۱۳۸۷ فروردین ۸, پنجشنبه

زنهار! مواظب حمله به ايران باشيدمارجری کن برگردان: محمد علی اصفهانی

در مورد بازنشستگی پيش از موعد دريادار فالون، فرمانده نيرو های آمريکا در خاورميانه، نقطه نظر ها همه يکسان نيستند. اگرچه نظر غالب در اين زمينه، وجود اختلاف نظر ميان باند بوش با فالون در مورد حمله به ايران است، اما بعضی از صاحبنظران سياسی نامدار هم هستند که برای توضيح اين استعفا دلايلی ديگر می آورند. از جمله روزنامه نگار و سياستمدار برجسته ی فرانسوی، تری ميسان، که اين استعفا را بيشتر در ارتباط با مسائل افغانستان می داند.ولی سفر های اخير سه تن از پليد ترين و منفور ترين چهره های برجسته جنگ طلب آمريکايی، يعنی مک کين کانديدای قطعی حزب جمهوريخواه در انتخابات امسال رياست جمهوری آمريکا، سناتور ليبرمن (جانشين بسيار محتمل چينی، در صورت برنده شدن مک کين) و همچنين ديک چينی به منطقه، بار ديگر احتمال تجاوز نظامی آمريکا به تنهايی و يا به همراهی اسراييل به ايران را تا حدودی تقويت کرده است. تجاوز به کشور ايران را. به سرزمين ما را. به مردم دربند کشيده شده ی ما را. و نه به حکومت ملايان را، آنطور که سفلگان مسخ شده ی تواب دوره گرد، در جهت توجيه مردمفروشی ها و خوش رقصی های خود برای پنتاگون و دولت اسراييل تبليغ می کنند.پيش از اين نيز، فيليپ جيرالدی، از مقامات عاليرتبه ی سابق سی آی ای، در مقاله ی ۲۱ ژانويه ی امسال خود، از فعال شدن دوباره ی ديک چينی، بعد از مدتی کنار گذاشته شدن از مراکز تصمیم گيری، همزمان با کناره گيری و يا اخراج تعدادی از تصميم گيران مهم در حول و حوش بوش، سخن گفته بود. آن مقاله در همان زمان با عنوان «ديک چينی، دوباره برای حمله به ايران خيز برداشته است» به همين قلم ترجمه و منتشر شد. (۱)ماجرای «درگيری نظامی در تنگه ی هرمز، ميان نيرو های آمريکايی و سپاه پاسداران» و شباهت آن با «درگيری خليج تانکِن» که نقطه ی عطفی در جنگ ويتنام بود، نيز همچنان در پرده ی ابهام باقی مانده است. (۲)خانم مارجری کن Marjorie Cohn استاد حقوق و رييس «انجمن حقوقدانان ملی» در آمريکا، از زمره کسانی است که خطر حمله ی نظامی به ايران را ـ حتی در شرايط خاص فعلی ـ کاملاً محتمل می دانند. او که نويسنده ی کتاب معروف «کابوی جمهوری: شش شيوه ی باند گانگستری بوش برای مبارزه با قانون» نيز هست، در مقاله ی ۲۴ مارس خود، که شبکه ی پرآوازه ی Z Communications آن را بازتکثير کرده است، و فارسی شده اش را در اينجا می آورم، دلايل نگرانی خودش را توضيح می دهد.امّا تا آنجا که به ما بر می گردد، نبايد فراموش کنيم که اين، فقط بحرانزيان بحرانساز، در دو طيف متقابل پوزيسيون و اپوزيسيون هستند که نکبت وجود شان، زمينه ساز اصلی هر تجاوز احتمالی آينده به ايران است. همچنان که زمينه ساز فقر و فلاکت و مسکنت و سرکوب و اختناق و زندان و شکنجه و اعدام و سنگسار و دست وپا قطع کردن؛ و اين همه را ـ که مسئله ی اصلی ماست ـ تحت الشّعاع بحران های ساختگی قرار دادن...

آيا دستگاه بوش به سوی حمله به ايران در حرکت است؟ از نشانه ها، چنين بر می آيد که:- آری!در يازدهم مارس، دريادار فالون، فرمانده نيروهای نظامی آمريکا در خاورميانه، پيش از موعد، بازنشسته شد. چرا که با سياست واشنگتن در مورد ايران موافق نبود.و حالا سفر ديک چينی به خاورميانه را می توان به عنوان نشانه يی احتمالی از امکان حمله به ايران تلقی کرد.بوش و چينی از ديرباز شمشير هاشان را رو به ايران آخته اند و برکشيده اند. برای آن ها فاجعه يی که در عراق به وجود آورده اند و همچنان ادامه دارد مهم نيست. آن ها پيش خود اينطور فکر می کنند که در گير شدن آمريکا در جنگ با ايران، می تواند انتخاب شدن کسی به جز مک کين را که يک نظامی باتجربه است دشوار تر کند.مک کين، همراه با سناتور ليبرمن، به عراق سفر کرده است. و اين سناتور ليبر من که از مدافعان سرسخت درگيری نظامی با ايران است به احتمال زياد در ليست مک کين، به عنوان معاون رياست جمهوری قرار خواهد داشت. [موقعيتی شبيه به موقعيت چينی در هنگام کانديداتوری بوش در انتخابات گذشته ی رياست جمهوری آمريکا ـ م].باز نشستگی پيش از موعد فالون، در پی اظهار نظر او در ارتباط با مسأله ی ايران اتفاق افتاد. فالون در پاييز گذشته، به تلويزيون عربی الجزيره گفته بود که کوبيدن دائمی بر طبل ستيزه جويی با ايران، از سوی بوش، نه کمک کننده است و نه مفيد.بعد از آن که دريادار فالون، بازنشستگی خود را اعلام کرد، نيويورک تايمز از قول يک مقام عاليرتبه ی موثق نوشت که اظهارات فالون در باره ی سياست آمريکا در مورد ايران، اين معنا را القاء می کند که او «سياست خارجی يی متفاوت با سياست خارجی رييس جمهوری دارد». اگر فالون، بيشتر مايل است با ايران گفتگو کند و نه آن که به ايران حمله کند، اين، چيزی است متفاوت با سياست بوش.رييس ستاد کل نيرو های زمينی و هوايی و دريايی آمريکا، دريادار مايک مولن، اما با وجود اين، سعی می کند که موضوع باز نشستگی پيش از موعد فالون را کم اهميت جلوه دهد:«از نظر من ـ به هيچ وجه ـ نبايد اين موضوع را در ارتباط با نزاع با ايران دانست.»شايد او [به تلقی ديگران از بازنشستگی فالون] بيش از اندازه، اعتراض کرده باشد.کاخ سفيد، عليه ايران، لاف و گزاف هايی مثل لاف و گزاف های بوکسور ها، استفراغ می کند و بالا می آورد.با وجود آن که ۱۶ سازمان اطلاعاتی آمريکا در گزارش خود [اِن آی ئی معروف] يکصدا و به اتفاق، تأکيد کردند که ايران در حال ساختن بمب اتمی نيست، جرج بوش، بی درنگ در همان زمان اعلام کرد که:«من گفته ام که ايران، خطرناک است. و ارزيابی اين سازمان ها [نه تنها] چيزی را در نظر من نسبت به خطر ايران عوض نمی کند، بلکه بر عکس [اين خطر را در نظر من بيشتر هم می کند].»اخبار امروز حاکی از سفر غير منتظره ی تمام هفته يی چينی به عراق، اسراييل، سرزمين های اشغال شده ی فلسطين، عربستان سعودی، سلطان نشين عمان، و ترکيه است. و محور اصلی مباحث چينی در اين سفر هم ايران است.نقطه ها را به هم وصل کنيد. اين ها دارند يک تصوير وحشتناک را نقاشی می کنند
.

http://www.ghoghnoos.org/

٭ تيتر و لينک مقاله به زبان اصلی:
Beware an Attack on Iran
www.zcommunications.org/znet/viewArticle/16953

۱ ـ ديک چينی، دوباره برای حمله به ايران خيز برداشته است
www.ghoghnoos.org/khabar/khabar06/cheney-iran210108.html
۲ - از خليج تانکِن در ۱۹۶۴ تا خليج فارس در ۲۰۰۸ ـ همان استراتژی دروغ و چالش جنگ طلبانه؟
www.ghoghnoos.org/khabar/khabar06/iran-tonkin.html

هیچ نظری موجود نیست: