جعفر پویه
اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان رهبری، روز گذشته پس از مدتها سکوت و انتظار بالاخره به حرف آمد و آب پاکی را روی دست کسانی که از او انتظار معجزه داشتند، ریخت. او که موقعیت خود را بیش از گذشته در خطر می بیند، در دیدار با کسانی که "جمعی از روحانیون و استادان دانشگاه" نامیده شده اند، گفت که خود را "ملزم به تبعیت از رهبر" می داند. او در این دیدار گفت: "اصل ولایت فقیه در جمهوری اسلامی ایران عاملی وحدت بخش است و حمله به این جایگاه و همچنین دفاعیاتی که مبنای آن دین اسلام و عقل و منطق نیست، هر دو با یک هدف صورت میپذیرد."
او در این گفته، مرز خود را با شعار جنبش اعتراضی مردم که "مرگ بر اصل ولایت فقیه" را فریاد کردند، مشخص کرد و نشان داد، دفاع از استبداد و دیکتاتوری که رویه همه این سالهای او بوده تغییری نکرده است. با این حساب، شعار "مرگ بر دیکتاتور" نه تنها مورد تایید او نیست، بلکه او خودش یکی از ارکان این دستگاه به غایت ضد انسانی است. به غیر از این، رفسنجانی مرز خود را با برداشت مشایی- احمدی نژاد که از "اسلام ایرانی" دم می زنند نیز مشخص کرد.اما دلیل این سپر انداختن رفسنجانی پس از مدتها انتظار را می شود اینگونه دانست که محمود احمدی نژاد در اعتراض به فرستادن مصوبه مجلس در مورد رییس بانک مرکزی که در رفت و آمد بین شورای نگهبان پشتیبان او و مجلس به بن بست رسیده است، گفت: "مجمع تشخیص مصحلت نظام در جایگاهی نیست که بتواند قانون اساسی را تغییر دهد در این صورت ما نیاز به قانون اساسی نخواهیم داشت."
این درحالی است که سالهاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، مرجع داوری در اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان بوده است و طبق قانون رژیم ولایت فقیه، مجمع برای دفاع از حکومت و تشخیص مصلحت نظام می تواند بسیاری از قوانین را نادیده گرفته و دستور به اجرای و یا توقف بسیاری از امور بدهد. اما محمود احمدی نژاد که خود به عنوان رییس جمهور یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام است و مدتهاست به دلیل اختلاف با رفسنجانی در جلسات آن شرکت نمی کند، پا را فرای رویه رژیم گذاشته و مجمع تشخیص مصلحت را بی خاصیت اعلام می کند. از سوی دیگر، خامنه ای ولی فقیه و رهبر رژیم در مناقشه بین مجلس و دولت، داوری آن را به جای ارسال به مجمع تشخیص مصلحت به شورای نگهبان واگذار کرد و اینگونه او گام اول را در کنار گذاشتن مجمع به عنوان مرجع داوری برداشت.
اکنون که فشار توپخانه حریف بر روی رفسنجانی متمرکز شده و غلامحسین الهام به طور علنی خواستار دستگیری و محاکمه رفسنجانی به عنوان پشتیبان آنچه جناح او "فتنه" می نامد شده است، رفسنجانی تنها راه فرار را عبای رهبر و ولی فقیه رژیم تشخیص داده و به زیر آن می خزد. آیا اینگونه سینه خیز رفتن رفسنجانی در مقابل خامنه ای و کرنش او با ملزم دانستن خود به تبعیت از رهبر می تواند او را از مخمصه ای که بدان دچار شده نجات دهد؟این سووالی است که پاسخ آن چندان ساده به نظر نمی رسد زیرا تصمیم جناح قالب به پیاده کردن رقبا از قطار قدرت است. اینکه تلاش رفسنجانی برای حفظ قدرت تا چه اندازه می تواند موثر باشد، روزهای آینده مشخص خواهد شد.
او در این گفته، مرز خود را با شعار جنبش اعتراضی مردم که "مرگ بر اصل ولایت فقیه" را فریاد کردند، مشخص کرد و نشان داد، دفاع از استبداد و دیکتاتوری که رویه همه این سالهای او بوده تغییری نکرده است. با این حساب، شعار "مرگ بر دیکتاتور" نه تنها مورد تایید او نیست، بلکه او خودش یکی از ارکان این دستگاه به غایت ضد انسانی است. به غیر از این، رفسنجانی مرز خود را با برداشت مشایی- احمدی نژاد که از "اسلام ایرانی" دم می زنند نیز مشخص کرد.اما دلیل این سپر انداختن رفسنجانی پس از مدتها انتظار را می شود اینگونه دانست که محمود احمدی نژاد در اعتراض به فرستادن مصوبه مجلس در مورد رییس بانک مرکزی که در رفت و آمد بین شورای نگهبان پشتیبان او و مجلس به بن بست رسیده است، گفت: "مجمع تشخیص مصحلت نظام در جایگاهی نیست که بتواند قانون اساسی را تغییر دهد در این صورت ما نیاز به قانون اساسی نخواهیم داشت."
این درحالی است که سالهاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، مرجع داوری در اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان بوده است و طبق قانون رژیم ولایت فقیه، مجمع برای دفاع از حکومت و تشخیص مصلحت نظام می تواند بسیاری از قوانین را نادیده گرفته و دستور به اجرای و یا توقف بسیاری از امور بدهد. اما محمود احمدی نژاد که خود به عنوان رییس جمهور یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام است و مدتهاست به دلیل اختلاف با رفسنجانی در جلسات آن شرکت نمی کند، پا را فرای رویه رژیم گذاشته و مجمع تشخیص مصلحت را بی خاصیت اعلام می کند. از سوی دیگر، خامنه ای ولی فقیه و رهبر رژیم در مناقشه بین مجلس و دولت، داوری آن را به جای ارسال به مجمع تشخیص مصلحت به شورای نگهبان واگذار کرد و اینگونه او گام اول را در کنار گذاشتن مجمع به عنوان مرجع داوری برداشت.
اکنون که فشار توپخانه حریف بر روی رفسنجانی متمرکز شده و غلامحسین الهام به طور علنی خواستار دستگیری و محاکمه رفسنجانی به عنوان پشتیبان آنچه جناح او "فتنه" می نامد شده است، رفسنجانی تنها راه فرار را عبای رهبر و ولی فقیه رژیم تشخیص داده و به زیر آن می خزد. آیا اینگونه سینه خیز رفتن رفسنجانی در مقابل خامنه ای و کرنش او با ملزم دانستن خود به تبعیت از رهبر می تواند او را از مخمصه ای که بدان دچار شده نجات دهد؟این سووالی است که پاسخ آن چندان ساده به نظر نمی رسد زیرا تصمیم جناح قالب به پیاده کردن رقبا از قطار قدرت است. اینکه تلاش رفسنجانی برای حفظ قدرت تا چه اندازه می تواند موثر باشد، روزهای آینده مشخص خواهد شد.