انوشه کیوان پناه – المیرا مرادی
«شورای ملی صلح» و ضد امپریالیست های «شرمگین»
نخستین نشست موسسان «شورای ملی صلح» روز پنجشنبه سیزدهم تیرماه ۱۳۸۷ با حضور بیش از ۵۰ نفر از فعالان اجتماعی، فرهنگی و سیاسی برگزار شد. در آن نشست «لوح صلح» زیر قرائت و امضاء شد: «ما موسسین شورای ملی صلح برای تحقق صلح پایدار و برای غلبه بر فضای جنگ، تنش و تحریم تلاش مستمری را آغاز میکنیم، چراکه توسعه، آزادی و رفاه ملت ایران در گرو ثبات و آرامش کشور، منطقه و حرکت به سوی صلح جهانی است. ما در این راه به همه افراد و جریانهای صلحطلب دست یاری میدهیم تا با یکدیگر صلح و حقوقبشر را محققسازیم.»
با توجه به محتوای کلی «لوح صلح» و منشور همراه آن، و راه ها و سیاست های گوناگونی که بطور عینی برای تحقق آن لوح و منشور وجود دارد- راه ها و سیاست هایی که می تواند تامین کننده منافع مردم و مولدین یدی و فکری جامعه، یا منافع غارتگران، و تامین کننده صلح شرافتمندانه و پایدار یا صلح سازشکارانه و تسلیم طلبانه و موقتی باشد- ویژگی عمده این شورا که بدون تردید آینده آن را رقم خواهد زد، ترکیب افراد موسس آن است.
- از آقای ابراهیم یزدی که علناً خواهان صلح امپراطوری و احیای پیمان نظامی سنتو در چارچوب شورای همکاری خیلج فارس، و آزادی سازی اقتصادی بر اساس الگوی «کارگزاران» که افراطی تر از آزاد سازی اقتصادی دولت موقت است گرفته، تا آقای حبیب اله پیمان که در همان نخستین نشست موسسان با تاکید بر این که «نباید صلح را محدود به روشنفکران کرد» گفت که «نیروهای مولد جامعه باید درگیر مسئله صلح شوند و طرفداران صلح باید بیعدالتیها و فقر را به عرصه عمومی ببرند چرا که بدون مبارزه و کمک و همیاری مردم، شعار صلح تحقق نخواهد یافت» وجود دارد.
- از آقای پیمان که در ارتباط با موضوع تعلیق غنی سازی گفته است: «در مورد ایران هم بنظر نمیرسد که با تعلیق غنیسازی مناقشهها پایان یابد و آمریکا برای تحقق هدفهای خود در خاورمیانه که در ضمن مستلزم تسلط بر منافع نفت و گاز و جلوگیری از ظهور یک ایران قدرتمند و مستقل است، با پیش کشیدن اتهامات بعدی، نقض حقوق بشر، حمایت از تروریسم و مخالفت با صلح میان اسرائیل و فلسطین به فشار و حملات خود تا رسیدن به هدف فوق ادامه خواهند داد.
برای اطمینان از میزان صداقت و تعهد آمریکا نسبت به حفظ صلح و امنیت و رعایت حقوق بشر کافیست ضمن اشاره به حمایت آن کشور از کودتای نظامی پرویز مشرف و اقدامات وی در تعلیق دموکراسی، این پرسش را مطرح کرد که چرا آمریکا نگران اضمحلال دموکراسی و نقض حقوق بشردر کشوری چون پاکستان مجهز به سلاحهای کشتار جمعی یا توسط دولت جنگطلب چون اسرائیل با دست کم دویست بمب هستهای نیست . برای آنکه برخی سادهلوحان از خوش خیالی نسبت به دموکراسی آمریکایی خارج شوند، یک مقام برجستهٔ آمریکایی از این نفاق و دورویی پرده بر میدارد و وقتی نظرش را دربارهٔ دموکراسی پرسیدند پاسخی بدین مضمون داد که « دموکراسی مطلوب آنی است که بهسود ما باشد و اگر نباشد خداحافظ دموکراسی!!» تا جوانان جویای نامی که چپ و راست با رادیو آمریکا و رادیو فردا برای استقرار دموکراسی آمریکایی در ایران مصاحبه می کنند؛ و تا آقای آغاجری که در همان نشست موسسان پیشنهاد کرد «تا هم غنیسازی تعلیق شود و هم تحریمها»، چرا که به اعتقاد آقاجری این تحریمها آسیبهای جدی بر صنعت و توسعه ایران وارد کرده است.
- از «اصلاح طلبانی» که در مقطع تجاوز امپریالیسم آمریکا به عراق تز «بیطرفی فعال» را مطرح کردند، و روشفکرانی که همسو با آن تز اشغال عراق و دموکراسی آمریکایی را یک مائده الهی برای مردم ما و منطقه می دانستند، تا فعالین دگراندیشی که در این زمینه هم در نقطه مقابل آنها فعالیت کرده اند.
شاید با توجه به این ترکیب بود که آقای سهراب رزاقی در سخنان خود در نشست موسسان «شورای ملی صلح» مقوله صلح طلبی را از سه منظر- شیوه زیست، ایدئولوژی و روش- بررسی کرد و گفت : « برای آنکه این موضوع ابزار سیاسی نشود، داشتن یک برنامه عمل مشخص برای رسیدن به صلح پایدار ضروری است تا دنبالهرو استراتژی دیگران نشویم».
استراتژی دنباله روی از استراتژی دیگران
از سوی دیگر، هستند افراد و قلم های «ضد امپریالیستی» که عامداً و دانسته نه فقط نظرات درست و هشدار دهنده آقای سهراب رزاقی را نادیده می گیرند، بلکه به دلائلی که هنوز بر ما معلوم نیست استراتزی دنباله روی از استراتژی دیگران را با توسل به انواع اهرم های فشار، توهین و افترا تبلیغ می کنند. عمده ترین و در عین حال پنهان ترین عملکرد آنها، بازی «دو دوزه» شان در ارتباط با مقوله صلح است. آنها از یک طرف در کنار دکتر زرافشان در مجمع عمومی شورای جهانی صلح که در آوریل سال جاری در کاراکاس، ونزوئلا برگزار شد شرکت کردند، و به اعتبار مبارزات صلحدوستانه و ضد امپریالیستی مردم ما به عضویت کمیته اجرایی ۴۰ نفره «شورای جهانی صلح» انتخاب شدند، و از طرف دیگر بر خلاف عملکرد تمام شوراها ، کمیته ها، و سازمان های صلحدوست شرکت کننده در اجلاس کاراکاس از دادن گزارش شفاف به مردم خود نه تنها طفره رفته اند، بلکه در حالی که به گردان های دموکراتیک, مترقی و ضد امپریالیست جنبش جهانی صلح می گویند، در کنار آنها هستند، در عرصه داخلی بدون کمترین پای بندی به وظایف و مسؤلیت های خود بعنوان عضو کمیته اجرایی «شورای جهانی صلح» سیاست دنبال روی از استراتژی دیگران را تبلیغ می کنند.این افراد تحت عنوان « انجمن برای دفاع از صلح، همبستگی و دموکراسی» از طرف مردم ایران در مجمع عمومی «شورای جهانی صلح» شرکت کردند و متعهد شدند برای تحقق اهداف زیر فعالیت کنند:
۱- مخالفت با جنگ های امپریالیستی و اشغال کشورهای مستقل و ملی.
۲- جلوگیری از تولید سلاح های کشتار جمعی و پایان دادن به افزایش تسلیحات، برچیده شدن پایگاه های نظامی و خلع سلاح جهانی تحت نظارت کنترل موثر جهانی.
۳- ریشه کن کردن هر نوع سیاست های استعماری و استعماری جدید و هرنوع فرم تبعیض نژادی، جنسی و نژاد پرستی.
۴- احترام به حقوق ملت ها و استقلال از ضروریات اساسی برقراری صلح می باشد.
۵- احترام به مرزهای کشورها.
۶- عدم دخالت در امور کشورهای جهان.
۷- برقراری روابط تجارتی با کشورها بر مبنای سود مشترک و روابط فرهنگی و دوستی بر مبنای احترام متقابل.
۸- همزیستی صلح آمیز با کشورهایی که سیستم های سیاسی متفاوتی دارند.
۹- مذاکره به جای استفاده از زور در حل مناقشات بین ملت ها.
اما، نه تنها تا کنون در ارتباط با مقوله جنگ و صلح هیج یک از این اصول و اهداف را با مردم ما و «شورای ملی صلح» در میان نگذاشته اند، بلکه حتی دانسته بر آنند تا تلاش مستقل دکتر زرافشان در این عرصه را در محاق فراموشی و تحریم و طرد ضمنی قرار دهند.در ادامه این نوشتار، گزارش «شورای جهانی صلح» پیرامون انتخاب «رهبری جدید شورای جهانی صلح» را در اختیار صلحدوستان ایرانی قرار می دهیم و از کسانی که به اعتبار مبارزات صلح طلبانه و ضد امپریالیستی مردم ایران به عضویت کمیته اجرایی شورای جهانی صلح انتخاب شده اند می خواهیم بطور شفاف گزارش فعالیت های خود را به مردم ایران و به «شورای ملی صلح» ارائه نموده و بعنوان رابط بین جنبش صلج طلبی مردم ما و «شورای جهانی صلح» نظر خود را در ارتباط با «لوح و منشور صلح شورای ملی صلح» و مصوبات «شورای جهانی صلح» در حمایت از مردم ما، اعلام نمایند.