یادنامهٔ نیمایوشیج

علی اسفندیاری (نیمایوشیج)
بیست و یکم آبان ۱۲۷۴ ـ سیزدهم دیماه ۱۳۳۸

در اجرای اشعار نوسرایان، خوانندگان شناخته شده در حوزهی موسیقی اصیل و سنتی ایران، از جمله: «محمدرضا شجریان»، «حسین قوامی»، «شهرام ناظری»، «ایرج بسطامی»، «عبدالحسین مختاباد» و گروه «کامکارها» هر کدام شعری یا سرودههایی از «نیمایوشیج» را هم خواندهاند. [+]
* * *

و اما شاید باشند کسانی که از ماجرای مربوط به سرایش این سروده ـ آنچنان که بوده ـ خبر نداشته باشند. داستان چگونگی سرودن این شعر را از زبان شراگیم یوشیج (پسر نیما) و مجموعهای از اجراهای متفاوت از این سروده را با صدای خوانندگان مختلف بشنوید. [+]
* * *

میتراود مهتاب
میدرخشد شبتاب،
نیست یکدم شکند خواب به چشم کسو لیک
غم این خفتهی چند، خواب در چشم ترم میشکند. [+]
* * *

هنگام که گریه میدهد ساز
این دود سرشت ابر بر پُشت . . .
هنگام که نیلچشم دریا
از خشم به روی میزند مُشت. [+]
* * *

مانده از شبهای دورادور
بر مسیر خامش جنگل
سنگچینی از اجاقی خرد،
اندرو خاکستر سردی. [+]
* * *

خانهام ابریست
یکسره روی زمین ابریست با آن.
از فراز گردنه خُرد و خراب و مست
باد میپیچد.. [+]
* * *

هست شب، یک شب دمکرده و خاک،
رنگ رخ باخته است.
باد، نوباوهٔ ابر، از بر کوه
سوی من تاخته است. [+]
* * *

خُشک آمد کشتگاه من
در کنار کشت همسایه.
گرچه میگویند: «میگریند روی ساحل نزدیک
سوگواران در میان سوگواران.» [+]
* * *

ریرا . . . صدا میآید امشب،
ازپشت«کاچ» که بندآب
برق سیاه تابش، تصویری از خراب،
درچشم میکشاند،گویا کسیست که میخواند. [+]
* * *

زردها بیخود قرمز نشدهاند،
قرمزی رنگ نینداختهست،
بیخودی بردیوار.
صبح پیدا شده از آنطرف کوه . . . [+]
* * *

ای فسانه! خسانند آنان
که فرو بسته ره را به گلزار
خس، به صد سال توفان ننالد
گل، ز یک تندباد است بیمار [+]
* * *

آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید!
یکنفر در آب دارد میسپارد جان.
یکنفر دارد که دست و پای دائم میزند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که میدانید. [+]
* * *

در شب سرد زمستانی
کورهٔ خورشید هم، چون کورهٔ گرم چراغ من نمیسوزد،
و به مانند چراغ من،
نه میافروزد چراغی هیچ . . . [+]
* * *

موسیقی متن: احمد پژمان
[در اینجا بخوانید و بشنوید]
* * *

آهو و پرندهها [داستان]
نویسنده: نیمایوشیج
تصویرگر: بهمن دادخواه
* * *

نویسنده: نیمایوشیج
تصویرگر: بهمن دادخواه
[کتاب در فرمت (PDF)]
* * *

افسانه [شعر]
نویسنده: نیمایوشیج
* * *

با صدای: احمد شاملو
آی آدمها که بر ساحل
بساط دلگشا دارید!
* * *

یک عدد عکس کمتر دیده شده از «نیمایوشیج» در آب!، دو فقره روایت مکتوب اندر حکایت «کیف چرمی» شاعر! شرح یک ماجرای شنیده نشده از شب شعر «آی آدمها»، و یک جعبهٔ موسیقی شنیدنی از دکلمه و ترانههایی بر اساس این سرودهٔ مشهور. [+]
* * *

عکسهای نیمایوشیج (دیدنی و خواندنی)
تصاویری که از «نیمایوشیج» به دست هنرمند عکاس «هادی شفائیه» ثبت شده است، برای بسیاری از ما چشمآشنا و شناختهشده است. ماجرای اولین عکسی که او از این شاعر نامآشنا گرفت را در اینجا بخوانید [+]
* * *