۱۳۸۷ خرداد ۳۱, جمعه

علی شریعتی، نظریه‌پرداز انقلاب ایران / یرواند آبراهامیان



دکتر علی شریعتی :


«امروز دیگر کافی نیست یکی بگوید من با مذهب مخالفم یا یکی بگوید من معتقد به مذهب هستم. این دو حرف بی‌معنی است. باید بعد از این تکلیفش را معلوم کند که کدام مذهب را معتقد است. مذهب ابوذر و مذهب مروان‌حکم، هر دو اسلام است. اما میان اسلام ابوذر با اسلام مروان حکم فاصله بین «لات» و «الله» است. این اندازه فاصله است. خوب، به اسلام معتقدی، اما به کدام اسلام معتقدی؟ اسلامی که در کاخ عثمان سر در آخور بیت‌المال، مردم را غارت می‌کند، یا اسلامی که در ربذه تنها و خاموش در تبعید می‌میرد... به علاوه اینکه کسی در مورد فقرا نگران باشد، کافی نیست. خلفای فاسد هم همین را می گفتند. اسلام راستین بیش از نگرانی است و به مسلمانان دستور می دهد برای تحقق عدالت، برابری، و رفع فقر بجنگند.»



یرواند آبراهامیان


مجله دانشجویی آفتاب دانشگاه واترلو


-کانادا ترجمه ی: معصومه رودافشانی، سید بشیر سجاد


به مناسبت 29 خرداد، روز درگذشت دکتر علی شریعتی


سایت دنیای ما علی شریعتی،


نظریه‌پرداز انقلاب ایران این مقاله در مجله دانشجویی آفتاب که متعلق به دانشجویان دانشگاه واترلو- کانادا است منتشر گردید. این مقاله ترجمه ای از نوشته یرواند آبراهامیان (Ervand Abrahamian) است که نسخه‌ی اولیه‌ی آن در ۱۹۸۲ منتشر شد. ترجمه حاضر از کتاب «اسلام، سیاست، و حرکت‌های اجتماعی» انتخاب شده است که مجموعه‌ای از مقالات از نویسندگان مختلف است.




گزارش تصویری از تظاهرات اعتراضی علیه آمدن جورج بوش به لندن





همانطور که قبلا پیش بینی میشد افراد و گروه های گوناگونی از انسانهای آزاده و صلح دوست که مخالف جنگ واشغال نظامی بودند با فراخوان بزرگترین ائتلاف ضد جنگ موجود در انگلستان برای اعتراض به ورود جورج بوش در ساعت 5 بعد از ظهر در میدان روبروی مجلس این کشوردر لندن گرد هم آمدند.
اکثر افراد حاظر در میدان با خشم شعارهایی بشرح زیر علیه جورج بوش نثار میکردند:
" جورج بوش تروریست است " او را بیرون بیاندازیم " جورج بوش یک جنایتکار جنگیست" وبعضی مواقع گوردون بران نخست وزیر حاظر و تونی بلر را هم تروریست و جنایتکار میخواندند.
همانطور که در تصاویر ملاحظه میکنید تظاهر کنندگان پلاکاردهای بیشماری را حمل میکردند که بر روی آنها این جملات نوشته شده بود: " به ایران حمله نکنید " از عراق و افغانستان خارج شوید " ارتش را به خانه برگردانید". همچنین درپلاکاردی بالای عکس جورج بوش نوشته شده بود " تروریست شماره یک جهان " .
در بین پرچم ها ی آورده شده پرچم " ائتلاف ضد جنگ" ، خلع سلاح های اتمی " و پرچم " ایرانیان مخالف جنگ و مخالف بنیادگرایی مذهبی" بسیار چشمگیر بود.
اگر قرار است که در دادن گزارش به مردم اصل صداقت گزارش دهی را رعایت کنیم باید ناگفته نماند که در این حرکت اعتراضی بسیار مهم و حساس سیاسی ، هیچکدام از تشکلات موجود چپ اپوزیسیون ایرانی(از راستها که انتظاری نداریم) مفیم انگلستان و لندن در این تظاهرات حضور نداشتند. البته این اولین بارنیست که آنها با پراکندگی خود بارها چنین فرصت های گرانبهای سیاسی را سوزانده اند .
در این تظاهرات تنها آن پرچم یاد شده را تعدادی از فعالین چپ مستتقل ایرانی حمل میکردند که از بدو حمله آمریکا، انگلستان ومعتلفینشان به افغانستان و عراق همچنان مخالفت خود را آشکارا بدون هیچ لغزشی هم علیه جنگ طلبان اشغالگر و هم حاکمان دد منش افغانستان، عراق و ایران اعلام کرده اند.
لازم به یاد آوریستکه در میان شرکت کنندگان در تظاهرات قشر وسیعی ازجوانان پر شور و رادیکال وجود داشت که حاظر نبودند در آنروز تنها به چند شعار و سخنرانی در میدان پارلمان راضی شده و به آنها بسنده کنند.
با یک حرکت قافل گیرانه گروه موزیک ریتم مقاومت به خیابان جهید و با صدای طبل های خود نیمی از جمعیت حاظر را به بدنبال خود کشیده تا برای هرچه نزدیک تر شدن به ساختمان محل ملافات گوردون بران و بوش صفوف پلیس را در هم شکند.
پلیس از قبل برای جلو گیری ورود تظاهرکنندگان به خیابان مورد نظر از راه بندهای سنگین بتونی استفاده کرده بود که جلوی آن را با چند ردیف پلیس پوشانده بود.
در این کشمو کش کسی نیر به هوشدارها و اندرزهای سازشکارانه سران سازماندهنده تظاهرات برای ترک محل تظاهرات گوش فرا نمیداد.در این مدت تظاهر کنندگان چندین بار با پلیس در گیر شدند و علارغم ضرب وشتم بعضی از آنها بوسیله باتن وزخمی شدن و دستگیری 25 نفر، آنها توانستند که ساعتها مقاومت خود را همراه فریاد شعارهایی که از عمق دلهای آزاد آنها بیرون میآمد بدین شکل به نمایش بگذارند. دموکراسی همین است که شما نشان میدهید. "این دموکراسی نیست، این شارلاتان بازیست."ما همه زیر یوغ رژیمهای تروریستی زندگی میکنیم." "خیابان مال کیست؟ خیابان مال ماست ، جهان بما تعلق دارد." فرستنده: حسن زنده دل

"بودن يا نبودن" نه! خود يا خود نبودن. مسأله، اين است...

محمد علی اصفهانی
پيراشکی فروش دبستان ما، مدير مدرسه بود. يعنی مدير مدرسه، پيراشکی فروش دبستان ما بود. نه اين که کارش
پيراشکی فروشی بوده باشد. کارش مدير مدرسه بودن بود. اما از سر ناچاري، پيراشکی ها را هم در زنگ تفريح، او می فروخت. کسانی که پيراشکی می خريدند، در همان حول و حوش مدير مدرسه می ايستادند و پيراشکی هاشان را در پناه او می خوردند. در غير اين صورت، در يک چشم بر هم زدن، پيراشکي، روی هوا برده می شد. جمله ی مجهول. فاعل، معلوم نبود. يعنی فاعل ها معلوم نبودند. چند دست، يا چندين دست، پيراشکی را می قاپيدند و هر تکه ی آن توی دهان کسی بود. هر کسی به جز خود پيراشکی خر. بعضی ها تا حدودی قدرت دفاع از خودشان را داشتند. پيراشکی را مثل توپِ يادم رفته است چی چی بال، روی شکمشان می گرفتند و می دويدند. و در مناسب ترين فرصت، آن را با شتاب می بلعيدند. و بعضی ها هم، گردن کلفت بودند و کسی نمی توانست از اين شوخی ها با آن ها بکند. برای مقابله با مهاجمان، يک روز با يکی از گردن کلفت های کلاس شريک شدم. من سه ريال گذاشتم، و او دو ريال. تا بتوانيم با هم يک پيراشکی پنج ريالی بخريم. و بعد، بی خيالِ پيراشکی قاب ها، که جرأت نزديک شدن به ما را، يعنی جرأت نزديک شدن به او را نداشتند، رفتيم روی يک نيمکت در حياط نشستيم؛ و او پيراشکی را به دو ˝نصف˝ کرد. تقريباً دو ثلث آن را، همراه با تمام معجون حياتی لای آن ـ که تمام پيراشکی خور های همه ی عالم، حاضرند گواهی کنند که اگر اين معجون نباشد آن ها هيچ وقت پيراشکی نمی خرند ـ برای خودش برداشت، و بقيه را که يک ذره هم از اين معجون در آن نبود، و حتی احتمالاً دورش هم سوخته بود، به من داد. اعتراض کردم. ولی او در حالی که سهم خودش را به آرامی مزه مزه می کرد، خونسردانه جواب داد: ـ اون، سه زاره ديگه. شايد منظور او از ˝اون˝، ˝آن˝ی بود که در دست خودش بود، نه ˝آن˝ی يعنی ˝اين˝ی که دردست من. اما به دليل ضعيف بودن در درس دستور زبان، فرق آن و اين و کار برد هاشان را نمی دانست. از آنجا که بايد اصل را بر برائت گذاشت، و از آنجا که در اين گونه موارد بايد راهی برای گريز از محکوم کردن طرف مقابل يافت، و يا حتی ساخت و خود را به کوچه ی علی چپ زد، و نيز به دليل چند ˝از آنجا˝ ی ديگری که همه به روابط انسانی و اخلاقيات سالم بر می گردند، من اين فرض را در مورد او می پذيرم. اما فقط در مورد او. و کسانی مثل او. نه در مورد همه ی گردن کلفت ها. اين، دستور زبان نيست که سخن گفتن را می آموزد. بلکه اين، سخن گفتن است که دستور زبان را از آن می آموزند. خود را به قيمت گذشتن از حق و حقوق خود، در پناه يکی ديگر کشيدن، يا به دليل تمايل پنهان به گريز از خود است، و يا به دليل ضعيف بودن. تمايل به گم کردن خويش در يک ˝تمرکز نيرو مند˝، مثلاً قبيله يا قوم و غيره، زمانی ـ از ديرباز تا زمانی نه چندان دورمانده در تاريخ ـ محصول عدم احساس هويت فردی و مستقل، در زندگی تکاملی ˝نوع˝ ويژه يی در طبيعت، موسوم به ˝نوع انسان˝ بود. اما امروز و در اين مرحله از تکامل اين نوع، بيشتر محصول وجود احساس هويت فردی و مستقل، و به خاطر فرار از همين احساس، و فرار از اضطراب و دغدغه يی است که با کشف اين احساس، آغاز می شود. يعنی: گريزی است از قرار داشتن در گذرگاه انتخاب های پی در پی و لحظه به لحظه. گريز از هستی انسانی. از هستی در هيأت انسان. از آنچه با انتخاب، شروع شده است، با انتخاب، شکل می گيرد، و با انتخاب، يا به ˝خود˝ بودن می رسد، و يا به ˝ديگري˝ بودن. و اين گريز، بخشی از جريان ˝اليناسيون˝ است که مبحثی مفصّل دارد... وقتی که انساني، و يا مجموعه ی انسانی يي، در چنين گريزي، خواسته يا ناخواسته، ˝ديگري˝ بودن را، و يا جزيی از ديگری بودن را انتخاب کند، از ˝خود˝ بودن خود، رها می شود و آسوده خاطر. و اين ˝ديگري˝ می تواند يک فرد، يک فرهنگ، يک فرقه، يک جمع هماهنگ، يک جريان سياسی يا غير سياسی باشد. و اِلی آخر. همان طور که اين ˝خود˝ می تواند يک فرد، يا يک جمع، و يا يک جامعه باشد. و باز اِلی آخر. يک ˝خود˝ نجيب بسته بندی شده ی استاندارد که نمی داند ˝ديگري˝ است. يک ˝خود˝ که ديگر، خود نيست. نه هويت مستقل دارد. نه مسئوليت مستقل. و در نتيجه: نه رنج دغدغه ی مستقل. اين ˝خود˝، در نهايت احساس آزادي، همه ی آنچه را بايد انتخاب کند، انتخاب می کند. در غياب خود امّا! فرد يا جمع الينه شده، اندک اندک تغيير هويت می دهد، و هويت الينه کننده را می گيرد. يعنی رونوشت هويت الينه کننده را. الينه کننده يی را که خودش نيز به نوبه ی خودش الينه شده است. و اين، خوب نيست. اصلاً. اصلاً خوب نيست اين... محمد علی اصفهانی ۳۰ خرداد ۱۳۸۷ http://www.ghoghnoos.org - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - ٭ در اين مطلب از نوشته يی به همين قلم در سال های دور ـ با نام ˝تکيه بر خويش˝ ـ استفاده شده است. ٭ ٭ در باره ی احساس يا عدم احساس هويت فردي، و همچنين ali�nation و محتوا و چند و چون آن، از جمله: مطلبی به همين سبک و سياق، با نام ˝از نيمه راه گمشدگي˝: http://www.ghoghnoos.org/honar/honarg/honarg01/az-nimeh-rah.html و يا متن سخنرانی در نخستين هفته ی از دست دادن شاملو، تحت عنوان ˝شاملو: شاعر انسانگرا˝: http://www.ghoghnoos.org/honar/honarg/honarg01/shamloodisc.html

خرداد. ويديوی اعتراضات اخير کارگران هفت تپه

روشنگری.ويديو را در لينک زير از سايت فعالان حقوق بشر ملاحظه کنيد

طرح اروپا در گسترش تحريم اقتصادی به نفت و گاز ايران و احتمال تجاوز نظامی

بررسی تحريم نفت و گاز و بخش انرژی ايران در کنفرانس سران اتحاديه اروپا... مانور نظامی بزرگ اسراييل برای تمرين بمباران تاسيسات اتمی ايران.. برخورد ابهام آميز رژيم نسبت به بسته پيشنهادی گروه پنج باضافه يک ....
روشنگری: از زمان ارائه بسته تجديد نظر شده پيشنهادی گروه پنج باضافه يک به ايران از طريق سولانا, بار ديگر خطر تشديد تحريم ها و تجاوز نظامی به مراکز هسته ای ايران افرايش يافته است. روزنامه نيويورک تايمز روز گذشته در گزارشی هدف از مانور نظامی اسراييل در ماه جاری را "تمرين برای بمباران بالقوه تاسيسات اتمی ايران" ذکر کرد. مقامات مطلع آمريکايی به اين روزنامه گفتند: "رزمايش اسرائيل ظاهرا تلاشی برای توسعه ظرفيت نظامی اين کشور جهت اجرای يک حمله از راه دور بوده است و همچنين با اين هدف که جدی بودن نگرانی اسرائيل از برنامه اتمی ايران نمايش داده شود." شائول موفاز وزير دفاع پيشين اسرائيل اخيرا گفت: "اگر ايران برنامه اتمی خود را ادامه دهد ما به آن حمله خواهيم کرد. تحريم ها موثر نيست. چاره ای به جز حمله به ايران برای متوقف کردن برنامه اتمی اش وجود ندارد." اسراييل نگران است که با پايان دوره رياست جمهوری بوش, فرصت حمله نظامی به ايران را از دست برود و اين رژيم در شرايطی قرار بگيرد که نتواند طرح تجاوز نظامی را به اجرا بگذارد. از سوی ديگر در برابر بسته تجديد نظر شده پيشنهادی گروه پنج باضافه يک, رژيم به برخورد دوگانه و ابهام آميز رو آورده است. از يک سو اين بسته به صورت رسمی و قطعی رد نشده است و از سوی ديگر, هم احمدی نژاد, هم سلطانيه نماينده رژيم در آژانس و هم منوچهر متکی تعليق غنی سازی اورانيوم را که پيش شرط مذاکره بر سر بسته پيشنهادی است رد کرده و از آن به عنوان خط قرمز نظام ياد کرده اند. اتحاديه اروپا در واکنش به برخورد ابهام آميز رژيم نسبت به بسته پيشنهادی خود, مساله بررسی تحريم نفت و گاز و بخش انرژی ايران را در دستور کار کنفرانس جاری سران اتحاديه در بروکسل قرار داده است تا به گزارش بی بی سی "در صورت رد مشوق های اقتصادی تازه بر آن کشور اعمال شود." گوردون براون نخست وزير انگليس اوايل هفته جاری اعلام کرد که اتحاديه اروپا به زودی "فاز تازه ای از تحريم ها بر نفت و گاز" ايران را آغاز خواهد کرد. دستگاه تبليغاتی رژيم اسلامی درست مانند رژيم اسراييل مدعی است که تحريم ها بر ايران اثر ندارد. در حالی که آثار تحريم ها به شکل گرانی و تورم طاقت فرسا, افزايش احتکار و کمبود برخی از مايحتاج عمومی, مردم را سخت تحت منگنه قرار داده است. بخش اصلی درآمدهای ايران حاصل فروش نفت و گاز است. تاکنون با اتکا به همين درآمدهای نفتی بوده است که دولت با واردات شديد در مقابل قحطی و کميابی شديد کالاها مقابله کرده است. تحريم نفت و گاز شريان های اصلی اقتصاد کشور را خواهد بست و اين در کشوری که توليد داخلی بسامانی ندارد و مافياهای غارتگر حاکم بر اقتصاد و سياست زمينه های توليد داخلی را هم به خاطر قاچاق و دلالی به نابودی کشيده اند, ضربه فجيعی به مردمی وارد می کند که بدون آن هم تحت فشار شديد هستند. کارگرانی که ماههاست حقوق نگرفته اند, معلمانی که مطالبات معوقه خود را هنوز دريافت نکرده اند, بازنشستگانی که حقوق شان پرداخت نمی شود, و بطور کلی همه اقشار تهيدست و زحمتکش کشور قربانيان رده اول تحريم بخش انرژی ايران خواهند بود. مردم ايران هيچ نفعی در ادامه کشاکش بر سر پرونده هسته ای ندارند. کار, بهداشت و درمان, آموزش و زندگی سالم حقوق مسلم اين مردم است که از جمله فدای ماجراجويی های رژيم در زمينه هسته ای و فدای حفظ بقا و موجوديت نامشروع و ارتجاعی آن شده است.

گزارش و آمارهای واقعی از شکست اسرائیل در برابر حزب الله لبنان

سایت البدیل عراق Albadeeliraq.comبرگردان احمد مزارعی گزارش و آمارهای واقعی از شکست اسرائیل در برابر حزب الله لبنانمنابع اطلاعاتی فرانسه اخباری بسیار مهم و دردناک درباره جنگ اسرائیل در لبنان در خلال جنگ جون 2006 منتشر کرده است.مرکز Access of logic در ماساچوست آمریکا، گزارشی از جنگ تابستان 2006 اسرائیل و لبنان و عوامل مستقیم و غیرمستقیم آنرا منتشر کرده است. مرکز مذکور موضوع را از گزارش 30 صفحه ای که شامل نقشه ها و برنامه های عکس و نقشه و توضیحات است، از قول محقق و روزنامه نگار آمریکایی، برایان هارینگ ، که متخصص امور امنیتی است، نقل می کند. گزارش هارینگ با استفاده از گزارش منابع رسمی دولتی فرانسه نگاشته شده است. هارینگ در خلال مسافرتی که از مسکو به پاریس داشته است، این اسناد را بدست آورده است. بر اساس خلاصه ای که آقای هارینگ از اسناد گزارش 300 صفحه ای فرانسویان ترجمه کرده است، موساد ، سازمان اطلاعاتی اسرائیل رفیق حریری نخست وزیر سابق لبنان را ترور کرده است. (1) بر اساس توضیحاتی که در این گزارش آمده و همچنان که در گزارشات آقای سیمون هرش در مطبوعات نیز انتشار یافت، جنگ اخیر اسرائیل با لبنان، نه بر اساس اقدام حزب الله مبتنی بر اسارت گرفتن دو سرباز اسرائیلی در 12 جون گذشته صورت گرفت، بلکه در نتیجه برنامه از قبل تنظیم شده ای که آمریکا و اسرائیل بر آن توافق کرده بودند، این حمله صورت پذیرفت.در این گزارش آورده می شود که دولت آمریکا به اسرائیل اطلاع می دهد که:" ما در حال حاضر بدلیل گرفتاری هایی که در عراق داریم نمی توانیم برای شما سرباز ارسال کنیم. اما برای ضربه ای کمرشکن به حزب الله شما را با انواع اسلحه ها و ذخائر جنگی، از قبیل بمب های معمولی و خوشه ای و سایر ذخیره های مورد نیاز شما اقدام خواهیم کرد.و اما در مورد وقایع عملی جنگ ، مترجم گزارش مختصری را بصورت وقایع یومیه ارائه می دهد. در این گزارش بین حقیقت آنچه که در جنگ اتفاق اقتاده تا گزارشی که اسرائیلی ها منتشر کرده اند، دریایی ژرف وجود دارد. در گزارش مذکور، بر اساس منابع رسمی دولت اسرائیل تاکید شده که کشته های آنان 2300 نفر و نه آنطوری که در مطبوعات اعلام کرده اند، 119 نفر بوده اند. از این 2300 نفر ، 600 نفر از آنها در بیمارستانها در اثر جراحات عمیق جان خود را از دست دادند. اما زخمی هایی که بطور عمیق آسیب دیده اند و تا کنون زنده مانده اند 700 نفر می باشند.در گزارش آمده است که 65 سرباز اسرائیلی در حالیکه در چند خانه لبنانی ها مخفی شده بودند یکجا بوسیله چند موشک ضد تانک کشته شدند. از طرف دیگر حزب الله با هدف قرار دادن بیمارستانی در شهر " صفد" (در اسرائیل) تعداد زیادی از سربازان اسرائیلی را به قتل رسانیدند. این بیمارستان نظامیان مجروح اسرائیلی را درمان می کرده است. اما در مورد خسارت و تعدادکشته های حزب الله، بر اساس گزارش سازمان ملل 50 نفر و بر اساس گزارش دولت لبنان که مخالف حزب الله بود، 49 نفر بوده است. در گزارش آمده است که مجموعه تانکها و نفربرهای زرهی ارتش اسرائیل، 65 عدد تانک و نفربر بطور کامل نابود که از میان آنها 38 تانک میر کافا mir kafa که بوسیله موشکهای ضد تانک متلاشی شدند، و 15 عدد دیگر آنها بوسیله مین های ضد تانک نابود شدند.تعداد تانکها و نفربرها که آسیب های جدی دیدند 93 عدد بوده اند. در گزارش تفصیلی که به جزیئات جنگ پرداخته شده است، اشاره می شود که حزب الله 18 سرباز اسرائیلی را در روز 27 جون یکجا بقتل رساند و این در نتیجه کمینی که در راه آنها نصب کرده بودند، بوده است. همچنین در هجوم دیگری در روستای بنت الجبیل، 41 سرباز باضافه 12 نفر دیگر ، بهمراه 8 ماشین زرهی آنان در همین تاریخ منهدم شد.در روز نهم آگوست جنگجویان حزب الله به چند منزل که سربازان اسرائیلی در آنجا ها مخفی شده بودند و با خراب کردن آن منازل توانستند 23 نفر از آنان را بقتل برسانند. در ادامه در گزارش آمده است که در روز 12 آگوست نیروهای حزب الله توانستند در جنگی روی در رو 24 سرباز دیگر اسرائیلی را بقتل رسانیده و با سرنگون کردن یک هلیکوپتر اسرائیلی دیگر موجب قتل 5 نفر از سرنشینان آن گردیدند. در مورد انهدام ناو جنگی "ساعر"، که نیروهای حزب الله آنرا در تاریخ 14 جولای منهدم کردند در گزارش برایان هارینگ آمده که تعداد افسران و سربازان کشته شده 24 نفر بوده ولی اسرائیلی های تنها 4 نفر ذکر کرده اند.در گزارش آمده است که نیروی هوایی اسرائیل 12000 نوبت به حمله هوایی علیه شهرهای لبنان دست زده است. همچنین نیروی دریایی اسرائیل 2500 لوله توپ و موشک و نیروی زمینی اسرائیل 100000 گلوله توپ به شهرهای مرزی لبنان شلیک کرده است. در گزارش آمده که زیانهایی که از این جنگ بر لبنان وارد شده است غالبا به ساختمانها ، بیمارستان ها، مدارس و پلها وارد آمده است.از طرفی 30 درصد کشته شدگان این جنگ کودکان زیر 14 سال بوده اند. همچنمین اسرائیل در این جنگ به تخریب 600 کیلومتر جاده های کشور لبنان ، 73 پل ، 31 مرکز گمرک، واحدهای تصفیه آب و فرودگاه و 25 مرکز توزیع بنزین ، 900 مرکز بازرگانی ، 350 مدرسه، دو بیمارستان و 15000 منزل مسکونی ، و در مجموعه 13000 منزل به اشکال مختلف تخریب شده اند. در گزارش رسمی دولت فرانسه که بطور خلاصه ترجمه شده است گفته می شود که اسرائیلی ها گزارشات نادرستی را از طریق حزب الله و روسیه دریافت داشته بودند. توضیح:1- دکتر الیاس عاقله محقق و تاریخ نگار لبنانی ساکن آمریکا یک هفته بعد از قتل حریری مقاله ای در مجله حقایق چاپ انگلیس انتشار داد مبنی بر اینکه ماشین آقای حریری بتوسط یک شرکت آمریکایی و سوئیدی به مبلغ 600 هزار دلار در سال بیمه شده بوده که این ماشین بطور دائم با ماهواره کنترل و دیده بانی می شده است . از طرفی این ماشین بوسیله با پوسته ای از اورانیوم تقلیض شده حفاظت می شده است و در خاورمیانه بجز آمریکا و اسرائیل کسی دیگری امکان منفجر کردن این ماشین را نداشته است.