۱۳۸۷ فروردین ۸, پنجشنبه

پنج سال کشتار سر مقاله مورنينگ استار

عليرغم تلاش های مستمر مقامات پليس برای بدنام کردن و کوچک نشان دادن جنبش ضد-جنگ در بريتانيا، معلوم شده است که در آخر هفته گذشته بين 40 هزار و 50 هزار نفر برای مخالفت با ادامه درگيری بريتانيا در عراق و افغانستان و عليه کوبيدن ديوانه وار آن بر طبل جنگ با ايران دست به تظاهرات زدند.
در لندن و گلاسکو و در سراسر جهان، مردم عادی به مخالفت خود با امپرياليسم-که بنحو گستره و وسيعی مرگ، بيماری، خسارت و اختلال می پراکند- ادامه می دهند.
سر مقاله مورنينگ استار (16 مارس 2008)عدالت
پنج سال کشتار عليرغم تلاش های مستمر مقامات پليس برای بدنام کردن و کوچک نشان دادن جنبش ضد-جنگ در بريتانيا، معلوم شده است که در آخر هفته گذشته بين 40 هزار و 50 هزار نفر برای مخالفت با ادامه درگيری بريتانيا در عراق و افغانستان و عليه کوبيدن ديوانه وار آن بر طبل جنگ با ايران دست به تظاهرات زدند. در لندن و گلاسکو و در سراسر جهان، مردم عادی به مخالفت خود با امپرياليسم-که بنحو گستره و وسيعی مرگ، بيماری، خسارت و اختلال می پراکند- ادامه می دهند.در پارلمان، نيک کلگ رهبر ليبرال دموکرات-که اکنون آشکارا قاطعانه تر از حزبش در شروع جنگ عراق سخن می گويد- با تمام هشدارهايش نسبت به دنباله روی «کورکورانه» از واشنگتن، از جانب همه ما سخن می گويد.او می گويد: «در سالگرد بزرگترين شکست استراتژيک سياست خارجی بريتانيا در دوران بعد از جنگ [دوم جهانی]، هم حزب کارگر و هم حزب محافظه کار بايد از تصميم شوم خود در پشتيباتی از حمله بوش به عراق درس بياموزند. ديگر هرگز نبايد مخالفت ميليونها شهروند بريتانيا اينچنين ناديده گرفته شود. ما ديگر هرگز نبايد کورکورانه دستورات کاخ سفيد را دنبال کنيم. ما ديگر هرگز نبايد به حاکميت بين المللی قانون لطمه غيرقابل توصيف وارد کنيم.»قبول کنيم که کمتر کسی از ما با کلمه ای از جملات فوق مخالف است. اما شايد بهتر می بود اگر ليبرال دمکرات ها هنگامی که جنگ شروع شد موضع ضد-جنگ خود را حفظ می کردند، و بلافاصله بعد از آنکه قدرت های متجاوز عمليات جنگی را شروع کردند، موضع خود را مانند يک سنگ داغ به زمين نمی انداختند.حزب کارگر، با استثناهای شرافتمند معمول، در برابر صدها هزار کشته و نابودی عملی يکی از قديمی ترين تمدنهای جهان، همانطور که انتظار می رود به سکوت گوسفند وار خود ادامه می هد. هر نماينده حزب کارگر که رای به جنگ داد، و بدرخواست يک نخست وزير دغلکار و حيله گر با کشتار جمعی همراه شد، مورد سوءظن است و شريک جنايات جنگی بوش و بلر محسوب می شود. و رهبر کنونی حزب کارگر، کسی که در زمان تصدی وزارت دارائی گفت بودجه کشتار را هر چقدر که باشد تأمين خواهد کرد، پيرامون بی آبرويی بريتانيا سکوت گناهکارانه ای اختيار کرده است و به عبث اميدوار است که همه چيز عادی خواهد شد.اما سربازان هنوز در عراق هستند، بدون پايان، می کشند و کشته می شوند. آنها در افغانستان با چشم انداز مشابه ای روبرو هستند و ، اگر بوش و همدستانش موفق شوند، بداخل ايران نيز حرکت خواهند کرد.محافظه کاران، شبيه شکل هميشگی خود، می خواهند دو طرف را داشته باشند، از يک طرف از جنگ افروزان حمايت می کنند- همانطور که در طول جنگ کرده اند- و از طرف ديگر سعی می کنند با اعلام درخواست تحقيق و تفحص در باره جنگ، در عرصه انتخاباتی امتيازی بدسیت آورند.اما، اگر قدرت را بدست آورند، آنها هم به دنبالۀ کُت ايالات متجده آويزان شده و بدستور عمو زاده های آمريکايی خود وارد جنگ خواهند شد.نهايتاً، انتخاباتی برگزار خواهد شد و مردم صلحدوست بريتانيا در آنموقع به چه کسانی رای خواهند داد؟برخی ها خوش شانس خواهند بود. آنها يک جرمی کوربين يا يک جورج گالووی خواهند داشت که به آن رای بدهند و قادر خواهند بود بگويند که به مبارران صلح رای داده اند.اما برای اکثر ما چنين نخواهد بود. برای ما، نه ليبرال دمکراتها، نه محافظه کاران و نه حزب کارگرِ جديد کافی نخواهد بود. بخاطر صلح و دمکراسی، عناصر شرافتمند حزب کارگر بايد سازمان خود را احياء کرده و نيروی لازم برای مقاومت در برابر امپرياليسم آمريکا را ايجاد نمايند. در غير اينصورت کشته شدن جوانان ما در خيابان های ايران، همانطور که در عراق و افغانستان کشته می شوند، گزينه ای است که شاهد آن خواهيم بود.

تصاویری از زنان عراقی در کشوری تحت اشغال نیروهای آمریکایی

دنیای ما:چند تصویر از بازرسی بدنی زنان و کودکان عراقی توسط نیروهای آمریکایی و نظارت این نیروها بر جمع زنان عراقی!(لطفا در صورت استفاده از مطالب و عکس های سیاست، نام سایت و یا لینک آنرا ذکر نمائید. با تشکر)





آثار نقاشی و گرافیک هنرمندان آمریکایی در ترسیم چهره زشت جنگ آمریکا در عراق ، بازرسی بدنی زنان عراقی، زباله خورها و...

دنیای ما:
آثار نقاشی و گرافیک هنرمندان آمریکایی در ترسیم چهره زشت جنگ آمریکا در عراق ، بازرسی بدنی زنان عراقی، زباله خورها و...
دنیای ما:در کارهای زیر برخی آثار هنری هنرمندان آمریکا از چهره زشت حضور کشورشان در عراق به تصویر درآمده است.(لطفا در صورت استفاده از مطالب سایت، نام سایت و یا لینک آنرا ذکر کنید.با تشکر) 1- پرده نقاشی "بازرسی در عراق" اثر هالی وونگ. نقاش این تصویر را زمانی کشید که در زیر یک عکس خبری خواند : نیروهای ارتش آمریکا در حال بازرسی بدنی یک زن عراقی “Search in Iraq” was based on news footage of an Iraqi women being searched by U.S. forces. Wong was moved by the feeling of indignity in the woman’s face as the soldier’s hands are positioned just above her breasts. Holly Wong, "Search in
Iraq"

- تصویر "زباله جمع کن ها" اثر "های وونگ" زنان و کودکانی را نشان می دهد که بدلیل نرخ بالای بیکاری و فقر رایج، از شدت گرسنگی در میان زباله های دیگران غذای خود را جستجو می کنند.In “Trashpickers,” Wong portrays women and adolescent boys picking through trash because of the unemployment problems in post-invasion Iraq. Because of the high rate of unemployment, many are left to salvage through trash for food along with their children.
3- کار «گی کال ول»: زمانی که خبر رسوایی شکنجه های جنسی زندانیان عراقی در ابوغریب توسط ارتش آمریکا به بیرون درز کرد.Guy Colwell's The Abuse was created in response to the Abu Ghraib prisoner abuse scandal involving American soldiers' treatment of Iraqi prisoners




4- کار هنرمند: سالی ادل استاین Sally Edelstein: "The primary focus of my work is to deconstruct myths, and examine social fictions and incongruities.......She describes "Oils Well That Ends Well" (2006......

5-کار هنرمند: سالی ادل استاین "Despite pretensions to motivations such as liberty and freedom, petroleum and its geopolitics have dominated Anglo American activity in the Middle East for a full century. A potent change in this country's domestic and foreign policy, however, is Religion's new political prowess and its role in the projection of military power."



زنهار! مواظب حمله به ايران باشيدمارجری کن برگردان: محمد علی اصفهانی

در مورد بازنشستگی پيش از موعد دريادار فالون، فرمانده نيرو های آمريکا در خاورميانه، نقطه نظر ها همه يکسان نيستند. اگرچه نظر غالب در اين زمينه، وجود اختلاف نظر ميان باند بوش با فالون در مورد حمله به ايران است، اما بعضی از صاحبنظران سياسی نامدار هم هستند که برای توضيح اين استعفا دلايلی ديگر می آورند. از جمله روزنامه نگار و سياستمدار برجسته ی فرانسوی، تری ميسان، که اين استعفا را بيشتر در ارتباط با مسائل افغانستان می داند.ولی سفر های اخير سه تن از پليد ترين و منفور ترين چهره های برجسته جنگ طلب آمريکايی، يعنی مک کين کانديدای قطعی حزب جمهوريخواه در انتخابات امسال رياست جمهوری آمريکا، سناتور ليبرمن (جانشين بسيار محتمل چينی، در صورت برنده شدن مک کين) و همچنين ديک چينی به منطقه، بار ديگر احتمال تجاوز نظامی آمريکا به تنهايی و يا به همراهی اسراييل به ايران را تا حدودی تقويت کرده است. تجاوز به کشور ايران را. به سرزمين ما را. به مردم دربند کشيده شده ی ما را. و نه به حکومت ملايان را، آنطور که سفلگان مسخ شده ی تواب دوره گرد، در جهت توجيه مردمفروشی ها و خوش رقصی های خود برای پنتاگون و دولت اسراييل تبليغ می کنند.پيش از اين نيز، فيليپ جيرالدی، از مقامات عاليرتبه ی سابق سی آی ای، در مقاله ی ۲۱ ژانويه ی امسال خود، از فعال شدن دوباره ی ديک چينی، بعد از مدتی کنار گذاشته شدن از مراکز تصمیم گيری، همزمان با کناره گيری و يا اخراج تعدادی از تصميم گيران مهم در حول و حوش بوش، سخن گفته بود. آن مقاله در همان زمان با عنوان «ديک چينی، دوباره برای حمله به ايران خيز برداشته است» به همين قلم ترجمه و منتشر شد. (۱)ماجرای «درگيری نظامی در تنگه ی هرمز، ميان نيرو های آمريکايی و سپاه پاسداران» و شباهت آن با «درگيری خليج تانکِن» که نقطه ی عطفی در جنگ ويتنام بود، نيز همچنان در پرده ی ابهام باقی مانده است. (۲)خانم مارجری کن Marjorie Cohn استاد حقوق و رييس «انجمن حقوقدانان ملی» در آمريکا، از زمره کسانی است که خطر حمله ی نظامی به ايران را ـ حتی در شرايط خاص فعلی ـ کاملاً محتمل می دانند. او که نويسنده ی کتاب معروف «کابوی جمهوری: شش شيوه ی باند گانگستری بوش برای مبارزه با قانون» نيز هست، در مقاله ی ۲۴ مارس خود، که شبکه ی پرآوازه ی Z Communications آن را بازتکثير کرده است، و فارسی شده اش را در اينجا می آورم، دلايل نگرانی خودش را توضيح می دهد.امّا تا آنجا که به ما بر می گردد، نبايد فراموش کنيم که اين، فقط بحرانزيان بحرانساز، در دو طيف متقابل پوزيسيون و اپوزيسيون هستند که نکبت وجود شان، زمينه ساز اصلی هر تجاوز احتمالی آينده به ايران است. همچنان که زمينه ساز فقر و فلاکت و مسکنت و سرکوب و اختناق و زندان و شکنجه و اعدام و سنگسار و دست وپا قطع کردن؛ و اين همه را ـ که مسئله ی اصلی ماست ـ تحت الشّعاع بحران های ساختگی قرار دادن...

آيا دستگاه بوش به سوی حمله به ايران در حرکت است؟ از نشانه ها، چنين بر می آيد که:- آری!در يازدهم مارس، دريادار فالون، فرمانده نيروهای نظامی آمريکا در خاورميانه، پيش از موعد، بازنشسته شد. چرا که با سياست واشنگتن در مورد ايران موافق نبود.و حالا سفر ديک چينی به خاورميانه را می توان به عنوان نشانه يی احتمالی از امکان حمله به ايران تلقی کرد.بوش و چينی از ديرباز شمشير هاشان را رو به ايران آخته اند و برکشيده اند. برای آن ها فاجعه يی که در عراق به وجود آورده اند و همچنان ادامه دارد مهم نيست. آن ها پيش خود اينطور فکر می کنند که در گير شدن آمريکا در جنگ با ايران، می تواند انتخاب شدن کسی به جز مک کين را که يک نظامی باتجربه است دشوار تر کند.مک کين، همراه با سناتور ليبرمن، به عراق سفر کرده است. و اين سناتور ليبر من که از مدافعان سرسخت درگيری نظامی با ايران است به احتمال زياد در ليست مک کين، به عنوان معاون رياست جمهوری قرار خواهد داشت. [موقعيتی شبيه به موقعيت چينی در هنگام کانديداتوری بوش در انتخابات گذشته ی رياست جمهوری آمريکا ـ م].باز نشستگی پيش از موعد فالون، در پی اظهار نظر او در ارتباط با مسأله ی ايران اتفاق افتاد. فالون در پاييز گذشته، به تلويزيون عربی الجزيره گفته بود که کوبيدن دائمی بر طبل ستيزه جويی با ايران، از سوی بوش، نه کمک کننده است و نه مفيد.بعد از آن که دريادار فالون، بازنشستگی خود را اعلام کرد، نيويورک تايمز از قول يک مقام عاليرتبه ی موثق نوشت که اظهارات فالون در باره ی سياست آمريکا در مورد ايران، اين معنا را القاء می کند که او «سياست خارجی يی متفاوت با سياست خارجی رييس جمهوری دارد». اگر فالون، بيشتر مايل است با ايران گفتگو کند و نه آن که به ايران حمله کند، اين، چيزی است متفاوت با سياست بوش.رييس ستاد کل نيرو های زمينی و هوايی و دريايی آمريکا، دريادار مايک مولن، اما با وجود اين، سعی می کند که موضوع باز نشستگی پيش از موعد فالون را کم اهميت جلوه دهد:«از نظر من ـ به هيچ وجه ـ نبايد اين موضوع را در ارتباط با نزاع با ايران دانست.»شايد او [به تلقی ديگران از بازنشستگی فالون] بيش از اندازه، اعتراض کرده باشد.کاخ سفيد، عليه ايران، لاف و گزاف هايی مثل لاف و گزاف های بوکسور ها، استفراغ می کند و بالا می آورد.با وجود آن که ۱۶ سازمان اطلاعاتی آمريکا در گزارش خود [اِن آی ئی معروف] يکصدا و به اتفاق، تأکيد کردند که ايران در حال ساختن بمب اتمی نيست، جرج بوش، بی درنگ در همان زمان اعلام کرد که:«من گفته ام که ايران، خطرناک است. و ارزيابی اين سازمان ها [نه تنها] چيزی را در نظر من نسبت به خطر ايران عوض نمی کند، بلکه بر عکس [اين خطر را در نظر من بيشتر هم می کند].»اخبار امروز حاکی از سفر غير منتظره ی تمام هفته يی چينی به عراق، اسراييل، سرزمين های اشغال شده ی فلسطين، عربستان سعودی، سلطان نشين عمان، و ترکيه است. و محور اصلی مباحث چينی در اين سفر هم ايران است.نقطه ها را به هم وصل کنيد. اين ها دارند يک تصوير وحشتناک را نقاشی می کنند
.

http://www.ghoghnoos.org/

٭ تيتر و لينک مقاله به زبان اصلی:
Beware an Attack on Iran
www.zcommunications.org/znet/viewArticle/16953

۱ ـ ديک چينی، دوباره برای حمله به ايران خيز برداشته است
www.ghoghnoos.org/khabar/khabar06/cheney-iran210108.html
۲ - از خليج تانکِن در ۱۹۶۴ تا خليج فارس در ۲۰۰۸ ـ همان استراتژی دروغ و چالش جنگ طلبانه؟
www.ghoghnoos.org/khabar/khabar06/iran-tonkin.html

سايت آئينه سايت آئينه فلسطين بهار 1381 به روايت انتر نت ترجمه,فيروزه مها جر و سحر سجادي

دنباله مطلب