگیر کنیم.»
این قسمت از فیلم در واقع برای پروندهسازی برای مجاهدین از آرشیوها بیرون آمده است تا به کمک آن بلکه تیغ آمریکاییها را بر گردنشان در عراق فرود آورند.
«چریک مجاهد» به جای معرفی دیگر اعضای مجاهدین که دو روز تمام سفارت را در محاصره خود داشتند همکاران خود را به شرح زیر معرفی میکند:
«بنده و جناب سروان و ایشان و حاجآقا با ۲ تا دیگر از چریکهای مجاهدین خلق وارد اتاق شدیم و آنها را بیرون آوردیم. عدهای قصد داشتند آنها را بکشند. اما ما به دستور حضرت امام خمینی اجازه این کار را به آنها ندادیم. آنها را خارج کردیم و به آشپزخانه بردیم و بعد از این که یکی از آقایان دکترها با آمبولانس توانست خودش را برساند به درون سفارت آنها را درون آمبولانس گذاشتیم و مخفیانه به عنوان این که مریض داریم خارج کردیم. »
از توضیحات فرد یاد شده مشخص است که مردم عادی به داخل سفارت راه یافتهاند و تلاش سازماندهیشدهای برای تسخیر سفارت در کار نبوده است و «چریک مجاهد»! برای مطرح کردن خود که البته در چنین شرایطی طبیعی است خود را «چریک» و «مجاهد» توأمان معرفی میکند.
«چریک سازمان مجاهدین» نمیداند که به مجاهدین «چریک» اطلاق نمیشد. او با تلفیق دو سازمان چریکها فدایی خلق و مجاهدین خلق که در آن روزها از محبوبیت خاصی برخوردار بودند واژهی «چریک مجاهد خلق» را تولید میکند. در حالی که در فرهنگ مجاهدین چنین کلمهای نبود.
او در حالی خود را «چریک مجاهد خلق» معرفی میکند و به شرح ماوقع و برنامه ریزیهای این سازمان میپردازد که اعضای این سازمان مانند دیگر سازمانهای چریکی و مخفی دوران شاه تا ماهها پس از پیروزی انقلاب حاضر نبودند جلوی دوربینهای تلویزیونی حتی برای تشریح مواضع سیاسی خود حاضر شوند. (وضعیت مسعود رجوی و موسی خیابانی متفاوت بود)
برای مثال «سیدمحمد سیدی» سخنگوی مجاهدین در شب انتخابات ۱۲ فروردین ۵۸ برای تشریح نظرات این سازمان در مورد شرکت در انتخابات از نیمرخ جلوی دوربین تلویزیونی نشست و چهرهی او کاملاً واضح نبود و نمایندهی سازمان چریکهای فدایی خلق حاضر نشد برای تشریح مواضع این سازمان در ارتباط با انتخابات ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ در مقابل دوربین تلویزیون چهرهاش را نشان دهد.
این روزها توطئههای دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم ابعاد گستردهتری به خود گرفته است. بر ماست که با هشیاری نسبت به دسیسههای رژیم برخورد کنیم.
ایرج مصداقی