۱۳۹۰ شهریور ۱۳, یکشنبه

لیبی : چهرۀ جنایتکار امپریالیسم


3 سپتامبر 2011

لیبی : چهرۀ جنایتکار امپریالیسم
نوشتۀ  بیل وون اوکن
ترجمه توسط حمید محوی
Libye: le visage criminel de l’impérialisme
par Bill Van Auken
Mondialisation.ca, Le 31 aout 2011
حملۀ ناتو علیه لیبی که پنج ماه پیش از این آغاز شد، یک جنگ جنایتکارانۀ امپریالیستی بود، و به اجرای کاملا مرگبار آن و تعقیب معمر قذافی رهبر لیبی توسط مأموران نیروهای ویژه و اطلاعاتی انجامید.
از همان آغاز اهداف اصلی این جنگ عبارت بود از تسلط بر منابع نفتی لیبی که از وسیع ترین منابع نفتی آفریقا می باشد، و به نمایش گذاشتن قدرت امپریالیسم در سرکوب و منحرف ساختن جنبش های توده ای که پنج ماه پیش از این رژیم مبارک در مصر و بن علی را که از حمایت ایالات متحده وناتو برخوردار بودند سرنگون ساخت.
ناتو حملۀ نظامی خود را «حفاظت از شهروندان و مناطق غیر نظامی» نامیده است («عملیات حفاظت متحده»)، ولی خیلی مناسب تر می بود اگر آن را «عملیات تجاوزکارانۀ امپریالیسم متحده» می نامید. ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه و ایتالیا که همگی در پی تأمین منافع خود در لیبی و به طور کلی در منطقه هستند، موفق شدند که پیرامون هدف مشترک یعنی «تغییر رژیم» متحد شوند.
با چنین اهدافی، هواپیماهای جنگی ناتو بیش از 20000 خروج انجام دادند و در این خروج های دائمی بر فراز لیبی، مدارس، بیمارستان ها و خانه ها را تخریب کردند و تعداد زیادی از سربازان ارتش لیبی را کشتند، و باید دانست که شماری از آنها مشمولین خدمت وظیفه بودند.
با تبدیل منشور سازمان ملل متحد به هجو نامه، «کاربرد تمام امکانات ضروری» برای حفاظت از جان شهروندان، قدرت های ناتو، ایالات متحده، فرانسه و بریتانیا، سربازان نیروهای ویژه، مزدوران نظامی و مأموران اطلاعاتی را به شکل مقاطعه کاری به استخدام درآوردند که نیروهای به اصطلاح شورشی را سازماندهی کرده و مسلح سازند. وظیفۀ اصلی نیروهای شورشی ایفای نقش طعمه بود که با تحریک نیروهای دولت لیبی و ایجاد درگیری و کشاندن آنها به رویارویی و تبادل آتش، عملیات هوایی هواپیماهای ناتو علیه مواضع نیروهای وفادار به قذافی را تسهیل می ساختند.
بی اعتباری ادعایی که چنین جنگی را به عنوان حفاظت از جان شهروندان تعریف می کند، به شکل گسترده آشکار بوده و حاکی از ابتذال اخلاقی است. آماری که از لیبی به دست ما رسیده رقم هزاران کشته را نشان می دهد، در حالی که بمب ها و موشک های ناتو دائما در حال کوبیدن مناطق پر جمعیت است.
معادل چنین حوادثی را در سال های 1930 می یابیم که امپریالیسم جهانی مثل امروز دچار بحران اقتصادی ناامید کننده ای شده بود. در آن دوران بشریت مات و مبهوت وحشی گری هایی بود که ایتالیا در تهاجم به اتیوپی مرتکب می شد، و به همین ترتیب پشتیبانی هیتلر از آلمانی های «سودت» (آلمانی های آلمان، چکوسلاواکی و لهستان) برای تقسیم چکوسلاواکی و بمباران اسپانیا توسط لژیون «کوندور» به پشتیبانی از قیام فاشیستی فرانکو.
در آن دوران، اعمال خشونت به معنای سقوط امپریالیسم جهانی در بربریت تعبیر می شد. امروز، اعمال مشابه در لیبی به عنوان شکوفایی «بشر دوستانه» و «دموکراسی» تعبیر می شود.
در آن دوران، رئیس جمهور فرانکلین دیلانو روزولت با تکیه به احساسات دموکراسی خواهانۀ مردم آمریکا – در عین حالی که اهداف امپریالیستی خودش را دنبال می کرد – در خواست کرد که خشونت فاشیستی در قرنطینه قرار گیرد.
در سال 1937 روزولت اعلام کرد، «بی هیچ اعلام جنگی و بی هیچ اخطاری و هیچ گونه توجیهی، غیر نظامیانی که بخش مهمی از آنها را زنان و کودکان تشکیل می دهند بی رحمانه به وسیلۀ بمب هایی که از آسمان پرتاب می شود به قتل می رسند...در کشورهایی جنگ داخلی برپا کرده، و از بخشی علیه بخش دیگر طرفداری می کنند، در حالی که این کشورها علیه آنها هیچ عمل خشونت آمیزی انجام نداده بودند. کشورهایی که خواهان صلح برای خودشان هستند، آن را برای دیگران مردود می دانند. مردم و ملت های بی گناه بی رحمانه برای تضمین قدرت و برتری که از دیدگاه بشر دوستانه به هیچ عنوان قابل توجیه نیست قربانی می شوند.»
این جملاتی که سه ربع قرن پیش از این نوشته شده است، امروز می تواند به عنوان کیفر خواست علیه دولت اوباما و دولت های کامرون بریتانیایی و سرکوزی فرانسوی و برلوسکنی ایتالیایی خوانده شود.
پس از جنگ جهانی دوم، دادگاه نورمبرگ جنگ تجاوزکارانه را به عنوان «بالاترین جنایت بین المللی تعریف می کند و تفاوت آن با جنایت های دیگر در این است که علیه همه انجام می گیرد.»
این بینش در سازمان ملل متحد تأیید شده بود و هر گونه « استفاده از تهدید یا استفاده از زور را علیه تمامیت ارضی و استقلال هر دولتی» را محکوم می کرد.
با این وجود، امروز تقریبا هیچ انتقادی از جانب مردان سیاسی علیه جنگ تجاوزکارانه توسط کشورهای هم پیمان ناتو صورت نمی پذیرد. رسانه های اوباش مسلک کاملا در پیوند تنگاتنگ با ماشین جنگی امپریالیسم عمل کرده، و در فراسوی اجساد بر خاک افتاده، سگ های جنگی غرب را که از نگاه دوربین می گریزند، پنهان می سازند، تا بهتر تبلیغاتشان را برای «انقلاب» و «آزادی» در لیبی در اذهان عمومی تزریق کنند.
نیروی اصلی که در پشت این جنگ در لیبی عمل می کند، امپریالیسم نام دارد، یعنی آن چیزی که لنین به درستی ارتجاع به تمام معنی و در تمام مراحل تعریف می کرد.
این جنگ برای منافع درندگان سرمایۀ مالی بر پا شده بود. این جنگی را که رسانه های اقتصادی عموما «فرصت مناسب» نامیده اند، برای پاسخ گویی به منافع نه تنها شرکت هایی که در تولید انرژی فعال هستند، بلکه برای پاسخ گویی به منافع بانک ها و شرکت ها، و برای ربودن سرمایه های پر اهمیتی که رهبر برگزیدۀ لیبی از طریق داد و ستدهای مالی و سرمایه گذاری انباشت کرده بود، بر پا شد. این جنگ در عین حال به کاهش دست مزد در آمریکا و اروپا و به همین ترتیب در جهان انجامید.
باند بازی های بین المللی کاملا در تبانی با جنایتکاری های اقتصادی و سیاسی در درون کشور انجام گرفت. و باید دانست که خشونت در خارج، از تهاجم به سطح زندگی و حقوق بنیادی توده ها و کارگران اروپایی و آمریکا و عملا در تمام کشورهای بزرگ جهان، جدا نبود.
در حالی که همه جا به کارگران اعلام می کنند که برای کار، آموزش، بهداشت، بازنشستگی یا خدمات درجه اول اجتماعی پول نیست، میلیاردها برای بمباران و تسخیر لیبی خرج کردند و می بینیم که برای چنین مواردی پول وجود داشته و مشکلی در این زمینه وجود نداشته است.
یکی از وجه مشخصه های جنگ در لیبی نحوۀ خاصی است که برخی اقشار سیاسی-اجتماعی در آن شرکت دارند که شامل چپ گرایان اسبق و برآمده از طبقۀ متوسط، دانشگاهیان لیبرال و مبارزان قدیمی می باشد. این موضوع در واقع در برگیرندۀ روندی است که از چند دهۀ پیش آغاز شد  و به دلیل ناامیدی که بخشی از این قشر چپ گرا را که قویا به بروکراتیسم استالینی تکیه داشت، فرا گرفته بود، و سرانجام خود را منحل ساخته و پراکنده شده بود، برخی به مداخلۀ امپریالیستی در بالکان پیوستند، و مثل امروز مدعی بودند که بزرگترین تجاوزگران تاریخ جهان برای دفاع از حقوق بشر جنگ به راه انداخته اند.
باید کور باشیم تا تغییرات عمیقی که در بطن این قشر صورت می پذیرد را نبینیم. بین آنها از اوباش های دانشگاهی مانند یوآن کول(2)، استاد تاریخ خاورمیانه در دانشگاه میشیگان که از شهرت خود به عنوان منتقد جنگ در دولت بوش علیه عراق بهره می برد تا جنگ دولت اوباما علیه لیبی را به فروش رساند.
در اروپا، گروه هایی مانند حزب نوین ضد سرمایه داری(1) در فرانسه از جنگ برای ایجاد رابطۀ نزدیکتر با دولت استفاده کردند تا آن را به عنوان فرصتی برای ارتقاء منافع و رهبران برگزیدۀ سیاسی خودشان تبدیل سازند. آنها همگی نمایندگان اقشار مرفه و صاحب امتیاز طبقۀ متوسط هستند که به عنوان کارگزاران نوین از امپریالیسم حمایت می کنند. سیاست آنها مشخصا همان سیاست اوباما و سیا است.
جنگ در لیبی از هیچ گونه پشتیبانی معنی دار بین مردمان کشورهای متجاوز برخوردار نیست. کارگران به شکل غریزی احساس می کنند که این جنگ مانند جنگ های پیشین برای پاسخ گویی به منافع الیگارشی مالی ولی با تحمیل مخارج آن به توده ها به راه افتاده است.
مبارزه علیه جنگ و امپریالیسم تنها در صورتی که روی طبقۀ کارگر تکیه داشته باشد می تواند به پیروزی برسد. مبارزه علیه جنگ و مبارزه علیه حذف کار، سطح زندگی و حقوق بنیادی اجتماعی و دموکراسی از یکدیگر جدایی ناپذیر است. نظامی گری در مرزهای خارجی و مخالفت با انقلاب در درون کشور ریشه های عینی مشترکی در بحران اجتناب ناپذیر و غیر قابل حل نظام سرمایه داری جهانی دارد. این دو مسئله حل نخواهد شد مگر با مشارکت سیاسی و اتحاد بین المللی طبقۀ کارگر در مبارزه برای برقراری سوسیالیسم.

ديگر بس است!


ديگر بس است!
سوسن آرام
سه نسل همه ما «دختران آبايی»،و خودآبايي، بوديم با زخم خنجری در سينه.اگر اين واپسگرايان زن ستيز فقط به قرانی که ادعای پيروی از آن را دارند، باورداشتند بايد ميدانستند قيامت شان فراخوهد رسيد.ا
ديگر بس است! زمان دادرسی فرارسيده است، «قيامت» برای آنها فرارسيده است.

تصوير سی سال خشونت مثل کابوسی هولناک و جاندار از مقابل ديدگان ما ميگذرد:
چماق ها بر فرق دختران که يا رو سری يا توسري؛
يورش ماموران در لباس شخصی يا نظامی که بی اعتنا به حکم عقل و عصر و طبيعت زنان را به اين سو و آن سو می کشند که دامنت کوتاه يا چکمه ات بلند است؛
ديوارهای بلند آپارتايد در مدرسه و دانشگاه و اتوبوس و خيابان؛
چوب و چماق و بازداشت و زندان فقط برای گرفتن يک امضاء که ما انسانيم و برابر؛
توهين و تحقير به ضرب زور و قانون برای لگدمال کردن حق زن در ازدواج و طلاق و سفر و حضر؛
زوزه های نفرت انگيز در دفاع از خريد و فروش تن زن و صيغه و «تمکين»؛
طناب «قاضی حاج رضايی» بر گردن عاطفه ی نوجوان به جرم آنکه يک سردار پاسدار مکرر به او تجاوز کرده بود؛
قصاص، سنگسار، و رقص پيکر های نوشکفته بر چوب دار و بالابر جرثقيل- فاطمه، دلارا، زهرا، شهلا ،سهيلا…
رواج اعدام زنان فقير و بی پناه تا به حدی که لينچ زنان سياه فقير توسط کوکلوس کلان ها را تداعی ميکند…
رواج اعدام زنان سياسی از فرخ رو پارسا تا زينت جلالی و شيرين علم هولی ودر فاصله بين آنها هزاران زندانی سياسي؛
کامجويی از «اسرای باکره» شب قبل از اعدام؛
تجاوز و قتل در بازداشت گاه و زندان؛
قتل و احتمالا تجاوز به «دو زهرا» – کاظمی و بنی يعقوب،
چهره خون آلود ندا بر کف خيابان و صورت اندوهگين مادر دلاور سهراب…

هيچ حکومتی در عصر ما – به جز طالبان که خود «نه حکومت» بود- اينهمه به زن ظلم نکرده است. مبارک، بن علي، قذافی همه جنايتکار و ستمگرند، اما به زن اينهمه ظلم نکردند. مثل هيتلر که يهوديان را بعنوان «نوع پست» نشان دار ميکرد، اينها انبوهی
از زنان ايران را بر خلاف ميل خودشان مجبور کردند با لباس و نشانه هايی در ملاء عام ظاهر شوند که از نظر خود اين زنان نشانه تسليم به «حکم حکومتی» است و «اعتراف» به اينکه از «جنس کهتر» ند و از پيکر خود نفرت دارند و آن را مايه گسترش فساد ميدانند.
زن بودن در اين حکومت جرمی است که زن را از ورزش کردن، بازی کردن، دوچرخه سواري، آواز خواندن، رقصيدن، هنرنمايي، قاضی شدن… محروم ميکند. «جرم»، مخالف حکومت بودن نيست، «جرم» زن بودن است، مثل سياه آفريقای جنوبی در حکومت آپارتايد که جرمش سياه بودن بود، مثل يهودی زير يوغ فاشيسم که جرمش يهودی بودن بود. اين «زنانگی» است که در اين حکومت جرم محسوب ميشود و بايد آن را از صحنه تئاتر و سينما، از راديو و تلويزيون، از کلاس درس و خيابان و اداره محو کرد.

اندازه ستم اين حکومت بر زن را آمار زنان اعدامي، زندانی يا بازداشتی روشن نميکند. هيچ ليستي، هيچ جدولي، هيچ آماری قادر نيست ميزان ستم بر زن در حکومت اسلامی ايران را به نمايش بگذارد.
دو نسل و حالا نسل سوم دختران ايران با «آرزوهای بيکران در خلق های تنگ» به خود پيچيده اند، دخترانی که تمناهای انسانی شان سرکوب شد، دخترانی که ميدانستند و دانستن جرمشان بود، دخترانی که نميدانستند و فرصت دانستن را نيافتند، دخترانی که تفکر برای شان درد زا بود،دخترانی که روز بی خستگی دويدند و شب از درد و خشم به خود پيچيدند … سه نسل همه ما «دختران آبايی»،و خودآبايي، بوديم با زخم خنجری در سينه.
داد ما از سينه ای بر ميخيزد که خون از آن جاری است. اگر اين واپسگرايان زن ستيز فقط به قرانی که ادعای پيروی از آن را دارند، باورداشتند بايد ميدانستند زمان دادرسی و روز قيامت شان فراخواهد رسيد:
آن زمان که کوه ها به حرکت در می آيند و درياها شعله می کشند…
آن زمان که صف نيکوکاران و بدکاران از هم جدا و هرکس با جفت خود مهجورميشود…
آن زمان که مال های گرانبها را رها ميکنند…
آن زمان که نامه اعمال گشوده شده و رازها برملا ميگردد…
آن زمان دختران به گور شده بر ميخيزند و می پرسند به چه گناهی ما را کشتيد؟*

هيچ شريعت و هيچ طريقتی نيست که اينهمه جنايت را بی مکافات بداند و هيچ شريعت و طريقتی نيست که برای اينهمه جنايت، اينهمه خيانت، اينهمه ستم، اينهمه ريا واينهمه رذالت قيامت خود را بر پا نکند. و در آن قيامت « هرکس ميداند برای خود چه آماده کرده است.»*
حالا آن زمان رسيده است. بهار امسال و روز زن امسال رنگ و بوی تازه دارد. اگرچه ابرهای سياه آسمان را ترک نکرده اند و اگرچه داس های شان را آماده کرده اند تا به جان گل ها بيفتند مگر چند صباحی «قيامت شان» را به تاخير بيندازند، اما اين بهار هوای تازه دارد.همينکه با شنيدن صدای پای مردم دستپاچه شهر را به پادگان تبديل ميکنند نشان ميدهد که ميدانند «قيامت» شان فرارسيده است. «دختران آبايی» بيدار مانده اند و شعله های آتش در چشمان بازشان می درخشد و اراده شکوهمند زن ايرانی برای آزادی بازتاب ميدهد:
ديگر بس است!
بس کنید ـ موج خون
احمد شاملو- از زخم قلب آبائي – دختران انتظار
روشنگری

*نقل به معنا از سوره تکوير

Iran - ILAM, 2.9.2011. Regime forces destroying people`s house`s Part 2


Iran - ILAM, 2.9.2011. Regime forces destroying people`s house`s


* در دمای 45 درجه؛ 200 روستای ریگان آب ندارند! * سرو بستني طلا400هزارتوماني دربرج ميلاد




 در دمای 45 درجه؛ 200 روستای ریگان آب ندارند!

مهر : مردم مناطق مختلف کشور این روزها درحالی شاهد کاهش دمای هوا و بارندگی هستند که مردم مناطق محروم شرق کرمان همچنان با گرمای شدید هوا و خشکسالی دست و پنجه نرم می‌کنند و تبعات این پدیده همچنان بر زندگی آنها سایه افکنده است.
در حالیکه شغل اکثر مردم شرق کرمان کشاورزی و دامپروری است اما متاسفانه مردم در 200 روستای شهرستان ریگان به دلیل عدم دسترسی به منابع آبی مجبورند آب شرب را نیز از قنوات محدود منطقه مهیا کنند.
از سوی دیگر خشکسالی بر کشاورزی تک‌قطبی منطقه که شامل کشاورزی در نخلستان‌ها می‌شود و همچنین دامپروری نیز اثر منفی گذاشته است و به دلیل وزش طوفان‌های شن در شرق کرمان روند مهاجرت از روستاها به شهرها را تسریع کرده است.
گرمای هوا نیز در این روستاها در طول روز به 45 تا 50 درجه سانتیگراد می‌رسد و در این شرایط آب و هوایی مردم این روستاها مجبورند آب مورد نیاز خود را در بخش شرب از چاه‌ها و قنواتی تهیه کنند که دارای هیچ‌گونه نظارت بهداشتی برای مصرف شرب نیستند که خطر شیوع بیماری‌های مختلف را بین مردم افزایش داده است.
سرو بستني طلا400هزارتوماني دربرج ميلاد
گل رخسارمسئول رستوران گردان برج ميلاد در گفت‌وگو با خبرنگار فارس با بيان اينكه سرو بستني طلاي حدوداً ۴۰۰ هزار توماني از هفته آينده در رستوارن گردان برج ميلاد آغاز مي‌شود، گفت: بايد بخشي از ظروف اين بستني را از خارج كشور وارد كنيم.
وي در ادامه مي‌گويد: با توجه به اينكه قيمت طلا بالا رفته است اين بستني نيز گران تر شده است.
به گفته گل‌رخسار، ۲ گرم ۳۰ سوت طلاي خوراكي در اين بستني استفاده مي‌شود. البته اين طلاي خوراكي فقط در كشور آلمان توليد مي‌شود و بايد وارد كشور كنيم.
وي درباره طلاي خوراكي مي‌گويد: اين طلا به صورت پودر و برگه است و در كشور از هر دوي آن استفاده خواهيم كرد.
مسئول رستوران گردان برج ميلاد با بيان اينكه در ساير كشورها از پودر طلا استفاده مي‌شده است، گفت: اما ايران دومين كشور است كه از برگه طلا استفاده مي‌كند.
وي با بيان اينكه كساني كه مي‌خواهند بستني طلا را ميل كنند بايد يك روز قبل سفارش دهند، گفت: ساخت اين بستني يك روز طول مي‌كشد.
In Video
Programmes
Inside Story 08 Aug 2011 13:08 GMT
Will economic grievances bring down the government of Binyamin Netanyahu?
Inside Story 01 Aug 2011 11:19 GMT
As Israelis protest against the rising cost of living, Inside Story looks at Israel's growing class divide.
Features
Gregg Carlstrom 09 Aug 2011 12:19 GMT
Many protesters are reluctant to talk about the occupation and settlements for fear of dividing a unified movement.
Ben Piven 31 Jul 2011 18:07 GMT
As tent cities pop up across country, 150,000 marchers show solidarity and PM promises panel to fix the problem.
Opinion
Mark LeVine 10 Aug 2011 12:31 GMT
Recent protests in Israel vaguely resemble the earlier protests that sparked the Arab Spring.
MJ Rosenberg 02 Aug 2011 11:51 GMT
Protestors, angry at high housing prices and an indifferent government, could cause a political realignment in Israel.
Mark LeVine 26 Jul 2011 11:12 GMT
Policies that have frustrated Palestinians for years are now being applied to middle-class Israelis, too.
06 Aug 2011 18:47 GMT
Hundreds of thousands pour into streets of Tel Aviv and other major cities to push the government for reforms.
News
Social movement, angered by parliament's passage of "reforms", vows to continue mass demonstrations across the nation.
Last Modified: 03 Aug 2011 16:39 GMT
Israeli Prime Minister pledges to examine economic reform a day after 150,000 discontent citizens take to the streets.
Last Modified: 31 Jul 2011 23:28 GMT
In the largest show of support since the movement began two weeks ago, massive demonstrations take place across country.
Last Modified: 30 Jul 2011 21:49 GMT
Tens of thousands of demonstrators rally in Tel Aviv to protest against rising housing prices and social inequalities.
Last Modified: 24 Jul 2011 05:31 GMT











Counting the Cost - The cost of Libya's revolution


امضای قرارداد نفتی ۵۰۰ میلیارد دلاری بین آمریکایی‌ها و روس‌ها




شرکت دولتی نفت و گاز روسیه «روس‌نفت» (Rosneft) و شرکت آمریکایی «اکسان‌موبیل» (ExxonMobil) روز سی‌ام ماه اوت یک قرارداد چندین میلیون دلاری برای استخراج منابع انرژی در آب‌های دریای سیاه و قلمرو روسیه در اقیانوس منجمد شمالی امضا کردند.

به گزارش رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی امضا این قرارداد برای شرکت روس‌نفت یک موفقیت بزرگ است که مدت‌ها در جستجوی شریکی از میان شرکت‌های غربی بود که برای حفرهای عمیق در شرایط دشوار مناطق قطبی تجربه کافی داشته باشد.

برپایه این قرارداد شرکت روس‌نفت نیز مجاز خواهد شد تا به بخشی از منابع انرژی در خلیج مکزیک و ایالت تگزاس آمریکا دسترسی پیدا کند. به این ترتیب روس‌نفت یک گام دیگر به سوی تبدیل شدن به یک شرکت بین‌المللی در عرصه انرژی برداشته‌است.

ولادیمیر پوتین نخست‌وزیر و ایگور سچین معاون وی در جریان امضا این قرارداد حضور داشتند. ولادیمیر پوتین پس از پایان مراسم امضا قرارداد به خبرنگاران گفت: «من از توافق شرکت روس‌نفت با یکی از شرکت‌های مهم و پیشرو صنعت انرژی بسیار خشنودم. براساس این قرارداد میزان سرمایه‌گذاری مستقیم از ۲۰۰ میلیون تا ۳۰۰ میلیارد دلار تعیین شده‌است و اگر پروژه‌های ساختمانی و زیرساخت‌های ضروری در منطقه را در نظر بگیرم حجم آن می‌تواند به ۵۰۰ میلیارد دلار برسد.»

براساس بیانیه شرکت آمریکایی «اکسان‌موبیل» حدود ۳ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار برای استخراج در سه حوزه مختلف و با عمق ۵۰ تا ۱۵۰ متر در قلمرو دریایی روسیه در اقیانوس منجمد شمالی و آب‌های دریای سیاه در نظر گرفته‌است.

روس‌نفت صاحب دو سوم و شرکت اکسان‌موبیل صاحب یک سوم سهام این طرح است.

امضا این قرارداد برای شرکت بریتیش پترولیوم یک شکست بزرگ خواهد بود که ابتدا در مورد شراکت در این طرح توافق کرده بود ولی اوایل سال جاری مذاکرات آنها با طرف روسی به شکست انجامید. شکست این مذاکرات که در مراحل اولیه از حمایت معاون نخست‌وزیر روسیه نیز برخوردار بود نمونه‌ای است از معضلات و خطراتی که شرکت‌های خارجی برای فعالیت در روسیه با آن روبه‌رو هستند.
ولادیمیر پوتین، نخست‌وزیر روسیه (راست) و رکس تیلرسون، مدیر اکسان‌موبیل در مراسم امضای قرارداد. ۳۰ اوت ۲۰۱۱.
کارشناسان مستقل امور اقتصادی و انرژی در روسیه تردید دارند که این همکاری به خصوص در کوتاه‌مدت به خوبی پیش برود.

در هر صورت این قرارداد برای استراتژی گسترش نفوذ شرکت «اکسان‌موبیل» در عرصه انرژی روسیه یک پیروزی بزرگ قلمداد می‌شود. در سال ۲۰۰۳ بسیاری در روسیه این‌طور تصور می‌کردند که این شرکت آمریکایی زیر پوشش شرکت «یوکوس» سعی دارد منابع انرژی روسیه را در کنترل خود بگیرد. به همین خاطر شرکت یوکاس با تشکیل پرونده برای مدیر آن «میخائیل خودوروفسکی»، منحل و توسط روس‌نفت بلعیده شد.