۱۳۹۷ مهر ۶, جمعه

تروریسم در حقوق بین الملل از فرقه حشاشین( حسن صباح) تا حمله مسلحانه در شهر اهواز

تروریسم در حقوق بین الملل‎ از فرقه حشاشین( حسن صباح) تا حمله مسلحانه در شهر اهواز 
نیره انصاری
 
 
تروریسم در حقوق بین الملل
از فرقه حشاشین( حسن صباح) تا حمله مسلحانه در شهر اهواز
« تروریسم و آدم ربایی یک پدیده ی تازه‌ای نیست، تاریخ مشحون از اقداماتی است که حیات بی دفاعان را سلب یا تهدید کرده، افراد بشر را از حقوق و آزادی‌های خود محروم نموده، روابط دوستانه میان دولت ها را در معرض خطر قرار داده و تمامیت ارضی و امنیت دولت ها را به مخاطره افکنده است.»
تروریسم و آدم ربایی یک پدیده تازه‌ای نیست، تاریخ مشحون از اقداماتی است که حیات بی دفاعان را سلب یا تهدید کرده، افراد بشر را از حقوق و آزادی‌های خود محروم نموده، روابط دوستانه میان دولت ها را در معرض خطر قرار داده و تمامیت ارضی و امنیت دولت ها را به مخاطره افکنده است.
اساساً هر زمان دلیلی برای مخالفت با ‌نظم حاکم بین‌المللی با دولت مشخصی به وجود آید، تروریسم به عنوان سلاحی برنده، کم هزینه و قابل دسترسی جلوه می کند.
هیچ تاریخ دقیقی از تروریسم در دست نیست، و مطالعات « شمید و جانگمن» در خصوص تاریخ ادبیاتِ این واژه نیز، حتا فهرستی از تاریخ این پدیده ارائه نمی دهد. این فقدان نشانگر منطق متعارف آکادمیک است که تروریسم را از دهه (1960) رقم زده و آن را منحصر به فرد می داند، و تنها و تنها جنبه سیاسی داشته است. حال آنکه اکنون طرف مقابل و یا مخاطب تروریست ها جامعه است!
بر پایه فرهنگ لغات فرانسه که در سال (1796) به نشر سپرده شد؛ « ژاکوبن» ها گاهی در سخنان و نوشتارهای خود این اصطلاح را با برداشتی مثبت درباره خودشان به کار می بردند. اما از یازدهمین ماه تقویم انقلاب فرانسه، واژه « تروریست» به صورتی ناشایست و ناسزا درآمد که حکایت از یک عمل و فعل بزهکارانه داشت. چندی پس از آن، این واژه به دیکسیونر انگلستان وارد گردید.
« ادموند برک» در نوشته خود در (1795) از هزاران درنده دوزخی که خود را تروریست می‌خوانند و به جان مردم افتاده اند؛ یاد کرده است. در آن زمان منظور از تروریست، فرازی از انقلاب فرانسه بود که تقریباً از (مارش 1793 تا ژوئن1794) را در بر می‌گرفت و این واژه با « حکومت وحشت» هم معنا بود. پس از این دوره واژه تروریسم معنای گسترده‌تری یافت و در فرهنگ‌های لغت معادل وحشت و ترور تعریف و تبیین شد.
واپسین گروهی که خود را تروریست توصیف کرد؛ « لهی(استو گانگ)» از مخالفان مبارزه برای استقلال اسرائیل در دهه (1940) بودند. پس از آن شورشیان مکرر در مکرر دشمنان خود یعنی حکومت هایی که با آن‌ها مخالف بودند را با این عنوان می خواندند.
نخستین گروه‌های تورریستی با انگیزه‌های « مقدس» شکل گرفتند. پیش از انقلاب فرانسه تنها « دین از قدرتِ توجیه ترور» برخوردار بود. « راپویورت» گروه‌هایی از ادیان مختلف همچون « حشاشین/Hassasin/ یا دارو فروشان» که اصطلاحی است عربی و در زبان‌های لاتین به صورتAssassin، نوشته می‌شود و به پیروان « حسن صباح» گفته می‌شد که مقارن سال (1090) میلادی در قلعه الموت قزوین مستقر شدند و حدود دو قرن حکومتی از ترور را در ایران تا سرزمین شام بر پا نمودند. تصور غربی‌ها بر این است که پیروان فرقه یاد شده با خوردن « حشیش» دست به مخالفان خود می زدند. شاخه ی ایرانی فرقه حشاشین به دست مغولان در سال (1256) میلادی و شاخه دیگر آن در سرزمین شام (سوریه امروزی) مستقر بود به دست (ممالیک مصر)، (1270) از میان برداشته شد.
در قرن اول میلادی و « تاگ» ها( هندوئیسم) از قرن (13 تا19) میلادی فرقه سیکاوی به عنوان کهن ترین جنبش شناخته شده « دین تروریستی» شناخته شد.
پس از گذشت سال‌ها از تاریخ ترور در قالب ترورهای دینی، نخستین مدل از تروریست های سکولار در آمریکا نمایان شد. « کوکلوس کلان» ها، از سوی فرزندان انقلاب آمریکا بودند که قصد بیرون راندن مظنونین به هواداری از تاج و تخت، ترک سربازان فدرال از جنوب و خنثا کردن نقشه های جمهوری خواهانِ رادیکال را داشتند.
نقطه آغاز بررسی تروریسم سیاسی معاصر را باید پس از انقلاب فرانسه و تشکیل کنگره وین در قرن(19) و سرکوبی آمال رهایی و وحدت طلبی ملت‌ها که موج ترور، سراسر اروپا را فرا گرفت، جست. جنبش « کاربونری، ایتالیا» جنبش « تورشن شاف، انجمن دانشجویان وحدت طلب آلمانی» در دانشگاه ایدنا و یا جنبش دانشجویی «یوگ اسلاو» به منظور کسب تروریسمِ سیستماتیک در نیمه نوزدهم پا گرفت و از همان آغاز انواع گوناگون داشت. محاکمه های انقلابی یا دادگاه های خلقی در فرانسه، ترورهای روسی، اقدام‌ها دیگر تروریستی در عثمانی، فدراسیون انقلابی های مقدونیه، در روسیه جنبش « نارود»، جنبش طبقه کارگر گروه میهن و آزادی باسک و... که هر کدام قتل دولتمردان، پادشاهان، وزرا و اُمرا را در پی داشته است.
انفجار ناگهانی تروریسم شورشی در دهه (1960)، حوادث الیمپیک مونیخ(1972)، ربودن وزیران سازمان کشورهای صادر کننده نفت وین(1975)، جوخه های مرگ السالوادور ارتش مخفی ضد کمونیستی در گواتمالا، گرگ‌های خاکستری در ترکیه، حواریون ضد کمونیستی در اسپانیا، انجمن پروتستان های دفاع از اولستر در ایرلند شمالی و ترورهای مقدس که از اواسط دهه(1970) با انقلاب اسلامی ایران شروع گشت؛ بمب گذاری های شهادت طلبانه علیه اهداف غربی در لبنان، تروریست های سنی در سوریه، تونس، مراکش، الجزایر و یا تروریست های یهودی در بیت المقدس و تروریست های مسیحی در غرب به ویژه ایالات متحده آمریکا، انفجار مرکز آموزش گارد ملی عربستان سعودی در ریاض(1997) و بزرگترین نمونه اعمال تروریستی، عملیات کوبیدن سه فروند هواپیمای مسافربری آمریکایی با سرنشینان آن‌ها به برج های دوقلوی مرکز تجارت جهانی و مقر پنتاگون در (11سپتمبر2001).
یکی از مسائل مهم و حساس جامعه بین‌المللی در عصر امروز، پدیده تروریسم و آثار آن در تحولات روابط بین الملل است. زیرا که تروریسم از تهدیدی ملی به تهدیدی بین‌المللی و جهانی بَدَل گشته است.
ماهیت جهانی این مساله، جامعه بین‌المللی را وادار به انجام اقداماتی برای مقابله با تروریسم نموده است.
گرچه اقدام‌های گوناگونی اعم از یک‌جانبه و دو‌جانبه و یا حتا منطقه ای به منظور کنترل تروریسم صورت گرفته، اما اقدام‌ها همه جانبه و مشارکت همه ی دولت ها در جهت مبارزه با پدیده تروریسم امری اجتناب‌ناپذیر است و مناسب‌ترین مکان به منظور حل این شکل جهانی سازمان ملل متحد است.
در راستای مبارزه با پدیده تروریسم جامعه بین‌المللی با آگاهی از خطرهای ناشی از تروریسم، اقدام‌های متعددی را در مقابله با این پدیده انجام داده است.
که نتیجه ی این اقدامات، همانا تصویب قطعنامه ها و معاهدات ضد تروریسم در خصوص ابعاد گوناگون پدیده تروریسم بوده است.
هرچند جامعه جهانی در دستیابی به یک تعریف مورد پذیرش از تروریسم « توفیق» نداشته، اما کنوانسیون های ضد تروریسم مصوب سازمان های بین المللی، اعمال تروریستی مختلف را تعریف و از آن‌ها به عنوان جرایم بین‌المللی یا می کند.
تعریف لغوی
- تروریسم/ تروریزم در زبان فارسی معادل ندارد و در فرهنگ‌های لغت فارسی از این مورد ذکری به میان نیامده است با این حال « واژه تروریسم» از فعل ترور مشتق شده است که در لغت به معنای « ایجاد رعب و هراس در بین مردم و یا مرعوب ساختن دیگران» است. در فرهنگ آکسفورد، تروریزم به « وحشت فزاینده» یک شخص یا چیزی که وحشت فزاینده ای تولید کند؛ تعریف شده است این فرهنگ ذیل این تعریف اضافه می‌کند که تروریزم:« توسل به خشونت برای اهداف سیاسی یا اجبار حکومت به انجام فعل یا ترک فعلی، به این وسیله که در بین مردم تولید وحشت کند.»
- تعریف حقوقی دیگر تروریزم چنین است: « کارهای جنایی ضد کشور به منظور ایجاد هراس در اشخاص یا اصناف و طبقات معین با همه کشور را گفته اند.»
با مطالعه کنوانسیون های بین‌المللی و منطقه ای از یک‌سو و قطعنامه های مجمع عمومی، شورای امنیت و قوانین داخلی ضد تروریسم از سوی دیگر سه معیار در تعریف تروریسم قابل استنباط به نظر می رسد:
معیار ذهنی؛ معیار عینی و معیار مختلط
- معیار ذهنی
در تعریف بر اساس معیار ذهنی بر قصد و هدف مرتکبان جرائم خشونت بار مانند: قتل، جرح، گروگانگیری و هواپیماربایی، و یا دارای نتایج خطرناک؛ مانند ارائه اطلاعات نادرست، حمل ونقل، خرید و فروش مواد هسته ای، شیمیایی و بیولوژیک تأکید می شود...در حقیقت بند نخست بخش (2331) قانون ضد تروریسم ایالات متحده با این رویکرد اقدام به تعریف تروریسم بین‌المللی نموده است:
- واژه تروریسم بین‌المللی به معنای فعالیت‌هایی است که
الف) شامل اعمال خشونت بار یا اقداماتی است که برای حیات انسان خطرناک بوده و نقض حقوق برای ایالات متحده با دیگر دولت ها است مشروط بر آنکه در داخل صلاحیت ایالات متحده یا هر دولت دیگری به وقوع بپیوندد.
ب) به نظر می‌رسد که هدف از انجام چنین اعمالی: ترساندن یا مجبور ساختن جمعیت غیر نظامی است.
تحت نفوذ قرار دادن سیاست دولت از طریق ترساندن یا تحت فشار قرار دادن آن دولت است یا تأثیر گذاردن بر رفتار یک دولت از طریق قتل یا آدم ربایی می‌باشد.
ج) در درجه نخست در خارج از صلاحیت سرزمین ایالات متحده به وقوع می پیوندد یا با توجه به ابزارهایی که به کمک آن این اعمال صورت می پذیرد. افرادی که ظاهراً قصد ترساندن یا مجبور ساختنشان را دارند یا محلی که در آن این مرتکبان دست به عمل می‌زنند یا پناه می جویند از مرزهای ملی فراتر می روند.
تعاریف مندرج در کنوانسیون های منطقه ای سازمان کشورهای امریکایی، سازمان کشورهای مستقل مشترک المنافع، اتحادیه عرب، سازمان کنفرانس اسلامی و اتحادیه آفریقا نیز با این رویکرد در وهله نخست اقدام به تروریسم بین‌المللی نموده اند.
- معیار عینی
اجتماعی ترین عنصر برای تعریف تروریسم قدرمتیقن توسل به خشونت شدید علیه اشخاص به عنوان یک وسیله تروریستی است. به هر روی این سنتی ترین روش برداشت از تروریسم می باشد. زیرا همواره امکان استفاده از خشونت شدید علیه اموال، تسهیلات و امکانات دولتی نیز وجود دارد و به همین جهت رویکرد فزاینده ای برای تروریستی شناختن این نوع توسل به خشونت نیز در قوانین تازه وجود دارد. قانون تروریسم سال (2000) انگلستان، قانون کانادا، ژوئن (2002) و نیز قانون ایالات متحده؛ همگی حمله به اماکن و تسهیلات دولتی را تروریستی در نظر گرفته اند...
کنوانسیون های سیزده گانه ضد تروریسم به استثنای کنوانسیون تأمین منابع مالی تروریسم، کنوانسیون منطقه ای اتحادیه اروپا و... همگی از معیار عینی برای تعریف تروریسم استفاده کرده اند.
با توجه به اقبالی که از این روش شده است، ایراد آن در این واقعیت است که با رشد و توسعه ی روزانه علم و تکنولوژی و تعبیر روش‌های تروریستی به حیث رشد تکنولوژی احصای پایدار مصادیق تروریسم به هیچ وجه در یک بستر زمانی مشخص مقدور نیست به گونه‌ای که هریک از کنوانسیون ها و قوانین یاد شده نسبت به زمان تصویب دارای نواقص اند. از این رو توسل به روش معیار عینی نیز قابل اعتماد به نظر نمی رسد.
- معیار مختلط
تعریف کنندگان برخی کنوانسیون ها و اسناد چندی دیگر با عنایت به محاسن و نقایص در معیار عینی و ذهنی به فکر ترکیب آن‌ها افتاده در عمل معیار مختلطی به وجود آورده‌اند که به موجب آن ابتدا در بند اول تروریسم با استناد به معیار ذهنی تعریف شده و سپس در بند دوم تعریف تا حد ممکن مصادیق عینی و قابل تصور تروریسم احصاء می‌گردد توسل به این معیار در عین اینکه فاقد نقایص معیارهای پیشین است از محاسن آن‌ها بیشترین توقیق را نصیب تصویب کنندگان اسناد می کند.
انواع تروریسم
از یک سو تروریسم دارای اقسامی است و از سوی دیگر فعالیت‌های دیگری در حقوق بین الملل وجود دارد که همواره امکان اختلاط مفهومی آن‌ها با تروریسم قابل تصور است.
تروریسم/ تروریزم داخلی و بین‌المللی
- تروریسم داخلی
تروریسم داخلی تروریسمی است که بدون دخالت عنصر خارجی و تنها در ارتباط با یک کشور به وقوع می پیوندد. ماده (3) کنوانسیون سرکوب بمب گذاری های تروریستی (1996) به این نکته توجه دارد: این کنوانسیون در مواردی که جرم در داخل یک کشور رخ داده متهم به ارتکاب جرم و قربانیان تبعه همان دولت بوده و متهم در سرزمین همان دولت یافت شده باشد و هیچ دولت دیگری بر اساس بند(1) ماده 0^) یا بند (2) همان ماده،اِعمال صلاحیت نداشته باشد.
شرایط تروریسم داخلی
- منشاء نارضایتی گروه معترض سیاسی متوجه دولت متبوع است
- بخش اعظم (اصلی) گروه در دولت متبوع مستقر و مشغول فعالیت اند.
- خشونت مستقیم گروه متوجه اهداف محلی و داخلی است
- گروه تروریستی به طور مستقیم یا غیرمستقیم از کشورهای خارجی کمک مالی و یا نظامی دریافت نمی کند.
- تروریسم بین‌المللی
تروریسم بین‌المللی هنگامی است که عنصر خارجی در جرم یافت گردد. به عنوان نمونه؛ جرم در کشوری رخ داده و متهمینِ بهِ ارتکاب، تبعه خارجی اند و یا قربانیان، تابعیت کشور دیگری را دارند و یا متهمین در کشور دیگری دستگیر می شوند.
 شرایط تروریسم بین‌المللی
- منشاء نارضایتیِ گروهِ معترض متوجه دولت خارجی است.
- گروه از دولت های خارجی درخواست پناهندگی کرده باشد.
- خشونت های گروه متوجه اتباع یا اموال دولت های خارجی است.
- گروه به زور مستقیم یا غیرمستقیم از دولت های خارجی کمک مالی یا نظامی دریافت می کند.
تروریسم فردی و تروریسم دولتی
در حقیقت آنچه بارها مهمتر است مقابله با تروریسم است که امروز یکی از معضلات بین‌المللی بشمار می‌آید و عملن می‌توان گفت نزدیک به سی سال است که این موضوع در دستورکار سازمان ملل متحد قرار گرفته است. پیش از آن نیز، سازمان هواپمایی کشوری به این مساله پرداخته بود.. اما باید بیان داشت که سرآغاز طرح مساله تروریسم در سازمان ملل متحد، حادثه‌ای است که در مونیخ رخ داد و گروه‌هایی به ورزشکاران اسرائیلی در بازی‌های الیمپیک حمله کردند و...یا در تاریخ (8 سپتمبر1972) « کورت والدهایم، دبیرکل وقت سازمان ملل» این موضوع را در دستور کار سازمان ملل متحد قرار داد.
اما شاید مهمتر از مقابله با تروریسم که کمتر به آن توجه شده است، بررسی و تفحص در ریشه ها، علل و عوامل ایجاد کننده و تشدید کننده آن است.
مسائل تاریخی، آموزه های دینی، نظام غلط اقتصادی، نابرابری‌های اجتماعی، ترکیب تعصب و زور و حتا پیشرفت تکنولوژی، عدم آزادی تجارت، توسعه نیافتگی، جدال شمال و جنوب، زیرپا نهادن حقوق اساسی و ذاتی افراد انسانی، فقدان پلورالیسم سیاسی و دموکراسی، استعمارگری، نژادپرستی، نقض گسترده و همه جانبه حقوق بشر، سلطه بیگانگی، آشغال سرزمین ها، عدم اجرای اصل آزادیِ تعیین سرنوشت، به عنوان علل ایجاد و پیدایش تروریسم و عواملی از قبیل پیشرفت تکنولوژی، ابداع جنگ افزارهای خودکار و مواد منفجره ی فشره، رسانه ها، مطبوعات، حمایت های خارجی و دولتی، تأمین منابع مالی و پایگاهی و... از عوامل تشدید تروریسم است.
بدین اعتبار و بر اساس آنچه که به نحوی تفصیلی در بالا بیان گردید، گزارش کمیته ویژه سازمان ملل متحد در خصوص تروریسم است که اصلی‌ترین علل به وجود آمدن تروریسم را این‌گونه اعلام کرده است:* استفاده از زور، به رغم منشور سازمان ملل متحد، تجاوز به استقلال سیاسی، حاکمیت و یکپارچگی سیاسی کشورها، نژادپرستی، نابرابری و رشد توسعه ناهناهنگ میان کشورهای شمال و جنوب، با کشورهای در حال توسعه و کشورهای توسعه یافته، بی‌عدالتی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، استثمار و نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر، گرسنگی، قحطی، نیاز و فقرو غیره...
بنابر آنچه در پیش گفته شد تروریسم در گذشته به رفتار سرکوبگرانه حکومت از جمله حذف مخالفان تروریسم اطلاق می شد؛ و این در حالی است که در سده گذشته این اصطلاح برای توقیف رفتار خشن گروه‌های مخالف دولت علیه غیر نظاامیان و اماکن عمومی مورد استفاده قرار گرفته است.
بدین اعتبار در ادبیات سیاسی و در نوشتار ژورنالیستی همچنان از اصطلاح « تروریسم دولتی» استفاده می شود. به منظور نشان دادن جایگاه این اصطلاح و تفکیک دقیق آن از« تروریسم فردی» باز شناسی خشونت های ارتکابی میان افراد، افراد با دولت ها و دولت ها با یکدیگر ضروری است و به همین جهت تبیین این روابط در پنج معادله قابل بررسی است:
- خشونت افراد بر ضد یکدیگر در موارد قتل های فجیع تروریسم...
- خشونت افراد بر ضد دولت؛ تروریسم فردی و اصل معنای تروریسم...
- خشونت دولت بر ضد افراد؛ تروریسم دولتی
- تروریسم دولتی، حمایت و پشتیبانی دولت از فعالیت‌ها و گروه‌های تروریستی
- خشونت دولت ها بر ضد یکدیگر؛ درگیری مسلحانه
شایان یادآوری است جمهوری اسلامی نیز به کنوانسیون ها و میثاق های بین‌المللی علیه گروگانگیری و مبارزه با تروریست ملحق گردیده است.
الحاق جمهوری اسلامی به کنوانسیون بین‌المللی علیه گروگانگیری
به استناد قوانین مجلس شورای اسلامی در خصوص گروگانگیری و بر اساس ماده واحده ای به دولت اجازه داده می‌شود تا با رعایت شرایط طرح شده( راجع به ارجاع اختلاف میان کشورهای عضو به داوری یا دیوان بین‌المللی دادگستری) و درج اعلامیه تفسیری به کنوانسیون بین‌المللی علیه گروگانگیری مصوب (7،12،1979 /26،9،1358) مجمع عمومی سازمان ملل متحده ملحق گشته و اسناد آن را نزدامینِ اسناد کنوانسیون تودیع نماید.
به حیث مقررات بین‌المللی در این خصوص کنوانسیون ویژه ای موسوم به « کنوانسیون بین‌المللی علیه گروگانگیری » وجود دارد که جمهوری اسلامی نیز (10) سال پیش از این به آن ملحق گردید. و اساساً باید به استناد مفاد این کنوانسیون با رعایت قوانین شرعی و قانونی و ایضاً منطبق با « حقوق اسلام!» جرم انگاری لازم در مورد این عمل صورت گیرد.
آدم ربایی در حقوق بین الملل در حکم جنایت جنگی است!
در این باره سازمان عفو بین الملل به بیست و چهار مورد آدم ربایی به دست گروه‌های مسلح فعال سوریه در فاصله سال‌های (2012 و 2016) اشاره و تصریح نموده است:«فعالان صلح طلب و یا حتا کودکان و اعضای اقلیت‌های مذهبی در اغلب موارد قربانی این تاکتیک قرار گرفته اند.»
این گزارش افزوده است:« بسیاری از غیر نظامیان سوری به ویژه آن‌هایی که از رفتار گروه‌های مسلح انتقاد می‌کنند یا آن‌هایی که قوانین و مقررات سختگیرانه اعمال شده از سوی این گروه‌ها را رعایت نمی کنند، همواره در رعب و وحشت و بیمِ  ربوده شدن توسط این گروه‌ها زندگی می کنند.»
فراتر از این در سال‌های (2014 و 2015) پنج مورد آدم ربایی از سوی گروه‌های مسلح در سوریه ثبت شده که در آن افراد ربوده شده اعلام کرده‌اند توسط گروه « نورالدین زنکی و جبهه النصره» مورد شکنجه و بدرفتاری قرار گرفته اند.
به موجب اعلام سازمان عفو بین الملل و یک فعال بشردوستِ سوری، از جمله افرادی است که در شهرحلب به دست عناصر گروه تروریستی نورالدین زنکی ربوده و تحت شکنجه ناگزیر از اعتراف و امضای اقرارنامه گردید.
سازمان عفو بین الملل در گزارش خود با اشاره به موج هولناک آدم ربایی، شکنجه و اعدام های بدون محاکمه، گروه‌های تروریستیِ فعال در سوریه را جنایتکار جنگی نامید.
فراتر از این این سازمان در گزارش های خود از کشورهای گروه بین‌المللی حمایت از سوریه، به ویژه امریکا، قطر، ترکیه و عربستان سعودی درخواست نمود از انتقال سلاح یا هر گونه حمایت از گروه‌های مسلحی که در ارتکاب جنایات جنگی یا نقض آشکار حقوق بشر در سوریه دست دارند، خودداری نمایند.
در این خصوص رئیس برنامه خاورمیانه و شمال افریقای بین الملل گفته است:« غیرنظامیان نگرانند که در صورت انتقاد از نحوه ی رفتار گروه‌های مسلح و یا عدم اطاعت از قوانین تحمیلی و سختگیرانه آن‌ها سر به نیست و مفقود می شوند.»
حمله مسلحانه در شهر اهوازتوسط سپاه پاسداران
بر این اساس باید اذعان داشت که تروریسم در تمامی اشکال و مصادیق‌اش صلح و امنیت بین‌المللی را تهدید می‌کند.
و هر گونه عمل تروریستی فارغ از انگیزه، مکان، زمان و شخص مرتکب، مجرمانه و غیرقابل توجیه بوده و محکوم است.
و همه دولت ها بر اساس منشور ملل متحد و دیگر تعهدات ناشی از حقوق بین الملل از جمله حقوق بین الملل بشر، حقوق بین الملل مهاجرت و حقوق بین الملل بشر دوستانه، باید با تمام وجود با تهدیدها علیه صلح و امنیت بین‌المللی نشأت گرفته از اعمال تروریستی مبارزه نمایند.
 
حمله شنبه(31،6،1397) به رژه نیروهای مسلح ایران در اهواز پس از حمله داعش (17،3،97) به مجلس شورای اسلامی و مقبره بنیانگذار استبداداسلامی یکی از مرگبارترین حملات تروریستی در سال‌های گذشته بوده است. در این حمله( 26)تن کشته و(61) تن مجروح شدند.
 
.در این خصوص اعضای شورای امنیت ضرورت پاسخگویی مرتکبان و حامیان این اقدامات تروریستی را یادآوری کردند و از همه دولت‌ها خواستند که براساس تعهداتشان تحت حقوق بین‌الملل و قطعنامه‌های مرتبط شورای امنیت فعالانه با دولت جمهوری اسلامی ایران و دیگر مراجع مربوطه در زمینه مجازات عاملان این حادثه همکاری کنند!
و این در حالی است که جمهوری اسلامی همان داعش خودی است. داعشی که در بستر تاریخی ایران معاصر سر برکشید بیگانه نیست از کشوری دیگر نیامده است. گردونه روزگار اکنون به کام داعش های جهان می چرخد. اگر نمی چرخید که داعش های ما قادر نبودند مدت چهار دهه از قانون، ابزاری بسازند و تیغ خود را زیر پوشش صلح طلبی پنهان کنند.
 
نیره انصاری، حقوق دان، نویسنده، پژوهشگرو کوشنده حقوق بشر
26،9،2018 میلادی
برابر با5،7،1397 خورشیدی

اطلاعیۀ مراسم خاکسپاری و بزرگداشت بیژن هیرمن پور

اطلاعیۀ مراسم خاکسپاری و بزرگداشت بیژن هیرمن پور

جمعه ۶ مهر ۱۳۹۷ - ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۸




مراسم خاکسپاری:
روز جمعه ۵ اکتبر ۲۰۱۸، ساعتِ ۱۵ (سه بعدازظهر)، در گورستانِ «بورلارن» واقع در شمارۀ ۲۷ خیابانِ بی وِر، ایستگاهِ قطارِ بورلارن.
27, rue Bièvre 92340 Bourg-la-Reine
RER B, station Bour-la-Reine

مراسم بزرگداشت:
از ساعتِ ۱۶ تا ۲۰ (چهار تا هشتِ بعدازظهر)، در «خانۀ وُکلایِ پاریس»، واقع در شمارۀ ۲ خیابانِ هارله، پاریسِ یک (ایل دو لاسیته)، در آمفی تئاتر لوئی ادموند پتی تی، در نشانیِ زیر برگزار خواهد شد:
2, rue de Harlay 75001 Paris (Ile de la Cité)
Auditorium Louis-Edmond Pettiti
Transport : RER B Saint Michel;
Métro Saint Michel ligne 4,
Métro Pont Neuf ligne 1 & 9
Bus : 21, 27
Parking : Place Dauphine

«وسعت رفتارهای مخرب حکومت ایران در داخل و خارج از مرزها، در آستانه ۴۰مین سالگرد انقلاب اسلامی» است.



گزارش وزارت خارجه آمریکا ۴۸ صفحه است و هفت فصل را در بر می‌گیرد. این هفت فصل با عنوان‌های «حمایت از تروریسم»، «برنامه موشکی»، «فعالیت‌های مالی غیرقانونی»، «تهدید علیه دریانوردی»، «تهدید علیه امنیت مجازی»، «نقض حقوق بشر» و «سوءاستفاده در حوزه محیط زیست» از یکدیگر جدا شده‌اند.

مایک پومپئو در مقدمه این گزارش تاکید کرده هدف ایالات متحده این نیست که ایران برای همیشه منزوی بماند؛ جامعه ایران از پتانسیل بسیار بیشتری برخوردار است و واشینگتن قصد دارد با تهران به توافق تازه‌ای دست یابد تا صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای آن را تضمین کرده، به نقش سازنده‌اش در خاورمیانه بیانجامد، از حمایت از تروریسم دست بردارد و به مردم خودش امکانات بیشتری بدهد. آقای پومپئو می‌گوید «ما آماده همکاری با رژیم ایران هستیم، اما فقط در صورتی‌که این [رژیم] دست به تغییرات اساسی بزند. تا آن زمان حکومت ایران باید مطمئن باشد که ما با اقدامات بی‌ثبات‌کننده آن، مقابله خواهیم کرد».

وزارت خارجه ایالات متحده در گزارش خود اظهار کرده‌است که تهران، از زمان برپایی جمهوری اسلامی، به یک سیاست دولتی برای مدیریت، اجرا و تسهیل اقدامات تروریستی در سطح جهانی روی آورده‌است. آمریکا نیروی قدس سپاه و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی را به حمایت از فعالیت‌های تروریستی متهم کرده و می‌گوید جمهوری اسلامی «تقریبا برخلاف هر کشور دیگری در جهان» برای حمایت از تروریسم از نهادهای نظامی و امنیتی خودش بهره می‌برد.

آمریکا بار دیگر تاکید کرده است که توسعه موشک‌های بالیستیک توسط جمهوری اسلامی «تهدیدی قطعی» علیه امنیت منطقه است.

وزارت خارجه ایالات متحده در سومین فصل از گزارش خود به جزئیات مربوط به آنچه «اقدامات مالی غیر قانونی» تهران نامیده، پرداخته‌است. به گفته این وزارت‌خانه، تهران از ساز و کارهای مالی «فریبکارانه و غیرشفاف» برای حمایت از گروه‌های نیابتی و توسعه موشک‌های بالیستیک و دیگر جنگ‌افزارها استفاده می‌کند.

آمریکا، تهران را تهدیدی برای امنیت ترابری دریایی در خلیج فارس و دریای سرخ توصیف کرده و می‌گوید سپاه پاسدارن در خلیج فارس دست به مجموعه‌ای از اقدامات غیر ایمن و غیر حرفه‌ای زده‌است و در «بازداشت غیرقانونی» ملوان‌های آمریکایی و بریتانیایی، سابقه دارد.

وزارت خارجه آمریکا می‌گوید جمهوری اسلامی مجموعه‌ای فزاینده از خرابکاری‌های اینترنتی، حملات سایبری و جاسوسی‌ در فضای مجازی علیه زیرساخت‌های اساسی، نهادها و شخصیت‌های مالی و اقتصادی، و نهادهای آموزشی دارد.

ایالات متحده در این گزارش تازه‌ به موارد نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی، مجازات کنشگران مدنی، در انزوا قرار دادن گروه‌های تباری و دینی، دوری گزیدن از قانون و معیارهای حقوقی، شکنجه و اعدام‌های بی‌رویه اشاره کرده‌است. حکومت ایران متهم شده که نه تنها در داخل، که خارج از مرزهای خود نیز به نقض حقوق بشر اقدام کرده‌است.

در واپسین فصل این گزارش، تهران به بهره‌برداری و سو‌ءاستفاده در حوزه محیط زیست متهم شده‌است. وزارت خارجه آمریکا می‌گوید حکومت ایران «دهه‌هاست مشغول اجرای سیاست‌های گمراه‌کننده در زمینه کشاورزی، پروژه‌های سدسازی توسط سپاه و نزدیک شدن بی‌سابقه به یک بحران زیست‌محیطی است». آمریکا می‌گوید حکومت ایران در واکنش به شرایط وخیم آبی ناموفق بوده و همین موضوع به مهاجرت اجباری میلیون‌ها نفر انجامیده‌است.

شماری از اتهام‌های منتشر شده در این گزارش تازه، پیشتر و در دولت‌های قبلی آمریکا نیز مطرح شده‌اند. از جمله اتهام حمایت دولتی از تروریسم، اتهام نقض حقوق بشر، اتهام‌ها در زمینه برنامه موشکی و یا فعالیت‌های مالی جمهوری اسلامی.

تهران همواره اتهام حمایت از تروریسم را رد کرده‌است. جمهوری اسلامی می‌گوید برنامه موشکی‌اش، نه آن طور که آمریکا «تهدیدکننده» توصیف می‌کند، بلکه یک برنامه «دفاعی» است. تهران می‌گوید حضور نظامی ایالات متحده و کشورهای خارجی در خلیج فارس باید پایان یابد. مقام‌های ایران در موارد مختلف اظهاراتی را، دال بر تهدید به بستن تنگه هرمز، در واکنش به قطع احتمالی صادرات نفت و یا مسائل دیگر، مطرح کرده‌اند. وزارت خارجه جمهوری اسلامی در مواردی به‌طور رسمی اتهام‌های مربوط به انجام حملات سایبری یا خرابکاری‌های مجازی را رد کرده‌است.

دولت دونالد ترامپ در بهار گذشته از توافق اتمی با ایران خارج شد. آقای ترامپ گفته این توافق نه تامین‌کننده منافع ملی کشورش است و نه جلوی دستیابی نهایی ایران به سلاح هسته‌ای را گرفته و نه مانع از مسائلی مانند «حمایت از تروریسم»، «فعالیت‌های مخرب» و یا توسعه برنامه موشکی جمهوری اسلامی شده‌است.

از سوی دیگر باراک اوباما، رئیس‌جمهوری پیشین، و شماری از مقام‌های دولت او که به توافق اتمی با تهران دست یافتند، می‌گویند توافق اتمی موفق شده برنامه هسته‌ای تهران را به‌طور مشخصی تحت راستی‌آزمایی قرار داده و در راه تولید سلاح هسته‌ای مانع ایجاد کند، در عین حال که قرار نبوده به باقی مشکلات میان دو کشور پایان دهد.

اخیرا نیز شماری از مقام‌های پیشین آمریکا، از جمله اداره‌کننده پیشین اطلاعات ملی، وزیر خارجه و وزیر خزانه‌داری اسبق آن کشور در بیانیه‌ای هشدار داده‌اند که سیاست دونالد ترامپ در قبال ایران، بدون این‌که روزنه‌ای به دیپلماسی بگشاید، خطر جنگ با ایران را در پی‌ دارد.

آقای ترامپ و آقای پومپئو در موارد مختلفی گفته‌اند هدف از سیاست‌های تازه آمریکا این است که جمهوری اسلامی «رفتار خود را تغییر دهد».

شهرداری شیراز در اقدامی عجیب بنری از سربازان اسرائیلی را به جای سربازان ایرانی دفاع مقدس به نمایش گذاشت.


شهرداری شیراز در اقدامی عجیب بنری از سربازان اسرائیلی را به جای سربازان ایرانی دفاع مقدس به نمایش گذاشت.

به گزارش اسپوتنیک، تصویری در فضای مجازی منتشر شد که نشان می دهد شهرداری شیراز در طراحی بنری به مناسبت هفته دفاع مقدس در ایران، تصویری از سربازان اسرائیلی بجای سربازان ایرانی استفاده شده بود.این بنر در بیلبرد میدان نمازی شیراز نصب شده بود.

‌اسلحه های ام 16، بند حمایل، لباس، کلاه روی دوش این سربازان نشان می دهد که این سربازان اسرائیلی هستند. کاربران فضای مجازی نیز نسبت به این بنر واکنش نشان دادند و تصاویر این بنر را در شبکه های اجتماعی و رسانه های استانی و کشوری بازنشر داده شد.

در همین حال یکی صفحات طرفداران سازمان اطلاعات خارجی اسرائیل (موساد) ضمن انتشار این تصویر در تویتری نوشت: ماموریت تکمیل شد، متشکرم!

حمله تروریستی اهواز، مواضع ترامپ و مقامات آمریکایی و روحانی، فرشگرد، سین...

مشکلات و محرومیت های ریشه ای مدارس سیستان و بلوچستان

ریشه یابی و بررسی مشکلات آموزشی مدارس سیستان و بلوچستان/ حبیب الله سربازی

 آموزش و پرورش یکی از نهادهای اساسی در هر کشور است که اهداف و مسئولیت های خطیری بر عهده آن گذاشته شده است. در چشم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران و در برنامه توسعه ملی، “دانایی” به عنوان مبنای اصلی توسعه در تمامی ابعاد جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده و اجرای این برنامه به عنوان یکی از اولویت های نظام آموزش و پرورش تعیین شده است. محدودیت های جغرافیایی، فرهنگی، اختلافات باوری و ایدئولوژیکی نباید مانع برخورداری عادلانه و برابر برخی از گروه های جمعیتی کوچک تر از مزیت ها و فواید یک نظام آموزش و پرورش ملی صرفاً به علت داشتن برخی از تفاوت های قومی، مذهبی و فرهنگی گردد. توجه و رسیدگی به بخش آموزش و پرورش یکی از الزامات ضروری رشد و تعالی نه فقط یک ملت، بلکه کل بشریت در همه جهان است. در مورد اهمیت و ضرورت داشتن یک نظام آموزش و پرورش همین بس که امروزه تنفس سالم در گرو یک آموزش و پرورش سالم  است.
مشکلات و محرومیت های ریشه ای مدارس سیستان و بلوچستان
حبیب الله سربازی
آموزش و پرورش صحیح و مطلوب نوین، اسکلت بندی رشد و تکامل اجتماع نوین بشری را شکل می دهد و به عنوان مصدر و منشاء تحولات و پیشرفت جامعه و ملت های امروزی تلقی می شود. زمامداران اجرایی کشور برای رسیدن به اهداف دور‌ برد توسعه پایدار، قبل از دست زدن به هر اقدامی باید چهارچوب های معقول، واقع بینانه و موثر آموزشی کشورشان را پی ریزی نمایند. رسیدن به این مهم مستلزم داشتن عزم و اراده جدی و هماهنگی لازم از جانب مدیران، تصمیم گیران آموزشی و اجرایی است و نگاه و عنایت ویژه دولتمردان را در تخصیص اعتبارات کافی و لازم می طلبد. یک کشور تا زمانی که از یک نظام آموزش تعریف شده و محکمی برخوردار نباشد، دست یافتن به سایر اهداف جانبی جهت توسعه پایدار در آن کشور به معضلی پیچیده و حتی امری محال خواهد خواهد شد.
بخش آموزش و پرورش منشاء تحولات اساسی و رشد جوامع مدرن است. تولید و حواله نیروی انسانی ماهر و متخصص در همه زمینه ها در جامعه سالم، پویا و قدرتمند به شدت وابسته به خودکفایی در داشتن نیروی کار مجرب و متخصص است. بنابراین توانمند ساختن افراد و اجتماعات، اعم از کوچک و بزرگ، منوط به تقویت و استحکام داده ها، ابزارها و افراد انسانی که در نقش های متفاوت و ضروری در آن ظاهر می شوند هم از نظر کمی و هم کیفی است. اگر نگاهی دقیق و موشکافانه به اهمیت این موضوع حیاتی بیندازیم، متوجه می شویم کشورهایی که در دهه های اخیر به پیشرفت قابل ملاحظه ای از سطح رشد و توسعه اقتصادی دست یافته اند، اکثراً آن هایی بوده اند که از الگوهای موفقی که در جهت بهبود و توسعه کمی و کیفی ملت های خود گام برداشته اند، پیروی نموده اند. در این مورد می توان به مثال بارز و عینی موفقیت های چشمگیر کره جنوبی به تقلید از سیستم آموزش و پرورش ژاپن اشاره نمود. یکی از مهم ترین و موثرترین سیاست ها و تدابیر اجرایی برای رسیدن به این مقصود  برقراری عدالت آموزشی در سراسر کشور، صرف نظر از همه تفاوت های فرهنگی، ایدئولوژیکی و انسانی است. بایستی کلیه ابزارها، امکانات و نیروی انسانی لازم به صورت عادلانه در اقصی نقاط کشور توزیع و برنامه ها و طرح های تصویبی آموزشی به وقت مقتضی و مناسب اجرا گردند. در این راستا تصمیم گیرندگان و مدیران اجرایی مستقر در مرکز کشوری با نظام اداری متمرکز مانند ایران باید پروسه محرومیت زدایی آموزشی را در استان هایی چون سیستان و بلوچستان با توزیع عادلانه خدمات، امکانات و نیروی انسانی مجرب شروع نمایند. بالطبع مناطقی چون بلوچستان در این امر حساس و تعیین کننده در کانون توجه دولتمردان و تصمیم گیرندگان آموزشی قرار گرفته و در پی رفع حادترین معضل و مانع جدی این حوزه، که همان چالش فقدان نیروی انسانی یا آموزگاران مجرب و توانا در همه مقاطع آموزشی در مدارس است، برآیند. محرومیت حاد و نگران کننده کل سیستم آموزش و پرورش رسمی در استان، سابقه دار و همراه با پیچیدگی ها و موانع فراوان فرهنگی خاص قومی مانند آداب و باورهای رایج و تعصبات قومی چون عدم رضایت والدین دختران در ادامه تحصیل آنان تا مقاطع عالی است.
دومین چالش و مانع جدی در راستای رسیدن به سطح مطلوبی از توسعه، کمبود شدید اعتبارات تخصیصی آموزشی مدارس این استان است؛ که در سطوح بعد، به آن ها پرداخته خواهد شد.
همان طور که قبلاً متذکر شدیم مشکلات آموزشی بلوچستان بسیار سابقه دار و ریشه ای است. منظور از ریشه ای بودن بدین معناست که از زمان روی کار آمدن دو سلسله حکومت در ایران در طی دو برهه تاریخی مشخص و تعیین کننده یعنی از اوایل سال های سلطنت پهلوی پدر ۱۳۰۵-۱۳۲۰ و دوره پهلوی پسر ۱۳۲۰- ۱۳۵۷ هرگونه تلاشی به ظاهر در جهت ریشه کن کردن بیسوادی با اقدام و همکاری سپاه دانش خصوصاً در مناطق روستایی صورت گرفت، اقداماتی اساسی و دوراندیشانه در جهت ایجاد زیرساخت های آموزشی محکم نبود. اگر بخواهیم روند رسیدگی و توسعه بخش آموزش سیستان و بلوچستان را در آن ادوار با بقیه استان های رو به رشد مقایسه کنیم، آن شکاف عمیق و دره ای را از نظر کلیه‌ شاخص های آموزشی مانند طراحی یک سیستم آموزشی مدرن، استخدام آموزگاران ماهر و با کفایت، تجهیز مدارس با وسایل آموزشی استاندارد و سایر امکانات رفاهی و آسایشی یا عدم اقدام در جهت ساخت مدارس دخترانه از کوتاهی را متوجه و تعللات دولتمردان سابق و اسبق در جریان رونق و رسیدگی به  این بخش زیر بنایی برای توسعه پایدار این استان گردید. معمولاً افرادی که به عنوان آموزگار در این بخش به کار گرفته می شدند، اکثراً فاقد کارآیی و صلاحیت آموزشی لازم در امر تعلیم و تربیت دانش آموزان بوده اند. مع الاسف این مشکل بنیادین تا به امروز ثابت مانده است. یا به عبارتی دیگر، عمده ترین مشکلی که دانش آموزان بلوچ از آن رنج می برند و مانع جدی پیشرفت آن ها در مقاطع آموزش های عالی شده، مشکل نداشتن آموزگارانی دارای بار علمی به میزان کافی است. فقدان معلم مربوطه به تعداد لازم در مدارس، در همه مقاطع، روند تدریس یا یاددهی را با چالش هایی جدی مواجه ساخته است. مانند این که دبیر شیمی در نبود معلم ریاضی در بسیاری از دبیرستان ها اقدام به تدریس ریاضی می نماید. با این اوصاف کیفیت آموخته های این دانش آموزان در قیاس با دانش آموزان مدارس شهرهای توسعه یافته تر، بسیار پایین بوده؛ شانس قبولی آن ها در رشته های پر طرفدار تحصیلی مانند فنی و مهندسی، پزشکی و حقوق بسیار پایین خواهد ماند. برای اثبات این گفته کافیست نگاهی به آمار قبولی دانش آموزان پسر و دختر این استان با آمار دانش آموزان استان هایی مانند فارس، خراسان، تهران و غیره بیندازیم؛ آن وقت متوجه این تفاوت در رسیدگی در تقسیم امکانات، خدمات و نیروی آموزشی خواهیم بود. با وقوع انقلاب در ایران و علی رغم ظهور امید و انتظار بهره مند شدن همگان از کلیه امکانات و خدمات عادلانه در سراسر کشور، متاسفانه استان سیستان و بلوچستان در این حوزه نه فقط شاهد پیشرفت و ارتقاء در تمامی شاخص های آموزشی نشد، بلکه به عقب تر هم کشیده شد. اگر سالانه دانش آموزانی با ضریب هوشی خیلی بالا موفق به کسب رتبه های عالی در کنکور سراسری می شوند، دلیل بر کارایی خوب و رضایت بخش آموزش رسمی در مدارس این استان نیست. ما در صورتی می توانیم ادعا کنیم که تغییرات ساختاری و هدفمند در جهت توسعه سیستم آموزش و پرورش صورت گرفته که حداقل حد میانگینی از داوطلبان کنکور سراسری توانسته‌ باشند در برخی از رشته های تحصیلی موفقیت کسب کنند.
بنابر اظهار عبدالغفور ایران نژاد، یکی از نمایندگان مجلس این استان‌، شهرستان های چابهار، کنارک، نیکشهر و قصرقند ۵۸۵ هزار نفرجمعیت دارد، اما بدترین وضعیت فضای آموزشی در کشور را دارند و متاسفانه مشارکت و جدیت وزارت آموزش و پرورش و اداره کل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس استان در آن بسیار ضعیف است. این استان شدیداً نیازمند استخدام حداقل سه هزار نیروی انسانی بومی و جدید در چهار شهرستان است. مشکلات کمبود آموزگار در این مناطق به قدری شدید است که در روستاهای اطراف آن ها یک معلم مجبور است روزانه در دو شیفت تدریس کند. این معضل جدی باعث به وجود آمدن افت تحصیلی زیاد در بین دانش آموزان مدارس محروم شده است.
وضعیت آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان از نظر برخورداری از شاخص های مطلوب و استاندارد
یک مدرسه کپری در سیستان و بلوچستان – عکس از تسنیم
توزیع و ارائه خدمات آموزشی در بلوچستان نه فقط از نظر استخدام معلمین و دبیران دارای بار آموزشی مطلوب، بلکه از حیث سایر شاخص های مطلوب مانند برخورداری از فضای آموزشی در حد کافی و لازم و هم چنین انواع امکانات آسایشی و رفاهی مانند وسایل سرمایشی و گرمایشی، پوشاک مناسب و یونیفرم، ظرفیت پولی کافی برای پرداخت هزینه های تحصیلی و خرید لوازم التحریر، تغذیه سالم و مقوی و برخورداری از ساختمان همراه با کلاس درس هایی استاندارد از نظر مقاومت و استحکام در برابر حوادث و بلایای طبیعی بسیار نامناسب و نگران کننده است.
وضعیت آموزش استان در بخش مدارس رسمی طوری است که هر چه از مدارس هوشمند و استاندارد پایتخت به سمت این استان فاصله بگیریم، به همان اندازه با کمبود نیروی آموزشی، کلاس های استاندارد، فضای کافی و لازم و سایر امکانات اولیه روبه رو می شویم؛ مانند امکانات فرهنگی و بهداشتی که برای حل آن ها سال ها و دهه ها پیش باید تدبیر ویژه ای اتخاذ و اجرا می شد. اما اسف بارتر از همه این ها اوضاع مدارس روستایی و عشایری هستند. این سخن گزافی نخواهد بود اگر بگوییم مدارس مستقر در روستاهای دور افتاده و عشایری در بلوچستان اسماً مدرسه هستند ولی در عمل اثری از یک مدرسه دید نمی شود. دانش آموزان این مدارس از داشتن حداقل امکانات آموزشی و رفاهی برای ادامه تحصیل محروم هستند. پایین بودن سطح درآمد خانوارهای روستایی و عشایری معضلی جدی بر سر راه ادامه تحصیل فرزندانشان است و در موارد زیادی باعث ترک تحصیل آن ها -خصوصاً در دوره ابتدایی و سال اول متوسطه- می شود. علت این ترک تحصیل زودهنگام علاوه بر عدم توانایی آن ها در تامین مخارج تحصیل است و بچه های پسر برای کمک به پدر در تامین مخارج خانواده در مشاغل آزاد مشغول به کار می شوند. در مورد ترک تحصیل زودهنگام فرزندان دختر هم، علاوه بر علت اولی که در مورد فرزندان پسر ذکر شد، به باورها و سنت های فرهنگی ریشه دار و حاکی از تعصب که همان مصلحت بودن ازدواج زودهنگام نیز در آن دخیل است، می توان اشاره کرد.
بنا به به گفته علیرضا نخعی، مدیر کل آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان در گفتگو با مهر، تعداد ۱۸ هزار کلاس درس در سراسر استان وجود دارد که از این تعداد ۱۱ هزار کلاس نیاز به ترمیم اساسی دارد و هزینه بازسازی آن ها به رقمی هنگفت (حدود سه هزار میلیارد تومان) تبدیل شده است که از توان سازمان آموزش و پرورش این استان خارج است. برای رسیدن به میانگین کشوری نیاز به ساخت ۸۰۰ هزار متر مربع فضای آموزشی است. به این ارقام، صدها مدرسه کپری را هم باید اضافه کرد که به گفته رئیس شورای اسلامی سیستان و بلوچستان تعداد این مدارس بیش از ۸۰۰ مورد است.
گفته وی، این استان در حال حاضر با مشکل کمبود ۸ هزار معلم مواجه است. علیرضا نخعی بیان داشت: «سیستان و بلوچستان تنها استانی در کشور است که به دلیل شرایط خاص سقفی برای جذب معلم حق التدریس در آن تعیین نشده است». او ابراز داشت: «در سیستان و بلوچستان ۲۸ هزار نفر معلم و ۹ هزار نفر در قالب سمت های مختلف از جمله مدیر، معاون و کارمند فعالیت دارند. و در سال تحصیلی ۹۶ تعداد ۵۸۱ هزار دانش آموز در پنج هزار و نهصد واحد آموزشی به امر تحصیل مشغول بوده اند».
مدیر کل اداره نوسازی و تجهیز مدارس استان بلوچستان و سیستان نیز طی گفتگویی با خبرگزاری مهر اظهار داشته که برای رسیدن به سرانه کشور طی یک برنامه پنج‌ ساله بیش از سه هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است. برای رسیدن به استانداردهای کشور باید سالانه ۷۰۰ میلیارد تومان به استان سیستان و بلوچستان اختصاص داد. اما این درحالیست که مجموع اعتبارات استانی و ملی تخصیصی به طور متوسط در چند سال اخیر حدود ۷۰ میلیارد تومان بوده است. به عبارتی سالانه یک دهم بودجه مورد نیاز تخصیص یافته است.
علیرضا راشکی گفت: «هم اکنون حدود ۸۰۰ کلاس پیش ساخته در مناطق صعب العبور دایر است. و تعداد ۶ هزار کلاس درس در استان با وضعیتی نابسامان دارای بنای خشت و گلی است که نیاز به بازسازی فوری دارند. حدود صد هزار بازمانده از تحصیل در سه مقطع دوره اول و دوم متوسطه در استان وجود دارد. سرانه سالن ورزشی هر دانش‌آموز نوزده صدم متر مربع است».
علیرضا راشکی افزود: «تخریب و بازسازی مدارس فرسوده، محوطه سازی و استانداردسازی سرویس های بهداشتی، سیستم های سرمایشی و گرمایشی مدارس، جایگزینی تجهیزات فرسوده مدارس، ساماندهی مدارس شبانه روزی، بهینه سازی و تجهیز کارگاه‌های دبیرستان های کار و دانش، احداث شبکه و ساماندهی انشعابات آب، برق و تلفن مدارس شبانه روزی و افزایش سرانه سالن های ورزشی از جمله شاخص هایی است که نیاز به اعتبار دارد.
یک مدرسه کپری در نیک شهر – عکس از ایرنا
هم چنین از نظر شاخص های سلامتی و بهداشتی نیز دانش آموزان این استان در شرایط بسیار ضعیف و شکننده قرار دارند. پایین بودن سطح درآمد خانواده ها و سایر مشکلات مالی و اقتصادی و فقدان توانایی در تامین خوراکی مناسب و کافی برای فرزندان دانش آموز، آنان را به بیماری هایی از قبیل کم وزنی، کوتاهی قد، کم خونی و فقر آهن و کلسیم و پروتئین دچار کرده است. این قبیل خانواده ها اغلب کسانی هستند که طی سال های اخیر صرفاً از دریافتی یارانه ها روزگار گذرانده است. به علاوه، بسیاری از یافته های پژوهشی در مورد جامعه دانش آموزی عشایری نشان می دهد که نظام آموزشی مناطق عشایری استان در همه زمینه ها از جمله ضریب بهره برداری از فضای آموزشی، نرخ تراکم و نحوه توزیع معلمین در تمام مقاطع تحصیلی در وضعیت بسیار نامناسبی به سر می برد و فرصت های آموزشی به صورت عادلانه توزیع نشده است.
در پایان جا دارد که به تعدادی از اطلاعات آماری دانش آموزان استان (بنا به اطلاعات آماری که در وبسایت سازمان آموزش و پرورش استان بلوچستان و سیستان منتشر شده است) اشاره کنیم:
تعداد مدارس : ۶,۵۳۱ مدرسه
تعداد کلاس درس : ۲۴,۴۶۹ کلاس
تعداد کل دانش‌آموزان : ۵۶۲,۲۲۰ نفر
تعداد دانش‌آموزان دختر : ۲۵۷,۳۲۵ نفر
تعداد دانش‌آموزان پسر : ۳۰۴,۸۹۵ نفر

مهرناز حقیقی، کنشگر مدنی و پزشک ساکن بندرعباس که پیش‌تر به اتهام “تبلیغ علیه نظام” به تحمل شش ماه حبس تعزیری محکوم شده بود، روز شنبه هفته جاری جهت اجرای حکم به زندان بندرعباس منتقل شد

رناز حقیقی، کنشگر مدنی جهت اجرای حکم به زندان بندرعباس منتقل شد

خبرگزاری هرانا – مهرناز حقیقی، کنشگر مدنی و پزشک ساکن بندرعباس که پیش‌تر به اتهام “تبلیغ علیه نظام” به تحمل شش ماه حبس تعزیری محکوم شده بود، روز شنبه هفته جاری جهت اجرای حکم به زندان بندرعباس منتقل شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز شنبه ۳۱ شهریور‌ماه ۱۳۹۷، مهرناز حقیقی، کنشگر مدنی و پزشک ساکن بندرعباس، خود را جهت اجرای حکم به اجرای احکام دادگستری هرمزگان معرفی کرده و سپس از آنجا به زندان بندرعباس منتقل شد.

لازم به ذکر است که این کنشگر مدنی پیش‌تر به اتهام “تبلیغ علیه نظام” به تحمل شش ماه حبس تعزیری محکوم شده بود.

لازم به یادآوری است، خانم حقیقی در تاریخ ۱ اسفندماه ۱۳۹۵، توسط نیروهای اداره اطلاعات در منزل شخصی خود بازداشت شد و پس از یک هفته تحمل سلول انفرادی در بازداشتگاه اداره اطلاعات شهر بندرعباس، به بند عمومی زنان زندان این شهر منتقل شد. سپس در تاریخ ۲۳ فروردین‌ماه ۹۶، این کنشگر مدنی از زندان بندرعباس به بند ۲۰۹ زندان اوین انتقال یافت و نهایتاً در تاریخ ۷ خرداد‌ماه ۱۳۹۷ با تودیع وثیقه از زندان اوین آزاد شد.