۱۳۹۶ فروردین ۱۱, جمعه

باربرهای بازار هم در تکاپوی خرید شهروندان،فعالیت کاریشان رونق گرفته.

حزب دمکرات کردستان ایران: با جمهوری اسلامی وارد جنگ مسلحانه شده‌ایم

حزب دمکرات کردستان ایران: با جمهوری اسلامی وارد جنگ مسلحانه شده‌ایم

  • 19 سپتامبر 2016 - 29 شهریور 1395

مصطفی هجری، دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران به بی‌بی‌سی گفت که پیشمرگه‌‌های حزب او در کردستان ایران با نیروهای دولتی وارد جنگ مسلحانه شده‌اند.
آقای هجری پیشتر اعلام کرده بود که حزب او "مرحله نوینی" از مبارزه را در کردستان آغاز کرده است.
او گفته بود که منظور از مرحله نوین مبارزه، حضور پیشمرگه‌‌های مسلح حزب در میان مردم کردستان است که هدف آن دادن آگاهیِ سیاسی و امید به مردم و تشویق آنها به مبارزه برای حقوق ملی خود است.
او حالا می‌گوید که اعضای حزب دموکرات کردستان ایران در یک جنگ مسلحانه با نیروهای دولتی درگیر شده‌اند.
نیروهای مسلح حزب دمکرات کردستان ایران و سایر حزب‌‌ها و سازمان‌‌های کردی سال‌‌ها برای به دست آوردن خودمختاری در امور فرهنگی و اجتماعی کرد‌ها درگیر مبارزه مسلحانه با نیروهای دولتی بودند. ولی از حدود بیست سال پیش بیشتر آنها که در کردستان عراق مستقرند، دست از مبارزه مسلحانه کشیده بودند.
مصطفی هجری ، دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران به برنامه "به عبارت دیگر" تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی گفته است که حزب او قصد آغاز دور جدید مبارزه مسلحانه در کردستان نداشته ولی چون نیروهای دولتی از رفت و آمد مسلحانه پیشمرگه‌‌‌هایش جلوگیری می‌کنند، درگیری نظامی به آنها تحمیل شده است.
بعضی از سازمان‌های سیاسی و شماری از فعالان مدنی در کردستان ایران از تاکتیک جدید این حزب انتقاد کرده‌اند و آن را بهانه‌ای برای امنیتی کردن بیشتر فضای سیاسی و اجتماعی کردستان و جلوگیری از هرنوع فعالیت مدنی می‌دانند.
مقامات نظامی و سیاسی ایران هم حزب دمکرات کردستان ایران را به دریافت کمک مالی از عربستان سعودی متهم می‌کنند و حضور نظامی پیشمرگه‌های این حزب را تحرکاتی خوانده‌اند که به نیابت از عربستان سعودی صورت می‌گیرد.
مصطفی هجری در این گفت و گو این اتهام‌ ها را رد می‌کند. او منکر نیست که حزب او در گذشته و حال از کشورهای خارجی تقاضای کمک کرده است، ولی می‌گوید که تا به حال پاسخ مثبتی به تقاضاهایش دادنه نشده است.
آقای هجری به پرسش‌های دیگری هم پاسخ می‌دهد از جمله مصاحبه اخیرش با روزنامه اسرائیلی جروزالم پست که در آن گفته بود همانطور که جمهوری اسلامی ایران به دشمنان اسرائیل مثل حماس و حزب الله کمک می‌کند، اسرائیل هم باید به سازمان‌های ایرانی مخالف جمهوری اسلامی کمک کند.
آقای هجری در برنامه "به عبارت دیگر" همچنین به صحبت‌های یکی از اعضای شناخته شده حزبش در جریان مراسم حج امسال در یکی از کانال‌های تلویزیونی وابسته به عربستان سعودی که جنجال آفرین شده بود واکنش نشان داده است.
برنامه به عبارت دیگر با مصطفی هجری روز سه شنبه ۳۰ شهریور در ساعت ۲ بعد از ظهر به وقت گرینویچ، ۱۸:۳۰ به وقت ایران از تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی پخش می‌شود.

خبرت هست که در شهر شکر ارزان شد؟! محمد امینی



دوهفته پیش از فرارسیدن نوروز، خانم شیرین عبادی، در کنار و به همراه برخی از سرشناس ترین رهبران گروه های قوم گرایی که بسیاری از ایشان، آشکارا از پروژه‌ی از هم گسستن ایران پشتیبانی می کنند، در نشستی در پارلمان سوئیس شرکت کردند. برخی از همراهان خانم حقوق دان برنده‌ی جایزه‌ی صلح نوبل، کسانی بودند که بارها از یورش نظامی کشورهای دیگر به ایران جانب داری کرده و هم امروز نیز وامدار دستگاه های امنیتی کشورهایی مانند عربستان اند. 
یکی از همراهان «حقوق بشری» خانم عبادی در پارلمان سوئیس، آقای مصطفی هجری، رهبر حزب دموکرات کردستان ایران بود. این همان حزبی است که سخنگو و جانشین دبیرکل آن، آقای حسن شرفی، در گرماگرم یورش نظامی ایالات متّحد آمریکا به عراق به بهانه‌ی ساختگی یافتن جنگ افزارهای کشتار جمعی، در گفت و گویی با نیوزمکس اعلام کرد که «چهارملیون کردهای ایران که مرز شمالی با عراق را در اختیار دارند، هرآینه ایالات متّحده گام هایی مهاجمانه تر در برابر ایران بردارد، از آمریکا پشیبانی خواهند کرد». 
از آن هنگام تا به امروز، حزب دموکرات کردستان ایران و رهبر آن آقای هجری، همچنان از حمله‌ی نظامی برای براندازی جمهوری اسلامی پشتیبانی کرده و کردستان را سرزمینی در «اشغال» ایران بشمار می‌آوراند. آقای هجری در نامه‌ی تبریک به جرج بوش به بهانه‌ی آغاز دور دوم ریاست جمهوری او، خواهان دخالت نظامی درایران شد و سپس در گفتگو با «میدیا» در ۱۸ فوریه‌ی ۲۰۰٥، در توجیه و دفاع ازآن پیام چنین گفت: 
«متأسفانه حکومت های دیکتاتوری، نسبت به جنبش مردمی قدرتمندتراند و برای تأسیس حکومت های مردم سالار ما احتیاج به نیرو داریم.... متأسفانه حکومت ها با قدرت تمامتر به سرکوب می پردازند و خواست های آزادی خواهانه مردم و حرکت های آنان را مدّت ها به تاخیر می اندازد. به همین جهت ما برای تاسیس حکومت های مردم سالار و دمکرات و دلخواه مردمی، احتیاج به پارامترهایی داریم که کمک کننده‌ی این جنبش باشد... من بسیار منطقی می دانم که مردم هر کدام از کشورهای منطقه که می خواهند از دیکتاتوری رهایی پیدا کنند، از نیروهای دمکرات و آزادی خواه خارجی برای تقویت جنبش آزادی خواهی در داخل کشور کمک بگیرند.»
حزب دموکرات کردستان ایران که خانم عبادی در کنار رهبر آن نشسته، در توافقنامه ای که چندسال پیش با حزب کومله‌ی کردستان امضاء کرد، سخن از «جنبش آزادیبخش ملّت کرد» به میان آورد که از نگاه بسیاری از کنشگران سیاسی از دیدگاه های گوناگون، پیمانی برای جداساختن کردستان از ایران بود.۱
دیگر همراهان خانم عبادی در این نشست، از نرمش و توانایی سیاسی آقای هجری برای پنهان ساختن دیدگاه های خود برخوردار نیستند. نمایندگان خود برگزیده‌ی «ملّت عرب ایران»، در تارنمای گروهی خود می‌نویسند که نود سال است ملیّت های غیرفارس به دست نمایندگان یک ملّت (فارس ها!) سرکوب شده اند. خانم عبادی حقوق دان باید پاسخ بدهند که آیا گرفتاری حقوق بشر و دموکراسی درایران در نود سال گذشته، سرکوب غیرفارس زبانان از سوی دولتی بوده که نماینده و نماد «ملّت ستمگر فارس» است؟!
از میان همراهان «حقوق بشری» خانم عبادی دراین نشست، یکی جلیل شرهانی، دبیر اول حزب تضامن دموکراتیک اهواز (عربستان) است و دیگری کریم بنی سعید عبدیان، از پایه گذاران، عضو ارشد و مشاور عالی آن حزب و مدیر اجرایی سازمان حقوق بشر اهواز. 
واژه‌ی «عربستان» را هم من به نام این حزب نیافزوده ام. مراد رهبران این حزب از واژه‌ی اهواز یا احواز، همان استان خوزستان است که به داوری ایشان، نام درست آن از دیرباز «عربستان» بوده. در مرامنامه‌ی حزب تضامن الدیمقراطی الاهوازی که در کنگره‌ی بنیانگذاران آن در هژدهم و نوزدهم ژوئیه‌ی ۲۰۰۳ در لندن برگزارشد، از جمله چنین می خوانیم: 
«خلق عرب أهواز (أحواز یا عربستان) در حال گذار از شرایط بسیار بغرنج وپیچیده ای است که ناشی از قید و بندهای ستم ملّی کم نظیری می‌باشد. این ستم از هنگامی آغاز شد که این خلق در سال ۱٩۲٥ دچار رنج بزرگ فروپاشی حاکمیّت عربی و تسلط حاکمیّت نژاد پرست مستبدی به رهبری رضا شاه شد... بدین سان امید و آرزوی مشروع خلق عرب جهت تعیین سرنوشت خود بر باد رفت، و مواجهه‌ی نابرابر و مبارزه‌ی جانکاه برای ادامه‌ی حیات بر او تحمیل شد.» 
اشاره به این تاریخ از این رواست که در سال های ۱۳۰۳ و ۱۳۰۴ (۱٩۲٥ میلادی)، دولت مرکزی ایران، به فرمانروایی تبهکارانه‌ی شیخ خزعل بنی کعب که از دیدگاه این دسته، «نماینده‌ی» این امید و آرزوهای «خلق عرب» بود، پایان داد. به این دروغ تاریخی هم که گویا خوزستان شدن «عربستان» را رضاشاه ساخت و پرداخت، نمی پردازم. جای شکر است که نویسندگان حدودالعالم من المشرق الی المغرب، احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم، معجم البُلدان، تقویم البلدان و فارس نامه‌ی ابن بلخی و نیز سرایندگانی مانند فخرالدیّن اسعد گرکانی، نظامی گنجه ای، سعدی، عطّارنیشابوری، محتشم کاشانی و امیرخسر دهلوی و بسیاری دیگر که از خوزستان یاد کرده اند، در دوران رضاشاه و خزعل نمی زیستند تا از سوی این گروه متّهم شوند که با انگیزه‌ی «تسلط حاکمیت نژاد پرست فارس»، نام «عربستان» را به خوزستان دگرگون ساخته اند!۲
همراه دیگر خانم عبادی در این کارزار «حقوق بشری»، چهره‌ی آشنای سپهرقوم گرایی سیاسی، آقای کریم بنی سعید عبدیان بود. به گزارش تارنمای مرکز پژوهش های اهواز که از تارنماهای هوادار آقای عبدیان و حزب تضامن الدیمقراطی الاهوازی است، «هیئتی از عرب‌های اهوازی به ریاست دکتر کریم عبدیان بنی سعید در کنفرانس اپوزیسیون ایران که در روزهای ۸، ۹ و ۱۰ جولای [۲۰۱٦] تحت عنوان آیران آزاد به میزبانی شورای ملّی مقاومت ایران و سازمان موسس آن، یعنی سازمان مجاهدین خلق ایران در فرانسه برگزار شد، شرکت کرد».۳ 
این تارنما، با شادمانی چنین گزارش می دهد: 
«شاهزاده ترکی الفیصل، مدیر مرکز پژوهش‌های اسلامی ملک فیصل و رئیس سابق استخبارات سعودی و سفیر این کشور در بریتانیا وآمریکا، نیز با حضور در این کنفرانس و با اعلام حمایت از اپوزیسیون ایران، مشارکت عربی در کنفرانس را پررنگ‌تر کرد... شاهزاده الفیصل در سخنان خود به سرکوب مستمر رژیم ولایت فقیه علیه اقلیت‌های نژادی و دینی اشاره و تاکید کرد که جنبش‌های اعتراضی همه جای ایران، از تهران و اصفهان تا شهر عبادان در اقلیم اهواز را فرا گرفته است. الفیصل از جنبش مقاومت و خواست مردم ایران برای سرنگونی رژیم اعلام حمایت کرد.»۴ 
این «شاهزاده‌ی» هوادار حقوق بشر در ایران، سرپرست پیشین دستگاه امنیّتی کشوری است که در آن نشانی از وفاداری به حقوق بشر نمی توان یافت و کسی است که برپایه‌ی گزارش های سازمان های امنیتی و سنای ایالات متّحد آمریکا، یکی از پایه گزاران ساختاری است که بعدها به «القاعده» نام آور شد.۵ این «شاهزاده» اینک هوادار حقوق بشر درایران شده است! ناگفته پیدا است که آن حقوق بشری که این سران قوم گرا در سودای ساختن آن در ایران هستند، از جنس همان «حقوق بشر» و «دموکراسی» است که ترکی الفیصل و خاندان آل سعود، سال ها است در عربستان پاسدار و هوادارش بوده اند!
گمان نکنید که شرکت آقای عبدیان در کنفرانس «ایران آزاد» سازمان مجاهدین خلق، یک رویداد بی پیامد بوده باشد. آقای عبدیان، به عنوان «رئیس کمیته‌ی روابط خارجی کنگره‌ی ملیّت های فدرال»، که از دستپخت های حزب دموکرات کردستان ایران و یک دوجین گروه های قومی مدّعی نمایندگی «خلق های ستمدیده‌ی ایران» است، سازمان مجاهدین خلق را نماینده‌ی ملّت ساختگی فارس می داند و به گزارش حزب تضامن دموکراتیک اهواز در ۲۴ ژوئیه ۲۰۱٦، شرکت ایشان در این کنفرانس برای چنین هدفی بوده است.
خود آقای عبدیان در نوشتاری در سوم سپتامبر ۲۰۱٦، دیدگاه خودرا درباره‌ی سازمان مجاهدین آشکار کرده و می نویسد که پس از این که نمایندگان خودبرگزیده‌ی ملّت های ساختگی ستمدیده‌ی ایران «در هتلی در لندن کنگره‌ی ملیّت های ایران فدرال را بنا نهادند»، ایشان اینک به این داوری رسیده اند:
«موفقیت بزرگ مجاهدین در برقراری این اجلاس سه روزه با حضور ده ها هزار تن شرکت کنندگان از نقاط مختلف جهان و پشتیبانی لجستیکی و مالی و تشکیلاتی در پاریس و به قول یکی از رهبران شان، بدون جاری شدن خون از دماغ کسی، مجاهدین را در موقعیتی برای ایجاد رهبری تشکیلاتی اپوزیسیون فارس ایران مهیّا می کند، جنبش ملل تحت ستم که عمدتاً در کنگره‌ی ملیّت های ایران فدرال گردهم آمده اند و دارای یک رهبری و تشکیلاتی منسجم هستند، می تواند از طریق همیاری و همکاری تشکیلاتی، تشکیل و تکوین این جبهه‌ی وسیع معارض ایرانی را هموار سازد.»٦ 
شادباش برایشان که دریافته اند اینک خانم مریم رجوی، «رهبر ملّت فارس»، آماده‌ی همکاری با نمایندگان گروه های قومی برای «نجات» ایران اند. تنها گرفتاری، نبود یک نیروی نظامی برای این جنبش آزادی بخش است. چاره‌ی این کار را هم پیشتر آقای هجری برشمرده بودند: 
«من بسیار منطقی می دانم که مردم هر کدام از کشورهای منطقه که می خواهند از دیکتاتوری رهایی پیدا کنند از نیروهای دمکرات و آزادی خواه خارجی (بخوانید دولت های دارای نیروی نظامی!) برای تقویّت جنبش آزادی خواهی در داخل کشور کمک بگیرند.»٧ 
بگذریم که آقای هجری در گفت و گو با اورشلیم پست در ماه اوت سال گذشته، اعلام کرده بود که پشتیبانی مالی و نظامی اسرائیل هم باید به این کارزار افزوده شود. این سخنان آقای هجری، سه هفته پس از کنفرانس سازمان مجاهدین و سخنرانی پشتیبانانه‌ی «شاهزاده» ترکی فیصل برای براندازی رژیم ولایت فقیه و بنای یک دولت حقوق بشری درایران است! 
همراه دیگر خانم عبادی در این نشست، آقای ناصر بلیده‌ای، سخنگوی حزب مردم بلوچستان، است که من پیشتر درباره‌ی گروه ایشان نوشته‌ام. چند ماه پس از برگزاری نشست سازمان مجاهدین در پاریس و گفت و گوی آقای هجری با اورشلیم پست و نوشتار یادشده‌ی آقای عبدیان، این آقای بلیده‌ای، درِ هر گونه تردید را برچشم انداز سازماندهی تازه برای دخالت نظامی درایران با پشتیبانی ایالات متّحد آمریکا، عربستان و اسرائیل می بندد.
ناصر بلیده‌ای که فزون بر رهبری «حزب»، عنوان «رئیس سازمان ملّت ها و اقلیت های بدون نمایندگی» راهم یدک می کشد،۸ در گفت و گویی با صدای آمریکا در ۳۰ سپتامبر ۲۰۱٦، آشکارا اعلام کرد که گروهی که وی آن هارا نمایندگی می کند، با استقلال بلوچستان از ایران موافق است و می افزاید که با نیوکان های هوادار جداساختن بلوچستان از ایران، همراهی و همکاری دارد:
«در آمریکا در کلّ دیدگاه های متفاوتی درباره‌ی مسائل بلوچستان وجود دارد. تعدادی از استقلال بلوچستان حمایت می‌کنند چرا که دست یابی بلوچستان به استقلال را به نفع منافع اقتصادی و منافع ملّی آمریکا ارزیابی می‌کنند و البته تعداد این افراد چندان کم هم نیست. ما با بخش وسیعی از گروه های سیاسی در آمریکا ارتباط داریم. این گروه ها به ما در ایجاد راهکارهایی برای مسائل کلّی اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و مسأله‌ی حقوق ملیّت ها و مسآله‌ی حقوق اجتماعی جامعه، کمک می‌کنند. ما با این بخش دیالوگ هایی داریم و این دیالوگ ها بیشتر جنبه‌ی آگاهی بخشی دارد تا این که مردم آمریکا و تصمیم گیران آمریکا از وضعیت کلی مردم ایران و مردم بلوچستان از دید ما آگاه شوند.»٩
این ها، همراهان و همکاران خانم شیرین عبادی در نشست پارلمان سوئیس بودند. شوربختا که تنها دریافت کننده‌ی ایرانی جایزه‌ی صلح نوبل، اعتبار شیرینی شکر خود را با چنین بهای ارزانی در بازار سیاست به حراج گذارده است. 
محمّد امینی
پنجشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۶

۱- پس از انتشار آن توافقنامه، گروه گسترده ای از کنشگران سیاسی و اجتماعی در درون و بیرون از ایران، پیام این توافقنامه را محکوم کردند.
۲- در تارنمای این حزب در بخش فارسی، تاریخ اهواز خالی از هر یادداشتی است، اگرچه در بخش عربی این تارنما، تاریخی دروغین از چهارهزارسال پیش از میلاد درباره‌ی عربستان بودن خوزستان ردیف کرده اند و از جمله درباره‌ی مرگ برادر شیخ خزعل و آغاز رهبری او، با خامه ای ستایش گرانه می نویسند: «1897 م: اغتیال (= مرگ ناگهانی، ترور) الأمیر مزعل بن جابر الکعبی، واستلام شقیقه الأمیر خزعل الحکم فی عربستان، والذی تحالف مع بریطانیا حفاظا علی استقلال إماراته من الدولتین الإیرانیه والعثمانیه. وقد لعب دورا بارزا فی أحداث الربع الأول من القرن الماضی. قال عنه أمین الریحانی فی کتابه (ملوک العرب) : إنه أکبرهم سنا بعد الملک حسین (شریف مکه)، وأسبقهم إلی الشهره، وقرین أعظمهم إلی الکرم ». ناگفته پیدا است که در این تاریخ سازی، کمترین اشاره ای به ترور یا «اغتیال الأمیر مزعل بن جابر الکعبی» به دست برادرش «الأمیر خزعل الحکم فی عربستان» نمی شود زیرا این خزعل، از دیدگاه این رهبران، نماینده‌ی آرمان های «ملّت عربستان» است و نباید خدشه ای در اعتبار نام او پدیدآید! این نمایندگان بی دانش یکی از «ملّت های ستمدیده» در ایران، به این هم نمی پردازند که هرآینه، خوزستان از زمان آدم بنی بشر تا امروز، عربستان نام داشته، چرا واژه ی فارسی «ستان» در پسوند نام «عرب» در بیان هویّت این سرزمین به کار گرفته شده؟!
www.ahwazstudies.org   
۴- همان
۵- درباره نقش استخبارات عربستان سعودی در پدیدآوردن القاعده جای گفت و گو نیست. برای آگاهی از جایگاه ترکی الفیصل در این راستا، از جمله بنگرید به نیویورک تایمز ۴ فوریه ۲۰۱٥.
iranglobal.info 
٧- آقای هجری در گفت و گویی با بی بی سی در نوزدهم سپتامبر سال گذشته اعلام کرد که «با جمهوری اسلامی وارد جنگ مسلّحانه شده ایم». www.bbc.com 
۸- یکی از ویژگی های بسیاری از گروه های مدّعی نمایندگی یکی از «ملیّت های ستمدیده»، بهره گیری آن ها از نام های دهان پرکنی مانند «ملّت ها و اقلیت های بدون نمایندگی»، «حزب اتّحاد بختیاری و لرستان»، »سازمان مردمی کرمانج» و چیزهایی از این دست است. بسیاری از این گروه ها، از شمار یک خانواده و دوستان پیرامون آن فزون تر نیست و گاه سه یا چهار گروه، همزمان مدّعی نمایندگی یکی از از این «ملّت» ها می شوند.   
٩   تارنمای مرکز تحقیقات ایرانی خلیج عربی، در چهارم اکتبر سال گذشته، گفت و گوی آقای بلیده‌ای را با این سرنامه که «ما موافق جدایی بلوچستان هستیم» به چاپ رساند.

آنچه می‌خواهید در مورد خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا بدانید

  • 29 مارس 2017 - 09 فروردین 1396
پرچم اتحادیه اروپا و بیگ بنحق نشر عکسEPA
بریتانیا برای خارج شدن از اتحادیه اروپا از چه مسیری خواهد گذشت؟ تکلیف قوانین اروپایی که در بریتانیا حاکم است چه می‌شود؟ مذاکره کنندگان اتحادیه اروپا و بریتانیا چه کسانی هستند؟

گاهشمار خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا

ژانویه ۲۰۱۳: دیوید کامرون، نخست وزیر وقت بریتانیا و رهبر وقت حزب محافظه کار، تحت فشار تعدادی از  اعضای این حزب و در شرایطی که محبوبیت حزب استقلال بریتانیا رو به افزایش بود، گفت اگر این حزب در انتخابات سال ۲۰۱۵ پیروز شود، دولتی تشکیل خواهد داد که پیش از سال ۲۰۱۷ در مورد خروج از اتحادیه اروپا رفراندوم برگزار می کند.
فوریه ۲۰۱۶: دیوید کامرون که حزبش در انتخابات پیروز شده بود، نتیجه مذاکرات خود را با اتحادیه اروپا اعلام کرد و ۲۳ ژوئن ۲۰۱۶ را به عنوان تاریخ همه پرسی در مورد آن تعیین کرد.
۲۳ ژوئن ۲۰۱۶: همه پرسی برگزار شد. صبح روز بعد نتیجه همه را غافلگیر کرد: نزدیک ۵۲ درصد بریتانیایی ها به  خروج از اتحادیه اروپا رأی دادند. ساعتی بعد از روشن شدن نتیجه آرا، دیوید کامرون اعلام کرد که از نخست وزیری بریتانیا کناره گیری خواهد کرد. اواسط ژوئیه ترزا می به عنوان رهبر جدید حزب انتخاب شد و کار خود را به عنوان نخست وزیر آغاز کرد.
۲۹ مارس ۲۰۱۷: بریتانیا بر اساس ماده ۵۰ پیمان لیسبون تصمیم خود به خروج از اتحادیه اروپا را رسما اعلام کرد.
۳۰ مارس ۲۰۱۷: لایحه لغو قانون عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا و قوانین ناشی از آن منتشر می شود.
۳۱ مارس ۲۰۱۷: دونالد توسک، رئیس شورای اروپا دستورالعمل مذاکرات را منتشر می کند.
۲۹ آوریل ۲۰۱۷: سران سایر کشورهای عضو اتحادیه اروپا در نشستی دستورالعمل مذاکرات را تعیین می کنند.
ماه مه ۲۰۱۷: لایحه لغو قانون عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا و قوانین ناشی از آن به پارلمان می رود.
اواخر مه/اوایل ژوئن ۲۰۱۷: مذاکرات رو در رو رسما آغاز می شود.
اواخر ۲۰۱۷: لایحه لغو قانون عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا و قوانین ناشی از آن در بخش های مختلف پارلمان  بررسی می شود.
اواخر دسامبر ۲۰۱۷: میشل بارنیه، مذاکره کننده ارشد اتحادیه اروپا انتظار دارد که تا این تاریخ مذاکرات اولیه به نتیجه رسیده باشد.
اوایل سال ۲۰۱۸: قانون لغو عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا و قوانین ناشی از آن احتمالا به امضای ملکه می رسد.
بیشتر بخوانید:
اینفوگرافیک
اواسط ۲۰۱۸: پارلمان بریتانیا احتمالا باید قوانین بیشتری برای پر کردن جاهای خالی در قوانین تصویب کند.
۳۰ مارس ۲۰۱۸: میشل بارنیه، مذاکره کننده ارشد اتحادیه اروپا می خواهد تا این تاریخ شرایط خروج بریتانیا را نهایی کند.
اواخر ۲۰۱۸ - آوایل ۲۰۱۹: مجلس عوام و مجلس اعیان پارلمان بریتانیا به همراه پارلمان و شورای اروپا در مورد  توافق بدست آمده میان دو طرف رأی گیری می کنند.
مارس ۲۰۱۹: مهلت دو ساله مذاکرات به پایان می رسد. چه مذاکرات به نتیجه برسد و چه نرسد، بریتانیا در این  تاریخ از اتحادیه اروپا خارج می شود، مگر این که دو طرف در مورد تمدید مهلت توافق کرده باشند.
مذاکره کنندگان برگزیت

جماعتی "خرمردرند!"بنام اصلاح طلب!

۱۳۹۶ فروردین ۱۰, پنجشنبه

سفیر آمریکا در سازمان ملل: باید صدای کسانی مانند ندا آقاسلطان باشیم‎‎

نیکی هیلی، نماینده ایالات متحده در سازمان ملل متحد، در نشستی در «شورای روابط خارجی»، در مورد لزوم تمرکز شورای امنیت سازمان ملل بر «حقوق بشر» سخن گفته است. او در این سخنرانی به اعتراضات پس از انتخابات ۸۸ در ایران نیز اشاره کرده و تاکید کرده آمریکا باید صدای کسانی مانند ندا آقاسلطان باشد.

به گزارش رادیو فردا، نیکی هیلی، نـهم فروردین ماه در جریان سخنرانی خود در شورای روابط خارجی آمریکا در نیویورک، از فعالیت‌ها و اقدامات پیش‌روی خود به عنوان نماینده ایالات متحده در سازمان ملل و نیز ریاست دوره‌ای شورای امنیت سخن گفته است.

خانم هیلی در بخشی از سخنرانی یک‌ساعته خود به لزوم اقدامات و فعالیت‌های خود در ارتباط با پیشبرد «ارزش‌های» مورد نظر آمریکا پرداخته‌است.

او به اعتراضات موسوم به «بهار عربی» و نیز اعتراضات مشهور به «جنبش سبز» در ایران اشاره کرده و به دو چهره شناخته‌شده این اعتراضات نیز اشاره کرده‌است؛ محمد بوعزیزی، معترضی که در تونس اقدام به خودسوزی کرد و ندا آقاسلطان، شهروندی که در جریان اعتراضات پس از انتخابات ۸۸ در تهران هدف گلوله قرار گرفت. خانم هیلی می‌گوید «مرگ ندا به انقلاب سبز قدرت بخشید، ولی بلندپایگان جامعه بین‌المللی اولویت‌های دیگری در مورد ایران داشتند… در نهایت مرگ ندا [آقاسلطان] و رویاهای مردم ایران نادیده گرفته شد و برآورده نشد».

خانم هیلی افزوده است «سازمان ملل، مانند هر نهاد دیگری، باید با این موج فزاینده نارضایتی هم‌صدا باشد. من به سازمان ملل آمده‌ام تا به مردم آمریکا نشان دهم سرمایه‌گذاری ما در این نهاد چه اهمیتی دارد. و وقتی من از ارزش‌ها سخن می‌گویم، منظورم در درجه اول بودجه نیست، منظورم این است که سازمان ملل به ابزاری مناسب برای تبلیغ ارزش‌های ما تبدیل شود».

به گفته نماینده ارشد آمریکا در سازمان ملل «ایالات متحده وجدان اخلاقی جهان» است: «اگر ما نتوانیم صدای کسانی مانند محمد [بوعزیزی] و ندا [آقاسلطان] باشیم، در آن‌صورت اصلا کاری نداریم که اینجا انجام بدهیم».