۱۳۹۰ دی ۲۶, دوشنبه

«وزارت اطلاعات و دوستان مدعی‌اش»


شاید اگر رییس سازمان ضدجاسوسی فرانسه کتاب اساسی‌اش را در مورد وزارت اطلاعات و یکی از هم‌کاران این سازمان، «احسان نراقی» ننوشته بود، مشکلی بزرگ بود تا از ارتباط نزدیک این استاد منعطف، به صورت مستند سخن گفت. اما آن کتاب و سپس شکایات مرتبط با آن این فرصت را فراهم کرد تا در مورد او و ارتباطات‌اش به راحتی نوشت. ایوبونه رییس سازمان ضد جاسوسی فرانسه در زمان ریاست‌ جمهوری فرانسوا میتران، در کتابی تحت عنوان «واواک در خدمت آیت‌اله‌ها» از افرادی مانند احسان نراقی، جهانگیر شادانلو، منوچهر شلالی، هورکاد و آزاده کیان مبادرت به درج اطلاعاتی کرد که جنجال بزرگی ایجاد نمود. متقابلن شکایت‌های زنجیره‌ای از رییس سابق ضد جاسوسی فرانسه به صرف هزینه‌های بسیار انجام گرفت. یکی از شکایت‌کنندگانی که به‌عنوان بازگوکننده اتهامات حکومت علیه مجاهدین و مقاومت ایران در کتاب ایوبونه معرفی شده بود، فردی به‌نام «آزاده کیان تیبو» بود.
 
فایل صوتی را از اینجا بشنوید

دادگاه استیناف ورسای در حکم خود که در روز چهارم می‌ 2011 صادر شده است، بدون این‌که در این مورد نیازی به ورود به محتوای دعوا ببیند، شکایت مزبور را مشمول مرور زمان شناخت و مردود اعلام کرد. علاوه بر این دادگاه آزاده کیان تیبو را به پرداخت 1200 یورو جریمه به آقای ایوبونه و پرداختن هزینه دادگاه استیناف محکوم کرد. از این پیش‌تر، دادگاه، شکایت هورکاد را هم مردود شناخته بود و به این ترتیب ماجرای این کتاب وارد محدوده‌ای جدید و جدی شد. روز پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 دادگاه استیناف پاریس حکم قطعی خود را در مورد پرونده عوامل وزارت اطلاعات ادعا شده در این کتاب، احسان نراقی و جهانگیر شادانلو، صادر کرد.
شش مورد از هفت مورد افشاگری ایوبونه به اثبات رسید و شش مورد از هفت فقره شکایت این دو نفر مردود اعلام شد. دادگاه استیناف پاریس در حکم خود پیرامون شکایت‌ها از افشا و انتشار اسامی مندرج در کتاب با صراحت اعلام کرد: این برای ایوبونه یک متخصص و کارشناس امور اطلاعاتی مشروع و برحق بوده است کتابی را منتشر کند که موضوع آن به تاریخ‌چه و فعالیت‌های دست‌گاه‌های اطلاعاتی رژیم ایران مربوط است. موضوعی که مورد توجه همگان است به‌ویژه کسانی که علاقه‌مند به تحولات رژیمی هستند که از تروریسم بین‌المللی پشتیبانی می‌کند.
اسناد درخواست و دریافت مبالغ کلان برای شکایت و امضای احسان نراقی خطاب به احمدی‌نژاد رییس ‌جمهوری ایران به دادگاه ارایه و ضمیمه پرونده شد. اسناد به‌دست آمده از دفتر احمدی‌نژاد نشان داد که نراقی حق‌الوکاله وکیل خود و هزینه‌های دادگاه را از «ریاست محترم دبیرخانه ریاست جمهوری» مطالبه کرده بود. طبق حکم دادگاه، شرکت احسان نراقی در شکنجه روانی زندانیان سیاسی ایران به اثبات رسید. در حکم دادگاه، به‌شهادت‌های زندانیان سیاسی که در زندان‌های اوین و قزل‌حصار شاهد مستقیم شرکت احسان نراقی در شکنجه روانی زندانیان بوده‌اند استناد شده است.
دادگاه جمع‌بندی می‌کند: «این داده‌ها، در کنار مسیر طی شده توسط احسان نراقی که سابقن در خدمت شاه بوده و بعد، از نزدیکان رژیم جدید شده است، ایوبونه را مجاز می‌کند بنویسد که احسان نراقی «در شکنجه روانی زندانیان سیاسی با گذاشتن کلاس‌های اجباری برای آن‌ها شرکت کرده است.»
در حکم دادگاه، تصریح می‌شود، هم‌چنان که ایوبونه نوشته است، احسان نراقی از فتوای قتل سلمان رشدی حمایت و شکنجه علیه زندانیان سیاسی را تایید کرده است. دادگاه استیناف مجددن، شکایت نراقی را در خدمت به ساواک و وزارت اطلاعات افترا ندانسته و بار دیگر انکار احسان نراقی را در مورد این‌که عضو ساواک رژیم شاه نبوده است، مردود شناخت و رد کرد. دادگاه، هم‌چنین شکایت و انکار احسان نراقی را در مورد این‌که به توصیه رژیم ایران به خدمت یونسکو درآمده است، مردود شناخت و رد کرد. شکایت و درخواست استیناف جهانگیر شادانلو در دادگاه، از اساس مردود شناخته شد. و ثابت شد آن‌چه ایو بونه در کتاب خود فاش کرده است صحت دارد و جهانگیر شادانلو یک مامور وزارت اطلاعات ایران است که یک انجمن پوششی برای ماموریت‌های وزارت اطلاعات به‌راه انداخته است.
احسان نراقی، جهانگیر شادانلو و منوچهر شلالی که در این فاصله به ایران رفته و در جزیره کیش با سکته فوت شد، در شکایت‌های زنجیره‌ای خود در مجموع 345 هزار یورو درخواست خسارت کرده بودند.
به بخش‌هایی از حکم دادگاه استیناف پاریس توجه کنید:‌
در آوریل 2009 موسسه انتشاراتی تیمه کتابی را به قلم ایوبونه، رییس سابق د. اس. ت، منتشر کرد تحت عنوان «واواک در خدمت آیت‌اله‌ها». در صفحه چهارم جلد «پشت جلد» آن آمده است:
«در سال 1977 سی سال پیش، خمینی سقوط سلطنت را اعلام کرده و جمهوری اسلامی را برقرار می‌کند. کلمه‌ای که امید بر می‌انگیخت، ولی انقلابی که توسط مذهبی‌ها غصب شد. ایرانی‌ها نه تنها به آزادی نرسیدند بلکه ایرانی‌ها تحویل وزارت اطلاعات و امنیت ملی ایران، یعنی واواک وحشت‌ناک، داده شدند. ایوبونه کارشناس برجسته جهان عرب و اسلامی به بررسی تاریخ‌چه جنجال‌برانگیز سرویس اطلاعاتی ایران می‌پردازد، ترور مداخله، شکنجه، مصونیت… در حالی‌ که غرب چشمان خود را بر روی سازمانی که خود به ظهور آن کمک کرده است می‌بندد، واواک دمی از تلاش برای نابودی اپوزیسیون سیاسی باز نمی‌ایستد. یک نوشته آموزنده که موضوع جای‌گاه ایران در قرن بیست‌ویکم را مطرح می‌کند. هم‌چنین یادآوری می‌شود که ایوبونه استان‌دار، رییس پیشین د.اس.ت در سال‌های 1982 تا 1985 بوده است و چندین اثر دیگر نوشته است.»
احسان نراقی که خود را به‌عنوان روشن‌فکری معرفی می‌کند که «ضمن حفظ کامل استقلال خود با تمامی رژیم‌های متوالی کشورش گفت‌وگو کرده است» و اظهار می‌دارد که سازمان مجاهدین خلق ایران را ناراحت می‌کند، شکایت‌های‌اش به این‌گونه بررسی شد:
1 – درباره اولین فراز مورد شکایت: مدعی خصوصی «احسان نراقی» اشتباه می‌کند که می‌گوید فراز اول مورد شکایت واقع شده او را به‌عنوان مامور سرویس‌های ایرانی معرفی می‌کند که شخصن در حذف فیزیکی مخالفان، در عملیات تروریستی در خارج، و در فعالیت‌های شانتاژ و اشاعه بنیادگرایی شرکت داشته است، زیرا در واقع این اتهامات خاص مسوول واواک در پاریس و معاونان اوست، یعنی کسانی که احسان نراقی در بین آن‌ها به چشم نمی‌خورد، یعنی کسی که با تعدادی دیگر تنها از آن‌ها به‌عنوان مامور نام برده شده و یادآوری شده است که نقش آن‌ها «متعاقبن » مطرح خواهد شد. همان‌طور که قبلن توسط دادگاه گفته شده، این اولین فراز، افترا علیه شاکی خصوصی «احسان نراقی» محسوب نمی‌شود.
2 – درباره فراز دوم شکایت: با یادآوری اپورتونیسم احسان نراقی که، بعد از خدمت به سرویس‌های مخفی شاه ایران، اکنون به خدمت رژیم جدید درآمده است، این قسمت مدعی خصوصی را متهم می‌کند که «در شکنجه روانی رفقای سابق خود از طریق اجرای کلاس‌های اجباری برای زندانیان که مقاومت بیش‌تری در برابر شکنجه فیزیکی از خودشان نشان می‌دادند شرکت داشته است… .»
 
۱۳۹۰ دی ۱۳
 
شراره سعیدی/

هیچ نظری موجود نیست: