دفاع نخست وزیر كانادا از جنایات رژیم صهیونیستینخست وزیر كانادا، طی اظهاراتی در حمایت از جنایات رژیم صهیونیستی در سرزمینهای فلسطینی گفت:
انتقاد از رفتار اسرائیل با مردم فلسطین، نوعی یهودستیزی است. به نقل از پایگاه اینترنتی اوروك نت، استفن هارپر در جشنی كه در تورنتوی كانادا به مناسبت شصتمین سالگرد تأسیس اسرائیل برگزار شد، گفت: «متأسفانه اسرائیل هنوز بعد از ۶۰ سال در معرض تهدید قرار دارد. این كشور در معرض تهدید از سوی گروهها و دولتهایی است كه حق حیات آن را نفی می كنند. چرا؟ كافی است نگاهی به پشت پرده این گروههای بیندازیم تا ببینیم كه انگیزه اصلی آنها نفرت از اسرائیل به دلیل نفرت از یهودیان است.» بنا به گزارش پایگاه مزبور، این در حالیست كه كارشناسان اعتقاد دارند كه برابر كردن سیاستها و اقدامات اسرائیل با احساسات ضد یهودی توسط نخست وزیر كانادا به همان اندازه وقیحانه است كه كسی ادعا كند مخالفت با رایش سوم و جنایات آن به معنای دشمنی با مردم آلمان و نژاد آریایی است. نویسنده این مقاله در ادامه می نویسد: احتمالاً آقای هارپر قبل از به زبان آوردن این گونه اظهارات ناشیانه باید با برخی از پناهندگان فلسطینی یا اسلاف آنها كه برخی از آنها در كانادا زندگی می كنند، گفتگو می كرد. اگر هارپر مایل به بیان یا درك حقیقت است، باید بداند كه درگیری فلسطین ارتباطی با مذهب یا ضدیت با یهود ندارد. مبارزه فلسطینیان ریشه در دزدی، خلع ید از مردم، استعمار، اشغالگری، نژادپرستی، پاكسازی نژادی، سركوب و آزار و اذیت مردم فلسطین از سوی اسرائیل دارد. نویسنده مقاله در پایان به طرح این پرسش می پردازد: آقای هارپر آیا این اقدامات با ایده آل های اخلاقی كه شما ادعای داشتن آن در كانادا را دارید سازگاری دارند؟ فارسصهیونیسم، زاده استعمار آمریكا برای سلطه بر جهان استیك روزنامه اردنی با اشاره به جنبش صهیونیسم و پیدایش اسرائیل در خاورمیانه تاكید كرد: صهیونیسم نتیجه استعمار آمریكا برای سلطه بر منطقه و سپس بر جهان است. به نقل از روزنامه اردنی الدستور، دولتهای استعماری جهان، اسرائیل را جزئی از منافع خود در منطقه و آن را وسیلهای برای اتهام زدن به كشورها، مبنی بر تروریسم بودن میدانند بنابراین لازم است كه اسرائیل همیشه قدرتمند باشد. بنا بر این گزارش، اصلا عجیب نخواهد بود كه هر جا منافع امپریالیستی و استعماری باشد اسرائیل و صهیونیسم نیز پیشاپیش در آنجا حضور داشته باشند. الدستور نوشت: به همین دلیل است كه نباید از رابطهای كه اسرائیل با نظام آپارتاید (نژادپرست) آفریقای جنوبی داشت تعجب كنیم چون نقشی كه دولت نژادپرست پرتوریا در آفریقا ایفا میكرد همان نقشی است كه هم اكنون اسرائیل در منطقه بازی میكند. بنا بر این گزارش، هر چند فلسطین و اعراب تاكنون و در طول ۶۰سال اشغال رنجهای بسیاری را متحمل شدند و در محاصره قرار داشتند ولی واقعیت این است كه آنها در مسیر صحیح قرار دارند، چون آنها اشك و آه و خون خود را به عنوان تاوان میدهند ولی اسرائیل نتیجه كار را به عنوان تاوان از دست خواهد داد. زمانی كه "ترومن" رئیسجمهور اسبق آمریكا "اصل ترومن" را درباره رهبری جهان در سال ۱۹۴۷ مطرح نمود، تاكید كرد: برای اینكه آمریكا رهبری جهان را برعهده بگیرد میباید رهبری خود را در خاورمیانه كه ازمنابع نفتی غنی است اثبات كند. از هیمن روست كه "لیو ویلچ" آمریكایی تاكید میكند: خلق اسرائیل و تمام كمكهای آمریكا به آن، همه به هدف تحقق اصل ترومن است كه هدف این اصل نیز اثبات رهبری آمریكا بر خاورمیانه است. این در حالی است كه اصل ترومن، آمریكا را ملزم میكند تا در هر نقطه از جهان مداخله كند ودر حقیقت این اصل، گامی رو به جلو در شیوه جدید استعمار آمریكا به هدف سیطره نظامی و اقتصادی بر جهان است و این امر كاملا بیانگر مساله حمایت از ارتش اسرائیل در جنگ سال ۱۹۷۳ و جنگ ۱۹۸۲ علیه مقاومت فلسطین در لبنان و هدف قرار دادن شهرهای لیبی در سال ۱۹۸۶ و دو جنگ اسرائیل در لبنان در سال ۲۰۰۰ و ۲۰۰۶ است. آمریكا پیش از پیدایش دولت اسرائیل در یونان، اجرای اصل ترومن را آغاز نمود و خلال سالهای ۱۹۴۷ تا ۴۹، مبلغ ۷۷۵ میلیون دلار برای متقاعد كردن ملت یونان پرداخت كرد تا یونان وجود پایگاهی برای حضور آمریكا را بپذیرد. طرحهای استعماری بسیاری مثل طرح مارشال و طرح گسترش در كشورهای آفریقایی و عربی به هدف كاشت بذرهای رژیم صهیونیستی در قلب سرزمین عربی، همه نتیجه اصل ترومن بود تا اسرائیل پایگاه امنیتی آمریكا در خاورمیانه باشد. روزنامه نیویورك تایمز در تاریخ ۵ مارس ۱۹۴۷ با اشاره به منطقه راهبردی خاورمیانه و منافع آن در این منطقه نوشت: صحبت كردن از منافع آمریكا در خاورمیانه، موضوعی احساسی نیست بلكه ایالات متحده آمریكا، منافعی امنیت_اقتصادی حیاتی، واقعی و سرنوشتساز درخاورمیانه كه منطقهای پهناور از جبلالطارق تا اقیانوس هند است، دارد. الدستور نوشت: اساس اصل ترومن بر پایه سیطره بر جهان است و سیاستهای تروریسم، خشونت و زور ابزارهای مهم و محقق كردن این هدف است. این روزنامه اردنی افزود: مشاوران یهودی كاخ سفید در طرح اصل ترومن مشاركت داشتند و بنابراین، معانی و تفسیرهای خاص خود را از تروریسم ارایه كردند به طوری كه در جهت منافع و مصالح خودشان باشد. الدستور نوشت: یهودیان كاخ سفید با آموزشهای تحریف شده تورات كه به كشتار،خونریزی، فسق، فجور و سركشی فرا میخواند، با اصل ترومن ، سلاح جدیدی برای جنبش صهیونیسم یافتند تا اهداف، مطامع و مقاصد خود را به هر وسیلهای مثل خشونت و تروریسم متكی بر دولت و قدرت آمریكا، تحقق ببخشند. این روزنامه اردنی با اشاره به اینكه اگر نیك بنگریم درخواهیم یافت كه اصل ترومن درجاهایی شكست خورده است، افزود:با پیگیری روند تحقق اصل ترومن خواهیم دید كه ملتهای منطقه بویژه آفریقای جنوبی و سپس عراق این طرح را ساقط كردهاند و خسارتهای هنگفتی به جنبش صهیونیسم وارد نمودهاند.فارس"در شصتمین سال تاسیس، اسراییلیها هنوز در قبال سرنوشتشان تردید دارند""بعد از گذشت شصت سال از اشغال فلسطین و طرد ساكنان آن به زور سلاح و تهدید، نابودی خانهها، محلهها و روستاهای فلسطینی، مصادرهی اراضی و داراییهای فلسطینیها، نابودی هویت فلسطین و تاریخ آن و ایجاد مكانی جدید برای مهاجران یهود، اسراییل میخواهد به كجا برسد؟ بعد از شصت سال توسعه طلبی و جنگ افروزی، حملات هر روزه در جنین، نوار غزه و تمام شهرهای فلسطین بعد از تمام اینها اسراییل به كجا میخواهد برسد؟ در مخیلهی اسراییل چه میگذرد؟" روزنامهی الدستور -چاپ اردن- در تحلیلی تحت عنوان" اسراییل... بعد از شصت سال" به قلم ابراهیم بدران، تحلیلگر اردنی مینویسد: "اسراییل از معاهدهی بالفور نیز فراتر رفت و دست به وحشیانهترین جنایتها علیه فلسطینیها زد، به گونهای كه روابط مهاجران یهود با ساكنان فلسطینی تبدیل به یك رابطهی برتریجویی و نژاد پرستی شد." این تحلیلگر مینویسد:"تا این لحظه اسراییل تنها دولت در جهان بوده است كه همچنان دست به اشغال استعمارگرانهی كلاسیك كه در قرن نوزدهم حكم فرما بود، زده است، اما طرح صهیونیستها به كجا رسیده است؟ نابودی فلسطینیها توسط یهودیان پایان نمی یابد، متاسفانه این حقیقتی است كه در مخیلهی اسراییلیها میگذرد." این تحلیلگر مینویسد: "اسراییل تاكنون نتوانسته نقش عادی در منطقه ایفا كند، چون میخواهد تجاوز، اشغال، استعمار، نابودی ساكنان اصلی فلسطین را از یك سو و به رسمیت شناختن آن از سوی كشورهای منطقه را از سوی دیگر با یكدیگر جمع كند. همین مساله دولتهای اسراییل را بر آن داشته است كه قبل از هر چیز درصدد عادیسازی روابط با كشورهای همسایه برآیند. این تحلیلگر میافزاید: "به رغم توانایی اسراییل به ویژه در زمینهی نظامی و تكنولوژیكی حمایت آمریكا و اروپا برای اسراییل بسیار حیاتی است تا بتواند به تجاوزاتش ادامه دهد. این حمایتها به طرح صهیونیستها قابلیت ادامهی تلاشهایشان را داده است." این تحلیلگر با استناد به اظهارات آرنولد توینبی، مورخ معروف انگلیسی مینویسد: " &#۰۳۹;من به خوبی دریافتهام كه یهودیان بعد از تجربهشان در آلمان نازی چه میخواهند، من به خوبی میفهمم كه آنها باید یك قطعه زمین در جایی از جهان داشته باشند تا به آن پناه ببرند تا دیگر با چنین تجربهای روبرو نشوند.&#۰۳۹; اما من معتقدم كه یهودیان باید به دنبال جایی برای خود در اروپا بودند چون در اروپا با كشتار دسته جمعی روبرو شدهاند نه در كشورهای عربی، عدالت حكم میكند كه كشور اسراییل در اروپا تشكیل شود نه در فلسطین." ابراهیم بدران مینویسد: "اما نكتهی جالب توجه این است كه در پی شكست اسراییل از ارتش سوریه و مصر در سال ۱۹۷۳ وهم چنین حملهی نیروهای اسراییل به فرماندهی آریل شارون، وزیر جنگ وقت، به بیروت كه موجی از عملیات شهادت طلبانهی اعضای مقاومت لبنان فلسطین را به همراه داشت و در سال ۱۹۹۶ به اوج خود رسید و در پی آن عقبنشینی اسراییل از لبنان در سال ۲۰۰۰ و شكست دیگر آن از مقاومت لبنان در سال ۲۰۰۶ به رغم تمام زرادخانهها و تجهیزات نظامی پیشرفتهی اسراییل و به رغم حمایت بی حد و حصر سیاسی و نظامی آمریكا از آن، یهودیان هنوز دربارهی آینده و سرنوشتشان تردید دارند و هنوز نمیدانند سرنوشت شان چه میشود؟" این تحلیلگر می نویسد: "روند سیاسی اسراییل و احزاب سیاسی آن رهبری قوی ندارند كه بتواند در موضعگیری متناقض احزاب اسراییل در قبال روند صلح تغییر واقعی ایجاد كند تا به این ترتیب جامعهی اسراییل در قبال تغییر در روند صلح متحد شود و به برقراری آشتی با فلسطینیها بپردازد. بخش نظامی اسراییل از طریق حملات مداوم علیه فلسطینیها و نقض حقوق آنها و نابودی خانهها و مصادرهی اراضیشان سعی دارد خود را قدرت برتر و قوی كه همواره به پیروزی دست مییابد، نشان دهد. اسراییل میخواهد این بار ظلم اروپا علیه یهود را به گونهای دیگر نشان دهد، میخواهد بگوید كه این یهود است كه دیگران را به آتش میكشد، آنها تلاش میكنند نوار غزه را تبدیل به آشویتسی جدید كنند." این تحلیلگر مینویسد: "با نگاهی به آینده میتوان گفت بخش نظامی اسراییل همچنان بر دیدگاههای دولت تسلط خواهد داشت و با این وضع شهركسازیها ادامه داشته و دیوار حایل تكمیل خواهد شد. اعراب باید برای رهایی از اشغال، ترس و نگرانی را از خود دور سازند؛ چرا كه این مساله به ادامهی اعمال فشارهای خارجی خواهد افزود. یهود هرگز بر حقیقت ملت فلسطین و ریشهی آن پیروز نشده و نخواهد شد، یهود تنها بر ضعف، آشوب و ناتوانیها پیروز شده است، اما ملت فلسطین باید بیدار شود و تنها تجربیات جنگ ژوئیهی ۲۰۰۶ برای درس گرفتن كافی است." ISNA