۱۳۸۷ شهریور ۱, جمعه

جنبش جهاني" غزه آزاد" با شرکت۴۶ سازمان" حقوق بشر"کشتی فعالان صلح وارد بندر غزه شد


دو کشتی بین‌المللی حامل بیش از چهل فعال صلح امروز وارد بندر غزه در مناطق فلسطینی شدند.
این اولین بار است که ظرف چند سال گذشته کشتی های بین المللی وارد این بندر می شوند.
خواهر زن تونی بلر، نخست وزیر سابق بریتانیا و نماینده ویژه گروه چهار جانبه صلح خاورمیانه در شمار افرادی است که با این کشتی ها وارد مناطق فلسطینی شده است.
دو کشتی حامل فعالان صلح، از قبرس با هدف شکستن محاصره نوار غزه توسط اسرائیل عازم این بندر شده بودند. آنها می خواهند وضعیت اسفناک فلسطینی ها در غزه را به جهانیان نشان دهند.
اسرائیل پیشتر گفته بود که جلوی این دو کشتی را خواهد گرفت اما امروز مانع ورود دو کشتی حامل فعالان صلح به بندر غزه نشد.
خبرنگار بی بی سی در منطقه می گوید که از زمان محاصره غزه و وضع محدودیت های شدید بر آن از سوی اسرائیل، کمک های انسانی بسیار کمی وارد این منطقه شده است. اسرائیل در واکنش به کنترل نوار غزه توسط حماس، دست به این اقدام زد.
۴۶ مدافع حقوق بشر، که تعداد زیادی بریتانیایی، یک نجات یافته هولوکاست و یک خواهر روحانی کاتولیک ۸۱ ساله در میان آنها دیده می شود، در میان هیات حضور دارند. آنها با دو کشتی چوبی مسافت ۲۴۱ مایلی بین قبرس و غزه را طی کردند. این سفر حدود ۲۰ ساعت طول کشید.
لورین بوت، خواهر زن تونی بلر در بندر غزه
نهضت "غزه را آزاد کنید" - که مقر آن در ایالت کالیفرنیای آمریکاست، در پی آن است که ارتباط دریایی بین المللی با غزه را برقرار کند و در حرکتی "نمادین" می خواهد محموله ای شامل ۲۰۰ سمعک و باطری (برای انجمن کودکان ناشنوای غزه)، و همچنین داروهای ضد درد را به بیمارستان های غزه برساند.
پیش از آغاز سفر هیلاری اسمیت، یکی از اعضای این گروه در کنفرانسی مطبوعاتی در لندن گفته بود: "مسافران این کشتی های آمادگی دارند که برای هفته ها یا حتی طولانی تر، در آبهای غزه منتظر عبور و ورود به اراضی فلسطینی بمانند."
"غزه برای بیش از یک میلیون فلسطینی عملا به یک زندان تبدیل شده است. این منطقه تقریبا دو سال است که تحت محاصره بوده. اسرائیل می گوید که دیگر نوار غزه تحت اشغال نیست پس کشتی های ما از اسرائیل اجازه نخواهد گرفت و به اسرائیلیان نیز اجازه نخواهد داد که وارد آنها شوند."
در ماه مارس امسال هشت گروه مدافع حقوق بشر در بریتانیا گفتند که ساکنان غزه با بدترین شرایط انسانی از زمان جنگ شش روزه سال ۱۹۶۷ به این سو، مواجه هستند.
تونی بلر، هنوز به غزه سفر نکرده است. برنامه سفر او که با هدف کمک به حل مشکلات اقتصادی فلسطینیان طرح ریزی شده بود، به خاطر نگرانی های امنیتی موقتا لغو شد.



آیا بی پروائی آمریكائی جهان را ویران خواهد كرد ؟ NATIONAL ENDOWMENT FOR DEMOCRACY







NATIONAL ENDOWMENT FOR DEMOCRACY
for Democracy (NED) was created by the Reagan administration in the early 1980s to push democratic reform and roll back Soviet influence in various parts of the globe. In his 1983 speech inaugurating NED, President Ronald Reagan said: "I just decided that this nation, with its heritage of Yankee traders, ought to do a little selling of the principles of democracy."
The private, congressionally funded NED has been a controversial tool in U.S. foreign policy because of its support for groups that push an agenda closely in line with U.S. objectives and because of its association with efforts to overthrow foreign governments. As the writers Jonah Gindin and Kirsten Weld remarked in the January/February 2007 NACLA Report on the Americas: "Since [1983], the NED and other democracy-promoting governmental and nongovernmental institutions have intervened successfully on behalf of 'democracy'—actually a very particular form of low-intensity democracy chained to pro-market economics—in countries from Nicaragua to the Philippines, Ukraine to Haiti, overturning unfriendly 'authoritarian' governments (many of which the United States had previously supported) and replacing them with handpicked pro-market allies."
Funded almost entirely by the U.S. government, NED claims on its website to be "guided by the belief that freedom is a universal human aspiration that can be realized through the development of democratic institutions, procedures, and values. Governed by an independent, nonpartisan board of directors, the NED makes hundreds of grants each year to support pro-democracy groups in Africa, Asia, Central and Eastern Europe, Eurasia, Latin America, and the Middle East."
Today, according to the NED, the organization "continues to focus many of its resources on the remaining communist and authoritarian countries such as China, North Korea, Cuba, Serbia, Sudan, and Burma. NED maintains a long-term, flexible approach that takes advantage of any realistic opportunity to advance democratic ideals, defend human rights, and encourage the development of civil society."
The NED has in recent years bolstered its activities in areas of the world that are the focus of the Bush administration's war on terror, including in the Middle East and North Africa, where, according to its website, the endowment supports "civil society efforts to promote dialogue on the compatibility of Islam and democracy as well as women's rights and political empowerment platforms, and to strengthen the capacity of civil society organizations to combat corruption, advocate for constitutional and legal reform, and pressure governments for accountability and transparency." This new focus was highlighted by President George W. Bush during a major foreign policy speech he gave at the NED in October 2005 about the war on terror. He said: "[T]he United States has adopted a new policy: a forward strategy of freedom in the Middle East. This strategy requires the same persistence and energy and idealism we have shown before and it will yield the same results. ... The advance of freedom is the calling of our time. It is the calling of our country." In February 2004, Bush proposed doubling NED's funding to $80 million to expand its democratization program in the Greater Middle East as part of the war on terror (USINFO.gov, February 2, 2004).
NED works through four core institutes: the National Democratic Institute for International Affairs (NDIIA), the International Republican Institute (IRI), the American Center for International Labor Solidarity (ACILS), and the Center for International Private Enterprise—representing, respectively, the country's two major political parties, organized labor, and the business community.
In summer 2007, NED officers included Vin Weber, NED's chairman and a high profile Washington lobbyist associated with the Project for the New American Century (PNAC) and a host of other neoconservative-led outfits; former Democratic Rep. Richard Gephardt, who serves as vice chair; and Carl Gershman, NED president and a longtime figure in U.S. sectarian politics dating back to the 1970s. The NED Board of Directors includes Morton Abramowitz of the Century Foundation, former Republican Rep. Chris Cox, and Francis Fukuyama, an erstwhile supporter of the neoconservative political faction and well-known political scientist.
به قلم : پاول كریگ رابرتس
مترجم : فریدون گیلانی
gilani@f-gilani.com
www.f-gilani.com
تاریخ نگارش مقاله : 13.08.2008
http://www.antiwar.com/orig/giraldi.php?articleid=13288
رژیم نئوكنسرواتیو بوش و رسانه های آمریكائی تحت اشغال اسرائیل ، جهان بی گناه را به سمت جنگ اتمی سوق می دهند . ( محافظه كاران جدید – نئوكنسرواتیوها – در واقع همان بنیادگرایان آمریكائی اند كه از پیروان نظریه ساموئل هانتینگتون و بنیكسن شمرده می شوند كه علاوه براعتقاد به جنگ تمدن ها، بقای ایالات متحده را در تبدیل كردن این كشور به امپراتور جهان می دانند و بر آنند كه حفظ و توسعه منافع شركت های آمریكائی و نظم نوین جهانی ، جز از طریق توسعه طلبی و جنگ مقدور نیست . این نظریه ، عملا تكامل آغاز امپراتوری ایالات متحده از سال 1893 و پس از جنگ های خونین برای تصرف مكزیك در سال 1848 ، به مرور شكل تئوریك به خود گرفته و با نظریه پردازی های ساموئل هانتینگتون در كسانی مثل هنری كیسینجر ، مایكل لدین ، جان بالتون ، دیك چینی ، بوش های پدر و پسر و عناصری چون كاندولیزا رایس و ... زمینه های عملی گسترده تر و گستاخانه تری یافته . جنگ با اسلام – و نه فقط اسلام سیاسی ساخت بریتانیا و ایالات متحده كه وحشی ترین نمونه آن بر مردم ایران حكومت می راند – اجرای بخشی از این نظریه است – م )‌
در زمان رونالد ریگان ( عمدتا دهه هشتاد – م ) موقوفات ملی برای دموكراسی – NED – به مثابه ابزار جنگ سرد به وجود آمد . ( این ، همان تشكیلات عریض و طویل اقتصادی است كه دستی گشاده دارد و علاوه بر بودجه 75 میلیون دلاری كنگره ایالات متحده برای افراد و اپوزیسیون طرفدار آمریكای ایرائی و تامین صدای آمریكا و ... به موازات سایر بودجه های كاملا محرمانه سی آی ا ، حقوق و مزایای عناصری چون علیرضا نوری زاده ، علی افشاری ، عبدی ، محسن سازگارا ، عطری ، منوچهر محمدی ، حسن زارع زاده اردشیر ، كوروش صحتی ، احمد باطبی و ... را با ارقامی كلان تامین می كند . ضمنا واحد ایران سی آی ا كه در حال حاضر به عنوان یكی از بزرگ ترین واحدهای این سازمان مشغول به كار است ، هم به عناصری از این دست به لحاظ مالی و آموزشی كمك می كند، هم مشتی كارگزار را به عنوان استاد دانشگاه و كارشناس و تحلیل گر سیاسی و شاعر ونویسنده و پژوهشگر و ... به خدمت گرفته است . عین همین برنامه را هم ، در نسبت های متفاوت، وزارت اطلاعات اسلامیست های حاكم برایران انجام داده است . به هر صورت ، وقتی آدم ها و بعضی سازمان ها و احزاب خود را تبدیل به متاع كنند ، هر كسی بیشتر پول بدهد ، لابد مشتری بهتری است كه هیچ ، از نظر آنان آمریكا ، یا اسلامیست های حاكم برایران ، نجات بخش هم از كار در می آیند – م ) امروزه NED عامل تحت سلطه ی كنسرواتیوهای جدید برای تامین هژمونی یا سركردگی جهانی ایالات متحده است. كار اصلی این نهاد، سرازیر كردن پول ایالات متحده و انجام انتخابات آمریكائی در كشورهای پیشین اتحاد شوروی با هدف محاصره ی روسیه به وسیله ی دولت های عروسكی آمریكائی ست .
رژیم نئوكنسرواتیو بوش از NED برای دخالت در امور داخلی اوكراین و گرجستان استفاده كرد تا طرح كنسرواتیوهای جدید ، یا همان بنیادگرایان آمریكائی را برای تاسیس رژیم های سیاسی دوست آمریكا و دشمن روسیه در آن دو كشور سابق اتحاد شوروی عملی كند .
از NED برای دخالت هائی در اسلواك ، صربستان و مونته نگرو هم ، برای تجزیه یوگسلاوی استفاده كردند .
بنا به اظهارات ویكی پدیا و آلن واینشتاین از نویسندگان پیش نویس تاسیس NED در واشینگتن پست سال 1991 ، آن چه امروزه NED انجام می دهد « بیست و پنج سال پیش به صورت پنهانی از طریق سی آی ا صورت می گرفت . »
رژیم بوش ، عروسكی به نام میخائیل ساكاشویلی را به عنوان رئیس جمهوری گرجستان كاشت تا این كشور را وارد ناتو كند .
[ برای اطلاع خوانندگانی كه خیلی جوانند ، سازمان دفاعی آتلانتیك شمالی وحدتی نظامی بود میان ایالات متحده و كشورهای اروپای غربی با هدف مقاومت در مقابل هر گونه حركت شوروی در اروپای غربی . تقریبا دو دهه پیش كه اتحاد شوروی به لحاظ سیاسی از درون فرو پاشید ، دیگر دلیلی برای ادامه كار پیمان دفاعی آتلانتیك شمالی وجود نداشت . نئوكنسرواتیوها اما ، ناتو را هم مثل NED تبدیل به ابزار دیگری برای تامین هژمونی جهانی ایالات متحده كردند . دولت بعدی ایالات متحده ، توافق نامه ی میان پرزیدنت ریگان و میخائیل كورباچف رهبر پیشین شوروی را نقض كرد و كشورهای سابق امپراتوری اتحاد شوروی را به عضویت ناتو در آورد . هدف كنسرواتیوهای جدید مبنی بر محاصره روسیه به وسیله ارتش های متخاصم، بارها اعلام شده است . ]
اعضای اروپای غربی ناتو كه فهمیدند ورود گرجستان به ناتو می تواند باعث تنش با روسیه شود كه گاز طبیعی شان وابسته به آن است ، مانع عضویت این كشور در ناتو شدند . كشورهای اروپای غربی از قصد رژیم بوش برای استقرار سپر دفاع ضد موشكی ( موشك های دفاعی بالیستیك ) در لهستان و جمهوری چك هم بر آشفته اند ، برای آن كه فكر می كنند نتیجه اش حمله كروزهای اتمی روسیه به پایتخت های اروپائی باشد . اروپائی ها فكر نمی كنند جلوگیری از انتقام جوئی اتمی بلوك روسیه به ایالات متحده ، باید به قیمت نابودی آن ها تمام شود . سپر دفاع ضد موشكی ، در مقابل موشك های كروز كارآئی ندارد .
همه كشورها از جنگ خسته شده اند جز ایالات متحده . جنگ ، از جمله جنگ اتمی ، استراتژی نئوكنسرواتیوها برای كسب سركردگی جهان است .
همه ی مردم جهان ، جز خود آمریكائی ها ، می دانند كه مسبب درگیری نظامی میان روسیه و نیروهای گرجستان در اوستیای جنوبی ، فقط و فقط ایالات متحده و عروسك گرجستانیش ساكاشویلی بود . مردم آمریكا ، در جهان تنها كسانی اند كه نمی دانند مبتكر این تخاصم ساكاشویلی بود ، برای آن كه بوش ، چینی و رسانه های خبری آمریكائی كه به اشغال اسرائیلی ها در آمده اند ، باردیگر به آنان دروغ گفته اند .
غیر از امریكائی ها ، همه مردم جهان می دانند ساكاشویلی ی بی ثبات و فاسد كه ادعای دموكراسی می كند و حكومتی پلیسی دارد ، بدون دستور واشینگتن به اوستیا حمله نمی كرد تا با روسیه درگیر شود .
هدف حمله گرجستان به جمعیت روسی در اوستیای جنوبی ، دوگانه است :
نخستین جنبه اش این است كه می خواهد اروپائی ها را قانع كند كه درنگ آنان در عضویت گرجستان در ناتو باعث « تهاجم روس ها » شده است ، در دومین جنبه هم می خواهد به اروپائی ها بگوید كه برای حفظ گرجستان ، باید هرچه زودتر این كشور را به عضویت ناتو در آورند .
برای پاكسازی قومی اوستیای جنوبی از جمعیت روسی ، دوهزار غیر نظامی روسی را به وسیله ارتش گرجی كه ایالات متحده آن را مسلح كرده و آموزش داده است ، كشتند ، و ده ها هزار غیر نظامی نیز مجبور شدند خانه و كاشانه شان را بگذارند و به روسیه فرار كنند . پس از دستیابی به این هدف ، ساكاشویلی و اربابان عروسك بازش در واشینگتن ، بیدرنگ تقاضای آتش بس كردند تا جلو «تهاجم نظامی روسی ها » را بگیرند . امیدشان هم این است كه جمعیت روسی از بازگشتن به خانه و كاشانه شان بترسند ، یا خودشان جلو بازگشت آنان را بگیرند تا خطر تجزیه از بین برود .
تردیدی وجود ندارد كه رژیم بوش ؛ همان گونه كه در مورد سلاح های كشتار جمعی عراق ، مساله اتمی ایران ، و خود ماجرای یازده سپتامبرتوانست مردم سهل انگار آمریكا را بفریبد ، این بارهم می تواند از همان ترفند استفاده كند ، اما بقیه جهان ، دست كم همه ی مسكو ، « تایمز آسیا » و حتی متحدان خریداری شده ی اروپائی ، تره هم برای این نیرنگ خرد نخواهند كرد .
سفیر ام . ك . بهادرا كومار ، دیپلمات عالی مقام سابق سرویس خارجی هندوستان ، در « تایمز آسیا » می نویسد كه رژیم جرج بوش و رسانه های خبری ایالات متحده اطلاعات غلط به مردم آمریكا داده اند . و گزارش می دهند كه « در آغاز خشونت و در گیری ، روسیه كوشید تا شورای امنیت سازمان ملل را قانع كند كه با صدور بیانیه ای از گرجستان و اوستیای جنوبی بخواهد فورا سلاح ها شان را زمین بگذارند . با این حال ، واشینگتن هیچ علاقه ای به صدوراین بیانبه از خود نشان نداد .
http://www.atimes.con /atimes/Central_Asia/JH13Ag02.html
سفیر بهادراكومار می نویسد آمریكائی ها و گرجی ها دست از خشونت و تبلیغ بر نداشتند و سرانجام دولت روسیه به این نتیجه رسید كه راه حل دیپلماسی وخوش بینی برای بازگردندان مردم اوستیای جنوبی به خانه و كاشانه شان هیچ فایده ای ندارد و وضع ، روز به روز دارد بدتر می شود. اگر روسیه می خواست ، می توانست به موجودیت گرجستان به عنوان كشوری مستقل پایان دهد ، و هیچ كاری هم از دست ایالات متحده بر نمی آمد .
مسلما تجاوز نظامی گرجستان به اوستیای جنوبی از طرف رژیم بوش رهبری شده بود . رسانه های خبری آمریكائی و گروه نئوكنسرواتیو ، قبلا زمینه های تبلیغاتی حمله هوائی برق آسا را آماده كرده بودند . نئوكنسرواتیوها مقاله ای را در ستون یادداشت های سردبیر وال استریت جورنال آماده كرده بودند كه ساكاشویلی در آن اعلام كرده بود « جنگ در گرجستان ،‌ جنگی برای غرب است .»
وقتی روسیه برای حفاظت از اوستیای جنوبی در برابر نیروهای گرجی ارتش خود را اعزام كرد و ارتش گرجستان در ماند ، ساكاشویلی اعلام كرد كه : « این دیگر مساله گرجستان نیست . پای ارزش های آمریكائی در میان است . »
بنیاد میراث نئوكنسرواتیوها در واشینگتن دی سی ، بیدرنگ به میزبانی ‌« وارمونگر اریل كوهن» جلسه ای برپا كرد كه ، « واقعه ی فوری ! : جنگ روسیه – گرجستان : چالشی برای ایالات متحده و جهان . »
واشینگتن پست دامنش را بالا زد و لنگ هایش را به سمت طبل های جنگ « رابرت كاگن » دراز كرد كه ، « پوتین حركتش را شروع كرد ! »
فقط آدم ابلهی مثل كاگن می توانست فكر كند كه اگر پوتین می خواست به گرجستان تجاوز نظامی كند ، می توانست این كار را از پكن انجام بدهد ، یا نه ، پس از آن كه ارتش آموزش دیده گرجستان به وسیله ی آمریكائی ها وارد كارزار شده بود ، دیگر تحمل نمی كرد و دستور می داد گرجستان را اشغال كنند تا به دسیسه های آمریكائی در حساس ترین مرز روسیه پایان داده شود ؛ دسیسه هائی كه احتمال دارد رفته رفته به جنگ اتمی بینجامند .
روسپی زبون نیویورك تایمز ، لنگش را برای یاوه سرائی های « بیلی كریستول » باز كرد كه ، « آیا روسیه راهی برای برون رفت از این بحران دارد ؟ » بیلی كریستول پاشنه شرارت جدیدی مركب از روسیه ، چین ، كره شمالی و ایران را معرفی می كند و هشدار می دهد كه « هرگونه تاخیری در برخورد با اینان ، تهدیدهای آینده را گسترش می دهد و زمینه های خطر را آماده تر می كند.»
به زبان ساده تر ، نیویورك تایمز در تعمیق یاوه سرائی های بیلی كریستول می گوید « زمان حمله به روسیه فرا رسیده است . »
دیك چینی معاون پوك مغز رئیس جمهوری ، به ساكاشویلی تلفن زد تا به او اطمینان بدهد كه گرجستان در جدال با روسیه از همبستگی ایالات متحده برخوردار است . معاون دیوانه جرج بوش به عروسك آمریكائی توضیح می دهد : « تجاوز روسیه بی پاسخ نخواهد ماند . » تلفن چینی به ساكاشویلی ، مثل « تضمین » بریتانیای كبیر به لهستان در قبال حمله نازی های آلمان است . فقط احمقی تمام عیار می تواند چیزی جز این به ساكاشویلی بگوید كه « فورا دست بكشید . »
چه عاملی باید برسرویس های اطلاعاتی و ارتش ایالات متحده اثر گذاشته باشد كه بیانیه تبلیغاتی و غیر مسئولانه ی دیك چینی از جنایات جنگی گرجستان حمایت كرده باشد ؟ آیا كسی می تواند واقعا باور كند كه سی آی ا و سرویس های اطلاعاتی ایالات متحده به معاون رئیس جمهوری گفته باشند كه روسیه با تجاوز به گرجستان جنگ را شروع كرده است ؟ ارتش روسیه زمانی وارد اوستیای جنوبی شد كه در حمله نظامی ارتش گرجستان هزاران اوستیائی كشته شده بودند و هزاران شان به روسیه گریخته بودند كه از معرض تهاجم نظامیان گرجی در امان بمانند . بنا به گزارش های خبری ، روس ها آمریكائی هائی را دستگیر كرده اند كه فرماندهی حمله ی نیروهای گرجی به غیر نظامیان را انجام می دادند .
قدر مسلم آن است كه ارتش ایالات متحده ، پس از جنگ های مغلوب در عراق و افغانستان و نقشه جنگ با ایران ، منابعی برای جنگ علیه روسیه ندارد .
با ماجراجوئی مخاطره آمیز در گرجستان ، رژیم بوش در دوره تازه ای از جنایات جنگی مجرم است . نتایج كارچه خواهد بود ؟
بسیاری پاسخ خواهند داد همان گونه كه رژیم بوش راهی برای برون رفت ، یا فرار از یازده سپتامبر ، افغانستان ، عراق و آمادگی برای حمله به ایران یافته است ، ماجراجوئی در گرجستان راهم از سر خواهد گذراند .
با این حال ، احتمالا این بار دم بوش در تله گیر كرده است .
مسلما اكنون روس ها دریافته اند كه ایالات متحده قصد اعمال سركردگی بر روسیه را دارد و بدترین دشمن روسیه است .
چین هم بر آن است كه ایالات متحده ذخائر انرژی این كشور را تهدید می كند و ، به این ترتیب، اقتصاد چین را هدف گرفته است .
حتی هم پیمانان اروپائی آمریكائی ها كه از ایفای نقش خود برای تامین نیرو درجهت امپراتوری آمریكائی ها به تنگ آمده اند ، حالادیگر باید دریافته باشند كه هم پیمان آمریكائی ها بودن خطرناك است و فایده ای ندارد . اگر گرجستان به عضویت ناتو در آید و حمله به اوستیای جنوبی را تجدید كند، عملا می تواند اروپا را با روسیه كه تامین كننده اصلی منابع انرژی اروپاست ، به جنگ بكشاند.
مهمتر از همه آن كه اگر نیروهای روسی به امتداد مرزهای اروپائی اعزام شوند ، كسی جلودارشان نخواهد بود .
بجز میلیون ها دلار كه آمریكائی ها برای خریدن رهبران سیاسی اروپائی پرداخته اند تا اطمینان یابند كه آنان به مردم شان خیانت می كنند ، ایالات متحده چه تحفه ای برای اروپا دارد ؟ هیچ چیز.
تنها تهدید نظامی كه اروپا با آن رو به رو است ، از ناحیه ی كشیده شدن به جنگی است كه هژمونی آمریكائی را تامین می كند .
با كسری هائی در بودجه و تجارت كه از مجموعه كسری های بقیه جهان پیشی گرفته ، ایالات متحده از نظر مالی ورشكسته است . دلار بی جان شده . بازار مصرف آمریكائی به خاطر كمبود محل كار و ، برآن مبنا ، پائین آمدن در آمدها ، و به دلیل ضربه های ناشی از وضع مستغلات و عوارض مربوط به آن ، ‌در حال مردن است . ایالات متحده چیزی ندارد به اروپا بدهد . درواقع ، سقوط اقتصاد آمریكائی ، با بالا بردن ارزش یورو دارد صادرات اروپائی را می كشد .
آمریكا دیرگاهی ست كه زمینه های اخلاق عالی مورد ادعا را از دست داده است . حالا دیگر آمریكائی ها را به ریاكاری و سالوس می شناسند . بوش كه افغانستان و عراق را با فریبكاری و دروغ اشغال كرده است ، به روسیه می توپد كه چرا از نیروهای پاسدار صلح و شهروندان روسی در اوستیای جنوبی دفاع كرده است . بوش ، خفاشی كه « كوسوو »‌ را از قلب صربستان بریده و تسلیم مسلمانان كرده است ، سرسختانه در مقابل سایر جدائی طلبان ، بخصوص اوستیای جنوبی كه می خواهد بخشی از فدراسیون روسیه باشد ، مقاومت می كند .
رژیم نئوكنسرواتیو بوش خشمگین است از این كه روسیه مرعوب تجاوز نظامی حكومت عروسكی گرجستان كه با حمایت ایالات متحده صورت پذیرفته ، نشده است . روسیه به جای قبول سركردگی آمریكائی كه سناریو نئوكنسرواتیوها طالب آن بود ، باعث شد كه ارتش آمریكائی شده ی گرجستان ، از ترس پا به فرار بگذارد .
وقتی كار با ماشین جنگی پیش نرفت ، حالا بوش دهنه ی جنگ لفظی را شل كرده است . كاخ سفید به روسیه هشدار می دهد كه عدم پذیرش هژمونی ایالات متحده می تواند « ضربه ای جدید و دراز مدت به روابط میان واشینگتن و مسكو وارد آورد . »
یعنی آدم های سبك مغزی كه رژیم بوش را احاطه كرده اند ، واقعا نمی فهمند كه اگر روسیه را به فكر حمله اتمی بیندازند ، كاری از دست آمریكائی ها بر نمی آید ؟
رژیم بوش جریان پولی روسیه را در اختیار ندارد كه به آن وسیله بتواند ضربه ای به این كشور بزند . روس ها دلارهای آمریكائی را در اختیار دارند . ( چند روز پس از انتشار این مقاله ، تلویزیون های آمریكائی رسما اعلام كردند كه روسیه با تكیه بردر آمد نفت و گاز ، نه تنها بدهی های خود را پرداخت كرده است ، بلكه 680 میلیارد دلار ذخیره ارزی دارد – م )
رژیم بوش دارائی های روسیه را در اختیار ندارد كه از آن به عنوان وارد آوردن ضربه ای به این كشور استفاده كند . روسیه اما ، دارائی های آمریكائی را در اختیار دارد .
ایالات متحده نمی تواند منابع انرژی روسیه را قطع كند . روسیه اما ، می تواند منابع انرژی متحدان اروپائی آمریكا را قطع كند .
پرزیدنت رونالد ریگان در پایان جنگ سرد با میخائیل گوربا چف رئیس جمهوری شوروی مذاكره كرد . نئو كنسرواتیوها كه ریگان دست شان را از دولت كوتاه كرده بود ، خشمگین شده بودند. محافظه كاران جدید امیدوار بودند كه در جنگ سرد فاتح شوند ، وبه این وسیله سركردگی آمریكائی را بنیان نهند .
تشكل جمهوری خواهان ، هژمونی خود را در دولت بوش اول ( جرج هربرت واكر بوش ) كه بازی را به رونالد ریگان باخته بود ، دوباره برقرار كرد . با این كار برجسته ، اطلاعات از حزب جمهوری خواه پس نشسته بود .
جمهوری خواهان جدید ( نئوكنسرواتیوها ) با جنگ اول خلیج ( فارس – م ) و تبلیغات و دروغ های محض كه عراقی ها بچه های كویتی را در بیمارستان ها با سرنیزه به قتل رسانده اند، بازگشت خود به صحنه را مهندسی كرد .
نئوكنسرواتیوها در دوره ریاست جمهوری بیل كلینتون ( از حزب دمكرات – م ) به حركت دیگری دست زدند و كلینتون را قانع كردند تا با بمباران صربستان ، به جنبش های جدائی طلب امكانی بدهد تا به عنوان كشورهای مستقل ، زیر سلطه ی آمریكائی ها در آیند .
باورود بوش دوم ( جرج واكر بوش – م ) به كاخ سفید ، سلطه ی محافظه كاران جدید كامل شد.
دستور كار آنان سركردگی آمریكائی ها بر جهان ، از جمله هژمونی اسرائیلی ها در خاور میانه بود .
آن چه اكنون در منظر است ، شكست این ایدئولوژی غفلت زده و خطرناك است . عراق ، كه قبلا در دست سنی های سكولار بود و مانعی برای بلند پروازی های ایران به شمار می رفت ، پس از تجاوز نظامی ایالات متحده و اشغال عراق ، دو دستی تقدیم شیعه های متحد ایران شد .
در افغانستان ، طالبان دوباره سربه شورش برداشت و ارتش عظیم ناتو / ایالات متحده ، قادر به مهار كردن اوضاع در آن كشور نیست .
یكی از نتایج جنگ نئوكنسرواتیوها در افغانستان ، از دست رفتن قدرت رئیس جمهوری عروسكی آمریكا در آن كشور مسلمان بود كه مسلح به سلاح های اتمی است . رئیس جمهوری عروسكی آمریكا اكنون در مظان اتهام قرار گرفته ، و ارتش پاكستان به آمریكائی ها اطلاع داده است كه دست از عملیات نظامی در مرزهای پاكستان بردارند ( پس از نوشتن این مقاله ، همین چند روز پیش ، پرویز مشرق از مقام خود استعفا كرد و دولت ، تا این لحظه مانع محاكمه او شده است – م )
عروسك های آمریكائی در مصر و اردن ، ممكن است در آینده به همین سرنوشت دچار شوند.
در عراق ، شیعه ها كه توانسته اند اقدامات خود را برای پاكسازی گروه های قومی سنی در مرزها كامل كنند ، در تقابل با تبلیغات آمریكائی كه با خروج ارتش ایالات متحده از عراق حمام خون راه خواهد افتاد ، اعلام آتش بس كرده اند . مذاكره برسر زمان خروج ارتش ایالات متحده از عراق ، میان آمریكائی ها و دولت عراق ، كه دیگر حاضر نیست نقش عروسك را بازی كند ، در جریان است .
سال پیش ، هوگو چاوس ، جرج بوش را در سازمان ملل مورد استهزاء قرار داد . پوتین رئیس جمهوری روسیه هم با « رفیق گرگ » نامیدن بوش ، او را مسخره كرد .
روز دوازدهم اگوست 2008 ، روزنامه پراوادا بوش را ریشخند كرد كه ، « بوش : چرا خفه نمی شوی ؟ »
آمریكائی ها ممكن است فكر كنند چنان ابر قدرتند كه حضورشان لرزه براندام جهان می افكند. اما روسیه چنین سودائی در سر ندارد .
آن دسته از آمریكائی های ابلهی كه ممكن است فكر كنند « ابرقدرتی » ی آمریكا چنان است كه نمی گذارد هیچ گزندی به آنان برسد ، بهتر است چهره كامل بوش را با خواندن مقاله پراوادا بشناسند و با تصویری كه از او به دست داده شده است ، بیشتر آشنا شوند :
« پرزیدنت بوش ،
چرا خفه نمی شوی ؟ در بیانیه ای كه روز دوشنبه در رابطه با عملیات قانونی فدراسیون روسیه در گرجستان صادر كرده ای ، چرا جرئت نكرده ای بگوئی جنایات جنگی ارتش گرجستان ، با حمایت مستشاران نظامی آمریكائی ، علیه غیرنظامیان روسی اوستیائی صورت گرفته است ؟
« پرزیدنت بوش ،
چرا خفه نمی شوی؟ متحد وفادارت میخائیل ساكاشویلی در حالی اعلام آتش بس می كند كه نیروهایش ، همراه با مستشاران تو ، از مرز اوستیا گذشته اند ، شبانه ، درست به همان صورتی كه تو در عراق عمل كرده ای ، در پناه تاریكی « تشین والی » را منهدم كرده اند و تاسیسات غیرنظامی را ؛ درست مثل تو در عراق ، مورد هدف قرار داده اند .
« پرزیدنت بوش ،
چرا خفه نمی شوی ؟ن هواپیماهای نفربر تو ، هزاران سرباز گرجی را مستقمیا از عراق به صحنه نبرد در اوستیای جنوبی منتقل كرده اند .
« پرزیدنت بوش ،
چرا خفه نمی شوی ؟ برای این واقعیت چه پاسخی داری كه وقتی دیروز سربازان گرجی از میدان فرار می كردند ، به طور كاملا واضح شنیده می شد كه دارند به زبان آمریكائی انگلیسی به آنان دستور می دهند كه « برگردید ! برگردید تو » ؟ و این واقعیت در كجای محاسبات تو قرار می گیرد كه بنا به خبرهای موثق ، سربازان آمریكائی در تلفات گرجی ها وجود دارند ؟
« پرزیدنت بوش ،
چرا خفه نمی شوی ؟ فكر می كنی پس از هشت سال سیاست جنایتكارانه رژیم تو ، كسی پیدا می شود كه برای حرف هایت تره خرد كند ؟ واقعا فكر می كنی كمترین زمینه اخلاقی داری ؟ و واقعا تصور می كنی وقتی در صفحه تلویزیون ظاهر می شوی ، كسی در این كره خاكی پیدا می شود كه انگشت وسطش را به تو نشان ندهد ؟ ( البته كارشناسان ! ، سردبیران ، دبیران و تحلیل گران سیاسی صدای آمریكا و رهبران سازمان های طرفدار حمله آمریكا به ایران ، احتمالا این عمل را فقط جلو آینه انجام می دهند – م )
فكر می كنی پس از ابوقریب ، حقی برای نظر دادن و توصیه كردن برایت باقی مانده باشد ؟ پس از گوانتانامو ؟ پس از قتل عام هزاران غیر نظامی عراقی ؟ پس از شكنجه های سی آی ا ؟‌
واقعا معتقدی پس از ارتكاب چنان جنایتی درعراق و نتایج هولناك چنان تجاوزی ، حق داری در موارد حقوقی بین المللی نظری بدهی ؟
« پرزیدنت بوش ،
چرا خفه نمی شوی ؟ فكر نمی كنی ممكن است روسیه اعلام كند كه سلاح های كشتار جمعی گرجستان (WMD) ، مشخصا در تفلیس و پوتی و شمال ، جنوب ، شرق و غرب این شهرها انباشته شده اند ؟ و این ادعا باید واقعیت داشته باشد ، برای آن كه ماهواره های ضد اطلاعات و تصاویر ماهواره ای نشان می دهند كه كارخانه های سازنده ی شیر خشك و تولید غلات ، سلاح های شیمیائی می سازند و اخیرا آن ها را با « كامیون های مخصوص دور كشور می چرخانند » ؟ اگر مثلا روسیه اعلام كند كه « ساكاشویلی » به جهان كلك زده « و زمان تغییر رژیم » فرارسیده است ، چه پاسخی در مقابل این ادعا خواهی داشت ؟
بسیار زیبا و ساده است ، این طور نیست پرزیدنت بوش ؟
« بنابراین ، چرا خفه نمی شوی ؟ ضمنا ، یادت نرود كه مستشاران نظامی بیشتری به گرجستان بفرستی . این مستشاران آمریكائی خوب و تمام عیار دارند كار می كنند . و شب كه می شود ، همه سبزند و نمای شبانه ی مسخره ای دارند . »
ایالات متحده ابرقدرت نیست . ایالات متحده ورشكسته است . ایالات متحده بر آن است تا كشورهای بسیاری را به هزاران سلاح اتمی مجهز كند .
مردمی كه رژیم دیوانه بوش و ماموران عملیاتی نئوكنسرواتیو او را تحمل كنند ، نمی توانند مدعی زندگی در روی كره زمین باشند .
بيست و يكم اگوست
2008